فقه معاصر:پیشنویس تغییر جنسیت آری یا نه؟ (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=== آیه تهلکه === | === آیه تهلکه === | ||
دلیل اول نویسنده بر حرمت تغییر جنسیت، آیه ۱۹۵ سوره بقره معروف به [[آیه تهلکه]](ص۳۳) است؛ «وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ». از نظر نویسنده امکان کاربست این آیه در بحث تغییر جنسیت بر اساس معنای تأکیدی برای باء ممکن خواهد بود. به نظر نویسنده کلمه «ید» به معنای قدرت و استطاعت | دلیل اول نویسنده بر حرمت تغییر جنسیت، آیه ۱۹۵ سوره بقره معروف به [[آیه تهلکه]](ص۳۳) است؛ «وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ». از نظر نویسنده امکان کاربست این آیه در بحث تغییر جنسیت بر اساس معنای تأکیدی برای باء ممکن خواهد بود. به نظر نویسنده کلمه «ید» به معنای قدرت و استطاعت است. و در نتیجه معنای آیه چنین خواهد بود: «قوای خودتان را هدر ندهید و فاسد و ضایع نسازید.»(ص۳۹) | ||
مؤلف با اشاره به قاعده «مخصص نبودن مورد» | مؤلف با اشاره به قاعده «مخصص نبودن مورد» اختصاص آیه به بحث جهاد و نهی از به هلاکت انداختن قوای اجتماعی را کنار میگذرد و آن را شامل ضایع نمودن اعضای بدن نیز میداند.» در نهایت از نظر او این آیه علاوه بر حرمت تغییر جنسیت بر حرمت اعمالی نظیر عقیمسازی نیز دلالت میکند و کسی حق ندارد کاری کند که قوا و یا اعضای رئیسیه بدنش از بین برود.(ص۴۰). | ||
=== آیه تغییر خلقت === | === آیه تغییر خلقت === | ||
نویسنده [[آیه ۱۱۹ سوره نساء]] معروف به [[آیه تغییر خلقت]] را به عنوان دلیل دوم بر حرمت تغییر جنسیت مطرح کرده | نویسنده [[آیه ۱۱۹ سوره نساء]] معروف به [[آیه تغییر خلقت]] را به عنوان دلیل دوم بر حرمت تغییر جنسیت مطرح کرده است؛ «وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ»(ص۴۱). در معنای «خَلْق اللّه» دو معنا مختلف مطرح شده است؛ یکی آنکه به معنای «آفرینش خدا» باشد که ظاهر آیه است و دیگر آنکه به معنای «دین خدا» باشد که اشخاصی نظیر طبرسی، علامه طباطبایی، [[سید ابوالقاسم موسوی خوئی|آیت الله خویی]] آن را پذیرفته و یا بدان متمایل شدهاند. ایشان با رد نظری که خلق الله را به معنای دین خدا دانسته بود،(ص۴۴) اعلام میدارد که از نظر ایشان علی رغم وجوه مختلف مطرح شده در تفسیر (خلق الله) این آیه نیز بر حرمت تغییر جنسیت مرد به زن و برعکس دلالت دارد.(ص۴۱-۴۶). | ||
=== حرمت تشبه به جنس مخالف === | === حرمت تشبه به جنس مخالف === | ||
حرمت [[تشبه به جنس مخالف]]، دلیل سوم نویسنده برای حرمت تغییر جنسیت است؛ با توجه به نتایج بدست آمده در مباحث قبلی که حاصل آن عدم امکان تحقق واقعی تغییر جنسیت، به نظر مؤلف حاصل این عمل در نهایت چیزی جز تشبه به جنس مخالف نیست که حکم آن مشخص شده و حرام است. (ص۵۲) | حرمت [[تشبه به جنس مخالف]]، دلیل سوم نویسنده برای حرمت تغییر جنسیت است؛ با توجه به نتایج بدست آمده در مباحث قبلی که حاصل آن عدم امکان تحقق واقعی تغییر جنسیت، به نظر مؤلف حاصل این عمل در نهایت چیزی جز تشبه به جنس مخالف نیست که حکم آن مشخص شده و حرام است. (ص۵۲) | ||
==نشانههای جنسیت در افراد خنثی== | ==نشانههای جنسیت در افراد خنثی== | ||
کتاب تغییر جنسیت آری یا نه؟ در بخش سوم خود که حجم بالایی را به خود اختصاص داده به بحث از «نشانههای جنسیت در افراد خنثی و تشخیص خنثای مشکله از غیرمشکله» پرداخته است و به صورت مفصل دوازده علامت مطرحشده در روایات و کتب فقهی برای تشخیص جنسیت خنثی را تبیین میکند که عبارتند از: وجود البول، سبق البول، تأخر البول، حیض، احتلام، جماع، | کتاب تغییر جنسیت آری یا نه؟ در بخش سوم خود که حجم بالایی را به خود اختصاص داده به بحث از «نشانههای جنسیت در افراد خنثی و تشخیص خنثای مشکله از غیرمشکله» پرداخته است و به صورت مفصل دوازده علامت مطرحشده در روایات و کتب فقهی برای تشخیص جنسیت خنثی را تبیین میکند که عبارتند از: وجود البول، سبق البول، تأخر البول، حیض، احتلام، جماع، باردار شدن، بُدُوُّ الثدی (برآمدگی پستان زنانه)، انبات لحیه (ریش درآوردن)، تعداد دندهها و قرعه. | ||
نویسنده درباره نشانههای چهارم تا | نویسنده درباره نشانههای چهارم تا نهم، نخست اشاره میکند که در بسیاری از منابع فقهی متقدم و متأخر به این علائم اشاره نشده است. او در بحثی تحت عنوان «نشانههای چهارم تا نهم در منابع فقهی و روایی» به بیان منابع و مآخد این موضوعات پرداخته است. (۸۲-۸۳) | ||
نویسنده ابتدا به کلام ابن عقیل اشاره میکند که برخی نظیر شیخ حر عاملی آن را روایت به حساب آوردهاند(ص۸۵)، سپس روایتی از روضة الواعظین و روایتی از خصال را به عنوان پشتوانه این نشانهها نقل میکند. به نظر مؤلف خبر ابن عقیل و روایت روضة الواعظین اگرچه دلالتی تام بر موضوع مورد نظر داشته و برخی از این علائم را مورد اشاره قرار | نویسنده ابتدا به کلام ابن عقیل اشاره میکند که برخی نظیر شیخ حر عاملی آن را روایت به حساب آوردهاند(ص۸۵)، سپس روایتی از روضة الواعظین و روایتی از خصال را به عنوان پشتوانه این نشانهها نقل میکند. به نظر مؤلف خبر ابن عقیل و روایت روضة الواعظین اگرچه دلالتی تام بر موضوع مورد نظر داشته و برخی از این علائم را مورد اشاره قرار دادهاند؛ اما خبر واحد و بدون سند هستند (ص۸۵ و۸۷) و بنا بر این غیر قابل قبول. اما روایت خصال از جهت سند معتبر و از جهت دلالت نیز دلالتی تام بر حجیت سه علامت احتلام، حیض و برآمدگی پستان دارد(ص۸۸) البته به نظر نویسنده احتلام و حیض دو نشانه قطعی هستند و شاید به همین علت در کلام فقها ذکر نشدهاند(ص۸۴). | ||
به گزارش نویسنده «انبات لحیه» در هیچ روایتی به عنوان یک علامت ذکر نشده است و خود نیز علامت بودن این مورد را با تردیدهایی مواجه میداند.(ص۹۰) | به گزارش نویسنده «انبات لحیه» در هیچ روایتی به عنوان یک علامت ذکر نشده است و خود نیز علامت بودن این مورد را با تردیدهایی مواجه میداند.(ص۹۰) | ||
=== تشخیص بر اساس خروج بول === | === تشخیص بر اساس خروج بول === | ||
نویسنده برای تشخیص جنسیت خنثی خروج بول از یکی از دو مجرا را با تکیه بر پنج روایت میپذیرد | نویسنده برای تشخیص جنسیت خنثی خروج بول از یکی از دو مجرا را با تکیه بر پنج روایت میپذیرد(ص۷۱-۷۶) و با تکیه بر صحیحه هشام نشانهبودن سبقت کردن بول از یکی از دو مجرا را نشانه جنسیت میداند؛(ص۷۷) ولی مرسله کافی در همین باب را با وجود تامبودن دلالت به خاطر سند ضعیف و مرسلهبودن نمیپذیرد(ص۷۹). | ||
نویسنده برای نشانهبودن تأخر البول را نیز نمیپذیرد، (ص۷۹-۸۲) و اجماع مطرحشده در این مورد را به خاطر احتمال مدرکیبودن کنار میگذارد. چنانکه استناد به مرسله کافی را نیز به خاطر اشکال سندی کافی نمیداند | نویسنده برای نشانهبودن تأخر البول را نیز نمیپذیرد، (ص۷۹-۸۲) و اجماع مطرحشده در این مورد را به خاطر احتمال مدرکیبودن کنار میگذارد. چنانکه استناد به مرسله کافی را نیز به خاطر اشکال سندی کافی نمیداند(ص۸۲). | ||
=== تعداد دندهها === | === تعداد دندهها === |