کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲
تلقیح مصنوعی در آینه فقه اثر سیدمحسن مرتضوی
معرفی اجمالی
کتاب تلقیح مصنوعی نوشته سیدمحسن مرتضوی درباره مسئله روش نوین بارداری است. وی در این کتاب کوشیده است ادله جواز این مسئله را مورد بررسی قرار دهد. مولف کتاب مدعی است که با استفاده از منابع دست اول روایی و فقهی، مباحث را به شکل استدلالی و اجتهادی درباره این موضوع به تفصیل ارائه کرده است.
این اثر در دو بخش و یک خاتمه تنظیم شده است. در بخش نخست مباحث کلی و موضوعشناسی، بررسی حکم تکلیفی صور مختلف تلقیح داخل رحمی و رحم جایگزین ارائه شده است. در بخش دوم در ابتدا احکام مرتبط با تلقیح مصنوعی، همچون بحث نسب، ثبوت عده، حکم نفقه حامل، حکم اسقاط و از بین بردن نطفه و معاملات مرتبط با تلقیح ارائه شده است.
در بخش خاتمه نویسنده کوشیده است موضوعاتی مانند پیوند اعضای تناسلی بدن، مجوزات معاینات پزشکی، حق استیلاد از طرق غیر متعارف برای شوهر مورد بحث و کنکاش قرار داده است.
مسائل
کتاب تلقیح مصنوعی در پی انعکاس نظرات فقهاست از این رو در هر بخش با استفاده از دلایل عقلی و نقلی و بیان فتوای مراجع در این زمینه به بررسی و ارائه نتیجهگیری میپردازد.
انواع تلقیح از جهت نسبت شرعی
نویسنده درباره حکم شرعی مسئله تلقیح مصنوعی چند صورت را در نظر گرفته است. در صورت اول در مسئله تلقیح اسپرم شوهر با تخمک همسر اگر ملازمات حرام آن از جمله استمنا، لمس و نظر عورت نامحرم واقع نشود اشکالی ندارد.(ص۳۷) حرمت ملازمات حرام هم در صورت حرج و اضطرار و حاجت برطرف میشود.(ص۳۸) صورت دوم در جایی است که تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسر پس از مرگ شوهر اتفاق بیفتد. در این مسئله دو مبنا در نظر گرفته شده است از نظر عدهای علقه زوجیت با مرگ از بین رفته است و زن با شوهر متوفی نسبتی ندارد از این جهت غسل شوهر توسط زن و بالعکس جایز نیست.(ص۳۹) بر همین اساس بچهدار شدن از شوهر متوفی هم جایز نیست(ص۴۲) در مقابل عدهای بر این مبنا هستند که علقه زوجیت حتی پس از مرگ و لااقل تا پایان عده وفات ادامه دارد.(ص۴۱)
در صورت سوم که تزریق و اهدای اسپرم مرد بیگانه به زن اجنبیه است نظر مشهور بر حرمت است و نویسنده پس از بررسی ادله و مناقشات مربوط به آن همین نظر را میپذیرد.(ص۵۳)
در صورت چهارم مساله اهدای تخمک بررسی شده است. درباره این صورت سه احتمال در نظر گرفته است جواز مطلق، حرمت مطلق و تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷)
برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت افراغ منی در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله حفظ فرج اشاره دارد با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به مسئله حکم وضعی و انتساب در نتیجه قول به اینکه صاحب تخمک مادر بچه است نه صاحب رحم و فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی فرزند از دو نفری است که علقه زوجیت ندارند این مساله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمیپذیرد.(ص۱۱۹)
صورت پنجم در مورد تلقیح به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه ادله گذشته در تلقیح بین زن و مرد اجنبی شامل آن نیست اما چهار وجه برای حرمت این مورد بیان شده است. در وجه اول با الغاء خصوصیت حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان میشود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰) وجه دوم که استفاده از روایت اسحاق بن عمار است ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان موضع مقرر شرعی نیست. وجه سوم نیز با تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج، استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز میشود حرام است. وجه چهارم حرمت این است که بچهدار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱)
صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل عدم وجود دلیل خاص و متقضای اصل عملی قول به جواز را طرح میکند اما با این تقریب که اگرچه مورد روایات افراغ منی مرد است به مناسبت حکم و موضوع استفاده میشود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابر این حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳)
صورت هشتم مساله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت میشود.(ص۱۲۴) صورت نهم قرار دادن اسپرم حیوان در رحم حیوان دیگر است که برای این نیز وجه حرمتی وجود ندارد. در صورت دهم نیز در مورد اخذ اسپرم یا تخمک از نباتات و گیاهان است که در صورتی که دریافت کننده اسپرم یا تخمک گیاهی حیوان باشد دلیل حرمتی بر آن وجود ندارد (ص۱۲۵) اما در صورتی که تخمک گیاهی را در رحم زن قرار دهند از یک منظر این صورت با مسئله حفظ فرج در تضاد بوده و حرمت دارد اما بر این ادعا اشکال شده است که آنچه با حفظ فرج در تضاد است اسپرم مرد اجنبی یا حیوان بجای شوهر است ولی گیاه چنین ویژگی ندارد. فرض سوم در جایی است که اسپرم یا آنچه که کارایی اسپرم را دارد با اخذ از گیاه در رحم زن تزریق کنند که در این صورت همان ادله حفظ فرج نیز جریان دارد مگر اینکه گفته شود این ادله از اسپرم گیاهی انصراف دارد.(ص۱۲۶)
نویسنده در ادامه به صورتی را اشاره میکند صاحب اسپرم یا تخمک انسانی مشخص نباشد که در این صورت مسئله محذور اشتباه در نسب، دلیل مستقلی برای حرمت تلقیح است. زیرا از ادله و نصوص در ابواب فقهی این نکته استفاده میشود که اشتباه در نسب مبغوض شارع است.(ص۱۲۷) ارتکاز شرعیه نیز حفظ نسب را از امور لازم و مطلوب در شریعت اسلامی میداند لذا شارع اموری را که در معرض از بین رفتن نسب باشد را حرام کرده است چه برسد به اموری که همواره مستلزم از بین رفتن نسب بشود.(ص۱۳۰)
تلقیح در خارج رحم
مرتضوی در این بخش ابتدا به تبیین مسئله تلقیح و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال نطفه تشکیل شده به رحم زن پرداخته است. (ص۱۴۲) وی در ادامه به صورتهای مختلف این موضوع اشاره میکند. صورت اول در تلقیح خارجی رحمی زن و شوهر است که وجهی بر حرمت قرار دادن نطفه در رحم صناعی وجود ندارد به شرط اینکه مستلزم مقدمات و لوازم حرامی مثل استمنا یا نگاه به عورت و لمس آن نباشد. (ص۱۴۳)
صورت دوم در موردی است که پس از وفات شوهر اسپرم او در آزمایشگاه به تخمک همسر و سپس به رحم او منتقل شود در صورتی جایز است که علقه زوجیت پس از وفات باقی بماند اما با توجه به عدم بقاء علقه زوجیت تلقیح جایز نیست.(ص۱۴۳) صورت سوم مساله رحم جایگزین است که در آن پس از تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسرش، نطفه منعقد شده را به رحم زن دیگر به عنوان مادرجانشین، انتقال دهند تا در آنجا دوران حمل را سپری کرده و جنین متولد شود.(ص۱۴۴) این روش از سوی اغلب مراجع مشروع دانسته شده و حکم به جواز دادهاند.(ص۱۴۵)
صورت چهارم در صورتی است که اسپرم شوهر با تخمک زن اجنبی در خارج رحم تلقیح شود و سپس به رحم همسر منتقل شود که محذوری بر آن نیست مگر آنکه ملاک مادری به صاحب تخمک بودن باشد که در این صورت انتساب دچار اشکال است. نویسنده صورت پنجم را در موردی بیان میکند که اسپرم انسانی با تخمک حیوانی در خارج از رحم تلقیح شود و سپس در رحم همسر قرار بگیرد که بلااشکال است.(ص ۱۴۹) صورت ششم هم شبیه مورد پیشین است اما با این فرق که تخمک در رحم زن اجنبی قرار میگیرد. در این صورت تلقیح مصنوعی به دلیل تنافی با ادله حفظ حرمت فرج زن مسلمان حرام است.صورت هفتم نیز شبیه دو صورت قبل اما با فرض قرار دادن تخمک بارور شده در رحم حیوانی است که این امر از مستنکرات و امور قبیحه است. صورت هشتم اما درباره تلقیح اسپرم حیوان در تخمک زن و قرار دادن آن در رحم زن صاحب تخمک است که به دلیل منافات با حفظ فرج زن مسلمان حرمت دارد.(ص ۱۵۰)
صورت نهم نیز همچون صورت هشتم است اما با این تفاوت که تخمک بارور شده در رحم زن دیگری غیرصاحب تخمک قرار بگیرد که در این صورت نیز حرمت دارد. صورت دهم با همین روش اما تخمک در رحم حیوان قرار بگیرد که محذوریتی بر آن وجود ندارد لذا اشکالی نیز نخواهد داشت. صورت یازدهم تلقیح اسپرم حیوان با تخمک حیوان در محیط آزمایشگاهی و بعد قرار دادن آن در رحم زن مسلمان است که حکم آن حرمت است زیرا مستلزم داخل شدن اسپرم غیرهمسر به رحم زن است که با مبنای حفظ فرج در تضاد است. (ص۱۵۱)
صورت دوازدهم درباره ترکیب اسپرم انسان با تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم همسر صاحب اسپرم است که بلااشکال است. صورت سیزدهم با فرض همین مسئله است اما با این فرق که در رحم زن اجنبی قرار بگیرد که در این صورت به دلیل تنافی با حفظ فرج زن مسلمان حرام است. صورت چهاردهم تلقیح اسپرم انسان با تخمک حیوانی و قرار دادن در رحم حیوان است. این صورت از آنجایی که مرد شرعا استیلاد را باید از موضع خود طلب کند و با فرض حفظ فرج بر مرد مسلمان در تضاد است.(ص۱۵۲)
صورت پانزدهم در ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم زن است که با دلیل حفظ فرج در تنافی است اگرچه ممکن است آیه حفظ فرج انصراف از این صورت داشته باشد و فقط شامل اسپرم انسانی یا حیوانی باشد لذا حرمتی نداشته باشد. در صورت شانزدهم فرض این است که اسپرم حیوان و تخمک گیاهی تلقیح شود و در رحم زن قرار بگیرد در این صورت به دلیل ورود اسپرم غیرهمسر و عدم حفظ فرج حرام است. هفدهمین صورت تلقیح اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و قراردادن آن در رحم زن است مع مانند صورت پانزدهم مانعی ندارد. در سه صورت هجدهم و نوزدهم و بیستم ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی، اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و بالعکس و قرار دادن آن در رحم حیوان است که در هر سه صورت بلااشکال است.(ص۱۵۳و ۱۵۴)
صورتهای تلقیح اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال به رحم مصنوعی
فرض صورت اول تلقیح اسپرم مرد با تخمک همسر در رحم مصنوعی است که جایز است البته با قطع نظر از ملازمات و مقدمات حرام آن. صورت دوم در جایی است که اسپرم مرد اجنبی به تخمک زن اجنبی در رحم صناعی تلقیح شود که ادله بر حرمت قرار دادن منی مرد اجنبی در رحم زن دلالت دارد در حالی که در این مورد چنین نیست!(ص۱۵۹) نویسنده با اشاره به متفاهم عرفی درباره مسئله حفظ فرج بر آن است که تلقیح منی مرد اجنبی به تخمک او صورت نپذیرد. همچنین بر این اساس تولد فرزند از دو نفری که رابطه زوجیت دارند صورت بپذیرد.(ص۱۶۰)