فلسفه فقه: تفاوت میان نسخهها
←رابطه فقه با علوم دیگر: اصلاح ارقام |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
عموم تعریفهای فلسفه فقه منکر رابطه فقه با علوم دیگر نیستند.<ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۵. </ref>بر اساس مسائلی که ذیل عنوان فلسفه فقه جمعآوری شد، میتوان دید که این دانش در مسائل خود با بسیاری از دانشهایی که عموماً «علوم اسلامی» خوانده میشوند اشتراک دارد. برای مثال مسله وثاقت متون، قداست متن دینی و دلیل اعتبار و حجیت منابع فقه از مشائل مشترک آن با علم کلام و همچنین مسئله ماهیت حکم شرعی، تغییرپذیری یا ثبات احکام شرعی و شیوههای تفسیر نصوص از جمله مسائل مشترک این دانش با اصول فقه است. <ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۶. </ref> | عموم تعریفهای فلسفه فقه منکر رابطه فقه با علوم دیگر نیستند.<ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۵. </ref>بر اساس مسائلی که ذیل عنوان فلسفه فقه جمعآوری شد، میتوان دید که این دانش در مسائل خود با بسیاری از دانشهایی که عموماً «علوم اسلامی» خوانده میشوند اشتراک دارد. برای مثال مسله وثاقت متون، قداست متن دینی و دلیل اعتبار و حجیت منابع فقه از مشائل مشترک آن با علم کلام و همچنین مسئله ماهیت حکم شرعی، تغییرپذیری یا ثبات احکام شرعی و شیوههای تفسیر نصوص از جمله مسائل مشترک این دانش با اصول فقه است. <ref>توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۶. </ref> | ||
===نسبت فلسفۀ فقه با اصول فقه === | ===نسبت فلسفۀ فقه با اصول فقه === | ||
برخی از مسائل و مفاهیمی که در فلسفه فقه از آنها بحث میشود | |||
===نسبت فلسفۀ فقه با کلام اسلامی=== | ===نسبت فلسفۀ فقه با کلام اسلامی=== | ||
نسخهٔ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۵
صفحه پودمان:Message box/ambox.css محتوایی ندارد.
توجه! این مقاله در حال نگارش است و ممکن است مطالب آن تغییر کند. پس از نهایی شدنِ مقاله، این برچسب برداشته میشود. |
چیستی فلسفۀ فقه
دو دهه پایانی قرن چهاردهم شمسی، بخش بزرگی از پژوهشها ذیل عنوان «فلسفه فقه» صرف پرسش از چیستی فلسفه فقه شده است. پژوهشگران عموماً این پرسش را ذیل دو شاخۀ توضیح اصطلاح «فلسفه فقه» و تعریف ماهیت آن بررسی کردهاند. برخی محققان، این رشته از دانش را شاخهای تحققنیافته، در شرف تکوین و فاقد هویت متمایز برشمردهاند و پرسش از چیستی آن را پرسش از حقیقت چیزی پیش از تحقق آن دانستهاند.[۱] [۲]
توضیح اصطلاح
تعریف ماهوی
- دانش درجه دوم به فقه.[۳]
- مجموعه مباحثی عقلی که جزو علم فقه نیستند؛ اما بایستی پیش از ورود به فقه آنها را برهانی ساخت. [۴]
- مجموعه گزارههایی که دربارۀ مبادی تصوری و تصدیقی، غایات و تقسیمات و تفریقات فقهاند، و مسائلی نظیر اینکه جزو مسائل فقهی و اصولی و کلامی و حدیثی و اخلاقی نسیتند.[۵]
- دانشی که از پیشفرضهای فقه و اجتهاد فقهی بحث میکند و به حل دو سنخ از مسائل کمک میکند: الف. مسائلی که به کلیت و تمامیت فقه مربوطند و مجموع فقه به صورت یک دانشبا آن روبرو است مانند اهداف فقه، قلمرو فقه و... ب. مسائلی که به فقه و فقیه نظر دارند و به چگونگی عمل اجتهاد برمیگردند، مانند عوامل مؤثر در اجتهاد و معرفتشناسی اجتهاد.[۶]
- عنوان "فلسفه فقه" عنوانی ابزاری است و ماهیتی اشارهگر (مشیر) به مسائلی دارد كه در نظام استنباط حکم فقهی نياز است و در هيچ دانشي به آن ها پرداخته نشده است. [۷]
- علم ناظر بر فقه برای شناخت کلیت آن به صورت دانش موجود در جهان بدون این که این شناختِ کلیت، در داخل فقه مدخل داشته باشد. [۸]
مسائل اساسی
مسائل فلسفه فقه را چنین برشمردهاند: تعریف، جایگاه، غایت، تاریخ تطور، قلمرو، ساختار و روششناسی فقه و مراحل حکم فقهی و ماهیت، ارکان و انواع حکم فقهی، ثبت یا تغییر حکم فقهی، انواع استدلال فقهی، تعریف اجتهاد، رابطه مصالح و مفاسد با حکم فقهی، حجیت منابع تشریع و شیوههای تفسیر نصوص برشمردهاند.[۹]
تعریف فقه
غایت و اهداف فقه
ساختار فقه و تقسیمبندی آن
روششناسی فقه
ماهیت احکام فقهی
قلمرو فقه
رابطه فقه با علوم دیگر
رابطه فلسفه فقه با علوم اسلامی
عموم تعریفهای فلسفه فقه منکر رابطه فقه با علوم دیگر نیستند.[۱۰]بر اساس مسائلی که ذیل عنوان فلسفه فقه جمعآوری شد، میتوان دید که این دانش در مسائل خود با بسیاری از دانشهایی که عموماً «علوم اسلامی» خوانده میشوند اشتراک دارد. برای مثال مسله وثاقت متون، قداست متن دینی و دلیل اعتبار و حجیت منابع فقه از مشائل مشترک آن با علم کلام و همچنین مسئله ماهیت حکم شرعی، تغییرپذیری یا ثبات احکام شرعی و شیوههای تفسیر نصوص از جمله مسائل مشترک این دانش با اصول فقه است. [۱۱]
نسبت فلسفۀ فقه با اصول فقه
برخی از مسائل و مفاهیمی که در فلسفه فقه از آنها بحث میشود
نسبت فلسفۀ فقه با کلام اسلامی
پیشینه
محققان
تأثیر بر فقه
نتیجههای مختلف حاصل آمده از فلسفۀ فقه، مبانی متفاوتی را فراهم میآورند به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه میتوانند آغازگاه روند اجتهاد فقیه باشند.
تأثیر بر فتاوا
تأثیر بر پژوهشهای فقهی
پیوندها
- ↑ توحیدی، بهبهانی، (۱۳۸۳)، ص: ۵ و ۸.
- ↑ علیدوست، (۱۳۹۸).
- ↑ آهنگران، نجفی، (۱۳۸۰)، ص: ۵۵۴.
- ↑ محقق داماد، (۱۳۷۳)، ج: ۱۲، ص ۲ و ۳.
- ↑ موسوی گرگانی، (۱۳۷۷-۱۳۷۶)، ج: ۱۳ و ۱۴، ص ۴۱۲.
- ↑ مهریزی، (۱۳۷۶) ۷۴۷-۷۴۸.
- ↑ علیدوست (۱۳۹۸)، بخش اول.
- ↑ عابدی شاهرودی (۱۳۷۶)، ص ۱۳.
- ↑ توحیدی، بهبهانی، (۱۳۸۳)، ص: ۹.
- ↑ توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۵.
- ↑ توحیدی (۱۳۸۳)، ص ۱۶.