۵٬۲۱۷
ویرایش
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ب) اقسام فلک جزئی: 1. فلک آفتاب: جرمی است که دارای دو سطح متوازی است. مرکز این فلک مرکز عالم است و منطقه آن در سطح [[منطقةالبروج]] و دو قطبش مسامت (همسمت) با دو قطب منطقة البروج است و در داخل و ضخامت این فلک، فلک دیگری است که همچون آن دارای دو سطح متوازیالسطحین است؛ ولی مرکز فلک داخل، خارج از مرکز فلک یادشده است. سطح محدّب فلک خارج مرکز با محدّب فلک اول بر نقطهای با نقطه اوج مماس میشود و سطح مقعرش بر مقعّر فلک اول، بر نقطهای موسوم به نقطه حضیض مماس میگردد؛ در نتیجه فلک خارجالمرکز «فلک داخل» به واسطه دو متمم از فلک اول جدا میشود. کره آفتاب در ضخامت فلک خارج مرکز ثابت و مرکوز است و با دو سطح محدّب و مقعّر فلک خارج از مرکز مماس است <ref>(بیرونی، التفهیم، 116 ـ 118؛ ذهنی تهرانی، تحفة الاحباب شرح فارسی بر تشریح الافلاک، 47 ـ 48؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/323 ـ 325.)</ref> | ب) اقسام فلک جزئی: 1. فلک آفتاب: جرمی است که دارای دو سطح متوازی است. مرکز این فلک مرکز عالم است و منطقه آن در سطح [[منطقةالبروج]] و دو قطبش مسامت (همسمت) با دو قطب منطقة البروج است و در داخل و ضخامت این فلک، فلک دیگری است که همچون آن دارای دو سطح متوازیالسطحین است؛ ولی مرکز فلک داخل، خارج از مرکز فلک یادشده است. سطح محدّب فلک خارج مرکز با محدّب فلک اول بر نقطهای با نقطه اوج مماس میشود و سطح مقعرش بر مقعّر فلک اول، بر نقطهای موسوم به نقطه حضیض مماس میگردد؛ در نتیجه فلک خارجالمرکز «فلک داخل» به واسطه دو متمم از فلک اول جدا میشود. کره آفتاب در ضخامت فلک خارج مرکز ثابت و مرکوز است و با دو سطح محدّب و مقعّر فلک خارج از مرکز مماس است <ref>(بیرونی، التفهیم، 116 ـ 118؛ ذهنی تهرانی، تحفة الاحباب شرح فارسی بر تشریح الافلاک، 47 ـ 48؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/323 ـ 325.)</ref> | ||
امامخمینی در تبیین هیئت قدیم برای خورشید دو فلک جزئی ذکر کرده است: یکی ممثَل و دیگری خارج از مرکز <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/556.)</ref> که گاهی دور و گاهی نزدیک میشوند؛ نظیر کره کوچکی که در درون کره بزرگی است که هر کدام حرکت دارند و خورشید که همراه با حرکت آن، دور میزند و هنگامی که به طرف بالا میرود و دور میشود آن را اوج و گاهی پایین آمده و نزدیک میشود و آن را حضیض گویند؛ بنابراین با گردش کره مذکور، خورشید گاهی به زمین نزدیک (حضیض) و گاهی از آن دور (اوج) میشود <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/556 ـ 557.)</ref> ایشان بر همین مبنا افزوده است که مسیر خورشید دایماً روی منطقةالبروج است، یعنی منطقه فلک شمس با منطقةالبروج منطبق است، خورشید با سیر خود چهار فصل را ایجاد میکند؛ زیرا دایره منطقةالبروج که از دو قطب عالم میگذرد با دایره معدلالنهار که به دور عالم کشیده شده، تقاطع پیدا میکند و دایره منطقةالبروج، دایره معدل را نصف میکند و در این صورت عالم به دو قسم شمالی و جنوبی تقسیم میشود و همچنین [[معدلالنهار]] هم منطقةالبروج را نصف میکند و شش برج در طرف شمال و شش برج در طرف جنوب واقع میشود و چون فلک خورشید با منطقةالبروج منطبق است، خورشید شش ماه در بروج شمالی و شش ماه در بروج جنوبی خواهد بود. دو نقطهای که محل تقاطع معدلالنهار و منطقةالبروج است، یکی نقطه اعتدال ربیعی و دیگری نقطه اعتدال خریفی است. خورشید با طی نود درجه رو به بالا از نصف بالایی دایره منطقه به نقطه اعتدال ربیعی که اول بهار است، میرسد و با طی نود درجه رو به پایین از آن به نقطه انقلاب صیفی که اول تابستان است، میرسد و به این ترتیب فصلهای چهارگانه پدید میآید ( | امامخمینی در تبیین هیئت قدیم برای خورشید دو فلک جزئی ذکر کرده است: یکی ممثَل و دیگری خارج از مرکز <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/556.)</ref> که گاهی دور و گاهی نزدیک میشوند؛ نظیر کره کوچکی که در درون کره بزرگی است که هر کدام حرکت دارند و خورشید که همراه با حرکت آن، دور میزند و هنگامی که به طرف بالا میرود و دور میشود آن را اوج و گاهی پایین آمده و نزدیک میشود و آن را حضیض گویند؛ بنابراین با گردش کره مذکور، خورشید گاهی به زمین نزدیک (حضیض) و گاهی از آن دور (اوج) میشود <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/556 ـ 557.)</ref> ایشان بر همین مبنا افزوده است که مسیر خورشید دایماً روی منطقةالبروج است، یعنی منطقه فلک شمس با منطقةالبروج منطبق است، خورشید با سیر خود چهار فصل را ایجاد میکند؛ زیرا دایره منطقةالبروج که از دو قطب عالم میگذرد با دایره معدلالنهار که به دور عالم کشیده شده، تقاطع پیدا میکند و دایره منطقةالبروج، دایره معدل را نصف میکند و در این صورت عالم به دو قسم شمالی و جنوبی تقسیم میشود و همچنین [[معدلالنهار]] هم منطقةالبروج را نصف میکند و شش برج در طرف شمال و شش برج در طرف جنوب واقع میشود و چون فلک خورشید با منطقةالبروج منطبق است، خورشید شش ماه در بروج شمالی و شش ماه در بروج جنوبی خواهد بود. دو نقطهای که محل تقاطع معدلالنهار و منطقةالبروج است، یکی نقطه اعتدال ربیعی و دیگری نقطه اعتدال خریفی است. خورشید با طی نود درجه رو به بالا از نصف بالایی دایره منطقه به نقطه اعتدال ربیعی که اول بهار است، میرسد و با طی نود درجه رو به پایین از آن به نقطه انقلاب صیفی که اول تابستان است، میرسد و به این ترتیب فصلهای چهارگانه پدید میآید <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/557.)</ref> | ||
2. فلک زهره و افلاک علویه (مریخ، مشتری و زحل): این افلاک همچون فلک شمساند، با این فرق که منطقه خارج از مرکز اینها با منطقةالبروج بر دو نقطه همقطر تقاطع میکنند. این افلاک دارای تداویریاند که در ثخن خارج از مرکز آنها مرکوز و ثابت است. به فلک خارج مرکز این کرات فلک حامل میگویند و سطح هر یک از این کرات با سطح تدویرش بر نقطهای مماس است (ذهنی تهرانی، 50؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/332 ـ 333) | 2. فلک زهره و افلاک علویه (مریخ، مشتری و زحل): این افلاک همچون فلک شمساند، با این فرق که منطقه خارج از مرکز اینها با منطقةالبروج بر دو نقطه همقطر تقاطع میکنند. این افلاک دارای تداویریاند که در ثخن خارج از مرکز آنها مرکوز و ثابت است. به فلک خارج مرکز این کرات فلک حامل میگویند و سطح هر یک از این کرات با سطح تدویرش بر نقطهای مماس است <ref>(ذهنی تهرانی، تحفة الاحباب شرح فارسی بر تشریح الافلاک، 50؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/332 ـ 333.)</ref> امامخمینی در شرح این افلاک بازگو کرده است که هر یک از کواکب علویه و زهره نیز سه فلک دارند؛ زیرا دارای سه نحو حرکت خاصاند و این سه فلک ممثل، حامل و تدویر است و فلک تدویر فلکی است که کوکب منیری در آن مرکوز است. در این صورت این چهار کواکب دارای دوازده فلکاند <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/557 ـ 558.)</ref> | ||
3. فلک عطارد: فلک عطارد همچون فلک کواکب علویه بوده با این فرق که مرکز فلک حاوی مشتمل بر فلک حامل است؛ به این معنا که مرکز مدیر، غیر از مرکز عالم است و منطقه آن نیز در سطح منطقةالبروج نیست، بلکه با منطقه حامل هر دو در یک سطح واقع میشوند ( | 3. فلک عطارد: فلک عطارد همچون فلک کواکب علویه بوده با این فرق که مرکز فلک حاوی مشتمل بر فلک حامل است؛ به این معنا که مرکز مدیر، غیر از مرکز عالم است و منطقه آن نیز در سطح منطقةالبروج نیست، بلکه با منطقه حامل هر دو در یک سطح واقع میشوند <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/558؛ ذهنی تهرانی، تحفة الاحباب شرح فارسی بر تشریح الافلاک، 53؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/336 ـ 337.)</ref> | ||
4. فلک ماه: این فلک همچون فلک کرات علویه است با این فرق که منطقه حاوی حاملش را فلک مایل گویند و این فلک مایل با فلک حامل در سطحی قرار دارند که آن سطح با منطقةالبروج بر دو نقطه در رأس متقاطع است. برای قمر فلک دیگری است که دارای دو سطح متوازی است و به فلک مایل محیط است و نامش فلک جوزهر است. این فلک مانند ممثل کره خورشید در سطح منطقةالبروج است و دو قطبش نیز با دو قطب منطقةالبروج همسمت است (ذهنی تهرانی، 52؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/338 ـ 340) | 4. فلک ماه: این فلک همچون فلک کرات علویه است با این فرق که منطقه حاوی حاملش را فلک مایل گویند و این فلک مایل با فلک حامل در سطحی قرار دارند که آن سطح با منطقةالبروج بر دو نقطه در رأس متقاطع است. برای قمر فلک دیگری است که دارای دو سطح متوازی است و به فلک مایل محیط است و نامش فلک جوزهر است. این فلک مانند ممثل کره خورشید در سطح منطقةالبروج است و دو قطبش نیز با دو قطب منطقةالبروج همسمت است <ref>(ذهنی تهرانی، تحفة الاحباب شرح فارسی بر تشریح الافلاک، 52؛ حسنزاده آملی، دروس هیئت، 1/338 ـ 340.)</ref> امامخمینی در بیان فلک قمر خاطرنشان کرده است که قمر یک فلک زاید بر افلاک علویه و زهره دارد. فلک زاید عطارد مدیر و فلک زاید قمر جوزهر نام دارد؛ بنابراین عطارد و قمر دارای هشت فلکاند و تعداد افلاک جزئیه 22 تا است <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/558.)</ref> جوزهر فلکی متوازیالسطحین است؛ یعنی اگر از هر نقطه از سطح آن که خطی به سوی سطح کره ارض کشیده شود، آن خطوط با یکدیگر مساوی خواهند بود، مرکز جوزهر با مرکز عالم موافق است و بر سه فلک دیگر قمر نیز محیط است <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/558.)</ref> حامل قمر، در ثخن فلک مایل است و منطقه فلک با منطقه ممثل قمر منطبق نیست <ref>(امام خمینی، تقریرات، 2/558.)</ref> | ||
== حرکت افلاک== | == حرکت افلاک== |