پرش به محتوا

کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۳: خط ۶۳:


===تفاوت هرمنوتیک با نقش زمان در اجتهاد===
===تفاوت هرمنوتیک با نقش زمان در اجتهاد===
مولف پس از بررسی مکاتب مختلف در پدیدارشناسی و هرموتیک، می‌گوید که گرچه این مباحث به ظاهر شبیه به بحث نقش زمان و مکان در اجتهاد (مطرح شده از سوی [[آیت‌الله خمینی]]) است؛ اما در واقع تفاوت‌های زیادی بینشان برقرار است. مبحث اخیر، مربوط به است که مجتهد باید در استنباط احکام ثابت به موقعیت زمانی و مکانی موضوعات توجه داشته باشد و در هنگام استنباط حکام متغیر به خصوصیات موقعیت و شرایط آن التفات داشته باشد. این به معنای وابستگی جبری فهم مجتهد به سنت و شرایط فرهنگی و تاریخی نیست. همچنین این گزاره که «عالِم باید عالمِ روزگار خویش باشد» نیز به معنای آگاهی فقیه از شرایط و مسائل فرهنگی جامعه زمان خویش است. اساساً این گزاره صحبت از «باید» است نه «است»؛ بنا بر این ربطی به جبری بودن فهم فقه در میانه فرهنگ زمانش ندارد (۲۲۸-۲۲۷).
مؤلف پس از بررسی مکاتب مختلف در پدیدارشناسی و هرمنوتیک، می‌گوید که گرچه این مباحث به ظاهر شبیه به بحث نقش زمان و مکان در اجتهاد (مطرح شده از سوی [[آیت‌الله خمینی]]) است؛ اما در واقع تفاوت‌های زیادی بینشان برقرار است. مبحث اخیر، مربوط به این است که مجتهد باید در استنباط احکام ثابت به موقعیت زمانی و مکانی موضوعات توجه داشته باشد و در هنگام استنباط احکام متغیر به خصوصیات موقعیت و شرایط آن التفات داشته باشد. این به معنای وابستگی جبری فهم مجتهد به سنت و شرایط فرهنگی و تاریخی نیست. همچنین این گزاره که «عالِم باید عالمِ روزگار خویش باشد» نیز به معنای آگاهی فقیه از شرایط و مسائل فرهنگی جامعه زمان خویش است. اساساً این گزاره صحبت از «باید» است نه «است»؛ بنا بر این ربطی به جبری بودن فهم فقه در میانه فرهنگ زمانش ندارد (۲۲۸-۲۲۷).
 
===مُجزی بودن عمل و صحت فهم فقیه===
===مُجزی بودن عمل و صحت فهم فقیه===
فقیهان شیعه معتقدند که اگر فتوای مجتهدی تغییر کرد، اعمال پیشین او و مقلدانش که طبق فتوای قبلی انجام شده است مُجزی (موجب برائت ذمه) است. این بدان معنا نیست که هر دو فهم مجتهد صحیح و مطابق با واقع بوده است؛ چرا که در اینجا فقط صحبت از إجزا و برداشته شدن تکلیف است نه تطابق فقهم فقیه با واقع.
فقیهان شیعه معتقدند که اگر فتوای مجتهدی تغییر کرد، اعمال پیشین او و مقلدانش که طبق فتوای قبلی انجام شده است مُجزی (موجب برائت ذمه) است. این بدان معنا نیست که هر دو فهم مجتهد صحیح و مطابق با واقع بوده است؛ چرا که در اینجا فقط صحبت از إجزا و برداشته شدن تکلیف است نه تطابق فقهم فقیه با واقع.
۴٬۹۴۳

ویرایش