کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، در بیان شرح حال روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که یکی از جنگهای دوران جاهلیت، بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن میآمد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه روایات را به عنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند. <ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنانکه در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است. | جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، در بیان شرح حال روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که یکی از جنگهای دوران جاهلیت، بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن میآمد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه روایات را به عنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند. <ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنانکه در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است. | ||
حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است: | حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است: | ||
==نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن== | |||
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است. | |||
<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.</ref> | |||
فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی، <ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری، <ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی، <ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی <ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی <ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منظور از غرض عقلایی، هدفِ مورد پسند و اعتنای عقلا است. (مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۵۴۰) منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند. <ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و همچشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد. <ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> | |||
===اصالة الاباحه=== | |||
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز میگذارد. (ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲) بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است. | |||
===قاعده تسلط=== | |||
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کردهاند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل میشود. <ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶.</ref> بر این اساس چون انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref> | |||
== | ==نظریه حرمت جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن== | ||
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد، احتیاط واجب در ترک آن است.(قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۵) محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به منظور زیبایی برای زن و مرد، بهطور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.» | محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد، احتیاط واجب در ترک آن است.(قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۵) محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به منظور زیبایی برای زن و مرد، بهطور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.» <ref>علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۷.</ref> | ||
===آیه تغییر خلقت=== | |||
جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان میدهم که خلقت خدایی را تغییر دهند.» (سوره نساء، آیه ۱۱۹) تغییر در خلقت خدا از وسوسهها و فرمانهای شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. در پاسخ گفته شده است: اولاً: در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده و یا ترکیب انواع گیاهان با هم و تولید گیاهان جدید و...که در همه این موارد تصرف در خلقت خداوند است، را باید حرام دانست؛ در حالی که هیچکدام حرام نیستند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳) | |||
ثانیاً: آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه، فطرت است؛ یعنی انسانها را وسوسه میکنم تا فطرت الله را تبدیل به کفر کنند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳) | ثانیاً: آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه، فطرت است؛ یعنی انسانها را وسوسه میکنم تا فطرت الله را تبدیل به کفر کنند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳) | ||
===روایات=== | |||
یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که بر عدم جواز اعمالی که موجب تغییر در ظاهر انسان میشود، دلالت میکنند. مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان؛ یعنی زنانی که موی صورت زن دیگری را میکنند، دندانهای زن دیگری را میتراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل میکنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی میکنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام میپذیرد را لعن کرده است. (صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰) در پاسخ به این استدلال گفته میشود اولاً: برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سیدتقی طباطبایی قمی این روایت را به لحاظ سندی ضعیف دانستهاند. (توحیدی، مصباح الفقاهة،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۵۷) ثانیاً: اطلاق برخی روایات (برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۳۲) بر جواز وصل کردن موی سر یک زن به سر زن دیگری دلالت دارد. (توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۲) و مقتضای جمع بین این روایات، کراهت وصل کردن موی یک زن به سر زن دیگری است و نه حرمت آن. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۳؛ سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۱) سایر موارد مذکور در روایت نیز بنا به نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمردهاند، محکوم به کراهت هستند. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹) گفتنی است که برخی از فقهای شیعه مانند میرزا علی ایروانی و خویی بر این عقیدهاند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد (ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷، ج۱، ۲۰۴) از نظر جعفر سبحانی دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمردهاند، بر کراهت دلالت میکند. (سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۴) | |||
===اصالة الحظر=== | |||
گفته میشود خداوند مالک حقیقی همه اشیاء و از جمله بدن ما انسانها است و برای تصرف در ملک خداوند باید از طرف او اذن داشته باشیم. از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن که ملک خدا است، به شمار میرود و از طرفی دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲) | |||
در پاسخ گفته میشود اولاً: با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره، خداوند همه موجوات زمین را برای انسان آفریده است و انسان میتواند در آن تصرف کند؛ مگر آن که دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲) | در پاسخ گفته میشود اولاً: با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره، خداوند همه موجوات زمین را برای انسان آفریده است و انسان میتواند در آن تصرف کند؛ مگر آن که دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲) | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
===حکم ثانوی=== | ===حکم ثانوی=== | ||
منظور از حکم ثانوی، احکامی است که بر موضوعاتی که متصف به ضرر، اضطرار یا اکراه هستند، مترتب میشود. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۴) حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در دو مورد زیر قابل بررسی است: | منظور از حکم ثانوی، احکامی است که بر موضوعاتی که متصف به ضرر، اضطرار یا اکراه هستند، مترتب میشود. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۴) حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در دو مورد زیر قابل بررسی است: | ||
۱-جراحی زیبایی در صورت اضطرار: بنا به نظر همه فقهای معاصر- به اقتضای قاعده «اضطرار»- اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر همجنس باشد، عمل آن جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱) جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقاء زیبایی باشد، به حد اضطرار نمیرسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۱: صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵) به گفته حسینعلی منتظری: بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است. البته به مقداری که ضرورت رفع گردد و هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷) | ۱-جراحی زیبایی در صورت اضطرار: بنا به نظر همه فقهای معاصر- به اقتضای قاعده «اضطرار»- اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر همجنس باشد، عمل آن جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱) جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقاء زیبایی باشد، به حد اضطرار نمیرسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۱: صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵) به گفته حسینعلی منتظری: بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است. البته به مقداری که ضرورت رفع گردد و هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷) | ||
۲-جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر: فقهایی چون خمینی، (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۹) صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸) مکارم شیرازی («حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.) و خامنهای («مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای.) با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست. | ۲-جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر: فقهایی چون خمینی، (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۹) صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸) مکارم شیرازی («حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.) و خامنهای («مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای.) با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست. | ||
==از نظر لوازم و آثار== | ==از نظر لوازم و آثار== | ||
منظور از لوازم و آثار، مسائلی است که مربوط به خود فعل جراحی زیبایی نیست؛ بلکه از اموری است که ممکن است در حین انجام فعل یا پس از آن برای فرد ظهور کند و مکلَف به رعایت آن است. سه مورد از لوازم جراحی زیبایی به شرح ذیل است: | منظور از لوازم و آثار، مسائلی است که مربوط به خود فعل جراحی زیبایی نیست؛ بلکه از اموری است که ممکن است در حین انجام فعل یا پس از آن برای فرد ظهور کند و مکلَف به رعایت آن است. سه مورد از لوازم جراحی زیبایی به شرح ذیل است: |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۰
جراحی زیبایی از مسائل نوظهور در فقه اسلامی و شاخهای از جراحی است که در آن به عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری عضوهایی چون: بینی، فک، گونهها و لب و همچنین زیباسازی بدن مانند زدودن چربیهای اضافی در شکم، ران و سینهها، کاشتن مو، مژه و ابرو و کارهایی از این قبیل، پرداخته میشود. جراحی زیبایی از عناوین جدید و در زمره مسائل مربوط به فقه پزشکی است که در برخی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام شرعی آن سخن گفته شده است. بنا به نظر فقهای معاصر شیعه، جراحی زیبایی اگر جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد، عملی جایز به شمار میرود. بیشتر فقهای معاصر بر این نظرند، چنانچه جراحی زیبایی دارای غرض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. فقهایی مانند حسینعلی منتظری و محمد فاضل لنکرانی، تأمین زیبایی را از جمله اغراض عقلایی دانستهاند. فقیهانی چون: محمدتقی بهجت و محمدعلی علوی گرگانی، جراحی زیبایی را اگر صرفاً به هدف افزایش زیبایی باشد، جایز ندانستهاند. از نظر فقها اگر جراحی زیبایی صرفاً برای کسب زیبایی باشد، در صورتی که مستلزم نگاه و لمس نامحرم باشد، جایز نیست؛ اما اگر جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک غیر همجنس وجود نداشته باشد، اشکالی ندارد.
تبیین مسئله و جایگاه آن
جراحی زیبایی (عملیة التجمیل) یا جراحی پلاستیک [۱] شاخهای از جراحی و عبارت است از عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری عضوی مانند بینی، فک، گونهها و لب است. [۲] از بین بردن و زدودن زوائد بدن مانند چربیهای اضافی در شکم یا ران و یا در سینهها و همچنین کاشت مو، ابرو و مژه (اکستنشن) از جمله مصادیق جراحی زیبایی به شمار میروند. [۳] جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم میشود:
- جراحی ترمیمی کارکردی که برای رفع نقص عملکرد عضو مربوطه صورت میگیرد و واجد ضرورت حیاتی است؛
- جراحی ترمیمی شکلی که صرفاً به جهت اصلاح و زیباسازی عضوی از بدن که صورتی غیر طبیعی دارد صورت گرفته و هدف آن اصلاح عضو معیوب است؛
- جراحی زیبایی محض که در آن فردی طبیعی به جهت ارتقاء و افزایش زیبایی رضایت به عمل جراحی میدهد و بعضاً میتواند به خاطر ضرورتی غیر عینی (روحی-روانی) مانند افزایش اعتماد به نفس و یا «اختلال زشتی بدن» و افسردگی ناشی از آن باشد. [۴]
جایگاه مسئله در فقه معاصر
جراحی زیبایی از شاخههای نوظهور در پزشکی نوین است که امروزه در سراسر جهان و به ویژه در جوامع اسلامی، از مسائل مورد ابتلای مردان و زنان است. فقیهان در بعضی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام آن سخن گفتهاند.[۵] البته در متون فقهی باب مستقلی به جراحی زیبایی اختصاص ندارد؛ اما موضوعات مرتبط به این مسئله در چند باب مثل باب نکاح،[۶] در مباحث وضو و غسل مربوط به عضو مورد جراحی،[۷] و مباحث مرتبط با احکام نظر و لمس نامحرم، مطرح شده است. [۸]
تاریخچه و زمینه شکلگیری
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، در بیان شرح حال روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که یکی از جنگهای دوران جاهلیت، بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن میآمد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند. [۹] برخی نویسندگان این گونه روایات را به عنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند. [۱۰] چنانکه در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند [۱۱] که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است.
حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است:
نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.
[۱۲]
فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی، [۱۳] حسینعلی منتظری، [۱۴]. محمد فاضل لنکرانی، [۱۵] لطف الله صافی گلپایگانی،[۱۶] یوسف صانعی [۱۷] و حسین نوری همدانی [۱۸] بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منظور از غرض عقلایی، هدفِ مورد پسند و اعتنای عقلا است. (مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۵۴۰) منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند. [۱۹] بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و همچشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد. [۲۰]
اصالة الاباحه
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز میگذارد. (ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲) بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.
قاعده تسلط
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کردهاند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.[۲۱] این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل میشود. [۲۲] بر این اساس چون انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.[۲۳]
نظریه حرمت جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد، احتیاط واجب در ترک آن است.(قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۵) محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به منظور زیبایی برای زن و مرد، بهطور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.» [۲۴]
آیه تغییر خلقت
جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان میدهم که خلقت خدایی را تغییر دهند.» (سوره نساء، آیه ۱۱۹) تغییر در خلقت خدا از وسوسهها و فرمانهای شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. در پاسخ گفته شده است: اولاً: در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده و یا ترکیب انواع گیاهان با هم و تولید گیاهان جدید و...که در همه این موارد تصرف در خلقت خداوند است، را باید حرام دانست؛ در حالی که هیچکدام حرام نیستند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳) ثانیاً: آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه، فطرت است؛ یعنی انسانها را وسوسه میکنم تا فطرت الله را تبدیل به کفر کنند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳)
روایات
یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که بر عدم جواز اعمالی که موجب تغییر در ظاهر انسان میشود، دلالت میکنند. مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان؛ یعنی زنانی که موی صورت زن دیگری را میکنند، دندانهای زن دیگری را میتراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل میکنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی میکنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام میپذیرد را لعن کرده است. (صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰) در پاسخ به این استدلال گفته میشود اولاً: برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سیدتقی طباطبایی قمی این روایت را به لحاظ سندی ضعیف دانستهاند. (توحیدی، مصباح الفقاهة،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۵۷) ثانیاً: اطلاق برخی روایات (برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۳۲) بر جواز وصل کردن موی سر یک زن به سر زن دیگری دلالت دارد. (توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۲) و مقتضای جمع بین این روایات، کراهت وصل کردن موی یک زن به سر زن دیگری است و نه حرمت آن. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۳؛ سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۱) سایر موارد مذکور در روایت نیز بنا به نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمردهاند، محکوم به کراهت هستند. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹) گفتنی است که برخی از فقهای شیعه مانند میرزا علی ایروانی و خویی بر این عقیدهاند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد (ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷، ج۱، ۲۰۴) از نظر جعفر سبحانی دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمردهاند، بر کراهت دلالت میکند. (سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۴)
اصالة الحظر
گفته میشود خداوند مالک حقیقی همه اشیاء و از جمله بدن ما انسانها است و برای تصرف در ملک خداوند باید از طرف او اذن داشته باشیم. از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن که ملک خدا است، به شمار میرود و از طرفی دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)
در پاسخ گفته میشود اولاً: با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره، خداوند همه موجوات زمین را برای انسان آفریده است و انسان میتواند در آن تصرف کند؛ مگر آن که دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)
ثانیاً: به فرض پذیرش این که همه چیز و حتی بدن انسان ملک خداوند است و نباید بدون اذن او در آن تصرف کرد، گفته میشود که برای این تصرف با توجه به قاعده شرعی «کل شئ هو لک حلال حتی تعلم أنه حرام بعینه؛ هر چیزی بر تو حلال است؛ تا این که بدانی آن چیز عیناً حرام است.» (کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۵۴۲) از طرف شارع اذن وارد شده است. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲؛ رجایی الموسوی، منهاج الاصول، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۷) با توجه به این قاعده، از آنجا که ما هیچ علمی به حرمت جراحی زیبایی نداریم، پس این عمل محکوم به حلیت و جواز است.
حکم ثانوی
منظور از حکم ثانوی، احکامی است که بر موضوعاتی که متصف به ضرر، اضطرار یا اکراه هستند، مترتب میشود. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۴) حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در دو مورد زیر قابل بررسی است:
۱-جراحی زیبایی در صورت اضطرار: بنا به نظر همه فقهای معاصر- به اقتضای قاعده «اضطرار»- اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر همجنس باشد، عمل آن جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱) جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقاء زیبایی باشد، به حد اضطرار نمیرسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۱: صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵) به گفته حسینعلی منتظری: بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است. البته به مقداری که ضرورت رفع گردد و هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷)
۲-جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر: فقهایی چون خمینی، (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۹) صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸) مکارم شیرازی («حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.) و خامنهای («مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای.) با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست.
از نظر لوازم و آثار
منظور از لوازم و آثار، مسائلی است که مربوط به خود فعل جراحی زیبایی نیست؛ بلکه از اموری است که ممکن است در حین انجام فعل یا پس از آن برای فرد ظهور کند و مکلَف به رعایت آن است. سه مورد از لوازم جراحی زیبایی به شرح ذیل است:
مستلزم بودن با نظر و لمس حرام:
بنا به نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد، انجام آن جایز نیست. (برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱.) از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد:
الف-جراحی زیبایی به خاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده بدن مانند مواضع سوختگی یا جراحت و...باشد و چنانچه صرفاً به جهت زیبایی باشد، جایز نیست که نامحرم، بدن را نگاه و لمس کند. (خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱.)
ب-علاوه بر آن که جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی باشد، پزشک همجنس و مماثل وجود نداشته باشد و عمل جراحی نیز ضرورت داشته باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷-۳۳۸ ص؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ص۴۷۹)
پ-اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد؛ اما پزشک غیر همجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنا به نظر فقیهانی چون میرزا جواد تبریزی میتوان به پزشک غیر همجنس (حاذقتر از پزشک همجنس) مراجعه کرد. (تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ۱۳۸۵ش، ج۷، ص۲۳۲) مدرک و مستند این دیدگاه صحیحه ابو حمزه ثمالی از امام باقر (ع) است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۸) بنا به نظر ناصر مکارم شیرازی در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذقتر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذقتر-حتی اگر نامحرم باشد-مقدم است؛ اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد. (مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۵۹۷)
وضو و غسل عضو جراحی شده
برخی از احکام مربوط به وضو و غسل عضو جراحی شده به بیان زیر است:
۱-وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل:
بنا به نظر سید ابوالقاسم خویی، جراحی زیبایی در انسانی که هیچ نقص و یا زشتی در صورت ندارد و برای زیباتر شدن اقدام به جراحی میکند جایز است؛ اما نباید از موادی استفاده شود که بر روی پوست چسبیده و مانع از رسیدن آب به بدن در وضو و غسل است. (خویی، تبریزی، احکام شرعی بانوان، ۱۳۹۱ش، ص۳۸۸) و به گفته حسینعلی منتظری اگر جراحی زیبایی مستلزم صحیح انجام ندادن اعمال واجب از قبیل وضو و غسل شود، باید از آن پرهیز شود. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲) میرزا جواد تبریزی نیز جواز این عمل را به صورتی که موجب ایجاد مانع در اعضای وضو و غسل نباشد، مشروط کرده است. (تبریزی، صراط النجاة، ۱۴۳۶ق، ج۷، ص۲۱۸)
۲-وضو و غسل عضو جراحی شده:
از نظر فقها کسی که جراحی زیبایی کرده است اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، پس باید به طور معمول وضو بگیرد و غسل کند؛ اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیرهای بگیرد. (امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۳۷۲ش، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ۱۳۷۴ش، ص۵۹، وحید خراسانی، توضیح المسائل، ۱۴۲۱ق، ص۲۴۹) در ارتباط با کاشت موی سر و مژه، بنا به نظر فقها اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل صحیح است. (فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ۱۴۲۷ق، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲-۴۳) به گفته مکارم شیرازی در صورتی که برای کاشتن مژه ضرورتی وجود داشته باشد و امکان جداسازی آن به هنگام وضو و غسل نباشد، باید وضو و غسل جبیرهای گرفته شود. («وضو با مژه کاشته شده»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.)
۳-جراحی زیبایی و تدلیس:
در ارتباط بین جراحی زیبایی و تدلیس این مسئله مطرح است که اگر دختر و پسری که قصد ازدواج دارند، چنانچه برای جلب رضایت طرف مقابل و بدون اطلاع او، نقائص و عیوب ظاهری خود را به کمک جراحی زیبایی پنهان ساخته و چهرهای زیبا از خود جلوه دهند، آیا این عمل تدلیس محسوب میشود؟ فقها با توجه به روایات اموری را برشمردهاند که با آنها تدلیس حاصل میشود، از جمله ابن ادریس حلی در «السرائر»: خالکوبی صورت و سرخ کردن گونههای زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و اموری از این قبیل را موجب حصول تدلیس دانسته است. (حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۱۶) از نظر شیخ انصاری، ملاک در تحقق تدلیس، هر چیزی است که در خواستگار میل و رغبت ایجاد کند. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۰) با الغاء خصوصیت از این روایات میتوان گفت با جراحی زیبایی نیز در صورتی که برای پوشاندن عیب و به قصد فریب باشد و همچنین بدون اطلاع طرف مقابل باشد، تدلیس حاصل میشود. برخی فقها بین افزایشدهندههای زیبایی که ماندگاری دارند و آنهایی که سریع الزوال هستند فرق گذاشتهاند (سبزواری، مهذب الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۳) و فقط آنچه که موجب زیبایی موقت و غیر ماندگار میشود را موجب تدلیس دانستهاند. (مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۳۴ق، ص۱۳۳) جراحیهای زیبایی نیز به دو صورت ماندگار و غیر ماندگار هستند. برخی از عملهای زیبایی مانند جراحی بینی، فک، پلک، کاشت مو و مژه و حتی تاتوی ابرو دارای ماندگاری هستند و برخی نیز مانند تزریق ژل در لب و گونه و استفاده از مژه و موی مصنوعی، عارضی و سریع الزوال هستند. (رحیمی، محبپور، «مصادیق تدلیس در جراحیها و اعمال افزایشدهنده زیبایی»، ص۶۴) بر این اساس میتوان گفت فقط آن دسته از جراحیهای زیبایی که عارضی و سریع الزوال هستند، از مصادیق و موارد تدلیس به شمار میروند.
سایر فرقههای اسلامی
در فقه اهل سنت میان دو نوع جراحی زیبایی تمایز گذاشته شده است:
۱-جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی: عمل زیبایی که برای ترمیم، اصلاح و درمان عیب؛ اعم از عیوب مادرزادی و یا آنچه در اثر حوادث عارض شده، صورت میگیرد.
۲-جراحی زیبایی تحسینی: نوعی جراحی که صرفاً برای افزایش و تقویت زیبایی انجام میشود. (رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸)
تقریباً همه فقهای اهل سنت، جراحی زیبایی علاجی، ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانستهاند (نووی، شرح صحیح مسلم، ۱۳۹۲ق، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ۱۴۲۹ق، ص۹۶) و به ادله زیر استناد کردهاند:
۱-روایات: برخی روایات مانند روایت ابن سعد در «الطبقات الکبری» که پیامبر (ص) به یکی از صحابه که بینیاش را در جنگ از دست داده بود، دستور داد تا از طلا بینیای بسازد و استفاده کند. (ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲)
۲-لاضرر: بقای عیب یا عضو معیوب در بدن موجب ضرر است، پس به موجب «لاضرر و لاضرار» رفع آن جایز است. (المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷)
۳-قیاس: همانطوری که جراحیهای دیگر به جهت ضرورت درمان و برطرف کردن بیماری از نظر شرع جایز است، جراحی زیبایی نیز اگر جنبه درمانی داشته باشد، جایز است. (المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ۱۴۱۵ق، ۱۸۵)
اما نسبت به جراحی زیبایی تحسینی که صرفاً برای افزایش زیبایی انجام میگیرد، دو دیدگاه در فقه اهل سنت وجود دارد:
دیدگاه اول: جراحی زیبایی تحسینی مطلقاً حرام است. قائلین به این دیدگاه به ادله زیر استناد کردهاند:
۱-قرآن: جراحی زیبایی تحسینی نوعی تغییر در خلقت خداوند است. تغییر در خلقت خداوند بنا به آیه ۱۱۹ سوره نساء از وساوس شیطان است که خدا در این آیه آن را مذمت کرده است. مذمت خداوند بر حرمت دلالت میکند، پس جراحی زیبایی مورد مذمت بوده و حرام است. (رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۱)
۲-روایات: قائلین به حرمت جراحی زیبایی تحسینی به روایاتی تمسک کردهاند که اموری مانند «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، «خالکوبی»، «تراشیدن دندان» و کارهایی از این قبیل که صرفاً برای طلب زیبایی است، تغییر در خلقت خدا دانسته شده و فاعل این کارها مورد لعن واقع شده است. (برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۴-۱۶۶) این فقها بر این نظرند که لفظ «لعن» در این روایات بر حرمت دلالت میکند. (المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷) به گفته ابن حجر «لعن» از قویترین دلالتها بر تحریم است و برخی حتی آن را نشانه گناه کبیره بودن آن فعل دانستهاند. (عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۱۰، ص۳۷۷)
۳-قیاس: اعمالی چون «کندن موی صورت»، «وصل کردن موی انسان به موی سر انسان دیگر»، «خالکوبی»، «تراشیدن دندان» در روایات، بنا به علت جامع بین آنها؛ یعنی «طلب زیبایی» و «تغییر در خلقت خداوند»، مشمول لعن واقع شدهاند، پس جراحی زیبایی تحسینی نیز که برای طلب زیبایی است و تغییر در خلقت خداوند محسوب میشود، مشمول لعن بوده و جایز نیست. (المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ۱۴۱۵ق، ص۱۹۵؛ رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۱۲)
۴-تشبه به کفار: در روایات بسیاری از تشبه به کفار و تبعیت از آنها نهی شده است و این نهی دلالت بر تحریم دارد. (برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۷۰؛ ابن تیمیة، اقتضاءالصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۷۰) جراحی زیبایی از مشهورترین مظاهر تشبه به کفار است، پس حرام است. (الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ۱۴۲۹ق، ص۷۷)
دیدگاه دوم: قائلین به تفصیل هستند. این دیدگاه به بررسی همه انواع و موارد جراحیهایی که برای زیبایی انجام میگیرد، میپردازد و حکم هر کدام را جداگانه بیان میکند. بنابر این دیدگاه، برخی از اقسام جراحی زیبایی مشمول حکم حرمت و برخی نیز جایز است. (الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ۱۴۲۹ق، ص۱۳۸)
منابع مطالعاتی
- کتاب «الجراحیة التجمیلیة: عرض طبی و دراسة فقهیة مفصلة» نوشته دکتر «صالح بن محمد بن صالح الفوزان» از مدرسین و اساتید دانشگاه «ملک سعود» عربستان است. نویسنده در این کتاب با تفکیک و بررسی جراحهای مختلف که بر روی پوست، مو، استخوان، دندان و...برای زیبایی انجام میگیرد، حکم فقهی هر یک را به نحو مستقل بررسی کرده و بر این نظر است که نمیتوان صرفاً به قواعد کلی و فتاوی موجود در مورد جراحی زیبایی، بسنده کرد. (الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ۱۴۲۹ق، ص۶)
- کتاب «احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها» تألیف «محمد بن محمد المختار الشنقیطی». این کتاب مشتمل بر احکام فقهی جراحی پزشکی با استناد به قرآن، سنت، اجماع، عقل و قیاس است. نویسنده در این کتاب بخشی را به بررسی حکم فقهی جراحی زیبایی اختصاص داده است. (برای نمونه نگاه کنید به المختار الشنقیطی، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، ۱۴۱۵ق، ص۱۸۲-۱۹۳)
پانویس
- ↑ کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۸۳
- ↑ مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۹
- ↑ المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۵
- ↑ کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۷۹؛ مصری، ملاحظات شرعی و قانونی اعمال جراحی زیبایی، ۱۳۹۲ش، ص۲۳.
- ↑ مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۹
- ↑ صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۲.
- ↑ تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ۱۴۳۶ق، ج۷، ص۲۱۸.
- ↑ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.
- ↑ جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.
- ↑ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.
- ↑ گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.
- ↑ منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸
- ↑ لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.
- ↑ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹
- ↑ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.
- ↑ نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱
- ↑ منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.
- ↑ صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.
- ↑ محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶.
- ↑ صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.
- ↑ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۷.
منابع
- ابن تیمیة، احمد بن عبد الحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة اصحاب الجحیم، بیروت، دار عالم الکتب، ۱۴۱۹ق.
- ابن سعد، ابو عبدالله محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
- الفوزان، صالح بن محمد، الجراحة التجمیلیة: عرض طبی و دراسة فقهیة مفصلة، ریاض، دار التدمریة، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
- النووی، محی الدین یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۲ق.
- المحامید، شویش، «اذن الزوج فی العملیات التجمیلیة التحسینیة»، علوم الشریعة و القانون، شماره ۲، ۲۰۰۵ م.
- المختار الشنقیطی، محمد بن محمد، احکام الجراحة الطبیة و الآثار المترتبة علیها، جدة، مکتبة الصحابة، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق،
- «ایران بالاترین آمار برای جراحی پلاستیک و زیبایی را پس از ترکیه در منطقه دارد»، سایت خبرگذاری تسنیم.
- ایروانی، میرزا علی، حاشیة المکاسب، قم، کتبی نجفی، ۱۳۷۹ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۳۳ق.
- تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، انتشارات سرور، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس فقه آیت الله خویی، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۴۱۷ق.
- جلال ندیر، بارزان، عملیات التقویم و التجمیل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ترکیه، دانشگاه کاربوک، ۲۰۲۱م.
- حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۲ق.
- «حکم جراحی زیبایی»، سایت دفتر اطلاعرسانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
- حلی، ابن ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- خامنهای، سیدعلی، اجوبة الاستفتائات، کویت، دار النبأ، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- خویی، ابوالقاسم و میرزا جواد تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ اول، ۱۴۳۲ق.
- خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ . ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲ش.
- خویی، سید ابوالقاسم و میرزا جواد تبریزی، احکام شرعی بانوان، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۳۹۱ش.
- رشید عودة، مراد رایق، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، جامعة الجوف، المملکة العربیة السعودیة.
- روحانی، محمدصادق، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، قم، حدیث دل، ۱۳۸۳ش.
- رجایی الموسوی، سیدمحمد، منهاج الاصول، قم، انتشارات ستاره، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
- سبحانی، جعفر، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۴۲۴ق.
- سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، بیجا، بینا، ۱۴۱۳ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
- شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، لجنة تحقیق تراث الشیخ الاعظم، ۱۴۱۵ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، ۱۳۹۶ش.
- صانعی، یوسف، استفتائات پزشکی، قم، میثم تمار، ۱۳۸۰ش.
- صفاتی، زهره و مرجان کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، میراث طاها، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
- علوی گرگانی، محمدعلی، استفتائات پزشکی، قم، فقیه اهل بیت (ع)، ۱۳۹۵ش.
- عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری شرح صحیح البخاری، بیروت، دار المعرفة، ۱۳۷۹ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، احکام بیماران و پزشکان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
- فاضل لنکرانی، محمد، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۳۷۴ش.
- قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، ۱۳۹۵ش.
- قمی طباطبایی، سیدتقی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، قم، محلاتی، ۱۴۱۳ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، ۱۴۳۰ق.
- گلپایگانی، سید محمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دار الصفوة، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
- «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر نشر و حفظ آثار آیت الله العظمی خامنهای.
- مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۳۴ق.
- مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، قم، نشر الهادی، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
- مظاهری، حسین، استفتائات، اصفهان، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء (س)، ۱۳۹۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب (ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیة، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم، ۱۳۷۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، تهران، نشر تفکر، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- منتظری، حسینعلی، احکام پزشکی، تهران، نشر سایه، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعة الفقهیة، قم، مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
- مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
- میثم کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، فصلنامه حقوق پزشکی، شماره ۲۱، تابستان ۱۳۹۱ش.
- نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء تراث العربی، ۱۴۳۰ق.
- نوری همدانی، حسین، هزار و یک مسئله فقهی، قم، مهدی موعود، بیتا.
- وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم (ع)، ۱۴۲۱ق.
- ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.