کاربر:Salehi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ||
رواج اندیشه تشکیل نهادهای قانونگذار و تدوین قوانین اساسی و عادی توسط آنها در جوامع اسلامی بهویژه در ایران پیش از مشروطه،<ref>طباطبایی، حکومت قانون، ۱۳۸۶ش، ص۸۸.</ref> واکنش سلبی و ایجابی اندیشمندان مذهبی و فقها را در پی داشت. برخی | رواج اندیشه تشکیل نهادهای قانونگذار و تدوین قوانین اساسی و عادی توسط آنها در جوامع اسلامی بهویژه در ایران پیش از مشروطه،<ref>طباطبایی، حکومت قانون، ۱۳۸۶ش، ص۸۸.</ref> واکنش سلبی و ایجابی اندیشمندان مذهبی و فقها را در پی داشت. برخی با رویکردی مثبت نسبت به این اندیشه که از کشورهای غربی وارد فضای دانایی مسلمانان و ایران شد، به درونیسازی آن در نظام فقهی شیعه پرداختند.<ref>نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۷؛ زرگرینژاد، رسائل مشروطیت، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۰.</ref> در مقابل، عدهای با رویکرد تردیدآمیز و گاه منفی،<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۵۷ش، ص۳۲۲.</ref> تشکیل نهادهای قانونگذار و استفاده از واژه قانون را رد کرده،<ref>طباطبایی، حکومت قانون، ۱۳۸۶ش، ۳۷۳-۳۷۴.</ref> وارد جدال با گروه نخست شدند.<ref>نوری، لوایح، ۱۳۶۲ش، ص۳۱-۳۲؛ ترکمان، رسائل، مکتوبات، ...، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۹۴.</ref> | ||
===مفهومشناسی=== | ===مفهومشناسی=== | ||
قانونگذاری بهمعنای وضع قانون،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه</ref> عملی حاکمیتی است که دولت یا مقامات صلاحیتدار یک کشور برای تنظیم روابط اجتماعی و روابط خود با مردم، اقدام به وضع قواعد و مقرراتی میکند و همه مردم مکلف به تبعیت از آن هستند.<ref>دبیرنیا و نقوی، مبانی قانونگذاری در مکتب لیبرالیسم و مذهب امامیه»، ص۶۰.</ref> قانونگذاری در احکام شرعی به تشریع نامگذاری شده است که فقط از سوی خدا انجام میگیرد و توسط انبیا، امامان و نائبان آنان به مردم منتقل | قانونگذاری بهمعنای وضع قانون،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه</ref> عملی حاکمیتی است که دولت یا مقامات صلاحیتدار یک کشور برای تنظیم روابط اجتماعی و روابط خود با مردم، اقدام به وضع قواعد و مقرراتی میکند و همه مردم مکلف به تبعیت از آن هستند.<ref>دبیرنیا و نقوی، مبانی قانونگذاری در مکتب لیبرالیسم و مذهب امامیه»، ص۶۰.</ref> قانونگذاری در احکام شرعی به تشریع نامگذاری شده است که فقط از سوی خدا انجام میگیرد و توسط انبیا، امامان و نائبان آنان به مردم منتقل میشود.<ref>سبحانی، الهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۸۱؛ حائری، نیکونهاد و امینی پژوه، «مفهوم قانونگذاری در آرای فقهی و حقوقی سید محمدباقر صدر»، ص۴۰-۴۱.</ref> | ||
مسئله قانونگذاری در فقه شیعه با مسئله حقوق مشترک نوعی | مسئله قانونگذاری در فقه شیعه را در پیوند با مسئله حقوق مشترک نوعی و در درون آموزه غیبت مطرح کردهاند.<ref>نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۱؛ فیرحی، «آخوند خراسانی و امکانات فقه مشروطه»</ref> نظریههای مبتنی بر آموزه غیبت، هر نوع حکومت را در زمان غیبت جور و غصب میدانند؛<ref>کدیور، سیاستنامه خراسانی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۴؛ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۵-۷۹.</ref> ولی اداره امور عمومی و ضرورتهای زندگی نیاز به حکومت را برطرف نمیکند؛ بههمیندلیل سلطان یا مردم باید اداره امور عمومی را به عهده بگیرند. در نظریههای مشروطه زمانی که اداره امور از دست سلطان خارج و به مردم منتقل شد،{{یادداشت|در دستخط مشروطیت و در اصل اول قانون اساسی مشروطه آمده است: پادشاه این حقوق را به مردم داده است. (کاتوزیان، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۳۷۹ش، ص۲۰۰)}} به دنبال خود مسئله چگونگی اداره جامعه را نیز در پی داشت و نیاز به قانون و واضع آن احساس شد. | ||
===جایگاه در فقه معاصر=== | ===جایگاه در فقه معاصر=== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==فقه شیعه== | ==فقه شیعه== | ||
فقهای شیعه درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت قانونگذاری، چند نظر ارائه دادهاند. | فقهای شیعه درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت قانونگذاری، چند نظر ارائه دادهاند. . در مقابل موافقان فرآیندهای قانونگذاری دیدگاههای مختلفی نسبت به ماهیت مجلس دارند که ذیل عناوینی چون مجلس مشاوره، برنامهریز و قانونگذار تقسیمبندی میشود. این عده برای قانونگذاری نیز شرایطی را لازم میدانند. | ||
===عدم مشروعیت قانونگذاری در حکومت اسلامی=== | ===عدم مشروعیت قانونگذاری در حکومت اسلامی=== | ||
فقهای مخالف قانونگذاری در حکومت اسلامی به دلائلی چون ایجاد بدعت در دین، عدم نیاز مسلمانان به قانونگذاری جدید و مباینت قانونگذاری با نبوت و خاتمیت پیامبر اسلام(ص) استناد کردهاند. آنان همچنین به دلیل محظورات شرعی که مجلس شورا بهعنوان نهاد قانونگذار در پی دارد، مانند تسلط غیر مسلمانان بر مسلمانان، عدم انطباق نمایندگی مجلس با وکالت شرعی و بدعت بودن [[رأی اکثریت]]، تشکلیل مجلس را مخالف شریعت قلمداد میکنند. | فقهای مخالف قانونگذاری به تبع با تشکیل مجلس شورا نیز مخالف هستند. فقهای مخالف قانونگذاری در حکومت اسلامی به دلائلی چون ایجاد بدعت در دین، عدم نیاز مسلمانان به قانونگذاری جدید و مباینت قانونگذاری با نبوت و خاتمیت پیامبر اسلام(ص) استناد کردهاند. آنان همچنین به دلیل محظورات شرعی که مجلس شورا بهعنوان نهاد قانونگذار در پی دارد، مانند تسلط غیر مسلمانان بر مسلمانان، عدم انطباق نمایندگی مجلس با وکالت شرعی و بدعت بودن [[رأی اکثریت]]، تشکلیل مجلس را مخالف شریعت قلمداد میکنند. | ||
====ادله==== | ====ادله==== | ||
* بدعت بودن نوشتن قانون: نخستین ایراد به فرآیند قانونگذاری این است که نوشتن قانون در حوزه امور مباحةٌ بالاصل {{یادداشت|اموری که در شریعت نه امری برای انجام آن وارد شده و نه بر ترک آن تاکید شده باشد. (طوسی، المبسوط فی الفقه الامامیه، ج۶، ص۲۷۸؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ج۱، ص۱۴۰.)}} صورت میگیرد، در حالی که این امور نسبت به انجام و عدم بالسویه است و نمیتوان کسی را مجبور به انجام یا عدم انجام آن کرد؛ بر این اساس زمانی که قانونی در این حوزه تصویب شود و بر انجام آن الزام آید و شهروندان را به دلیل عدم انجام آن مجازات کنند، این امر مساوی تشریع در دین و بدعت خواهد بود.<ref>نوری، «رساله حرمت مشروطه»، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> | * بدعت بودن نوشتن قانون: نخستین ایراد به فرآیند قانونگذاری این است که نوشتن قانون در حوزه امور مباحةٌ بالاصل {{یادداشت|اموری که در شریعت نه امری برای انجام آن وارد شده و نه بر ترک آن تاکید شده باشد. (طوسی، المبسوط فی الفقه الامامیه، ج۶، ص۲۷۸؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ج۱، ص۱۴۰.)}} صورت میگیرد، در حالی که این امور نسبت به انجام و عدم بالسویه است و نمیتوان کسی را مجبور به انجام یا عدم انجام آن کرد؛ بر این اساس زمانی که قانونی در این حوزه تصویب شود و بر انجام آن الزام آید و شهروندان را به دلیل عدم انجام آن مجازات کنند، این امر مساوی تشریع در دین و بدعت خواهد بود.<ref>نوری، «رساله حرمت مشروطه»، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۵
قانونگذاری
تبیین مسئله و جایگاه آن
رواج اندیشه تشکیل نهادهای قانونگذار و تدوین قوانین اساسی و عادی توسط آنها در جوامع اسلامی بهویژه در ایران پیش از مشروطه،[۱] واکنش سلبی و ایجابی اندیشمندان مذهبی و فقها را در پی داشت. برخی با رویکردی مثبت نسبت به این اندیشه که از کشورهای غربی وارد فضای دانایی مسلمانان و ایران شد، به درونیسازی آن در نظام فقهی شیعه پرداختند.[۲] در مقابل، عدهای با رویکرد تردیدآمیز و گاه منفی،[۳] تشکیل نهادهای قانونگذار و استفاده از واژه قانون را رد کرده،[۴] وارد جدال با گروه نخست شدند.[۵]
مفهومشناسی
قانونگذاری بهمعنای وضع قانون،[۶] عملی حاکمیتی است که دولت یا مقامات صلاحیتدار یک کشور برای تنظیم روابط اجتماعی و روابط خود با مردم، اقدام به وضع قواعد و مقرراتی میکند و همه مردم مکلف به تبعیت از آن هستند.[۷] قانونگذاری در احکام شرعی به تشریع نامگذاری شده است که فقط از سوی خدا انجام میگیرد و توسط انبیا، امامان و نائبان آنان به مردم منتقل میشود.[۸]
مسئله قانونگذاری در فقه شیعه را در پیوند با مسئله حقوق مشترک نوعی و در درون آموزه غیبت مطرح کردهاند.[۹] نظریههای مبتنی بر آموزه غیبت، هر نوع حکومت را در زمان غیبت جور و غصب میدانند؛[۱۰] ولی اداره امور عمومی و ضرورتهای زندگی نیاز به حکومت را برطرف نمیکند؛ بههمیندلیل سلطان یا مردم باید اداره امور عمومی را به عهده بگیرند. در نظریههای مشروطه زمانی که اداره امور از دست سلطان خارج و به مردم منتقل شد،[یادداشت ۱] به دنبال خود مسئله چگونگی اداره جامعه را نیز در پی داشت و نیاز به قانون و واضع آن احساس شد.
جایگاه در فقه معاصر
مشروعیت یا عدم مشروعیت قانونگذاری به مفهوم مدرن آن در امور سیاسی-اجتماعی، توسط نهادهای قانونگذار مانند مجلس شورا، از مسائل چالشبرانگیز در جهان اسلام است. موافقین و مخالفین ایجاد فرآیندهای قانونگذاری در جامعه اسلامی، با استناد به آیات، روایات و سیره عقلا به اثبات مدعای خود پرداختهاند. مسئله قانونگذاری در کتابهای فقهی شیعی ذیل مباحث مربوط به حکومت اسلامی، وظایف حاکم اسلامی و قوه مقننه و نسبت قانون با شریعت بررسی شده است.[۱۱]
اندیشمندان اسلامی و شیعی هنگام سخن از مفهوم قانونگذاری و همچنین نهادهای قانونگذار مانند مجلس شورا با چند پرسش مواجه هستند. مثلا با وجود قانون اسلامی چه نیازی به قانونگذاری جدید هست؟ مبدأ مشروعیت قوانین تصویب شده توسط نهادهای قانونگذار چیست؟ شرایط صحت قوانین مصوب چیست؟ آیا قوانین باید با موازین یا مقررات دینی مطابقت داشته باشند یا صرف عدم مخالفت کافی است؟ در موارد تعارض فقه و قانون، کدام مقدم است؟ در حکومتهای اسلامی آیا فقه را باید به صورت قانون عرضه کرد؟ ازجمله این پرسشها است.[۱۲]
فقه شیعه
فقهای شیعه درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت قانونگذاری، چند نظر ارائه دادهاند. . در مقابل موافقان فرآیندهای قانونگذاری دیدگاههای مختلفی نسبت به ماهیت مجلس دارند که ذیل عناوینی چون مجلس مشاوره، برنامهریز و قانونگذار تقسیمبندی میشود. این عده برای قانونگذاری نیز شرایطی را لازم میدانند.
عدم مشروعیت قانونگذاری در حکومت اسلامی
فقهای مخالف قانونگذاری به تبع با تشکیل مجلس شورا نیز مخالف هستند. فقهای مخالف قانونگذاری در حکومت اسلامی به دلائلی چون ایجاد بدعت در دین، عدم نیاز مسلمانان به قانونگذاری جدید و مباینت قانونگذاری با نبوت و خاتمیت پیامبر اسلام(ص) استناد کردهاند. آنان همچنین به دلیل محظورات شرعی که مجلس شورا بهعنوان نهاد قانونگذار در پی دارد، مانند تسلط غیر مسلمانان بر مسلمانان، عدم انطباق نمایندگی مجلس با وکالت شرعی و بدعت بودن رأی اکثریت، تشکلیل مجلس را مخالف شریعت قلمداد میکنند.
ادله
- بدعت بودن نوشتن قانون: نخستین ایراد به فرآیند قانونگذاری این است که نوشتن قانون در حوزه امور مباحةٌ بالاصل [یادداشت ۲] صورت میگیرد، در حالی که این امور نسبت به انجام و عدم بالسویه است و نمیتوان کسی را مجبور به انجام یا عدم انجام آن کرد؛ بر این اساس زمانی که قانونی در این حوزه تصویب شود و بر انجام آن الزام آید و شهروندان را به دلیل عدم انجام آن مجازات کنند، این امر مساوی تشریع در دین و بدعت خواهد بود.[۱۳]
- عدم نیاز مسلمانان به قانونگذاری جدید: به گفته محمدحسین تبریزی از فقهای عصر مشروطه، وجود قانون جامع الهی برای سامان دادن به زندگی انسانها کافی است و نیازی به قانون جدید نخواهد بود و در مسائل مستحدثه بر اساس مفاد توقیع امام زمان(عج)، باید به عالمان دین مراجعه کرد.[۱۴] به باور مرندی نجفی از دیگر فقهای عصر مشروطه، با توجه به نسخ ادیان گذشته بهوسیله اسلام و همچنین نزول آیه اکمال دین، دیگر نیازی به تدوین قانون جدید وجود نخواهد بود و اگر کسی به غیر این معتقد شود تکذیب خدا و پیامبر کرده است.[۱۵]
- مباینت قانونگذاری با نبوت و خاتمیت پیامبر اسلام(ص): به عقیده نویسند رسال تذکرة الغافل، دلیل عقلی بر نبوت نیاز به قانون و جهل انسان از تعیین آن بوده است و اگر خود را قادر بر تدوین قانون بدانیم دیگر دلیل عقلی بر نبوت وجود نخواهد داشت و این مساوی با تکذیب پیامبر اسلام خواهد بود. همچنین به نظر او اگر کسی معتقد باشد مقتضیات عصر، تغییردهنده برخی مواد قانون الهی است، چنین شخصی نیز خارج از دایره مسلمانی است؛ زیرا خاتمیت پیامبر اسلام(ص) را زیر سوال برده است.[۱۶]
مشروعیت قانونگذاری در حکومت اسلامی
مشروعیتبخشی به قانون و فرآیندهای قانونگذاری طبق آموزههای دینی و مذهبی و همچنین پاسخ به دلائل مخالفان قانونگذاری، عمده فعالیت قائلان به جواز قانونگذاری در حکومت اسلامی است. به باور این گروه از فقها، قانونگذاری در حکومت اسلامی ناظر بر فرآیندهای اجرای قانون شریعت و کیفیت اجرای احکام شرعی است.[۱۷] به گفته آنها قانونگذاری در حوزهای صورت میگیرد که نص شرعی وجود نداشته باشد و منجر به جایگزینی قانون عرف به جای قانون شرع نخواهد شد.[۱۸]
منابع مطالعاتی مهم
پانویس
- ↑ طباطبایی، حکومت قانون، ۱۳۸۶ش، ص۸۸.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۷؛ زرگرینژاد، رسائل مشروطیت، ۱۳۷۴ش، ص۳۱۰.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۵۷ش، ص۳۲۲.
- ↑ طباطبایی، حکومت قانون، ۱۳۸۶ش، ۳۷۳-۳۷۴.
- ↑ نوری، لوایح، ۱۳۶۲ش، ص۳۱-۳۲؛ ترکمان، رسائل، مکتوبات، ...، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۹۴.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه
- ↑ دبیرنیا و نقوی، مبانی قانونگذاری در مکتب لیبرالیسم و مذهب امامیه»، ص۶۰.
- ↑ سبحانی، الهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۸۱؛ حائری، نیکونهاد و امینی پژوه، «مفهوم قانونگذاری در آرای فقهی و حقوقی سید محمدباقر صدر»، ص۴۰-۴۱.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۱؛ فیرحی، «آخوند خراسانی و امکانات فقه مشروطه»
- ↑ کدیور، سیاستنامه خراسانی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۴؛ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۷۵-۷۹.
- ↑ نائینی، تنبیه الامة، ۱۳۸۲ش، ص۴۵-۴۸ و ۸۷-۸۸؛ منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۹-۱۰۹؛ حسینی شیرازی، الفقه، القانون، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳-۲۸۱.
- ↑ فاضل لنکرانی، «نسبت فقه و قانون، سایت مفتاح کرامت.
- ↑ نوری، «رساله حرمت مشروطه»، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ تبریزی، «رساله کشف المراد»، ص۱۳۱.
- ↑ مرندی نجفی، رساله دلائل براهین الفرقان»، ص۱۹۷-۲۰۰.
- ↑ «رساله تذکرة الغافل و تنبیه الجاهل»، ج۱، ص۵۷.
- ↑ نجفی اصفهانی، «رساله مکالمات مقیم و مسافر»، ص۴۲۷.
- ↑ محلاتی، «رساله اللئالی مربوطه فی وجوب المشروطه»، ص۵۳۹؛ نجفی اصفهانی، «رساله مکالمات مقیم و مسافر»، ص۴۲۹.
- ↑ در دستخط مشروطیت و در اصل اول قانون اساسی مشروطه آمده است: پادشاه این حقوق را به مردم داده است. (کاتوزیان، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۳۷۹ش، ص۲۰۰)
- ↑ اموری که در شریعت نه امری برای انجام آن وارد شده و نه بر ترک آن تاکید شده باشد. (طوسی، المبسوط فی الفقه الامامیه، ج۶، ص۲۷۸؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ج۱، ص۱۴۰.)
منابع
- طباطبایی، سید جواد، نظریه حکومت قانون در ایران، تبریز، نشر ستوده، ۱۳۸۶ش.
- کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، نشر آگاه، ۱۳۵۷ش.
- نائینی، محمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه الملة، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، قم، نشر تفکر، ۱۴۰۹ق.
- زرگرینژاد، غلامحسین، رسائل مشروطیت، تهران، نشر کویر، ۱۳۷۴ش.
- کدیور، محسن، سیاستنامه خراسانی، تهران، نشر کویر، ۱۳۸۷ش.
- ترکمان، محمد، رسائل، مکتوبات، اعلامیهها و روزنامه شیخ شهیدفضلالله نوری، تهران، خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۶۳ش.
- نوری، فضلالله، لوایح، به کوشش هما رضوانی، تهران، پیام تاریخی ایران، ۱۳۶۲ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
- کاتوزیان، محمدعلی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۹ش.
- حسینی شیرازی، سید محمد، الفقه، القانون، بیروت، مركز الرسول الأعظم(ص) للتحقيق و النشر، ۱۴۱۹ق.
- فیرحی، داوود، «آخوند خراسانی و امکانات فقه مشروطه»، کنگره بین المللی آخوند خراسانی، ۱۳۹۰ش.
- سبحانی، جعفر، الهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- حائری، سید علیرضا، نیکونهاد، حامد، امینیپژوه، حسین، « مفهوم قانونگذاری در آرای فقهی و حقوقی سید محمدباقر صدر»، فصلنامه دانش حقوق عمومی، شماره ۲۰، ۱۳۹۷ش.
- دبیرنیا، علیرضا، سادات نقوی، فاطمه سادات، «مبانی قانونگذاری در مکتب لیبرالیسم و مذهب امامیه»، فصلنامه پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب، سال چهارم، شماره اول، ۱۳۹۶ش.