پرش به محتوا

الاسلام یقود الحیاة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
نویسنده بر این باور است که [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] با انقلاب خود، توانسته عصر جدیدی را در عالم اسلامی ایجاد کند. برگزیده تصویری که از حکومت اسلامی طبق مبانی فقهی اسلام ارائه می‌شود این است(ص۲۴): ۱.ولایت حقیقی فقط از آن خداست. ۲.طبق روایت، در حوادث واقعه، مجتهد مطلقی که عادل و در تراز امام است به اندازه‌ای که دین در زندگی اجرا می‌شود، نائب امام و محل رجوع مردم است. ۳.طبق قاعده شوری جانشینی برای امت است و مردم می‌توانند با نظارت قانون اساسی از ناحیه نائب امام در امور خود مداخله کنند. ۴.وحی، قانون زندگی بشر را برای انسان تبیین می‌کند. و علاوه بر امور شرعی اعم از حلال و حرامی که در شریعت است [[منطقة الفراغ|منطقه فراغی]] در شریعت وجود دارد که دست مقننین را در صدور احکام در آن باز گذاشته شده تا احکامی که معارض با شریعت نیست، در آن جعل کنند. این قدرت تشریع و اجرا برای امت و در طول قدرت الهی است.  
نویسنده بر این باور است که [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] با انقلاب خود، توانسته عصر جدیدی را در عالم اسلامی ایجاد کند. برگزیده تصویری که از حکومت اسلامی طبق مبانی فقهی اسلام ارائه می‌شود این است(ص۲۴): ۱.ولایت حقیقی فقط از آن خداست. ۲.طبق روایت، در حوادث واقعه، مجتهد مطلقی که عادل و در تراز امام است به اندازه‌ای که دین در زندگی اجرا می‌شود، نائب امام و محل رجوع مردم است. ۳.طبق قاعده شوری جانشینی برای امت است و مردم می‌توانند با نظارت قانون اساسی از ناحیه نائب امام در امور خود مداخله کنند. ۴.وحی، قانون زندگی بشر را برای انسان تبیین می‌کند. و علاوه بر امور شرعی اعم از حلال و حرامی که در شریعت است [[منطقة الفراغ|منطقه فراغی]] در شریعت وجود دارد که دست مقننین را در صدور احکام در آن باز گذاشته شده تا احکامی که معارض با شریعت نیست، در آن جعل کنند. این قدرت تشریع و اجرا برای امت و در طول قدرت الهی است.  
===جانشینی انسان===
===جانشینی انسان===
نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین، و خلافت، منشأ حکومت و قضاوت برای او است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود. در این میان علم بشر و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان است که به دوش انسان نهاده شده. خلیفه موظف است بستر ارزش‌هایی چون عدل، علم، رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. برای مستکبرین حقی در این خلافت نیست چرا که خلافت امانتی الهی است و کسانی که ظالم به نفس خویش‌اند خائن به امانت الهی هستند.(ص۱۲۷-۱۳۴)
نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین، و خلافت، منشأ حکومت و قضاوت برای او است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود. در این میان علم بشر و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان است که به دوش انسان نهاده شده. خلیفه موظف است بستر ارزش‌هایی چون عدل، علم، رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. برای مستکبرین حقی در این خلافت نیست چراکه خلافت امانتی الهی است و کسانی که ظالم به نفس خویش‌اند خائن به امانت الهی هستند.(ص۱۲۷-۱۳۴)


===نظارت انبیاء، امامان و فقیهان===
===نظارت انبیاء، امامان و فقیهان===
خط ۵۷: خط ۵۷:


===نقش مرجعیت دینی در حکومت اسلامی===
===نقش مرجعیت دینی در حکومت اسلامی===
محمدباقر صدر مرجعیت دینی را راه انتساب امور مادی به اسلام می‌داند. چرا که مرجع نائب عام امام است. در راستای این مسئولیت‌ها امور ذیل به عهده اوست:(ص۲۱)
محمدباقر صدر مرجعیت دینی را راه انتساب امور مادی به اسلام می‌داند. چراکه مرجع نائب عام امام است. در راستای این مسئولیت‌ها امور ذیل به عهده اوست:(ص۲۱)
* تصدی عالی‌ترین مقام حکومت و فرماندهی کل قوا.
* تصدی عالی‌ترین مقام حکومت و فرماندهی کل قوا.
* برگزیدن داوطلب یا داوطلبان ریاست جمهوری و امضای حکم کاندیداتوری آن‌ها که به منزله دادن وکالت و مجوز شرعی تصرفات به ایشان است.
* برگزیدن داوطلب یا داوطلبان ریاست جمهوری و امضای حکم کاندیداتوری آن‌ها که به منزله دادن وکالت و مجوز شرعی تصرفات به ایشان است.
خط ۶۴: خط ۶۴:
* ایجاد دستگاه قضا در هر شهر برای پیگیری شکایات و اجرای احکام قضایی.
* ایجاد دستگاه قضا در هر شهر برای پیگیری شکایات و اجرای احکام قضایی.
===مقایسه بین قانون حکومت در اسلام و نحله‌های جدید اجتماعی دیگر===
===مقایسه بین قانون حکومت در اسلام و نحله‌های جدید اجتماعی دیگر===
نویسنده معتقد است حکومت اسلامی از ناحیه شکل‌گیری و پیدایش تاریخی آن، نظریاتی چون قوه و تغلب، واگذاری الهی حکومت به مستکبران، عقد اجتماعی و توسعه حکومت از خانواده را رد می‌کند و همچنین معتقد است حکومت زاییده انبیاست و از ابتدای حیات بشری با ایشان بوده است. از ناحیه وظیفهء حکومت، اسلام مسلک فردگرایی و سوسیالسیم را رد می‌کند و معتقد است وظیفه حکومت اجرای شریعت آسمانی است که بین فرد و جامعه تعادل ایجاد می‌کند. وی اذعان دارد اسلام از جامعه حمایت می‌کند البته نه جامعه‌ای که در تعریف هگل است که به معنای حمایت در مقابل فرد باشد بلکه جامعه‌ای که از آحاد افراد تشکیل شده است. از ناحیه ظاهر حکومت، قانون باید به بهترین وجه رعایت شود چرا که شریعت به نحو مساوی بر همگان حکومت دارد. اسلام نظام تملیکی، نظام فردی و حکومت اشرافی را نفی می‌کند و طرحی که دارای نکات مثبتی از نظام دموکراتیک با تفاوت‌هایی اسلام دوستانه است را ارائه می‌دهد. نظام اسلامی از ناحیه تعیین روابط بین مسئولین شبیه نظام ریاست جمهوری است لکن نه به نحوی که مقام اجرایی جدا از مقام قانونگذار باشد.(ص۲۴-۲۶)
نویسنده معتقد است حکومت اسلامی از ناحیه شکل‌گیری و پیدایش تاریخی آن، نظریاتی چون قوه و تغلب، واگذاری الهی حکومت به مستکبران، عقد اجتماعی و توسعه حکومت از خانواده را رد می‌کند و همچنین معتقد است حکومت زاییده انبیاست و از ابتدای حیات بشری با ایشان بوده است. از ناحیه وظیفهء حکومت، اسلام مسلک فردگرایی و سوسیالسیم را رد می‌کند و معتقد است وظیفه حکومت اجرای شریعت آسمانی است که بین فرد و جامعه تعادل ایجاد می‌کند. وی اذعان دارد اسلام از جامعه حمایت می‌کند البته نه جامعه‌ای که در تعریف هگل است که به معنای حمایت در مقابل فرد باشد بلکه جامعه‌ای که از آحاد افراد تشکیل شده است. از ناحیه ظاهر حکومت، قانون باید به بهترین وجه رعایت شود چراکه شریعت به نحو مساوی بر همگان حکومت دارد. اسلام نظام تملیکی، نظام فردی و حکومت اشرافی را نفی می‌کند و طرحی که دارای نکات مثبتی از نظام دموکراتیک با تفاوت‌هایی اسلام دوستانه است را ارائه می‌دهد. نظام اسلامی از ناحیه تعیین روابط بین مسئولین شبیه نظام ریاست جمهوری است لکن نه به نحوی که مقام اجرایی جدا از مقام قانونگذار باشد.(ص۲۴-۲۶)


==تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی==
==تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی==
خط ۷۹: خط ۷۹:
به باور صدر، تولید به دو دسته اولی و ثانوی تقسیم می‌شود تولید اولی تولید از ماده اولیه است که قبل از آن انسانی در تکوین آن ماده دخالت نداشته. مانند استخراج از معادن در صنعت، و زراعت از بذری که ملک شخص دیگری نبوده است. تولید ثانوی تولید از ماده‌ای است که سابقا در ملک انسان دیگری بوده و در آن تصرف کرده است. مانند صنعت پارچه.
به باور صدر، تولید به دو دسته اولی و ثانوی تقسیم می‌شود تولید اولی تولید از ماده اولیه است که قبل از آن انسانی در تکوین آن ماده دخالت نداشته. مانند استخراج از معادن در صنعت، و زراعت از بذری که ملک شخص دیگری نبوده است. تولید ثانوی تولید از ماده‌ای است که سابقا در ملک انسان دیگری بوده و در آن تصرف کرده است. مانند صنعت پارچه.
====تولید و چگونگی توزیع صحیح محصولات====
====تولید و چگونگی توزیع صحیح محصولات====
نویسنده باور دارد عملیات تولید اولی ثروت دو عنصر به هم پیوسته دارد: نیروی کار و طبیعت. چرا که تولید خلق از عدم نیست بلکه اصلاح و تغییر در مواد است. لذا اسلام معتقد است که مالک ثروت، کارگر تولید کننده است و صاحب ابزار صرفا اجرت المثل ادوات و ابزارها را می‌گیرد. همچنین بخشی از ثروت تولید باید به عنوان واجب مالی به نمایندگان حکومت داده شود تا در جهت رفع نیازهای عمومی به کار گرفته شوند. تولید و توزیع ثانوی در دو حالت متصور است: ۱.تولید اولی و توزیع ثروت در جامعه موافق قواعد اقتصاد اسلامی بوده است: در این صورت تولید ثانوی طبق تولید اولی است یعنی مثلا زارع مالک گندم است و اوست که آرد را به نانوا می‌فروشد. ۲.تولید اولی و توزیع موافق اقتصاد اسلامی نبوده است در این صورت سرمایه‌گذاران مالک محصولات‌اند و حکومت باید با قیمت‌گذاری صحیح در عدم احتکار و توازن اجتماعی مداخله کند.(ص۹۲)
نویسنده باور دارد عملیات تولید اولی ثروت دو عنصر به هم پیوسته دارد: نیروی کار و طبیعت. چراکه تولید خلق از عدم نیست بلکه اصلاح و تغییر در مواد است. لذا اسلام معتقد است که مالک ثروت، کارگر تولید کننده است و صاحب ابزار صرفا اجرت المثل ادوات و ابزارها را می‌گیرد. همچنین بخشی از ثروت تولید باید به عنوان واجب مالی به نمایندگان حکومت داده شود تا در جهت رفع نیازهای عمومی به کار گرفته شوند. تولید و توزیع ثانوی در دو حالت متصور است: ۱.تولید اولی و توزیع ثروت در جامعه موافق قواعد اقتصاد اسلامی بوده است: در این صورت تولید ثانوی طبق تولید اولی است یعنی مثلا زارع مالک گندم است و اوست که آرد را به نانوا می‌فروشد. ۲.تولید اولی و توزیع موافق اقتصاد اسلامی نبوده است در این صورت سرمایه‌گذاران مالک محصولات‌اند و حکومت باید با قیمت‌گذاری صحیح در عدم احتکار و توازن اجتماعی مداخله کند.(ص۹۲)


====مبادله کالا و مصرف کردن====
====مبادله کالا و مصرف کردن====
۴٬۰۸۱

ویرایش