مشارکت سیاسی در فقه سیاسی شیعه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| مجموعه =
| مجموعه =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =  
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =  
| ناشر = پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
| ناشر = [[پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی]]
| محل نشر = تهران
| محل نشر = تهران
| تاریخ نشر = ۱۳۹۶ش
| تاریخ نشر = ۱۳۹۶ش
خط ۸۰: خط ۸۰:
به گفته نویسنده کتاب، اصل مشارکت سیاسی به قدری از وضوح و ضرورت برخوردار است که نیازمند استدلال نیست؛ با این وجود چون مشارکت در نظام‌های گوناگون تابعی از مبانی و هنجارهای آن نظام سیاسی است، بنابراین بیان استدلال‌ها فقهی برای نمایش رویکرد مشارکتیِ نظام اسلامی در همه زمان‌ها و مکان‌ها و همچنین اثبات جامعیت آموزه‌های فقه نسبت به همه شؤون زندگی مفید است. (ص۱۰۶)  
به گفته نویسنده کتاب، اصل مشارکت سیاسی به قدری از وضوح و ضرورت برخوردار است که نیازمند استدلال نیست؛ با این وجود چون مشارکت در نظام‌های گوناگون تابعی از مبانی و هنجارهای آن نظام سیاسی است، بنابراین بیان استدلال‌ها فقهی برای نمایش رویکرد مشارکتیِ نظام اسلامی در همه زمان‌ها و مکان‌ها و همچنین اثبات جامعیت آموزه‌های فقه نسبت به همه شؤون زندگی مفید است. (ص۱۰۶)  
====ادله قرآنی====
====ادله قرآنی====
آیاتی از قرآن که به اطاعت از حاکم مشروع دستور می‌دهد یا از اطاعت حاکمان نامشروع نهی می‌کند و همچنین آیات مربوط به بیعت، امر به معروف و نهی از منکر، شورا و مشورت و جهاد، مجموعه‌ای از آیات قرآن است که نویسنده کتاب آنها را مستند ضرورت مشارکت سیاسی نخبگان و توده مردم چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی می‌داند. (ص۱۰۷-۱۱۶)
آیاتی که به اطاعت از حاکم مشروع دستور می‌دهد یا از اطاعت حاکمان نامشروع نهی می‌کند و همچنین آیات مربوط به بیعت، امر به معروف و نهی از منکر، شورا و مشورت و جهاد، مجموعه‌ای از آیات قرآن است که نویسنده کتاب آنها را مستند ضرورت مشارکت سیاسی نخبگان و توده مردم چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی می‌داند. (ص۱۰۷-۱۱۶)
====سیره اهل بیت(ع)====
====سیره اهل بیت(ع)====
سیره نظری و عملی اهل بیت(ع) و همچنین سیره عالمان شیعه در طول تاریخ دلیل دیگری است که نویسنده برای ضرورت مشارکت سیاسی به آن استناد می‌کند. (ص۱۱۷-۱۵۷) مؤلف با بررسی روایات رسیده از اهل بیت(ع)، به استخراج عناوینی چون جایگاه مردم در گزینش حاکم، مسئولیت همگانی در قبال وضعیت سیاسی-اجتماعی جامعه، اطاعت‌پذیری مردم و نخبگان در قبال حاکم مشروع و نافرمانی نسبت به حاکمان نامشروع، بیعت به مثابه اعلام وفاداری به حاکم، کارکردهای مشارکتی امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی مردم و حاکم نسبت به همدیگر، مشورت حاکم با مردم و تعامل و همکاری با حاکم از روایات پرداخته که ارتباط مستقیمی با مشارکت سیاسی-اجتماعی مردم دارد. (۱۱۸-۱۴۹) او همچنین با استناد به مشارکت سلبی و ایجابی امام علی(ع) در ارتباط با مسائل مرتبط با غصب خلافت پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، سیره امام حسن و امام حسین(ع) در مواجهه با خلفای اموی و همچنین امامان شیعه در دوران امویان و عباسیان، جلوه‌های گوناگون مشارکت سیاسی اهل بیت(ع) در طول بیش از دو قرن را استخراج می‌کند.(ص۱۴۹-۱۵۵)
سیره نظری و عملی اهل بیت(ع) و همچنین سیره عالمان شیعه در طول تاریخ دلیل دیگری است که نویسنده برای ضرورت مشارکت سیاسی به آن استناد می‌کند. (ص۱۱۷-۱۵۷) مؤلف با بررسی روایات رسیده از اهل بیت(ع)، به استخراج عناوینی چون جایگاه مردم در گزینش حاکم، مسئولیت همگانی در قبال وضعیت سیاسی-اجتماعی، اطاعت‌پذیری مردم و نخبگان در قبال حاکم مشروع و نافرمانی نسبت به حاکمان نامشروع، بیعت به مثابه اعلام وفاداری به حاکم، کارکردهای مشارکتی امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی مردم و حاکم نسبت به همدیگر، مشورت حاکم با مردم و تعامل و همکاری با حاکم پرداخته که ارتباط مستقیمی با مشارکت سیاسی-اجتماعی مردم دارد. (۱۱۸-۱۴۹) او همچنین با استناد به مشارکت سلبی و ایجابی امام علی(ع) در ارتباط با مسائل مرتبط با غصب خلافت پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، سیره امام حسن و امام حسین(ع) در مواجهه با خلفای اموی و همچنین امامان شیعه در دوران امویان و عباسیان، جلوه‌های گوناگون مشارکت سیاسی اهل بیت(ع) در طول بیش از دو قرن را استخراج می‌کند. (ص۱۴۹-۱۵۵)
====دلیل عقلی و بنای عقلا====
====دلیل عقلی و بنای عقلا====
به گفته نویسنده کتاب، مدنی الطبع بودن انسان و تأثیرگذاری فرد و جامعه بر همدیگر، انسان را به سمت مشارکت فعالانه در امور اجتماعی سوق می‌دهد و اگر شخصی منفعلانه نسبت به وضعیت موجود عمل کند باید منتظر تعیین سرنوشت خود توسط دیگران باشد بنابرای به حکم عقل انسان باید خود به تصمیم‌سازی در امور سیاسی بپردازد. (ص۱۶۰-۱۶۱) نگارنده همچنین به دلائل عقلی غیر مستقل نیز برای اثبات ضرورت مشارکت سیاسی استناد کرده است. در این راستا او با توسعه مفهوم امور حسبه به امور سیاسی مانند انتخابات، معتقد است، مصادیق حسبه در زمان حاضر همراه با نیازهای اجتماعی متحول شده و می‌توان امور مختلفی را ذیل حسبه به مثابه مشارکت سیاسی برشمرد که از ضروریات جامعه اسلامی است. (ص۱۶۲-۱۶۶) او همچنین مشارکت سیاسی را به عنوان مقدمه وصول به غایات شریعت و بسیاری از واجبات دینی از باب مقدمه واجب، واجب می‌شمارد. (ص۱۶۶-۱۷۱) اهتمام عقلای عالم بر تعیین سرنوشت خود نیز از دیگر دلائل نویسنده بر ضرورت مشارکت سیاسی است. (ص۱۷۳-۱۷۵)
به گفته نویسنده کتاب، مدنی الطبع بودن انسان و تأثیرگذاری فرد و جامعه بر همدیگر، انسان را به سمت مشارکت فعالانه در امور اجتماعی سوق می‌دهد و اگر شخصی منفعلانه نسبت به وضعیت موجود عمل کند، باید منتظر تعیین سرنوشت خود توسط دیگران باشد؛ بنابرای به حکم عقل انسان باید خود به تصمیم‌سازی در امور سیاسی بپردازد. (ص۱۶۰-۱۶۱) نگارنده همچنین به دلائل عقلی غیر مستقل نیز برای اثبات ضرورت مشارکت سیاسی استناد کرده است. در این راستا او با توسعه مفهوم امور حسبه به امور سیاسی مانند انتخابات، معتقد است، مصادیق حسبه در زمان حاضر همراه با نیازهای اجتماعی متحول شده و می‌توان امور مختلفی را ذیل حسبه به مثابه مشارکت سیاسی برشمرد که از ضروریات جامعه اسلامی است. (ص۱۶۲-۱۶۶) او همچنین مشارکت سیاسی را به عنوان مقدمه وصول به غایات شریعت و بسیاری از واجبات دینی از باب مقدمه واجب، واجب می‌شمارد. (ص۱۶۶-۱۷۱) اهتمام عقلای عالم بر تعیین سرنوشت خود نیز از دیگر دلائل نویسنده بر ضرورت مشارکت سیاسی است. (ص۱۷۳-۱۷۵)


===راهکارهای مشارکت سیاسی===
===راهکارهای مشارکت سیاسی===
خط ۹۳: خط ۹۳:
به باور نویسنده بخش بسیاری زیادی از آموزه‌های فقه شیعه درباره مشارکت سیاسی، به راهکارهای حمایتی اختصاص دارد که شامل اطاعت از حاکم مشروع و همچنین برعهده گرفتن امور اجرایی نظام توسط نخبگان و سعی و تلاش در اداره بهتر جامعه می‌شود. (ص۲۱۸-۲۲۳) مشورت با نخبگان، کارشناسان و همچنین عموم مردم نیز از جمله راهکارهای حمایتی دانسته شده است. (ص۲۲۳-۲۳۲) نظارت بر قدرت حاکمان و کارگزاران و تحدید قدرت آنان، توسط ابزارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر و همچنین نصیحت حاکمان، از دیگر راهکارهای مشارکت سیاسی در متون فقهی شیعه است که نویسنده آنها را استخراج کرده است. (ص۲۳۲-۲۵۲)
به باور نویسنده بخش بسیاری زیادی از آموزه‌های فقه شیعه درباره مشارکت سیاسی، به راهکارهای حمایتی اختصاص دارد که شامل اطاعت از حاکم مشروع و همچنین برعهده گرفتن امور اجرایی نظام توسط نخبگان و سعی و تلاش در اداره بهتر جامعه می‌شود. (ص۲۱۸-۲۲۳) مشورت با نخبگان، کارشناسان و همچنین عموم مردم نیز از جمله راهکارهای حمایتی دانسته شده است. (ص۲۲۳-۲۳۲) نظارت بر قدرت حاکمان و کارگزاران و تحدید قدرت آنان، توسط ابزارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر و همچنین نصیحت حاکمان، از دیگر راهکارهای مشارکت سیاسی در متون فقهی شیعه است که نویسنده آنها را استخراج کرده است. (ص۲۳۲-۲۵۲)
====در حکومت جائر====
====در حکومت جائر====
به گفته نویسنده، شیعیان به‌جز دوران محدودی، همواره ذیل نظام‌های جوری زندگی کرده‌اند؛ به همین دلیل مشارکت سیاسی آنان متناسب با شرایط نظام سیاسی حاکم، متفاوت بوده است. تقیه مداراتی، تعامل و همکاری با حاکم جائر کافر یا مسلمان، انتقاد و سرپیچی از دستورات، راهکارهای مشارکت سیاسی حداقلی است که نویسنده با استناد به روایات و سیره متشرعه معتقد است در ذیل نظام جوری امکان اجرا دارد. (ص۲۵۵-۲۷۹) به باور ایزدهی، بر اساس منطق تقیه مداراتی، مشارکت مؤمنان با سایر شهروندان باعث حفظ موجودیت آنان و جلوگیری از انفعال می‌شود. (ص۲۵۸-۲۶۰) همکاری نخبگان و علمان شیعی با حاکم جائر با استناد به علم به عدم سرنگونی آن حکومت و همچنین طولانی شدن دوران غیبت صورت می‌گرفته و در گرو ضرورت تامین حقوق شیعیان بوده است. (ص۲۶۰-۲۶۱) نگارنده کتاب در مقام جمع‌بندی میان راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت جائر معتقد است؛ نافرمانی نسبت به فرامین حاکم جائر در صورتی است که در راستای کمک به آنان در ظلم و گناهشان باشد و در مقابل، جواز تعامل با آنان فقط در امور مباح و حلال امکان‌پذیر است. (ص۲۷۹)
به گفته نویسنده، شیعیان به‌جز دوران محدودی، همواره ذیل نظام‌های جوری زندگی کرده‌اند؛ به همین دلیل مشارکت سیاسی آنان متناسب با شرایط نظام سیاسی حاکم، متفاوت بوده است. تقیه مداراتی، تعامل و همکاری با حاکم جائر کافر یا مسلمان، انتقاد و سرپیچی از دستورات، راهکارهای مشارکت سیاسی حداقلی است که نویسنده با استناد به روایات و سیره متشرعه معتقد است در ذیل نظام جوری امکان اجرا دارد. (ص۲۵۵-۲۷۹) به باور ایزدهی، بر اساس منطقِ تقیه مداراتی، مشارکت مؤمنان با سایر شهروندان باعث حفظ موجودیت آنان و جلوگیری از انفعال می‌شود. (ص۲۵۸-۲۶۰) همکاری نخبگان و عالمان شیعی با حاکم جائر با استناد به علم به عدم سرنگونی آن حکومت و همچنین طولانی شدن دوران غیبت صورت می‌گرفته و در گرو ضرورت تامین حقوق شیعیان بوده است. (ص۲۶۰-۲۶۱) نگارنده کتاب در مقام جمع‌بندی میان راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت جائر معتقد است؛ نافرمانی نسبت به فرامین حاکم جائر در صورتی است که در راستای کمک به آنان در ظلم و گناهشان باشد و در مقابل، جواز تعامل با آنان فقط در امور مباح و حلال امکان‌پذیر است. (ص۲۷۹)


===ظرفیت‌های مشارکت سیاسی در نظم‌های سیاسی مختلف===
===ظرفیت‌های مشارکت سیاسی در نظم‌های سیاسی مختلف===