کاربر:Rezashams/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[دیه کارکرد ثانوی اعضا]]، دیه عضو از دست رفته ای است که مهارت یا ویژگی خاصی نسبت به عضو مشابه دیگر دارد. در منابع فقهی از میان دولب و دوبیضه، برای لب پایین و همچنین بیضه چپ دیه بیشتری وضع شده است و علت این امر را دارا بودن نقش اصلی برای این دو ( لب پایین و بیضه چپ) برشمرده‌اند. این توانایی و مهارت خاص یک عضو را، کارکرد ثانوی عضو، و این افزونی دیه نسبت به عضو مشابه را دیه فقدان این کارکرد می‌نامند. حال آیا میشود افزونی دیه را به صورت قانونی شرعی، برای تمام اعضایی که کارکرد ثانوی دارند نتیجه گرفت؟ مانند افزونی دیه دست قطع شده‌ای که توانایی نوشتن داشته است.   
[[دیه کارکرد ثانوی اعضا]]، دیه عضو از دست رفته‌ای است که مهارت یا ویژگی خاصی نسبت به عضو مشابه دیگر دارد. در منابع فقهی از میان دولب و دوبیضه، برای لب پایین و همچنین بیضه چپ دیه بیشتری وضع شده است و علت این امر را دارا بودن نقش اصلی برای این دو ( لب پایین و بیضه چپ) برشمرده‌اند. این توانایی و مهارت خاص یک عضو را، کارکرد ثانوی عضو، و این افزونی دیه نسبت به عضو مشابه، دیه فقدان این کارکرد است. حال آیا می‌شود افزونی دیه را به صورت قانونی شرعی، برای تمام اعضایی که کارکرد ثانوی دارند نتیجه گرفت؟ مانند افزونی دیه دست قطع شده‌ای که توانایی نوشتن داشته است.   


در اینکه دیه، جریمه برای جنایتکار است یا جبران خسارت، چند احتمال گفته شده است. اما در هر صورت این مسئله، با مسئله خسارت مازاد بر دیه متفاوت است چرا که در صورت اثبات، مبلغ مازادی که به عنوان فقدان کارکرد ثانوی اخذ می‌شود، دیه و از مجعولات شارع است و حتی کسانی که خسارت مازاد بر دیه را مشروع نمی‌دانند ممکن است با قیاس اولویت، قائل به مشروعیت این مبلغ مازاد شوند. گرچه به‌دلیل منصوص نبودن، در غیر از لب و بیضه، تعیین کننده آن قاضی باشد، همانطور که در خسارت مازاد بر دیه قاضی تعیین کننده است.  
در اینکه دیه، جریمه برای جنایتکار است یا جبران خسارت، چند احتمال گفته شده است. اما در هر صورت این مسئله، با مسئله خسارت مازاد بر دیه متفاوت است چرا که در صورت اثبات، مبلغ مازادی که به عنوان فقدان کارکرد ثانوی اخذ می‌شود، دیه و از مجعولات شارع است و حتی کسانی که خسارت مازاد بر دیه را مشروع نمی‌دانند ممکن است با قیاس اولویت، قائل به مشروعیت این مبلغ مازاد شوند. گرچه به‌دلیل منصوص نبودن، در غیر از لب و بیضه، تعیین کننده آن قاضی باشد، همانطور که در خسارت مازاد بر دیه قاضی تعیین کننده است.  

نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۳

دیه کارکرد ثانوی اعضا، دیه عضو از دست رفته‌ای است که مهارت یا ویژگی خاصی نسبت به عضو مشابه دیگر دارد. در منابع فقهی از میان دولب و دوبیضه، برای لب پایین و همچنین بیضه چپ دیه بیشتری وضع شده است و علت این امر را دارا بودن نقش اصلی برای این دو ( لب پایین و بیضه چپ) برشمرده‌اند. این توانایی و مهارت خاص یک عضو را، کارکرد ثانوی عضو، و این افزونی دیه نسبت به عضو مشابه، دیه فقدان این کارکرد است. حال آیا می‌شود افزونی دیه را به صورت قانونی شرعی، برای تمام اعضایی که کارکرد ثانوی دارند نتیجه گرفت؟ مانند افزونی دیه دست قطع شده‌ای که توانایی نوشتن داشته است.

در اینکه دیه، جریمه برای جنایتکار است یا جبران خسارت، چند احتمال گفته شده است. اما در هر صورت این مسئله، با مسئله خسارت مازاد بر دیه متفاوت است چرا که در صورت اثبات، مبلغ مازادی که به عنوان فقدان کارکرد ثانوی اخذ می‌شود، دیه و از مجعولات شارع است و حتی کسانی که خسارت مازاد بر دیه را مشروع نمی‌دانند ممکن است با قیاس اولویت، قائل به مشروعیت این مبلغ مازاد شوند. گرچه به‌دلیل منصوص نبودن، در غیر از لب و بیضه، تعیین کننده آن قاضی باشد، همانطور که در خسارت مازاد بر دیه قاضی تعیین کننده است.



کتاب

فارسی

عربی

مقاله

فارسی

  1. تحلیل فقهی حقوقی مسئولیت ناشی از ورود خسارت بر زیبایی و کارکرد ثانوی اعضا، عبدالله بهمن‌پوری، پژوهشنامه حقوق کیفری، سال ۱۰، شماره ۲، پیاپی ۲۰، ۱۳۹۸ش. مم

عربی

پایان‌نامه

فارسی

عربی