فقه معاصر:پیشنویس فقه رسانه در اسلام (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «'''چکیده''' '''فقه رسانه در اسلام''' کتابی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قرار دادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام. این کتاب نوشته خلیل منصوری است و در سال ۱۳۹۶ش منتشر شده است. پرسش اصلی پژوه...» ایجاد کرد |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
===چکیده=== | |||
'''فقه رسانه در اسلام''' کتابی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با | '''فقه رسانه در اسلام''' کتابی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قراردادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام. این کتاب نوشته خلیل منصوری است و در سال ۱۳۹۶ش منتشر شده است. | ||
پرسش اصلی پژوهشی کتاب فقه رسانه در اسلام این است که آیا رسانه موضوع حکم شرعی است یا نه. بر اساس این پرسش، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد و رسانه، بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است. نویسنده در پنج فصل مطالب خود در این زمینه را ارائه کرده و در فصل اول و دوم آن به مقدمات پژوهشی و کلیات و مفاهیم پرداخته است. | پرسش اصلی پژوهشی کتاب فقه رسانه در اسلام این است که آیا رسانه موضوع حکم شرعی است یا نه. بر اساس این پرسش، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد و رسانه، بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است. نویسنده در پنج فصل مطالب خود در این زمینه را ارائه کرده و در فصل اول و دوم آن به مقدمات پژوهشی و کلیات و مفاهیم پرداخته است. | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
نویسنده در فصل «بایدها و شایدهای فعالیت رسانه از منظر اسلام» به واجبات و شایدها (بهمعنای اموری که از نظر فقهی منعی برای آنها وضع نشده است) در فعالیت رسانهای از منظر فقهی پرداخته است. کاوش در این بایدها و شایدها در بافت عناوینی چون مشروعیت رسانه از منظر اسلام، کارکردهای آموزشی و تفریحی رسانه در قالب قصه و داستان و کارکردهای آموزشی و پرورشی رسانه در قالب اخبار و اطلاعات انجام گرفته است. در فصل «محرمات رسانهای از منظر فقه اسلامی» نویسنده تبلور برخی محرمات فقهی را در بستر رسانه مورد کاوش قرار داده است؛ حرمت انتشار خبر ضرری، حرمت تشهیر و بدنامی و حرمت سب و دشنام از جمله عناوین برخی بخشهای این فصل است. در فصل «جرائم رسانهای از منظر فقه اسلامی» محرمات کیفری و حقوقی فعالیتهای رسانهای در قالب جرائم رسانهای در قلمرو حقوق فردی و جرائم رسانهای در قلمرو نظم و امنیت عمومی مورد بحث قرار گرفته که برای نمونه سرقت معنوی و توهین به مقامات و مقدسات از جمله مباحث این فصل است. | نویسنده در فصل «بایدها و شایدهای فعالیت رسانه از منظر اسلام» به واجبات و شایدها (بهمعنای اموری که از نظر فقهی منعی برای آنها وضع نشده است) در فعالیت رسانهای از منظر فقهی پرداخته است. کاوش در این بایدها و شایدها در بافت عناوینی چون مشروعیت رسانه از منظر اسلام، کارکردهای آموزشی و تفریحی رسانه در قالب قصه و داستان و کارکردهای آموزشی و پرورشی رسانه در قالب اخبار و اطلاعات انجام گرفته است. در فصل «محرمات رسانهای از منظر فقه اسلامی» نویسنده تبلور برخی محرمات فقهی را در بستر رسانه مورد کاوش قرار داده است؛ حرمت انتشار خبر ضرری، حرمت تشهیر و بدنامی و حرمت سب و دشنام از جمله عناوین برخی بخشهای این فصل است. در فصل «جرائم رسانهای از منظر فقه اسلامی» محرمات کیفری و حقوقی فعالیتهای رسانهای در قالب جرائم رسانهای در قلمرو حقوق فردی و جرائم رسانهای در قلمرو نظم و امنیت عمومی مورد بحث قرار گرفته که برای نمونه سرقت معنوی و توهین به مقامات و مقدسات از جمله مباحث این فصل است. | ||
در کتاب فقه رسانه در اسلام هرچند تلاش شده که نگاهی فقهی به امری | در کتاب فقه رسانه در اسلام هرچند تلاش شده که نگاهی فقهی به امری نوپدید در زیست انسان مدرن انداخته شود، به دلیل عدم وجود درکی مناسب از مفهوم رسانه بهمثابه ابزاری مدرن کاستیهایی دیده میشود؛ کاستیهایی که رفع آنها نیازمند یافتن نگاهی نو به رسانه بهعنوان امری گریزناپذیر و حیاتی در زیست جهان جدید است. این نگاه نو موجب میشود تا پژوهشگر دریابد که نظرپردازی فقهی در رابطه رسانه به کاری بیش از آنچه در گذشته راجع به امور مستحدثه انجام میشده نیاز دارد. | ||
==معرفی اجمالی و چشمانداز پژوهشی== | ==معرفی اجمالی و چشمانداز پژوهشی== | ||
فقه رسانه در اسلام پژوهشی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قراردادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام است. این کتاب در سال ۱۳۹۶ش و بههمت مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی بهچاپ رسیده است. نویسنده کتاب خلیل منصوری (زاده ۱۳۴۳ش) محقق و مدرس حوزه علمیه قم و برخی دیگر از مراکز علمی است. '' | فقه رسانه در اسلام پژوهشی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قراردادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام است. این کتاب در سال ۱۳۹۶ش و بههمت مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی بهچاپ رسیده است. نویسنده کتاب خلیل منصوری (زاده ۱۳۴۳ش) محقق و مدرس حوزه علمیه قم و برخی دیگر از مراکز علمی است. ''نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط'' و ''عقد التأمین فی الفقه الاسلامی'' از جمله دیگر آثار فقهی اوست.<ref>بهمنی، دانشنامه قرآنپژوهان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۳۲۸-۳۳۰؛ «درباره آیت الله خلیل منصوری رامسری»، در تارنمای ساموس.</ref> | ||
مسئله اصلی پژوهش در کتاب فقه رسانه در اسلام تحقیق در فعالیتهای رسانهای و بیان احکام شرعی آن دانسته شده است؛ امری که نیازمند دقت بسیار برای بازگرداندن فروعات مسئله به اصول قلمداد شده است. محدوده مسئله پژوهش چنین ترسیم شده است: تبیین فعالیتهای رسانهای بهعنوان فعل مکلفین براساس فقه اکبر و اصغر؛ به این معنا که پژوهش در محدوده فقه باقی نمیماند و از منظر «فقه اکبر» و «فلسفه دین» هم مورد کنکاش قرار میگیرد. پرسش اصلی پژوهش چنین صورتبندی شده است: آیا رسانه موضوع حکم شرعی است؟ پرسشهای فرعی آن هم چنین آمده است: انواع فعالیتهای رسانهای چیست؟ فلسفه رسانه چیست؟ مفهوم و چیستی فقه رسانه، عدالت و آزادی چیست؟ همچنین، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد. رسانه بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است (ص۲۰-۲۱۹). | مسئله اصلی پژوهش در کتاب فقه رسانه در اسلام تحقیق در فعالیتهای رسانهای و بیان احکام شرعی آن دانسته شده است؛ امری که نیازمند دقت بسیار برای بازگرداندن فروعات مسئله به اصول قلمداد شده است. محدوده مسئله پژوهش چنین ترسیم شده است: تبیین فعالیتهای رسانهای بهعنوان فعل مکلفین براساس فقه اکبر و اصغر؛ به این معنا که پژوهش در محدوده فقه باقی نمیماند و از منظر «فقه اکبر» و «فلسفه دین» هم مورد کنکاش قرار میگیرد. پرسش اصلی پژوهش چنین صورتبندی شده است: آیا رسانه موضوع حکم شرعی است؟ پرسشهای فرعی آن هم چنین آمده است: انواع فعالیتهای رسانهای چیست؟ فلسفه رسانه چیست؟ مفهوم و چیستی فقه رسانه، عدالت و آزادی چیست؟ همچنین، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد. رسانه بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است (ص۲۰-۲۱۹). |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۰
چکیده
فقه رسانه در اسلام کتابی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قراردادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام. این کتاب نوشته خلیل منصوری است و در سال ۱۳۹۶ش منتشر شده است.
پرسش اصلی پژوهشی کتاب فقه رسانه در اسلام این است که آیا رسانه موضوع حکم شرعی است یا نه. بر اساس این پرسش، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد و رسانه، بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است. نویسنده در پنج فصل مطالب خود در این زمینه را ارائه کرده و در فصل اول و دوم آن به مقدمات پژوهشی و کلیات و مفاهیم پرداخته است.
نویسنده در فصل «بایدها و شایدهای فعالیت رسانه از منظر اسلام» به واجبات و شایدها (بهمعنای اموری که از نظر فقهی منعی برای آنها وضع نشده است) در فعالیت رسانهای از منظر فقهی پرداخته است. کاوش در این بایدها و شایدها در بافت عناوینی چون مشروعیت رسانه از منظر اسلام، کارکردهای آموزشی و تفریحی رسانه در قالب قصه و داستان و کارکردهای آموزشی و پرورشی رسانه در قالب اخبار و اطلاعات انجام گرفته است. در فصل «محرمات رسانهای از منظر فقه اسلامی» نویسنده تبلور برخی محرمات فقهی را در بستر رسانه مورد کاوش قرار داده است؛ حرمت انتشار خبر ضرری، حرمت تشهیر و بدنامی و حرمت سب و دشنام از جمله عناوین برخی بخشهای این فصل است. در فصل «جرائم رسانهای از منظر فقه اسلامی» محرمات کیفری و حقوقی فعالیتهای رسانهای در قالب جرائم رسانهای در قلمرو حقوق فردی و جرائم رسانهای در قلمرو نظم و امنیت عمومی مورد بحث قرار گرفته که برای نمونه سرقت معنوی و توهین به مقامات و مقدسات از جمله مباحث این فصل است.
در کتاب فقه رسانه در اسلام هرچند تلاش شده که نگاهی فقهی به امری نوپدید در زیست انسان مدرن انداخته شود، به دلیل عدم وجود درکی مناسب از مفهوم رسانه بهمثابه ابزاری مدرن کاستیهایی دیده میشود؛ کاستیهایی که رفع آنها نیازمند یافتن نگاهی نو به رسانه بهعنوان امری گریزناپذیر و حیاتی در زیست جهان جدید است. این نگاه نو موجب میشود تا پژوهشگر دریابد که نظرپردازی فقهی در رابطه رسانه به کاری بیش از آنچه در گذشته راجع به امور مستحدثه انجام میشده نیاز دارد.
معرفی اجمالی و چشمانداز پژوهشی
فقه رسانه در اسلام پژوهشی درباره تبیین قوانین اسلامی در قالب احکام پنجگانه برای فعالیتهای رسانهای با قراردادن ابراز رسانه بهعنوان متعلَق این احکام است. این کتاب در سال ۱۳۹۶ش و بههمت مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی بهچاپ رسیده است. نویسنده کتاب خلیل منصوری (زاده ۱۳۴۳ش) محقق و مدرس حوزه علمیه قم و برخی دیگر از مراکز علمی است. نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط و عقد التأمین فی الفقه الاسلامی از جمله دیگر آثار فقهی اوست.[۱]
مسئله اصلی پژوهش در کتاب فقه رسانه در اسلام تحقیق در فعالیتهای رسانهای و بیان احکام شرعی آن دانسته شده است؛ امری که نیازمند دقت بسیار برای بازگرداندن فروعات مسئله به اصول قلمداد شده است. محدوده مسئله پژوهش چنین ترسیم شده است: تبیین فعالیتهای رسانهای بهعنوان فعل مکلفین براساس فقه اکبر و اصغر؛ به این معنا که پژوهش در محدوده فقه باقی نمیماند و از منظر «فقه اکبر» و «فلسفه دین» هم مورد کنکاش قرار میگیرد. پرسش اصلی پژوهش چنین صورتبندی شده است: آیا رسانه موضوع حکم شرعی است؟ پرسشهای فرعی آن هم چنین آمده است: انواع فعالیتهای رسانهای چیست؟ فلسفه رسانه چیست؟ مفهوم و چیستی فقه رسانه، عدالت و آزادی چیست؟ همچنین، فرضیه تحقیق چنین ارائه شده است: اسلام بهعنوان «تبیان کل شیء» برای هر موضوعی قانونی دارد. رسانه بهعنوان موضوع فقه اسلامی، دارای احکام خمسه است (ص۲۰-۲۱۹).
با چشمپوشی از کاستیهای شکلی پژوهش (عدم نظم ساختاری در تیترها و ضعف ویراستاری) وجود حجم قابل توجهی از مطالب اضافی در آن بهچشم میآید؛ اضافاتی که از صورتبندی نادرست سؤالات فرعی و گسترش ناسازوار دایره پژوهش با بازکردن پای «فقه اکبر» و «فلسفه دین» به آن ایجاد شده است. علاوه بر این، آنچه بیش از همه بهچشم میآید، عدم وجود درکی مناسب از مفهوم رسانه چونان امری جدید است. حاصل این کاستی نگاه به رسانه بهعنوان ظرفی خالی و امری منفعل است که امکان قرار گرفتن آن تحت حکم شرعی بدون در نظرگرفتن شرایط کنشمند و فعال آن را ممکن میسازد؛ نگاهی که موجب بازنمایی تصاویری ذهنی و غیرکارکردی از ارتباط فقه و رسانه در این پژوهش شده است. این در حالی است که در این زمینه آنچه نیاز است نه لزوماً روشنکردن حکم شرعی امور مربوط به رسانه است، بلکه تلاش برای ایجاد نوعی اتصال کارکردی و روزآمد میان فقه و رسانه از طریق معنادار کردن حکم شرعی در سپهر حیات کاربر آن در جهان جدید است؛ امری که لازمه آن نگاه به رسانه بهعنوان امری گریزناپذیر و حیاتی در زیست جهان جدید است که نظرپردازی فقهی در رابطه آن به کاری بیش از آنچه در گذشته راجع به امور مستحدثه انجام میشده نیاز دارد.
فصل دوم: کلیات و مفاهیم
نویسنده کتاب فقه رسانه در اسلام در این فصل به مباحثی تمهیدی در باب فقه رسانه در ضمن مباحث زیر پرداخته است:
- ضرورت، اهمیت و چارچوب عمومی فقه رسانه
- ضرورت و اهمیت فقه رسانه و ارتباطات رسانهای
- رسانه، ابزار اطلاعرسانی، آموزش و امر به معروف
- چیستی رسانه
- اهداف فعالیتهای رسانهای
- چیستی فقه
- جایگاه رسانه در فقه اکبر و اصغر
- نمونههایی از فقه رسانه
- نسبت فقه رسانهای با اخلاق رسانهای
برای نمونهای در ذیل عناوین بالا میتوان به عنوان «نمونههایی از فقه رسانه» پرداخت. نویسنده در این قسمت، ضمن اذعان به تغییر چشمگیر ابزار رسانهای در جهان جدید، معتقد است که در منابع اسلامی میتوان مباحث بسیاری را مرتبط با فقه رسانه بهدست آورد؛ مباحثی که در ابتدا باید در یک کتاب فقهی با عنوان فقه ارتباطات و رسانه گردآوری شود. از نظر او در این کتاب علاوه بر پرداختن به مباحث کلی فقهی در حوزه رسانه، باید هر یک از ابزارهای رسانهای جداگانه مشخص و به مباحث فقهی آن ابزار، مانند چگونگی بهرهبرداری مناسب و باید و نبایدهای آن، پرداخته شود (ص۵۰-۵۱).
فصل سوم: بایدها و شایدهای فعالیت رسانه از منظر اسلام
در این فصل کتاب فقه رسانه در اسلام، مباحث متنوعی درباره بایدها و شایدهای (بهمعنای اموری که از نظر فقهی منعی برای آنها وضع نشده) فعالیت رسانهای از منظر فقه اسلامی مطرح شده که در سه بخش قابل دستهبندی است:
مشروعیت رسانه از منظر اسلام
نویسنده در ابتدای این فصل بحثی درباره مشروعیت رسانه از منظر اسلام ارائه کرده و ضمن آن ماهیتی وسیلهای برای رسانه در نظر گرفته است؛ ماهیتی که در آن رسانه میتواند با نقشی که در آموزش و پرورش، نشر فضیلت، گسترش فلسفه دین و گسترش فرهنگ عدالتخواهی و ستمستیزی داشته باشد، بهعنوان یک ابزار کارآمد مشروعیت شرعی پیدا کند. این حکم درباره رسانه، از نظر نویسنده، با خطوط قرمز و زردی همراه است که محرمات و مکروهات شرعی هستند (ص۵۷-۵۸).
در ادامه، نویسنده ضمن بحثی درباره کارکردهای اثباتی رسانه از کارکردهای مثبت و ارزشی و منفی و ضدارزشی سخن میگوید. او کارکردهایی چون روشنکردن افکار عمومی مردم، پیشبرد اهداف اسلام و سبک زندگی اسلامی، تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب و تفرقهانگیز، مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی را برای رسانه بر میشمرد (ص۶۴-۶۵). در ادامه، فعالیت در زمینه کارکردهای مثبت و ارزشی رسانه از نظر فقهی از واجبات کفایی شمرده میشود و تلاش میشود تا با اتکا به آیاتی از قرآن، چون آیه استعداد (انفال/۶۰) و آیه نفر (توبه/۱۲۲)، برخی مباحث فقهی، چون حرمت تحریف و کتمان و برخی روایات این امر اثبات گردد (ص۶۵-۷۶). سپس، نویسنده پس از بحثی درباره علل موفقیت رسانه در غرب، به ارائه راهکارهایی برای اسلامیشدن رسانه میپردازد و قدمهایی ششگانه را پیشنهاد میدهد که «حمایت مالی و سیاسی مسئولین از رسانه» یکی از آنهاست (ص۹۰-۹۲).
برشمردن ویژگیهای رسانه اسلامی (ویژگیهایی چون صحت، علمیت و عقلانیت و دعوت به خدا)، صورتبندی اهداف آن (اهدافی چون دعوت به توحید و دفاع از ارزشها)، برشمردن اولویتهای آن (در قالب اولویتهای در پیام، ابزار و مخاطبان)، بحث از مصالح عمومی در فعالیتهای رسانهای و ضرورت حفظ مصالح اجتماعی در فقه رسانه از سایر مباحثی است که در این فصل به آنها پرداخته شده است (ص۹۹-۱۱۹).
کارکردهای آموزشی و تفریحی رسانه: قصه و داستان
پرداختن به کارکردهای آموزشی و تفریحی رسانه در قالب قصه و داستان و بررسی باید و نبایدهای آن و کارکردهای تفریحی و سرگرمی آن و بررسی باید و نبایدهای آن (با بررسی فقهی درباب اموری چون شوخی و خنده) از مباحث دیگر این فصل است (ص۱۱۹-۱۸۸). نویسنده کارکردهای تفریحی و سرگرمی رسانه را در اموری چون ادخال سرور و ایجاد شادی از طریق شوخیهای گفتاری و رفتاری بررسیده است. او بحث فقهی خود درباره شوخیهای گفتاری و رفتاری را چنین جمعبندی کرده است: با قطع نظر از منهیات این حوزه، مانند استهزاء و غیبت و هتک، باید گفت که خنده و خنداندن هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا عمل متشرعه و نیز روایات بر آن دلالت دارند و در آیات قرآن به خنده توجه شده است (ص۱۶۶).
نویسنده در بخش «نقش و کارکردها رسانههای تصویری» با اتکا به احکام مربوط به حرمت مجسمهسازی و نقاشی موجودات دارایروح، به بحثی درباره حکم عکس و فیلم میپردازد و تلاش میکند با جلوگیری از تسری حرمت موجود در آن مباحث، بر فرض اثبات حرمت، عدم حرمت عکسبرداری و فیلمبرداری را اثبات نماید (ص۱۷۹-۱۸۹).
کارکردهای آموزشی و پرورشی رسانه: اخبار و اطلاعات
نویسنده در این بخش بهتفصیل به موضوع خبر از منظر فقهی پرداخته است: بحث در جواز شرعی خرید و فروش اخبار از منظر فقهی و احکام مربوط به لوازم و ملزومات خبر، مانند نقلقول خبر کاذب، از جمله مباحث این بخش است. برای نمونهای از مباحث این بخش میتوان به بحث اثبات مالیت خبر اشاره کرد که نویسنده با اتکا به آن جواز خرید و فروش خبر را اثبات میکند؛ از نظر او، خبر بنابر تعریف فقهی مالْ مالیت دارد؛ زیرا مال چیزی است که هم طبع انسان به آن مایل است و هم قابلذخیرهکردن است (ص۲۶۵-۲۶۶).
نویسنده در ادامه، به موضوعاتی چون جواز و عدم جواز محدودیت در نشر خبر، فروش معاطاتی خبر، محدودیتهای انتشار خبر، شرایط فسخ قرارداد فروش خبر، احکام فسخ قرارداد فروش خبر، فسخ معامله فروش حق تألیف و نشر و حکم سود حاصل از انتشار غیرقانونی کتاب و حقوق معنوی آن پرداخته است. برای نمونه، در بحث محدودیتهای فروش خبر نویسنده نتیجهگیری میکند که اگر خبری بهشرط حدود انتشار خاص یا انتشار در زمان، مکان و زبانی خاص فروخته شده، خریدار باید به این شرایط عمل کند و الا از نظر فقهی فعل حرامی رخ داده و تصرف در جنسی انجام شده که غیر از جنس فروخته شده بوده است (ص۲۸۵).
در ادامه این مباحث، نویسنده به بحث درباره احکام مربوط به لوازم و ملازمات خبر میپردازد و تأکید میکند که خبررسانی در اسلام همانند راهرفتن بر روی طناب بر گودال آتش است، پس خبرگزار باید شرایطی جز صحت خبر را نیز در نظر داشته باشد. نویسنده این شرایط را عناوین مانعه ثانوی در نشر خبر بر میشمرد و برای آن چنین مثال میزند: عنوان «القاء و ایجاد یأس» بالذات با خبر ملازمه ندارد، ولی مخبر گاهی در شرایطی خبر را منتشر میکند که موجب القاء و ایجاد یأس میشود (ص۲۸۸). در انتهای این فصل به بحث از حقوق مخبرٌ عنه (کسی که در رسانهای از او خبری پخش میشود) پرداخته شده و حقوقی برای او لحاظ شده است؛ حقوقی چون حق دریافت غرامت مالی در صورت ضرر مالی بهدلیل پخش خبر، حق رد بهمعنای حق پاسخگویی به خبر پخششده، حق عذر به این معنا که رسانه از مخبر عنهی که به او ضرر زده عذرخواهی کند، حق اعلام جرم علیه رسانه توسط مخبر عنه، حق تعویض ضرر معنوی به مالی برای مخبر عنه و حق دفاع از حرز و ستر برای او در مقابل رسانههایی که تلاش کردهاند در حریم خصوصی او تجسس کنند (ص۲۹۲-۲۹۴).
فصل چهارم: محرمات رسانهای از منظر فقه اسلامی
در این فصل کتاب فقه رسانه در اسلام به نبایدها و نشایدهای فعالیت رسانهای پرداخته شده که با زبانی فقهی با عنوان محرمات رسانهای مطرح شده است. از نظر نویسنده، آنچنان که در فصل سوم برخی فعالیتهای رسانه از منظر فقهی میتوانستند واجب یا مستحب باشند، در این فصل میتوان از فعالیتهایی سخن گفت که از مصادیق فعل حرام و گناه هستند (ص۲۹۵). مباحث مطرحشده در این فصل در بخشهای مختلفی قابل صورتبندی است:
حرمت انتشار خبر ضرری و حرمت تولید و نشر اخبار گمراهکنند
در این قسمت، نویسنده با طرح مباحثی از عدم جواز و حرمت انتشار اخباری که به مسلمان و جامعه اسلامی ضرر میزند سخن میگوید. از نظر او، خبر ضرری خبری است که میتواند موجب بحران در شخص یا شخصیت یا خانواده افراد یا جامعه مسلمان شود. در این شرایط، گاه خود خبر ضرری است و انتشار آن موجب ضرر به فرد یا جامعه میشود و گاه ذات خبر ضرری نیست، ولی ملازماتی و لوازمی دارد که ضرری است (ص۲۹۷-۲۹۹).
نویسنده یکی از موارد محرمات رسانهای را تولید و نشر اخبار گمراهکننده میداند. از نظر او همانگونه که تولید و خرید و فروش کتب ضاله حرام است، تولید و نشر اخبار گمراهکننده هم حرام است؛ زیرا این اخبار میتواند در عقاید و سبک زندگی مردم تغییراتی منفی ایجاد کند و آنان را از دین، حقیقت و سبک زندگی اسلامی دور کند. در ادامه این مباحث، نویسنده به ادله حرمت انتشار خبر و ارتباط آن با حفظ نظام میپردازد. او پس از گذراندن بحثی درباره ادله حرمت بر هم زدن نظام، درباره انتشار خبر و حفظ نظام، با فرض اباحه اصل خبرگزاری، چنین نتیجه میگیرد: اگر انتشار خبری برای حفظ نظام لازم است، وجوب بالغیر پیدا میکند و باید منتشر شود و اگر برای نظام مضر است، حرمت بالغیر مییابد و انتشارش حرام خواهد بود. از نظر نویسنده، حکم انتشار خبری که فی حد ذاته حرام، ولی برای حفظ نظام لازم است هم وجوب خواهد بود. نویسنده در ادامه سعی میکند تا با ارائه موازینی عملیاتیتر از کلیت این احکام بکاهد و ملاکاتی برای رفع تعارض میزان حرمت و عدم آن در دو طرف حکم انتشار خبر گمراهکننده ارائه کند (ص۳۰۶-۳۱۲).
نویسنده کتاب برای اثبات حرمت نگهداری و انتشار اخبارگمراهکننده به اخبار روایات مربوط به طالعبینی و عمل به نجوم و ادله حرمت نشر کتب ضاله تکیه میکند و ضمن بررسی آنها تطبیق ادله این موضوعات برای موضوع خبر گمراهکننده را تأیید میکند (ص۳۱۲-۳۱۶).
حرمت تشهیر و بدنامی
در این قسمت، تشهیر رسانهای، بهمعنای تلاش برای بدنامکردن کسی با فعالیت رسانهای، حرام دانسته شده است. نویسنده پس از گذراندن بحث مفصلی درباره تشهیر در فقه و موارد جواز آن به طبیق آن با تشهیر در رسانه میپردازد. او با اتکا به این مباحث، تشهیر مجرم در رسانهها را جزء استثنائات و مخصصات بر میشمرد که با دلیل خاص و در محدوده مشخص و معین شرعی با حکم قاضی شرع و حاکم سلطان و ولی فقیه شدنی خواهد بود (ص۳۲۳-۳۴۷). در ادامه، نویسنده با برشمردن شرایط عارضی خاص بر این حکم کلی تلاش میکند جزئیات بیشتری از این موضوع را روشن نماید؛ برای نمونه، در قسمتی به تعارض انتشار اخبار مجرمان و تزاحم آن با حفظ آبروی منسوبان مجرم میپردازد و شقوق مختلف بحث را با موضوعات دیگر، چون وجوب حفظ نظام، مورد بررسی قرار میدهد (ص۳۴۷-۳۵۳)
حرمت سب و دشنام
حکم کلی درباره حرمت سب و دشنام در رسانه حرمت آن و حرمت هر عملی که موجب آن باشد بهقلم آمده است (ص۳۵۳). نویسنده با تکیه بر آیه ۱۰۸ سوره انعام چنین نتیجه میگیرد که از نظر فقه اسلامی، خبر حاوی سب، دشنام و نسبتهای ناروا بر مخالفان، اعم از مخالفان مذهبی یا مخالفان در دین، و انتشار آن جایز نیست (ص۳۵۷). از نظر نویسنده، این حکم کلی البته درباره کافران صدق نمیکند، مادامی که آنان از در مقابلهبهمثل در نیایند که در این صورت سب آنان نیز حرام خواهد بود (ص۳۶۱).
حرمت ایذاء و غیبت مؤمن
از نظر نویسنده، یکی دیگر از محرمات فعالیتهای رسانهای انتشار اخباری است که موجب آزار مؤمن و مسلمان میشود و یا حاوی مصداقی از مصادیق غیبت است (ص۳۶۹). بهرغم این حکم کلی، نویسنده با تحلیل مدارک این حکم سه صورت جزئیتر برای آن ترسیم میکند: اینکه ایذاء مؤمن از نظر فقهی دستکم سه حالت حرام، مجاز و واجب دارد (ص۳۷۳). درباره وجوب ایذاء، مثلاً درباره انتشار خبر از معصیت علنی، اگر موجب ترک گناه از سوی مؤمن گناهکار شود، انتشار آن لازم خواهد بود. موارد جواز هم در قالب تشهیر و نهی منکر صورتبندی شده است؛ به این شرط که اهداف و فلسفه تشهیر و نهی از منکر بهوسیله این انتشار تحقق یابد (ص۳۷۳). نویسنده درباره حرمت تولید و نشر خبر درباره مسلمانی که در خفا معصیتی مرتکب شده با تکیه بر عمومات و اطلاقات حرمت غیبت حکم به حرمت و معصیت آن میدهد و در ادامه به شقوق و موارد خروج از این حکم کلی میپردازد (ص۳۷۶-۳۸۵).
حرمت هجو و استهزاء و تمسخر
از دیگر محرمات فعالیتهای رسانهای هجو در هر شکل و صورتی دانسته شده است. بهگفته نویسنده در فقه اسلامی هجو مؤمن از موارد جواز تعزیر دانسته شده است (ص۳۸۵-۳۸۶). نویسنده بحث درباره هجو رسانهای را در عناوینی چون کاریکاتور، طنزگفتاری، طنزنوشتاری، طنز دوربین مخفی و طنز مثبت گسترش میدهد؛ برای نمونه، درباره طنز دوربین مخفی نویسنده معتقد است که اگر در ضمن طنز دوربین مخفی روحیات، صفات، اعتقادات و اخلاق دیگران کشف و از طریق رسانههای دیداری برای جامعه نشان داده شود، به جهاتی سه گانه این عمل در شرع جایز نیست: اولاً، این عمل نوعی تجسس است و مشمول نهی شرعی تجسس در زندگی دیگران خواهد بود؛ ثانیاً، این عمل کشف عیوب پنهان مردم خواهد بود که در روایات حرام تلقی شده است؛ ثالثاً، این عمل اشاعه فحشاء است که عملی حرام در شرع اسلامی است (ص۴۳۲-۴۳۵).
حرمت بدعت و نسبت های ناروا
حکم کلی در این باره چنین ارائه شده است: هرگونه فعالیت رسانهای که موجب فرقهسازی و بدعتآفرینی و واردشدن آنچه از دین نیست در دین شود حرام است (ص۴۳۷). نویسند در ادامه تلاش خود را معطوف به ارائه مطالبی درباره بدعت میکند: معنا و مفهوم بدعت را مشخص میکند (ص۴۳۷-۴۴۱)؛ ویژگیهای بدعت را بر میرسد و تفاوت آن را با تشریع تبیین میکند (ص۴۴۱-۴۴۹)؛ از حرمت بدعت شرعی بحث میکند؛ برای نمونه مورد اخیر را چنین تعریف میکند: «ادخال ما لیس من الدین فی الدین» عالماً و عامداً؛ یعنی شخص میداند که چیزی جزء دین نیست، ولی با علم و از روی عمد میکوشد تا آن را بهعنوان دین، بهویژه در قالب یکی از عناوین خمسه، ارائه کند (ص ۴۴۹).
جرائم رسانهای از منظر فقه اسلامی
در این فصل، نویسنده ابتدا تعریفی از جرائم رسانهای ارائه میکند: «جرائم رسانهای عبارت است از مواردی که در قانون جزایی و کیفری و حقوقی اسلام جرم شمرده شده و اصحاب رسانه، از جمله مدیر مسئول یا صاحب امتیاز رسانه، مرتکب آن میشوند» (ص۴۵۵). این تعریف عطف به تمییزی است که مؤلف کتاب بین جرم رسانهای و گناه رسانهای ایجاد میکند: گناه رسانهای نوعی عبور از خطوط قرمز شرعی است که هرچند گناه است، جرم نیست و تبعات حقوقی ندارد؛ اما جرم رسانهای نهتنها گناه است و عقوبت اخروی دارد، عقوبت دنیوی هم دارد و مرتکب آن مستوجب حد و تعزیر خواهد بود (ص۴۵۵). نویسنده در ادامه پس از بحث درباره حدود آزادی رسانه و حقوق رسانهها در فقه و نظام اسلامی به بحث درباره جرائم ارتکابی در رسانه میپردازد و آنها را به دو دسته تقسیم میکند:
جرائم رسانه در قلمرو حقوق فردی:
- توهین به اشخاص
- افتراء
- نشر اکاذیب
- سرقت معنوی
- تقلید نام یا علامت رسانه دیگر
- تهدید بهوسیله رسانه دیگر
- افشای اسرار شخصی (ص۴۷۲)
برای نمونهای از مباحث مطرح در ذیل یکی از موراد بالا، درباره افتراء به رهبران گفته شده که هرچه درجه مسئولیت شخصی در نظام اسلامی برتر و از نظر شخصیت اجتماعی تأثیرگذارتر باشد، حساسیت نسبت به افتراء به او بیشتر خواهد بود و مجازات آن نیز تشدید خواهد شد (ص۴۸۴).
جرائم رسانه در قلمرو نظم و امنیت عمومی:
- انتشار اسناد محرمانه و سری دولتی و نظامی
- انتشار مذاکرات جلسات غیرعلنی حکومتی
- توهین به مقامات و مقدسات
- تحریک به جرائم علیه امنیت
- تبلیغ علیه اسلام و نظام اسلامی
- تأسیس و بهرهگیری از رسانه بدون مجوز
- انتشار مطالب علیه قانون اساسی
- انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی
- پخش شایعات و اراجیف خبری در جنگ نرم و روانی
- دریافت کمکهای خارجی و واگذاری امتیاز رسانه (ص۴۷۲).
برای نمونهای از مباحث مطرح در ذیل توهین به مقامات و مقدسات، از «انتقاد اهانتی» یاد شده است. از نظر نویسنده یکی از اصول اسلامی نقد مسئولان و رهبران و انتقاد سازنده از رفتار آنان در قالب مصلحت مسلمانان است. اما شرط آن این است که انتقاد در قالب توهین نباشد؛ زیرا اگر مصداق توهین باشد، نهتنها عملی حرام است، بلکه احکام جزایی نیز بر آن مترتب خواهد شد (ص۵۱۹-۵۲۰).
پانویس
- ↑ بهمنی، دانشنامه قرآنپژوهان ایران، ۱۳۸۶ش، ص۳۲۸-۳۳۰؛ «درباره آیت الله خلیل منصوری رامسری»، در تارنمای ساموس.
منابع
- بهمنی، سعید، دانشنامه قرآنپژوهان ایران، قم، بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم)، ۱۳۸۶ش.
- «درباره آیتالله خلیل منصوری رامسری»، در تارنمای ساموس (آثار و مقالات آیتالله خلیل منصوری)، بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ش.