۵۳۸
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در این مقام جاسوس نیز، صرفنظر از دینش (مسلمان، کافر ذمی، کافر حربی)، به دو گونه معرفی شده است: ۱. جاسوس به نفع دشمنان اسلام؛ ۲. جاسوس به نفع دولت اسلامی.<br> | در این مقام جاسوس نیز، صرفنظر از دینش (مسلمان، کافر ذمی، کافر حربی)، به دو گونه معرفی شده است: ۱. جاسوس به نفع دشمنان اسلام؛ ۲. جاسوس به نفع دولت اسلامی.<br> | ||
=== مقام سوم: حکم تجسس === | === مقام سوم: حکم تجسس === | ||
==== | ==== تجسس به سود و مصلحت کفر ==== | ||
===== حکم جاسوس مسلمان ===== | |||
الف) فتاوای فقهای شیعه | '''الف) فتاوای فقهای شیعه''' | ||
شیخ طوسی، قاضی ابنبراج طرابلسی، علامه حلی و محقق قمی با اختلافاتی در عبارت، با تکیه بر داستان حاطب، حکم جاسوس مسلمان را تعزیر دانستهاند؛ اما آقای منتظری کشتن و اعدام را جزای مناسب این گناه بزرگ دانسته است، مگر اینکه به جهاتی از آن صرف نظر شود. وی همچنین معقتد است که عنوان منافق و مفسد و محارب و باغی بر جاسوس صادق است.<br> | شیخ طوسی، قاضی ابنبراج طرابلسی، علامه حلی و محقق قمی با اختلافاتی در عبارت، با تکیه بر داستان حاطب، حکم جاسوس مسلمان را تعزیر دانستهاند؛ اما آقای منتظری کشتن و اعدام را جزای مناسب این گناه بزرگ دانسته است، مگر اینکه به جهاتی از آن صرف نظر شود. وی همچنین معقتد است که عنوان منافق و مفسد و محارب و باغی بر جاسوس صادق است.<br> | ||
حاصل آنکه به نظر فقهای شیعه جاسوس مسلمان کشته نمیشود مگر برخی از معاصران که از باب محاربه و افساد حکم به کشتنش دادهاند.<br> | حاصل آنکه به نظر فقهای شیعه جاسوس مسلمان کشته نمیشود مگر برخی از معاصران که از باب محاربه و افساد حکم به کشتنش دادهاند.<br> | ||
ب) آرای فقهای عامه | '''ب) آرای فقهای عامه''' | ||
نویسنده از ابویوسف، بستی و عینی آرای مختلفی را نقل کرده است؛ از جمله زندان، قتل، تنبیه بدنی.<br> | نویسنده از ابویوسف، بستی و عینی آرای مختلفی را نقل کرده است؛ از جمله زندان، قتل، تنبیه بدنی.<br> | ||
ج) ادله روایی | '''ج) ادله روایی''' | ||
دلیل ۱ تا ۳: نویسنده ادله روایی امامیه (روایت حاطب، اقدام امام حسن و روایت دعائم) را مطرح میکند و پس از مناقشه دلالی یا سندی نتیجه میگیرد که حکم به قتل جاسوس مسلمان دلیل معتبری ندارد. مقتضای احتیاط و اصل و شواهد آن است که حکم جاسوس تعزیر است.<br> | دلیل ۱ تا ۳: نویسنده ادله روایی امامیه (روایت حاطب، اقدام امام حسن و روایت دعائم) را مطرح میکند و پس از مناقشه دلالی یا سندی نتیجه میگیرد که حکم به قتل جاسوس مسلمان دلیل معتبری ندارد. مقتضای احتیاط و اصل و شواهد آن است که حکم جاسوس تعزیر است.<br> | ||
دلیل ۴: روایتی از سنن ابیداوود از آثار عامه است که طبق آن رسول خدا (ص) دستور به قتل جاسوس داد؛ اما بعد از مشخص شدن مسلمان بودنش از قتل او گذشت. نویسنده، روایت المصنف را، که در آن عبارت «عین» نیست، در مقابل این روایت قرار میدهد، سپس دو صورت، مسلمان بودن هنگام تجسس و مسلمان شدن بعد از تجسس، را مطرح و در هر دو صورت قابلیت استدلال به روایت را رد میکند.<br> | دلیل ۴: روایتی از سنن ابیداوود از آثار عامه است که طبق آن رسول خدا (ص) دستور به قتل جاسوس داد؛ اما بعد از مشخص شدن مسلمان بودنش از قتل او گذشت. نویسنده، روایت المصنف را، که در آن عبارت «عین» نیست، در مقابل این روایت قرار میدهد، سپس دو صورت، مسلمان بودن هنگام تجسس و مسلمان شدن بعد از تجسس، را مطرح و در هر دو صورت قابلیت استدلال به روایت را رد میکند.<br> | ||
دلیل ۵: طبق نصوص تاریخی، پیامبر (ص) حکم بنابیعاص را از مدینه به طائف تبعید کرد. درباره علت تبعید اختلاف است، اما جاسوسی قویتر است. اگر ثابت شود که علت این تبعید جاسوسی بوده، می توان تبعید را از موارد تعزیر دانست؛ نظر شیخ طوسی و علامه حلی این است.<br> | دلیل ۵: طبق نصوص تاریخی، پیامبر (ص) حکم بنابیعاص را از مدینه به طائف تبعید کرد. درباره علت تبعید اختلاف است، اما جاسوسی قویتر است. اگر ثابت شود که علت این تبعید جاسوسی بوده، می توان تبعید را از موارد تعزیر دانست؛ نظر شیخ طوسی و علامه حلی این است.<br> | ||
حکم به زندان، رأی عامه است.<br> | حکم به زندان، رأی عامه است.<br> | ||
==== | ===== حکم جاسوس غیرمسلمان ===== | ||
در آثار شیعه صراحتی به حکم جاسوس غیرمسلمان نشده است؛ اما در تواریخ و کتابهای مغازی عامه روایاتی آمده که از آنها فهمیده می شود پیامبر دستور قتل جاسوس غیرمسلمان را داده است. این روایات حجت نیستند و فقط برای تکمیل بحث در کتاب آمدهاند. نویسنده در ادامه دو روایت از واقدی مطرح میکند که بر اساس یکی از آنها، تهدید و کتک زدن جاسوس برای اقرار نیز جایز است.<br> | در آثار شیعه صراحتی به حکم جاسوس غیرمسلمان نشده است؛ اما در تواریخ و کتابهای مغازی عامه روایاتی آمده که از آنها فهمیده می شود پیامبر دستور قتل جاسوس غیرمسلمان را داده است. این روایات حجت نیستند و فقط برای تکمیل بحث در کتاب آمدهاند. نویسنده در ادامه دو روایت از واقدی مطرح میکند که بر اساس یکی از آنها، تهدید و کتک زدن جاسوس برای اقرار نیز جایز است.<br> | ||
دو فرع فقهی<br> | دو فرع فقهی<br> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
فقهای شیعه: <br> | فقهای شیعه: <br> | ||
شیخ طوسی و علامه حلی (با اندکی تفاوت):اگر امام در پرونده اقدامات جاسوس کاری موجب حد یا تعزیر یافت، آن را اجرا میکند اما اگر حقی بر ضد جاسوس ثابت نشد، جاسوس را به زادگاهش روانه میکند. شیخ جعفر کاشف الغطاء:جایز است مسلمانان جاسوس دشمن را از بازگشت منع کنند.<br> | شیخ طوسی و علامه حلی (با اندکی تفاوت):اگر امام در پرونده اقدامات جاسوس کاری موجب حد یا تعزیر یافت، آن را اجرا میکند اما اگر حقی بر ضد جاسوس ثابت نشد، جاسوس را به زادگاهش روانه میکند. شیخ جعفر کاشف الغطاء:جایز است مسلمانان جاسوس دشمن را از بازگشت منع کنند.<br> | ||
===== شکنجه کردن جاسوس و اعتبار اقرارات تحت شکنجه ===== | |||
دو قول وجود دارد: ۱. جواز: شیخ محمدهادی معرفت و آقای منتظری: جواز تعزیر، نه حد؛ ۲. حرمت اجبار و بی اعتباری اقرار تحت فشار و تهدید، رأی مشهور.<br> | دو قول وجود دارد: ۱. جواز: شیخ محمدهادی معرفت و آقای منتظری: جواز تعزیر، نه حد؛ ۲. حرمت اجبار و بی اعتباری اقرار تحت فشار و تهدید، رأی مشهور.<br> | ||
ادله جواز<br> | ادله جواز<br> |
ویرایش