کاربر:Mahjoor60/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:


===== بحث دوم: حکم جاسوس غیرمسلمان =====
===== بحث دوم: حکم جاسوس غیرمسلمان =====
در آثار شیعه صراحتی به حکم جاسوس غیرمسلمان  نشده است؛ اما در تواریخ و کتاب‌های مغازی عامه روایاتی آمده که از آنها فهمیده می شود پیامبر دستور قتل جاسوس غیرمسلمان را داده است. این روایات حجت نیستند و فقط برای تکمیل بحث در کتاب آمده‌اند. نویسنده در ادامه دو روایت از واقدی مطرح می‌کند که بر اساس یکی از آنها، تهدید و کتک زدن جاسوس برای اقرار نیز جایز است.<br>
در آثار شیعه صراحتی به حکم جاسوس غیرمسلمان  نشده است؛ اما در تواریخ و کتاب‌های مغازی عامه روایاتی آمده که از آنها فهمیده می شود پیامبر دستور قتل جاسوس غیرمسلمان را داده است. این روایات حجت نیستند و فقط برای تکمیل بحث در کتاب آمده‌اند. نویسنده در ادامه دو روایت از واقدی مطرح می‌کند که بر اساس آنها، حکم جاسوس کافر قتل است؛ اگرچه گاه حاکم به سبب مصالحی وی را می‌بخشد و حتی برای ضربه زدن به دشمن از وی کمک می‌گیرد. بر اساس این روایات، تهدید و کتک زدن جاسوس برای اقرار نیز جایز است.<br>
دو فرع فقهی<br>
'''دو فرع فقهی'''<br>
الف) آیا جاسوسی، عهد و پیمان ذمه را نقض می‌کند؟ دو قول وجود دارد: ۱. ذمی با جاسوسی تبدیل به کافر حربی می‌شود؛ ۲. اگر در عقد ذمه عدم تجسس شرط شده باشد، خونش هدر است. منشأ اختلاف، روایات هستند.<br>
نویسنده به فراخور بحث از جاسوس غیر مسلمان دو فرع فقهی را مطرح می‌کند:<br>
سه روایت آمده که در هر کدام شرطی برای ذمه قرار داده شده که جاسوسی جزو آنها نیست. اگر شروط موضوعیت داشته باشند و جاسوسی جزو شروط باشد، جاسوس از دایره ذمی بودن خارج می‌شود.  شروط توقیفی نیستند و حاکم به صلاح‌دید می تواند شروطی قرار دهد یا شروطی را بردارد.<br>
الف) آیا جاسوسی، عهد و پیمان ذمه را نقض می‌کند؟ دو قول وجود دارد: ۱. به محض جاسوسی، پیمان ذمه نقض و ذمی حربی می‌شود و خونش هدر است؛ ۲. بسته به شرایط مندرج در عقد ذمه است؛ اگر عدم تجسس از شروط باشد، خونش هدر است. البته شروط عقد ذمه توقیفی نیستند و حاکم به صلاح‌دید می تواند شروطی قرار دهد یا شروطی را بردارد.<br>
نویسنده در ادامه اقوال مختلفی را از اهل سنت نقل می‌کند. در انتها نیز نظر احمد بن یحیی زیدی را از عیون الازهار چنین نقل می‌کند: «برپایی حدود فقط به دست امام است ... و نیز قتل جاسوس».<br>
نویسنده در ادامه اقوال مختلف (قتل، اسیر گرفتن) را از اهل سنت نقل می‌کند. در انتها نیز نظر احمد بن یحیی زیدی را از عیون الازهار چنین نقل می‌کند: «برپایی حدود فقط به دست امام است ... و نیز قتل جاسوس».<br>
ب) حکم جاسوس معاهد و مستأمن (تحت حمایت حکومت اسلامی؛ کسی که با امان وارد سرزمین های اسلامی می‌شود، اما نه برای ماندن).<br>
ب) حکم جاسوس معاهد و مستأمن (تحت حمایت حکومت اسلامی؛ کسی که با امان وارد سرزمین های اسلامی می‌شود، اما نه برای ماندن). در این بحث نویسنده اقوال علمای امامی را نقل می‌کند: اگر امام در پرونده اقدامات جاسوس کاری موجب حد یا تعزیر یافت، آن را اجرا می‌کند اما اگر حقی بر ضد جاسوس ثابت نشد، جاسوس را به زادگاهش روانه می‌کند. جایز است مسلمانان جاسوس دشمن را از بازگشت منع کنند.<br>
فقهای شیعه: <br>
 
شیخ طوسی و علامه حلی (با اندکی تفاوت):اگر امام در پرونده اقدامات جاسوس کاری موجب حد یا تعزیر یافت، آن را اجرا می‌کند اما اگر حقی بر ضد جاسوس ثابت نشد، جاسوس را به زادگاهش روانه می‌کند. شیخ جعفر کاشف الغطاء:‌جایز است مسلمانان جاسوس دشمن را از بازگشت منع کنند.<br>
===== بحث سوم: شکنجه کردن جاسوس و اعتبار اقرارات تحت شکنجه =====
===== بحث سوم: شکنجه کردن جاسوس و اعتبار اقرارات تحت شکنجه =====
دو قول وجود دارد: ۱. جواز: شیخ محمدهادی معرفت و آقای منتظری: جواز تعزیر، نه حد؛ ۲. حرمت اجبار و بی اعتباری اقرار تحت فشار و تهدید، رأی مشهور.<br>
دو قول وجود دارد: ۱. جواز: شیخ محمدهادی معرفت و آقای منتظری: جواز تعزیر، نه حد؛ ۲. حرمت اجبار و بی اعتباری اقرار تحت فشار و تهدید، رأی مشهور.<br>