کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین
بورسبازی در نگاه شریعت | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | محمد توحیدی سید عباس موسویان |
موضوع | فقه اقتصادی |
سبک | موضوع شناسی فقهی تحلیلی |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۳۲۴ص |
قطع | رقعی (شومیز) |
اطلاعات نشر | |
ناشر | دانشگاه امام صادق(ع) |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۹ |
نوبت چاپ | دوم |
شمارگان | ۱۰۰۰ |
بورسبازی در نگاه شریعت
گزارش کتاب
معرفی اجمالی
کتاب بورسبازی در نگاه شریعت در زمینه فقه اقتصادی و نوشته محمد توحیدی و سید عباس موسویان است. این کتاب در صدد است که ضمن بیان موضوع، تحلیل فقهی جامعی از ابعاد مختلف بورسبازی را ارائه دهد. نویسنده کتاب در کمتر موردی تحلیل شخصی ارائه کرده است. رویکرد غالب در این کتاب نقل نظریات و جمع آوری عناصر مشترک از میان کلمات صاحب نظران است. در بخش اول گستردگی ذکر اقوال ملال آور است و بخش عمده ای از مطالب به تبیین موضوع کمک نمیکند. در بخش دوم نیز مباحث فقهی به صورت مبسوط به ذکر ادله عقلی و شرعی و نظریات فقها پرداخته است. نیازی به این تفصیل نبود و تطبیق این قواعد بر بورسبازی مورد توجه قرار نگرفته است. کتاب از انسجام کافی برخوردار نیست و ارتباط بعضی از بخشهای آن با هم مفهوم نمی شود.
نویسندگان
محمد توحیدی دانش آموخته دانشگاه امام صادق(علیه السلام) و دارای مدرک دکتری و کارشناسی ارشد مدیریت مالی میباشد. در حوزههای مدیریت مالی اسلامی، بازار سرمایه اسلامی، بانکداری اسلامی فعالیت تدریسی و پژوهشی دارد و کتب و مقالات متعددی از وی چاپ شده است.
سید عباس موسویان ریاست پژوهشکده نظامهای اسلامی را بر عهده داشت و عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار و عضو شواری فقهی مشورتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود. وی ده سال در دروس خارج فقه و اصول شرکت داشت. مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد نظری و دکترای تخصصی تفسیر و علوم قرآن از دانشگاه شهید بهشتی و مدرک دکترای فقه اقتصادی از حوزه علمیه قم را دریافت کرد. موسویان اولین جایزه علوم انسانی اسلامی در دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی را دریافت نمود. کتب و مقالات متعددی در حوزه مباحث اقتصادی نگاشته است. از جمله آثار علمی وی میتوان به بانکدارى اسلامى که در چندین جشنواره حائز رتبه شده است، کتاب پسانداز و سرمایهگذارى در اقتصاد اسلامى، کلیات نظام اقتصادى اسلام، ربا و مسائل عصر حاضر، پول و نظامهاى پولى، فلسفه اقتصاد اسلامى و بهره یا ربا اشاره کرد.
سید عباس موسویان در سال ۱۳۹۸ بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
ساختار و فهرست
کتاب مشتمل بر پیشگفتار و دو بخش و هفت فصل است:
بخش اول: موضوع شناسی بورسبازی
- کلیات بورسبازی
- بورسبازی و رفتارهای مخرب
- بورسبازی و عدم ثبات
بخش دوم: فقه بورسبازی
- مبانی فقهی بورسبازی
- فقه بورسبازی با فرض عدم رفتارهای مخرب
- فقه بورسبازی با فرض دستکاری بازار
- فقه بورسبازی با فرض استفاده از اطلاعات نهانی
محتویات کتاب
پیشگفتار
نویسنده به گزارش اجمالی از محتویات کتاب پرداخته است. بورسبازی را به عنوان محور اصلی کتاب معرفی کرده و در دو فصل بحث موضوعی و فقهی را مطرح کرده است.(ص۲۱-۲۳)
بخش اول: موضوع شناسی بورسبازی
فصل اول: کلیات بورسبازی
ابتدا به واژه شناسی (بورسبازی) پرداخته و تعاریف عمومی و تخصصی آن را ذکر کرده است. سپس تعاریف اصطلاحی مطرح شده توسط اقتصاد دانان را جمع آوری کرده و با تمرکز بر نقاط اشتراک به تعریف مشخصی رسیده است.(ص۲۷-۳۱)
چند معیار برای تحقق بورسبازی: معامله در زمان کوتاه، معامله با ریسک زیاد، عدم قصد نگهداری، قصد کسب سود از نوسانات قیمتی، عدم آگاهی و اطمینان.(ص۳۳)
سایر مفاهیم مالی همچون سرمایه گذاری، قمار بازی، آٰبیتراژ، پوشش ریسک از طریق بازارهای مشتقه را توضیح داده و به مقایسه این مفاهیم با مفهوم بورسبازی پرداخته است.(ص۳۳-۴۹)
بورسبازی را با توجه به ابزار تحلیل و مدت زمان معامله تقسیم بندی کرده و توضیحاتی در مورد بورسبازی آگاهانه و نا آگاهانه بیان کرده است. با ذکر مزایا و معایب آن این فصل را تمام کرده است.(ص۵۰-۷۳)
نقد
نویسنده در زمینه موضوع شناسی بسیار بیشتر از حد نیاز قلم فرسوده است. با توجه به رویکرد فقهی کتاب، این همه تعاریف از فرهنگ لغات گوناگون و اقتصاد دانان مختلف و تقسیم بندی ها تأثیری در بحث فقهی ندارد. علاوه بر این که نویسنده به هدف خود یعنی تشخیص و تبیین موضوع نرسیده است و یا دست کم در توان تفهیم آن قاصر بوده است. با اینکه بارها از واژه بورسبازی استفاده کرده است ولی اصلا مشخص نمی کند که واژه لاتین معادل با بورسبازی چیست و دقیقا در مورد چه مفهومی مینگارد و نقل اقوال میکند. همچنین نگارش بخاطر نقل اقوال مختلف افسار گسیخته شده است. در ابتدا بورسبازی را به سفته بازی تعریف میکند که بار معنایی منفی دارد در آخر از بورسبازی آگاهانه سخن میگوید که بار معنای مثبت دارد. تا اخر فصل اول چندین بار معیار های بورسبازی را معرفی میکند، گاهی سه و گاهی پنج معیار و گاهی بیشتر! در نهایت به صورت شفاف مشخص نمیشود که در مورد چه حقیقتی مطلب نگاشته است. هر چند با دقت و استفاده از اصلاحات فنی همانند معاملات اسکلپ و سویینگ و بورسبازی آگاهانه میتوان گمان برد که در مورد منظور نویسنده از بورسبازی همان تریدینگ است. ولی این نقطه مبهمی است که حتما نیاز به توضیح داشت.
فصل دوم: بورسبازی و رفتارهای مخرب
در این فصل دو نمونه از مصادیق رفتارهای مخرب مورد بررسی قرار گرفته است. دستکاری بازار که عبارت است از هر گونه دخالت در روند طبیعی بازار که مانع از تعیین قیمت عادلانه می شود. مورد دیگر استفاده از اطلاعات نهانی است بدین معنا که با در اختیار داشتن اطلاعات محرمانه کسب سود میشود. درپایان این فصل نیز سه مورد از ضرر و زیانهای ناشی از معاملات با اطلاعات نهانی را ذکر کرده است.(ص۷۵-۹۹)
نقد
نویسنده در عنوان این فصل بورسبازی را در کنار رفتارهای مخرب ذکر میکند که چنین برداشت میشود که فعالیتهای بروسبازانه سبب این رفتارهای تخریبی میشود. حال آنکه خودش تصریح دارد که این رفتارهای مخرب ممکن است توسط همه اقشار فعال در بازار صورت پذیرد(ص۸۰). در واقع محور اصلی این فصل رفتارهای مخرب در بازار است و ارتباطی با بورسبازی ندارد. چنانکه در بخش دوم و بیان حکم فقهی(ص۱۴۳)، محور بحث از اصطلاح بورسبازی خارج شده و دستکاری قیمتی و اطلاعات نهانی مورد توجه قرار میگیرد.
فصل سوم: بورسبازی و عدم ثبات
فصل سوم واکنش بازار به فعالیتهای بورسبازانه را مورد توجه قرار داده است. بر اساس فرضیه بازار کارا، بورسبازی سبب ایجاد تثبیت در بازارهای مالی می شود. به این صورت که آربیتراژگران با مشاهده عدم تعادل قیمتی وارد عمل شده و اثر انحرافات شناختی و باورهای گمراه کننده ای را خنثی می کنند.(ص۱۰۱-۱۰۸)
بورسبازی سبب وقوع نوسانات غیر طبیعی در بازارهای مالی می شود. عدم توان در کنترل هیجانات و رفتارهای گلهای علت اصلی نوسانات شدید است.(ص۱۰۹-۱۱۸)
بورسبازی میتواند قیمتها را از ارزش ذاتی و بنیادی منحرف کرده و سبب ایجاد حباب قیمتی شود. سپس تعاریف حباب را ذکر کرده و با ذکر عناصر مشترک به جمع بندی رسیده است. به تقسیم بندی انواع حباب قیمتی و نحوه شکل گیری آن پرداخته است. در انتهای این فصل اثرات مطلوب و مخرب حباب قیمتی را بیان کرده است.(ص۱۱۹-۱۳۷)
نقد
مباحث مطرح شده در این فصل هیچ کمکی به موضوع شناسی نمیکند. سخن از نوسانات و حباب قیمتی خصوصا ریز شدن روی این مباحث سبب خستگی خوانندگان میشود.
بخش دوم: فقه بورسبازی
فصل چهارم: مبانی فقهی بورسبازی
نویسنده بعد از شناخت موضوع و حقیقت بورسبازی در بخش دوم وارد مباحث فقهی شده است. در این فصل به تبیین مفاهیم و قواعد فقهی قابل انطباق بر مسأله بورسبازی به صورت مبسوط پرداخته است. قاعده ممنوعیت أکل مال بالباطل، قاعده لاضرر و لا حرج، ممنوعیت تدلیس، ممنوعیت نجش، ممنوعیت غرر، ممنوعت تبانی، ممنوعیت انحصار و احتکار، ممنوعیت قمار را بررسی کرده است.(ص۱۴۵-۲۱۸)
در انتها به تبیین نظریه منطقة الفراغ پرداخته است. ممکن است بر اساس قواعد فقهی بروسبازی منعی نداشته باشد. اما برای برقراری نظم اقتصادی در بازارهای مالی لازم است که قوانینی جعل شود و برخی فعالیتها ممنوع شود. در چنین شرایطی بر اساس نظریه منطقة الفراغ سید محمد باقر صدر حاکم اسلامی میتواند قوانین را الزامی کند.(ص۲۱۹-۲۲۶)
نقد
بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت میکرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسأله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.
نویسنده در این فصل صرفا به بیان قواعد فقهی پرداخته است. نکته مهم تطبیق این قواعد بر مسأله مورد نظر بود که کاملا از نظر وی مغفول مانده است. ارتباط موضوع بورسبازی با قواعد فقهی مشخص نشده است.
فصل پنجم: فقه بورسبازی با فرض عدم رفتارهای مخرب
در این فصل به بیان حکم بورسبازی یعنی معاملات کوتاه مدت و عاری از رفتارهای مخرب، پرداخته شده است. مدعای نویسنده این است که بورسبازی از مصادیق خرید و فروش بوده بنابراین فی حد نفسه جایز است و اگر در چارچوب احکام و قوانین شریعت باشد منعی ندارد.(ص۲۲۷)
ادله صحت بورسبازی
برای اثبات جواز بورسبازی به اطلاقات و عمومات آیات شریفه تمسک کرده است. از جمله به این آیات شریفه استناد کرده است احل الله البیع [۱]، لا تأکلوا أموالکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم [۲] و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر [۳]. در دو آیه ابتدایی هر گونه داد و ستدی اگر از روی رضایت طرفین باشد، حلال شمرده شده است که بورسبازی هم از همین قبیل معاملات است. اما نسبت به آیه سوم به دلالت ضمنی آیه استدلال کرده است. با تأکید بر کلمه خیر و تفسیر ابی حاتم و ابن جریج که خیر را به خرید هر آنچه در آن سود میکنند، تعریف کرده است. بورسبازی نیز خرید به قصد سود است پس با توجه به کلام خدا این عمل منعی ندارد. در ادامه به سه روایت در تأیید صحت داد و ستد کوتاه مدت استدلال کرده است.(ص۲۲۷-۲۳۲)
اشکالات به بورسبازی
برخی از اشکالات را مطرح کرده و ضمن جواب به این اشکالات به فتاوای مراجع عظام تقلید نیز اشاره کرده است.(ص۲۳۳-۲۵۰)
- بورسبازی مصداق عدم کار مفید اقتصادی و اکل مال بالباطل است.
جواب: در این معاملات سبب شرعی یعنی عقد بیع وجود دارد. همچنین عوض دارای ارزش است که در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را مبادله میکنند. بورسبازی خدماتی همچون افزایش نقدشوندگی، افزایش ظرفیت تقبل ریسک و افزایش کارایی را به بازارهای مالی ارائه می شود.
- بورسبازی مصداق معاملات صوری است.
جواب: معاملات واقعی هستند و عوض دارای ارزش که در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت است، مبادله میشود.
- بورسبازی مصداق معاملات قماری است.
جواب: اگر بورسبازی روی دارایی های واقعی انجام شود قمار نیست. اما اگر روی دارایی های انتزاعی مانند شاخص سهام که قابل قبض و اقبض نیست، به مثابه شرطبندی و قمار بوده و مصداق اکل مال بالباطل است.
- بورسبازی مصداق معاملات غرری است.
جواب:از بین چهار صورت غرر، تنها ابهام در در شرایط و اوضاف عوضین تصور دارد. اگر اطلاعات اساسی به صورت کامل منتظر و شفاف سازی نشود و در دسترس عموم نباشد، ابهام وجود دارد و مصداق معامله غرری خواهد بود.
- بورسبازی مصداق معاملات ضرری است.
جواب: با تقسیم بندی بورسبازی به آگاه و عقلایی و نا اگاه و تقلیدی میتوان از ورود دسته دوم که موجب بروز ضرر در سطح کلان به بازارهای مالی میشود، جلوگیری کرد.
نقد آیه خیر غلط است باز تکلیف بورسبازی مشخص نشد برگرفته از مقالات است
فصل ششم: فقه بورسبازی با فرض دستکاری بازار
بورسبازی با دستکاری بازار رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. در فصل قبلی گذشت که بورسبازی بخودی خود صحیح است. در این فصل به انواع دستکاری ها و حکم فقهی آن پرداخته است. تمرکز اصلی دستکاری بر فریب معامله گران می باشد. بنابر این عناوین تدلیس و غرور و نجش بر بسیاری از روشهای دستکاری منطبق می شود. روشهای دستکاری: همانند ایجاد رونق مصنوعی و ایجاد افزایش قیمت کاذب، قراردادن سفارش بدون قصد انجام معامله به قصد فریب فعالان بازار، نشر اخبار و اطلاعات کذب و گمراه کننده، جلوگیری از انتشار عمومی اطلاعات مهم و مؤثر بر قیمت.(ص۲۵۱-۲۶۰)
نویسنده دستکاری بازار را با سایر عناوین فقهی تطبیق داده است و در نتیجه عدم جواز این عمل را ثابت می کند. تطبیق دستکاری بازار با غبن درمعامله، معاملات صوری، احتکار و انحصار، قاعده لاضرر، تبانی و قاعده اکل مال به باطل را مورد بررسی قرار داده است.(ص۲۶۱-۲۶۸)
در انتها به نظریه منطقة الفراغ سید محمدباقر صدر اشاره کرده است. در مواردی ممکن است ممنوعیت شرعی برخی از روشهای دستکاری بازار پذیرفته نشد، اما برای ایجاد نظم اقتصادی در بازارهای مالی نیاز به وضع قوانین و مقررات باشد. بر اساس نظریه منطقة الفراغ حاکم اسلامی می تواند دستورات الزامی وضع نماید.(ص۲۶۹)