|
|
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| | '''تکلم عیسی(ع) در گهواره''' سخنگفتن اعجازگونه [[عیسی(ع)]] در مقابل عالمان یهود برای رفع اتهام [[زنا]] از [[حضرت مریم(س)|مادرش]] و اعلام [[نبوت|مقام نبوتی]] است که [[خدا|خدای متعال]] برای او در نظر گرفته بود.<ref>صادقی تهرانی، «شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره».</ref> قرآن در سه آیه [[آیه ۴۶ سوره آلعمران|۴۶ آلعمران]]، [[آیه ۱۱۰ سوره مائده|۱۱۰ مائده]] و [[آیه ۲۹ سوره مریم|۲۹ مریم]] به سخنگفتن عیسی در مهد اشاره دارد.<ref>قرآن کریم.</ref> |
|
| |
|
| '''حلالزاده''' کسی است که از طریق ازدواج شرعی متولد شده است و زنازاده نیست. در فقه شیعه شخص متولد شده از طریق وطی به شبهه و همچنین طفلی که طبق ازدواج مرسوم در اقوام دیگر به دنیا آمده باشد نیز حلالزاده شمرده میشود. به عنوان نمونه فقیهان شیعه فرزند حاصل از نکاح با محارم طبق فرهنگ مجوسیان را حلالزاده میدانند. اصطلاح حلالزاده در مقابل زنازاده، به معنای فردی که از طریق زنا به دنیا آمده قرار دارد؛ بر این اساس فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که آمیزش زن و شوهر در آن زمان حرام است مانند آمیزش در حال حیض یا احرام حلالزاده محسوب میشود.
| | به گفته پژوهشگران بنا بر نظر مشهور مراد از مهد ایامی است که طفل بیشتر در آغوش مادر یا گهواره به سر میبرد. در مقابل این رای برخی مفسران چون [[محمدهادی معرفت]] در [[التمهید فی علوم القرآن (کتاب)|کتاب التمهید]] معتقد به بازگشت مریم(س) چند سال بعد از ولادت عیسی به شهر است. او میگوید منظور از مهد خردسالی عیسی است. به باور او وجه اعجاز در اصلِ تکلم نبوده است بلکه شیوه تکلم عیسی و آن عبارات، در آن سن مورد تعجب و خارقالعاده دانسته شده است.<ref>منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاههای تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص210.</ref> معرفت معتقد است تکلم عیسی با آن وزانت و تعقل خاصی که در آن بود بر همگان ثابت کرد که تولد او معجزهوار و مادرش از تهمت زنا مبراست.<ref>منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاههای تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص212.</ref>همچنین [[سید احمدخان هندی]] مفسر قرآن و اندیشمند مسلمان معتقد است تکلم عیسی در زمان خردسالی او بوده است نه وقتی که نوزاد انسان سخن نمیگوید.<ref>کاظمی، «نقدی بر اندیشه های سید احمدخان هندی پیرامون اعجاز»، ص138.</ref> |
|
| |
|
| اهمیت حلالزادگی در اسلام را به جهت مشروط به حلالزادگی بودن برخورداری از ارث و برخی مناصب شرعی چون امام جماعت، قضاوت، شهادت در دادگاه و مرجعیت تقلید میدانند. همچنین در برخی روایات شیعه حلالزادگی نشانه دوستدار اهل بیت(ع) بودن و دشمنی با آنان نشانه حرامزادگی دانسته شده است.
| | بنا بر آیه ۳۰ تا ۳۴ [[سوره مریم]] عیسی در این سخنان خود را بنده خدا، صاحب کتاب، پیامبر الهی، و مایه برکت معرفی میکند. همچنن او بیان میکند فردی زورگو و تیرهبخت نیست و از ناحیه الهی به [[نماز]]، [[زکات]] و محبت به مادرش توصیه شده است. بنا بر [[قرآن]] این سخنان او با سه سلامی که به خود میدهد تمام میشود. سلام بر من روزی که متولد شدم، روزی که مرگم فرا خواهد رسید و روزی که در جهان آخرت دوباره زنده خواهم شد.<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، 1373ش، ص307.</ref> |
| == تعریف و اهمیت ==
| |
| حلالزاده کسی است که از طریق ازدواج شرعی متولد شده است و زنازاده نباشد.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱.</ref> طبق آموزههای فقه شیعه افراد زیر نیز حلال زاده شمرده میشوند:
| |
|
| |
|
| * فردی که از طریق وطی به شبهه به دنیا آمده باشد و شبهه از دو طرف (پدر و مادر) باشد.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> اگر یکی از زن و مرد موضوع برایش مشتبه نبود و عمداً مرتکب این عمل شد، فرزند نسبت به وی ولد الزنا شمرده میشود.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۰.</ref>
| |
| * فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که آمیزش زن و شوهر در آن زمان حرام باشد.<ref>جمعى از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۶۷.
| |
| </ref> مانند آمیزش در حالتی که زن حیض است یا در هنگام روزه واجب معین و یا در حال احرام.<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۱۱.
| |
| </ref>
| |
| * فرزندی که طبق ازدواج مرسوم اقوام دیگر حتی مشرکین به دنیا آمده باشد.<ref>پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> به عنوان نمونه فقیهان شیعه فرزند حاصل از نکاح با محارم طبق فرهنگ مجوسیان را حلالزاده میدانند.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲۶، ص۳۸۰؛ عاملی، وسائل، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۱۹۹.</ref> برخی محققان مستند فقیهان را روایاتی دانستهاند که رسم ازدواج سایر فرق حتی مشرکین را به رسمیت شناخته است.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۸۷؛ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۲۰۰؛ پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> و برخی دیگر با ضمیمه کردن قاعده جب حکم میکنند گرچه ازدواج فرد مجوسی با مادرش در شریعت اسلام حرام است اما بعد از مسلمان شدن اعمال سابق نادیده گرفته میشود.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref> ناصر مکارم شیرازی نیز با استناد به سیره عقلا این فرزند را حلالزاده میداند.<ref>مکارم شیرازی، انوار الفقاهه (کتاب حدود و تعزیرات)، ۱۴۱۸ق، ص۴۸.</ref> براساس روایات در هر قومی رسم ازدواجی میان مردم وجود دارد که آن را متفاوت از زنا میدانند.<ref>عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۲۰۰.</ref>
| |
|
| |
|
| === اهمیت حلالزادگی ===
| |
| اهمیت حلالزادگی در تشیع به جهت امتیازاتی نظیر برخورداری از ارث<ref>فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۴۷۰؛ نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.</ref> و امکان تصدی مناصبی چون قضاوت<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۵، ص۲۱.</ref> و امام جماعت<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> شدن است که برای مسلمان حلال زاده برشمرده شده است و فرد زنازاده از آن بی بهره است.<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴ و ج۴۰، ص۱۲-۱۳؛ یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۹۷؛ شکریان امیری، «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»، ص۱۲۰.</ref> برخی پژوهشگران سبب این محرومیت را موارد زیر میدانند:
| |
| * انتقال برخی صفات رذیله از طرق وراثت به افرادی که حلالزاده نیستند. اینان معتقدند همانطور که ویژگی های ظاهری افراد از طریق ژن انتقال میابد ویژگی های باطنی نیز منتقل میشود و در فرزندان نامشروع غالبا زمینه ارتکاب جرم بیشتر است.<ref>بصیری، گوهری، «نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث»، ص۱۲۱.</ref>
| |
| * نداشتن مقبولیت اجتماعی<ref>کیخا، فتوحی، «تحلیل و بررسی ارزش اثباتی شهادت ولد الزنا در مذاهب اسلامی»، ص۲۳۹.</ref>
| |
| * کافر بودن کسی که حلال زاده نیست<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref>
| |
| * سید مرتضی علت را عدم نجابت او میداند. به گفته او، خدای متعال میداند که فرد متولد از زنا خیر و صلح را اختیار نمیکند فلذا از تصدی اموری چون شهادت در دادگاه محروم است.<ref>سید مرتضی، الانتصار في انفرادات الإمامية، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۲.</ref>
| |
| همچنین در برخی روایات شیعه حلالزادگی نشانه دوستدار اهل بیت(ع) بودن و دشمنی با آنان نشانه حرامزادگی دانسته شده است.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۷۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج ۴، ص۱۴۳.</ref>
| |
|
| |
|
| == احکام فقهی مرتبط == | | ==پانویس== |
| بر اساس روایات شیعه حلال زادگی شرط برخورداری از برخی امتیازها و مناصب شرعی در اسلام است. برخی از این امور چنین است:
| | {{پانویس}} |
| * ارث: به گفته صاحب جواهر تمام یا قسمت مورد اعتنایی از فقیهان شیعه حلالزادگی را شرط برخورداری از ارث میدانند. به گفته او فرد زنازاده از مرد و زنی که اورا به دنیا آوردهاند وهمچنین آن دو از این فرد ارث نمیبرند.<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.
| |
| </ref>
| |
|
| |
|
| * شهادت در دادگاه<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲، ج۲۵، ص۲۸۰؛ ابن براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۵۷.</ref>: به گفته سید مرتضی در کتاب الانتصار ارائه شهادت در دادگاه منوط به حلال زادگی است. او مستند خود بر این حکم را اجماع و اتفاق نظر فقیهان شیعه میداند.<ref>شهید ثانی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۲۲۱.</ref> به گفته شیخ طوسی در کتاب النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی شهادت زنا زاده عادل در امور کم ارزش مورد قبول است.<ref>طوسی، النهاية في مجرد الفقه و الفتاوى، ۱۴۰۰ق، ص۳۲۶.</ref>
| |
| * امام جماعت: به گفته شهید ثانی در شرح لمعه به اجماع فقیهان شیعه حلال زادگی شرط برای امامت جماعت است.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۱۶.</ref>
| |
| * قضاوت در دادگاه:به گفته شهید ثانی در کتاب شرح لمعه تمام فقیهان شیعه حلال زادگی را برای قاضی لازم میدانند.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۳۶.</ref>
| |
| * مرجعیت تقلید: سید کاظم طباطبایی در کتاب عروة الوثقی یکی از شرایط مجتهدی که متصدی مقام مرجعیت است را حلال زادگی او میداند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقى، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰.</ref> سید ابوالقاسم خویی در کتاب التنقیح فی شرح العروة مدعی است علت این مسئله نقصانی است که بواسطه تولد از راه زنا در زنازاده وجود دارد؛ این در حالی است که شارع به وجود این عیب در مقام مهمی چون مرجعیت راضی نیست.<ref>خویی، التنقيح في شرح العروة الوثقى، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۶-۲۳۵.
| |
| </ref>
| |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * ابن براج، عبدالعزیز، المهذب، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
| | |
| * بحرانی، حسین بن محمد، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، قم، مجمع البحوث العلمیة، چاپ اول. | | * [https://sadeghitehrani.com/?speech=thematic-tafsir-213 شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت اللهالعظمی دکتر محمد صادقی تهرانی. |
| * بروجردی، حسین، جامع الاحادیث الشیعه، تهران، انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
| |
| * بصیری، حمیدرضا، گوهری، مریم، [https://ajsm.atu.ac.ir/article_295_704c447ba5551632e9e0c4aacd2e2d13.pdf «نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث»]، دوره ۴، شماره ۱۳، ۱۳۹۲ش.
| |
| * حلی، ابن ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
| |
| * خویی، سید ابوالقاسم، التنقيح في شرح العروة الوثقى، قم، لطفی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
| |
| * روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق عليه السلام، قم، مدرسه امام صادق عليه السلام، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
| |
| * سید مرتضی، الانتصار في انفرادات الإمامية، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
| |
| * سیفی مازندرانی، علیاکبر، مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
| |
| * شکریان امیری، [https://mags.markazfeqhi.com/article_241034.html «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»]، دوفصلنامه فقه و اجتهاد، دوره ۴، شماره ۸، ۱۳۹۶ش.
| |
| * شهید ثانی، زینالدین بن علی، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
| |
| * شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالك الأفهام إلى تنقيح شرایع الاسلام، مؤسسة المعارف الإسلامية، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
| |
| * شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
| |
| * شیخ صدوق، محمد، امالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش.
| |
| * شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیة، قم، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * طاهری، حبیبالله، حقوق مدنی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
| |
| * طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، لبنان، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
| |
| * طوسی، محمد بن حسن، النهاية في مجرد الفقه و الفتاوى، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
| |
| * عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
| |
| * کیخا، محمدرضا، فتوحی، عبدالله، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1698086/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9% «تحلیل و بررسی ارزش اثباتی شهادت ولد الزنا در مذاهب اسلامی»]، دوفصلنامه مطالعات فقه اسلامی و مبانی حقوق، شماره۴۱، ۱۳۹۹ش.
| |
| * مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
| |
| * مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه (کتاب حدود و تعزیرات)، قم، انتشارات مدرسة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
| |
| * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دارالاحیاء لتراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
| |
| *علی پورمحمدی، رضا پورمحمدی، [https://flj.isu.ac.ir/article_75732_5e7267d5aac7f7dfd756f135859a2262.pdf «قاعده لکل قوم نکاح»]، دوفصلنامه علمی فقه و حقوق خانواده، دوره ۲۶، شماره ۷۴، ۱۴۰۰ش.
| |
| {{پایان}}
| |
تکلم عیسی(ع) در گهواره سخنگفتن اعجازگونه عیسی(ع) در مقابل عالمان یهود برای رفع اتهام زنا از مادرش و اعلام مقام نبوتی است که خدای متعال برای او در نظر گرفته بود.[۱] قرآن در سه آیه ۴۶ آلعمران، ۱۱۰ مائده و ۲۹ مریم به سخنگفتن عیسی در مهد اشاره دارد.[۲]
به گفته پژوهشگران بنا بر نظر مشهور مراد از مهد ایامی است که طفل بیشتر در آغوش مادر یا گهواره به سر میبرد. در مقابل این رای برخی مفسران چون محمدهادی معرفت در کتاب التمهید معتقد به بازگشت مریم(س) چند سال بعد از ولادت عیسی به شهر است. او میگوید منظور از مهد خردسالی عیسی است. به باور او وجه اعجاز در اصلِ تکلم نبوده است بلکه شیوه تکلم عیسی و آن عبارات، در آن سن مورد تعجب و خارقالعاده دانسته شده است.[۳] معرفت معتقد است تکلم عیسی با آن وزانت و تعقل خاصی که در آن بود بر همگان ثابت کرد که تولد او معجزهوار و مادرش از تهمت زنا مبراست.[۴]همچنین سید احمدخان هندی مفسر قرآن و اندیشمند مسلمان معتقد است تکلم عیسی در زمان خردسالی او بوده است نه وقتی که نوزاد انسان سخن نمیگوید.[۵]
بنا بر آیه ۳۰ تا ۳۴ سوره مریم عیسی در این سخنان خود را بنده خدا، صاحب کتاب، پیامبر الهی، و مایه برکت معرفی میکند. همچنن او بیان میکند فردی زورگو و تیرهبخت نیست و از ناحیه الهی به نماز، زکات و محبت به مادرش توصیه شده است. بنا بر قرآن این سخنان او با سه سلامی که به خود میدهد تمام میشود. سلام بر من روزی که متولد شدم، روزی که مرگم فرا خواهد رسید و روزی که در جهان آخرت دوباره زنده خواهم شد.[۶]
پانویس
- ↑ صادقی تهرانی، «شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره».
- ↑ قرآن کریم.
- ↑ منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاههای تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص210.
- ↑ منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاههای تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص212.
- ↑ کاظمی، «نقدی بر اندیشه های سید احمدخان هندی پیرامون اعجاز»، ص138.
- ↑ مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، 1373ش، ص307.
منابع