پرش به محتوا

کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۸: خط ۵۸:
==احکام و ویژگی‌های افلاک==
==احکام و ویژگی‌های افلاک==
[[امام‌خمینی]] به تبع [[حکما]] و [[اهل هیئت]]<ref>(خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۱۶۸، ۲۱۲ و ۲۲۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ۷/۸۷ ـ ۱۰۸؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ۳/۲۸۰ ـ ۳۰۱.)</ref> احکام و ویژگی‌های متعددی برای افلاک بیان کرده است، ازجمله:
[[امام‌خمینی]] به تبع [[حکما]] و [[اهل هیئت]]<ref>(خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۱۶۸، ۲۱۲ و ۲۲۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ۷/۸۷ ـ ۱۰۸؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ۳/۲۸۰ ـ ۳۰۱.)</ref> احکام و ویژگی‌های متعددی برای افلاک بیان کرده است، ازجمله:
 
# عدم کون و فساد: بنابر نظر مشهور فلک کون و فساد قبول نمی‌کند و به چیزی متبدل نمی‌شود؛ یعنی از صورت فلکی خارج و به صورت دیگری تبدیل نمی‌شود؛<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> اما کون به معنای انشا از عدم محض و فساد به معنای فنا، در افلاک وجود دارد؛ زیرا خداوند بنابر آیه «کلُّ شَی‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ» (قصص، ۸۸) آنها را ایجاد و فانی می‌کند<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۶۲.)</ref>
۱. عدم کون و فساد: بنابر نظر مشهور فلک کون و فساد قبول نمی‌کند و به چیزی متبدل نمی‌شود؛ یعنی از صورت فلکی خارج و به صورت دیگری تبدیل نمی‌شود؛<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> اما کون به معنای انشا از عدم محض و فساد به معنای فنا، در افلاک وجود دارد؛ زیرا خداوند بنابر آیه «کلُّ شَی‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ» (قصص، ۸۸) آنها را ایجاد و فانی می‌کند<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۶۲.)</ref>
# عدم خرق و التیام: صورت نوعیه فلک قابل خرق و التیام نیست؛ هرچند از حیث صورت جسمیه خرق و التیام ممتنع نیست<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۴۲۶.)</ref>
 
# طبیعت پنجم‌ بودن: فلک از عناصر چهارگانه، خاک، آب، هوا، آتش و لوازم آن خالی است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> و طبیعت فلک یک طبیعت پنجم است؛ یعنی حرارت، برودت، رطوبت، یبوست، سبکی و سنگینی و چیزهایی که موجب قبول حرکت مستقیم می‌شود، در فلک نیست.<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> همچنین هیولای فلک غیر از هیولای عنصریات است؛ زیرا هیولای فلک تنها قابل یک صورت است؛ ولی هیولای این عالم ماده قابل صورت‌های متعدد است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۴۶۵.)</ref>
۲. عدم خرق و التیام: صورت نوعیه فلک قابل خرق و التیام نیست؛ هرچند از حیث صورت جسمیه خرق و التیام ممتنع نیست<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۴۲۶.)</ref>
# دَوری‌بودن حرکت افلاک: حرکت افلاک حرکتی واحد، دوری، همیشگی و ثابت است و از ازل تا ابد ادامه دارد؛ زیرا با توجه به اینکه عالم اجسام متناهی است، اگر حرکت مستقیم باشد، دارای دو نقطه ابتدا و انتها است و همین امر سبب توقف و سکون حرکت می‌شود و دوری و دایمی نخواهد بود<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۸۵.)</ref>
 
# حی و ناطق‌بودن: آنچه در عالم افلاک هست، حی و ناطق است؛ زیرا افلاک دارای نفوس ناطق‌اند و برای هر یک از آنها معشوقی از [[عقول]] است که [[سرادقات جلال]] و [[اشراقات جمال]] حق‌اند<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۹.)</ref>
۳. طبیعت پنجم‌ بودن: فلک از عناصر چهارگانه، خاک، آب، هوا، آتش و لوازم آن خالی است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> و طبیعت فلک یک طبیعت پنجم است؛ یعنی حرارت، برودت، رطوبت، یبوست، سبکی و سنگینی و چیزهایی که موجب قبول حرکت مستقیم می‌شود، در فلک نیست.<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> همچنین هیولای فلک غیر از هیولای عنصریات است؛ زیرا هیولای فلک تنها قابل یک صورت است؛ ولی هیولای این عالم ماده قابل صورت‌های متعدد است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۴۶۵.)</ref>
# حافظ زمان ‌بودن: فلک دارای قوه فعاله نسبت به حرکت وضعیه و حافظ زمان است و برای این قوه انتهایی نیست؛ زیرا فلک دارای نفس مجرده است و همیشه از ناحیه عقل مفارق به آن مدد می‌رسد؛<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> البته هر فلکی منحصر در فرد خود است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۲۶۷ و ۲/۵۶۲؛ ← مقاله زمان.)</ref>
 
# مبرابودن از قسر و شرّ: در افلاک قسر و شر نیست و همه آنها مظهر سلام و بِرّ و خیر محض‌اند.<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۶۲.)</ref>
۴. دَوری‌بودن حرکت افلاک: حرکت افلاک حرکتی واحد، دوری، همیشگی و ثابت است و از ازل تا ابد ادامه دارد؛ زیرا با توجه به اینکه عالم اجسام متناهی است، اگر حرکت مستقیم باشد، دارای دو نقطه ابتدا و انتها است و همین امر سبب توقف و سکون حرکت می‌شود و دوری و دایمی نخواهد بود<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۸۵.)</ref>
 
۵. حی و ناطق‌بودن: آنچه در عالم افلاک هست، حی و ناطق است؛ زیرا افلاک دارای نفوس ناطق‌اند و برای هر یک از آنها معشوقی از [[عقول]] است که [[سرادقات جلال]] و [[اشراقات جمال]] حق‌اند<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۹.)</ref>
 
۶. حافظ زمان ‌بودن: فلک دارای قوه فعاله نسبت به حرکت وضعیه و حافظ زمان است و برای این قوه انتهایی نیست؛ زیرا فلک دارای نفس مجرده است و همیشه از ناحیه عقل مفارق به آن مدد می‌رسد؛<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۴۵.)</ref> البته هر فلکی منحصر در فرد خود است<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۲۶۷ و ۲/۵۶۲؛ ← مقاله زمان.)</ref>
 
۷. مبرابودن از قسر و شرّ: در افلاک قسر و شر نیست و همه آنها مظهر سلام و بِرّ و خیر محض‌اند.<ref>(امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۵۶۲.)</ref>


==تأثیر نظریه افلاک بر فلسفه==
==تأثیر نظریه افلاک بر فلسفه==
۵٬۲۱۷

ویرایش