۵٬۱۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نسبت قانون با شریعت''' از مسائل مرتبط با فرآیندهای قانونگذاری است که به دنبال نوع ارتباط میان دو مفهوم فقه و قانون و راههای حل ناسازواریهای میان آن دو است. در بیش از یک سده گذشته هیچگاه ذهن فقها خالی از نسبتسنجی میان شریعت و قانون نبوده و دائم در پی بررسی موضوعاتی چون نقاط افتراق و اشتراک میان قانون و شریعت، ظرفیتهای فقه رایج در عرصه قانونگذاری، چگونگی مطابقت قوانین مصوب با موازین و مقررات دینی، راهکارهای رفع تعارض فقه و قانون و جایگاه شریعت در جامعه معاصر بودهاند. | '''نسبت قانون با شریعت''' از مسائل مرتبط با فرآیندهای [[قانونگذاری]] است که به دنبال شناخت نوع ارتباط میان دو مفهوم فقه و قانون و راههای حل ناسازواریهای میان آن دو است. در بیش از یک سده گذشته و از زمان ورود مفهوم قانون به معنای مدرن آن به جغرافیای جهان اسلام، هیچگاه ذهن فقها خالی از نسبتسنجی میان دو مفهوم شریعت و قانون نبوده و دائم در پی بررسی موضوعاتی چون نقاط افتراق و اشتراک میان قانون و شریعت، ظرفیتهای فقه رایج در عرصه قانونگذاری، چگونگی مطابقت قوانین مصوب با موازین و مقررات دینی، راهکارهای رفع تعارض فقه و قانون و جایگاه شریعت در جامعه معاصر بودهاند. | ||
پژوهشگران فقهی در نسبتسنجی میان فقه و قانون، با استخراج انگارههای موجود، به چند شکل از ارتباط میان آن دو دست یافتهاند که از اصالت فقه تا اصالت قانون را در بر میگیرد؛ که از جمله میتوان به ظرف بودن قانون برای فقه، رابطه اتحاد و فنای فقه و | پژوهشگران فقهی در نسبتسنجی میان فقه و قانون، با استخراج انگارههای موجود، به چند شکل از ارتباط میان آن دو دست یافتهاند که از اصالت فقه تا اصالت قانون را در بر میگیرد؛ که از جمله میتوان به ظرف بودن قانون برای فقه، رابطه اتحاد و فنای فقه و قانون در همدیگر، رابطه حدّیت، مرجعیت فقه و اصالت قانون اشاره کرد. در این نسبتسنجی آنچه که معمولا فقها بر آن اتفاق نظر دارند، عدم مغایرت قوانین مصوب با آموزههای قطعی شریعت است؛ به همین دلیل چه در زمان مشروطه و چه در زمان جمهوری اسلامی، سازوکارهایی برای تشخیص این عدم مغایرت بنا نهاده شد. | ||
در مواجهه با چالش ناسازواری میان شریعت و قانون یا فتوا با قانون، راهکارهای برای رفع این مشکل از سوی فقها، پژوهشگران فقهی و همچنین تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه شد؛ از جمله رعایت مصلحت نظام، جدا کردن قلمرو قانون از فتوا، فصلالخطاب قرار دادن قانون در مقابل فتوا، صدور [[حکم حکومتی]] و مراجعه به فتوای معیار. این راهکارهای در دو دسته رفع ناسازواری قانون با شریعت و قانون با فتوا قابل تقسیمبندی است. | در مواجهه با چالش ناسازواری میان شریعت و قانون یا فتوا با قانون، راهکارهای برای رفع این مشکل از سوی فقها، پژوهشگران فقهی و همچنین تدوینکنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه شد؛ از جمله رعایت مصلحت نظام، جدا کردن قلمرو قانون از فتوا، فصلالخطاب قرار دادن قانون در مقابل فتوا، صدور [[حکم حکومتی]] و مراجعه به [[فتوای معیار]]. این راهکارهای در دو دسته رفع ناسازواری قانون با شریعت و قانون با فتوا قابل تقسیمبندی است. | ||
==تبین مسأله== | ==تبین مسأله== |