فقه و دولت (کتاب): تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) ←بررسی فقهی بغی و نسبت آن با نافرمانی مدنی: اصلاح متن |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
===بررسی فقهی بغی و نسبت آن با نافرمانی مدنی=== | ===بررسی فقهی بغی و نسبت آن با نافرمانی مدنی=== | ||
مهدی پورحسین در این مقاله ابتدا دو معنای بغی در سخنان فقها را بیان کرده | مهدی پورحسین در این مقاله ابتدا دو معنای بغی در سخنان فقها را بیان کرده است؛ بنابر نظر فقیهانی از جمله شیخ طوسی، ابنادریس و علامه حلی، باغی کسی است که قیام براندازانه علیه حکومت انجام دهد، و بهباور علامه حلی، شهید ثانی و صاحب جواهر، «خروج عن طاعة الامام» بهمعنای بغی است و بدین ترتیب نافرمانی مدنی از منظر این سه فقیه بهمنزله بغی است، چرا که نافرمانی مدنی همان خروج از اطاعت امام است. (ص۱۹۳) | ||
پورحسین با این حال تصریح کرده است که حتی فقیهانی که نافرمانی مدنی را بهمنزله بغی تلقی میکنند، برای آن سه شرط قائل شدهاند: | پورحسین با این حال تصریح کرده است که حتی فقیهانی که نافرمانی مدنی را بهمنزله بغی تلقی میکنند، برای آن سه شرط قائل شدهاند: | ||
#باغیان باید کثرت عددی داشته باشند (بر این اساس عبدالرحمن بن ملجم باغی نیست). | |||
#باغیان باید از حیطه اقتدار حکومت خارج شده باشند و حکومت تسلطی بر آنها نداشته باشد. | |||
#توجیه سیاسی داشته باشند. | |||
پورحسین در نهایت بدین نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی، اعمال غیرخشونتآمیز و حتی قیام، اگر با قصد براندازی حکومت نباشد، بغی محسوب نمیشود (ص۱۹۴-۱۹۶) و در برابر باغیان هم ابتدا باید به راههای مسالمتآمیز اکتفا کرد و در صورت عدم موفقیت هم حاکم مسلمان حق آغاز جنگ را ندارد و باغیان باید جنگ را شروع کنند (ص۲۰۴) و علاوه بر این، حکم اهل بغی، قتال و جنگیدن است، نه قتل. (ص۲۰۱) | پورحسین در نهایت بدین نتیجه رسیده است که نافرمانی مدنی، اعمال غیرخشونتآمیز و حتی قیام، اگر با قصد براندازی حکومت نباشد، بغی محسوب نمیشود (ص۱۹۴-۱۹۶) و در برابر باغیان هم ابتدا باید به راههای مسالمتآمیز اکتفا کرد و در صورت عدم موفقیت هم حاکم مسلمان حق آغاز جنگ را ندارد و باغیان باید جنگ را شروع کنند (ص۲۰۴) و علاوه بر این، حکم اهل بغی، قتال و جنگیدن است، نه قتل. (ص۲۰۱) |