۱٬۱۳۶
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (←منابع: اصلاح منابع) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (خلاصهسازی تا جراحی صرفا برای زیبایی) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ==تبیین مسئله و جایگاه آن== | ||
جراحی زیبایی (بهعربی: عملیة التجمیل) | جراحی زیبایی (بهعربی: عملیة التجمیل) عمل زیباسازی، اصلاح و بهبود شکل ظاهری اعضای صورت یا بدن انسان،<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.</ref> از بین بردن و زدودن زوائد بدن مانند چربیهای اضافی و همچنین کاشت مو و موارد مشابه آن.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۵.</ref> | ||
جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم میشود: | جراحی زیبایی با توجه به اغراض و هدف انجام آن به سه دسته تقسیم میشود: | ||
# جراحی ترمیمی | # جراحی ترمیمی کارکردی، برای رفع نقص عضو که واجد ضرورت حیاتی است. | ||
# جراحی ترمیمی | # جراحی ترمیمی شکلی، صرفاً برای اصلاح یا زیباسازی عضوی از بدن که صورتی غیرطبیعی یا معیوب دارد. | ||
# جراحی زیبایی | # جراحی زیبایی محض، برای ارتقا و افزایش زیبایی یا گاه بهخاطر ضرورتی غیرعینی (روحی-روانی)، مانند افزایش اعتماد به نفس و یا «اختلال زشتی بدن» و افسردگی ناشی از آن.<ref>کلهرنیا گلکار و دیگران، «بررسی فقهی-حقوقی مبانی و محدوده تجویز جراحیهای زیبایی و ترمیمی»، ص۷۹؛ مصری، ملاحظات شرعی و قانونی اعمال جراحی زیبایی، ص۲۳.</ref> | ||
===جایگاه مسئله در فقه معاصر=== | ===جایگاه مسئله در فقه معاصر=== | ||
جراحی زیبایی از شاخههای نوظهور در پزشکی | جراحی زیبایی از شاخههای نوظهور در پزشکی است که امروزه در سراسر جهان و بهویژه در جوامع اسلامی از مسائل مورد ابتلای مردان و زنان است. فقیهان در بعضی کتب فقهی معاصر و در پاسخ به استفتائات، از احکام آن سخن گفتهاند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۹.</ref> باب مستقلی در متون فقهی به جراحی زیبایی اختصاص ندارد، اما موضوعات مرتبط به این مسئله در چند باب مثل نکاح،<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۲.</ref> یا در مباحث وضو و غسل مربوط به عضو جراحیشده،<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۱۸.</ref> و مباحث مرتبط با احکام نظر و لمس نامحرم مطرح شده است.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref> | ||
===تاریخچه و زمینه شکلگیری=== | ===تاریخچه و زمینه شکلگیری=== | ||
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده، و از مسائل نوظهور پزشکی است که جهت بررسی حکم شرعی آن در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر قرار گرفته است؛ با این حال ابنسعد در کتاب «الطبقات الکبری» روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر(ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگهای دوران جاهلیت بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود که بوی بدی از آن استشمام میشد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref> | جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده، و از مسائل نوظهور پزشکی است که جهت بررسی حکم شرعی آن در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر قرار گرفته است؛ با این حال ابنسعد در کتاب «الطبقات الکبری» روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر(ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگهای دوران جاهلیت بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود که بوی بدی از آن استشمام میشد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۲.</ref> | ||
==جراحی زیبایی از منظر حکم اولی== | ==جراحی زیبایی از منظر حکم اولی== | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
===نظریه جواز بهعنوان حکم اولی=== | ===نظریه جواز بهعنوان حکم اولی=== | ||
بیشتر فقهای معاصر | بهگفته بیشتر فقهای معاصر شیعه، جراحی زیبایی بهخودیخود و با صرفنظر از عناوین دیگر جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ص۱۵.</ref> با این حال فقیهانی چون سید محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸.</ref> محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۳۴.</ref> لطفالله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۵-۲۶۹.</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، ج۱، ص۲۴۱.</ref> بر این نظرند که جراحی زیبایی بهشرطی که برای اغراض عقلایی باشد، جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا بهدلیل چشم و همچشمی که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست اقدام به جراحی زیبایی کند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> برخی از پژوهشگران جواز جراحی زیبایی را به ادله زیر مستند کردهاند:<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۶.</ref> | ||
====اصالة الاباحه==== | ====اصالة الاباحه==== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
====قاعده تسلط==== | ====قاعده تسلط==== | ||
مطابق | مطابق قاعده تسلط (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلا و اجماع ثابت میدانند)، هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی کند و هیچکس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ج۱، ص۲۲۷.</ref> برخی فقها مانند سید روحالله خمینی و محمد مؤمن قمی این قاعده را به حقوق و نفوس نیز تسری دادهاند و تسلط انسان بر خود و اعضای بدنش را نیز مشمول این قاعده دانستهاند.<ref>خمینی، کتاب البیع، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> بر این اساس چون انسان مسلط بر جان و اعضای بدن خویش است، در صورت عدم منع شرعی و قانونی میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||
===نظریه حرمت بهعنوان حکم اولی=== | ===نظریه حرمت بهعنوان حکم اولی=== | ||
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، | محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، بر آن است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد احتیاط واجب در ترک آن است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۵.</ref> محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی بهمنظور زیبایی برای زن و مرد، بهطور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.»<ref>علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۱۷.</ref> برخی از پژوهشگران ادله زیر را برای فتوای حرمت بیان کردهاند:<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۰-۳۲.</ref> | ||
====آیه تغییر خلقت==== | ====آیه تغییر خلقت==== | ||
جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان میدهم که خلقت خدایی را تغییر دهند»<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref> تغییر در خلقت خدا از وسوسهها و فرمانهای شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. | جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان میدهم که خلقت خدایی را تغییر دهند»<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref> تغییر در خلقت خدا از وسوسهها و فرمانهای شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. | ||
بنابر نظر ناصر مکارم شیرازی، اولاً در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده | بنابر نظر ناصر مکارم شیرازی، اولاً در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده را باید حرام دانست، در حالی که هیچکدام حرام نیستند.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.</ref> ثانیاً آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه فطرت است؛ یعنی انسانها را وسوسه میکنم تا فطرتالله را تبدیل به کفر کنند.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۳.</ref> | ||
====روایات==== | ====روایات==== | ||
یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که ایجاد تغییر در ظاهر انسان را منع میکنند؛ مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان را لعن کرده است؛ از جمله زنانی که موی صورت زن دیگری را میکَنند، دندانهای زن دیگری را میتراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل میکنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی میکنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام میپذیرد.<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰.</ref> با این حال برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سید تقی طباطبایی قمی، این روایت را بهلحاظ سندی ضعیف دانستهاند.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ج۱، ص۱۵۷.</ref> | یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که ایجاد تغییر در ظاهر انسان را منع میکنند؛ مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان را لعن کرده است؛ از جمله زنانی که موی صورت زن دیگری را میکَنند، دندانهای زن دیگری را میتراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل میکنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی میکنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام میپذیرد.<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰.</ref> با این حال برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سید تقی طباطبایی قمی، این روایت را بهلحاظ سندی ضعیف دانستهاند.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ج۱، ص۱۵۷.</ref> | ||
از نظر | از نظر شیخ انصاری و خویی، اطلاق برخی روایات<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۱۳۲.</ref> بر جواز وصل کردن موی سر زن به سر زن دیگری دلالت دارد<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۲.</ref> و مقتضای جمع بین این دو دسته روایات، کراهت چنین کاری است، نه حرمت آن.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۰۳؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۱۱.</ref> سایر موارد مذکور در روایت نیز بنابر نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمردهاند، محکوم به کراهت هستند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۶۹.</ref> همچنین میرزا علی ایروانی و سید ابوالقاسم خویی بر این عقیدهاند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد.<ref>ایروانی، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ج۱، ۲۰۴.</ref> از نظر جعفر سبحانی، دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمردهاند، بر کراهت دلالت میکند.<ref>یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۱۴.</ref> | ||
====اصالة الحظر==== | ====اصالة الحظر==== | ||
ناصر مکارم شیرازی، با اشاره به اینکه ممکن است گمان شود جراحی زیبایی با استناد به مجاز نبودن تصرف در ملک خداوند دارای اشکال است، به نقد آن پرداخته است. بر اساس نظر مذکور، | ناصر مکارم شیرازی، با اشاره به اینکه ممکن است گمان شود جراحی زیبایی با استناد به مجاز نبودن تصرف در ملک خداوند دارای اشکال است، به نقد آن پرداخته است. بر اساس نظر مذکور، از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن -که ملک خدا است- به شمار میرود و از طرف دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.</ref> | ||
از نظر مکارم شیرازی، اولاً با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره،{{یادداشت|«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرده است.»}} خداوند همه موجودات زمین را برای انسان آفریده است | از نظر مکارم شیرازی، اولاً با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره،{{یادداشت|«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً؛ او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرده است.»}} خداوند همه موجودات زمین را برای انسان آفریده است و انسان میتواند در آن تصرف کند، مگر آنکه دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲.</ref> ثانیاً بهفرض پذیرش اینکه همه چیز و حتی بدن انسان ملک خداوند است و نباید بدون اذن او در آن تصرف کرد، گفته میشود که برای این تصرف با توجه به قاعده شرعی «کل شئ هو لک حلال حتی تعلم أنه حرام بعینه؛ هر چیزی بر تو حلال است تا اینکه بدانی آن چیز عیناً حرام است»<ref>کلینی، الکافی، ج۱۰، ص۵۴۲.</ref> از طرف شارع اذن وارد شده است.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ج۲، ص۱۳۲؛ رجایی الموسوی، منهاج الاصول، ج۲، ص۳۷.</ref> با توجه به این قاعده، از آنجا که ما هیچ علمی به حرمت جراحی زیبایی نداریم، پس این عمل محکوم به حلیت و جواز است. | ||
==جراحی زیبایی از منظر حکم ثانوی== | ==جراحی زیبایی از منظر حکم ثانوی== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===جراحی زیبایی در صورت اضطرار=== | ===جراحی زیبایی در صورت اضطرار=== | ||
بنابر نظر همه فقهای معاصر، اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و | بنابر نظر همه فقهای معاصر، اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیرهمجنس باشد، عمل آن جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقای زیبایی باشد، بهحد اضطرار نمیرسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد، مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۹۱؛ صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵.</ref> با این حال حسینعلی منتظری، بر آن است که هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ج۳، ص۳۳۷.</ref> | ||
===جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر=== | ===جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر=== | ||
فقهایی چون سید روحالله خمینی،<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸.</ref> مکارم شیرازی<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=530&mid=263263 «حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر | فقهایی چون سید روحالله خمینی،<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۹.</ref> صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸.</ref> مکارم شیرازی<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=530&mid=263263 «حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی.].</ref> و خامنهای<ref>[https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=289 «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای.].</ref> با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، جایز نیست. | ||
==آثار و لوازم== | ==آثار و لوازم== | ||
آثار و لوازمی که بر عمل جراحی زیبایی مترتب میشود به شرح زیر است: | آثار و لوازمی که بر عمل جراحی زیبایی مترتب میشود به شرح زیر است: | ||
===در پی داشتن نظر و لمس حرام=== | ===در پی داشتن نظر و لمس حرام=== | ||
بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار که خود را در معرض نگاه و لمس قرار میدهد و هم برای پزشک)، | بنابر نظر همه فقهای معاصر شیعه، اگر جراحی زیبایی مستلزم نگاه به نامحرم و لمس او باشد (هم برای بیمار که خود را در معرض نگاه و لمس قرار میدهد و هم برای پزشک)، جایز نیست.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۳۶۸؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۲۶۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۸-۴۷۹؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> از نظر فقها جراحی زیبایی توسط پزشک نامحرم، در موارد زیر اشکالی ندارد: | ||
* جراحی زیبایی بهخاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده | * جراحی زیبایی بهخاطر اغراض درمانی و ترمیم عضوهای آسیبدیده بدن، مانند مواضع سوختگی یا جراحت. اگر این کار صرفاً برای زیبایی باشد، جایز نیست که نامحرم بدن را نگاه و لمس کند.<ref>خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ج۲، ص۸۱.</ref> | ||
* | * جراحی زیبایی، ترمیمی و برای مقاصد درمانی باشد، ولو اینکه پزشک همجنس و مماثل وجود نداشته باشد و عمل جراحی نیز ضرورت داشته باشد.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷-۳۳۸؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ص۴۷۹.</ref> | ||
* اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون شیخ جواد تبریزی میتوان به پزشک | * اگر جراحی جنبه درمانی داشته و انجام آن ضرورت داشته باشد و پزشک همجنس نیز موجود باشد اما پزشک غیرهمجنس مهارت بیشتری در عمل جراحی داشته باشد، بنابر نظر فقیهانی چون شیخ جواد تبریزی میتوان به پزشک غیرهمجنسِ حاذقتر از پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>تبریزی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتائات، ج۷، ص۲۳۲.</ref> مدرک و مستند این دیدگاه، صحیحه ابوحمزه ثمالی{{یادداشت| ابوحمزه ثمالی میگوید: «از امام باقر(ع) پرسیدم: زن مسلمانی در قسمتی از بدنش دچار شکستگی یا جراحت شده است که نباید نامحرم به آن نگاه کند، ولی پزشک معالج مردی هست که بهتر از زنان او را معالجه میکند، آیا این پزشک میتواند به بدن این بیمار نگاه کند؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: در صورتی که ضرورت و اضطرار باشد، میتواند وی را معالجه کند، اگر آن زن بخواهد.» (حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۳۳.)}} از امام باقر(ع) است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۲، ص۱۸۸.</ref> بنابر نظر مکارم شیرازی، در صورت وجود پزشک زن و مرد به تعداد کافی، اگر در عدم مراجعه به پزشک حاذقتر بیم خطر و ضرر باشد، رجوع به پزشک حاذقتر، حتی اگر نامحرم باشد، مقدم است، اما اگر بیم ضرر یا خطری نباشد باید به پزشک همجنس مراجعه کرد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | ||
===وضو و غسل عضو جراحی شده=== | ===وضو و غسل عضو جراحی شده=== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
====وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل==== | ====وجود مانع بر روی اعضای وضو و غسل==== | ||
بنابر نظر سید ابوالقاسم خویی، جراحی زیبایی در انسانی که هیچ نقص یا زشتی در صورت ندارد و برای زیباتر شدن اقدام به جراحی میکند جایز است؛ اما نباید از موادی استفاده شود که بر روی پوست چسبیده و مانع از رسیدن آب به بدن در وضو و غسل است<ref>خویی، تبریزی، احکام شرعی بانوان، ص۳۸۸.</ref> و به گفته حسینعلی منتظری اگر جراحی زیبایی مستلزم صحیح انجام ندادن اعمال واجب از قبیل وضو و غسل شود، باید از آن پرهیز شود.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲.</ref> شیخ جواد تبریزی نیز جواز این عمل را مشروط به | بنابر نظر سید ابوالقاسم خویی، جراحی زیبایی در انسانی که هیچ نقص یا زشتی در صورت ندارد و برای زیباتر شدن اقدام به جراحی میکند جایز است؛ اما نباید از موادی استفاده شود که بر روی پوست چسبیده و مانع از رسیدن آب به بدن در وضو و غسل است<ref>خویی، تبریزی، احکام شرعی بانوان، ص۳۸۸.</ref> و به گفته حسینعلی منتظری اگر جراحی زیبایی مستلزم صحیح انجام ندادن اعمال واجب از قبیل وضو و غسل شود، باید از آن پرهیز شود.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ج۲، ص۳۵۲.</ref> شیخ جواد تبریزی نیز جواز این عمل را مشروط به عدم ایجاد مانع در اعضای وضو و غسل نموده است.<ref>تبریزی، صراط النجاة، ج۷، ص۲۱۸.</ref> | ||
====وضو و غسل عضو جراحی شده==== | ====وضو و غسل عضو جراحی شده==== | ||
از نظر فقها اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید بهطور معمول وضو گرفته و غسل شود، اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیرهای گرفته شود.<ref>خمینی، توضیح المسائل، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۵۹، وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۲۴۹.</ref> در ارتباط با کاشت موی سر و مژه، بنابر نظر فقها اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل صحیح است.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۴۲-۴۳.</ref> به گفته مکارم شیرازی، در صورتی که کاشتن مژه ضرورت داشته باشد و امکان جداسازی آن به هنگام وضو و غسل نباشد، باید وضو و غسل جبیرهای گرفته شود.<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255931 «وضو با مژه کاشته شده»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر | از نظر فقها اگر روی موضع جراحی شده باز باشد و آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید بهطور معمول وضو گرفته و غسل شود، اما اگر روی موضع جراحی بسته باشد و آب برای آن ضرر داشته باشد، باید وضوی جبیرهای گرفته شود.<ref>خمینی، توضیح المسائل، ص۴۲-۴۳؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ص۵۹، وحید خراسانی، توضیح المسائل، ص۲۴۹.</ref> در ارتباط با کاشت موی سر و مژه، بنابر نظر فقها اگر موی کاشته شده به بدن متصل شود و رشد کند وضو و غسل صحیح است.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۶۶؛ تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۴۲-۴۳.</ref> به گفته مکارم شیرازی، در صورتی که کاشتن مژه ضرورت داشته باشد و امکان جداسازی آن به هنگام وضو و غسل نباشد، باید وضو و غسل جبیرهای گرفته شود.<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255931 «وضو با مژه کاشته شده»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی.].</ref> | ||
===جراحی زیبایی و تدلیس=== | ===جراحی زیبایی و تدلیس=== | ||
فقهای شیعه با توجه به روایات، اموری مثل خالکوبی صورت و سرخ کردن گونههای زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و مانند آن را موجب حصول تدلیس دانستهاند.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۱۶.</ref> بنابراین بهگفته برخی محققان چنانچه یکی از زوجین در ازدواج بهقصد فریب طرف مقابل و بدون اطلاع او برای پوشاندن عیب ظاهریاش دست به عمل جراحی زیبایی بزند، تدلیس حاصل میشود.<ref>شریعتی سرابی، بررسی فقهی حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح، ص۹۵.</ref> | فقهای شیعه با توجه به روایات، اموری مثل خالکوبی صورت و سرخ کردن گونههای زن، ایجاد نقش و نگار در دست و پاهای او، وصل کردن موی زنان دیگر به موی سر او و مانند آن را موجب حصول تدلیس دانستهاند.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۲۱۶.</ref> بنابراین بهگفته برخی محققان چنانچه یکی از زوجین در ازدواج بهقصد فریب طرف مقابل و بدون اطلاع او برای پوشاندن عیب ظاهریاش دست به عمل جراحی زیبایی بزند، تدلیس حاصل میشود.<ref>شریعتی سرابی، بررسی فقهی حقوقی حکم اعمال جراحی زیبایی در نکاح، ص۹۵.</ref> | ||
گروهی از فقیهان بین زیباسازیهای ماندگار، و موارد سریعالزوال فرق گذاشتهاند<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> و فقط آنچه که موجب زیبایی موقت و غیرماندگار میشود را موجب تدلیس دانستهاند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> | گروهی از فقیهان بین زیباسازیهای ماندگار، و موارد سریعالزوال فرق گذاشتهاند<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۵، ص۱۴۳؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> و فقط آنچه که موجب زیبایی موقت و غیرماندگار میشود را موجب تدلیس دانستهاند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ص۱۳۳.</ref> برخی پژوهشگران چنین تفکیکی را درباره جراحی زیبایی نیز بیان کردهاند و برآنند که تنها آن دسته از جراحیهای زیبایی مصداق تدلیس است که اثر موقت و غیرماندگار داشته باشد.<ref>رحیمی و محبپور، «مصادیق تدلیس در جراحیها و اعمال افزایشدهنده زیبایی»، ص۷۵-۷۷.</ref> | ||
==فقه | ==فقه اهلسنت== | ||
بسیاری از فقیهان اهلسنت میان دو نوع جراحی تفاوت گذاشتهاند؛ جراحی صرفاً برای زیبایی، و یا جراحی زیبایی در راستای علاج یا ترمیم.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸.</ref> | بسیاری از فقیهان اهلسنت میان دو نوع جراحی تفاوت گذاشتهاند؛ جراحی صرفاً برای زیبایی، و یا جراحی زیبایی در راستای علاج یا ترمیم.<ref>رشید عودة، «عملیات تجمیل الوجه التحسینیة»، ص۸.</ref> | ||
=== جراحی زیبایی علاجی=== | === جراحی زیبایی علاجی=== | ||
تقریباً همه فقهای اهلسنت، جراحی زیبایی علاجی-ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانستهاند.<ref>نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۹۶.</ref> این فقیهان همچنین برای جواز این عمل در چنین شرایطی به قاعده لاضرر تمسک کردهاند؛ با این بیان که بقای عیب یا عضو معیوب در بدن موجب ضرر است، پس بنابر مفاد «لاضرر و لاضرار» رفع آن جایز است.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷ | تقریباً همه فقهای اهلسنت، جراحی زیبایی علاجی-ترمیمی که برای سلامت شخص ضرورت دارد را جایز دانستهاند.<ref>نووی، شرح صحیح مسلم، ج۱۴، ص۱۰۷؛ الفوزان، الجراحة التجمیلیة، ص۹۶.</ref> این فقیهان همچنین برای جواز این عمل در چنین شرایطی به قاعده لاضرر تمسک کردهاند؛ با این بیان که بقای عیب یا عضو معیوب در بدن موجب ضرر است، پس بنابر مفاد «لاضرر و لاضرار» رفع آن جایز است.<ref>المحامید، «اذن الزوج العملیات التجمیلیة التحسینیة»، ص۳۱۷.</ref> | ||
===جراحی صرفاً برای زیبایی=== | ===جراحی صرفاً برای زیبایی=== | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
* تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۳۳ق. | * تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۳۳ق. | ||
* تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، انتشارات سرور، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | * تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، انتشارات سرور، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس فقه | * توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس فقه آیتالله خویی، قم، مؤسسه انصاریان، ۱۴۱۷ق. | ||
* جلال ندیر، بارزان، عملیات التقویم و التجمیل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ترکیه، دانشگاه کاربوک، ۲۰۲۱م. | * جلال ندیر، بارزان، عملیات التقویم و التجمیل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ترکیه، دانشگاه کاربوک، ۲۰۲۱م. | ||
* حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۲ق. | * حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۲ق. | ||
* [https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=530&mid=263263 «حکم جراحی زیبایی»]، سایت دفتر اطلاعرسانی | * [https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=530&mid=263263 «حکم جراحی زیبایی»]، سایت دفتر اطلاعرسانی آیتالله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۵ دی ۱۴۰۰ش. | ||
*[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255927 «حکم ناخن مصنوعی در وضو و غسل»]، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱ اسفند ۱۴۰۰ش. | *[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255927 «حکم ناخن مصنوعی در وضو و غسل»]، سایت پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱ اسفند ۱۴۰۰ش. | ||
* حلی، ابنادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | * حلی، ابنادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
* شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، بیروت، دار المعرفة، بیتا. | * شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، بیروت، دار المعرفة، بیتا. | ||
* شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، لجنة تحقیق تراث الشیخ الاعظم، ۱۴۱۵ق. | * شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، لجنة تحقیق تراث الشیخ الاعظم، ۱۴۱۵ق. | ||
* صافی گلپایگانی، لطفالله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار | * صافی گلپایگانی، لطفالله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، ۱۳۹۶ش. | ||
* صانعی، یوسف، استفتائات پزشکی، قم، میثم تمار، ۱۳۸۰ش. | * صانعی، یوسف، استفتائات پزشکی، قم، میثم تمار، ۱۳۸۰ش. | ||
* صفاتی، زهره؛ کاظمی، مرجان، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، میراث طاها، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش. | * صفاتی، زهره؛ کاظمی، مرجان، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، میراث طاها، شماره ۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
* گلپایگانی، سید محمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دار الصفوة، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | * گلپایگانی، سید محمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دار الصفوة، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | ||
* محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق. | * محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق. | ||
* [https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=289 «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»]، سایت دفتر نشر و حفظ آثار | * [https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=289 «مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»]، سایت دفتر نشر و حفظ آثار آیتالله العظمی خامنهای، تاریخ بازدید: ۱۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
*مسلم بن حجاج، ابوالحسن، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا. | *مسلم بن حجاج، ابوالحسن، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا. | ||
* مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۳۴ق. | * مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دار الحدیث، ۱۴۳۴ق. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
* نوری همدانی، حسین، هزار و یک مسئله فقهی، قم، مهدی موعود، بیتا. | * نوری همدانی، حسین، هزار و یک مسئله فقهی، قم، مهدی موعود، بیتا. | ||
* وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم (ع)، ۱۴۲۱ق. | * وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم (ع)، ۱۴۲۱ق. | ||
*[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255931 «وضو با مژه کاشته شده»]، سایت اطلاعرسانی دفتر | *[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44879&mid=255931 «وضو با مژه کاشته شده»]، سایت اطلاعرسانی دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۲۰ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش. | * ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش. |