کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین۳

از دانشنامه فقه معاصر
نسخهٔ تاریخ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۶ توسط Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام)
اطلاعات کتاب
نویسندهسید محمدعلی ایازی
تاریخ نگارش۱۴۰۰ش
موضوعکرامت انسانی، حقوق ذاتی انسان در فقه
سبکاجتهادی
زبانفارسی
تعداد جلد۱ جلد
تعداد صفحات۱۷۴ صفحه
اطلاعات نشر
ناشرسرایی
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۴۰۰ش
نوبت چاپ۱
شمارگان۵۰۰ نسخه

این کتاب دربارۀ این پرسش است که آیا از آیه «» (اسرا، ) اصلی استنباط کرد تا در صورت تعارض دیگر احکام شرعی بر آنان حاکم شود؟ از نظر نویسنده اگر بتوان چینن اصلی استنباط کرد، می‌توان همچون اصل عدالت در جایگاهی قرار گیرد که بگوییم «خداوند حکمی بدون در نظر داشتن آن جعل نکرده است.»

معرفی اجمالی

اهمیت و جایگاه کتاب

نویسنده

فهرست

  • مقدمه ( تعریف، جایگاه اهمیت)
  • آثار و نتیج استنباطی اصل کرامت
  • مستندات و مبانی اصل کرامت
  • پرسش‌های مهم پس از تقریر مفاد آیه برای استنباط احکام:
    • ذاتی بودن کرامت انسانی
    • اصل بود کرامت
    • امکان استفاده از اصل کلامی برای استفاده حکمی
    • قلمرو اصل کرامت
    • روش کشف معیار کرامت
    • نمونه‌هایی از تعارض اصل کرامت با احکام فقه
  • پیشنهاد باب فقه الکرامه
  • جمع‌بندی

روش‌شناسی

مدعیات

نویسنده با علم به پیشینه نداشتن این بحث در فقه شیعه، از بحث درباره آرای پیشینیان می‌گذرد. علاوه بر این، این اثر را فتح بابی برای بحثهای بیشتر در آینده می‌داند. نکتۀ نخستی که بایستی اثبات کند، اصل بودن مسئله کرامت است. پس از آن بایستی ویژگی‌های این اصل (مبنای استدلالی آن، ذاتی بودنش و اثرش در فقه) را بربشمرد و سپس مباحث مرتبط با این اصل (حق اعمال اراده، اصل عدالت، نسبت حق و تکلیف و...) را بررسی کند.

کتاب به سیاق عمومی با تعریف لفظی و اصطلاحی موضوع خود یعنی کرامت آغاز میکند.

مکتب فقهی در برابر دیگر مکاتب

نویسنده در مقدمه از فقه همچون مکتبی فکری در برابر فلسفه‌های دیگر یاد می‌کند و حتی نسبت خود با نظریات زیست‌شناخت داروین را نیز مشخص می‌کند. بر همین منوال بیان می‌دارد که کرامت انسان به مسائلی همچون «تفاوت وجودی انسان با دیگر موجودات»، «هدف بعث و رسالت»، «ویژگی انسان در دستگاه تبلیغی پیامبران»، مربوط است. ایدۀ این پژوهش از سخنرانی علامه فضل‌الله با عنوان «آیا کرامت اصلی فقهی است» الهام گرفته است.

نقدها

نویسنده بخشهایی در بخشهایی از کتاب نقل قولهای عربی آورده است که شایسته بود در کتابی به زبان فارسی از ترجمۀ فارسی آنها استفاده می‌کرد. بررسی نظر مخالفان این برداشت مشده است. بخشهایی از کتاب نشان می‌دهد که مفاهیم «دین» «شریعت» و فقه یکی انگاشته شده است.

پانویس

منابع