کاربر:Hamzeahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Hamzeahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
Hamzeahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶: خط ۱۶:
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است:
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است:
===نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و ادله آن===
===نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و ادله آن===
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخ‌های مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.</ref> البته فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که  اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانسته‌اند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرت‌طلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و هم‌چشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> برخی از پژوهش‌گران، جواز جراحی زیبایی را به ادله زیر استناد کرده‌اند:<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۶.</ref>
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص ۲۶۵؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخ‌های مسائل شرعی)، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ص۱۵.</ref> البته فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که  اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانسته‌اند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرت‌طلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و هم‌چشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> برخی از پژوهش‌گران، جواز جراحی زیبایی را به ادله زیر استناد کرده‌اند:<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۶.</ref>


====اصالة الاباحه====
====اصالة الاباحه====
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز می‌گذارد.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲</ref> بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز می‌گذارد.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۷۲</ref> بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.


====قاعده تسلط====
====قاعده تسلط====
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کرده‌اند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و می‌تواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمی‌تواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> برخی فقها مانند سید روح الله خمینی و محمد مؤمن قمی این قاعده را به حقوق و نفوس نیز تسری داده‌اند و تسلط انسان بر خودش و اعضای بدنش را نیز مشمول این قاعده دانسته‌اند.<ref>خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> بر این اساس چون انسان مسلط بر جان و اعضای بدن خویش است، در صورت عدم منع شرعی و قانونی، می‌تواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref>
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کرده‌اند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و می‌تواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمی‌تواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ج۱، ص۲۲۷.</ref> برخی فقها مانند سید روح الله خمینی و محمد مؤمن قمی این قاعده را به حقوق و نفوس نیز تسری داده‌اند و تسلط انسان بر خودش و اعضای بدنش را نیز مشمول این قاعده دانسته‌اند.<ref>خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> بر این اساس چون انسان مسلط بر جان و اعضای بدن خویش است، در صورت عدم منع شرعی و قانونی، می‌تواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref>


===نظریه حرمت جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن===
===نظریه حرمت جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن===