فقه معاصر:پیش‌نویس فقه و عرف (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
یادآوری
یادآوری


با ختم بحث از مفاهیم و واژه‌ها بایسته است بدانیم ما هر چند محور مباحث را فقه و عرف قرار داده‌ایم و از فرق عرف و عادت، عرف و سیره عرف و بنای عقلا و امثال آن صحبت کردیم در متون فقهی نیز مکرر از عرف سخن به میان می‌آید لیک قصد اصلی به ویژه در مباحث آینده بیان رابطه فقه با
با ختم بحث از مفاهیم و واژه‌ها بایسته است بدانیم ما هر چند محور مباحث را فقه و عرف قرار داده‌ایم و از فرق عرف و عادت، عرف و سیره عرف و بنای عقلا و امثال آن صحبت کردیم در متون فقهی نیز مکرر از عرف سخن به میان می‌آید لیک قصد اصلی به ویژه در مباحث آینده بیان رابطه فقه بارفی واژه‌های کلیدی همسو و مرتبط با مفاهیم تحقیق عرف، عادت، بنای عقلا و امثال آن است و به جز مثل اجماع و قانون - که بحث خاص خود را دارند - همه این مفاهیم در حریم بحث داخل اند و واژه «عرف» نماینده آنهاست.
رف
 
ی
 
واژه‌های کلیدی همسو و مرتبط با مفاهیم تحقیق
 
۱۳۱
 
عرف، عادت، بنای عقلا و امثال آن است و به جز مثل اجماع و قانون - که بحث خاص خود را دارند - همه این مفاهیم در حریم بحث داخل اند و واژه
 
«عرف» نماینده آنهاست.


چکیده بخش یکم
چکیده بخش یکم


ا. «فقه» در لغت و قرآن کریم به معنای مطلق فهم یا فهم با دقت و تأمل است، لکن در بستر تاریخ دینی خویش چندین بار با تضییق روبه رو گردیده است. «فقه» در این تحقیق به مجموعه مسائلی گفته می‌شود که کاشف از حلال
ا. «فقه» در لغت و قرآن کریم به معنای مطلق فهم یا فهم با دقت و تأمل است، لکن در بستر تاریخ دینی خویش چندین بار با تضییق روبه رو گردیده است. «فقه» در این تحقیق به مجموعه مسائلی گفته می‌شود که کاشف از حلال و حرام و اعتبارات الاهی است.


و حرام و اعتبارات الاهی است. ب. «عرف» یعنی فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم که صورت قانون مشروع نزد آنها به خود نگرفته باشد.
ب. «عرف» یعنی فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم که صورت قانون مشروع نزد آنها به خود نگرفته باشد.


ج «شریعت» به معنای مجموعه دین و به معنای احکام دینی می‌آید و مراد از آن در این نوشته معنای دوم است؛ بر این پایه، رابطه شریعت و فقه رابطه
ج «شریعت» به معنای مجموعه دین و به معنای احکام دینی می‌آید و مراد از آن در این نوشته معنای دوم است؛ بر این پایه، رابطه شریعت و فقه رابطه
خط ۲۱۰: خط ۱۹۹:
مکشوف و کاشف است.
مکشوف و کاشف است.


د. «اجتهاد» عملی است که به انگیزه استخراج شریعت از مستندات آن
د. «اجتهاد» عملی است که به انگیزه استخراج شریعت از مستندات آن صورت می‌گیرد.
 
صورت می‌گیرد.
 
ه. «مبنا» بر بنیان‌های حکم ملاک و مناط بر علت غایی آن؛ «محور» بر
 
نیروی الزام‌آور؛ «منبع» بر اراده الاهی و سرچشمه حکم و مدرک، دلیل و سنده


بر آنچه فقیه در استنباط باید بدان مراجعه نماید، اطلاق می‌گردد. و اجتهاد به اقسام ملاک زدا، ملاک را ملاک گرا و مدرک گرا، تقسیم
ه. «مبنا» بر بنیان‌های حکم ملاک و مناط بر علت غایی آن؛ «محور» بر نیروی الزام‌آور؛ «منبع» بر اراده الاهی و سرچشمه حکم و مدرک، دلیل و سنده


می‌گردد.
بر آنچه فقیه در استنباط باید بدان مراجعه نماید، اطلاق می‌گردد. و اجتهاد به اقسام ملاک زدا، ملاک را ملاک گرا و مدرک گرا، تقسیم می‌گردد.


ز «عادت» در استعمال معروفش بر امور نهاده شده در نفوس آدمیان که بر اساس آن زیست می‌کنند و از اقبال اندیشه‌ها و فطرت‌های سالم برخوردار
ز «عادت» در استعمال معروفش بر امور نهاده شده در نفوس آدمیان که بر اساس آن زیست می‌کنند و از اقبال اندیشه‌ها و فطرت‌های سالم برخوردار


است اطلاق می‌گردد. ح بنای عقلا تأسیسات و نهادهای عقلایی است و مبادی آن تحلیل نهاد
است اطلاق می‌گردد. ح بنای عقلا تأسیسات و نهادهای عقلایی است و مبادی آن تحلیل نهاد.
۱۳۲


به گزاره درک مصلحت و عوامل متفاوت دیگر است؛ سزاوار است تأسیسی را بنای عقلا دانست که منشأ عقلانی داشته بقیه بناها را به «عرف» و «عادت»
به گزاره درک مصلحت و عوامل متفاوت دیگر است؛ سزاوار است تأسیسی را بنای عقلا دانست که منشأ عقلانی داشته بقیه بناها را به «عرف» و «عادت»


موسوم کرد. ط رابطه المتصلون أولا عرف و بنای عقلا تباین در مفهوم و عام و خاص من وجه در
موسوم کرد.  


مصداق است.
ط رابطه المتصلون أولا عرف و بنای عقلا تباین در مفهوم و عام و خاص من وجه در مصداق است.


محورشضی معیة
محورشضی معیة


ی «سیره» همان بنای عقلاست و با اضافه یا وصف تخصیص می‌خورد. ک اجماع» به اتفاق من یعتبر قوله من الامة فی الفتاوی الشرعیة علی امر من الامور الدینیة تعریف شده است و به وجوهی از عرف» و «بنای عقلا
ی «سیره» همان بنای عقلاست و با اضافه یا وصف تخصیص می‌خورد. ک اجماع» به اتفاق من یعتبر قوله من الامة فی الفتاوی الشرعیة علی امر من الامور الدینیة تعریف شده است و به وجوهی از عرف» و «بنای عقلا جدا می‌گردد.
 
جدا می‌گردد. ل. «قانون» بیشتر بر عرف غیر مدون و در اندیشه خدا سالاری در تقنین بر
 
صورت مبین و داده نشأت گرفته از اراده الاهی اطلاق می‌گردد. م. «سنت، هنجار و نرم از واژه‌هایی هستند که گاه همسان با عرف به کار


روند، شعری فامیل دولو پیدا
ل. «قانون» بیشتر بر عرف غیر مدون و در اندیشه خدا سالاری در تقنین بر صورت مبین و داده نشأت گرفته از اراده الاهی اطلاق می‌گردد.


نبود هنجاری سرم است
م. «سنت، هنجار و نرم از واژه‌هایی هستند که گاه همسان با عرف به کار روند، شعری فامیل دولو پیدا نبود هنجاری سرم است


== بخش دوم ==
== بخش دوم ==
چکیده بخش دوم
چکیده بخش دوم


أ. عرف منبع شریعت یا سند کشف آن نیست، عرف ابزاری است که در
أ. عرف منبع شریعت یا سند کشف آن نیست، عرف ابزاری است که در خدمت استاد کشف قرار می‌گیرد.


خدمت استاد کشف قرار می‌گیرد. ب عقل، نصوص و متون دینی بر منبع بودن انحصاری اراده الاهی در شریعت دلالت دارد.
ب عقل، نصوص و متون دینی بر منبع بودن انحصاری اراده الاهی در شریعت دلالت دارد.


ج شریعت جامع جهانی و جاودانه مبین هر خرد و کلان است با این
ج شریعت جامع جهانی و جاودانه مبین هر خرد و کلان است با این بیان


بیان د. جهانی و جاودانه بودن شریعت مقتضی تعیین نهاد یا نهادهایی است که در خلاء قانونی مباشر و مستقیم به برنامه‌ریزی و جعل مقررات متناسب با
د. جهانی و جاودانه بودن شریعت مقتضی تعیین نهاد یا نهادهایی است که در خلاء قانونی مباشر و مستقیم به برنامه‌ریزی و جعل مقررات متناسب با اهداف کلی شریعت بپردازد.
 
اهداف کلی شریعت بپردازد.


ه. برخی از عالمان اهل سنت کارایی سندی عرف را پذیرفته‌اند. و برخی از فقیهان اتصال سیره تا عصر معصوم (ع) را در اعتبار آن شرط نمی‌دانند. این سخن در بناهای بنیادین و مهم صحیح است، زیرا رسالت معصوم (ع) مقتضی بیان رادع از پیدایش چنین سیره‌هایی - هر چند در آینده - است.
ه. برخی از عالمان اهل سنت کارایی سندی عرف را پذیرفته‌اند. و برخی از فقیهان اتصال سیره تا عصر معصوم (ع) را در اعتبار آن شرط نمی‌دانند. این سخن در بناهای بنیادین و مهم صحیح است، زیرا رسالت معصوم (ع) مقتضی بیان رادع از پیدایش چنین سیره‌هایی - هر چند در آینده - است.
خط ۲۶۲: خط ۲۳۸:
ز نبود سند معتبر بر اعتبار عرف دلیل بر نفی اعتبار آن است.
ز نبود سند معتبر بر اعتبار عرف دلیل بر نفی اعتبار آن است.


ح با کالبدشکافی مبداشناسی و پسینه کاوی عرف‌ها، معلوم می‌گردد که
ح با کالبدشکافی مبداشناسی و پسینه کاوی عرف‌ها، معلوم می‌گردد که بسیاری از آنها منشأ صحیح عقلانی داشته و از این جهت معتبر است. ط کاربرد آلی عرف مورد وفاق همگان است. عرف در این کارایی سند نیست لکن در خدمت سندی از اسناد معتبر و پیرامون آن است. ی موارد و نمودهای کارایی آلی عرف عبارت است از:
 
بسیاری از آنها منشأ صحیح عقلانی داشته و از این جهت معتبر است. ط کاربرد آلی عرف مورد وفاق همگان است. عرف در این کارایی سند
 
نیست لکن در خدمت سندی از اسناد معتبر و پیرامون آن است. ی موارد و نمودهای کارایی آلی عرف عبارت است از:
 
۱ مراجعه به عرف در مفاهیم مفردات و هیأتهای به کار رفته در دلیل
 
عناصر شماری رقیب ایکال به عرف نیست عرف در این کارایی رقیب
 
ندارد. لازم است - جز در صورت دلیل برخلاف - با مصطلحات و تطبیقات و
کاربرد غیر استقلالی (آلی) عرف
 
حالت‌های موجود در زمان شارع، برخورد عرف مدار داشت. مراجعه به عرف دربرداشت از مجموعه دلیل یا ادله و امور پیرامون تنقیح مناط، الغای خصوصیت، اولویت عرفی (توسیع مدلول دلیل)، تخصیص، تقیید و عدم انعقاد اطلاق در دلیل به عرف و عادت (تضییق مدلول دلیل)، تغییر و عمل نکردن به نص شرعی به دلیل تغییر عادت و عرف، فهم مناسبات حکم و موضوع مذکور در اسناد شرعی، از نمودهای این کارایی
 
۳۱۵
 
است.
 
تنقیح مناط، شم الفقاهه ذوق فقهی و حقوقی تا به سند یا مجموعه ای از اسناد برنگردد اعتبار ندارد به جاست با حذف این عناوین از عرصه اجتهاد و ذکر اسنادی که پشتوانه این عناوین است از عدم شفافیت مدارک استنباط
 
کاست.
 
کار کتابخانه ای و شخصی فقیهان در فهم اسناد در واقع کار میدانی و
 
تحلیل فهم عرف است.
 
مراجعه به عرف در تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق.


این کارایی مورد پذیرش همگان نیست.
۱ مراجعه به عرف در مفاهیم مفردات و هیأتهای به کار رفته در دلیل عناصر شماری رقیب ایکال به عرف نیست عرف در این کارایی رقیب


- معروض احکام - جز در مواردی که قانون گذار بیان ویژه دارد - واقع
ندارد. لازم است - جز در صورت دلیل برخلاف - با مصطلحات و تطبیقات و کاربرد غیر استقلالی (آلی) عرف حالت‌های موجود در زمان شارع، برخورد عرف مدار داشت. مراجعه به عرف دربرداشت از مجموعه دلیل یا ادله و امور پیرامون تنقیح مناط، الغای خصوصیت، اولویت عرفی (توسیع مدلول دلیل)، تخصیص، تقیید و عدم انعقاد اطلاق در دلیل به عرف و عادت (تضییق مدلول دلیل)، تغییر و عمل نکردن به نص شرعی به دلیل تغییر عادت و عرف، فهم مناسبات حکم و موضوع مذکور در اسناد شرعی، از نمودهای این کارایی است.


موضوعات و مفاهیم عرفی است.
تنقیح مناط، شم الفقاهه ذوق فقهی و حقوقی تا به سند یا مجموعه ای از اسناد برنگردد اعتبار ندارد به جاست با حذف این عناوین از عرصه اجتهاد و ذکر اسنادی که پشتوانه این عناوین است از عدم شفافیت مدارک استنباط کاست.


است.
کار کتابخانه ای و شخصی فقیهان در فهم اسناد در واقع کار میدانی و تحلیل فهم عرف است.


نهادهای تطبیقی طریقیت دارد و نهادی مقدم است که اطمینان بخش تر
مراجعه به عرف در تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق. این کارایی مورد پذیرش همگان نیست. - معروض احکام - جز در مواردی که قانون گذار بیان ویژه دارد - واقع موضوعات و مفاهیم عرفی است. است.


نزاع در این که عرف مرجع در تطبیق است یا عقل، پایه علمی ندارد، باید از تطبیق دقیق در مقابل تطبیق متسامح سخن گفت، اول را پذیرفت و دوم
نهادهای تطبیقی طریقیت دارد و نهادی مقدم است که اطمینان بخش تر نزاع در این که عرف مرجع در تطبیق است یا عقل، پایه علمی ندارد، باید از تطبیق دقیق در مقابل تطبیق متسامح سخن گفت، اول را پذیرفت و دوم را - در همه موارد - رد کرد.
 
را - در همه موارد - رد کرد.


.۴ کارایی عرف در امور پیرامون تقنین.
.۴ کارایی عرف در امور پیرامون تقنین.


استهجان عرفی تخصیص و تقیید اکثر از عام و مطلق، رجوع به عرف در نحوه و حد و کفایت بیان قانون از نمودهای این کارایی است.
استهجان عرفی تخصیص و تقیید اکثر از عام و مطلق، رجوع به عرف در نحوه و حد و کفایت بیان قانون از نمودهای این کارایی است.
۳۱۶
فقه و عرف


لوازم عادی و عقلی مجرای اصول عملیه و آثار شرعی این لوازم با جریان اصل مترتب می‌گردد مشروط به این که عرف داوری به کفایت بیان
لوازم عادی و عقلی مجرای اصول عملیه و آثار شرعی این لوازم با جریان اصل مترتب می‌گردد مشروط به این که عرف داوری به کفایت بیان
خط ۳۱۸: خط ۲۶۲:
د حضور عرف در عرصه ادله و اسناد؛ فهم تعارض ادله، جمع و تنسیق اسناد کارایی در تصدیقات)، توسیع واژه‌های مذکور در دلیل و… از نمادهای این کارایی است.
د حضور عرف در عرصه ادله و اسناد؛ فهم تعارض ادله، جمع و تنسیق اسناد کارایی در تصدیقات)، توسیع واژه‌های مذکور در دلیل و… از نمادهای این کارایی است.


حضور عرف در قراردادها و معاملات اصالت و غلبه در بنای شرع نسبت به غیر عبادات بر امضای بنای
حضور عرف در قراردادها و معاملات اصالت و غلبه در بنای شرع نسبت به غیر عبادات بر امضای بنای خردمندان و عرف است.
 
خردمندان و عرف است.
 
موضوع سازی و موضوع زدایی عرف برای جریان اسناد و احکام و عدد


حریان آنها.
موضوع سازی و موضوع زدایی عرف برای جریان اسناد و احکام و عدد حریان آنها. کارایی عرف در تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق
کارایی عرف در تطبیق مفاهیم عرفی بر مصادیق


کارایی عرف در تقنین
ذ کارایی عرف در تقنین


نقش عرف در ادله: فهم تعارضات و جمع ادله
نقش عرف در ادله: فهم تعارضات و جمع ادله