کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲
اطلاعات کلی
کتاب فقه و قانون: ایدهها، پیشنهادها و راهحلهای پژوهشی، شامل مجموعه مقالاتی از گروهی از اندیشمندان و پژوهشگران کشورهای اسلامی است که به بررسی رابطه فقه و قانون میپردازد. مقالات این کتاب که در اولین کنفرانس بینالمللی فقه و قانون ارائه شده، توسط مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی گردآوری و منتشر شده است. به گفته احمد مبلغی رئیس مرکز تحقیقات اسلامی، بررسی چند سویه رابطه فقه و قانون، نوگرایی در نگرشهای مختلف و نگاه به فقه و قانون از زوایای گوناگون و توجه به افتضائات و نیازهای جریان تقنین از جمله ویژگیهای مقالات این مجموعه است. (ص۲۴)
بیست و چهار مقاله این مجموعه در چهار فصل ساماندهی شده است. در فصل اول به مباحث روشی، توصیفی و تحلیلی مورد نیاز برای ورود به بحث رابطه فقه و قانون میپردازد. در فصل دوم دیدگاهها درباره شکلهای رابطه قانون و فقه و در فصل سوم رابطه فقه با حوزههای خاص قانون مانند عرصه حقوق اساسی، حقوق بشردوستانه، مصالح متغیر و مصلحت اجتماعی بررسی شده و در نهایت در فصل چهارم راهحلهای روشی در سامانبخشی به رابطه فقه و قانون مورد بحث قرار گرفته است.
موضوعات
مقالات ارائه شده در کتاب فقه و قانون، موضوعات مختلفی در ارتباط میان فقه و قانون را در بر میگیرد. نقش نظریههای مبنایی در ساماندهی موضوعات گوناگون، ظرفیتها و محدویتهای فقه در عرصه قانونگذاری، انواع موضوعات قابل طرح در رابطه فقه و قانون، اشکال رابطه فقه و قانون، تقنین شریعت، تأثیر مصلحت اجتماعی در تدوین قانون، نقش مصالح متغیر در قوانین سیاسی، رابطه فقه و قانون در حوزههای قانونگذاری ایران، ارتباط حکم حکومتی با قانون، چگونگی قانونگذاری در منطقهالفراغ و ویژگیهای قانون در نظام دینی، موضوعات تشکیلدهنده این کتاب هستند.
نقش مفاهیم بنیادین در ساماندهی به موضوعات گوناگون
عبدالرحمن صدیق استاد حقوق دانشگاه مالزی در مقاله خود با عنوان «مفاهیم بنیادین فقهی و چگونگی تأثیر آنها در شکلگیری احکام مربوطه ...» معتقد است مفاهیم بنیادین (نظریههای مبنایی)، مبنای فقاهت در رابطه با موضوعات مختلف هستند (ص۳۰۹ و میتوانند فروعات احکام مرتبط با یک موضوع را ساماندهی کنند (ص۲۹) و به عنوان اساس صدور فتوا به کار روند. (ص۳۱) به گفته او اگر این مفاهیم بنیادین به نحو شایسته مورد توجه قرار نگیرند و احکام جدید ارتباط خود را با این مفاهیم تبیین نکنند، ممکن است ارتباط خود را با کل مجموعه فقه از دست بدهند. (۳۰) به باو او مسائل مستحدثه باید از لحاظ میزان تطابق با مفاهیم بنیادین مورد ارزیابی قرار گیرند تا انسجام و همسویی قوانین شریعت حفظ گردد. (ص۳۰)
ظرفیتهای فقه در عرصه قانونگذاری
امکان قانونگذاری بر اساس ظرفیتهای فقه رایج، پرسشی است که دو مقاله این مجموعه عهدهدار پاسخگویی به آن هستند. به باور سید عبدالقیوم سجادی استاد دانشگاه و عضو سابق مجلس شورای افغانستان در مقاله «فقه و قانونگذاری؛ ظرفیتها و محدویتها»، فقه یاید به صورت کمی و کیفی مورد بازنگری و تحول قرار گیرد. تحول کمی از نظر او، متوازن کردن حوزههای فقه فردی و فقه جمعی است؛ بر این اساس دستگاه اجتهاد فقهی برای حضور در عرصه قانونگذاری باید بیشتر روی مسایل و موضوعات جمعی تمرکز کند. (ص۸۲) تحول کیفی نیز از نظر او مسأله نظامسازی توسط فقها است. به گفته او فقه زمانی میتواند به دستگاهی توانمند برای قانونگذاری تبدیل شود که فقه با روش مناسب به نظریهپردازی بپردازند. (ص۸۲-۸۳) تقویت رویکرد غایتگرا و بازنگری در روش دو پیشنهاد سجادی برای تحول در فقه است. (ص۸۳-۸۴)