کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). نویسنده حتی پیشینه قاعده عدالت را نیز ذکر کرده است.(ص۲۶۳) چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴) | عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). نویسنده حتی پیشینه قاعده عدالت را نیز ذکر کرده است.(ص۲۶۳) چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴) | ||
=== | === تمسک به سد ذرائع=== | ||
در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفتوگو است. | |||
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی ایجابی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست. | |||
لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیتها راهحلهای جایگزین دارند. هم شخص میتواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم میتواند از راههای دیگر | عناوینی مثل لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیتها راهحلهای جایگزین دارند. هم شخص میتواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم میتواند از راههای دیگر مثل توریه یا دروغ استفاده کند. علاوه بر این، حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز تنها زمانی صدق میکند که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و آگاهی شوهر از این وضعیت نیز مفسده داشته باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد. | ||
از سوی دیگر حرمت اعتراف به فحشا، گناه مستقلی نیست و تابع عناوین دیگر همچون تشییع فاحشه و حفظ حرمت مؤمن است. بنابر این اگر زنی بتواند بدون آنکه گرفتار این دو عنوان بشود رابطه گذشته خود را برای شوهر آیندهاش بیان کند و اثر سوئی برآن مترتب نباشد، این دلیل صدق نخواهد کرد. | از سوی دیگر حرمت اعتراف به فحشا، گناه مستقلی نیست و تابع عناوین دیگر همچون تشییع فاحشه و حفظ حرمت مؤمن است. بنابر این اگر زنی بتواند بدون آنکه گرفتار این دو عنوان بشود رابطه گذشته خود را برای شوهر آیندهاش بیان کند و اثر سوئی برآن مترتب نباشد، این دلیل صدق نخواهد کرد. | ||
=== بیتوجهی به عنوان ثانویه بودن جواز=== | |||
روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است. | |||
آنچه از دید نویسنده کتاب پنهان مانده آن است که مسئله اصلی در ترمیم بکارت آن است که بنابر ادعای نویسنده این عمل اصالتاً مباح است ولی به دلیل این که در غالب موارد و بلکه در همه موارد مستلزم نگاه و لمس نامحرم است، حرام شده است. حال اگر عنوان دیگری پیدا شود که ملاکی قویتر از حرمت لمس و نگاه نامحرم داشته باشد، ترمیم جایز خواهد بود. بدین ترتیب دلایل جواز ترمیم بکارت یک وزان ندارند. اصل اباحه و برائت به عنوان اولی آن را جایز میکنند و لی ادله دیگر عنوان ثانوی هستند و لزوما بر همه مصادیق تطبیق نمی کنند. ممکن است برای یک فرد از باب نفی عسر و حرج جایز شود و برای فردی دیگر از باب حفظ عرض و آبرو. و چه بسا که در برخی عناین مثل خوف خطر جانی حتی بتوان ترمیم را واجب دانست. | آنچه از دید نویسنده کتاب پنهان مانده آن است که مسئله اصلی در ترمیم بکارت آن است که بنابر ادعای نویسنده این عمل اصالتاً مباح است ولی به دلیل این که در غالب موارد و بلکه در همه موارد مستلزم نگاه و لمس نامحرم است، حرام شده است. حال اگر عنوان دیگری پیدا شود که ملاکی قویتر از حرمت لمس و نگاه نامحرم داشته باشد، ترمیم جایز خواهد بود. بدین ترتیب دلایل جواز ترمیم بکارت یک وزان ندارند. اصل اباحه و برائت به عنوان اولی آن را جایز میکنند و لی ادله دیگر عنوان ثانوی هستند و لزوما بر همه مصادیق تطبیق نمی کنند. ممکن است برای یک فرد از باب نفی عسر و حرج جایز شود و برای فردی دیگر از باب حفظ عرض و آبرو. و چه بسا که در برخی عناین مثل خوف خطر جانی حتی بتوان ترمیم را واجب دانست. | ||
=== بیتوجهی به گریزگاه اصلی=== | |||
نکته اصلی در همه یا اکثر استدلالها برای جواز ترمیم بکارت آن است که دختری که بکارتش را از دست داده اگر بخواهد ازدواج کند ممکن است در موقعیتی قرار بگیرد که مجبور باشد درباره رابطه گذشته اش توضیحاتی بدهد. پرسش آن است که آیا جایز است کسی خود را در معرض این عناوین ثانویه قرار دهد؟ آیا اقدام به ازدواجی که زن میداند به احتمال زیاد منتهی به یک وضعیت اضطراری میشود جایز است؟ نویسنده به این پرسش پاسخی نداده است. | |||
===معیار باکرگی=== | ===معیار باکرگی=== |
نسخهٔ ۲۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۳
ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق کتابی است فارسی و نوشته سید مرتضی میرزاده اهری درباره موضوع ترمیم بکارت که از موضوعات چالشی در فقه معاصر است.
پیکربندی کتاب
کتاب دارای یک مقدمه، سه فصل و یک پیگفتار است. در مقدمه اهمیت و جایگاه موضوع و نیز پرسشهای اصلی و فرعی پژوهش مطرح شده است. فصل اول به کلیات اختصاص دارد و در چهار مبحث و یازده گفتار سامان یافته است. تعریف و معرفی انواع پرده بکارت، تعریف بکارت و ثیبوبت، ازاله بکارت، تاریخچه و بالاخره روشهای ترمیم بکارت در این فصل آمده است.
ترمیم بکارت از منظر فقه
عنوان فصل دوم ترمیم بکارت از منظر فقه است و در آن نظر مخالفان و موافقان جواز ترمیم گردآوری شده است. این فصل دو مبحث و هشت گفتار دارد. نویسنده نخست دلایل قايلان به عدم جواز و سپس دلایل موافقان جواز ترمیم را مطالعه کرده است. و در هر بخش نیز نخست از زاویه تکلیف دختران و سپس از زاویه تکلیف پزشکان و مجریان ترمیم به مسئله نگاه کرده است.
در مبحث سوم از فصل دوم هایمنوپلاستی زن شوهردار (ص۳۳۹)، و نیز رابطه ترمیم بکارت با مفهوم دوشیزگی بررسی شده است. از نظر نویسنده اگر ملاک دوشیزگی سلامت پرده باشد تفاوتی بین پرده اولیه و ثانویه نیست و زنی که عمل هایمنوپلاستی کرده است دوشیزه محسوب میشود. ولی اگر ملاکِ دوشیزگی عدم دخول باشد دیگر این عمل نقشی در بازگشت وصف دوشیزگی ندارد(ص۳۴۳).
ترمیم بکارت از منظر حقوق
فصل سوم، ترمیم بکارت از منظر حقوق خصوصی و حقوق جزا را مد نظر قرار داده است. این فصل در شش گفتار سامان یافته است. یک گفتار ناظر به نسبت مفاهیمی مثل عیب، تدلیس و تخلف شرط با ترمیم بکارت است و گفتار دوم به آثار حقوقی ترمیم بکارت مثل تأثیر در اذن ولیّ برای نکاح، حق فسخ و مقدار مهریه پرداخته است.
وی چند نظریه مبنی بر عدم استحقاق مهر یا استحقاق بخشی از مهریه مطرح شده است. در فرض فسخ نکاح، این که فسخ قبل یا بعد از دخول شوهر باشد حکم مهریه متفاوت خواهد بود. در فرض عدم فسخ نکاح نویسنده ترجیح میدهد که زن و شوهر درباره مقدار مهریه مصالحه کنند و در صورت عدم تصالح مهریه زن درصدی از مهر المسمی است که بر اساس تفاوت مهر المثل باکره و غیرباکره سنجیده میشود.[۱]
در بخش حقوق کیفری حجم قابل توجهی از بحث نیز به بررسی ماهیت جزایی ترمیم بکارت تحت عنوان فریب در ازدواج اختصاص یافته است. برای تحقق این عنوان قصد فریب باید ثابت شود. و اگر ازاله بکارت ناشی از زنا باشد، عمل پزشک میتواند تحت عنوان اخفای ادله جرم[۲] یا معاونت در جرم فریب قرار گیرد. با این حال نویسنده تصریح میکند که پزشکی که ترمیم بکارت را انجام میدهد مسئولیت حقوقی نسبت به تدلیس در نکاح ندارد[۳]
- تاثیر ترمیم بکارت در مهر المثل ازاله بکارت ترمیم شده[۴]
مبانی و مدعیات
نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است. [۵]از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم میشوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچگونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب میشود.[۶]
از نظر فقهی به فتوای تمام فقیهان شیعه ترمیم بکارت خودبخود حرام نیست و آنچه باعث حرمت آن میشود ملازمات آن از قبیل لمس و نگاه نامحرم است. که در این صورت اگر ضرورتی در بین باشد ترمیم بکارت میتواند برای زن مجاز باشد.[۷]
از منظر حقوقی نیز ترمیم بکارت عیبی برای زن محسوب نمیشود و بنابر این زوج با تکیه بر آن حق فسخ پیدا نمیکند[۸] هر چند اگر مصداق تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط باشد میتواند مجوز فسخ نکاح یا کاهش مهریه باشد. و اگر باعث فریب در نکاح باشد جرم محسوب میشود.[۹] و از نظر نویسنده چون معیار باکرگی عدم رابطه دخولی غیرشرعی است بنابر این ترمیم بکارتی که به علت دیگری از بین رفته است مشمول حکم تدلیس یا تخلف از شرط نیست.[۱۰]
از نظر نویسنده معیار عرفی دوشیزگی عدم رابطه جنسی منجر به دخول از روبرو است. بنابر این اگر دختر رابطه جنسی نداشته باشد و به هر دلیلی بکارت او از بین رفته و سپس ترمیم شده باشد، عمل ترمیم از سوی او تدلیس در نکاح نیست.[۱۱]
نویسنده معتقد است باکرگی موضوعی عرفی است و دخالت فقیهان در آن نمیتواند حجت باشد. و آنچه فقیه میگوید به اندازه سخن یکی از عرف ارزش دارد.[۱۲]
در بحث از آثار حقوقی ترمیم بکارت، لزوم اذن ولی در ازدواج دختری که ترمیم بکارت کرده است را وابسته به همان مبنای تعرف دوشیزگی میداند. بر همین اساس و بر مبنای نویسنده کتاب اگر ازاله بکارت از طریق دخول شرعی نباشد، دختر همچنان نیازمند اذن ولی شرعی است.[۱۳]
مبانی
مهمترین مبنای نویسنده در جواز ترمیم اصل اباحه است. و حداکثر دلیل بر ممنوعیت آن لوازم غیرشرعی است که ممکن است بر آن مترتب شود.که آن لوازم نیز در صورت ضرورت جایز است.
مهمترین مبنای نویسنده در بحث دوشیزگی عرفی بودن آن است و از آن نتیجه میگیرد که اظهار نظر فقیهان نیز حداکثر در حد اظهار نظر یکی از عرف است. از سوی دیگر بر اساس نظر نویسنده معیار دوشیزگی از منظر عرف دخول از قبل است. بنابر این اگر بکارت زنی به خاطر رابطه دخولی از بین رفته باشد دوشیزه نیست و احکام دوشیزگی بر او مترتب نمیشود.
روش استدلال
فقیهان اهل سنت غالبا بر اساس سدّ ذرایع، قیاس و استحسان به ترمیم بکارت نظر کردهاند و با مقایسه مصالح و مفاسد مترتب برآن حکم تکلیفی مسئله را بیان کردهاند ولی قاطبه فقهای شیعه بحث را از اصل اباحه شروع کرده و سپس به لوازم ترمیم بکارت توجه کردهاند.[۱۴]
بنابر گزارش نویسنده مخالفان و موافقان جواز ترمیم، هم به تکلیف دختران نظر داشتهاند هم به تکلیف پزشکان. و به همین جهت نویسنده دلایل حرمت و جواز ترمیم برای هر دو گروه را به صورت مجزا گزارش میکند.
دلایل مخالفان
نویسنده فهرستی از دلایل حرمت ترمیم بکارت برای دختران را ارائه میکند که مهمترین آنها عدم جواز لمس و نگاه نامحرم است[۱۵] به نظر نویسنده در موارد ضروری از این دلیل میتوان رفع ید کرد.
دلیل دوم قاعدهای است با عنوان وجوب تحمل ضرر خاص به جهت دفع ضرر عام [۱۶] به ادعای نویسنده این قاعده کلیت ندارد و باید مقدار هر یک از ضررها را مقایسه کرد و ممکن است گاه ضرر عام را به نفع ضرر خاص تحمل کنیم.
قاعده دیگری که مورد استناد فقیهان قرار گرفته است قاعده ارش است که بر اساس آن وقتی بابت جنایتی ارش گرفته میشود دیگر ترمیم آن معنا ندارد[۱۷] مؤلف کتاب این قاعده را نمیپذیرد و معتقد است حکم به لزوم پرداخت ارش نافی حق ترمیم نیست، غیر از این که همیشه ازاله بکارت ناشی از جنایت نیست که ارش داشته باشد.
دلیل دیگر حرمت تغییر در تکوین و خلقت خدا است[۱۸] که به نظر نویسنده این دلیل نیز ناکارآمد است و اختصاص به جایی دارد که تغییر در خلقت هدفی غیر الهی و باطل داشته باشد.
دلایل دیگری مثل حرمت تدلیس و فریب در نکاح، (ص۲۰۸)، حرمت تسهیل زمینه فحشا (ص۲۴۰)، قاعده «الضرر لا یزال بالضرر» (ص۲۴۷)، حرمت اختلاط نسب (ص۲۵۵)، و قاعده عدالت (ص۲۶۰) را نیز مطرح کرده و همه را نقد میکند. و سپس به عنوان دلایلی که برای اثبات عدم جواز ترمیم برای پزشکان اقامه شده است به حرمت لمس و نظر به عورت غیر(ص۲۶۹) و حرمت اعانه بر اثم (ص۲۷۴) اشاره میکند. مؤلف در مقام نقد دلیل آخر به تفاوت تعاون در اثم با با اعانه بر اثم تأکید میکند(ص۲۷۶) و نیز تصریح دارد که اعانه بر ظلم غیر از اعانه بر اثم است(ص۲۷۷) غیر از این که این قاعده شمول ندارد و مخصوص برخی موارد است.
دلایل موافقان جواز
نویسنده برای اثبات جواز ترمیم بکارت ۱۳ دلیل اقامه میکند که برخی فقط جواز برای ترمیمشونده را ثابت میکند و برخی دیگر مشترک بین ترمیمکننده و ترمیمشونده است و یک دلیل هم اختصاص به پزشکان دارد و جواز ترمیم را برای ایشان ثابت میکند.
مهمترین دلیل در این باب اصل اباحه و اصل برائت است که به عنوان دلیل مشترک ذکر شده است. (ص۳۱۴ و۳۱۶) همچنین میتوان با تکیه بر دلایل دیگری مثل تسلط افراد بر بدن خودشان(ص۲۸۱)، لزوم پرهیز از موضع تهمت(ص۲۸۵) و حرمت اعتراف به فحشا و گناه(ص۲۹۰) در کنار قاعده اضطرار (ص۲۹۶)و نفی عسر و حرج(ص۳۰۴) جواز ترمیم بکارت را برای دختران مستدل کرد.
نویسنده همچنین از دلایلی مثل لزوم منع اشاعه فحشا (ص۳۱۷)، لزوم حفظ عِرض و آبرو (ص۳۲۰)، لزوم اصلاح فاسق (ص۳۲۴)، لزوم حفظ نفوس (ص۳۲۷)، و قاعده دفع افسد به فاسد (ص۳۳۱) را جزو دلایلی شمرده است که میتواند اقدام به ترمیم را هم برای دختران و هم برای پزشکان اثبات کند. ولی از نظر او لزوم ستر عیوب دیگران فقط میتواند جواز ترمیم را برای پزشکان ثابت کند.
اشکالات کتاب
مباحث غیر ضروری فراوان
کتاب ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، کتابی است بسیار مفصلتر از حد نیاز. نویسنده مطالب بسیاری با محوریت انواع پرده بکارت، تاریخچه ترمیم بکارت، تفاوت نگاه اسلامی و غربی و امثال آن نگاشته است که هیچ تأثیر مستقیمی در بحث فقهی یا حقوقی ندارد. نقل قولهای مستقیم از کتابهای فقهی به همراه ترجمه فارسی آنها و مفهومشناسیهای لغوی و اصطلاحی در حد توضیح کلمه پرده و ازاله و فرج نیز بر این تفصیل افزوده است.
عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). نویسنده حتی پیشینه قاعده عدالت را نیز ذکر کرده است.(ص۲۶۳) چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴)
تمسک به سد ذرائع
در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفتوگو است.
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی ایجابی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست.
عناوینی مثل لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیتها راهحلهای جایگزین دارند. هم شخص میتواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم میتواند از راههای دیگر مثل توریه یا دروغ استفاده کند. علاوه بر این، حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز تنها زمانی صدق میکند که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و آگاهی شوهر از این وضعیت نیز مفسده داشته باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد.
از سوی دیگر حرمت اعتراف به فحشا، گناه مستقلی نیست و تابع عناوین دیگر همچون تشییع فاحشه و حفظ حرمت مؤمن است. بنابر این اگر زنی بتواند بدون آنکه گرفتار این دو عنوان بشود رابطه گذشته خود را برای شوهر آیندهاش بیان کند و اثر سوئی برآن مترتب نباشد، این دلیل صدق نخواهد کرد.
بیتوجهی به عنوان ثانویه بودن جواز
روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است.
آنچه از دید نویسنده کتاب پنهان مانده آن است که مسئله اصلی در ترمیم بکارت آن است که بنابر ادعای نویسنده این عمل اصالتاً مباح است ولی به دلیل این که در غالب موارد و بلکه در همه موارد مستلزم نگاه و لمس نامحرم است، حرام شده است. حال اگر عنوان دیگری پیدا شود که ملاکی قویتر از حرمت لمس و نگاه نامحرم داشته باشد، ترمیم جایز خواهد بود. بدین ترتیب دلایل جواز ترمیم بکارت یک وزان ندارند. اصل اباحه و برائت به عنوان اولی آن را جایز میکنند و لی ادله دیگر عنوان ثانوی هستند و لزوما بر همه مصادیق تطبیق نمی کنند. ممکن است برای یک فرد از باب نفی عسر و حرج جایز شود و برای فردی دیگر از باب حفظ عرض و آبرو. و چه بسا که در برخی عناین مثل خوف خطر جانی حتی بتوان ترمیم را واجب دانست.
بیتوجهی به گریزگاه اصلی
نکته اصلی در همه یا اکثر استدلالها برای جواز ترمیم بکارت آن است که دختری که بکارتش را از دست داده اگر بخواهد ازدواج کند ممکن است در موقعیتی قرار بگیرد که مجبور باشد درباره رابطه گذشته اش توضیحاتی بدهد. پرسش آن است که آیا جایز است کسی خود را در معرض این عناوین ثانویه قرار دهد؟ آیا اقدام به ازدواجی که زن میداند به احتمال زیاد منتهی به یک وضعیت اضطراری میشود جایز است؟ نویسنده به این پرسش پاسخی نداده است.
معیار باکرگی
بکارت با چند مسئله فقهی پیوند نزدیک دارد از جمله اذن پدر برای ازدواج دختر، مقدار مهریه، حق فسخ در صورت عدم بکارت. نویسنده مفهوم باکرگی را عرفی میداند نه شرعی. و نیز تلاش کرده است برای باکرگی معیار واحدی بدهد و همان را در همه مسائل مربوط به بکارت مثل اذن ولی، مهریه و حق فسخ جاری میداند.
با مروری به فتاوای فقیهان معاصر روشن میشود که برخی از ایشان معیارهای دوگانهای برای بکارت پذیرفتهاند. چنانکه آیة الله خامنهای و آیة الله مکارم شیرازی در فتواهایشان بر این تفاوت معیار تصریح کردهاند. [۱۹] درحالی که نویسنده در جایی از کتاب این مدعای خود را مستدل نکرده است.
پانویس
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۹۷.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۲۱.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۰۲.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۹۸.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۸۴-۹۰.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۳۹.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۳۸.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۵۴.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۵.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۵.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۶۷.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۴.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۳۷۸.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۴۴۳-۴۴۴.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۸۱.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۸۸.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۱۹۵.
- ↑ میرزاده اهری، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، ص۲۱۰.
- ↑ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۱، ص۳۷۲-۳۷۳.
منابع
- قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.
- میرزاده اهری، سید مرتضی، ترمیم بکارت از منظر فقه و حقوق، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.