کاربر:Mahjoor60/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

(←‏محتوای کتاب: اصلاح ارقام)
خط ۱۸: خط ۱۸:
(اشتباه در عنوان بندی)<br>
(اشتباه در عنوان بندی)<br>
مقام سوم در دو فصل ارائه شده است: ۱. تجسس به سود و مصلحت کفر و ۲. تجسس به مصلحت اسلام و نظام اسلامی.<br>
مقام سوم در دو فصل ارائه شده است: ۱. تجسس به سود و مصلحت کفر و ۲. تجسس به مصلحت اسلام و نظام اسلامی.<br>
فصل نخست سه بحث دارد. در بحث نخست حکم جاسوس مسلمان در فتاوای فقهای شیعه (شیخ طوسی، قاضی ابن‌براج طرابلسی، علامه حلی، محقق قمی و آقای منتظری) و آرا و سخنان فقهای عامه (ابویوسف، بستی و عینی) مطرح شده، سپس ادله روایی حکم آورده شده است. دلیل اول داستان حاطب بن‌ابی‌بلتعه است که نویسنده آن را از تفسیر قمی، آثار شیخ طبرسی و تفسیر فرات کوفی نقل می‌کند. (((نویسنده در مقدمه دلیل اول مدعی می‌شود که در سنن ابوداوود دست‌کم سه روایت درباره این بحث آمده، اما نه آنها را نقل می‌کند و نه به آنها ارجاع می‌دهد.))) در این بخش و ذیل نقل روایت از آثار طبرسی، نویسنده به جمله آخر روایت که «شاید خدا به اهل بدر توجه داشته، پس آنان را بخشوده و بدانان فرموده باشد: هر کار می‌خواهید بکنید که شما را آمرزیدم»<ref>طبسی، «مبانی فقهی جاسوسی و ضد جاسوسی»، ص ۳۹.</ref> ایراد اعتقادی وارد می‌کند، سپس پاسخ علامه طباطبایی به آن اشکال را می‌آورد. به نظر می‌رسد نویسنده در این بحث، که حدود هفت صفحه است، از موضوع نوشته دور شده است.  
فصل نخست سه بحث دارد. در بحث نخست حکم جاسوس مسلمان در فتاوای فقهای شیعه (شیخ طوسی، قاضی ابن‌براج طرابلسی، علامه حلی، محقق قمی و آقای منتظری) و آرا و سخنان فقهای عامه (ابویوسف، بستی و عینی) مطرح شده، سپس ادله روایی حکم آورده شده است. دلیل اول داستان حاطب بن‌ابی‌بلتعه است که نویسنده، صدور روایت را قطعی می‌داند و  آن را از تفسیر قمی، آثار شیخ طبرسی و تفسیر فرات کوفی نقل می‌کند. (((نویسنده در مقدمه دلیل اول مدعی می‌شود که در سنن ابوداوود دست‌کم سه روایت درباره این بحث آمده، اما نه آنها را نقل می‌کند و نه به آنها ارجاع می‌دهد.))) در این بخش و ذیل نقل روایت از آثار طبرسی، نویسنده به جمله آخر روایت که «شاید خدا به اهل بدر توجه داشته، پس آنان را بخشوده و بدانان فرموده باشد: هر کار می‌خواهید بکنید که شما را آمرزیدم»<ref>طبسی، «مبانی فقهی جاسوسی و ضد جاسوسی»، ص ۳۹.</ref> ایراد اعتقادی وارد می‌کند، سپس پاسخ علامه طباطبایی به آن اشکال را می‌آورد. به نظر می‌رسد نویسنده در این بحث، که حدود هفت صفحه است، از موضوع نوشته دور شده است. <br>
نویسنده نتیجه نهایی حکم جاسوس مسلمان را چنین می‌آورد: «مقتضای اصل اولی و مقتضای احتیاط در خون و جان انسان‌ها آن است که جاسوس مسلمان کشته نشود، افزون بر اینکه عنوان افساد و محاربه بر وی صادق نیست. عنوان تجسس به خودی خود موجب کشتن نیست، گرچه اگر حاکم مصلحت بداند، جاسوس تعزیز و به شدت مجازت می‌شود؛ اما با حکم قتل موافق نیستیم». در ادامه نیز برای سخن خویش شواهدی را از فتاوای قاضی ابن‌براج طرابلسی، علامه حلی و محقق کرکی می‌آورد.<br>
 


'''مقام چهارم: درباره عریف و نقیب'''
'''مقام چهارم: درباره عریف و نقیب'''


'''مقام پنجم: ارتکاب حرام هنگام تجسس'''
'''مقام پنجم: ارتکاب حرام هنگام تجسس'''