کاربر:Hamzeahmadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
Hamzeahmadi (بحث | مشارکتها) |
Hamzeahmadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===حکم وضعی=== | ===حکم وضعی=== | ||
حکم وضعی یعنی ضمان به قصاص و دیه برای انجامدهنده اتانازی در برخی | حکم وضعی یعنی ضمان به قصاص و دیه برای انجامدهنده اتانازی که در برخی فروع مورد اختلاف فقیهان است: | ||
*محمد فاضل لنکرانی اتانازی چه فعال و چه منفعل را قتل نفس محسوب میکند و تمام احکام قتل عمد را دارد.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۵۲.</ref> همچنین لطفالله صافی گلپایگانی، هرگونه اتانازی را قتل عمد دانسته که به موجب آن، حق قصاص برای اولیای مقتول نسبت به مرتکِب مباشر این قتل، ثابت میشود.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰.</ref> | *محمد فاضل لنکرانی به طور کلی اتانازی چه فعال و چه منفعل را قتل نفس محسوب میکند و تمام احکام قتل عمد را دارد.<ref>فاضل لنکرانی، احکام پزشکان و بیماران، ص۱۵۲.</ref> همچنین لطفالله صافی گلپایگانی، هرگونه اتانازی را قتل عمد دانسته که به موجب آن، حق قصاص برای اولیای مقتول نسبت به مرتکِب مباشر این قتل، ثابت میشود.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰.</ref> | ||
*در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. یک مسألهای که در فقه شیعه از قبل مطرح بوده و الان با این مسأله قابل تطبیق است این است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش و اگرنه تو را میکشم» آیا میتواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت میشود؟<ref>انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.</ref> دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد: | |||
# '''سقوط حق قصاص و دیه:''' بنا به نظر فقیهانی همچون: محقق حلی، شهید ثانی و صاحبجواهر بر این نظرند که چون مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را با این اذن اسقاط نموده و وارث نمیتواند قصاص یا دیه را مطالبه کند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹.</ref> | |||
*سید ابوالقاسم خویی، دستور به برداشتن تجهیزات پزشکی از شخص متوفی به مرگ مغزی را موجب ثبوت تعزیر دانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰.</ref> | *سید ابوالقاسم خویی، دستور به برداشتن تجهیزات پزشکی از شخص متوفی به مرگ مغزی را موجب ثبوت تعزیر دانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰.</ref> | ||