مجسمهسازی
مجسمهسازی از موضوعات فقهی که امروزه بهدلیل افزایش استفاده از مجسمهها و تندیسها مورد توجه بیشتر قرار گرفته و مسائل تازهای یافته است. بیشتر فقیهان شیعه و اهلسنت ساخت مجسمه موجودات جاندار (ذیروح) مانند انسان و حیوان را بنابر روایات و اجماع حرام دانسته و ساخت مجسمه غیرجانداران را چندان مورد توجه قرار ندادهاند.
گروهی از فقیهان با رد حرمت مطلق ساختن مجسمه جانداران و با اتکا به ملاکهایی برگرفته از روایات، حرمت را تنها مربوط به مواردی دانستهاند که ملاکهایی از جمله گمراهسازی از راه خدا، بتپرستی، تشبه به فعل خالق و تشبه به مشرکان در میان باشد.
حرمت ساختن مجسمه جانداران، در مواردی مستثنی شده است؛ از جمله ساختن مسجمه ناکامل یا نیمتنه بر اساس فتوای سید ابوالقاسم خویی، ساخته شدن مجسمه با دستگاه، بهفتوای سید روحالله خمینی، ساختن مجسمههایی برای آموزش پزشکی بنابر نظر ناصر مکارم شیرازی، درباره . در آثار فقهی فقیهان شیعه، بخش مستقلی با عنوان مجسمهسازی دیده نمیشود و مباحث مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی صلوة و متاجر بحث شده است. با این حال آثاری مستقل در این باره نگاشته شده است.
تبیین مسئله
مجسمهسازی یکی از مسائل مهم و مورد ابتلا در فقه معاصر بوده،[۱] و بههمراه نقاشی بهعنوان دو حکم فقهی، با عناوین «تصویر»، «صورت» و «تمثال» در منابع روایی شیعه و اهلسنت وارد شده است.[۲] جمعی از فقیهان شیعه در آثار خود به اهمیت مجسمهسازی و لزوم پرداختن به احکام آن توجه کردهاند؛ از جمله ناصر مکارم شیرازی، بهرهگیری از مجسمهسازی را در راستای بزرگداشت شخصیتهای ملی، مذهبی و فرهنگی در جوامع اسلامی مورد اشاره قرار داده[۳] و محمدجواد فاضل لنکرانی، مجسمهسازی را ابزاری برای بیان حقایق و مسائل اجتماعی خوانده که میتواند ابزاری برای ترویج مفاهیم دینی و مقابله با تبلیغات ضددینی باشد.[۴] وی همچنین مجسمهسازی و امور مشابه آن را از ضروریات زندگی انسانها خوانده و بر فقیهان لازم دانسته است با توجه به مقتضیات زمان و نیازها و ضرورتهای جامعه اسلامی، در مقام استنباط حکم شرعی به این امور توجه داشته باشد.[۵]
مکارم شیرازی در بیان مصادیق مجسمهسازی، رباتهای کامپیوتری و عروسکها را نیز از از همین سنخ خوانده[۶] و محمداسحاق فیاض، ساخت مجسمه انسان و اعضای بدن او را نیز بهعنوان ابزاری برای تعلیم دانشجویان پزشکی به جای تشریح بدن انسان مورد توجه قرار داده است.[۷]
بهگفته علیرضا اعرافی، بحث از حرمت و حکم شرعی مجسمهسازی اولین بار از سوی شیخ مفید در کلمات فقها مطرح شده است.[۸] در منابع فقهی شیعه باب مستقلی به مجسمهسازی اختصاص داده نشده و احکام مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی طهارت (احکام وضو)،[۹] نماز (لباس و مکان نمازگزار و احکام مساجد)[۱۰] و متاجر (کسبهای حرام)[۱۱] بررسی شده است. با این حال شیخ انصاری در «کتاب المکاسب» بخشی را به بررسی حکم فقهی مجسمهسازی و احکام مربوط به کسب درآمد از طریق آن، ذیل عنوان کلی «اموری که اکتساب به واسطه آنها ذاتاً حرام است» اختصاص داده است[۱۲] که بهواسطه تدریس این کتاب و شروح و تعلیقاتی که بر آن نگاشته شده، بحث از حکم فقهی مجسمهسازی وارد کلمات فقهای معاصر شده است.[۱۳]
اختصاص بحث فقهی به مجسمه جانداران
فقیهان با تفکیک حکم فقهیِ ساختن مجسمه موجودات جاندار از غیرجاندار، موضع اصلی بحث و بررسی فقهی را مجسمه جانداران قرار داده و ساخت مجسمه غیرجانداران را چندان مورد توجه قرار ندادهاند. با این حال، در حالی که بیشتر فقیهان ساختن مجسمه از موجودات غیرجاندار را بیاشکال قلمداد کردهاند، شیخ انصاری بر آن است که حتی اگر مجسمه موجودات غیرجاندار موجب اعجاب شود و تحسین بیننده را برانگیزد، ساختن آن دارای اشکال است.[۱۴]
علاوه بر این، جعفر سبحانی نیز بر آن است که اطلاق کلام ابوالصلاح حلبی[۱۵] و ابنبراج،[۱۶] ظهور در حرمت ساخت مجسمه، و حتی مجسمه موجودات غیرجاندار است.[۱۷]
فتاوا، دلایل و استثنائات حرمت
بهگفته شیخ انصاری، حرمت ساخت مجسمه موجودات جاندار در میان فقیهان شیعه، مورد قبول فقیهان شیعه است[۱۸] و بنابر آنچه سید ابوالقاسم خویی گفته است، اهلسنت نیز چنین نظری را برگزیدهاند.[۱۹]
از میان معاصران، فقیهانی چون سید ابوالقاسم خویی،[۲۰] سید علی سیستانی،[۲۱] سید روحالله خمینی،[۲۲] محمداسحاق فیاض،[۲۳] سید موسی شبیری زنجانی،[۲۴] ناصر مکارم شیرازی،[۲۵] و لطفالله صافی گلپایگانی،[۲۶] ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذیروح) مانند انسان و حیوان را حرام دانستهاند.
مستندات حرمت
آن دسته از فقیهانی که در حکم مجسمهسازی موجودات جاندار قائل به حرمت شدهاند، صرفاً عناوینی که در لسان ادله وارد شده را موضوع حکم قرار داده و آن را غرض شارع دانستهاند و بیشتر فقهایی که به جواز مجسمهسازی قائلاند، عناوین موجود در ادله را استقلالی ندانسته و عناوین کلیتری نظیر «اضلال عن سبیلالله» و ملاکاتی چون «بتپرستی»، «حکایتگری و تشبه به فعل خالق» یا «تشبه به مشرکان» را در نظر گرفتهاند و در صورت فقدان این عناوین و ملاکات به جواز مجسمهسازی فتوا دادهاند. بر این اساس، فقیهان برای استنباط حکم شرعی مجسمهسازی، به دلایل نقلی: روایات، و عقلی: اجماع استناد کردهاند.
روایات
مهمترین دلیلی که فقها برای بررسی حکم مجسمهسازی به آن استناد کردهاند، روایات است.[۲۷] سید ابوالقاسم خویی روایات اهلسنت و شیعه درباره حرمت مجسمهسازی موجودات جاندار را مستفیض دانسته[۲۸] و سید محمدصادق روحانی اینگونه روایات را به چهار دسته کلی تقسیم کرده است:
- روایاتی که بر حرمت تصویر بهطور مطلق دلالت میکند؛ اعم از اینکه مجسمه باشد یا نقاشی، و اعم از اینکه مربوط به موجودات جاندار باشد یا غیرجاندار؛ مانند روایت محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که بهطور مطلق حاوی نهی از عمل تصویر (مجسمهسازی و نقاشی) است.[۲۹]
- روایاتی که فقط بر نهی از مجسمهسازی دلالت دارد؛ اعم از اینکه مجسمه موجودات جاندار باشد یا غیرجاندار.[۳۰]
- روایاتی که فقط ظهور در حرمت تصاویر موجودات جاندار دارد؛ چه مجسمه باشد و چه مجسمه نباشد. مانند روایت شیخ صدوق از امام صادق(ع) که بر اساس آن، پیامبر(ص) از مجسمهسازی و همچنین نقاشی کردن حیوان بر انگشتر نهی کرده است.[۳۱]
- روایاتی که فقط حاکی از حرمت مجسمهسازی موجودات جاندار است؛ مانند صحیحه محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که در آن فقط به ساخت تمثال یا مجسمه موجودات غیرجاندار، مانند درخت، خورشید و ماه و موارد شبیه آن اجازه داده شده است.[۳۲]
در همین راستا، سید روح الله خمینی نیز دسته دیگری از روایات را برشمرده است که با استناد به لزوم رعایت تناسب حکم و موضوع، روایاتْ درباره بت یا مجسمه را تنها مربوط به مواردی دانسته است که برای عبادت به کار میرود؛[۳۳] مانند روایاتی که مجسمهسازی را از کارهای قبیحی دانسته که برای انجامدهنده آن شدیدترین عذابها در نظر گرفته شده است.[۳۴] بنابر نظر سید روحالله خمینی، وعدههای عذاب در این روایات به اندازهای شدید است که با صرف مجسمهسازی یا نقاشی مناسبت ندارد و مجسمهسازی از نظر شدت قبح از گناهان کبیرهای نظیر کشتن انسان به ناحق و لواط و... بالاتر نیست و بنابراین بر آن است که منظور از مجسمهسازی نهی شده در این دسته روایات، تنها مجسمههایی است که بهعنوان بت برای پرستش استفاده میشود.[۳۵]
اجماع و نقد آن
حرمت مجسمهسازی مورد اجماع فقیهان قرار نگرفته است، با این حال بهگفته حسینعلی منتظری، اولین کسی که برای این مسئله ادعای اجماع کرده، محقق کرکی بوده[۳۶] و از میان فقهای متقدم کسی بر این مسئله ادعای اجماع نکرده است.[۳۷]
اجماع مذکور از سوی فقیهانی چون سید تقی طباطبایی قمی و حسینعلی منتظری مورد انتقاد واقع شده است؛ چرا که این اجماع را مدرکی و یا محتمل المدرک دانسته و بر این نظرند که محتمل است مدرک فتوای فقها در مسئله حرمت مجسمهسازی، روایات زیادی باشد که از طریق شیعه و سنی وارد شده، و بنابراین اجماع دلیل مستقلی برای این مسئله محسوب نمیشود.[۳۸]
استثنائات از حکم حرمت
بهرغم فتوای مشهور فقیهان مبنی بر حرمت ساختن مجسمه جانداران، برخی فقیهان مواردی را از حکم حرمت ساختن مجسمه موجودات جاندار استثنا کردهاند؛ از جمله:
- ناصر مکارم شیرازی: نقوش برجستهای که در گچکاری، کندهکاری، قلمزنی و مانند آنها دیده میشود، عروسکها و آنچه جنبه اسباببازی دارد، مجسمههایی که برای فریب دشمن ساخته می شود و از نظر جنگی ضرورت دارد، مجسمههایی که از قطعات متعددی تشکیل یافته و در پزشکی برای آموزش به کار میرود.[۳۹]
- سید روحالله خمینی: اگر مجسمه به وسیله دستگاه ساخته شود حرام نیست؛ زیرا ادله حرمت مجسمهسازی فقط شامل مواردی میشود که شخص مباشرتاً و با دست خود اقدام به مجسمهسازی نماید.[۴۰]
- سید ابوالقاسم خویی، لطفالله صافی گلپایگانی و جعفر سبحانی: ساخت مجسمه غیرکامل یا نیمتنه انسان و سایر حیوانات جایز است.[۴۱] با این حال صافی گلپایگانی ساخت مجسمهای که مشتمل بر اعضای اصلی مانند سر و صورت و سینه باشد را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که ساختن مجسمه دست و پا یا سر و صورت بهتنهایی اشکال ندارد.[۴۲]
فتاوا و دلایل جواز
بیشتر فقیهانی که فتوای جواز مجسمهسازی صادر کردهاند، حرمت آن را مبتنی بر ملاکهایی تلقی میکنند که از روایات استخراج میشود و بر این اساس، برآنند که در صورت نبود این ملاکات، حتی ساختن مجسمه موجودات جاندار نیز جایز است. برخی از این دیدگاهها به شرح زیر است:
- بهگفته حسینعلی منتظری نهی از مجسمهسازی و نظایر آن در روایات به این علت بوده است که ساختن مجسمه در موقعیت صدور حدیث، برای پرستش غیرخدا و شریک قرار دادن برای او بوده است؛ بنابراین چنانچه بدین منظور ساخته نشود و فقط جنبه هنری و فرهنگی داشته باشد اشکالی ندارد.[۴۳]
- محمدابراهیم جناتی، مجسمهسازی را از فنون و هنرهای ارزشمند دانسته و بر آن است که چون امروزه مجسمهسازی در جمهوری اسلامی ایران هیچگونه انگیزه ناپسند و شرکآلود ندارد، عملی جایز است.[۴۴] وی با این حال ساختن مجسمه بهقصد پرستش و تعظیم آن و همچنین همانندی و تشبه به بتپرستان و مشرکان را موجب حرمت مجسمهسازی دانسته است.[۴۵]
- بنابر دیدگاه محمدجواد مَغنیّه اگر مجسمهسازی نه برای اهداف نامشروع، بلکه صرفاً بهخاطر اغراض عقلایی مانند اشاره به شکوه و بزرگداشت تمدنها و تاریخ آنها باشد، اشکالی ندارد.[۴۶] او همچنین معتقد است که فتوای حرمت مجسمهسازی هیچ مستندی جز احتیاط ندارد.[۴۷]
- بنابر فتوای یوسف صانعی، مجسمهسازی فینفسه مانعی ندارد و اگر برای اغراض عقلایی باشد عملی جایز است.[۴۸]
- بنابر نظر شیخ جواد تبریزی، ساختن مجسمه موجودات جاندار و غیرجاندار جایز است، اگرچه احتیاط مستحب در ترک آن است.[۴۹]
- سیدعلی خامنهای، ساخت مجسمه موجودات جاندار را بدون اشکال دانسته و بر این نظر است که خرید و فروش و نگهداری و حتی ارائه آنها در نمایشگاه اشکال ندارد.[۵۰]
موضوعات مرتبط با مجسمهسازی
فقیهان علاوه بر بیان حکم اصل مجسمهسازی، به موضوعات مرتبط با آن از جمله «نگهداری و خرید و فروش مجسمه» و «از بین بردن مجسمه» پرداختهاند:
نگهداری و خرید و فروش
بیشتر فقیهان، خرید و فروش و نگهداری مجسمه و حتی مجسمه موجودات جاندار را جایز دانستهاند.[۵۱] بهگفته خویی، ادله موجود فقط بر حرمت مجسمهسازی دلالت دارند و دلیلی بر حرمت نگهداری و خرید و فروش آن وجود ندارد.[۵۲] از میان فقیهان معاصر، فقیهانی چون لطفالله صافی گلپایگانی و ناصر مکارم شیرازی، خرید و فروش و نگهداری مجسمه موجودات جاندار و کسب درآمد و دریافت اجرت بابت ساختن آنها را نیز حرام دانستهاند.[۵۳] شیخ انصاری نگهداری و خرید و فروش مجسمه جانداران را مکروه دانسته است.[۵۴]
از بین بردن مجسمه
بهگفته علیرضا اعرافی، اگرچه از کلمات فقیهان متقدم به حرمت نگهداری از مجسمه و وجوب محو آن تصریح نشده است، اما از ظاهر کلام برخی از آنها این احکام استفاده میشود.[۵۵] ادلهای که برای وجوب محو مجسمه و حرمت ابقای آن میتوان بدان استناد جست، عبارتند از:
- همانطور که ایجاد مجسمه نزد شارع مبغوضیت دارد، وجود مجسمه و بقای آن نیز مبغوضیت دارد؛ بنابراین آنچه بر حرمت مجسمهسازی دلالت دارد بر وجوب محو آن نیز دلالت میکند.[۵۶] با این حال شیخ انصاری در این باره بر آن است که با توجه به روایات فقط ایجاد مجسمه از نظر شارع ممنوع است، اما وجود و بقای آن در نزد شارع مبغوضیت ندارد تا نتیجه گرفته شود که محو و از بین بردن آن واجب باشد.[۵۷] محمد فاضل لنکرانی نیز بر آن است که هیچ ملازمهای بین حرمت مجسمهسازی و وجوب محو مجسمه وجود ندارد.[۵۸]
- وجود روایاتی که در آنها به شکستن مجسمهها امر شده است.[۵۹] در این باره نیز سید محمدصادق روحانی و محمد فاضل لنکرانی بر آنند که روایات شکستن مجسمه ناظر به مواردی است که از مجسمهها بهعنوان بت و برای تعظیم و پرستش استفاده شود.[۶۰]
دیدگاه مذاهب اهلسنت
مطابق دیدگاه مذاهب چهارگانه اهلسنت، یعنی مالکی، شافعی، حنفی و حنبلی، ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذیروح) مانند انسان و حیوان حرام است.[۶۱] عبدالرحمن بن محمد جزیری (فقیه و عالم مصری) بر این نظر است که اگر مجسمهسازی برای اغراض درستی مثل تعلیم و تربیت باشد، از دایره حکم حرمت خارج میشود.[۶۲] بهگفته جزیری، برخی از مذاهب اهلسنت مانند مالکیه، ساخت و خرید و فروش عروسکهای بازی برای کودکان دختر را جایز دانستهاند، بدین جهت که در بازی با این عروسکها، فرزندپروری میآموزند.[۶۳]
منابع مطالعاتی
مجسمهسازی در آثار و متون فقهی معاصر به دو صورت ارائه شده است:
- مجسمهسازی، در برخی از آثار فقهی، در ضمن دیگر مباحث فقهی مطرح شده است؛ از جمله در کتابهای «مصباح الفقاهه»، تقریرات درس فقه سید ابوالقاسم خویی، «المکاسب المحرمة» نوشته سید روحالله خمینی، «دراسات فی المکاسب المحرمة» نوشته حسینعلی منتظری، «فقه الصادق» تألیف سید محمدصادق روحانی و «المواهب فی تحریر مکاسب المحرمة»، تقریرات درس خارج فقه جعفر سبحانی.
- تکنگاریها: برخی از آثاری که بهطور مستقل در موضوع مجسمهسازی به نگارش درآمدهاند عبارتند از:
- مجسمهسازی و نقاشی: درس خارج فقه علیرضا اعرافی با موضوع مجسمهسازی و نقاشی است که به قلم علیرضا عابدینزاده تقریر یافته است.
- تصویر و مجسمهسازی در فقه شیعی: نوشته سید عباس سیدکریمی. این کتاب در ۲۲۴ صفحه به زبان فارسی نگارش یافته است. نویسنده در این کتاب به بیان دیدگاه فقیهان شیعه و ادله آنان در رابطه با حکم شرعی تصویر و مجسمهسازی پرداخته است.
پانویس
- ↑ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ج۲، ص۵۴۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۷۴-۱۷۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۶۵؛ بخاری، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۳۶.
- ↑ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ فاضل لنکرانی، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، ص۲۷.
- ↑ فاضل لنکرانی، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، ص۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ج۱، ص۱۰۹.
- ↑ عابدینزاده، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس آیت الله اعرافی، ص۲۴.
- ↑ نراقی، مستند الشیعة، ج۲، ص۱۸۰.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ج۸، ص۳۸۳.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ۲۱۸.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس مکاسب آیت الله خویی، ج۱، ص۳۵۳؛ خمینی، المکاسب المحرمة، ج۱، ص۱۶۸؛ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمة، ج۲، ص۵۴۱.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۸.
- ↑ حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۸۱.
- ↑ ابنبراج، المهذب، ج۱، ص۳۴۴.
- ↑ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر مکاسب المحرمة، ص۳۷۷.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱۴، ص۱۸۳.
- ↑ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ خویی، توضیح المسائل، ص۲۶۲.
- ↑ سیستانی، توضیح المسائل، ص۴۲۳.
- ↑ خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۷۲.
- ↑ فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ج۲، ص۱۳.
- ↑ شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ص۸۰.
- ↑ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، ص۴۰۹.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۱.
- ↑ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۱۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۱۸.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۲۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۲۹۷.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۲۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷،ص۲۹۶.
- ↑ خمینی، المکاسب المحرمه، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.
- ↑ خمینی، المکاسب المحرمه، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۳.
- ↑ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ج۲، ص۵۵۷.
- ↑ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ج۲، ص۵۶۹؛ طباطبایی قمی، عمده المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ خمینی، المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۷۷.
- ↑ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۶۹؛ صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج۱، ص۳۰۷؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۹۹.
- ↑ صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸.
- ↑ جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸؛ حسینی، «جواز مجسمهسازی و نقاشی»، ص۲۱۳.
- ↑ مغنیه، فلسفات اسلامیه، ص۹۲۱.
- ↑ مغنیه، فلسفات اسلامیه، ص۹۲۱.
- ↑ «مجسمه سازی و هنرهای تجسمی»، پایگاه اطلاعرسانی آیت الله العظمی صانعی.
- ↑ تبریزی، توضیح المسائل، ص۳۵۸.
- ↑ خامنهای، رساله اجوبة الاستفتائات، ص۴۰۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به خویی، توضیح المسائل، ص۳۵۶؛ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۳۸۲؛ سیستانی، توضیح المسائل، ص۴۲۳؛ خمینی، توضیح المسائل، ص۲۷۵؛ وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۵۸۲؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۳۹۵؛ شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ص۸۰.
- ↑ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۲۴۰.
- ↑ صافی گلپایگانی، هدایة العباد، ج۱، ص۲۹۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ عابدینزاده، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس آیت الله علیرضا اعرافی، ص۵۵۲.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۳۸.
- ↑ شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، ص۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱۳، ص۲۳۳.
- ↑ روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۴۰؛ فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، ص۱۴۲.
- ↑ جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۲، ص۴۰-۴۱.
- ↑ جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۲، ص۴۰.
- ↑ جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۲، ص۴۰.
منابع
- ابنبراج، عبدالعزیز، المهذب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.
- احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۶ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دمشق، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- تبریزی، میرزا جواد، توضیح المسائل، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۸۲ش.
- توحیدی تبریزی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس آیتالله خویی، قم، انتشارات داوری، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- جزیری، عبدالرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
- جناتی، محمدابراهیم، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، علوم سیاسی، شماره ۲۱، ۱۳۸۲ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
- حسینی، احمد، «جواز مجسمهسازی و نقاشی»، مجله فقه، شماره ۴ و ۵، تابستان و پاییز ۱۳۷۴ش.
- حلبی، ابوصلاح، الکافی فی الفقه، اصفهان، مكتبة الإمام أمير المؤمنين عليهالسلام، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- خامنهای، سید علی، رساله اجوبة الاستفتائات، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۸ش.
- خمینی، روحالله، المکاسب المحرمه، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- خمینی، روحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹ش.
- خمینی، روحالله، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ نهم، ۱۳۷۲ش.
- خویی، سید ابوالقاسم، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۲ق.
- روحانی، محمدصادق، فقه الصادق، قم، مدرسه امام صادق(ع)، ۱۴۱۲ق.
- سیستانی، سید علی، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۵ق.
- شبیری زنجانی، موسی، توضیح المسائل، قم، مؤسسه تحقیقاتی ولاء، ۱۳۸۴ش.
- شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، انتشارات باقری، ۱۴۱۵ق.
- صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، ۱۳۸۵ش.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، توضیح المسائل، انتشارات مهر، ۱۴۱۴ق.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، هدایة العباد، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۶ق.
- طباطبایی قمی، سید تقی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، قم، انتشارات محلاتی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- عابدینزاده، احمد، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس خارج علیرضا اعرافی، قم، مؤسسه اشراق و عرفان، ۱۳۹۰ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش.
- فاضل لنکرانی، محمدجواد، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، فصلنامه الهیات هنر، شماره ۱۰، پاییز ۱۳۹۶ش.
- فیاض، محمداسحاق، الاستفتائات الشرعیه، بیجا، الکلمة الطیبة، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- «مجسمه سازی و هنرهای تجسمی»، پایگاه اطلاعرسانی آیتالله العظمی صانعی، تاریخ بازدید: ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ش.
- محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- مغنیه، محمدجواد، فلسفات اسلامیه، بیروت، چاپ ششم، ۱۹۹۳م.
- مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
- منتظری، حسینعلی، دراسات فی المکاسب المحرمة، قم، نشر تفکر، ۱۴۱۵ق.
- منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، تهران، نشر تفکر، ۱۳۷۳ش.
- نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء تراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
- نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسه آلالبیت، ۱۴۱۵ق.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آلالبیت، ۱۴۰۸ق.
- وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقرالعلوم(ع)، ۱۴۲۱ق.
- یعقوبی اصفهانی، سیفالله، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۴۲۴ق.