کاربر:Shamloo/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
بنابراین، به مؤمنان هشدار میدهم که اجازه ندارند بر اساس این نتایج در این مطالعات عمل کنند، مگر اینکه با نظر مرجع عام و اعلمی که مؤمنان باید به آن رجوع کنند، موافق باشد. ج۶، ص۵ | بنابراین، به مؤمنان هشدار میدهم که اجازه ندارند بر اساس این نتایج در این مطالعات عمل کنند، مگر اینکه با نظر مرجع عام و اعلمی که مؤمنان باید به آن رجوع کنند، موافق باشد. ج۶، ص۵ | ||
نتیجهای که از صحبتهای آنها استنباط میکنیم این است که بلوغ تحولی در بدن انسان از کودکی به مردانگی و بلوغ، یا زنانگی و بلوغ است. این تحول دارای نشانههای جسمی (مانند ترشحات، و ظهور موهای ناحیه تناسلی و صورت) است و ممکن است با سن مشخص شود اگر این نشانهها ظاهر نشوند. این صحبتها به شریعت نزدیکتر است تا به فقه وضعی و به فقه امامی نزدیکتر است تا به فقه سنی، همانطور که واضح است. | |||
و شاید به همین دلیل است که فقه وضعی استثنائاتی برای عدم جواز تصرف کسی که به سن بیست و یک سالگی نرسیده، قائل شده است. برخی از تصرفات را برای نوجوانی که به سن شانزده یا هجده سالگی رسیده، مجاز دانسته است. و این به این دلیل است که او صلاحیت این انسان را که به مردی بالغ و عاقل تبدیل شده، برای تصرف در اموالش میبیند، اما تنها به اجازه برخی از تصرفات اکتفا کرده و نه همه آنها؛ و بدین ترتیب، او ظلم و تعدیای را که برای انسان قبل از رسیدن به سن بیست و یک سالگی تعیین کرده، کاهش داده است. پس توجه کنید |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰
و بعد: این، بخش ششم از مجموعه «تحقیقات در فقه معاصر» است که در دست شماست. در اینجا، تحقیقات فقهی و اجتماعی جمعآوری شده است که من در آنها به دعوت دبیرکل شورای مجمع فقه اسلامی در جده، بین سالهای 1427 هجری قمری تا 1429 هجری قمری (در اردن و مالزی) شرکت کردهام. همچنین در سمینار فقهی در کویت به دعوت معاون وزیر اوقاف شرکت کردم و در کنفرانسهای فقهی دیگری نیز حضور داشتم که حاصل آن این کتاب است.
دوست داشتم که طلاب حوزه علمیه ما به این تحقیقات فقهی و اجتماعی که حاوی مباحث جدید و معاصر است، دسترسی پیدا کنند تا آنها را مورد بحث و نقد قرار دهند و به آغاز پژوهشهای عمیقتر و جامعتر و دقیقتر تبدیل شود. اینها مطالعات اولیه و متواضعانهای هستند که ممکن است پایههای آنها ضعیف یا محکم باشد، اما نیاز به بررسی و تأمل بیشتری دارند تا در دسترس طلاب حق و عمل قرار گیرد.
بنابراین، به مؤمنان هشدار میدهم که اجازه ندارند بر اساس این نتایج در این مطالعات عمل کنند، مگر اینکه با نظر مرجع عام و اعلمی که مؤمنان باید به آن رجوع کنند، موافق باشد. ج۶، ص۵
نتیجهای که از صحبتهای آنها استنباط میکنیم این است که بلوغ تحولی در بدن انسان از کودکی به مردانگی و بلوغ، یا زنانگی و بلوغ است. این تحول دارای نشانههای جسمی (مانند ترشحات، و ظهور موهای ناحیه تناسلی و صورت) است و ممکن است با سن مشخص شود اگر این نشانهها ظاهر نشوند. این صحبتها به شریعت نزدیکتر است تا به فقه وضعی و به فقه امامی نزدیکتر است تا به فقه سنی، همانطور که واضح است.
و شاید به همین دلیل است که فقه وضعی استثنائاتی برای عدم جواز تصرف کسی که به سن بیست و یک سالگی نرسیده، قائل شده است. برخی از تصرفات را برای نوجوانی که به سن شانزده یا هجده سالگی رسیده، مجاز دانسته است. و این به این دلیل است که او صلاحیت این انسان را که به مردی بالغ و عاقل تبدیل شده، برای تصرف در اموالش میبیند، اما تنها به اجازه برخی از تصرفات اکتفا کرده و نه همه آنها؛ و بدین ترتیب، او ظلم و تعدیای را که برای انسان قبل از رسیدن به سن بیست و یک سالگی تعیین کرده، کاهش داده است. پس توجه کنید