فقه معاصر:پیش‌نویس محمدطاهر بن عاشور: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
خط ۵: خط ۵:
   
   
== شخصیت شناسی ابن‌عاشور==
== شخصیت شناسی ابن‌عاشور==
محمدطاهربن عاشور  شيخ الاسلام مذهب مالكى در تونس و هم چنين شيخ جامع زيتونه در سال (۱۲۹۶ق/ ۱۸۷۹م) و در «مرسى» از نواحى شمالى تونس متولد شد. در شش سالگى شروع به تحصيل كرد؛ قرآن را حفظ كرد و با زبان فرانسوى نيز آشنا شد. وى در سال ۱۳۱۰ قمرى در حالى كه كمتراز ۱۵ سال داشت وارد دانشگاه زيتونه شد و پس از هفت سال گواهى فارغ التحصيلى گرفت.  
محمدطاهربن عاشور  شيخ الاسلام مذهب مالکى در تونس و هم چنين شيخ جامع زيتونه در سال (۱۲۹۶ق/ ۱۸۷۹م) و در «مرسى» از نواحى شمالى تونس متولد شد. در شش سالگى شروع به تحصيل کرد؛ قرآن را حفظ کرد و با زبان فرانسوى نيز آشنا شد. وى در سال ۱۳۱۰ قمرى در حالى که کمتراز ۱۵ سال داشت وارد دانشگاه زيتونه شد و پس از هفت سال گواهى فارغ التحصيلى گرفت.  


ابن‌عاشور پژوهشگرى ادیب، مفسر، اصولی و نظریه‌پرداز در حوزه مقاصد الشریعه و نظام اجتماعی - سیاسی دین به شمار می‌رود.<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۸۰.</ref> و از چهار تن از استادانش اجازه اجتهاد داشت. او با تأثير پذيرى از انقلاب فكرى كسانى چون جمال‏‌الدين اسدآبادى و محمد عبده از سرآمدان تحول‌آفرينى در جامعه پيرامونى خويش شد. مشهور است در ملاقاتى كه بين وى و محمد عبده در سال ۱۳۲۱ق در تونس اتفاق افتاد محمد عبده از وى به عنوان «سفير الدعوة» ياد می‌‏كند.
ابن‌عاشور پژوهشگرى ادیب، مفسر، اصولی و نظریه‌پرداز در حوزه مقاصد الشریعه و نظام اجتماعی - سیاسی دین به شمار می‌رود.<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۸۰.</ref> و از چهار تن از استادانش اجازه اجتهاد داشت. او با تأثير پذيرى از انقلاب فکرى کسانى چون جمال‏‌الدين اسدآبادى و محمد عبده از سرآمدان تحول‌آفرينى در جامعه پيرامونى خويش شد. مشهور است در ملاقاتى که بين وى و محمد عبده در سال ۱۳۲۱ق در تونس اتفاق افتاد محمد عبده از وى به عنوان «سفير الدعوة» ياد می‌‏کند.


ابن‌‏عاشور  در روز شنبه ۱۳ رجب ۱۳۹۴ در «مرسى» و در حالى كه بيش از ۸۵ سال داشت دار فانى را وداع گفت.  
ابن‌‏عاشور  در روز شنبه ۱۳ رجب ۱۳۹۴ در «مرسى» و در حالى که بيش از ۸۵ سال داشت دار فانى را وداع گفت.  
== آثار ابن‌عاشور ==
== آثار ابن‌عاشور ==
ابن‏‌عاشور انديشمندى داراى تأليفات بسيار است؛ اين تأليفات اگر چه در يك حوزه خاصى نمی‌گنجند اما وجه تمايز مشتركشان در نو بودن اغلب آنهاست. وى قريب به ۳۸ اثر منتشر شده و آثار منتشر نشده فراوانى دارد.<ref>الغالی، محمد الطاهر بن عاشور: حیاته و آثاره؛ الحسنی، مقاصد شریعت از نگاه ابن‌عاشور، ص۱۴۲-۱۵۰.</ref> برخی از آثار او که نشان‌گر اندیشه‌های او درباره مشکلات معاصر مسلمانان است عبارتند از:  
ابن‏‌عاشور انديشمندى داراى تأليفات بسيار است؛ اين تأليفات اگر چه در يک حوزه خاصى نمی‌گنجند اما وجه تمايز مشترکشان در نو بودن اغلب آنهاست. وى قريب به ۳۸ اثر منتشر شده و آثار منتشر نشده فراوانى دارد.<ref>الغالی، محمد الطاهر بن عاشور: حیاته و آثاره؛ الحسنی، مقاصد شریعت از نگاه ابن‌عاشور، ص۱۴۲-۱۵۰.</ref> برخی از آثار او که نشان‌گر اندیشه‌های او درباره مشکلات معاصر مسلمانان است عبارتند از:  


# ''تفسير التحرير و التنوير'': اين موسوعه علمى - قرآنى که می‌توان آن را يكى از ماندگارترين آثار وى دانست.  
# ''تفسير التحرير و التنوير'': اين موسوعه علمى - قرآنى که می‌توان آن را يکى از ماندگارترين آثار وى دانست.
# ''مقاصد الشريعة الاسلامية'': اولین دغدغه های نگاه مقاصدی ابن‌عاشور با کتاب «الیس الصبح بقریب» شروع می‌شود. وی در اين كتاب ضمن تبيين جايگاه دانش مقاصد شريعت در فقه، پیشنهاد جايگزينى اين دانش را به جاى دانش اصول فقه مطرح می‌کند.بعدها ابن‌عاشور به صورت مفصل به طرح مقاصد الشریعه در کتاب «مقاصد الشریعه الاسلامیه» می‌پردازد.  
# ''مقاصد الشريعة الاسلامية'': اولین دغدغه های نگاه مقاصدی ابن‌عاشور با کتاب «الیس الصبح بقریب» شروع می‌شود. وی در اين کتاب ضمن تبيين جايگاه دانش مقاصد شريعت در فقه، پیشنهاد جايگزينى اين دانش را به جاى دانش اصول فقه مطرح می‌کند.بعدها ابن‌عاشور به صورت مفصل به طرح مقاصد الشریعه در کتاب «مقاصد الشریعه الاسلامیه» می‌پردازد.
# ''اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام'': ابن‌عاشور در اين كتاب تلاش كرده است تا نظريه اسلام را در مورد نظام اجتماعى به تصوير بكشد. وى در اين اثر به عوامل پيشرفت و عوامل ركود جامعه نخستين اسلامى پرداخته و ضمن تأكيد بر هم‏سوئى مبانى نظام اجتماعى با فطرت بشرى، عتدال، ميانه‌روى، بلندنظرى، حق‌مدارى، و اعتبارى‌بودن را از ویژگی‌های آن شمرده است.
# ''اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام'': ابن‌عاشور در اين کتاب تلاش کرده است تا نظريه اسلام را در مورد نظام اجتماعى به تصوير بکشد. وى در اين اثر به عوامل پيشرفت و عوامل رکود جامعه نخستين اسلامى پرداخته و ضمن تأکيد بر هم‏سوئى مبانى نظام اجتماعى با فطرت بشرى، عتدال، ميانه‌روى، بلندنظرى، حق‌مدارى، و اعتبارى‌بودن را از ویژگی‌های آن شمرده است.
# ''نقدٌ علمى لكتاب الاسلام و اصول الحكم'': اين كتاب را در نقد انديشه‌‏هاى سكولارهای مسلمان نوشته است. در اين اثر ابن‌عاشور با تأكيد بر عدم جدايى دين از سياست به تفكر مبتنى بر اين جدايى كه از ناحيه كسانى مثل على عبدالرازق مطرح شده بود خرده گرفته و آن را مورد نقد قرار داده است.
# ''نقدٌ علمى لکتاب الاسلام و اصول الحکم'': اين کتاب را در نقد انديشه‌‏هاى سکولارهای مسلمان نوشته است. در اين اثر ابن‌عاشور با تأکيد بر عدم جدايى دين از سياست به تفکر مبتنى بر اين جدايى که از ناحيه کسانى مثل على عبدالرازق مطرح شده بود خرده گرفته و آن را مورد نقد قرار داده است.
== ابن‌عاشور و تفسیر==
== ابن‌عاشور و تفسیر==
تفسیر ابن‌عاشور یکی از تفاسیر مهم دوران معاصر است که برخی در اشاره به روش شناسی آن معتقدند این تفسیر بر وزان و میزان تفاسیر قرآن به قرآن تنظیم شده است.<ref>صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۵۴.</ref> این تفسیر علاوه رویکرد قرآن به قرآن به عنوان یک ضلع از اضلاع روش‌شناسانه، بر توجه به احادیث، شعر، لغت، اعراب، بلاغت و...که برخی از آن به «درایه» تعبیر کرده‌اند<ref>صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۱۳۹.</ref> استوار است. تفسیر التحریر و التنویر، تفسیری بر سیاق و مشی اصلاح‌گرایانه است و لذا بی توجه به پرسش‌ها و چالش‌های عصری‌اش نبوده است که به عنوان نمونه می‌توان از رای ابن‌عاشور در ذیل آیه ۳۴ سوره نساء یاد کرد.
تفسیر ابن‌عاشور یکی از تفاسیر مهم دوران معاصر است که برخی در اشاره به روش شناسی آن معتقدند این تفسیر بر وزان و میزان تفاسیر قرآن به قرآن تنظیم شده است.<ref>صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۵۴.</ref> این تفسیر علاوه رویکرد قرآن به قرآن به عنوان یک ضلع از اضلاع روش‌شناسانه، بر توجه به احادیث، شعر، لغت، اعراب، بلاغت و...که برخی از آن به «درایه» تعبیر کرده‌اند<ref>صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۱۳۹.</ref> استوار است. تفسیر التحریر و التنویر، تفسیری بر سیاق و مشی اصلاح‌گرایانه است و لذا بی توجه به پرسش‌ها و چالش‌های عصری‌اش نبوده است که به عنوان نمونه می‌توان از رای ابن‌عاشور در ذیل آیه ۳۴ سوره نساء یاد کرد.
=== درباره زدن زنان ===
=== درباره زدن زنان ===
فقيهان با استناد به [[آيه ۳۴ سوره نساء]] و پاره‏‌اى روايات به تجويز «ضرب» زن توسط همسرش فتوى داده و حتى پاره‌‏اى از ايشان آن را از مسلمات فقه دانسته‌‏اند. به گفته يكى از پژوهشگران انديشه‏‌هاى مقاصدى ابن‏‌عاشور او تأكيد مى‏‌ورزد نمی‌توان براى جواز كتك‌زدن همسر ‏بر «ضربى» كه منشأ آن نافرمانى و ناخوشايندى بود و عرف عرب آن را تأييد مى‌‏كرد استدلال کرد. زيرا اين قانون بر پايه عرف جامعه عربى آن زمان صورت گرفته است، چنان كه تفاوت مردمان نيز در آن منظور شده است.  
فقيهان با استناد به [[آيه ۳۴ سوره نساء]] و پاره‏‌اى روايات به تجويز «ضرب» زن توسط همسرش فتوى داده و حتى پاره‌‏اى از ايشان آن را از مسلمات فقه دانسته‌‏اند. به گفته يکى از پژوهشگران انديشه‏‌هاى مقاصدى ابن‏‌عاشور او تأکيد مى‏‌ورزد نمی‌توان براى جواز کتک‌زدن همسر ‏بر «ضربى» که منشأ آن نافرمانى و ناخوشايندى بود و عرف عرب آن را تأييد مى‌‏کرد استدلال کرد. زيرا اين قانون بر پايه عرف جامعه عربى آن زمان صورت گرفته است، چنان که تفاوت مردمان نيز در آن منظور شده است.  


ابن‏‌عاشور در تفسيرش و در مقام يك فقيه براى جلوگيرى از سوء استفاده مردان از اين حكم با تأكيد بر اين‏كه «قَلَّ من يعاقب على قدر الذنب» به اهرم حكومتى در اين مورد اشاره كرده و مى‏‌گويد: حكومت وقتى متوجه شد كه مردان از اين گونه احكام سوء استفاده مى‏‌كنند، می‌تواند اعلام كند انجام اين احكام را خود به عهده دارد و هر كس خودسرانه دست به انجام آن‏ها بزند مجازات خواهد شد.  
ابن‏‌عاشور در تفسيرش و در مقام يک فقيه براى جلوگيرى از سوء استفاده مردان از اين حکم با تأکيد بر اين‏که «قَلَّ من يعاقب على قدر الذنب» به اهرم حکومتى در اين مورد اشاره کرده و مى‏‌گويد: حکومت وقتى متوجه شد که مردان از اين گونه احکام سوء استفاده مى‏‌کنند، می‌تواند اعلام کند انجام اين احکام را خود به عهده دارد و هر کس خودسرانه دست به انجام آن‏ها بزند مجازات خواهد شد.  


== ابن‌عاشور و مقاصدالشریعه ==
== ابن‌عاشور و مقاصدالشریعه ==
از اولین چاپ کتاب «[[مقاصد الشریعه الاسلامیه (کتاب)|مقاصد الشریعه الاسلامیه]]» ابن‌عاشور بیش از ۸۰ سال می گذرد ولی این کتاب و آراء نویسنده آن کماکان مرجع رجوع و منبع مهمی در مورد مقاصد شریعت است و از طرف صاحب‌نظران مورد نقد و تحلیل قرار گرفته که از جمله آن ها می توان به: «نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور» و «الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعه الاسلامیه» اشاره کرد. ابن‌عاشور که [[احمد الریسونی]] از وی با عنوان «معلم ثانی» در مقاصد یاد کرده است،<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۷۰.</ref> دغدغه مقاصد الشریعه را با کتاب «الیس الصبح بقریب» مطرح کرد.<ref>الریسونی، محاضرات فی المقاصد الشریعه، ص۹۶.</ref>  
از اولین چاپ کتاب «[[مقاصد الشریعة الاسلامیة (کتاب)|مقاصد الشریعة الاسلامیة]]» ابن‌عاشور بیش از ۸۰ سال می گذرد ولی این کتاب و آراء نویسنده آن کماکان مرجع رجوع و منبع مهمی در مورد مقاصد شریعت است و از طرف صاحب‌نظران مورد نقد و تحلیل قرار گرفته که از جمله آن ها می توان به: «نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور» و «الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعه الاسلامیه» اشاره کرد. ابن‌عاشور که [[احمد الریسونی]] از وی با عنوان «معلم ثانی» در مقاصد یاد کرده است،<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۷۰.</ref> دغدغه مقاصد الشریعه را با کتاب «الیس الصبح بقریب» مطرح کرد.<ref>الریسونی، محاضرات فی المقاصد الشریعه، ص۹۶.</ref>  


نظریه مقاصد همان گونه که اسماعیل الحسنی می نویسد در نگاه ابن‌عاشور: در اندیشه تحقق صلاح فردی، اجتماعی و عمرانی تبلور می‌یابد و راه آن اصلاح جهان است از طریق صالح‌شدن انسان که بر جهان سلطه دارد. این مقصد بر سایر مقاصد حاکمیت دارد.<ref>الحسنی، نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۲۳۱.</ref> نظریه مقاصد ابن‌عاشور را برخی پایانی بر علم اصول دانسته اند چرا که معتقدند: نظریه مقاصد گُذار از نگاه تجزئه‌ای در فهم احکام و فردی دیدن آن‌ها به نگاه اجتماعی و عمومی است.<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعه الاسلامیه، ص۴۶.</ref>   
نظریه مقاصد همان گونه که اسماعیل الحسنی می نویسد در نگاه ابن‌عاشور: در اندیشه تحقق صلاح فردی، اجتماعی و عمرانی تبلور می‌یابد و راه آن اصلاح جهان است از طریق صالح‌شدن انسان که بر جهان سلطه دارد. این مقصد بر سایر مقاصد حاکمیت دارد.<ref>الحسنی، نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۲۳۱.</ref> نظریه مقاصد ابن‌عاشور را برخی پایانی بر علم اصول دانسته اند چرا که معتقدند: نظریه مقاصد گُذار از نگاه تجزئه‌ای در فهم احکام و فردی دیدن آن‌ها به نگاه اجتماعی و عمومی است.<ref>المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعه الاسلامیه، ص۴۶.</ref>   
خط ۳۳: خط ۳۳:
اسماعیل الحسنی که تلاش کرده نگاهی انتقادی به نظریه ابن‌عاشور داشته باشد، معتقد است راه‌هایی که ابن‌عاشور – در اثبات مقاصد الشریعه- بر آن‌ها اعتماد کرده جز به مقاصد کلی نمی‌رسد، زیرا یا به استقراء بر می گردد، ... و یا به ادله قرآنی که بر مقصد کلی دلالت می‌‌کند.<ref>الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.</ref> وی معتقد است: راه های اثبات مقاصد نزد ابن‌عاشور به آنچه در بخش کوچکی از کتاب مقاصد عرضه داشته محصور نیست بلکه تأمل در روش‌شناسی بحثی که ارائه داده پژوهشگر را به کشف راه‌های دیگری در اثبات مقاصد می‌رساند.<ref>الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.</ref>
اسماعیل الحسنی که تلاش کرده نگاهی انتقادی به نظریه ابن‌عاشور داشته باشد، معتقد است راه‌هایی که ابن‌عاشور – در اثبات مقاصد الشریعه- بر آن‌ها اعتماد کرده جز به مقاصد کلی نمی‌رسد، زیرا یا به استقراء بر می گردد، ... و یا به ادله قرآنی که بر مقصد کلی دلالت می‌‌کند.<ref>الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.</ref> وی معتقد است: راه های اثبات مقاصد نزد ابن‌عاشور به آنچه در بخش کوچکی از کتاب مقاصد عرضه داشته محصور نیست بلکه تأمل در روش‌شناسی بحثی که ارائه داده پژوهشگر را به کشف راه‌های دیگری در اثبات مقاصد می‌رساند.<ref>الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.</ref>
===مقصدگرایی و قربانى در حج ===
===مقصدگرایی و قربانى در حج ===
ابن‏‌عاشور در زمره فقيهانى است كه با تمسك به دانش مقاصد و بهره‏‌گيرى از آيات الهى سال‏‌ها قبل فتوا به استفاده بهينه از قربانى در حجّ را داده و در ذيل [[آيه ۳۷ سوره حج]] «لَن يَنالَ لُحُومُها وَ لادِماؤُها» ضمن تأكيد بر لزوم رعايت مقاصد شارع از تشريع اين حكم كه عبارت از برطرف كردن نياز نيازمند از اين طريق و در عين لزوم حفظ اموال؛ به عدم رضايت شارع مبنى بر تعطيلى اين حكم اشاره كرده و می‌گويد: به نظر من هر دو حالت خريد و فروش قربانی و يا منجمد‌كردن مازاد بر نياز مردم در ايام حجّ تا اينكه نيازمندان در طول سال بتوانند از آن بهره ببرند، با مقاصد شرع موافق‌‏تر است، چرا كه سبب جلوگيرى از تضييع گوشت‌های مازاد و محفوظ ماندن اموال مردم می‌شود.  
ابن‏‌عاشور در زمره فقيهانى است که با تمسک به دانش مقاصد و بهره‏‌گيرى از آيات الهى سال‏‌ها قبل فتوا به استفاده بهينه از قربانى در حجّ را داده و در ذيل [[آيه ۳۷ سوره حج]] «لَن يَنالَ لُحُومُها وَ لادِماؤُها» ضمن تأکيد بر لزوم رعايت مقاصد شارع از تشريع اين حکم که عبارت از برطرف کردن نياز نيازمند از اين طريق و در عين لزوم حفظ اموال؛ به عدم رضايت شارع مبنى بر تعطيلى اين حکم اشاره کرده و می‌گويد: به نظر من هر دو حالت خريد و فروش قربانی و يا منجمد‌کردن مازاد بر نياز مردم در ايام حجّ تا اينکه نيازمندان در طول سال بتوانند از آن بهره ببرند، با مقاصد شرع موافق‌‏تر است، چرا که سبب جلوگيرى از تضييع گوشت‌های مازاد و محفوظ ماندن اموال مردم می‌شود.<ref>( ابن‌‏عاشور، التحرير و التنوير، ج ۱۶-۱۷، ص۲۶۸.</ref>


== ابن‌عاشور و بنیادهای نظام اجتماعی دین ==
== ابن‌عاشور و بنیادهای نظام اجتماعی دین ==
ابن‌عاشور ساحت اجتماع و سیاست را یکی از دغدغه‌های دین می‌داند و بر خلاف کسانی مثل [[علی عبدالرازق]]، سکولاریسم را به رسمیت نمی‌شناسد. او بنیادهای نظام اجتماعی دین را ذیل دو فن قرار می‌دهد: فن اول بنیادش بر مکارم اخلاق، عدالت، انصاف، اتحاد و نوع‌دوستی است و فن دوم آن بر مساوات، آزادی، حق، عدل و تسامح و...استوار است.<ref>ابن‌عاشور، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام، ص۱۲۲.</ref>  
ابن‌عاشور ساحت اجتماع و سیاست را یکی از دغدغه‌های دین می‌داند و بر خلاف کسانی مثل [[علی عبدالرازق]]، سکولاریسم را به رسمیت نمی‌شناسد. او بنیادهای نظام اجتماعی دین را ذیل دو فن قرار می‌دهد: فن اول بنیادش بر مکارم اخلاق، عدالت، انصاف، اتحاد و نوع‌دوستی است و فن دوم آن بر مساوات، آزادی، حق، عدل و تسامح و...استوار است.<ref>ابن‌عاشور، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام، ص۱۲۲.</ref>  


ابن‌‏عاشور در کتاب «اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام»، با توجه به نگاه اجتماعی که به دین اسلام و به تبع آن حاکمیت دینی دارد درباره حاكمان و شرائط و شيوه‏‌هاى انتخاب آن‏ها به تفصیل سخن گفته است. وی در تفسیر نیز این نگاه را مورد توجه قرار داده و در مواردى متعدد بحث كرده است. از جمله وى در تفسير [[آيه ۵۹ سوره نساء]] اولی الامر كسانى هستند كه مردم امر حكومت و تدبير امور خود را به آن‏ها واگذار كرده‌‏اند. از اين عبارت ابن‌‏عاشور می‌توان فهميد كه وى شيوه انتخاب را چيزى در راستاى دموكراسی‌‏هاى جديد می‌‏داند اما آن گاه كه در مقام تبيين شرائط حاكمان است می‌گوید: اولی ‏الامر در نظر شريعت طائفه معينى هستند كه رهبران دينى امت مسلمان هستند.  
ابن‌‏عاشور در کتاب «اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام»، با توجه به نگاه اجتماعی که به دین اسلام و به تبع آن حاکمیت دینی دارد درباره حاکمان و شرائط و شيوه‏‌هاى انتخاب آن‏ها به تفصیل سخن گفته است. وی در تفسیر نیز این نگاه را مورد توجه قرار داده و در مواردى متعدد بحث کرده است. از جمله وى در تفسير [[آيه ۵۹ سوره نساء]] اولی الامر کسانى هستند که مردم امر حکومت و تدبير امور خود را به آن‏ها واگذار کرده‌‏اند.<ref>ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۵.</ref> از اين عبارت ابن‌‏عاشور می‌توان فهميد که وى شيوه انتخاب را چيزى در راستاى دموکراسی‌‏هاى جديد می‌‏داند، اما آن گاه که در مقام تبيين شرائط حاکمان است می‌گوید: اولی ‏الامر در نظر شريعت، طایفه معينى هستند که رهبران دينى امت مسلمان هستند. و صفات آنان را باید در شریعت پیدا کرد چرا که امور اسلام بیرون از دایره شریعت نیستند،<ref>ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۶.</ref> دیگر نمی‌توان وی را همراه با اندیشه های جدید در راستای حکومت دانست.  


== حكومت دينى و آزادی‌هاى بشرى ==
== حکومت دينى و آزادی‌هاى بشرى ==
ضلع ديگر انديشه سياسى ابن‌‏عاشور را عنايت وى به قلمرو حاكميت حكومت‏‌هاى دينى و محدودبودن آن‌‏ها به رعايت آزادی‌هاى بشرى بايد دانست. وى معتقد است عمده وظائف حكومت دينى، رعايت مساوات، حرّيت، حفظ حقوق انسان‏ها، عدل، نظم مالى، و دفاع از كشور و ... است.  
ضلع ديگر انديشه سياسى ابن‌‏عاشور را عنايت وى به قلمرو حاکميت حکومت‏‌هاى دينى و محدودبودن آن‌‏ها به رعايت آزادی‌هاى بشرى بايد دانست. وى معتقد است عمده وظائف حکومت دينى، رعايت مساوات، حرّيت، حفظ حقوق انسان‏ها، عدل، نظم مالى، و دفاع از کشور و ... است.  


ابن‏‌عاشور در كتاب اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام ضمن اشاره به انواع آزادی‌‏هاى انسانى می‌گويد: آزادى تقسيم می‌‏شود به آزادى در اعتقاد، آزادى در تفكر، آزادى در گفتار و آزادى در رفتار.  
ابن‏‌عاشور در کتاب اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام، آزادى را به آزادى در اعتقاد، آزادى در تفکر، آزادى در گفتار و آزادى در رفتار تقسيم می‌‏کند. وى در مقام داورى بين انواع آزادى‌ها و ارزش‌گذارى بين آن‏ها  آزادى اعتقادى را گسترده‏‌ترين نوع آزادى‌ها ارزیابی می‌کند چرا که قلمرو آن گسترده و تنها معيار آن هم ادله و براهين عقلى هستند.  


وى آن گاه در مقام داورى بين انواع آزادى‌ها و ارزش‌گذارى بين آن‏ها مى‏‌گويد: آزادى اعتقادى گسترده‏‌ترين نوع آزادى‌هاست چرا كه قلمرو آن گسترده و تنها معيار آن هم ادله و براهين عقلى هستند.
=== آزادی اندیشه و عمل ===
ابن‌عاشور معتقد است از آن جا که عقل و تفکر جوهر اصلى انسان است، آزادى انديشه و بيان از حقوق مسلم همه انسان‏‌ها به شمار می‌رود و از مهم‌‏ترين حقوق انسانى  است و تجاوز به اين حق، و سلب آن ستمى بزرگ به انسان‏‌ها است‌. ابن‌عاشور با تشريح بيشتر مفهوم و زواياى هر يک از اين آزادى‌‏ها به تبيين رابطه و نسبت آن‏ها با جامعه دينى می‌پردازد.  


=== آزادی اندیشه و بیان ===
وى در مورد آزادى در عرصه رفتار که آن را اصلى اصيل در انسان می‌داند؛ می‌گوید: محدود کردن اين نوع آزادى براى غير معصوم بسيار سخت، حرج‏‌آور و نيازمند دقت است. و لذا بر واليان واجب است احتياط کنند و فراتر از آن چه که به دفع فساد و جلب مصلحت می‌‏انجامد به محدودکردن آزادی‌ها دست نيازند چرا که اين ظلم است.
وى در تبيين يكى از حقوق مهم انسان‏ها كه حق آزادى انديشه و بيان است مى‏‌گويد: از آن جا كه عقل و تفكر جوهر اصلى انسان است، آزادى انديشه و بيان از حقوق مسلم همه انسان‏‌ها به شمار می‌رود و می‌توان گفت آزادى انديشه و بيان از مهم‌‏ترين حقوقى است كه هر انسانى دارد و تجاوز به اين حق و سلب آن ستمى بزرگ به انسان‏‌ها مى‏‌باشد. ابن‌عاشور با تشريح بيشتر مفهوم و زواياى هر يك از اين آزادى‌‏ها به تبيين رابطه و نسبت آن‏ها با جامعه دينى می‌پردازد.  


وى در مورد آزادى در عرصه رفتار كه آن را اصلى اصيل در انسان می‌داند؛ می‌گوید: محدود كردن اين نوع آزادى براى غير معصوم بسيار سخت، حرج‏‌آور و نيازمند دقت است. و لذا بر واليان واجب است احتياط كنند و فراتر از آن چه كه به دفع فساد و جلب مصلحت می‌‏انجامد به محدودكردن آزادی‌ها دست نيازند چرا كه اين ظلم است.
ابن‌‏عاشور در اعتقاد به آزادی‌‏هاى بشرى تا بدانجا رفته است که معتقد است آيه (لااکراه فى الدين) ناسخ آيات قتال است چرا که اسلام دينى است که بايد با آزادى و اختيار انتخاب شود. اهميت اين نکته در آنست که در تئورى سياسى بسيارى از هم‏کيشان ابن‌‏عاشور اطاعت اصل است و معارضه با حاکميت مردود و در حکم خروج بر خليفه اسلام است.  
 
ابن‌‏عاشور در اعتقاد به آزادی‌‏هاى بشرى تا بدانجا رفته است كه معتقد است آيه (لااكراه فى الدين) ناسخ آيات قتال است چرا كه اسلام دينى است كه بايد با آزادى و اختيار انتخاب شود. اهميت اين نكته در آنست كه در تئورى سياسى بسيارى از هم‏كيشان ابن‌‏عاشور اطاعت اصل است و معارضه با حاكميت مردود و در حكم خروج بر خليفه اسلام است.  


=== موقت‌دانستن حکم بردگی در اسلام ===
=== موقت‌دانستن حکم بردگی در اسلام ===
تحليل ابن‌‏عاشور از برده‌‏دارى با توجه به توضيحات فوق به سمت نفى برده‌‏دارى ـ از طريق برانداختن اسباب آن ـ به عنوان يك آموزه ثابت دينى پيش مى‌‏رود و وى را بدانجا می‌رساند كه بگويد آن‏چه در صدر اسلام اتفاق افتاده يك استراتژى مقطعى و متناسب با عرب عصر نزول بوده نه بيش از آن. چراكه اسلام تلاش خود را مصروف بر انداختن تمام عوامل بردگى نمود و تنها يك مورد آن هم به جهت آثار مثبتى كه براى جامعه اسلامى داشته باقى مانده است. آن عامل هم عامل اسارت در جنگ است كه آن را نیز نوعى تاكتيك بازدارانه ارزیابی می‌کند. و معتقد است اسلام همین مقدار را نیز با راه‌های مختلفی که برای آزادی بردگان باز کرده است جبران کرده است.  
تحليل ابن‌‏عاشور از برده‌‏دارى با توجه با مبانی فکری او، به سمت نفى برده‌‏دارى ـ از طريق برانداختن اسباب آن ـ به عنوان يک آموزه ثابت دينى پيش مى‌‏رود و وى را بدانجا می‌رساند که بگويد آن‏چه در صدر اسلام اتفاق افتاده يک استراتژى مقطعى و متناسب با عرب عصر نزول بوده نه بيش از آن. چراکه اسلام تلاش خود را مصروف بر انداختن تمام عوامل بردگى نمود و تنها عامل اسارت در جنگ، آن هم به جهت آثار مثبتى که براى جامعه اسلامى داشته باقى مانده است، که آن را نیز نوعى تاکتيک بازدارانه ارزیابی می‌کند. و معتقد است اسلام همین مقدار را نیز با راه‌های مختلفی که برای آزادی بردگان باز کرده است جبران کرده است.  


==د) نقد و بررسی آثار و آراء==
==نقد و بررسی آثار و آراء==
ابن‌عاشور به جهت جایگاهی که در حوزه های تفسیری، مقصدگرایی و نقد نگاه های سکولاریستی به رابطه دین و سیاست داشته مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته و آثار و آرائش با نگاه انتقادی مواجه شده است که به عنوان نمونه به چند مورد از این آثار انتقادی اشاره خواهد شد.
ابن‌عاشور به جهت جایگاهی که در حوزه‌های تفسیری، مقصدگرایی و نقد نگاه‌های سکولاریستی به رابطه دین و سیاست داشته مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته و آثار و آرائش با نگاه انتقادی مواجه شده است.


===۱. تفسیر و رویکرد تفسیری ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی===
===تفسیر و رویکرد تفسیری ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی===
تفسیر ابن‌عاشور با تمام ویژگی های مثبتی که دارد همانند دیگر تفاسیر آسیب هایی نیز دارد. یکی از آسیب های این تفسیر فقدان بهره گیری از تفاسیر شیعی است در حالی به شهادت پاره ای از مباحث این عاشور در این تفسیر، وی دسترسی به این تفاسیر داشته است.  
تفسیر ابن‌عاشور با تمام ویژگی های مثبتی که دارد همانند دیگر تفاسیر آسیب هایی نیز دارد. یکی از آسیب های این تفسیر فقدان بهره گیری از تفاسیر شیعی است در حالی به شهادت پاره ای از مباحث این عاشور در این تفسیر، وی دسترسی به این تفاسیر داشته است.  


نگاه غیر علمی و اخلاقی به دیگر مذاهب فکری و تفسیری سبب شده مفسر خود را از ظرفیت هایی که می توانست در فهم صائب وی تاثیرگذار باشند محروم کند گواه این نکته آن است که وی وقتی به بحث متعه(ازدواج موقت) کمی آزادانه تر نگاه می کند آن را مشروط می پذیرد و مثل برخی دیگر از هم کیشان فکری و فقهی خویش بنیاد آن را نفی و انکار نمی کند. (التحریر و التنویر، ابن‌عاشور، ج۵، ص۱۱) این رویکرد وی را بدان جا رسانده است که گاه به نسبت های ناصحیح به دیگر مذاهب سوق پیدا کند.(موقف الطاهر بن عاشورمن الامامیه الاثنی عشریه)  
نگاه غیر علمی و اخلاقی به دیگر مذاهب فکری و تفسیری سبب شده مفسر خود را از ظرفیت هایی که می توانست در فهم صائب وی تاثیرگذار باشند محروم کند گواه این نکته آن است که وی وقتی به بحث متعه(ازدواج موقت) کمی آزادانه تر نگاه می کند آن را مشروط می پذیرد و مثل برخی دیگر از هم کیشان فکری و فقهی خویش بنیاد آن را نفی و انکار نمی کند. (التحریر و التنویر، ابن‌عاشور، ج۵، ص۱۱) این رویکرد وی را بدان جا رسانده است که گاه به نسبت های ناصحیح به دیگر مذاهب سوق پیدا کند.(موقف الطاهر بن عاشورمن الامامیه الاثنی عشریه)  


وجود پاره ای آراء تناقض نما( پارادوکسیکال) در تفسیر ابن‌عاشور یکی دیگر از اشکالات این تفسیر است. همان گونه که در ذیل آبه ۳۴ سوره نساء اشاره شد ابن‌عاشور با نتگاه اصلاحی خویش رای جدیدی را در ذیل این آیه ابراز می کند که این رای وی با پاره ای آراء وی ناهم خوان و راه كار ارائه شده توسط ابن‏عاشور با پاره‏اى از آراء وى در نظريه سياسى‏اش چندان همسو نيست.  
وجود پاره ای آراء تناقض نما( پارادوکسیکال) در تفسیر ابن‌عاشور یکی دیگر از اشکالات این تفسیر است. همان گونه که در ذیل آبه ۳۴ سوره نساء اشاره شد ابن‌عاشور با نگاه اصلاحی خویش رای جدیدی را در ذیل این آیه ابراز می کند که این رای وی با پاره‌ای آراء وی ناهمخوان و راه کار ارائه شده توسط ابن‏‌عاشور با پاره‌‏اى از آراء وى در نظريه سياسى‌‏اش چندان همسو نيست.  
 
کسى که قلمرو نفوذ حکومت را حداقلى می‌‏داند و اطاعت از حاکم و ولى را تنها در دايره امور تشريعى جايز می‌‏داند، چگونه می‌تواند چنين راهکارى ارائه بدهد؟ روشن است اين چنين راهکارى مسلتزم حداکثرى ديدن قلمرو نفوذ حکومت است. 


كسى كه قلمرو نفوذ حكومت را حداقلى مى‏داند و اطاعت از حاكم و ولى را تنها در دايره امور تشريعى جايز مى‏داند چگونه می‌تواند چنين راهكارى ارائه مى‏دهد؟ روشن است اين چنين راهكارى مسلتزم حداكثرى ديدن قلمرو نفوذ حكومت است. از ضرورت نیاز دین به دولت که بگذریم ابن‌عاشور در تبيين رأى خويش در شکل حكومت دينى این چنین می‌گوید: شكى نيست كه حكومت اسلامى حكومتى دموكراتيك مبتنى بر قواعد دينىِ برگرفته شده از اصول قرآنى و سنّت نبوى و آراء فقيهان مسلمان است. ابن‏عاشور حاكميت دينى را موروثى و شخصى نمى‏داند بلكه آن را برآمده از رأى جمهور مى‏داند و می‌گوید: تنها راه انتخاب حاكم آراء عمومى و جمهور است.  
از ضرورت نیاز دین به دولت که بگذریم ابن‌عاشور در تبيين رأى خويش در شکل حکومت دينى این چنین می‌گوید: شکى نيست که حکومت اسلامى حکومتى دموکراتيک مبتنى بر قواعد دينىِ برگرفته شده از اصول قرآنى و سنّت نبوى و آراء فقيهان مسلمان است. ابن‏‌عاشور حاکميت دينى را موروثى و شخصى نمى‏‌داند بلکه آن را برآمده از رأى جمهور مى‏‌داند و می‌گوید: تنها راه انتخاب حاکم آراء عمومى و جمهور است.  


ابن‏عاشور در مقام كاربردى كردن اين نظريه به كيفيت انتخاب حاكم اسلامى اشاره می‌کند و آن را در نهايت به عهده مردم گذاشته و می‌گوید: از آن‏جاكه خداوند ما را به اطاعت «اولى الامر» فرا خوانده مى‏فهميم كه اينان در نگاه شريعت افراد خاصى هستند. ايشان رهبران امت و امانت‏داران ايشانند. ثبوت اين صفت براى ايشان نيز بايد مستند به شرع باشد، چه اين‏كه امور اسلامى از دايره شريعت بيرون نيستند. راه اثبات شرعى صفت «اولى الامر» نيز يا به وسيله خليفه است و يا جماعت مسلمانان (اهل حل و عقد).  
ابن‏‌عاشور در مقام کاربردى کردن اين نظريه به کيفيت انتخاب حاکم اسلامى اشاره می‌کند و آن را در نهايت به عهده مردم گذاشته و می‌گوید: از آن‏جا که خداوند ما را به اطاعت «اولى الامر» فرا خوانده مى‏‌فهميم که اينان در نگاه شريعت افراد خاصى هستند. ايشان رهبران امت و امانت‏داران ايشانند. ثبوت اين صفت براى ايشان نيز بايد مستند به شرع باشد، چه اين‏که امور اسلامى از دايره شريعت بيرون نيستند. راه اثبات شرعى صفت «اولى الامر» نيز يا به وسيله خليفه است و يا جماعت مسلمانان (اهل حل و عقد).<ref>ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۶.</ref>


وى با صراحت می‌گوید امر به اطاعت خدا و رسول امر به اطاعت از شريعت است و نه بيشتر چرا كه «لاطاعة لمخلوق فى معصية الخالق». وى حتى در مورد پيامبر اسلام نيز معتقد است اوامر آن حضرت در دايره امور شرعى مطاع است و در امور اجتماعى عدم اطاعت تمرد نيست و عصيانى به دنبال ندارد.  
وى با صراحت می‌گوید امر به اطاعت خدا و رسول امر به اطاعت از شريعت است و نه بيشتر چرا که «لاطاعة لمخلوق فى معصية الخالق». وى حتى در مورد پيامبر اسلام نيز معتقد است اوامر آن حضرت در دايره امور شرعى مطاع است و در امور اجتماعى عدم اطاعت تمرد نيست و عصيانى به دنبال ندارد.  


===۲. رویکرد مقاصدی ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی===
===۲. رویکرد مقاصدی ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی===
خط ۷۷: خط ۷۷:
نگاه مقاصدی ابن‌عاشور مبتنی بر مقاصد شکل گرفته در دستگاه سنت تاریخی مسلمانان است همان گونه که دیگر عالمان مقاصد محور نیز چنین کرده اند. غافل از این که پرسش اصلی این است آیا مقاصد تاریخمند نیستند؟ و آیا نمی توان در گذر زمان مقاصد را تحلیلی نوپیدا کرد؟ برای روشن شدن بحث به نگاه مقاصدی این عاشور ذیل بحث تعدد زوجات و فلسفه تشریع آن می توان پرداخت.
نگاه مقاصدی ابن‌عاشور مبتنی بر مقاصد شکل گرفته در دستگاه سنت تاریخی مسلمانان است همان گونه که دیگر عالمان مقاصد محور نیز چنین کرده اند. غافل از این که پرسش اصلی این است آیا مقاصد تاریخمند نیستند؟ و آیا نمی توان در گذر زمان مقاصد را تحلیلی نوپیدا کرد؟ برای روشن شدن بحث به نگاه مقاصدی این عاشور ذیل بحث تعدد زوجات و فلسفه تشریع آن می توان پرداخت.
===ابن‏عاشور و فلسفه تعدد زوجات===
===ابن‏عاشور و فلسفه تعدد زوجات===
وى در بحثى مفصل ضمن اشاره به تمامى آن‏چه كه پیشینیان از مفسران و فقیهان ذكر کرده اند پاره‏اى ديگر از حكمت‏ها و فلسفه‏‌ها را نيز بر آن‏ها مى‏افزايد. يكى از تحليل‏هاى جديدى كه وى در ذيل اين بحث آورده اين است كه ابن‏عاشور با توحه به نگاه مقصد گرايانه خود به شريعت به اصل توسّع شريعت اسلام و عدم سخت‏گيرى بر مردم استناد می‌کند و مى‏نويسد: يكى از فلسفه‏هاى اين تعدد زوجات را بايد در اين نكته ديد كه اسلام از آن‏جا كه زنا را حرام كرد و بسيار هم سخت‏گيرى كرده است در تحريم آن چه كه منجر به فساد در اخلاق و أنساب و نظام خانواده مى‏شود مناسب بوده كه از ديگر سو سعه قائل شود بر مردم در تعدد زوجات براى كسانى كه از جهت جبلّى به تعدد نياز دارند.<ref>ابن‏‌عاشور، التحرير و التنوير، ج۴، ص۲۲۶. </ref>  
وى در بحثى مفصل ضمن اشاره به تمامى آن‏چه که پیشینیان از مفسران و فقیهان ذکر کرده اند پاره‏اى ديگر از حکمت‏ها و فلسفه‏‌ها را نيز بر آن‏ها مى‏افزايد. يکى از تحليل‏هاى جديدى که وى در ذيل اين بحث آورده اين است که ابن‏عاشور با توحه به نگاه مقصد گرايانه خود به شريعت به اصل توسّع شريعت اسلام و عدم سخت‏گيرى بر مردم استناد می‌کند و مى‏نويسد: يکى از فلسفه‏هاى اين تعدد زوجات را بايد در اين نکته ديد که اسلام از آن‏جا که زنا را حرام کرد و بسيار هم سخت‏گيرى کرده است در تحريم آن چه که منجر به فساد در اخلاق و أنساب و نظام خانواده مى‏شود مناسب بوده که از ديگر سو سعه قائل شود بر مردم در تعدد زوجات براى کسانى که از جهت جبلّى به تعدد نياز دارند.<ref>ابن‏‌عاشور، التحرير و التنوير، ج۴، ص۲۲۶. </ref>  


اشکال روشنی که به این تحلیل بر می گردد فقدان توجه ابن‌عاشور به زنان به عنوان سوی دیگر این حکم و تکلیف است. به راستی در مقاصد شریعت قرار بوده مقاصد مردان دیده شود که به زنا نیفتند یا مقاصد باید فراجنسیتی یا به عبارتی دیگر عمومی دیده شوند. به عبارت دیگر این آیه مقاصدی اگر دارد هم در آن جبلّت مردان لحاظ شده و هم جبلّت زنان لذا پرداختن به یک سوی این بحث می تواند چالش هایی را به دنبال داشته باشد.  
اشکال روشنی که به این تحلیل بر می گردد فقدان توجه ابن‌عاشور به زنان به عنوان سوی دیگر این حکم و تکلیف است. به راستی در مقاصد شریعت قرار بوده مقاصد مردان دیده شود که به زنا نیفتند یا مقاصد باید فراجنسیتی یا به عبارتی دیگر عمومی دیده شوند. به عبارت دیگر این آیه مقاصدی اگر دارد هم در آن جبلّت مردان لحاظ شده و هم جبلّت زنان لذا پرداختن به یک سوی این بحث می تواند چالش هایی را به دنبال داشته باشد.  
خط ۸۴: خط ۸۴:
[[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]
[[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]
==منابع==
==منابع==
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام، الجزائر، المؤسسة الوطنيه للكتاب، چاپ دوم، بى‌تا.
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام، الجزائر، المؤسسة الوطنيه للکتاب، چاپ دوم، بى‌تا.
* ابن‌‏عاشور، محمدطاهر، التحرير و التنوير، موسسه التاریخ، بیروت، ۱۴۲۰ق.
* ابن‌‏عاشور، محمدطاهر، التحرير و التنوير، موسسه التاریخ، بیروت، ۱۴۲۰ق.
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، مقاصد الشريعة الاسلامية،(با مقدمه محمدطاهر الميساوى) اردن، دارالنفائس، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، مقاصد الشريعة الاسلامية،(با مقدمه محمدطاهر الميساوى) اردن، دارالنفائس، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، نقدٌ علمى لكتاب الاسلام و اصول الحكم، قاهره، المطبعة السلفيه، ۱۳۴۴ق.
* ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، نقدٌ علمى لکتاب الاسلام و اصول الحکم، قاهره، المطبعة السلفيه، ۱۳۴۴ق.
* ابن عاشور، محمدفاضل، الحرکة الادبیة و الفکریة فی التونس، جامعة الدول العربیه،  ۱۹۵۵م.
* ابن عاشور، محمدفاضل، الحرکة الادبیة و الفکریة فی التونس، جامعة الدول العربیه،  ۱۹۵۵م.
* الحسنی، اسماعیل، نظریه المقاصد عندالامام محمد طاهر بن عاشور ،المعهد العالمی للفکر الاسلامی،فیرجینیا،  ۱۴۱۶ق.
* الحسنی، اسماعیل، نظریه المقاصد عندالامام محمد طاهر بن عاشور ،المعهد العالمی للفکر الاسلامی،فیرجینیا،  ۱۴۱۶ق.

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰

نویسنده: علی شفیعی

  • چکیده

محمدطاهر بن عاشور (۱۲۹۶-۱۳۹۳ق) عالم اشعری مسلک و مالکی مذهب اهل تونس

شخصیت شناسی ابن‌عاشور

محمدطاهربن عاشور شيخ الاسلام مذهب مالکى در تونس و هم چنين شيخ جامع زيتونه در سال (۱۲۹۶ق/ ۱۸۷۹م) و در «مرسى» از نواحى شمالى تونس متولد شد. در شش سالگى شروع به تحصيل کرد؛ قرآن را حفظ کرد و با زبان فرانسوى نيز آشنا شد. وى در سال ۱۳۱۰ قمرى در حالى که کمتراز ۱۵ سال داشت وارد دانشگاه زيتونه شد و پس از هفت سال گواهى فارغ التحصيلى گرفت.

ابن‌عاشور پژوهشگرى ادیب، مفسر، اصولی و نظریه‌پرداز در حوزه مقاصد الشریعه و نظام اجتماعی - سیاسی دین به شمار می‌رود.[۱] و از چهار تن از استادانش اجازه اجتهاد داشت. او با تأثير پذيرى از انقلاب فکرى کسانى چون جمال‏‌الدين اسدآبادى و محمد عبده از سرآمدان تحول‌آفرينى در جامعه پيرامونى خويش شد. مشهور است در ملاقاتى که بين وى و محمد عبده در سال ۱۳۲۱ق در تونس اتفاق افتاد محمد عبده از وى به عنوان «سفير الدعوة» ياد می‌‏کند.

ابن‌‏عاشور در روز شنبه ۱۳ رجب ۱۳۹۴ در «مرسى» و در حالى که بيش از ۸۵ سال داشت دار فانى را وداع گفت.

آثار ابن‌عاشور

ابن‏‌عاشور انديشمندى داراى تأليفات بسيار است؛ اين تأليفات اگر چه در يک حوزه خاصى نمی‌گنجند اما وجه تمايز مشترکشان در نو بودن اغلب آنهاست. وى قريب به ۳۸ اثر منتشر شده و آثار منتشر نشده فراوانى دارد.[۲] برخی از آثار او که نشان‌گر اندیشه‌های او درباره مشکلات معاصر مسلمانان است عبارتند از:

  1. تفسير التحرير و التنوير: اين موسوعه علمى - قرآنى که می‌توان آن را يکى از ماندگارترين آثار وى دانست.
  2. مقاصد الشريعة الاسلامية: اولین دغدغه های نگاه مقاصدی ابن‌عاشور با کتاب «الیس الصبح بقریب» شروع می‌شود. وی در اين کتاب ضمن تبيين جايگاه دانش مقاصد شريعت در فقه، پیشنهاد جايگزينى اين دانش را به جاى دانش اصول فقه مطرح می‌کند.بعدها ابن‌عاشور به صورت مفصل به طرح مقاصد الشریعه در کتاب «مقاصد الشریعه الاسلامیه» می‌پردازد.
  3. اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام: ابن‌عاشور در اين کتاب تلاش کرده است تا نظريه اسلام را در مورد نظام اجتماعى به تصوير بکشد. وى در اين اثر به عوامل پيشرفت و عوامل رکود جامعه نخستين اسلامى پرداخته و ضمن تأکيد بر هم‏سوئى مبانى نظام اجتماعى با فطرت بشرى، عتدال، ميانه‌روى، بلندنظرى، حق‌مدارى، و اعتبارى‌بودن را از ویژگی‌های آن شمرده است.
  4. نقدٌ علمى لکتاب الاسلام و اصول الحکم: اين کتاب را در نقد انديشه‌‏هاى سکولارهای مسلمان نوشته است. در اين اثر ابن‌عاشور با تأکيد بر عدم جدايى دين از سياست به تفکر مبتنى بر اين جدايى که از ناحيه کسانى مثل على عبدالرازق مطرح شده بود خرده گرفته و آن را مورد نقد قرار داده است.

ابن‌عاشور و تفسیر

تفسیر ابن‌عاشور یکی از تفاسیر مهم دوران معاصر است که برخی در اشاره به روش شناسی آن معتقدند این تفسیر بر وزان و میزان تفاسیر قرآن به قرآن تنظیم شده است.[۳] این تفسیر علاوه رویکرد قرآن به قرآن به عنوان یک ضلع از اضلاع روش‌شناسانه، بر توجه به احادیث، شعر، لغت، اعراب، بلاغت و...که برخی از آن به «درایه» تعبیر کرده‌اند[۴] استوار است. تفسیر التحریر و التنویر، تفسیری بر سیاق و مشی اصلاح‌گرایانه است و لذا بی توجه به پرسش‌ها و چالش‌های عصری‌اش نبوده است که به عنوان نمونه می‌توان از رای ابن‌عاشور در ذیل آیه ۳۴ سوره نساء یاد کرد.

درباره زدن زنان

فقيهان با استناد به آيه ۳۴ سوره نساء و پاره‏‌اى روايات به تجويز «ضرب» زن توسط همسرش فتوى داده و حتى پاره‌‏اى از ايشان آن را از مسلمات فقه دانسته‌‏اند. به گفته يکى از پژوهشگران انديشه‏‌هاى مقاصدى ابن‏‌عاشور او تأکيد مى‏‌ورزد نمی‌توان براى جواز کتک‌زدن همسر ‏بر «ضربى» که منشأ آن نافرمانى و ناخوشايندى بود و عرف عرب آن را تأييد مى‌‏کرد استدلال کرد. زيرا اين قانون بر پايه عرف جامعه عربى آن زمان صورت گرفته است، چنان که تفاوت مردمان نيز در آن منظور شده است.

ابن‏‌عاشور در تفسيرش و در مقام يک فقيه براى جلوگيرى از سوء استفاده مردان از اين حکم با تأکيد بر اين‏که «قَلَّ من يعاقب على قدر الذنب» به اهرم حکومتى در اين مورد اشاره کرده و مى‏‌گويد: حکومت وقتى متوجه شد که مردان از اين گونه احکام سوء استفاده مى‏‌کنند، می‌تواند اعلام کند انجام اين احکام را خود به عهده دارد و هر کس خودسرانه دست به انجام آن‏ها بزند مجازات خواهد شد.

ابن‌عاشور و مقاصدالشریعه

از اولین چاپ کتاب «مقاصد الشریعة الاسلامیة» ابن‌عاشور بیش از ۸۰ سال می گذرد ولی این کتاب و آراء نویسنده آن کماکان مرجع رجوع و منبع مهمی در مورد مقاصد شریعت است و از طرف صاحب‌نظران مورد نقد و تحلیل قرار گرفته که از جمله آن ها می توان به: «نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور» و «الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعه الاسلامیه» اشاره کرد. ابن‌عاشور که احمد الریسونی از وی با عنوان «معلم ثانی» در مقاصد یاد کرده است،[۵] دغدغه مقاصد الشریعه را با کتاب «الیس الصبح بقریب» مطرح کرد.[۶]

نظریه مقاصد همان گونه که اسماعیل الحسنی می نویسد در نگاه ابن‌عاشور: در اندیشه تحقق صلاح فردی، اجتماعی و عمرانی تبلور می‌یابد و راه آن اصلاح جهان است از طریق صالح‌شدن انسان که بر جهان سلطه دارد. این مقصد بر سایر مقاصد حاکمیت دارد.[۷] نظریه مقاصد ابن‌عاشور را برخی پایانی بر علم اصول دانسته اند چرا که معتقدند: نظریه مقاصد گُذار از نگاه تجزئه‌ای در فهم احکام و فردی دیدن آن‌ها به نگاه اجتماعی و عمومی است.[۸]

از جمله نوآوری های ابن‌عاشور به بیان احمد ریسونی این است که وی ساحت جدیدی را برای نگاه مقاصد باز کرد که در میانه مقاصد کلی و جزئی قرار می‌گیرند.[۹] ریسونی در یکی دیگر از آثارش می نویسد: مقاصد شریعت سه گونه‌اند؛ مقاصد کلی، مقاصد جزئی و مقاصد خاص.[۱۰] ریسونی در تعریف مقاصد خاص آورده است: مقاصدی که فوق مقاصد جزئی‌ و پایین‌تر از مقاصد کلی‌اند و ناظر به یک تشریع معین‌اند.[۱۱] ابن‌عاشور معتقد است به دست آوردن مقاصد از سه راه ممکن است: استقراء، ادله روشن قرآنی و سنت متواتر.[۱۲]

اسماعیل الحسنی که تلاش کرده نگاهی انتقادی به نظریه ابن‌عاشور داشته باشد، معتقد است راه‌هایی که ابن‌عاشور – در اثبات مقاصد الشریعه- بر آن‌ها اعتماد کرده جز به مقاصد کلی نمی‌رسد، زیرا یا به استقراء بر می گردد، ... و یا به ادله قرآنی که بر مقصد کلی دلالت می‌‌کند.[۱۳] وی معتقد است: راه های اثبات مقاصد نزد ابن‌عاشور به آنچه در بخش کوچکی از کتاب مقاصد عرضه داشته محصور نیست بلکه تأمل در روش‌شناسی بحثی که ارائه داده پژوهشگر را به کشف راه‌های دیگری در اثبات مقاصد می‌رساند.[۱۴]

مقصدگرایی و قربانى در حج

ابن‏‌عاشور در زمره فقيهانى است که با تمسک به دانش مقاصد و بهره‏‌گيرى از آيات الهى سال‏‌ها قبل فتوا به استفاده بهينه از قربانى در حجّ را داده و در ذيل آيه ۳۷ سوره حج «لَن يَنالَ لُحُومُها وَ لادِماؤُها» ضمن تأکيد بر لزوم رعايت مقاصد شارع از تشريع اين حکم که عبارت از برطرف کردن نياز نيازمند از اين طريق و در عين لزوم حفظ اموال؛ به عدم رضايت شارع مبنى بر تعطيلى اين حکم اشاره کرده و می‌گويد: به نظر من هر دو حالت خريد و فروش قربانی و يا منجمد‌کردن مازاد بر نياز مردم در ايام حجّ تا اينکه نيازمندان در طول سال بتوانند از آن بهره ببرند، با مقاصد شرع موافق‌‏تر است، چرا که سبب جلوگيرى از تضييع گوشت‌های مازاد و محفوظ ماندن اموال مردم می‌شود.[۱۵]

ابن‌عاشور و بنیادهای نظام اجتماعی دین

ابن‌عاشور ساحت اجتماع و سیاست را یکی از دغدغه‌های دین می‌داند و بر خلاف کسانی مثل علی عبدالرازق، سکولاریسم را به رسمیت نمی‌شناسد. او بنیادهای نظام اجتماعی دین را ذیل دو فن قرار می‌دهد: فن اول بنیادش بر مکارم اخلاق، عدالت، انصاف، اتحاد و نوع‌دوستی است و فن دوم آن بر مساوات، آزادی، حق، عدل و تسامح و...استوار است.[۱۶]

ابن‌‏عاشور در کتاب «اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام»، با توجه به نگاه اجتماعی که به دین اسلام و به تبع آن حاکمیت دینی دارد درباره حاکمان و شرائط و شيوه‏‌هاى انتخاب آن‏ها به تفصیل سخن گفته است. وی در تفسیر نیز این نگاه را مورد توجه قرار داده و در مواردى متعدد بحث کرده است. از جمله وى در تفسير آيه ۵۹ سوره نساء اولی الامر کسانى هستند که مردم امر حکومت و تدبير امور خود را به آن‏ها واگذار کرده‌‏اند.[۱۷] از اين عبارت ابن‌‏عاشور می‌توان فهميد که وى شيوه انتخاب را چيزى در راستاى دموکراسی‌‏هاى جديد می‌‏داند، اما آن گاه که در مقام تبيين شرائط حاکمان است می‌گوید: اولی ‏الامر در نظر شريعت، طایفه معينى هستند که رهبران دينى امت مسلمان هستند. و صفات آنان را باید در شریعت پیدا کرد چرا که امور اسلام بیرون از دایره شریعت نیستند،[۱۸] دیگر نمی‌توان وی را همراه با اندیشه های جدید در راستای حکومت دانست.

حکومت دينى و آزادی‌هاى بشرى

ضلع ديگر انديشه سياسى ابن‌‏عاشور را عنايت وى به قلمرو حاکميت حکومت‏‌هاى دينى و محدودبودن آن‌‏ها به رعايت آزادی‌هاى بشرى بايد دانست. وى معتقد است عمده وظائف حکومت دينى، رعايت مساوات، حرّيت، حفظ حقوق انسان‏ها، عدل، نظم مالى، و دفاع از کشور و ... است.

ابن‏‌عاشور در کتاب اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام، آزادى را به آزادى در اعتقاد، آزادى در تفکر، آزادى در گفتار و آزادى در رفتار تقسيم می‌‏کند. وى در مقام داورى بين انواع آزادى‌ها و ارزش‌گذارى بين آن‏ها آزادى اعتقادى را گسترده‏‌ترين نوع آزادى‌ها ارزیابی می‌کند چرا که قلمرو آن گسترده و تنها معيار آن هم ادله و براهين عقلى هستند.

آزادی اندیشه و عمل

ابن‌عاشور معتقد است از آن جا که عقل و تفکر جوهر اصلى انسان است، آزادى انديشه و بيان از حقوق مسلم همه انسان‏‌ها به شمار می‌رود و از مهم‌‏ترين حقوق انسانى است و تجاوز به اين حق، و سلب آن ستمى بزرگ به انسان‏‌ها است‌. ابن‌عاشور با تشريح بيشتر مفهوم و زواياى هر يک از اين آزادى‌‏ها به تبيين رابطه و نسبت آن‏ها با جامعه دينى می‌پردازد.

وى در مورد آزادى در عرصه رفتار که آن را اصلى اصيل در انسان می‌داند؛ می‌گوید: محدود کردن اين نوع آزادى براى غير معصوم بسيار سخت، حرج‏‌آور و نيازمند دقت است. و لذا بر واليان واجب است احتياط کنند و فراتر از آن چه که به دفع فساد و جلب مصلحت می‌‏انجامد به محدودکردن آزادی‌ها دست نيازند چرا که اين ظلم است.

ابن‌‏عاشور در اعتقاد به آزادی‌‏هاى بشرى تا بدانجا رفته است که معتقد است آيه (لااکراه فى الدين) ناسخ آيات قتال است چرا که اسلام دينى است که بايد با آزادى و اختيار انتخاب شود. اهميت اين نکته در آنست که در تئورى سياسى بسيارى از هم‏کيشان ابن‌‏عاشور اطاعت اصل است و معارضه با حاکميت مردود و در حکم خروج بر خليفه اسلام است.

موقت‌دانستن حکم بردگی در اسلام

تحليل ابن‌‏عاشور از برده‌‏دارى با توجه با مبانی فکری او، به سمت نفى برده‌‏دارى ـ از طريق برانداختن اسباب آن ـ به عنوان يک آموزه ثابت دينى پيش مى‌‏رود و وى را بدانجا می‌رساند که بگويد آن‏چه در صدر اسلام اتفاق افتاده يک استراتژى مقطعى و متناسب با عرب عصر نزول بوده نه بيش از آن. چراکه اسلام تلاش خود را مصروف بر انداختن تمام عوامل بردگى نمود و تنها عامل اسارت در جنگ، آن هم به جهت آثار مثبتى که براى جامعه اسلامى داشته باقى مانده است، که آن را نیز نوعى تاکتيک بازدارانه ارزیابی می‌کند. و معتقد است اسلام همین مقدار را نیز با راه‌های مختلفی که برای آزادی بردگان باز کرده است جبران کرده است.

نقد و بررسی آثار و آراء

ابن‌عاشور به جهت جایگاهی که در حوزه‌های تفسیری، مقصدگرایی و نقد نگاه‌های سکولاریستی به رابطه دین و سیاست داشته مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته و آثار و آرائش با نگاه انتقادی مواجه شده است.

تفسیر و رویکرد تفسیری ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی

تفسیر ابن‌عاشور با تمام ویژگی های مثبتی که دارد همانند دیگر تفاسیر آسیب هایی نیز دارد. یکی از آسیب های این تفسیر فقدان بهره گیری از تفاسیر شیعی است در حالی به شهادت پاره ای از مباحث این عاشور در این تفسیر، وی دسترسی به این تفاسیر داشته است.

نگاه غیر علمی و اخلاقی به دیگر مذاهب فکری و تفسیری سبب شده مفسر خود را از ظرفیت هایی که می توانست در فهم صائب وی تاثیرگذار باشند محروم کند گواه این نکته آن است که وی وقتی به بحث متعه(ازدواج موقت) کمی آزادانه تر نگاه می کند آن را مشروط می پذیرد و مثل برخی دیگر از هم کیشان فکری و فقهی خویش بنیاد آن را نفی و انکار نمی کند. (التحریر و التنویر، ابن‌عاشور، ج۵، ص۱۱) این رویکرد وی را بدان جا رسانده است که گاه به نسبت های ناصحیح به دیگر مذاهب سوق پیدا کند.(موقف الطاهر بن عاشورمن الامامیه الاثنی عشریه)

وجود پاره ای آراء تناقض نما( پارادوکسیکال) در تفسیر ابن‌عاشور یکی دیگر از اشکالات این تفسیر است. همان گونه که در ذیل آبه ۳۴ سوره نساء اشاره شد ابن‌عاشور با نگاه اصلاحی خویش رای جدیدی را در ذیل این آیه ابراز می کند که این رای وی با پاره‌ای آراء وی ناهمخوان و راه کار ارائه شده توسط ابن‏‌عاشور با پاره‌‏اى از آراء وى در نظريه سياسى‌‏اش چندان همسو نيست.

کسى که قلمرو نفوذ حکومت را حداقلى می‌‏داند و اطاعت از حاکم و ولى را تنها در دايره امور تشريعى جايز می‌‏داند، چگونه می‌تواند چنين راهکارى ارائه بدهد؟ روشن است اين چنين راهکارى مسلتزم حداکثرى ديدن قلمرو نفوذ حکومت است.

از ضرورت نیاز دین به دولت که بگذریم ابن‌عاشور در تبيين رأى خويش در شکل حکومت دينى این چنین می‌گوید: شکى نيست که حکومت اسلامى حکومتى دموکراتيک مبتنى بر قواعد دينىِ برگرفته شده از اصول قرآنى و سنّت نبوى و آراء فقيهان مسلمان است. ابن‏‌عاشور حاکميت دينى را موروثى و شخصى نمى‏‌داند بلکه آن را برآمده از رأى جمهور مى‏‌داند و می‌گوید: تنها راه انتخاب حاکم آراء عمومى و جمهور است.

ابن‏‌عاشور در مقام کاربردى کردن اين نظريه به کيفيت انتخاب حاکم اسلامى اشاره می‌کند و آن را در نهايت به عهده مردم گذاشته و می‌گوید: از آن‏جا که خداوند ما را به اطاعت «اولى الامر» فرا خوانده مى‏‌فهميم که اينان در نگاه شريعت افراد خاصى هستند. ايشان رهبران امت و امانت‏داران ايشانند. ثبوت اين صفت براى ايشان نيز بايد مستند به شرع باشد، چه اين‏که امور اسلامى از دايره شريعت بيرون نيستند. راه اثبات شرعى صفت «اولى الامر» نيز يا به وسيله خليفه است و يا جماعت مسلمانان (اهل حل و عقد).[۱۹]

وى با صراحت می‌گوید امر به اطاعت خدا و رسول امر به اطاعت از شريعت است و نه بيشتر چرا که «لاطاعة لمخلوق فى معصية الخالق». وى حتى در مورد پيامبر اسلام نيز معتقد است اوامر آن حضرت در دايره امور شرعى مطاع است و در امور اجتماعى عدم اطاعت تمرد نيست و عصيانى به دنبال ندارد.

۲. رویکرد مقاصدی ابن‌عاشور در نگاهی انتقادی

همان گونه که اشاره شد ابن‌عاشور در نگاه به مقاصد الشریعه زاویه ای جدید را گزینش کرده است که البته مورد نقد برخی صاحب نظران قرار گرفته است. نگاه مقاصدی ابن‌عاشور مبتنی بر مقاصد شکل گرفته در دستگاه سنت تاریخی مسلمانان است همان گونه که دیگر عالمان مقاصد محور نیز چنین کرده اند. غافل از این که پرسش اصلی این است آیا مقاصد تاریخمند نیستند؟ و آیا نمی توان در گذر زمان مقاصد را تحلیلی نوپیدا کرد؟ برای روشن شدن بحث به نگاه مقاصدی این عاشور ذیل بحث تعدد زوجات و فلسفه تشریع آن می توان پرداخت.

ابن‏عاشور و فلسفه تعدد زوجات

وى در بحثى مفصل ضمن اشاره به تمامى آن‏چه که پیشینیان از مفسران و فقیهان ذکر کرده اند پاره‏اى ديگر از حکمت‏ها و فلسفه‏‌ها را نيز بر آن‏ها مى‏افزايد. يکى از تحليل‏هاى جديدى که وى در ذيل اين بحث آورده اين است که ابن‏عاشور با توحه به نگاه مقصد گرايانه خود به شريعت به اصل توسّع شريعت اسلام و عدم سخت‏گيرى بر مردم استناد می‌کند و مى‏نويسد: يکى از فلسفه‏هاى اين تعدد زوجات را بايد در اين نکته ديد که اسلام از آن‏جا که زنا را حرام کرد و بسيار هم سخت‏گيرى کرده است در تحريم آن چه که منجر به فساد در اخلاق و أنساب و نظام خانواده مى‏شود مناسب بوده که از ديگر سو سعه قائل شود بر مردم در تعدد زوجات براى کسانى که از جهت جبلّى به تعدد نياز دارند.[۲۰]

اشکال روشنی که به این تحلیل بر می گردد فقدان توجه ابن‌عاشور به زنان به عنوان سوی دیگر این حکم و تکلیف است. به راستی در مقاصد شریعت قرار بوده مقاصد مردان دیده شود که به زنا نیفتند یا مقاصد باید فراجنسیتی یا به عبارتی دیگر عمومی دیده شوند. به عبارت دیگر این آیه مقاصدی اگر دارد هم در آن جبلّت مردان لحاظ شده و هم جبلّت زنان لذا پرداختن به یک سوی این بحث می تواند چالش هایی را به دنبال داشته باشد.

پانویس‌

  1. المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه مقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۸۰.
  2. الغالی، محمد الطاهر بن عاشور: حیاته و آثاره؛ الحسنی، مقاصد شریعت از نگاه ابن‌عاشور، ص۱۴۲-۱۵۰.
  3. صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۵۴.
  4. صقر، منهج الطاهر بن عاشور فی التفسیر، ص۱۳۹.
  5. المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعة الاسلامیة، ص۷۰.
  6. الریسونی، محاضرات فی المقاصد الشریعه، ص۹۶.
  7. الحسنی، نظریه المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۲۳۱.
  8. المیساوی، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعه الاسلامیه، ص۴۶.
  9. الریسونی، الذریعه الی مقاصد الشریعه، ص۶۹.
  10. الریسونی، الفکر المقاصدی، قواعده و فوائده، ص۱۵.
  11. الریسونی، محاضرات فی مقاصد التشریع، ص۹۷.
  12. الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۲۳۱.
  13. الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.
  14. الحسنی، نظریة المقاصد عند الامام محمد الطاهر بن عاشور، ص۴۳۰.
  15. ( ابن‌‏عاشور، التحرير و التنوير، ج ۱۶-۱۷، ص۲۶۸.
  16. ابن‌عاشور، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام، ص۱۲۲.
  17. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۵.
  18. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۶.
  19. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ج۴، ص۱۶۶.
  20. ابن‏‌عاشور، التحرير و التنوير، ج۴، ص۲۲۶.

منابع

  • ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، اصول النظام الاجتماعى فى الاسلام، الجزائر، المؤسسة الوطنيه للکتاب، چاپ دوم، بى‌تا.
  • ابن‌‏عاشور، محمدطاهر، التحرير و التنوير، موسسه التاریخ، بیروت، ۱۴۲۰ق.
  • ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، مقاصد الشريعة الاسلامية،(با مقدمه محمدطاهر الميساوى) اردن، دارالنفائس، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‏‌عاشور، محمدطاهر، نقدٌ علمى لکتاب الاسلام و اصول الحکم، قاهره، المطبعة السلفيه، ۱۳۴۴ق.
  • ابن عاشور، محمدفاضل، الحرکة الادبیة و الفکریة فی التونس، جامعة الدول العربیه، ۱۹۵۵م.
  • الحسنی، اسماعیل، نظریه المقاصد عندالامام محمد طاهر بن عاشور ،المعهد العالمی للفکر الاسلامی،فیرجینیا، ۱۴۱۶ق.
  • الریسونی؛ احمد الذریعه الی مقاصد الشریعه، دارالکلمه، قاهره، ۲۰۱۶م.
  • احمد الریسونی،محاضرات فی المقاصد الشریعه، دارالکلمه، قاهره، ۲۰۱۴م.
  • الزهرانی، خالد بن احمد، موقف الطاهر بن عاشورمن الامامیه الاثنی عشریه، مرکز المغرب العربی للدراسات و التدریب، ۱۴۳۱ق.
  • صقر، نبيل أحمد، منهج الامام الطاهر بن عاشور فى التفسير «التحرير و التنوير»، الدارالمصرية، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • عباس، فضل حسن، دراسات اسلامية و عربية، «الترجيح الفقهى فى التفسير الشيخ الامام ابن‏عاشور»، اردن، دار سراج للدعاية و الاعلان، ۱۴۲۳ق.
  • الغالى، بلقاسم، شيخ الجامع الاعظم محمد الطاهر ابن‏‌عاشور، حياته و آثاره، بيروت، دار ابن‏‌حزم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • مهریزی، مهدی ، مقاصد شريعت از نگاه ابن‌‏عاشور (ترجمه: نظرية المقاصد عند الامام محمدطاهر بن عاشور، اسماعيل الحسنى)،تهران، صحيفه خرد، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • المیساوی، محمد طاهر، جمهرة مقالات و رسائل ابن عاشور، دارالنفائس، اردن، ۱۴۳۶ق.
  • المیساوی، محمد الطاهر، الشیخ محمد الطاهر بن عاشور و کتابه المقاصد الشریعه الاسلامیه، عمان، دار النفائس، ۱۹۹۹م.