کاربر:Bazeli/صفحه تمرین
جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد
معرفی اجمالی
جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد کتابی است نسبتاً حجیم که تلاش کرده است ضمن شناسایی و بررسی دیدگاههای کلامی تأثیرگذار بر اجتهاد، با ذکر شواهد و نمونهها، تأثیر آنها را نشان دهد. نگارنده کتاب کوشیده است مسائل کلامی تاثیرگذار بر نظریههای فقهی را از میان مسائل کلامی استخراج نماید؛ همچنین ادلهای را که برای اثبات یا نفی هر یک از این مسائل کلامی مطرح شده، طرح و تبیین کند. هدف اصلی این تحقیق بررسی مبانی کلامیای است که مورد قبول طایفه امامیه است. کتاب به قلم سعید ضیائیفر نگارش و در پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه شده و از سوی انتشارات بوستان کتاب در قم منتشر شده است. تاریخ اتمام نگارش کتاب به سال ۱۳۸۰ش بازمیگردد(ص۱۳) و نخستین بار در سال ۱۳۸۲ش چاپ و منتشر شده است. کتاب، حجیم بوده و تعداد صفحات آن به ۱۰۲۴ صفحه میرسد. نویسنده کتاب، بیش از بیست سال در حوزه فلسفه فقه به پژوهش و آموزش پرداخته و کتابهایی همچون فلسفه علم فقه، تاثير انسان شناسي در اجتهاد، مباني كلامي فقه سياسي، تاثیر اخلاق در اجتهاد، مبانی کلامي فقه شيعه و مبانی کلامي علم اصول تألیف کرده است.
این اثر در جشنوارههای مختلف برگزیده شده و مورد تجلیل قرار گرفته است از جمله:
- کتاب برگزیده کتاب سال دانشجویی در سال ۱۳۷۷ش،
- کتاب برگزیده پژوهشگران دین و فرهنگ در سال ۱۳۸۰ش،
- کتاب برگزیده کتاب سال حوزه در سال ۱۳۸۳ش
- کتاب برگزیده همایش اهل قلم در سال ۱۳۸۴ش،
- کتاب برگزیده جشنواره بین المللی فارابی در سال ۱۳۸۹ش.[۱]
اهمیت و جایگاه
جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد و تأثیرگذاری آن مبانی بر فقه و نظریههای فقهی از مسائل نوظهور فلسفه فقه به شمار میرود.(ص۱۳ و ۱۶) پرسش اصلی این پژوهش این است که فقه بر چه گزارههایی استوار شده است که علم کلام متکفل تبیین و اثبات آنهاست و فقیه با مسلم انگاشتن آنها به اجتهاد دست میزند؟ هدف این تحقیق و کتاب، بررسی مبانی کلامیای است که مورد پذیرش متکلمان امامیه است نه مذاهب دیگر. در این راستا، برخی از دیدگاههای خاص متکلمان امامیه نیز مطرح و تأثیر آنها در استنباط فقهی بررسی شده است.(ص۱۶)
فلسفه علم فقه، دانشی است که به پرسشهای کلی درباره علم فقه پاسخ میدهد همچون موضوع فقه چیست؟ قلمرو آن تا کجاست؟ مرز جدایی آن با علومی مانند کلام و اخلاق کدام است؟ بر چه مبانی و پیشفرضهایی استوار است و... (ص۱۵ و ۱۶)
تأثیرگذاری مبانی کلامی بر فقه و اجتهاد، در کلام متکلمان و فقیهان متقدم و متأخر مطرح بوده است. برای نمونه شیخ طوسی شناخت صفات خدا و پیامبر(ص) و امام را پیششرط اجتهاد و استنباطِ مقصود آنها ذکر کرده است.[۲] وی همچنین علم به مسائلی چون توحید و صفات الهی مانند علم و عدل الهی، پیامبر(ص) و صفات او(ص)، قرآن و سنت را از شرایط استنباط حکم الهی بیان کرده است.[۳] خواجه نصیرالدین طوسی نیز پرداختن به مسائل کلامی را منطقاً مقدم بر پرداختن به مسائل فقهی و اصولی دانسته است. گروهی از فقها نیز همچون علامه حلی، شهید اول و شهید ثانی، محقق کرکی و وحید بهبهانی به صراحت علم کلام را در زمره علومی دانستهاند که برای اجتهاد و استنباط احکام شرعی ضروری است. دستهای دیگر در لابلای مباحث و استنباطهای فقهی خود به برخی از گزارههای کلامی تصریح کرده یا در مقام استدلال بر نظریه فقهی خویش از مبانی کلامی کمک گرفتهاند یا معارف کلامی را مبنای نظریه فقهی خود قرار دادهاند.(ص۱۷) سید محمد مجاهد در کتاب مفاتیح الاصول، گزارههای کلامی تأثیرگذار در فقه و استنباط فقهی را چنین بیان کرده است: قاعده لطف، قاعده عدم تکلیف به مالایطاق، قاعده عدم صدور قبیح از حکیم و قاعده عصمت.(ص۱۷) افزون بر آن، به اعتقاد نویسنده، نمایان ساختن مواضعی که دیدگاههای کلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر اجتهاد تأثیر گذاشته و تنقیح قلمرو و شرایط تأثیرگذاری و بررسی ادله آنها، امری مهم و ضروری برای بازنگری در برخی فتاوای فقهی به ویژه در حوزه روابط انسانی است.(ص۱۸) نویسنده کتاب پیشرو، مباحث کلامی مؤثر در استنباط فقهی را بیش از این موارد میداند و در کتاب خود افزون بر بررسی موارد فوق، مباحث دیگری را نیز مطرح و بررسیده است.
شیوه تحقیق
شیوه نگارنده در کتاب حاضر به این صورت بوده است که:
- مسائل کلامی تأثیرگذار بر نظریههای فقهی را از میان انبوه مسائل کلامی استخراج کند.
- ادلهای را که برای اثبات یا نفی هر یک از این مسائل کلامی مطرح شده، نقل و در بوته بررسی و نقد قرار دهد.
- نتایجی را که در سخنان فقیهان و اصولیون امامیه بر مبانی کلامی مترتب شده یا میتوان مترتب کرد، در معرض داوری قرار دهد تا در گزینش نظریات فقهی و اصولی، به مبانی این نظریات نیز توجه داشته باشند.
- مواردی را که اختلاف در مبانی کلامی، میتواند در اتخاذ نظریه فقهی یا اصولی تأثر داشته باشد، به صورت مستند نشان دهد و بررسی و نقد کند.
- فقه موجود، محور تحقیق بوده و مبانی کلامی آن را استخراج کرده و نتایجی را که دانشوران فقه و اصول بر آنها مترتب کردهاند، بررسی کند.
- مسائل کلامی تأثیرگذار در فقه را در طرحی منظم، منظومهوار و منسجم قرار دهد.(ص۱۸و۱۹)
ساختار اثر
مباحث کتاب در پنج دفتر و بیست فصل سامان یافته است.
دفتر اول این اثر با عنوان «مباحث عقلی» مشتمل بر پنج فصل است که عناوین آنها عبارتند از: حسن و قبح عقلی، حسن عدل و قبح ظلم، آزادی و نفی ولایت، آزادی بهرهبرداری از نعمتها و حسن شکر منعم.
در دفتر یا بخش دوم به «افعال و صفات الهی» در قالب پنج فصل به ترتیب، عدل الهی، حکمت الهی، لطف الهی، تکلیف الهی، و قانونگذاری اختصاصی الهی پرداخته شده است.
سومین دفتر کتاب حاضر به مبحث «نبوت» را در سه فصل تحلیل مفهوم نبوت، عصمت پیامبر(ص) و شئون پیامبر(ص) مورد مطالعه و بررسی قرار داده است.
«امامت» عنوان دفتر چهارم کتاب است که شامل چهار فصل با عناوین تحلیل مفهوم امامت، عصمت امامت، شئون امام و دوران غیبت میشود.
در پنجمین و آخرین بخش و دفتر از این اثر «ویژگیهای شریعت» در سه فصل جامعیت و کمال شریعت؛ جاودانگی شریعت و جهانشمولی شریعت بررسی و تحقیق شده است.(ص۵و۶)
ویژگیها
برخی از ویژگیهای کتاب از این قرار است:
- شیوه کتاب بیشتر بر گزارش و تحلیل مبتنی است تا تحلیل انتقادی؛ زیرا درباره موضوع کتاب، تحقیق جامعی انجام نشده است و این کتاب جزو نخستین کتابها در این زمینه به شمار میرود.(ص۱۳و۱۴)
- کتاب دارای فهرستهای متعددی و گوناگونی است. از صفحه ۹۰۰ تا آخر کتاب فهرستهای کتاب آمده است ک عبارتند ازفهرست آیات، فهرست روایات، فهرست کسان، فهرست کتابها، فهرست زمان و مکان، فهرست اصطلاحات کلامی، فقهی، اصولی، تفسیری- حدیثی و منطقی-فلسفی، فهرست منابع و فهرست تفصیلی مطالب.
- کتاب حاضر از منابع متعدد استفاده کرده است. در فهرست منابع ۱۰۷۹ منبع ذکر شده است.(ص۱۰۰۲)
پانویس
- ↑ «کتاب جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد به چاپ چهارم رسید»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ شیخ طوسی، عدة الأصول، ج۱، ص۴۲.
- ↑ شیخ طوسی، عدة الأصول، ج۲، ص۷۲۷ و ۷۲۸.
منابع
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، عدة الأصول (العدة فی الاصول الفقه)، تحقیق محمدرضا انصاری، قم، انتشارات ستاره، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- ضیائیفر، سعید، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، قم، بوستان کتاب، چاپ چهارم، ۱۴۰۱ش.