فقه معاصر:پیش‌نویس جستاری فقهی در ربات انسان‌نمای قاتل (کتاب)

از دانشنامه فقه معاصر

مهدی صادقی

  • چکیده

کتاب «جستاری فقهی در ربات انسان‌نمای قاتل» اثر حسینعلی بینا و امیرحسین فهیمی به بررسی چالش‌های فقهی مرتبط با ربات‌های انسان‌نما می‌پردازد. این کتاب شامل پنج گفتار است که به ترتیب به تاریخچه حقوق جزا، معرفی ربات قاتل، تعریف مفاهیم بنیادین، بررسی آیات مرتبط، و قواعد فقهی می‌پردازد. با این حال، کتاب از مشکلات ساختاری و نگارشی و محتوایی قابل توجهی از جمله فقدان انسجام، غلط‌های تایپی، سبک نگارش غیررسمی و نبود استدلال فقهی رنج می‌برد.

اطلاعات کتاب

نام کتاب: جستاری فقهی در ربات انسان نمای قاتل نویسندگان:حسینعلی بینا و امیرحسین فهیمی سال چاپ: ۱۴۰۱ موضوع: فقه و حقوق/قتل/رباتیک زبان: فارسی تعداد صفحات: ۱۰۱ ناشر: میراث ماندگار معرفی و گزارش ساختار

کتاب « جستاری فقهی در ربات انسان نمای قاتل » اثر حسینعلی بینا و امیرحسین فهیمی ، با موضوع چالش‌های فقهی ربات‌های انسان نما، توسط انتشارات میراث ماندگار به چاپ رسیده است. این کتاب، در پنج گفتار سامان یافته است. گفتار نخست، به اختصار، تاریخچه‌ی ادوار حقوق جزا را بررسی می‌کند. در گفتار دوم، نویسندگان با بهره‌گیری از گزارش‌های چند خبرگزاری، به معرفی ربات قاتل و ابعاد گوناگون آن می‌پردازند! نگارندگان، گفتار سوم را به تعریف مفاهیم بنیادین و موضوعات مرتبط با پژوهش اختصاص داده‌اند. آن‌ها در گفتار چهارم، به بررسی آیات مرتبط با موضوع پژوهش می‌پردازند و سرانجام، در گفتار پنجم، قواعد فقهی مرتبط با این پژوهش را مورد بررسی قرار می‌دهند.

سیر تکامل سیستم‌های قضایی

در گفتار اول کتاب، نگارندگان تحول تاریخی سیستم‌های قضایی و مجازات را در سه مرحله‌ی اصلی بررسی می‌کنند: مرحله‌ی انتقام خصوصی، مرحله‌ی عدالت خصوصی و مرحله‌ی عدالت عمومی. در مرحله‌ی انتقام خصوصی، مجازات توسط قربانی یا خانواده‌ی او اعمال می‌شد. در مرحله‌ی عدالت خصوصی، دولت نظارت محدودی بر این فرایند داشت. سرانجام، در مرحله‌ی عدالت عمومی، دولت مسئولیت کامل اجرای عدالت و مجازات را بر عهده می‌گیرد و اصل قضاوت و پرهیز از اقدامات خودسرانه، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. این تحول، نتیجه‌ی پیشرفت اجتماعی و رشد عقلانیت بشری است.(ص۱۱_۱۲)

هوش مصنوعی و خطر ربات‌های قاتل

در گفتار دوم، نویسندگان، پیشرفت سریع هوش مصنوعی و رقابت جهانی در این زمینه، به ویژه سرمایه‌گذاری‌های سنگین کشورهایی مانند چین را عامل اصلی افزایش احتمال ظهور ربات‌های قاتل و تبدیل آن به تهدیدی جدی و نزدیک به واقعیت می‌دانند. آنها با اشاره به نگرانی‌های اخلاقی و امنیتی گسترده و تلاش‌های بین‌المللی برای ممنوعیت این فناوری، بر سرعت بالای توسعه‌ی آن و خطرات بالقوه‌ای مانند عدم توانایی تشخیص غیرنظامی از نظامی و دسترسی آسان به این فناوری تأکید می‌کنند. در نهایت، مؤلفان احتمال استفاده از ربات‌های قاتل در جنگ‌های آینده را نگرانی فوری و مهمی برای جامعه جهانی می‌دانند.(ص۱۴_۲۲)

تعریف کلیات

در گفتار سوم، نگارندگان مفاهیم کلیدی پژوهش خود را، شامل ربات، برنامه‌نویسی، اختیار، اجبار، محاربه، مسئولیت، قتل و سبب، تعریف و تشریح کرده‌اند.(ص۲۵_۴۵)

آیات مرتبط با پژوهش

در گفتار چهارم، مؤلفان به ذکر، ترجمه و تفسیر مختصری از آیات مرتبط با قتل پرداخته‌اند. آیات مورد بررسی عبارتند از: بقره ۵۷، نساء ۲۹، ۳۰، ۹۳، مائده ۲، ۳۲، ۳۳، انعام ۱۵۱، اسراء ۳۳، ۳۶، کهف ۲۹، فرقان ۶۸، شعراء ۲۲۷، جن ۱۵، تکاثر ۸، و هود ۱۱۳. با این حال، این گفتار فاقد تحلیل عمیق و تطبیقی این آیات با موضوع پژوهش حاضر است و صرفاً به ارائه تفسیر کلی آیات مرتبط با قتل محدود شده است.(ص۴۶_۷۱)

قواعد فقهی و فقدان ارتباط با پژوهش

در گفتار پایانی، نویسندگان به ذکر قواعد فقهی (قاعده اتلاف، قاعده تسلط، و قاعده لاضرر) پرداخته‌اند. اگرچه نویسندگان این قواعد را مرتبط با پژوهش خود می‌دانند، اما در این گفتار هیچ توضیحی در مورد چگونگی ارتباط این قواعد با موضوع پژوهش ارائه نشده است. علاوه بر این، نکته قابل توجه این است که در این گفتار حتی یک بار هم به موضوع اصلی کتاب اشاره نشده است، که این امر موجب ضعف و ابهام در ارتباط این بخش با کل پژوهش می‌شود.(ص۷۲_۱۰۱)

نقدی بر ساختار و محتوا

این اثر از مشکلات ساختاری و نگارشی متعددی رنج می‌برد. ساختار نوشتاری نامنظم و فاقد انسجام است و اصول نگارش و ویرایش در آن رعایت نشده است. فراوانی غلط‌های تایپی و سبک نگارش غیررسمی (شبیه به متون وب‌سایت‌ها) نشان از عدم ویراستاری دقیق دارد. متن نیازمند بازنگری و ویرایش اساسی است.

ساختار گفتاری کتاب نیز فاقد انسجام و پیوستگی منطقی است. پنج گفتار به صورت مباحث مجزا ارائه شده‌اند و ارتباط آن‌ها با موضوع اصلی پژوهش نامشخص است. فقدان نخ تسبیحی که این گفتارها را به هم پیوند دهد، موجب سردرگمی خواننده و کاهش قدرت تحلیل و استدلال اثر می‌شود. به نظر می‌رسد که نگارندگان به جای ارائه یک روایت منسجم، مجموعه‌ای از مباحث پراکنده را ارائه داده‌اند.

علاوه بر این، محتوای اثر نیز از ضعف‌های اساسی برخوردار است. این اثر، مجموعه‌ای از مواد خام فقهی است که نیازمند استنباط و کار فقهی می‌باشد. کار انجام‌شده در آن، صرفاً گردآوری مطالب بوده و از تحلیل عمیق و استنباط دقیق برخوردار نیست. همچنین، اثر مملو از مطالب زائد و غیرضروری، مانند تعاریف مفصل و غیرلازم، است.