۵٬۲۰۹
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
طبق این نظر، آیاتی از قرآن که مخالفان برای عدم اعتبار رأی اکثریت به آن استناد کردهاند، ناظر به مبنای کشف حقیقت است نه حق تعیین سرنوشت؛ به این معنا که قرآن اکثریت جامعه مورد خطاب خود را از نظر اعتقادی، اخلاقی و رفتاری بر حق نمیداند و در مقام تشخیص حقیقت، رأی آنان را فاقد اعتبار میداند. بر این اساس آیاتی از قرآن که به تقبیح اکثریت میپردازد، اعتبار رأی اکثریت را بر مبنای حق تعیین سرنوشت مخدوش نمیکند و رأی اکثریت فارغ از پیرو حق بودن یا پیرو باطل بودن بر رأی اقلیت مقدم است.<ref>امامی، اعتبار رأی اکثریت در پرتو کتاب و سنت»، ص۵۸.</ref> همچنین بر مبنای این دیدگاه آیاتی که بر لزوم پیروی مؤمنان از خدا و رسولش تأکید میکند و از برگزیدن امر دیگری بازمیدارد، را درصدد بیان وظیفه مؤمنان در مقام تشریع میداند. به عبارت دیگر این آیات آزادی تشریعی مؤمنان در مقابل خداوند را نفی میکند در حالی که اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت به آزادی تکوینی مربوط است نه آزادی تشریعی.<ref>امامی، اعتبار رأی اکثریت در پرتو کتاب و سنت»، ص۶۰.</ref> | طبق این نظر، آیاتی از قرآن که مخالفان برای عدم اعتبار رأی اکثریت به آن استناد کردهاند، ناظر به مبنای کشف حقیقت است نه حق تعیین سرنوشت؛ به این معنا که قرآن اکثریت جامعه مورد خطاب خود را از نظر اعتقادی، اخلاقی و رفتاری بر حق نمیداند و در مقام تشخیص حقیقت، رأی آنان را فاقد اعتبار میداند. بر این اساس آیاتی از قرآن که به تقبیح اکثریت میپردازد، اعتبار رأی اکثریت را بر مبنای حق تعیین سرنوشت مخدوش نمیکند و رأی اکثریت فارغ از پیرو حق بودن یا پیرو باطل بودن بر رأی اقلیت مقدم است.<ref>امامی، اعتبار رأی اکثریت در پرتو کتاب و سنت»، ص۵۸.</ref> همچنین بر مبنای این دیدگاه آیاتی که بر لزوم پیروی مؤمنان از خدا و رسولش تأکید میکند و از برگزیدن امر دیگری بازمیدارد، را درصدد بیان وظیفه مؤمنان در مقام تشریع میداند. به عبارت دیگر این آیات آزادی تشریعی مؤمنان در مقابل خداوند را نفی میکند در حالی که اعتبار رأی اکثریت بر مبنای حق تعیین سرنوشت به آزادی تکوینی مربوط است نه آزادی تشریعی.<ref>امامی، اعتبار رأی اکثریت در پرتو کتاب و سنت»، ص۶۰.</ref> | ||
[[عبدالله جوادی آملی]] از فقها و مفسران معاصر نیز با تفکیک میان تثبیت حق و تشخیص حق معتقد است در بینش اسلامی حقیقت ناشی از خداوند متعال و تنها کلام الهی مرجع تعیین آن است؛ به همین دلیل پیروی از اکثریت به معنای برگرفتن باورها و ارزشهای اخلاقی از آنان نکوهش شده است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ۱۳۷۹ش، ص۹۰.</ref> به باور وی اکثریت میتواند به عنوان یک روش و قاعده تصمیمگیری برای حل منازعات اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد و در مقام تشخیص حق کارساز باشد نه تثبیت حق.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ۱۳۷۹ش، ص۹۲.</ref> | |||
==منابع مطالعاتی== | ==منابع مطالعاتی== |