۱٬۱۲۴
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح: ناتمام) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (ویکیسازی تا اصالة الاباحه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ||
جراحی زیبایی (بهعربی: عملیة التجمیل) یا جراحی پلاستیک<ref>کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۸۳.</ref> شاخهای از جراحی و عبارت است از عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری عضوی مانند بینی، فک، گونهها و لب | جراحی زیبایی (بهعربی: عملیة التجمیل) یا جراحی پلاستیک<ref>کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۸۳.</ref> شاخهای از جراحی و عبارت است از عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری عضوی مانند بینی، فک، گونهها و لب.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.</ref> از بین بردن و زدودن زوائد بدن مانند چربیهای اضافی در شکم یا ران و یا در سینهها و همچنین کاشت مو، ابرو و مژه (اکستنشن) از جمله مصادیق جراحی زیبایی به شمار میرود.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۵.</ref> | ||
جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم میشود: | جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم میشود: | ||
# جراحی ترمیمی کارکردی که برای رفع نقص عملکرد عضو مربوطه صورت میگیرد و واجد ضرورت حیاتی | # جراحی ترمیمی کارکردی که برای رفع نقص عملکرد عضو مربوطه صورت میگیرد و واجد ضرورت حیاتی است. | ||
# جراحی ترمیمی شکلی که صرفاً به جهت اصلاح و زیباسازی عضوی از بدن که صورتی غیر طبیعی دارد صورت گرفته و هدف آن اصلاح عضو معیوب | # جراحی ترمیمی شکلی که صرفاً به جهت اصلاح و زیباسازی عضوی از بدن که صورتی غیر طبیعی دارد صورت گرفته و هدف آن اصلاح عضو معیوب است. | ||
# جراحی زیبایی محض که در آن فردی طبیعی به جهت | # جراحی زیبایی محض که در آن فردی طبیعی به جهت ارتقا و افزایش زیبایی رضایت به عمل جراحی میدهد و بعضاً میتواند بهخاطر ضرورتی غیرعینی (روحی-روانی) مانند افزایش اعتماد به نفس و یا «اختلال زشتی بدن»{{یادداشت| اختلال زشتی بدن (Body dysmorphic disorder) در فرهنگ لغت مریام-وبستر چنین تعریف شده است: یک مشغولیت ذهنی آسیبشناسانه در مورد نقصهای موهوم یا کوچک در بدن که باعث ایجاد استرس یا اختلال رفتاری قابل توجه در زمینههایی مانند شغل و روابط شخصی میشود. ([https://www.merriam-webster.com/medical/body%20dysmorphic%20disorder «.merriam-webster»، body dysmorphic disorder»])}} و افسردگی ناشی از آن باشد.<ref>کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۷۹؛ مصری، ملاحظات شرعی و قانونی اعمال جراحی زیبایی، ص۲۳.</ref> | ||
===جایگاه مسئله در فقه معاصر=== | ===جایگاه مسئله در فقه معاصر=== | ||
جراحی زیبایی از شاخههای نوظهور در پزشکی نوین است که امروزه در سراسر جهان و به ویژه در جوامع اسلامی، از مسائل مورد ابتلای مردان و زنان است. فقیهان در بعضی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام آن سخن گفتهاند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.</ref> | جراحی زیبایی از شاخههای نوظهور در پزشکی نوین است که امروزه در سراسر جهان و به ویژه در جوامع اسلامی، از مسائل مورد ابتلای مردان و زنان است. فقیهان در بعضی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام آن سخن گفتهاند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.</ref> باب مستقلی در متون فقهی به جراحی زیبایی اختصاص ندارد، اما موضوعات مرتبط به این مسئله در چند باب مثل باب نکاح،<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۲.</ref> در مباحث وضو و غسل مربوط به عضو مورد جراحی،<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۱۸.</ref> و مباحث مرتبط با احکام نظر و لمس نامحرم مطرح شده است.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref> | ||
===تاریخچه و زمینه شکلگیری=== | ===تاریخچه و زمینه شکلگیری=== | ||
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح | جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده، و از مسائل نوظهور پزشکی است که جهت بررسی حکم شرعی آن در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر قرار گرفته است؛ با این حال ابنسعد در کتاب «الطبقات الکبری» روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر(ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگهای دوران جاهلیت بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود که بوی بدی از آن استشمام میشد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان اینگونه روایات را بهعنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند.<ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ص۲۸.</ref> در روایتی دیگر از پیامبر(ص)، زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است. | ||
==جراحی زیبایی از منظر حکم اولی== | ==جراحی زیبایی از منظر حکم اولی== | ||
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است. گفتنی است که | دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است. گفتنی است که فتاوا فقها در این خصوص بهصورت مطلق و بدون تفکیک فعل پزشک و بیماری که عمل جراحی روی او صورت میپذیرد، ارائه شده است. | ||
===نظریه جواز | |||
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی | ===نظریه جواز بهعنوان حکم اولی=== | ||
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی بهخودیخود و با صرفنظر از عناوین دیگر جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ص۱۵.</ref> با این حال فقیهانی چون سید محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸.</ref> محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۳۴.</ref> لطفالله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۵-۲۶۹.</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، ج۱، ص۲۴۱.</ref> بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و همچشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست بخواهد اقدام به جراحی زیبایی کند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> برخی از پژوهشگران جواز جراحی زیبایی را به ادله زیر مستند کردهاند:<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۶.</ref> | |||
====اصالة الاباحه==== | ====اصالة الاباحه==== | ||
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن | اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و پس از فحص و جستجو دلیل شرعی برای حرمت آن به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن میگذارد.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۷۲.</ref> بنابراین از آنجا که هیچ دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت جراحی زیبایی نیست، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است. | ||
====قاعده تسلط==== | ====قاعده تسلط==== | ||
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره | مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلا و اجماع ثابت میدانند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچکس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ج۱، ص۲۲۷.</ref> برخی فقها مانند سید روحالله خمینی و محمد مؤمن قمی این قاعده را به حقوق و نفوس نیز تسری دادهاند و تسلط انسان بر خود و اعضای بدنش را نیز مشمول این قاعده دانستهاند.<ref>خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> بر این اساس چون انسان مسلط بر جان و اعضای بدن خویش است، در صورت عدم منع شرعی و قانونی میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||
===نظریه حرمت | ===نظریه حرمت بهعنوان حکم اولی=== | ||
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را | محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را دارای اشکال دانسته، چرا که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد احتیاط واجب در ترک آن است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۵.</ref> محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی بهمنظور زیبایی برای زن و مرد، بهطور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.»<ref>علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۱۷.</ref> برخی از پژوهشگران ادله زیر را برای فتوای حرمت بیان کردهاند:<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۰-۳۲.</ref> | ||
====آیه تغییر خلقت==== | ====آیه تغییر خلقت==== | ||
جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ | جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان میدهم که خلقت خدایی را تغییر دهند»<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref> تغییر در خلقت خدا از وسوسهها و فرمانهای شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. | ||
ثانیاً | بنابر نظر ناصر مکارم شیرازی، اولاً در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده و یا ترکیب انواع گیاهان با هم و تولید گیاهان جدید -که در همه این موارد تصرف در خلقت خداوند است- را باید حرام دانست، در حالی که هیچکدام حرام نیستند.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.</ref> ثانیاً آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه فطرت است؛ یعنی انسانها را وسوسه میکنم تا فطرتالله را تبدیل به کفر کنند.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.</ref> | ||
====روایات==== | ====روایات==== | ||
یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که | یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که ایجاد تغییر در ظاهر انسان را منع میکنند؛ مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان را لعن کرده است؛ از جمله زنانی که موی صورت زن دیگری را میکَنند، دندانهای زن دیگری را میتراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل میکنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی میکنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام میپذیرد.<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰.</ref> با این حال برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سید تقی طباطبایی قمی، این روایت را بهلحاظ سندی ضعیف دانستهاند.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ج۱، ص۱۵۷.</ref> | ||
از نظر فقهایی چون شیخ انصاری و خویی، اطلاق برخی روایات<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۱۳۲.</ref> بر جواز وصل کردن موی سر زن به سر زن دیگری دلالت دارد.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۲.</ref> و مقتضای جمع بین این دو دسته روایات، کراهت وصل کردن موی یک زن به سر زن دیگری است، نه حرمت آن.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۳؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۱۱.</ref> سایر موارد مذکور در روایت نیز بنابر نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمردهاند، محکوم به کراهت هستند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۹.</ref> همچنین فقیهانی مانند میرزا علی ایروانی و سید ابوالقاسم خویی بر این عقیدهاند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد.<ref>ایروانی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ۲۰۴.</ref> از نظر جعفر سبحانی، دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمردهاند، بر کراهت دلالت میکند.<ref>یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۱۴.</ref> | |||
====اصالة الحظر==== | ====اصالة الحظر==== | ||
ناصر مکارم شیرازی، با اشاره به اینکه ممکن است گمان شود جراحی زیبایی با استناد به مجاز نبودن تصرف در ملک خداوند دارای اشکال است، به نقد آن پرداخته است. بر اساس نظر مذکور، خداوند مالک حقیقی همه اشیا و از جمله بدن انسانها است و برای تصرف در ملک خداوند باید از طرف او اذن داشته باشیم. از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن -که ملک خدا است- به شمار میرود و از طرف دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.</ref> | |||
ثانیاً | از نظر مکارم شیرازی، اولاً با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره،{{یادداشت|«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرده است.»}} خداوند همه موجودات زمین را برای انسان آفریده است و انسان میتواند در آن تصرف کند، مگر آنکه دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.</ref> ثانیاً بهفرض پذیرش اینکه همه چیز و حتی بدن انسان ملک خداوند است و نباید بدون اذن او در آن تصرف کرد، گفته میشود که برای این تصرف با توجه به قاعده شرعی «کل شئ هو لک حلال حتی تعلم أنه حرام بعینه؛ هر چیزی بر تو حلال است تا اینکه بدانی آن چیز عیناً حرام است»<ref>کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۵۴۲.</ref> از طرف شارع اذن وارد شده است.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲؛ رجایی الموسوی، منهاج الاصول، ج۲، ص۳۷.</ref> با توجه به این قاعده، از آنجا که ما هیچ علمی به حرمت جراحی زیبایی نداریم، پس این عمل محکوم به حلیت و جواز است. | ||
==جراحی زیبایی از منظر حکم ثانوی== | ==جراحی زیبایی از منظر حکم ثانوی== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۱: | ||
===جراحی زیبایی در صورت اضطرار=== | ===جراحی زیبایی در صورت اضطرار=== | ||
بنابر نظر همه فقهای معاصر، اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر همجنس باشد، عمل آن جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقای زیبایی باشد، بهحد اضطرار نمیرسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد، مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۱؛ صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵.</ref> به گفته حسینعلی منتظری، بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است؛ البته به مقداری که ضرورت رفع گردد. وی همچنین بر آن است که هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ج۳، ص۳۳۷.</ref> | |||
===جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر=== | ===جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر=== | ||
فقهایی چون خمینی،<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۹ | فقهایی چون سید روحالله خمینی،<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸.</ref> مکارم شیرازی<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=530&mid=263263 «حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.].</ref> و خامنهای<ref>[https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=289 «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای.].</ref> با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست. | ||
==آثار و لوازم== | ==آثار و لوازم== | ||
آثار و لوازمی که بر عمل جراحی زیبایی مترتب میشود به شرح زیر است: | آثار و لوازمی که بر عمل جراحی زیبایی مترتب میشود به شرح زیر است: | ||
=== | ===در پی داشتن نظر و لمس حرام=== | ||
بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار که خود را در معرض نگاه و لمس قرار میدهد و هم برای پزشک)، انجام آن جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد: | |||
* | * جراحی زیبایی بهخاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده بدن مانند مواضع سوختگی یا جراحت و... باشد و چنانچه صرفاً به جهت زیبایی باشد، جایز نیست که نامحرم بدن را نگاه و لمس کند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> | ||
* | * علاوه بر آنکه جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی باشد، پزشک همجنس و مماثل وجود نداشته باشد و عمل جراحی نیز ضرورت داشته باشد.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷-۳۳۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۹.</ref> | ||
* | * اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون شیخ جواد تبریزی میتوان به پزشک غیرهمجنس (حاذقتر از پزشک همجنس) مراجعه کرد.<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۳۲.</ref> مدرک و مستند این دیدگاه، صحیحه ابوحمزه ثمالی{{یادداشت| ابوحمزه ثمالی میگوید: «از امام باقر(ع) پرسیدم: زن مسلمانی در قسمتی از بدنش دچار شکستگی یا جراحت شده است که نباید نامحرم به آن نگاه کند، ولی پزشک معالج مردی هست که بهتر از زنان او را معالجه میکند، آیا این پزشک میتواند به بدن این بیمار نگاه کند؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: در صورتی که ضرورت و اضطرار باشد، میتواند وی را معالجه کند، اگر آن زن بخواهد.» (حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۳۳.)}} از امام باقر(ع) است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۸.</ref> بنابر نظر مکارم شیرازی، در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذقتر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذقتر -حتی اگر نامحرم باشد- مقدم است، اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | ||
===وضو و غسل عضو جراحی شده=== | ===وضو و غسل عضو جراحی شده=== | ||
خط ۷۱: | خط ۶۸: | ||
====وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل==== | ====وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل==== | ||
بنابر نظر سید ابوالقاسم خویی، جراحی زیبایی در انسانی که هیچ نقص یا زشتی در صورت ندارد و برای زیباتر شدن اقدام به جراحی میکند جایز است؛ اما نباید از موادی استفاده شود که بر روی پوست چسبیده و مانع از رسیدن آب به بدن در وضو و غسل است<ref>خویی، تبریزی، احکام شرعی بانوان، ص۳۸۸.</ref> و به گفته حسینعلی منتظری اگر جراحی زیبایی مستلزم صحیح انجام ندادن اعمال واجب از قبیل وضو و غسل شود، باید از آن پرهیز شود.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲.</ref> شیخ جواد تبریزی نیز جواز این عمل را به صورتی که موجب ایجاد مانع در اعضای وضو و غسل نباشد، مشروط کرده است.<ref>تبریزی، صراط النجاة، ج۷، ص۲۱۸.</ref> | |||
====وضو و غسل عضو جراحی شده==== | ====وضو و غسل عضو جراحی شده==== | ||
از نظر فقها کسی که جراحی زیبایی کرده است اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، پس باید به طور معمول وضو بگیرد و غسل کند؛ اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیرهای بگیرد.<ref>خمینی، توضیح المسائل، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۵۹، وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۲۴۹.</ref> در ارتباط با کاشت موی سر و مژه، بنا به نظر فقها اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل صحیح است.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۴۲-۴۳ | از نظر فقها کسی که جراحی زیبایی کرده است اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، پس باید به طور معمول وضو بگیرد و غسل کند؛ اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیرهای بگیرد.<ref>خمینی، توضیح المسائل، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۵۹، وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۲۴۹.</ref> در ارتباط با کاشت موی سر و مژه، بنا به نظر فقها اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل صحیح است.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۴۲-۴۳.</ref> به گفته مکارم شیرازی در صورتی که برای کاشتن مژه ضرورتی وجود داشته باشد و امکان جداسازی آن به هنگام وضو و غسل نباشد، باید وضو و غسل جبیرهای گرفته شود.<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255931 «وضو با مژه کاشته شده»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.].</ref> همچنین از نظر مکارم شیرازی چنانچه برای کاشت ناخن مصنوعی ضرورتی وجود داشته باشد و امکان جداسازی آن برای وضو نباشد، باید به صورت عادی وضو گرفته شود.<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255927 «حکم ناخن مصنوعی در وضو و غسل»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.] | ||
.</ref> | .</ref> | ||
===جراحی زیبایی و تدلیس=== | ===جراحی زیبایی و تدلیس=== | ||
فقهای شیعه با توجه به روایات، اموری مثل خالکوبی صورت و سرخ کردن گونههای زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و مانند آن را موجب حصول تدلیس دانستهاند.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۱۶ | فقهای شیعه با توجه به روایات، اموری مثل خالکوبی صورت و سرخ کردن گونههای زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و مانند آن را موجب حصول تدلیس دانستهاند.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۱۶.</ref> بنابراین به گفته برخی محققان: چنانچه در ازدواج، یکی از زوجین به قصد فریب طرف مقابل و بدون اطلاع او، برای پوشاندن عیب ظاهریاش، دست به عمل جراحی زیبایی بزند، تدلیس حاصل میشود.<ref>شریعتی سرابی، بررسی فقهی حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح، ص۹۵.</ref> | ||
گروهی از فقیهان بین افزایشدهندههای زیبایی که ماندگاری دارند و آنهایی که سریع الزوال هستند فرق گذاشتهاند<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> و فقط آنچه که موجب زیبایی موقت و غیر ماندگار میشود را موجب تدلیس دانستهاند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳ | گروهی از فقیهان بین افزایشدهندههای زیبایی که ماندگاری دارند و آنهایی که سریع الزوال هستند فرق گذاشتهاند<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> و فقط آنچه که موجب زیبایی موقت و غیر ماندگار میشود را موجب تدلیس دانستهاند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> و از آنجا که جراحیهای زیبایی نیز به دو صورت ماندگار (مانندجراحی بینی، فک، پلک، کاشت مو و مژه و حتی تاتوی ابرو) و غیر ماندگار ( مانند تزریق ژل در لب و گونه و استفاده از مژه و موی مصنوعی) هستند،<ref>رحیمی، محبپور، «مصادیق تدلیس در جراحیها و اعمال افزایشدهنده زیبایی»، ص۶۴.</ref> بنا به نظر برخی پژوهشگران میتوان گفت که فقط جراحیهای زیبایی که اثر آنها موقت و غیر ماندگار است، موجب حصول تدلیس میشوند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رحیمی، محبپور، «مصادیق تدلیس در جراحیها و اعمال افزایشدهنده زیبایی»، ص۷۵-۷۷.</ref> | ||
==فقه اهل سنت== | ==فقه اهل سنت== | ||
بسیاری از فقیهان اهل سنت میان دو نوع جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی و جراحی زیبایی تحسینی تفاوت گذاشتهاند.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸ | بسیاری از فقیهان اهل سنت میان دو نوع جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی و جراحی زیبایی تحسینی تفاوت گذاشتهاند.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸.</ref> | ||
=== جراحی زیبایی علاجی=== | === جراحی زیبایی علاجی=== | ||
تقریباً همه فقهای اهل سنت، جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانستهاند.<ref>نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۹۶ | تقریباً همه فقهای اهل سنت، جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانستهاند.<ref>نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۹۶.</ref> این فقیهان همچنین برای جواز این عمل در چنین شرایطی به قاعده لاضرر تمسک کردهاند؛ با این بیان که بقای عیب یا عضو معیوب در بدن موجب ضرر است، پس بنابر مفاد «لا ضرر و لا ضرار» رفع آن جایز است.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷.</ref> برخی از آنان برای مدعای خود به قیاس نیز تمسک کردهاند؛ بدین بیان که همه جراحیها بهجهت ضرورت درمان و برطرف کردن بیماری از نظر شرع جایز هستند، پس جراحی زیبایی درمانی نیز به قیاس از آنها جایز است.<ref>المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ص۱۸۵.</ref> | ||
===جراحی زیبایی تحسینی=== | ===جراحی زیبایی تحسینی=== | ||
نسبت به جراحی زیبایی تحسینی که صرفاً برای افزایش زیبایی انجام میگیرد، دو دیدگاه در فقه اهل سنت وجود دارد.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱ | نسبت به جراحی زیبایی تحسینی که صرفاً برای افزایش زیبایی انجام میگیرد، دو دیدگاه در فقه اهل سنت وجود دارد.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.</ref> گروهی از این فقها جراحی زیبایی تحسینی را مطلقاً حرام میدانند<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.</ref> و برای این نظر به چند دلیل استناد کردهاند: | ||
:# [[آيه منع از تغییر خلقت الهی]].<ref>آیه ۱۱۹ سوره نساء.</ref> <ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱ | :# [[آيه منع از تغییر خلقت الهی]].<ref>آیه ۱۱۹ سوره نساء.</ref> <ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱.</ref> | ||
:# روایاتی که در آنها اموری مانند «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، «خالکوبی»، «تراشیدن دندان» و کارهایی از این قبیل که صرفاً برای طلب زیبایی است، تغییر در خلقت خدا دانسته شده و فاعل این کارها مورد لعن واقع شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۶۴-۱۶۶ | :# روایاتی که در آنها اموری مانند «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، «خالکوبی»، «تراشیدن دندان» و کارهایی از این قبیل که صرفاً برای طلب زیبایی است، تغییر در خلقت خدا دانسته شده و فاعل این کارها مورد لعن واقع شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۶۴-۱۶۶.</ref> این فقها بر این نظرند که لفظ «لعن» در این روایات بر حرمت دلالت میکند.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷.</ref> و برخی حتی آن را نشانه گناه کبیره بودن آن فعل دانستهاند.<ref>عسقلانی، فتح الباری، ج۱۰، ص۳۷۷.</ref> | ||
:# قیاس: چون علت جامع بین «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، و مانند آن «طلب زیبایی» و «تغییر در خلقت خداوند»، است و این وجه جامع در جراحی زیبایی تحسینی نیز وجود دارد.<ref>المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ص۱۹۵؛ رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲ | :# قیاس: چون علت جامع بین «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، و مانند آن «طلب زیبایی» و «تغییر در خلقت خداوند»، است و این وجه جامع در جراحی زیبایی تحسینی نیز وجود دارد.<ref>المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ص۱۹۵؛ رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.</ref> | ||
:#همچنین در روایات بسیاری از تشبه به کفار و تبعیت از آنها نهی شده است و این نهی دلالت بر تحریم دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۰؛ ابن تیمیة، اقتضاءالصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، ج۱، ص۱۷۰ | :#همچنین در روایات بسیاری از تشبه به کفار و تبعیت از آنها نهی شده است و این نهی دلالت بر تحریم دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۰؛ ابن تیمیة، اقتضاءالصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، ج۱، ص۱۷۰.</ref> جراحی زیبایی از مشهورترین مظاهر تشبه به کفار دانسته شده و تحریم شده است.<ref>الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۷۷.</ref> | ||
گروه دیگر قائل به تفصیل شدهاند و فقط آن دسته از جراحیهای زیبایی که به قصد تدلیس و اغراء باشد را حرام دانستهاند.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲ | گروه دیگر قائل به تفصیل شدهاند و فقط آن دسته از جراحیهای زیبایی که به قصد تدلیس و اغراء باشد را حرام دانستهاند.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.</ref> آنها برای جواز جراحی زیبایی در غیر موارد تدلیس و اغراء به ادله زیر استناد کردهاند: | ||
:# قرآن کریم: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ؛ بگو چه کسی زینتهای خداوند را که برای بندگانش پدید آورده را حرام کرده است.»<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۲ | :# قرآن کریم: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ؛ بگو چه کسی زینتهای خداوند را که برای بندگانش پدید آورده را حرام کرده است.»<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۲.</ref> مطابق این آیه، خداوند تحریم زینت بر بندگانش را عیب دانسته است، جراحی زیبایی نیز به نوعی تحقق زینت و زیبایی است که خداوند مباح کرده است، پس عملی جایز به شمار میرود.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.</ref> | ||
:#سنت نبوی: در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.»<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۹۳ | :#سنت نبوی: در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.»<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۹۳.</ref> وجه دلالت روایت مذکور این است که زیبایی نه تنها منافاتی با روح شریعت ندارد؛ بلکه محبوب و مورد رضایت خداوند است، جراحی زیبایی نیز اگر در محدوده شرع باشد، داخل در زیبایی است که محبوب و مورد رضایت خداوند بوده و لذا عملی جایز است.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲.</ref> | ||
==منابع مطالعاتی== | ==منابع مطالعاتی== |