پرداخت یارانه دولتی (منابع مطالعاتی): تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «پرداخت یارانه دولتی از مهمترین ابزارهای حمایتی دولتها است. مسئله پرداخت یارانه، از جهت فقهی با مسئله محدوده اختیارات حاکم در مصرف بیتالمال ارتباطی وثیق دارد. اگر چه این موضوع در ادبیات فقهی معاصر نمود زیادی ندارد، میتوان این پرسشه...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مداخل فاقد منابع مطالعاتی}} | |||
[[پرداخت یارانه دولتی]] از مهمترین ابزارهای حمایتی دولتها است. مسئله پرداخت یارانه، از جهت فقهی با مسئله محدوده اختیارات حاکم در مصرف بیتالمال ارتباطی وثیق دارد. | [[پرداخت یارانه دولتی]] از مهمترین ابزارهای حمایتی دولتها است. مسئله پرداخت یارانه، از جهت فقهی با مسئله محدوده اختیارات حاکم در مصرف بیتالمال ارتباطی وثیق دارد. | ||
اگر چه این موضوع در ادبیات فقهی معاصر نمود زیادی ندارد، میتوان این پرسشها را پیش رو داشته باشد: آیا بنا بر سیره معصومان دولت بایستی یارانه را به شکل مساوی تقسیم کند یا امکان تفاضل و تقسیم بیتالمال بر اساس توان اقتصادی وجود دارد یا خیر. از سوی دیگر، از آنجا که بخش عظیمی از یارانهها از محل درآمدهای نفتی و دیگر معادن تأمین میشود، آیا میتوان منبع آن را جزو انفال حساب کرد تا احکام آن را بر این منابع نیز جاری کرد یا خیر. اگر محل این درآمدها از منابع باشد چه؟ آیا در این صورت حوزه اختیارات حاکم در این مسئله تغییری میکند؟ علاوه بر اینها، درصورتی که منابع یارانه را جزو بیتالمال بدانیم آیا برای نحوه تقسیم آن نیازی به رای یا توافق جمعی وجود دارد یا خیر؟ | اگر چه این موضوع در ادبیات فقهی معاصر نمود زیادی ندارد، میتوان این پرسشها را پیش رو داشته باشد: آیا بنا بر سیره معصومان دولت بایستی یارانه را به شکل مساوی تقسیم کند یا امکان تفاضل و تقسیم بیتالمال بر اساس توان اقتصادی وجود دارد یا خیر. از سوی دیگر، از آنجا که بخش عظیمی از یارانهها از محل درآمدهای نفتی و دیگر معادن تأمین میشود، آیا میتوان منبع آن را جزو انفال حساب کرد تا احکام آن را بر این منابع نیز جاری کرد یا خیر. اگر محل این درآمدها از منابع باشد چه؟ آیا در این صورت حوزه اختیارات حاکم در این مسئله تغییری میکند؟ علاوه بر اینها، درصورتی که منابع یارانه را جزو بیتالمال بدانیم آیا برای نحوه تقسیم آن نیازی به رای یا توافق جمعی وجود دارد یا خیر؟ |
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۱
الگو:مداخل فاقد منابع مطالعاتی پرداخت یارانه دولتی از مهمترین ابزارهای حمایتی دولتها است. مسئله پرداخت یارانه، از جهت فقهی با مسئله محدوده اختیارات حاکم در مصرف بیتالمال ارتباطی وثیق دارد. اگر چه این موضوع در ادبیات فقهی معاصر نمود زیادی ندارد، میتوان این پرسشها را پیش رو داشته باشد: آیا بنا بر سیره معصومان دولت بایستی یارانه را به شکل مساوی تقسیم کند یا امکان تفاضل و تقسیم بیتالمال بر اساس توان اقتصادی وجود دارد یا خیر. از سوی دیگر، از آنجا که بخش عظیمی از یارانهها از محل درآمدهای نفتی و دیگر معادن تأمین میشود، آیا میتوان منبع آن را جزو انفال حساب کرد تا احکام آن را بر این منابع نیز جاری کرد یا خیر. اگر محل این درآمدها از منابع باشد چه؟ آیا در این صورت حوزه اختیارات حاکم در این مسئله تغییری میکند؟ علاوه بر اینها، درصورتی که منابع یارانه را جزو بیتالمال بدانیم آیا برای نحوه تقسیم آن نیازی به رای یا توافق جمعی وجود دارد یا خیر؟
مقاله
- توزیع عادلانه انفال و منابع عمومی (مطالعه موردی هدفمندی یارانه ها)، احمدعلی یوسفی و علیاکبر کریمی و سعید فراهانیفرد، معرفت اقتصاد اسلامی، شماره ۱۹، پاییز و زمستان ۱۳۹۷ش. مقاله را اینجا ببینید.
پایاننامه
- نحوه توزیع بیتالمال از منظر فقه اسلامی؛ (با تأکید بر توزیع یارانه)، مرضیه خدایی ورپشتی، کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، ۱۳۹۴ش. مقاله را اینجا ببینید.
- مبانی فقهی و حقوقی پرداخت یارانهها، نیره احمدی کوپایی، کارشناسی ارشد، دانشگاه قرآن و حدیث، ۱۳۹۲ش. پایاننامه را اینجا ببینید.
- بررسی فقهی و حقوقی عدالت در توزیع بیت المال، سید علی حسینی، رساله دکتری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ۱۳۹۶ش. پایاننامه رااینجا ببینید.
منابع دیگر
- مرور جنبه اخلاقی و فقهی قطع یارانه پردرآمدها، دنیای اقتصاد، ۱۳۹۲/۰۹/۲۶ش. مقاله را اینجا ببینید.
- ﻳﺎراﻧﻪﻫﺎ در اﻳﺮان از اﺑﻌﺎد اﻗﺘﺼﺎدي و ﻓﻘﻬﻲ. ﺑﻴﮋن ﺑﻴﺪآﺑﺎد. مقاله را اینجا ببینید.