فقه معاصر:پیش‌نویس رقص: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
رقص و حرکات نمایشی بعنوان یکی از هنرهای هفت گانه مطرح است. درباره حكم فقهى و فروعات آن در منابع متقدم كمتر بحث شده است. طبق آنچه در کتب فقهی آمده، بسیاری از فقها حکم به حرمت مطلق رقص داده و عده‌ای نیز موارد محدودی از آن را استثنا کرده‌اند. به دنبال تحولات صورت گرفته در این عرصه در دوران معاصر، سوالات جدیدی پیش‌روی فقه معاصر مطرح می‌شود از جمله: آیا مطلق رقص حکم حرمت دارد یا می‌توان مواردی را استثنا کرد؟ امروزه برخی از رشته‌های ورزشی همراه با نوعی رقص انجام می‌گیرد که دارای غرض عقلایی است، آیا چنین رقص‌هایی نیز حرام است؟ حکم رقص‌های محلی و آئینی یا رقص‌درمانی چیست؟ آیا می‌توان فقط رقص‌هایی که به قصد افساد انجام می‌شود را حرام دانست و غیر آن را از این حکم استثنا کرد؟ آیا می¬توان رقص را به طور کلی موضوع حکم شرعی ندانست و حکم به اباحه اصلیه آن کرد و فقط بر اساس عناوین منطبق بر آن حکم کرد؟
رقص و حرکات نمایشی بعنوان یکی از هنرهای هفت گانه مطرح است. درباره حكم فقهى و فروعات آن در منابع متقدم كمتر بحث شده است. طبق آنچه در کتب فقهی آمده، بسیاری از فقها حکم به حرمت مطلق رقص داده و عده‌ای نیز موارد محدودی از آن را استثنا کرده‌اند. به دنبال تحولات صورت گرفته در این عرصه در دوران معاصر، سوالات جدیدی پیش‌روی فقه معاصر مطرح می‌شود از جمله: آیا مطلق رقص حکم حرمت دارد یا می‌توان مواردی را استثنا کرد؟ امروزه برخی از رشته‌های ورزشی همراه با نوعی رقص انجام می‌گیرد که دارای غرض عقلایی است، آیا چنین رقص‌هایی نیز حرام است؟ حکم رقص‌های محلی و آئینی یا رقص‌درمانی چیست؟ آیا می‌توان فقط رقص‌هایی که به قصد افساد انجام می‌شود را حرام دانست و غیر آن را از این حکم استثنا کرد؟ آیا می¬توان رقص را به طور کلی موضوع حکم شرعی ندانست و حکم به اباحه اصلیه آن کرد و فقط بر اساس عناوین منطبق بر آن حکم کرد؟


به گفته برخی فقیهان، هنر مدرن با «فقه نمایش»، در تعارض است و درک مشترک میان هنرمندان و فقه‌پژوهان نسبت به موضوعات هنری وجود ندارد  بسیاری از مراجع معاصر از جمله آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله سیستانی، رقص را به طور کلی حرام می‌دانند. برخی دیگر همچون آیت الله خویی و آیت الله خامنه ای، قائل به حرمت مطلق رقص نیستند و محرک شهوت بودن یا وجود مفسده را در حرمت برخی از انواع رقص، دخیل می دانند.
به گفته برخی فقیهان، هنر مدرن با «فقه نمایش»، در تعارض است و درک مشترک میان هنرمندان و فقه‌پژوهان نسبت به موضوعات هنری وجود ندارد<ref>نورمفیدی، [https://riicj.com/news/961/ هنر مدرن با فقه نمایش در تعارض است.]</ref> بسیاری از مراجع معاصر از جمله آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله سیستانی، رقص را به طور کلی حرام می‌دانند. برخی دیگر همچون آیت الله خویی و آیت الله خامنه ای، قائل به حرمت مطلق رقص نیستند و محرک شهوت بودن یا وجود مفسده را در حرمت برخی از انواع رقص، دخیل می دانند.
===تعریف لغوی رقص===
===تعریف لغوی رقص===
ماده «رقص» در کتب لغت به حرکت، ارتفاع و انخفاض، غلیان و اضطراب معنا شده است.  عبدالرحمن محمود می نویسد: معنی این واژه حول «الإسراع في الحركة» و «الاضطراب» و «الارتفاع و الانخفاض» می چرخد.  
ماده «رقص» در کتب لغت به حرکت، ارتفاع و انخفاض، غلیان و اضطراب معنا شده است.<ref>لسان العرب، ج‌7، ص: 42. مجمع البحرين، ج‌4، ص: 172‌.</ref> عبدالرحمن محمود می نویسد: معنی این واژه حول «الإسراع في الحركة» و «الاضطراب» و «الارتفاع و الانخفاض» می چرخد.<ref>عجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‌2، ص: 168‌</ref>
===تعریف اصطلاحی رقص===
===تعریف اصطلاحی رقص===
در تعریف رقص مصطلح گفته اند: رقص « تحریک الجسم بحرکات خاصة علی سبیل اللعب»: یعنی به حرکت در آوردن اندام، با حرکات خاص با هدف «لعب». با این تعریف هر گونه حرکاتی که با هدف و غایت مشخصی انجام میشود مثل ورزش و امثال آن از دایره مفهومی رقص خارج میشود.   
در تعریف رقص مصطلح گفته اند: رقص « تحریک الجسم بحرکات خاصة علی سبیل اللعب»: یعنی به حرکت در آوردن اندام، با حرکات خاص با هدف «لعب». با این تعریف هر گونه حرکاتی که با هدف و غایت مشخصی انجام میشود مثل ورزش و امثال آن از دایره مفهومی رقص خارج میشود.<ref>خامنه‌ای، درسنامه غنا و موسیقی، ص۵۱۱.</ref>  


قید «موزون بودن» به معنی مصطلح که در تعریف های معاصرین آمده، در هیچ یک از کتب لغت عربی قدیم یافت نشد. تنها «المنجد» و برخی از لغتنامه های فارسی مانند «فرهنگ عمید»، واژه رقص را به «جنبیدن، پا کوفتن، حرکات موزون با آهنگ موسیقی» معنا کرده اند.  که آن هم ناشی از رواج نوع خاصی از رقص در زمان مولف کتاب بوده است.
قید «موزون بودن» به معنی مصطلح که در تعریف های معاصرین آمده، در هیچ یک از کتب لغت عربی قدیم یافت نشد. تنها «المنجد» و برخی از لغتنامه های فارسی مانند «فرهنگ عمید»، واژه رقص را به «جنبیدن، پا کوفتن، حرکات موزون با آهنگ موسیقی» معنا کرده اند.<ref>فرهنگ عمید، واژه رقص. و  المنجد، ص275.</ref> که آن هم ناشی از رواج نوع خاصی از رقص در زمان مولف کتاب بوده است.
===تفاوت مفهومی رقص مصطلح و رقص لغوی===
===تفاوت مفهومی رقص مصطلح و رقص لغوی===
احتمال می رود اصولا واژه رقص در میان زباندانان عرب، ناظر به رفتار مصطلح امروزی نبوده باشد. زیرا تنها واژه ای که برای رقص انسان بکار رفته است واژه «انخفاض و ارتفاع»  است که در مورد راه رفتن سریع و هیجانی انسان بکار می رفته. این تعریف در کنار استعمال رقص در «تکان دادنِ» کودکان، «سرعت» در حرکت شتر و «غلیان و اضطراب» در شراب  و عدم ذکر معنایی دیگر برای رقص احتمال حصول این نتیجه را می دهد که حوزه معنایی آن زمان، متفاوت با این زمان بوده و «رقص» امروزی، موضوعی مغایر از «رقص» زمان صدور روایات بوده است.  
احتمال می رود اصولا واژه رقص در میان زباندانان عرب، ناظر به رفتار مصطلح امروزی نبوده باشد. زیرا تنها واژه ای که برای رقص انسان بکار رفته است واژه «انخفاض و ارتفاع»<ref>«قال أَبو بكر: و الرَّقَصُ في اللغة الارتفاع و الانخفاض. و قد أَرْقَصَ القومُ في سَيْرِهم إِذا كانوا يَرْتَفِعُون و يَنْخَفِضُون» لسان العرب، ج۷، ص۴۳.</ref> است که در مورد راه رفتن سریع و هیجانی انسان بکار می رفته. این تعریف در کنار استعمال رقص در «تکان دادنِ» کودکان، «سرعت» در حرکت شتر و «غلیان و اضطراب» در شراب<ref>لسان العرب، ج‌7، ص: 42.</ref> و عدم ذکر معنایی دیگر برای رقص احتمال حصول این نتیجه را می دهد که حوزه معنایی آن زمان، متفاوت با این زمان بوده و «رقص» امروزی، موضوعی مغایر از «رقص» زمان صدور روایات بوده است.  


اختصاص تعریف اول و اصلی رقص به «غیر انسان» (خبب ابل)  و یا به «صِرف بازی»  و یا به «غلیان و اضطراب»  ادعای تغایر مفهومی رقص روایی با رقص مصطلح امروزی را تقویت می کند. این نکته در کلمات برخی از فقیهان نیز تایید شده و ذکر کرده اند که تنها قید «علی سبیل اللعب» قید مقوّم در تعریف رقص است.  لسان العرب و دیگران هم می نویسند: «رقص گفته نمیشود مگر برای لاعب و شتر. و به غیر از آن حرکت و جنبش گفته می شود».  
اختصاص تعریف اول و اصلی رقص به «غیر انسان» (خبب ابل)<ref>لسان العرب، ج‌7، ص: 42.</ref> و یا به «صِرف بازی»<ref>تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۸، ص۲۹۱ ؛ معجم مقائيس اللغة، ج‌۲، ص۴۲۹.</ref> و یا به «غلیان و اضطراب»<ref>مجمع البحرين، ج‌4، ص: 172‌.</ref> ادعای تغایر مفهومی رقص روایی با رقص مصطلح امروزی را تقویت می کند. این نکته در کلمات برخی از فقیهان نیز تایید شده و ذکر کرده اند که تنها قید «علی سبیل اللعب» قید مقوّم در تعریف رقص است.<ref>خامنه‌ای غنا و موسیقی، ص۵۱۱.</ref> لسان العرب و دیگران هم می نویسند: «رقص گفته نمیشود مگر برای لاعب و شتر. و به غیر از آن حرکت و جنبش گفته می شود».<ref>لسان العرب، ج۷، ص۴۲.</ref>
===پیشینه فقهی رقص===
===پیشینه فقهی رقص===
در فقه اسلامى به مسائلى چون غِناء يا كاربرد آلات لهو همواره پرداخته شده، اما درباره حكم فقهى رقص و فروعات آن به ويژه در منابع متقدم كمتر بحث شده است. در بین قدمای شیعه، اولین و تنها اثری که در آن عنوان «رقص» ذکر شده است، کتاب «السرائر» ابن ادریس است، (در ذیل مكاسب حرام، آن هم به اختصار و بدون ذكر ادّله فقهى). در بقیه کتب قدما اثری از این عنوان وجود ندارد. بعد از ابن ادریس، علامه حلی در کتاب فتوایی خود «نهایة الاحکام » در مورد «رقص» فتوا داده است.  
در فقه اسلامى به مسائلى چون غِناء يا كاربرد آلات لهو همواره پرداخته شده، اما درباره حكم فقهى رقص و فروعات آن به ويژه در منابع متقدم كمتر بحث شده است. در بین قدمای شیعه، اولین و تنها اثری که در آن عنوان «رقص» ذکر شده است، کتاب «السرائر» ابن ادریس است،<ref>حلی، السرائر، جلد۲، ص۲۱۵.</ref> (در ذیل مكاسب حرام، آن هم به اختصار و بدون ذكر ادّله فقهى). در بقیه کتب قدما اثری از این عنوان وجود ندارد. بعد از ابن ادریس، علامه حلی در کتاب فتوایی خود «نهایة الاحکام»<ref>علامه حلی، نهاية الاحکام، ج۲، ص۵۲۹.</ref> در مورد «رقص» فتوا داده است.<ref>خامنه‌ای، غنا و موسیقی، ص۵۱۲.</ref>


موضوع رقص در فقه عامه پررنگ تر از شیعه مطرح شده و همگی قائل به کراهت آن شده اند. ولى در غالب موارد بحث آنها ناظر به سماع (حركات آميخته با وجد و خلسه عرفانی) است، نه رقص به معناى عام.  
موضوع رقص در فقه عامه پررنگ تر از شیعه مطرح شده و همگی قائل به کراهت آن شده اند.<ref>سبحانی، درس خارج فقه، 97/11/06</ref> ولى در غالب موارد بحث آنها ناظر به سماع (حركات آميخته با وجد و خلسه عرفانی) است، نه رقص به معناى عام.<ref>مهربانی و احمدی جلفایی، «رقص».</ref>


به عقیده برخی، يكى از علل كمبود نگاشته هاى اسلامى درباره رقص، نگاه تحقيرآميز غالب به رقص و رقصندگان در سرزمينهاى اسلامى، و غافل بودن این نگاه از مفهوم هنری و حرفه ای رقص بوده است.   
به عقیده برخی، يكى از علل كمبود نگاشته هاى اسلامى درباره رقص، نگاه تحقيرآميز غالب به رقص و رقصندگان در سرزمينهاى اسلامى، و غافل بودن این نگاه از مفهوم هنری و حرفه ای رقص بوده است.<ref>مهربانی و احمدی جلفایی، «رقص».</ref>  


به سبب رواج آشكار رقص در سده هاى اخير در كشورهاى اسلامى، كه عمدتآ ناشى از حضور فعال غربيان در اين جوامع و مراوده مسلمانان با جهان غرب بود، اندك اندك موضوع رقص دغدغه ذهنى متديّنان شد و به تبع، فقیهان بيشتر به آن پرداختند.  
به سبب رواج آشكار رقص در سده هاى اخير در كشورهاى اسلامى، كه عمدتآ ناشى از حضور فعال غربيان در اين جوامع و مراوده مسلمانان با جهان غرب بود، اندك اندك موضوع رقص دغدغه ذهنى متديّنان شد و به تبع، فقیهان بيشتر به آن پرداختند.<ref>مهربانی و احمدی جلفایی، «رقص».</ref>
===پیشینه اجتماعى رقص ===
===پیشینه اجتماعى رقص ===
رقص در ایران، پیشینه‌ای طولانی دارد. رقصهاى رايج در قبل از اسلامى، غالباً هنگام برگزارى آيينها و مراسم اجرا مى شده اند. در بسيارى از اين رقصها، تفريح و سرگرمى يا صِرف خلاقيت هنرى منظور نبوده و اهداف و كاركردهايى آيينى و مذهبى مراد شده است.
پیشینه اجتماعی رقص.<ref>مهربانی و احمدی جلفایی، «رقص».</ref> رقص در ایران، پیشینه‌ای طولانی دارد. رقصهاى رايج در قبل از اسلامى، غالباً هنگام برگزارى آيينها و مراسم اجرا مى شده اند. در بسيارى از اين رقصها، تفريح و سرگرمى يا صِرف خلاقيت هنرى منظور نبوده و اهداف و كاركردهايى آيينى و مذهبى مراد شده است.
اما در مواردی دیگر، رقصها توأم با حركاتى شهوت انگيز و طنزى ركيك بوده و مجالس رقص شامل شرب خمر و ديگر مناهى مى شده است. اين گونه رقصها حتى در حضور شاه نيز رايج بوده است. چنين مسائلى باعث مى شد كه اهل ديانت در برابر رقص و مجالس آن موضع گيرى کنند. در بسيارى از گزارشها، رقصندگان هم تراز روسپيان دانسته شده اند.
اما در مواردی دیگر، رقصها توأم با حركاتى شهوت انگيز و طنزى ركيك بوده و مجالس رقص شامل شرب خمر و ديگر مناهى مى شده است. اين گونه رقصها حتى در حضور شاه نيز رايج بوده است. چنين مسائلى باعث مى شد كه اهل ديانت در برابر رقص و مجالس آن موضع گيرى کنند. در بسيارى از گزارشها، رقصندگان هم تراز روسپيان دانسته شده اند.


اما پس از مواجهه با فرهنگ غربى، بعضى خانواده ها از سويى رقص را هنرى مايه فخر دختران آماده ازدواجشان مى دانسته اند و از سوى ديگر، بنا به نگرش سنّتى، آموختنش را مغاير عفاف مى پنداشتند.  
اما پس از مواجهه با فرهنگ غربى، بعضى خانواده ها از سويى رقص را هنرى مايه فخر دختران آماده ازدواجشان مى دانسته اند و از سوى ديگر، بنا به نگرش سنّتى، آموختنش را مغاير عفاف مى پنداشتند.  
سفرنامه نویسان زمانی که از رقاصان در دربارها سخن می‌گویند بیشتر به جنبه غیر اخلاقی آنان و شادی افراطی شاهان اشاره می‌کنند و زمانی که به عامه مردم و رقص زنان و دختران در جامعه روستایی صحبت می‌کنند، نگاه مثبت دارند و آنرا مطابق شادی‌های اخلاقی می دانند.  
سفرنامه نویسان زمانی که از رقاصان در دربارها سخن می‌گویند بیشتر به جنبه غیر اخلاقی آنان و شادی افراطی شاهان اشاره می‌کنند و زمانی که به عامه مردم و رقص زنان و دختران در جامعه روستایی صحبت می‌کنند، نگاه مثبت دارند و آنرا مطابق شادی‌های اخلاقی می دانند.<ref>چیت‌سازیان، غنا و موسیقی و رقص در اسلام، ص۲۰۶.</ref>


==پیشینه روایی رقص==
==پیشینه روایی رقص==