کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲
نظریههای دولت در فقه شیعه
معرفی
کتاب نظریههای دولت در فقه شیعه به دنبال گزارش آرای فقهای شیعه درباره سیاست و دولت و طبقهبندی آنها است. در این کتاب نظریههای نهگانه استخراج شده در قالب دو دسته نظریههای انتصاب و نظریههای انتخاب تقسیمبندی شده است. به گفته محسن کدیور، نویسنده کتاب، فقه شیعه در زمینه حقوق فردی از غنیترین مجموعههای حقوق به شمار میرود؛ ولی در زمینه مسائل اجتماعی و احکام حقوق عمومی مجموعه منسجمی مدون نگشته است و آرای سیاسی فقها در ابواب مختلفی چون امر به معروف و نهی از منکر، قا، حدود، جهاد، خمس، بیع و نماز جمعه پخش شده است؛ به همین دلیل نیاز به جمعآوری این آرا به صورت منسجم وجود دارد و این کتاب در پی چنین هدفی است.(ص۹-۱۲)
ساختار کتاب
نویسنده قبل از پرداختن به نظریههای نهگانه، چهار مطلب به عنوان مقدمه بررسی کرده است. در مقدمه اول به مراحل چهارگانه تطور فقه سیاسی شیعه، یعنی عصر شکوفایی فقه خصوصی، عصر سلطنت و ولایت، عصر مشروطیت و نظارت و عصر جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.(ص۱۳-۲۸) در مقدمه دوم مباحث مفهومی مرتبط با ماهیت دولت، مراد از نظریه و هدف از نگارش کتاب تبیین شده است.(ص۲۹-۳۳)
نویسنده در مقدمه سوم به دو دسته نظریههای فقهای شیعه درباره دولت اشاره میکند؛ نظریههای سلبی که مراد از آن اتخاذ مواضع منفی در برابر دولتهای جائر از قرون اولیه تا قرن دهم است و نظریههای ایجابی که منظور از آن طرح کلان اداره جامعه براساس تعالیم اسلامی از سوی فقیهان شیعه است.(ص۳۳-۴۰) در مقدمه چهارم هم به طبقهبندی نظریههای دولت بر اساس مبانی مشروعیت سیاسی میپردازد. در این مقدمه به دو مبنای مشروعیت الهی بلا واسطه و مشروعیت الهی مردمی اشاره شده است و سوالات اصلی و اصول مشترک هر دو نظریه استخراج شده است.(ص۴۱-۵۶)
نویسنده پس از طرح مباحث مقدماتی به معرفی اجمالی ارکان نظریههای نهگانه دولت در فقه شیعه میپردازد. این نظریه عبارتند از سلطنت مشروطه، ولایت انتصابی عامه فقیهان، ولایت انتصابی عامه شورای مراجع تقلید، ولایت انتصابی مطلقه فقیهان، دولت مشروطه با اذن و نظارت فقیهان، خلافت مردم با نظارت مرجعیت، ولایت انتخابی مقیده فقیه، دولت انتخابی اسلامی و وکالت مالکان شخصی مشاع.
شکلگیری نظریه سیاسی در فقه شیعه
نویسنده معتقد است که از قرن چهارم تا قرن دهم بجز اشاراتی مختصر به مباحث حکومت، هیچ نظریه سیاسی از سوی فقهای شیعه ارائه نشد؛(ص۱۳) ولی با آغاز سلطنت صفویان در قرن دهم و رسمیت یافتن مذهب تشیع و به تبع آن قدرتیابی نسبی فقیهان در عصر صفویه و قاجاریه، به تدریج با آثار افرادی چون محقق کرکی و ملا احمد نراقی، نشانههای شکلگیری نظریههای سیاسی در فقه شیعه آشکار شد.(ص۱۴-۱۸) به باور او در این دوره شاهد تولد نظریه ولایت انتصابی عامه فقیهان در کنار ولایت انتصابی فقیهان در امور حسبیه و سلطنت مسلمان ذیشوکت در عرفیات هستیم.(ص۱۹)
مواجهه فقهای شیعه با مفاهیمی چون حقوق مردم، آزادی، عدالت، تفکیک قوا، قانون، مساوات و استبداد در عصر مشروطه، از دیدگاه نویسنده باعث شد شاهد دو رویکرد فقهی متفاوت باشیم؛ یک رویکرد بر سیر پیشین و نظریه ثنوی ولایت انتصابی فقیهان و سلطنت مسلمان ذی شوکت با عنوان حکومت مشروعه تأکید میکرد و در مقابل، رویکرد تحولطلب به دنبال سازگاری دو مقوله سنت و تجدد، نظریه دولت مشروطه ارائه داد.(ص۱۹-۲۱) به گفته کدیور اندیشه سیاسی شیعه در دوره جمهوری اسلامی با اندیشههای امام خمینی و بنیانگذاران جمهوری اسلامی، به سمت تشکیل حکومت حرکت کرد. به باور نویسنده این دوره از لحاظ نظری و عملی پربارترین مراحل فقه سیاسی بوده است.(ص۲۱-۲۸)