کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
محمدتقی فلسفی دوره ابتدایی را در مدرسه توفیق تهران گذراند <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۳.</ref> و سپس به تحصیل علوم دینی به [[حوزه علمیه قم]] رفت؛ اما چون آب و هوای آن را نتوانست تحمل کند، پس از چند ماه به تهران بازگشت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۶۱.</ref> او [[ادبیات عرب]] را نزد محمد رشتی آموخت و پس از آن، [[فقه و اصول]] را از محمدعلی کاشانی در مدرسه عبداللهخان و شیخمهدی در مدرسه محمدیه فرا گرفت. وی [[قوانین الاصول]] و [[شرح لمعه]] را نیز نزد پدر آموخت. همچنین دروس فلسفه را از [[میرزامهدی آشتیانی]]، ابراهیم امامزاده زیدی، سیدکاظم عصّار و میرزاطاهر تنکابنی فرا گرفت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۵.</ref> وی از نوجوانی به وعظ و خطابه روی آورد و در مدت کوتاهی «خطیب توانا» شهرت گرفت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۹ و ۶۴ ـ ۶۵.</ref> | محمدتقی فلسفی دوره ابتدایی را در مدرسه توفیق تهران گذراند <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۳.</ref> و سپس به تحصیل علوم دینی به [[حوزه علمیه قم]] رفت؛ اما چون آب و هوای آن را نتوانست تحمل کند، پس از چند ماه به تهران بازگشت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۶۱.</ref> او [[ادبیات عرب]] را نزد محمد رشتی آموخت و پس از آن، [[فقه و اصول]] را از محمدعلی کاشانی در مدرسه عبداللهخان و شیخمهدی در مدرسه محمدیه فرا گرفت. وی [[قوانین الاصول]] و [[شرح لمعه]] را نیز نزد پدر آموخت. همچنین دروس فلسفه را از [[میرزامهدی آشتیانی]]، ابراهیم امامزاده زیدی، سیدکاظم عصّار و میرزاطاهر تنکابنی فرا گرفت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۵.</ref> وی از نوجوانی به وعظ و خطابه روی آورد و در مدت کوتاهی «خطیب توانا» شهرت گرفت <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۵۹ و ۶۴ ـ ۶۵.</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی== | |||
فلسفی نخستین تجربه سیاسی خود را در موضوع [[جمهوریت]] که [[رضاخان پهلوی]] مطرح کرد، به دست آورد. او در این زمان شاهد تحصن مردم و علمای آن زمان به رهبری [[سیدحسن مدرس]] در مخالفت با جمهوریت در میدان بهارستان تهران بود <ref>فلسفی، یاران امام، سیزده.</ref> در زمان فشار مأموران رضاشاه برای لباس یکشکل، فلسفی بر این اساس که واعظ و محدث است، از پوشیدن لباس یکشکل معاف شد. وی با دریافت جواز [[عمامه]] از [[حسین یزدی]] که از شاگردان [[میرزای شیرازی]] و از مجتهدان بانفوذ تهران بود، در لباس و شغل [[روحانیت]] باقی ماند <ref>فلسفی،چهارده؛ فلسفی،خاطرات و مبارزات، ۸۲ ـ ۸۴.</ref> در سال ۱۳۱۶ زمانی که فلسفی در مسجد میرزاموسی در تهران معروف به مسجد بزازها منبر میرفت، به صورت غیر مستقیم به واقعه کشتار مردم به دست رژیم پهلوی در [[مسجد گوهرشاد مشهد]] در سال ۱۳۱۴ انتقاد کرد. رژیم که این اظهارات را کنایهزدن به حادثه مسجد گوهرشاد برشمرد، فلسفی را از منبر و پوشیدن لباس روحانیت منع کرد <ref>فلسفی، خاطرات و خطرات، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> سه سال بعد در سال ۱۳۱۹ فلسفی به اصرار اطرافیان، با پوشیدن دوباره لباس روحانیت، در حالیکه هنوز منبر رفتنش آزاد نشده بود، به سخنرانی پرداخت. سرانجام، با تلاش و پیگیری [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، رسماً از منبر فلسفی رفع ممنوعیت شد <ref> فلسفی، خاطرات و خطرات، ۱۰۲.</ref> | فلسفی نخستین تجربه سیاسی خود را در موضوع [[جمهوریت]] که [[رضاخان پهلوی]] مطرح کرد، به دست آورد. او در این زمان شاهد تحصن مردم و علمای آن زمان به رهبری [[سیدحسن مدرس]] در مخالفت با جمهوریت در میدان بهارستان تهران بود <ref>فلسفی، یاران امام، سیزده.</ref> در زمان فشار مأموران رضاشاه برای لباس یکشکل، فلسفی بر این اساس که واعظ و محدث است، از پوشیدن لباس یکشکل معاف شد. وی با دریافت جواز [[عمامه]] از [[حسین یزدی]] که از شاگردان [[میرزای شیرازی]] و از مجتهدان بانفوذ تهران بود، در لباس و شغل [[روحانیت]] باقی ماند <ref>فلسفی،چهارده؛ فلسفی،خاطرات و مبارزات، ۸۲ ـ ۸۴.</ref> در سال ۱۳۱۶ زمانی که فلسفی در مسجد میرزاموسی در تهران معروف به مسجد بزازها منبر میرفت، به صورت غیر مستقیم به واقعه کشتار مردم به دست رژیم پهلوی در [[مسجد گوهرشاد مشهد]] در سال ۱۳۱۴ انتقاد کرد. رژیم که این اظهارات را کنایهزدن به حادثه مسجد گوهرشاد برشمرد، فلسفی را از منبر و پوشیدن لباس روحانیت منع کرد <ref>فلسفی، خاطرات و خطرات، ۲۴ ـ ۲۵.</ref> سه سال بعد در سال ۱۳۱۹ فلسفی به اصرار اطرافیان، با پوشیدن دوباره لباس روحانیت، در حالیکه هنوز منبر رفتنش آزاد نشده بود، به سخنرانی پرداخت. سرانجام، با تلاش و پیگیری [[سیدابوالقاسم کاشانی]]، رسماً از منبر فلسفی رفع ممنوعیت شد <ref> فلسفی، خاطرات و خطرات، ۱۰۲.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
رژیم پهلوی فلسفی را به سبب صداقت در گفتار و صراحت لهجه، همواره زیر نظر داشت و در مواردی با اجیرکردن عدهای برای شعاردادن، مانع منبررفتنِ وی میشد؛ با این حال، زمینهسازی برای برهمزدن منبر او به گونهای انجام میشد تا چنین تصور شود که این اقدام، حرکتی مردمی بوده است <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۱۵۵ ـ ۱۵۶.</ref> در یکی از این موارد که در سال ۱۳۳۱ روی داد، امامخمینی در نامهای به فلسفی، ضمن اظهار تأسف از این مسئله و بیان تلاش مفسدان بر خارجکردن فلسفی از میدان، بر حفظ سنگر روشنگری تأکید کرد (۱/۲۹ ـ ۳۰). فلسفی در سال ۱۳۴۱ در مخالفت با تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، <ref>← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی.</ref> در یک سخنرانی، اعتراض و انتقاد خود را به این مصوبه اعلام کرد <ref>تقوی اشتهاردی، خاطرات، چاپشده در صحیفه دل، ۱/۳۵.</ref> وی در سخنرانی خود در [[مسجد ارک تهران]]، هدف رژیم پهلوی از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و مسئله رأیدادن زنان را پوششی برای ورود بهائیان به قدرت شمرد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۵۲ ـ ۲۵۳.</ref> وی از زمان تصویب این لایحه تا زمان لغو رسمی آن در دولت که دو ماه طول کشید، در مجلسهای مختلف، منبرهای زیادی رفت و علیه تصویب لایحه صحبت کرد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۵۳ ـ ۲۵۴.</ref> | رژیم پهلوی فلسفی را به سبب صداقت در گفتار و صراحت لهجه، همواره زیر نظر داشت و در مواردی با اجیرکردن عدهای برای شعاردادن، مانع منبررفتنِ وی میشد؛ با این حال، زمینهسازی برای برهمزدن منبر او به گونهای انجام میشد تا چنین تصور شود که این اقدام، حرکتی مردمی بوده است <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۱۵۵ ـ ۱۵۶.</ref> در یکی از این موارد که در سال ۱۳۳۱ روی داد، امامخمینی در نامهای به فلسفی، ضمن اظهار تأسف از این مسئله و بیان تلاش مفسدان بر خارجکردن فلسفی از میدان، بر حفظ سنگر روشنگری تأکید کرد (۱/۲۹ ـ ۳۰). فلسفی در سال ۱۳۴۱ در مخالفت با تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، <ref>← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی.</ref> در یک سخنرانی، اعتراض و انتقاد خود را به این مصوبه اعلام کرد <ref>تقوی اشتهاردی، خاطرات، چاپشده در صحیفه دل، ۱/۳۵.</ref> وی در سخنرانی خود در [[مسجد ارک تهران]]، هدف رژیم پهلوی از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و مسئله رأیدادن زنان را پوششی برای ورود بهائیان به قدرت شمرد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۵۲ ـ ۲۵۳.</ref> وی از زمان تصویب این لایحه تا زمان لغو رسمی آن در دولت که دو ماه طول کشید، در مجلسهای مختلف، منبرهای زیادی رفت و علیه تصویب لایحه صحبت کرد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۵۳ ـ ۲۵۴.</ref> | ||
==ارتباط با امام خمینی== | |||
امامخمینی در آبان ۱۳۴۱ در نامهای به فلسفی از فعالیتها و خطابههای وی در اعتراض به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکر کرد (۱/۸۴)؛ چنانکه در نامهای دیگر ضمن اعتراض به عدم برخورد انقلابی و فراگیر [[سیداحمد خوانساری]] نسبت به این لایحه، از فلسفی خواست از فرصت سخنرانی در مجلس خوانساری بهترین استفاده را ببرد (۱/۸۵ ـ ۸۶). در ماجرای همهپرسی [[لوایح ششگانه محمدرضا پهلوی]] در بهمن ۱۳۴۱ <ref>← مقاله انقلاب سفید.</ref> وقتی مراجع تقلید مخالفت خود را با آن اعلام کردند، مردم نیز به همراه سیداحمد خوانساری حرکت کردند و در خانه [[سیدعبدالله بهبهانی]] جمع شدند و فلسفی در آن مجلس، درباره تجاوز رژیم پهلوی از حدود قانون اسلام و مقررات دین سخنرانی کرد. وی در این سخنرانی، اقدام رژیم برای در مضیقه قراردادن مردم را به هدف سرکوب اعتراضها معرفی کرد و آن را مقدمه برنامه غیر اسلامی حکومت خواند <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۶۲ ـ ۲۶۳.</ref> | امامخمینی در آبان ۱۳۴۱ در نامهای به فلسفی از فعالیتها و خطابههای وی در اعتراض به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکر کرد (۱/۸۴)؛ چنانکه در نامهای دیگر ضمن اعتراض به عدم برخورد انقلابی و فراگیر [[سیداحمد خوانساری]] نسبت به این لایحه، از فلسفی خواست از فرصت سخنرانی در مجلس خوانساری بهترین استفاده را ببرد (۱/۸۵ ـ ۸۶). در ماجرای همهپرسی [[لوایح ششگانه محمدرضا پهلوی]] در بهمن ۱۳۴۱ <ref>← مقاله انقلاب سفید.</ref> وقتی مراجع تقلید مخالفت خود را با آن اعلام کردند، مردم نیز به همراه سیداحمد خوانساری حرکت کردند و در خانه [[سیدعبدالله بهبهانی]] جمع شدند و فلسفی در آن مجلس، درباره تجاوز رژیم پهلوی از حدود قانون اسلام و مقررات دین سخنرانی کرد. وی در این سخنرانی، اقدام رژیم برای در مضیقه قراردادن مردم را به هدف سرکوب اعتراضها معرفی کرد و آن را مقدمه برنامه غیر اسلامی حکومت خواند <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۲۶۲ ـ ۲۶۳.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
میان امامخمینی و فلسفی، نامهها و تلگرامهایی رد و بدل شده است. امامخمینی در این نامهها از وی با عنوان ثقۀالاسلام، خطیب شهیر اسلامی، سخنگوی دیانت اسلام، زبان قرآن و ملت، زبان گویای اسلام، دارای فکر صائب و لسان گویا و شیرین (۱/۸۴ ـ ۸۶) و عمادالاعلام (همان، ۲/۷۶) نام برده و بارها از تلاش وی در نشر حقایق اسلامی و احکام دینی سپاسگزاری کرده و ادامه توفیقات وی در این زمینه را خواستار شد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۱/۲۴۲ و ۲/۳.</ref> فلسفی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها در جلسات خصوصی و عمومی، در کنار سران و بزرگان به دیدار امامخمینی رفت و در موارد متعددی، در حضور ایشان سخنرانی کرد <ref>مؤسسه تنظیم، محضر نور، ۱، ۲ ـ ۳ و... .</ref> وی مذاکراتی نیز با امامخمینی در موضوع [[حزب جمهوری خلق مسلمان ایران]] انجام داد و به عنوان رابط امامخمینی، با [[سیدکاظم شریعتمداری]] در جلوگیری از کجرویهای وی سه جلسه برگزار کرد <ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۷۰ ـ ۱۷۳؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۳۹۴ ـ ۳۹۹؛ ← مقالههای شریعتمداری، سیدکاظم؛ حزب جمهوری خلق مسلمان.</ref> | میان امامخمینی و فلسفی، نامهها و تلگرامهایی رد و بدل شده است. امامخمینی در این نامهها از وی با عنوان ثقۀالاسلام، خطیب شهیر اسلامی، سخنگوی دیانت اسلام، زبان قرآن و ملت، زبان گویای اسلام، دارای فکر صائب و لسان گویا و شیرین (۱/۸۴ ـ ۸۶) و عمادالاعلام (همان، ۲/۷۶) نام برده و بارها از تلاش وی در نشر حقایق اسلامی و احکام دینی سپاسگزاری کرده و ادامه توفیقات وی در این زمینه را خواستار شد <ref>فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۱/۲۴۲ و ۲/۳.</ref> فلسفی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها در جلسات خصوصی و عمومی، در کنار سران و بزرگان به دیدار امامخمینی رفت و در موارد متعددی، در حضور ایشان سخنرانی کرد <ref>مؤسسه تنظیم، محضر نور، ۱، ۲ ـ ۳ و... .</ref> وی مذاکراتی نیز با امامخمینی در موضوع [[حزب جمهوری خلق مسلمان ایران]] انجام داد و به عنوان رابط امامخمینی، با [[سیدکاظم شریعتمداری]] در جلوگیری از کجرویهای وی سه جلسه برگزار کرد <ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۷۰ ـ ۱۷۳؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات، ۳۹۴ ـ ۳۹۹؛ ← مقالههای شریعتمداری، سیدکاظم؛ حزب جمهوری خلق مسلمان.</ref> | ||
==وفات== | |||
محمدتقی فلسفی سرانجام در ۲۷ آذر ۱۳۷۷ در ۹۱سالگی در تهران درگذشت و پس از تشییع باشکوه، در [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]] در [[شهر ری]] به خاک سپرده شد <ref>خردمند، محمدتقی فلسفی (آیتالله فلسفی)، ۵/۵۳۷؛ فلسفی، یاران امام، بیست و پنج.</ref> | محمدتقی فلسفی سرانجام در ۲۷ آذر ۱۳۷۷ در ۹۱سالگی در تهران درگذشت و پس از تشییع باشکوه، در [[حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]] در [[شهر ری]] به خاک سپرده شد <ref>خردمند، محمدتقی فلسفی (آیتالله فلسفی)، ۵/۵۳۷؛ فلسفی، یاران امام، بیست و پنج.</ref> | ||