۵٬۲۱۷
ویرایش
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==تعداد افلاک== | ==تعداد افلاک== | ||
حکما درباره تعداد افلاک اختلاف نظر دارند؛ قدمای یونان تا 55 فلک قائل شدهاند (ابنرشد، 3/1669 ـ 1677)؛ اما مشهور حکما به نُه فلک قائلاند که از بالا به طرف زمین عبارتاند از فلک افلاک (اطلس)، فلک البروج، افلاک و سیارات سبعه (زحل، مشتری، مریخ، خورشید، زهره، عطارد و ماه) (بیرونی، تحقیق ماللهند، 357؛ خواجهنصیر، شرح الاشارات، 3/211 ـ 215). در برابر مشهور، اخوانالصفاء قائل به یازده کوکباند (2/27 ـ 29 و 3/209). عارفان نیز در تعداد افلاک ثوابت اختلاف دارند. قونوی فلک ثوابت را در دو فلک اطلس و ثوابت محدود دانسته است (← فناری، 453)؛ اما ابنعربی فوق آسمانهای هفتگانه (که عنصری و قابل خرق و التیام هستند) چهار فلک را با ویژگی غیر عنصری قائل میشود که عبارتاند از عرش، کرسی، اطلس و فلک بروج (فصوص الحکم، 75)؛ بنابراین ابنعربی بر مبنای شهودات خود بر مجموعه افلاک نهگانه مطرحشده از جانب حکما، دو فلک عرش و کرسی را نیز میافزاید و قائل است که دسترسی به این دو فلک برای همگان میسر نیست مگر اولیای کامل (عقلة المستوفز، 59). برخی اهل معرفت بر این باورند که فلک اطلس نخستین مظهر جسمانی عرش است و فلک ثوابت هم نخستین مظهر کرسی است (فرغانی، مشارق الدراری، 150 ـ 153؛ همو، منتهی المدارک، 1/82 ـ 85)؛ از اینرو به عرش و کرسی از حیثیت تنزلشان و از آن جهت که به هیئت جسمی بسیط ظهور میکنند، فلک اطلس یا فلک بروج گویند (همو، منتهی المدارک، 1/82 و 86؛ فناری، 453) (← مقاله عرش). | |||
امامخمینی نیز به تعداد افلاک اشاره کرده و گفته است مشهور، آنها را نُه فلک میدانند و علت حصر آن در نه فلک به جهت رصدهای بسیار دقیق برخی از ثوابت است (تقریرات، 2/547). برخی سخن ابنسینا را در تعداد افلاک مبنی بر اینکه هر یک از ثوابت یک فلک جداگانهای باشند نقد کردهاند (← همان، 2/551) و بر این باورند که حرکت افلاک ثوابت یا بالذات است یا بالتبع در صورت اول چگونه امکان دارد برای هر یک از ثوابت که 1022 عدد از آنها کشف شده و امروزه با ترقی ابزارآلات رصدی سی میلیون از آنها کشف شده، تنها یک فلک داشته باشد؛ اما اگر حرکت آنها به تبع فلکالافلاک باشد، دیگر وجهی برای قول به این تعداد فلک باقی نمیماند (← همان، 2/551 ـ 552). | امامخمینی نیز به تعداد افلاک اشاره کرده و گفته است مشهور، آنها را نُه فلک میدانند و علت حصر آن در نه فلک به جهت رصدهای بسیار دقیق برخی از ثوابت است (تقریرات، 2/547). برخی سخن ابنسینا را در تعداد افلاک مبنی بر اینکه هر یک از ثوابت یک فلک جداگانهای باشند نقد کردهاند (← همان، 2/551) و بر این باورند که حرکت افلاک ثوابت یا بالذات است یا بالتبع در صورت اول چگونه امکان دارد برای هر یک از ثوابت که 1022 عدد از آنها کشف شده و امروزه با ترقی ابزارآلات رصدی سی میلیون از آنها کشف شده، تنها یک فلک داشته باشد؛ اما اگر حرکت آنها به تبع فلکالافلاک باشد، دیگر وجهی برای قول به این تعداد فلک باقی نمیماند (← همان، 2/551 ـ 552). |