پرش به محتوا

کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴۵: خط ۴۵:
وی در ادامه در تعریف واژه عرف نیز با اشاره به معانی خوی و عادت، فعل پسندیده و امر متداول بین مردم، این موارد را به عنوان تعریف پذیرفته شده قلمداد می‌کند. (ص۴۶)
وی در ادامه در تعریف واژه عرف نیز با اشاره به معانی خوی و عادت، فعل پسندیده و امر متداول بین مردم، این موارد را به عنوان تعریف پذیرفته شده قلمداد می‌کند. (ص۴۶)


همچنین در تعریف عرف مصطلح در دانش فقه، حقوق و اصول بر آن است که منظور از عرف، فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم است که به صورت یک قانون مجعول(قرارداد) و مشروعِ نزد آن‌ها درنیامده باشد. (ص ۶۱)
در تعریف عرفِ مصطلح در دانش فقه، حقوق و اصول نیز بر آن است که منظور از عرف، فهم یا بنا یا داوری مستمر و ارادی مردم است که به صورت یک قانون مجعول(قرارداد) و مشروعِ نزد آن‌ها درنیامده باشد. (ص ۶۱)


مؤلف کتاب فقه و عرف در تقسیم عرف به دقیق و متسامح سه نکته را مدعی می‌شود. اول آن که تقسیم عرف به دقیق و غیر دقیق به اعتبار کارایی آن در تطبیق مفاهیم و همچنین تطبیق عناوین بر مصادیق و معنونات آن‌هاست.
مؤلف کتاب در تقسیم عرف به دقیق و متسامح سه نکته را مدعی می‌شود. اول آن که تقسیم عرف به دقیق و غیر دقیق به اعتبار کارایی آن در تطبیق مفاهیم و همچنین تطبیق عناوین بر مصادیق و معنونات آن‌هاست.
دوم اینکه این تقسیم موضوعش داوری مردم است. سوم اینکه در نتیجه داوری عقل و عرف دقیق، گاهی همگونی و وحدت و گاهی ناهمگونی و تفاوت رخ می‌دهد. (ص۷۲)
دوم اینکه این تقسیم موضوعش داوری مردم است. سوم اینکه در نتیجه داوری عقل و عرف دقیق، گاهی همگونی و وحدت و گاهی ناهمگونی و تفاوت رخ می‌دهد. (ص۷۲)


۳٬۴۱۳

ویرایش