کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
به باور کدیور مدل اسلام غایت‌مدار یا معنوی که از ناحیه روشنفکران دینی ارائه شده، تنها رویکرد کارآمدی است که در حل ناسازگاری اسلام و مدرنیته قابل ارائه است. وی تلقی رایج و مشهور از احکام اسلام را سنتی و تاریخی می‌داند و نظریاتی که در راستای توجیه سازگاری بین این دو آمده است؛ نظیر رویکرد ثابت و متغیر به مدرنیته که حاصل سه تقریر مختلف از [[محمدحسین طباطبایی]]، [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نایینی]] و [[محمدباقر صدر]] است، و همچنین مدل فقه حکومتی از [[امام خمینی(ره)]]، را ناکارآمد می‌داند.  
به باور کدیور مدل اسلام غایت‌مدار یا معنوی که از ناحیه روشنفکران دینی ارائه شده، تنها رویکرد کارآمدی است که در حل ناسازگاری اسلام و مدرنیته قابل ارائه است. وی تلقی رایج و مشهور از احکام اسلام را سنتی و تاریخی می‌داند و نظریاتی که در راستای توجیه سازگاری بین این دو آمده است؛ نظیر رویکرد ثابت و متغیر به مدرنیته که حاصل سه تقریر مختلف از [[محمدحسین طباطبایی]]، [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نایینی]] و [[محمدباقر صدر]] است، و همچنین مدل فقه حکومتی از [[امام خمینی(ره)]]، را ناکارآمد می‌داند.  


مسلمان معاصر در متن دین دو اندیشه را در کنار هم مشاهده می‌کند اول اندیشه سازگار با حقوق بشر که شامل گزاره‌هایی است که به صراحت دلالت بر حقوق ذاتی انسان از آن جهت که انسان است دارند. این گزاره‌ها در قالب عمومات، اطلاقات، و سیره اولیای دین است. و دوم اندیشه ناسازگار با حقوق بشر و صریح در تبعیض حقوقی بین انسان‌ها. اسلام سنتی در مواجهه با دو اندیشه فوق دلالت دسته دوم را قوی‌تر می‌داند و با آن به تخصیص، تقیید و تبیین گزاره‌های دسته اول می‌پردازد.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص ۱۷-۳۴.</ref>
مسلمان معاصر در متن دین دو اندیشه را در کنار هم مشاهده می‌کند اول اندیشه سازگار با حقوق بشر که شامل گزاره‌هایی است که به صراحت دلالت بر حقوق ذاتی انسان از آن جهت که انسان است دارند. این گزاره‌ها در قالب عمومات، اطلاقات، و سیره اولیای دین است. دوم اندیشه ناسازگار با حقوق بشر و صریح در تبعیض حقوقی بین انسان‌ها. اسلام سنتی در مواجهه با دو اندیشه فوق دلالت دسته دوم را قوی‌تر می‌داند و با آن به تخصیص، تقیید و تبیین گزاره‌های دسته اول می‌پردازد.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص ۱۷-۳۴.</ref>
===تبیین نظریه اسلام غایت‌مدار===
===تبیین نظریه اسلام غایت‌مدار===
محسن کدیور باور دارد احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی، ۲.عادلانه، ۳.برترین راه‌حل نسبت به سایر مکاتب و ادیان بودند. همان‌گونه که احکام دین در زمان نزول این‌گونه بوده است امروز نیز احکامی که به دین نسبت داده می‌شود باید مطابق عرف امروز، عقلایی و عادلانه محسوب شود و همان گونه که کتاب و سنت می‌توانند ناسخ احکام پیشین باشند عقل نیز شأن ناسخیت دارد. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمی‌شود. بنابراین کماکان تشریع به دست شارع باقی می‌ماند. او مجموعه تعالیم اسلام را چهار بخش می‌داند: ۱.امور ایمانی و اعتقادی ۲.امور اخلاقی ۳.امور عبادی ۴.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات می‌گویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول اختصاص داده شده است. لکن در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. <ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۳۸-۱۴۸.</ref>
محسن کدیور باور دارد احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی، ۲.عادلانه، ۳.برترین راه‌حل نسبت به سایر مکاتب و ادیان بودند. همان‌گونه که احکام دین در زمان نزول این‌گونه بوده است امروز نیز احکامی که به دین نسبت داده می‌شود باید مطابق عرف امروز، عقلایی و عادلانه محسوب شود و همان گونه که کتاب و سنت می‌توانند ناسخ احکام پیشین باشند عقل نیز شأن ناسخیت دارد. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمی‌شود. بنابراین کماکان تشریع به دست شارع باقی می‌ماند. او مجموعه تعالیم اسلام را چهار بخش می‌داند: ۱.امور ایمانی و اعتقادی ۲.امور اخلاقی ۳.امور عبادی ۴.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات می‌گویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول اختصاص داده شده است. لکن در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار می‌دهد. <ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۳۸-۱۴۸.</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:
به باور کدیور از پیشفرض‌های نظریه‌ اسلام غایت‌مدار پذیرش ذاتی بودن حسن و قبح و فهم مفاهیم اخلاقی چون عدل، در خارج از بستر دین است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۵۳.</ref> از دیگر مبانی او پذیرفتن عقل به عنوان یک منبع دینی، تعبدی و توقیفی نبودن احکام غیرعبادی و تکلیف عام بودن احکام شریعت است. نویسنده همانند اعلامیه جهانی حقوق بشر معتقد به اهمیت عقل جمعی آدمی است، که در پس تجارب مستمر جوامع انسانی به کشف می‌پردازد و یافته‌های خود را نهایی نمی‌داند. همچنین این نکته را نیکو می‌دارد که اندیشه حقوق بشر (ضمن احترام به تمام ادیان در حوزه خصوصی)، این حقوق را در حوزه عمومی و برای انسان بدون در نظر داشتن مذهبِ شخص، بدون قواعد الحاد و توحید، تنظیم کرده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۲۲و۱۲۳.</ref>
به باور کدیور از پیشفرض‌های نظریه‌ اسلام غایت‌مدار پذیرش ذاتی بودن حسن و قبح و فهم مفاهیم اخلاقی چون عدل، در خارج از بستر دین است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۵۳.</ref> از دیگر مبانی او پذیرفتن عقل به عنوان یک منبع دینی، تعبدی و توقیفی نبودن احکام غیرعبادی و تکلیف عام بودن احکام شریعت است. نویسنده همانند اعلامیه جهانی حقوق بشر معتقد به اهمیت عقل جمعی آدمی است، که در پس تجارب مستمر جوامع انسانی به کشف می‌پردازد و یافته‌های خود را نهایی نمی‌داند. همچنین این نکته را نیکو می‌دارد که اندیشه حقوق بشر (ضمن احترام به تمام ادیان در حوزه خصوصی)، این حقوق را در حوزه عمومی و برای انسان بدون در نظر داشتن مذهبِ شخص، بدون قواعد الحاد و توحید، تنظیم کرده است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۲۲و۱۲۳.</ref>


نویسنده معتقد است در مبانی معرفتی، دین شناختی و انسان‌شناختیِ اسلام سنتی اولین مسئله نبود بحثی از حقوق واقعی انسان‌ها است چرا که این حقوق فراتر از درک انسانی است. لذا صرفا آنچه در دسترس است احکام شرعی است که گرچه عادلانه تلقی می‌شود اما نسبت به دین، جنسیت، حریت و فقاهت بین انسان‌ها تفاوت است. نکته دوم ناتوانی درک عقل انسانی از امور است. و سومین امر، به‌مثابه قانون ثابت بودنِ تمام یا بیشتر احکام شرعی است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref>
نویسنده معتقد است در مبانی معرفتی، دین شناختی و انسان‌شناختیِ اسلام سنتی اولین مسئله نبود بحثی از حقوق واقعی انسان‌ها است چرا که این حقوق فراتر از درک انسانی است. لذا صرفا آنچه در دسترس است احکام شرعی است که گرچه عادلانه تلقی می‌شود اما نسبت به دین، جنسیت، حریت و فقاهت بین انسان‌ها تفاوت است. نکته دوم ناتوانی درک عقل انسانی از امور است. سومین امر، به‌مثابه قانون ثابت بودنِ تمام یا بیشتر احکام شرعی است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۱۲۰و۱۲۱.</ref>


==تطبیق نظریه اسلام غایت‌مدار بر موارد تعارض (شواهد تعارض و حل آن)==
==تطبیق نظریه اسلام غایت‌مدار بر موارد تعارض (شواهد تعارض و حل آن)==
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
کدیور رابطه من-دیگری را توأم با اختیار و آزادی، و استفاده از زور و خشونت را ممنوع می‌داند. صرفا با اقناع دیگری باید او را به سمت مطلوب خود ببریم و در این پرتو، امر به معروف و نهی از منکر معنایی جز «وجوب ایجاد شرایط فرهنگی لازم برای امور نیک و ایجاد حداکثر موانع قانونی و فرهنگی برای ارتکاب امور شر» ندارد. بنابراین اسلام اقناعی مطلوب روشنفکران دینی است و تنها قانون عادلانه است که این آزادی را می‌تواند محدود کند قانونی که تک‌تک آحاد جامعه در وضع آن مشارکت داشته باشند.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۴۳.</ref>
کدیور رابطه من-دیگری را توأم با اختیار و آزادی، و استفاده از زور و خشونت را ممنوع می‌داند. صرفا با اقناع دیگری باید او را به سمت مطلوب خود ببریم و در این پرتو، امر به معروف و نهی از منکر معنایی جز «وجوب ایجاد شرایط فرهنگی لازم برای امور نیک و ایجاد حداکثر موانع قانونی و فرهنگی برای ارتکاب امور شر» ندارد. بنابراین اسلام اقناعی مطلوب روشنفکران دینی است و تنها قانون عادلانه است که این آزادی را می‌تواند محدود کند قانونی که تک‌تک آحاد جامعه در وضع آن مشارکت داشته باشند.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۴۳.</ref>


او در ارائه دیدگاه اسلامی در مورد ممنوعیت تجسس و آزادی عمل، حوزه خصوصی هر فرد را تحقق دو ضابطه پیش رو یا یکی از این دو می‌داند: ۱.حوزه‌ای که فرد آن را از دیگران مخفی نگه می‌دارد. ۲.حوزه‌ای که فرد صلاحیت تصمیم‌گیری آن را منحصر به خود می‌داند. و حوزه عمومی نقطه مقابل این امر است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۵۱و۵۲.</ref> با توجه به تسلط هر شخص بر شئون و سرنوشت خود (اصل عدم ولایت)، تجسس، تصرف و تصمیم برای امور شخصی هر فرد بدون اجازه آن شخص جز برای معصومین(ع) مجاز نیست و حتی حق معصیت نیز داراست.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۵۵-۶۰.</ref>
او در ارائه دیدگاه اسلامی در مورد ممنوعیت تجسس و آزادی عمل، حوزه خصوصی هر فرد را تحقق دو ضابطه پیش رو یا یکی از این دو می‌داند: ۱.حوزه‌ای که فرد آن را از دیگران مخفی نگه می‌دارد. ۲.حوزه‌ای که فرد صلاحیت تصمیم‌گیری آن را منحصر به خود می‌داند. حوزه عمومی نقطه مقابل این امر است.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۵۱و۵۲.</ref> با توجه به تسلط هر شخص بر شئون و سرنوشت خود (اصل عدم ولایت)، تجسس، تصرف و تصمیم برای امور شخصی هر فرد بدون اجازه آن شخص جز برای معصومین(ع) مجاز نیست و حتی حق معصیت نیز داراست.<ref>کدیور، حق الناس (اسلام و حقوق بشر)، ص۵۵-۶۰.</ref>


== ارزیابی کتاب ==
== ارزیابی کتاب ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


* بهزاد حمیدیه استادیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نوشتار کدیور را دارای چالش مفهومی و مصداقی می‌داند او به‌عنوان چالشی مفهومی، وجود عقل عرفی واحد عقلا عالم مدرن را در چارچوب پلورالیزم معرفتی بی‌معنا می‌داند. از چالش‌های مصداقی ذکر شده در کلام حمیدیه بیطرفانه نبودن و استدلال با پیشفرض‌های برآمده از اعلامیه حقوق بشر است. او معتقد است کدیور در جهت استنباط حکم خدا، از منابع و نصوص روایی شرعی بهره نگرفته است.<ref>حمیدیه، [https://kadivar.com/wp-content/uploads/2015/05/%D8%B3%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%81%D9%82%D9%87-%DA%A9%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%B1%DB%8C.pdf سه گانه بدیع اصول فقه کدیور]، روزنامه رسالت، ۲۶ و ۲۷ مهر ۱۳۸۲ش.</ref>
* بهزاد حمیدیه استادیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نوشتار کدیور را دارای چالش مفهومی و مصداقی می‌داند او به‌عنوان چالشی مفهومی، وجود عقل عرفی واحد عقلا عالم مدرن را در چارچوب پلورالیزم معرفتی بی‌معنا می‌داند. از چالش‌های مصداقی ذکر شده در کلام حمیدیه بیطرفانه نبودن و استدلال با پیشفرض‌های برآمده از اعلامیه حقوق بشر است. او معتقد است کدیور در جهت استنباط حکم خدا، از منابع و نصوص روایی شرعی بهره نگرفته است.<ref>حمیدیه، [https://kadivar.com/wp-content/uploads/2015/05/%D8%B3%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%81%D9%82%D9%87-%DA%A9%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%B1%DB%8C.pdf سه گانه بدیع اصول فقه کدیور]، روزنامه رسالت، ۲۶ و ۲۷ مهر ۱۳۸۲ش.</ref>
* احمد شجاعی گفتاری را تحت عنوان آزادی توأم با مسئولیت، در نقد مقاله آزادی عقیده و مذهب در دین اسلام مطرح می‌کند که در ضمن بخش‌هایی از آن کدیور را غافل از تفکیک آزادی تکوینی و تشریعی می‌داند. شجاعی باور دارد آنچه معارض آزادی تکوینی است التزام و اجبار تکوینی است نه تشریعی. و در نتیجه انسان هر چقدر در پذیرش دین تکوینا آزاد است اما تشریعا نه تنها آزاد نیست بلکه موظف است تا با بهره‌گیری از آزادی تکوینی عقاید حق را از ناشایست باز شناخته و به آن ملتزم باشد.<ref>شجاعی، [http://dl.islamicdoc.com/site/catalogue/474861# آزادی توأم با مسئولیت]، ماهنامه آفتاب، شماره ۲۹، مهرماه ۱۳۸۲ش، ص ۱۲۸-۱۳۳. </ref>
* احمد شجاعی گفتاری را تحت عنوان آزادی توأم با مسئولیت، در نقد مقاله آزادی عقیده و مذهب در دین اسلام مطرح می‌کند که در ضمن بخش‌هایی از آن کدیور را غافل از تفکیک آزادی تکوینی و تشریعی می‌داند. شجاعی باور دارد آنچه معارض آزادی تکوینی است التزام و اجبار تکوینی است نه تشریعی. در نتیجه انسان هر چقدر در پذیرش دین تکوینا آزاد است اما تشریعا نه تنها آزاد نیست بلکه موظف است تا با بهره‌گیری از آزادی تکوینی عقاید حق را از ناشایست باز شناخته و به آن ملتزم باشد.<ref>شجاعی، [http://dl.islamicdoc.com/site/catalogue/474861# آزادی توأم با مسئولیت]، ماهنامه آفتاب، شماره ۲۹، مهرماه ۱۳۸۲ش، ص ۱۲۸-۱۳۳. </ref>


==پانویس==
==پانویس==