پرش به محتوا

کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴۰: خط ۴۰:


== مدعیات ==
== مدعیات ==
=== مفاهیم کلی ===
=== مدعیات در مفاهیم کلی ===
ابوالقاسم علیدوست در بخش اول و در بیان مفاهیم کلی و پس از تعریف فقه، مدعی است که کارایی واژه فقه هنگامی است که علم به احکام، همراه با علم به مستندات و ادله تفصیلی آنها باشد و دانشِ مقلد که در آن این خصوصیت وجود ندارد نمی‎تواند فقه باشد! علاوه اینکه این علم و فهم باید با ضوابط شناخته شده اجتهاد و منطق حقوقی پذیرفته شده سامان یافته باشد. (ص۴۳)
ابوالقاسم علیدوست در بخش اول و در بیان مفاهیم کلی و پس از تعریف فقه، مدعی است که کارایی واژه فقه هنگامی است که علم به احکام، همراه با علم به مستندات و ادله تفصیلی آنها باشد و دانشِ مقلِّد که در آن این خصوصیت وجود ندارد نمی‎تواند فقه باشد! علاوه اینکه این علم و فهم باید با ضوابط شناخته شده اجتهاد و منطق حقوقی پذیرفته شده سامان یافته باشد. (ص۴۳)


وی در ادامه در تعریف واژه عرف نیز با اشاره به معانی خوی و عادت، فعل پسندیده و امر متداول بین مردم، این موارد را به عنوان تعریف پذیرفته شده قلمداد می‌کند. (ص۴۶)
وی در ادامه در تعریف واژه عرف نیز با اشاره به معانی خوی و عادت، فعل پسندیده و امر متداول بین مردم، این موارد را به عنوان تعریف‎های مقبول قلمداد می‌کند. (ص۴۶)


در تعریف عرفِ مصطلح در دانش فقه، حقوق و اصول نیز بر آن است که منظور از عرف، فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم است که به صورت یک قانون مجعول(قرارداد) و مشروعِ نزد آن‌ها درنیامده باشد. (ص ۶۱)
در تعریف عرفِ مصطلح در دانش فقه، حقوق و اصول نیز بر آن است که منظور از عرف، فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم است که به صورت یک قانون مجعول(قرارداد) و مشروعِ نزد آن‌ها درنیامده باشد. (ص ۶۱)
خط ۵۲: خط ۵۲:
وی در ادامه در تقسیم عرف کارشناس و غیر کارشناس، بر آن است که تفکیک این دو عرف از یکدیگر و استفاده به جا از هر کدام در جایگاه خویش کاری ضروری در اجتهاد است. (ص ۷۳)
وی در ادامه در تقسیم عرف کارشناس و غیر کارشناس، بر آن است که تفکیک این دو عرف از یکدیگر و استفاده به جا از هر کدام در جایگاه خویش کاری ضروری در اجتهاد است. (ص ۷۳)


این کتاب در ادامه و در یک تقسیم‌بندی دیگر از مسئله عرف، به تعریفی با دو عنوان عرف مفهومی و عرف تطبیقی اشاره دارد. همچنین مدعی است که مراجعه به عرف و بنای مردم، در تعیین و تعریف مفاهیمی که موضوع حکم شرعی قرار گرفته، مورد اتفاق همگان است. علاوه اینکه مقصود از عرف، مفهوم این عرف است اما مرجعیت عرف در تطبیق مفاهیم بر مصادیق در صورتی که به انگیزه کشف مفهوم نباشد مورد اختلاف فقهاست، قصد ما از عرف تطبیقی این عرف است. (ص۷۳)
این کتاب در ادامه و در یک تقسیم‌بندی دیگر از مسئله عرف، ادعای تعریف دو عنوان دیگر با نام عرف مفهومی و عرف تطبیقی دارد. همچنین مدعی است که مراجعه کردن به عرف و بنای مردم، برای تعیین و تعریف مفاهیمی که موضوع حکم شرعی قرار گرفته است، مورد اتفاق همگان است.  
 
علاوه اینکه مقصود از عرف، مفهوم این عرف است اما مرجعیت عرف در تطبیق مفاهیم بر مصادیق در صورتی که به انگیزه کشف مفهوم نباشد مورد اختلاف فقهاست، قصد ما از عرف تطبیقی این عرف است. (ص۷۳)


=== واژگان همسو با فقه===
=== واژگان همسو با فقه===
۳٬۴۱۳

ویرایش