کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵: خط ۴۵:
مسلمان معاصر در متن دین دو اندیشه را در کنار هم مشاهده می‌کند اول اندیشه سازگار با حقوق بشر که شامل گزاره‌هایی است که به صراحت دلالت بر حقوق ذاتی انسان از آن جهت که انسان است دارند. این گزاره‌ها در قالب عمومات، اطلاقات، و سیره اولیای دین است. و دوم اندیشه ناسازگار با حقوق بشر و صریح در تبعیض حقوقی بین انسان‌ها. اسلام سنتی در مواجهه با دو اندیشه فوق دلالت دسته دوم را قوی‌تر می‌داند و با آن به تخصیص، تقیید و تبیین گزاره‌های دسته اول می‌پردازد.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص ۱۷-۳۴.</ref>
مسلمان معاصر در متن دین دو اندیشه را در کنار هم مشاهده می‌کند اول اندیشه سازگار با حقوق بشر که شامل گزاره‌هایی است که به صراحت دلالت بر حقوق ذاتی انسان از آن جهت که انسان است دارند. این گزاره‌ها در قالب عمومات، اطلاقات، و سیره اولیای دین است. و دوم اندیشه ناسازگار با حقوق بشر و صریح در تبعیض حقوقی بین انسان‌ها. اسلام سنتی در مواجهه با دو اندیشه فوق دلالت دسته دوم را قوی‌تر می‌داند و با آن به تخصیص، تقیید و تبیین گزاره‌های دسته اول می‌پردازد.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص ۱۷-۳۴.</ref>
===تبیین نظریه اسلام غایت‌مدار===
===تبیین نظریه اسلام غایت‌مدار===
محسن کدیور باور دارد احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی، ۲.عادلانه، ۳.برترین راه‌حل نسبت به سایر مکاتب و ادیان بودند. همانگونه که احکام دین در زمان نزول اینگونه بوده است امروز نیز احکامی که به دین نسبت داده می‌شود باید مطابق عرف امروز، عقلایی و عادلانه محسوب شود و همان گونه که کتاب و سنت می‌توانند ناسخ احکام پیشین باشند عقل نیز شأن ناسخیت دارد. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمی‌شود. بنابراین کماکان تشریع به دست شارع باقی می‌ماند.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۳۲.</ref> او مجموعه تعالیم اسلام را چهار بخش می‌داند: ۱.امور ایمانی و اعتقادی ۲.امور اخلاقی ۳.امور عبادی ۴.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات می‌گویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول اختصاص داده شده است. لکن در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. <ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۳۸-۱۴۰.</ref>   
محسن کدیور باور دارد احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی، ۲.عادلانه، ۳.برترین راه‌حل نسبت به سایر مکاتب و ادیان بودند. همانگونه که احکام دین در زمان نزول اینگونه بوده است امروز نیز احکامی که به دین نسبت داده می‌شود باید مطابق عرف امروز، عقلایی و عادلانه محسوب شود و همان گونه که کتاب و سنت می‌توانند ناسخ احکام پیشین باشند عقل نیز شأن ناسخیت دارد. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمی‌شود. بنابراین کماکان تشریع به دست شارع باقی می‌ماند. او مجموعه تعالیم اسلام را چهار بخش می‌داند: ۱.امور ایمانی و اعتقادی ۲.امور اخلاقی ۳.امور عبادی ۴.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات می‌گویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول اختصاص داده شده است. لکن در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. <ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۳۸-۱۴8.</ref>   


=== مبانی و پیشفرض‌های اسلام سنتی و اسلام غایت‌مدار ===
=== مبانی و پیشفرض‌های اسلام سنتی و اسلام غایت‌مدار ===
خط ۵۳: خط ۵۳:


==تطبیق نظریه اسلام غایت‌مدار بر موارد تعارض (شواهد تعارض و حل آن)==
==تطبیق نظریه اسلام غایت‌مدار بر موارد تعارض (شواهد تعارض و حل آن)==
محسن کدیور احکام شرعی از دیدگاه اسلام سنتی را مطابق آرای مشهور فقیهان<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۱۵.</ref> و مستند به قرآن و احادیث معتبر می‌داند. او ناسازگاری با حقوق بشر را در چند محور پیش‌رو می‌بیند: ۱.برابری حقوقی غیر مسلمانان با مسلمانان ۲.برابری حقوقی زنان با مردان ۳.برابری حقوق بردگان با انسان‌های آزاد ۴.عدم تساوی عوام با فقیهان در حوزه امور عمومی ۵.آزادی عقیده و مذهب و مجازات ارتداد ۶.مجازات‌های خودسرانه، مجازات‌های خشن و شکنجه<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۹۶-۱۱۴.</ref> در ادامه برخی از موارد را بررسی خواهیم‌ کرد:
محسن کدیور احکام شرعی مورد تایید اسلام سنتی که معارض با حقوق بشر است را مطابق آرای مشهور فقیهان<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۱۵.</ref> و مستند به قرآن و احادیث معتبر می‌داند. او ناسازگاری با حقوق بشر را در چند محور پیش‌رو می‌بیند: ۱.برابری حقوقی غیر مسلمانان با مسلمانان ۲.برابری حقوقی زنان با مردان ۳.برابری حقوق بردگان با انسان‌های آزاد ۴.عدم تساوی عوام با فقیهان در حوزه امور عمومی ۵.آزادی عقیده و مذهب و مجازات ارتداد ۶.مجازات‌های خودسرانه، مجازات‌های خشن و شکنجه<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۹۶-۱۱۴.</ref> در ادامه برخی از موارد را بررسی خواهیم‌ کرد:


=== آزادی عقیده و مذهب ===
=== آزادی عقیده و مذهب ===
نویسنده معتقد است آزادی عقیده و مذهب دارای حسن و مطلوبیت عقلی است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۸۲.</ref> وی بدین باور است که هفت دسته از آیات قرآن کریم به آزادی عقیده، و اختیار در انتخاب مذهب دلالت دارند و هیچ مجازات دنیوی را بر اختیار دین و عقیده باطل تعیین نکرده اگرچه منکران را به عذاب اخروی وعده داده است: ۱.آیاتی که به بیان نفی اکراه و اجبار در دین می‌پردازند. مانند آیه ۲۵۶ بقره. او معتقد است رد اجبار در این آیه، مساوی پذیرش آزادی در امر دین است و لازمه‌اش آزادی در دو امر است: آزادی در ورود در دین و آزادی در خروج از آن. ۲.آیاتی که دال بر آزادی در انتخاب هدایت و ضلالت در دنیا و اختصاص مجازات به سرای آخرت است مانند آیه ۲۹ کهف و ۴۱ زمر. ۳.آیاتی که وظیفه پیامبر را ابلاغ حق می‌داند نه اجبار حق و سلب آزادی. مانند آیات ۲۱ و ۲۲ سوره غاشیه و ۵۶ تا ۵۸ سوره فرقان. ۴.آیاتی که دال بر مذمت مجازات بر تغییر دین است. مانند آیه ۸۸ اعراف و ۲۶ سوره غافر. این آیات بیانگر این است که خداوند روش مستکبران را در قبال پدیده ارتداد و تغییر دین مذمت کرده است. ۵.آیاتی که بیانگر عدم تعلق اراده خداوند به خلق اندیشه یکسان است. مانند آیه ۱۸۸ و ۱۹۹ هود و ۶ کافرون. ۶.آیاتی که مجازات مرتد را صرفا در آخرت می‌دانند. مانند ۲۱۷ بقره و ۸۵-۹۰ آل‌عمران. ۷.آیاتی که منطق قرآن در دعوت مردم به دین را در شیوه‌های مسالمت‌آمیز می‌داند مانند ۱۲۵ نحل. نتیجه‌ این است که گرچه قرآن صریحا دینی غیر از اسلام را نمی‌پذیرد اما مردم در انتخاب دین و عقیده آزاد هستند و مجازات دنیوی برای دین و عقیده باطل پیش‌بینی نشده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۰۵و۲۰۶.</ref>  
نویسنده معتقد است آزادی عقیده و مذهب دارای حسن و مطلوبیت عقلی است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۸۲.</ref> وی بدین باور است که هفت دسته از آیات قرآن کریم به آزادی عقیده، و اختیار در انتخاب مذهب دلالت دارند و هیچ مجازات دنیوی را بر اختیار دین و عقیده باطل تعیین نکرده اگرچه منکران را به عذاب اخروی وعده داده است: ۱.آیاتی که به بیان نفی اکراه و اجبار در دین می‌پردازند. مانند آیه ۲۵۶ بقره. او معتقد است رد اجبار در این آیه، مساوی پذیرش آزادی در امر دین است و لازمه‌اش آزادی در دو امر است: آزادی در ورود در دین و آزادی در خروج از آن. ۲.آیاتی که دال بر آزادی در انتخاب هدایت و ضلالت در دنیا و اختصاص مجازات به سرای آخرت است مانند آیه ۲۹ کهف و ۴۱ زمر. ۳.آیاتی که وظیفه پیامبر را ابلاغ حق می‌داند نه اجبار حق و سلب آزادی. مانند آیات ۲۱ و ۲۲ سوره غاشیه و ۵۶ تا ۵۸ سوره فرقان. ۴.آیاتی که دال بر مذمت مجازات بر تغییر دین است. مانند آیه ۸۸ اعراف و ۲۶ سوره غافر. این آیات بیانگر این است که خداوند روش مستکبران را در قبال پدیده ارتداد و تغییر دین مذمت کرده است. ۵.آیاتی که بیانگر عدم تعلق اراده خداوند به خلق اندیشه یکسان است. مانند آیه ۱۸۸ و ۱۹۹ هود و ۶ کافرون. ۶.آیاتی که مجازات مرتد را صرفا در آخرت می‌دانند. مانند ۲۱۷ بقره و ۸۵-۹۰ آل‌عمران. ۷.آیاتی که منطق قرآن در دعوت مردم به دین را در شیوه‌های مسالمت‌آمیز می‌داند مانند ۱۲۵ نحل. نتیجه‌ این است که گرچه قرآن صریحا دینی غیر از اسلام را نمی‌پذیرد اما مردم در انتخاب دین و عقیده آزاد هستند و مجازات دنیوی برای دین و عقیده باطل پیش‌بینی نشده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص195و۲۰۶.</ref>  


==== ارتداد ====
==== ارتداد ====
به عقیده نویسنده با تأمل در آیات قرآن می‌یابیم تبدیل ایمان به کفر امری ناپسند است. لکن کدیور باتوجه به تقسیم ارتداد به ارتداد به واسطه تحقیق ولو به غلط و ارتداد به سبب شهوت عملی و دنیا پرستی معتقد است در قرآن برای ارتداد علمی هیچ گونه مجازاتی در دنیا و آخرت بیان نشده است و ارتداد عملی و سیاسی صرفا عذاب اخروی در پی دارد. حدودی که برای مرتد در روایات آمده است معارض با امور ذیل است: ۱.بنابر قول مشهور اقامه حد مختص زمان حضور معصوم(ع) است. ۲.عقلا در امور مهم مانند حفظ جان به خبر واحد ولو ثقه اعتماد نمی‌کنند. ۳.تهدید مرتد به مرگ معارض با نص قرآن در نبود اجبار در دین است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۰۴-۲۰۸.</ref>
به عقیده نویسنده با تأمل در آیات قرآن می‌یابیم تبدیل ایمان به کفر امری ناپسند است. لکن کدیور باتوجه به تقسیم ارتداد به ارتداد به واسطه تحقیق ولو به غلط و ارتداد به سبب شهوت عملی و دنیا پرستی معتقد است در قرآن برای ارتداد علمی هیچ گونه مجازاتی در دنیا و آخرت بیان نشده است و ارتداد عملی و سیاسی صرفا عذاب اخروی در پی دارد. حدودی که برای مرتد در روایات آمده است معارض با امور ذیل است: ۱.بنابر قول مشهور اقامه حد مختص زمان حضور معصوم(ع) است. ۲.عقلا در امور مهم مانند حفظ جان به خبر واحد ولو ثقه اعتماد نمی‌کنند. ۳.تهدید مرتد به مرگ معارض با نص قرآن در نبود اجبار در دین است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۰6-۲۰۸.</ref>


=== حقوق مخالف سیاسی ===
=== حقوق مخالف سیاسی ===


نویسنده مدعی است بر مخالف سیاسی یکی از عناوین ناهی از منکر، محارب و یا باغی منطبق است<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۲.</ref> و در هر صورت دارای این حقوق است: ۱.حق آزادی بیان و اظهار نظر در راستای اصلاح برنامه‌های سیاسی حاکمان یا در راستای اصلاح ساختار سیاسی نظام و یا در راستای تغییر نظام سیاسی که این حق مستند به کلمات امیر المومنین(ع) در نامه ۵۳ و خطبه ۲۱۶ و ۳۴ است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۶۶و۲۶۷.</ref> ۲.حق فعالیت تشکیلاتی و اقدام سیاسی همه افراد جامعه که مستند به آیات ۴۱ حج، ۲۵ حدید و آیات بیانگر امر به معروف و لزوم سرپیچی از حاکمان فاسد است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۶۷و۲۶۸.</ref> ۳.حق اطلاع از تصمیم‌های حاکمیت اعم از سیاسی فرهنگی، اقتصادی و غیره ۴.حفظ حیثیت و کرامت انسانی مخالفان سیاسی.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۷۰.</ref> ۵.حق مصونیت جان و مال و آبرو و مصونیت از تعرض قضایی.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۷۰و۲۷۱</ref>
نویسنده مدعی است بر مخالف سیاسی یکی از عناوین ناهی از منکر، محارب و یا باغی منطبق است<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۲.</ref> و در هر صورت دارای این حقوق است: ۱.حق آزادی بیان و اظهار نظر در راستای اصلاح برنامه‌های سیاسی حاکمان یا در راستای اصلاح ساختار سیاسی نظام و یا در راستای تغییر نظام سیاسی که این حق مستند به کلمات امیر المومنین(ع) در نامه ۵۳ و خطبه ۲۱۶ و ۳۴ است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۶۶و۲۶۷.</ref> ۲.حق فعالیت تشکیلاتی و اقدام سیاسی همه افراد جامعه که مستند به آیات ۴۱ حج، ۲۵ حدید و آیات بیانگر امر به معروف و لزوم سرپیچی از حاکمان فاسد است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۶۷و۲۶۸.</ref> ۳.حق اطلاع از تصمیم‌های حاکمیت اعم از سیاسی فرهنگی، اقتصادی و غیره ۴.حفظ حیثیت و کرامت انسانی مخالفان سیاسی.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص269و۲۷۰.</ref> ۵.حق مصونیت جان و مال و آبرو و مصونیت از تعرض قضایی.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۷۰و۲۷۱</ref>
===== بغی و محاربه =====
===== بغی و محاربه =====
به نظر نویسنده باغی کسی است که: ۱.بنابر یک تئوری خاص با حاکمیت مخالفت می‌کند. ۲.دارای محلی خارج از دسترس حاکمیت است که نظام به سادگی نتواند به آنجا دست‌ یابد. ۳.ضمن افراد متعدد و گروه و تشکیلات شکل می‌گیرد و مسلحانه علیه حاکمیت خروج می‌کند. ۴.علیه امام معصوم(ع) قیام کرده باشد و به همین جهت حکم بغی در زمان غیبت معصوم(ع) در کتب فقهی نیامده و در فقه امامیه به رسمیت شناخته نشده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۹-۲۳۶.</ref> کدیور محارب را کسی می‌داند که به قصد ترساندن مردم با بکارگیری سلاح، آرامش، آزادی و امنیت عمومی را سلب کند و اعتقاد دارد عنوان سلاح موضوعیت ندارد بلکه اشاره به ابزار نیرو و قدرتی است که موجب ترساندن مردم می‌شود<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۴۶.</ref>. به نظر او بغی و محاربه از عناوین قصدیه می‌باشد و صدق احراز هرکدام، بر احراز قصد شخص متوقف است .
به نظر نویسنده باغی کسی است که: ۱.بنابر یک تئوری خاص با حاکمیت مخالفت می‌کند. ۲.دارای محلی خارج از دسترس حاکمیت است که نظام به سادگی نتواند به آنجا دست‌ یابد. ۳.ضمن افراد متعدد و گروه و تشکیلات شکل می‌گیرد و مسلحانه علیه حاکمیت خروج می‌کند. ۴.علیه امام معصوم(ع) قیام کرده باشد و به همین جهت حکم بغی در زمان غیبت معصوم(ع) در کتب فقهی نیامده و در فقه امامیه به رسمیت شناخته نشده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۹-۲۳۶.</ref> کدیور محارب را کسی می‌داند که به قصد ترساندن مردم با بکارگیری سلاح، آرامش، آزادی و امنیت عمومی را سلب کند و اعتقاد دارد عنوان سلاح موضوعیت ندارد بلکه اشاره به ابزار نیرو و قدرتی است که موجب ترساندن مردم می‌شود<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۴۶.</ref>. به نظر او بغی و محاربه از عناوین قصدیه می‌باشد و صدق احراز هرکدام، بر احراز قصد شخص متوقف است .<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص254.</ref>


با توجه به تعریف فوق فعالیت‌های سیاسی مسالمت‌آمیز، سخنرانی یا انتقاد کتبی و حتی قصد براندازی، قابل انطباق بر بغی و محاربه نیست مگر اینکه با سلاح دست به عملی زنند.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۵۴.</ref> لازم به ذکر است باغی بخلاف محارب، نوعی مجرم ساسی محسوب می‌شود که در صورت اثبات بغی صرفا باید تشکیلات بغات پاشیده شود. اموالشان به غارت نمی‌رود، از مالیت نمی‌افتد، کودکان و زنانشان به اسارت و کنیزی نمی‌روند و برای آنها حکم اعدام خارج از میدان نبرد به عنوان حد شرعی صادر نمی‌شود.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۹-۲۳۷.</ref>
با توجه به تعریف فوق فعالیت‌های سیاسی مسالمت‌آمیز، سخنرانی یا انتقاد کتبی و حتی قصد براندازی، قابل انطباق بر بغی و محاربه نیست مگر اینکه با سلاح دست به عملی زنند.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۵۴.</ref> لازم به ذکر است باغی بخلاف محارب، نوعی مجرم ساسی محسوب می‌شود که در صورت اثبات بغی صرفا باید تشکیلات بغات پاشیده شود. اموالشان به غارت نمی‌رود، از مالیت نمی‌افتد، کودکان و زنانشان به اسارت و کنیزی نمی‌روند و برای آنها حکم اعدام خارج از میدان نبرد به عنوان حد شرعی صادر نمی‌شود.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۲۲۹-۲۳۷.</ref>