|
|
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''ماهیَت''' ذات و چیستی شیء در دانش فلسفه.
| |
| ==مفهومشناسی==
| |
| ماهیت مصدر جعلی به معنای حقیقت چیزی است.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ذیل واژه «ماهیت».</ref> این واژه در اصل به صورت ماهویّت بوده و در زبان فارسی از آن به چیستی تعبیر میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۰، ص۵۱۷-۵۱۸.</ref> وجه انتساب ماهیت به «ما هو» آن است که در پاسخ به پرسش «ما هو» و حقیقت شیء واقع میشود.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۸۵؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ج۲، ص۲۶؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ۲۹۱-۲۹۳.</ref>
| |
|
| |
|
| مراد از «ما»ی استفهامی، مای حقیقیه است که برای پرسش از حقیقت و ذات اشیا به کار میرود و ضمیر «هو» برای اشاره به شیء خارجی و واقعیتی است که با «ما هو» از حقیقت آن پرسش میشود. ماهیت در آثار فیلسوفان به دو معنای اصطلاحی به کار میرود که یکی از آنها اعم از دیگری است. ماهیت به معنای اخص، عبارت است از چیستی موجودات و آنچه که در پاسخ پرسش از حقیقت و چیستی شیء میآید و به این معنا، بر وجود گذاشته نمیشود.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص۱۱۰؛ تهانوی، ج۲، ص۱۴۲۴؛ درر الفوائد، آملی، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۳؛ علیزاده، ص۷۵.</ref> و در معنای اعم آن چیزی است که شیئیت و حقیقت شیء به آن است، که افزون بر چیستی بر هستی نیز گفته میشود و در این صورت شامل ماهیت به معنای اخص و وجود و صفات آن میشود.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه،ص۱۱۰؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۳-۴.</ref> امامخمینی نیز برای ماهیت همین دو اصطلاح را قائل است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> {{ببینید|[[مقاله وجود]]}}
| | '''استعمالِ دُخانیات'''، تنفس دود ناشی از سوزاندن توتون یا تنباکو است. نخستین بار توتون یا تنباکو از کشورهای غربی به کشورهای اسلامی وارد شد و با رواج استعمال آن در میان [[مسلمان|مسلمانان]]، [[مجتهد|فقیهان]] نیز به بررسی [[احکام شرعی|حکم شرعی]] آن پرداختند. گروهی از فقیهان به [[حرام|حرمت]] و گروهی دیگر به جواز آن [[فتوا]] دادند. |
|
| |
|
| ازجمله واژگان مربوط به ماهیت؛ حقیقت، هویت، ذات و مفهوم است. شیء از این حیث که در پاسخ از چیستی واقع میشود، ماهیت نام دارد و از این حیث که در خارج دارای مصداق است، حقیقت و از این حیث که متمایز از چیزهای دیگر است، هویت و از این حیث که لوازمی بر آن حمل میشود، ذات خوانده میشود.<ref>جرجانی، ص۸۴؛ تهانوی، ج۱، ص۶۸۵ و ج۲، ص۱۷۴۵-۱۷۴۶.</ref>
| | [[قاعده لاضرر]] مهمترین دلیلی است که قائلان به حرمت استعمال دخانیات به آن استناد کردهاند. آنان بر این نظرند که استعمال دخانیات برای سلامتی ضرر دارد و براساس قاعده لاضرر هر چه برای سلامتی ضرر داشته باشد حرام است. این دلیل مورد نقد قائلان به جواز استعمال دخانیات قرار گرفته و گفتهاند مفهوم ضرر، مفهوم ثابتی نیست و به مزاجهای مختلف افراد، شرایط زمانی و مکانی و مقدار آن، بستگی دارد. از نظر این فقیهان، استعمال دخانیات، تنها برای برخی افراد ضرر دارد و فقط نسبت به آنان حرام است، لذا نمیتوان حکم کلی صادر کرد و آن را برای همه حرام دانست. |
| ===نسبت ماهیت و مفهوم===
| |
| نسبت میان ماهیت و مفهوم، عموم و خصوص من وجه است؛ زیرا هر دو برای امر موجود در ذهن به کار میروند؛ ولی برای امر منتزع از وجود خارجی، ماهیت به کار میرود نه مفهوم. در مقابل، در برخی از امور موجود در ذهن، مانند وجود و عدم که از سنخ ماهیت نیستند، مفهوم به کار میرود و ماهیت کاربرد ندارد. <ref>آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۲۹۴.</ref> امامخمینی نیز در بیان فرق میان ماهیت، حقیقت و ذات قائل است که اگر ماهیت در ذهن بدون توجه به خارج لحاظ شود، به آن ماهیت گویند؛ اما اگر افزون بر امر ذهنی وجود خارجی نیز لحاظ شود، در این صورت به آن ذات و حقیقت گفته میشود، هرچند ممکن است این فرق ملاحظه نشود و هر یک به جای دیگری به کار گرفته شود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۶۵.</ref>
| |
| ==پیشینه==
| |
| یکی از مباحث مهم و بنیادین در فلسفه بحث از ماهیت است، به گونهای که بخش عظیمی از مباحث فلسفی را به خود اختصاص داده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۱۰، ص۵۳۸.</ref> این بحث از دیرباز مورد توجه فیلسوفان یونان باستان همچون افلاطون و ارسطو بوده<ref>کاپلستون، یونان و روم، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref> و با ورود فلسفه یونان به حوزه تمدن اسلامی، بحث از ماهیت مانند دیگر مباحث فلسفی بهتدریج گسترش یافت و فارابی تحلیلی تازه و نو از آن به دست داد . <ref>فارابی، ص۵۱.</ref> بعدها ابنسینا این بحث را گسترش داد و طرحها و تحلیلهای جدیدی در این باب پیشرو گذاشت، به گونهای که برای فیلسوفان پس از خود راه را هموار ساخت.<ref>ابن سینا، الهیات شفا، ص۲۰۲ و ۲۴۵؛ ابن سینا المنطق، البرهان، ص۵۲ و ۷۰.</ref> شیخ اشراق با ارائه نظام جدید فلسفی، جایگاه خاصی برای ماهیت قائل شد و گفت هر آنچه در متن عالم ماده قرار دارد، ماهیت است و وجود را امری انتزاعی برشمرد<ref>فارابی، ج۲، ص۶۴ و ۱۸۶.</ref> ملاصدرا نیز که نظام فلسفیاش بر اصالت وجود بنا شده است، در باب ماهیت و ملحقات آن بحث مفصلی طرح کرده و با بررسی، نقد و ردّ سخنان شیخ اشراق درباره انتزاعیبودن وجود، مجعولبودن ماهیت و تشکیک در ماهیت کوشیده است تحلیلی نو از ماهیت به دست دهد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۱، ص۳۸۹ و ج۲، ص۲-۱۱؛ ملاصدرا، شواهد الربوبیه، ص۱۳۵.</ref> (مقاله [[وجود]]) و (مقاله [[اصالت وجود]])
| |
|
| |
|
| امامخمینی نیز در آثار اصولی، فلسفی و عرفانی خود حقیقت ماهیت، جایگاه و اعتبارات سهگانه آن را تحلیل و بررسی کرده است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۴۱-۴۲ و ص۱۴۵-۱۴۶ و ج۲، ص ۴۲ و ۲۱۱ و ج۳، ص۵۵۳-۵۵۵؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ص۲۰۴؛ امام خمینی، تنقیح الاصول، ج۲، ص۲۹۴؛ امام خمینی، معتمد الاصول، ۱۴۷-۱۴۸ و ص۱۹۱؛ امام خمینی، الطلب و الاراده، ص۵۹.</ref>
| | فقهای مسلمان معتقدند که هیچ نصی در خصوص حکم شرعی استعمال دخانیات وارد نشده است، با این وجود گروهی از آنان [[اصل احتیاط|احتیاط]] کرده و گروهی دیگر با تمسک به [[اصل برائت]] و [[قاعده حلیت]]، به جواز آن فتوا دادهاند. |
| ==حقیقت ماهیت==
| |
| ماهیت از سنخ وجود و واقعیت نیست و تنها صادق بر واقعیت و موجود خارجی است، نه اینکه عین آن باشد؛<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج۲، ص۵.</ref> از اینرو ماهیت تنها به اعتبار اینکه دارای وجود بالعرض است و بر واقعیتی خارجی، صادق است، موجود میباشد، نه اینکه حیثیتش عین حیثیت واقعیت باشد؛<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۵۷ و ج۶، ص۱۶۳؛ ملاصدرا، المشاعر، ص۴۴ و ص۵۴-۵۵.</ref> (مقاله [[وجود]]) و (مقاله ([[اصالت وجود]]) پس ماهیتِ هر موجودی حد و خصوصیت وجودی اوست و هر مرتبهای از مراتب وجود، ماهیت خاصی را در پی دارد که گاهی از آن به تعین و حد و گاهی به وجود خاص تعبیر میشود.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۱۹۸.</ref>
| |
|
| |
|
| امامخمینی ماهیت را جهت فقدان و حد وجود معرفی میکند که اثری ندارد. اگرچه در خارج بنابر اصالت وجود، تنها وجود متحقق است، اما عقل وقتی وجود شیء را تصور میکند، آن را به دو حیث وجودی و فقدانی تحلیل میکند که حیث فقدان آن منشأ انتزاع ماهیت میشود؛ از اینرو آنچه تحقق دارد، یکی وجود است که اصل در تحقق است و دیگری ماهیت است که در پرتو وجود و بالعرض موجود است که حد وجود میباشد. پس موجودِ در خارج دو حیثیت دارد: یکی حیثیت وجود و واقعیت و دیگری خصوصیت و محدودیت وجودی آن که عبارت است از فقدان و نداشتن؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۲۵۷ و ج۳، ص۵۵۳-۵۵۵.</ref> از اینرو ماهیت حدود وجود است، نه موجود محدود؛ چنانکه انسانیت حد است، نه موجود محدود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۲، ص۴۳.</ref>
| | استعمال دخانیات را از مسائل اجتماعی و چالشهای جدی در حوزه سلامت و بهداشت به شمار آوردهاند. براساس آییننامه «ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی»، مصوب [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]]، بهمنظور حفظ حقوق افراد جامعه و تأمین سلامت آنها در برابر زیانهای ناشی از استعمال دخانیات، استعمال هر گونه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی مسقف، به هر نحو ممنوع اعلام شده است. |
|
| |
|
| به اعتقاد امامخمینی ماهیت در مرتبه خارجی هنگامی انتزاع میشود که انسان یک وجود خارجی را به ذهن آورد و آن را از وجود جدا کند و این معنا از شیء در تمام مراتب وجود، محفوظ است و با شدت و ضعف وجود فرد، قابل تغییر و تبدیل نیست؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۳۷۰.</ref> یعنی ماهیت از وجود، هویت و حاق وجود شیء در نخستین مرتبه از تعقل انتزاع میشود؛ البته تعقل ماهیت، همیشه از حاق وجودِ معلولی انتزاع میشود؛ به این معنا که انسان موجوداتی را کنار هم مشاهده میکند که معلول و متمایز از یکدیگرند که از هر یک ماهیتی انتزاع میکند؛ اما محال است از وجود غیر معلول ماهیت انتزاع شود؛ زیرا وجودی که خالص و صرف است، چون تقابل ندارد، تعقل نمیشود و بنابراین ماهیت ندارد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref> بر این اساس ماهیت حد تنزلی وجود است؛ یعنی از تنزل وجود منتزع میشود؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۳۷۴-۳۷۵.</ref> بنابراین ماهیتداشتن، لازمه تنزل وجودی است؛ پس هرچه در موطن و مقام معلولیت است، ماهیت دارد و چون در مرتبه صرفالوجود، امکان و معلولیت راه ندارد، در مرتبه واجب، ماهیت نیست.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۳۷۲.</ref>
| | ==تبیین مسئله و جایگاه آن== |
| | استعمال دخانیات یا شُرب توتون، استنشاق دود ناشی از سوزاندن توتون یا تنباکو، به کمک وسایلی همچون سیگار، قلیان، چپق، پیپ یا امثال آن است.<ref>الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عقیق، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۱۹.</ref> آنچه از توتون و تنباکو به صورت سیگار و غیر آن استعمال میشود را نیز دخانیات گویند.<ref>جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۸۶.</ref> |
|
| |
|
| ماهیت در اصطلاح فلسفی با اعیان ثابته در عرفان، متفاوت است. در فلسفه، ماهیت از وجود خارجی انتزاع میشود و وجود حیثیت تقییدی آن است؛<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص۱۳؛ ملاصدرا، المشاعر، ص۵۵؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۳، ص۵۰۴.</ref> در حالیکه اعیان ثابته مرتبه ثبوت اشیا پیش از وجود عینی و خارجی آنها در صقع ربوبی است؛<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ج۲، ص۴۲۹؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۱۰۶.</ref> بنابراین ماهیات ظل اعیان ثابته و اعیان ثابته اصل و حقیقت ماهیاتاند.<ref>قمشهای، ص۷۸.</ref> (مقاله [[اعیان ثابته]]).
| | از این اصطلاحات در ابواب فقهی صلاة و صوم، بحث شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۸۶.</ref> همچنین فقهای مسلمان درباره حکم شرعی خرید و فروش آن بهطور مستقل بحث کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عقیق، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۱۹؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> |
| | ===جایگاه مسئله در فقه معاصر=== |
|
| |
|
| امامخمینی به پیروی از برخی حکما، ماهیت را از نگاه عرفانی، همان وجوداتی میداند که در مرتبه و صقع ربوبیاند و هیچ استقلالی ندارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۸۶.</ref> ایشان قائل است ماهیت از وجود خارجی انتزاع میشود و وجود حیثیت تقییدی آن است.<ref>امام خمینی، الطلب و الاراده، ص۷۰.</ref> و ماهیت بنابر مسلک حکما غیر مجعول و مناط استغناست؛ اما بنابر ذوق عرفانی عکس آن است؛ یعنی ماهیت مجعول و مناط افتقار است؛<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> (مقاله [[وجود]]) بر این اساس ماهیات در نگاه فلسفی، تحققی از خود ندارند و گفتن وجود بر آنها بالعرض است و در نگاه عرفانی، ماهیات لوازم اسما و صفاتاند و هر ماهیتی به اندازه خود در پناه اسمی یا صفتی از حق، ثابت است؛ بدون اینکه ثبوت آنها به وجود استناد داده شود و نور و وجود به آنها سرایت کند و در مقام «لا اسم و لا رسم» تقرری ندارند، بلکه در مرتبه تعین ثانی ثبوت دارند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۲، ص۱۵۵.</ref>
| | ===تاریخچه و زمینه شکلگیری=== |
| ==اعتبارات سهگانه ماهیت== | | گفته میشود توتون و تنباکو از کشورهای غربی به کشورهای اسلامی وارد شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، فوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ عبد السلام الطویلة، فقه الاشربة و حدها، ۱۴۰۶ق، ص۴۳۶.</ref> آغاز ورود دخانیات از غرب به کشورهای اسلامی را از سالهای آخر قرن دهم هجری گزارش کردهاند.<ref>عبد السلام الطویلة، فقه الاشربة و حدها، ۱۴۰۶ق، ص۴۳۶.</ref> |
| یکی از مسائل مهمی که در باب ماهیت از آن بحث میشود، اعتبارات ماهیت است. نخستین بار ابنسینا در آثار خود در ضمن مباحث ماهیت، از احکام آن سخن گفت.<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ص۱۹۷-۲۰۴؛ علیزاده، ص۹۴.</ref> بعدها فیلسوفان به پیروی از او، این روش را در کتابهای خویش به کار گرفتند؛<ref>بهمنیار، التحصیل، ص۵۰۷-۵۰۹؛ فخر رازی، ج۱، ص۴۸-۵۱؛ قطبالدین شیرازی، ص۴۸۸-۴۹۶؛ کاتبی، حکمة العین، ص۷۱-۷۲</ref> چنانکه شارحان تجرید الاعتقاد با الهامگرفتن از خواجهنصیرالدین طوسی فصل مستقلی را با این عنوان مطرح کردهاند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۸۵-۸۶؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ج۲، ص۲۶.</ref> اعتبارات سهگانه نه تنها در فلسفه و منطق و اصول فقه بحث میشود.<ref>علیزاده، چیستی ماهیت و احکام آن، ص۹۴-۹۵.</ref> بلکه عارفان نیز به وجهی به آن توجه کردهاند و آن را به وجود سرایت دادهاند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۳-۱۵.</ref> این امر بعدها سبب شد در حکمت متعالیه نیز به این اعتبارات توجه شود و در مراتب هستی وجود لابشرط، وجود بشرط لا و وجود بشرط شیء مطرح شود.<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۳۹-۳۴۴؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۲.</ref>
| |
| ===اقسام ماهیت===
| |
| حکما برای ماهیت به طور کلی دو تقسیم قائلاند:
| |
| #ماهیت «من حیث هی هی» و با قطع نظر از خصوصیات خارجی و ذهنی. این نوع ماهیت، تعین و تشخص در آن لحاظ نشده و از آن به ماهیت مهمله تعبیر میشود.<ref>قطبالدین رازی، المحاکمات، ج۱، ص۱۲۰؛ ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، ص۱۸۳؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۶.</ref>
| |
| #ماهیت «من حیث هی هی» با مقایسه امور خارجی و به لحاظ مصادیق خودش ملاحظه میشود که مراد از آن ماهیت لابشرط مقسمی است.<ref>ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص۱۲۱-۱۲۲؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۴.</ref> به این معنا که ماهیت از آن حیث که برای اقسام خودش مقسم قرار گرفته و در اقسام سریان دارد، مورد نظر است. این نوع خود به سه قِسم بشرط شیء، لابشرط و بشرط لا تقسیم میشود.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۱۶-۱۷؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref> برخی ماهیت مهمله و ماهیت لابشرط مقسمی را مترادف میدانند.<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۰؛ صفدری نیاک، ص۱۵۱-۱۵۳.</ref> و برخی ازجمله امامخمینی ماهیت مهمله را فوق مقسم میدانند.<ref>آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref>
| |
| ===دیدگاه امام خمینی درباره اقسام ماهیت و اعتبارات سهگانه آن===
| |
| امامخمینی به اقسام ماهیت و اعتبارات سهگانه آن توجه کرده و قائل است اعتبارات سهگانه ماهیت، صرف اوهام و خیال و ملاحظه بدون دلیل نیستند، بلکه این تقسیمبندی برای آن است که فیلسوف درباره حقایق خارج از ذهن و حیثیات معانی، بهناچار با این ملاحظات مواجه میشود، به این معنا که برخی احکام مترتب بر ماهیات، برای ماهیت به شرط وجود است و تا هنگامی که ماهیت موجود نشده باشد، نمیتوان از آن حکم و محمول سخن گفت. از این جهت این تقسیمات حاکی از حقایق و احکام واقعی موجوداتاند.<ref>امام خمینی، مناهج الوصول، ج۱، ص۲۱۹؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ص۱۳-۱۴ و ص۱۱۸-۱۱۹؛ امام خمینی، تقریرات، ج۱، ۱۸۰-۱۸۱ و ص۱۹۶.</ref>
| |
| به اعتقاد امامخمینی ماهیت بر دو گونه ملاحظه میشود:
| |
| #ماهیت «من حیث هی هی» و با قطع نظر از هر خصوصیتی، در مرتبه ذات تنها خودش است که همان ماهیت «ماهیت مهمله» است.<ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ج۳، ص۴۱۳؛ امام خمینی، الطلب و الاراده، ص۵۹؛ امام خمینی، تنقیح الاصول، ج۲، ص۲۹۴؛ امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۷ و ص۱۸۴.</ref> این نوع از ماهیت به اعتبار ذاتش از هر گونه قیود مثل واحد و کثیر، کلی و جزئی و وجود و عدم خالی است و هیچیک از این قیود در حوزه ذاتیات ماهیت قرار ندارد<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۹ و ج۲، ص۵۶.</ref> و این سبب ارتفاع نقیضین نیست؛ زیرا ارتفاع نقیضین در یکی از مراتب نفسالامر، یعنی وجود خارجی محال است؛ ولی در مرتبه ذات محال نیست.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۹ و ج۲، ص۵۶-۵۷.</ref> این نوع ماهیت نسبت به وجود و عدم بیاقتضاست؛ یعنی نه اقتضای وجود دارد و نه عدم.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۷۶؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ج۳، ص۴۱۳؛ امام خمینی، معتمد الاصول، ج۱، ص۱۹۱.</ref>
| |
| #ماهیت «من حیث هی هی» و با ملاحظه مصادیق و امور خارجی خود که از این ماهیت به ماهیت لابشرط مقسمی تعبیر میشود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۹۵.</ref> به اعتقاد امامخمینی این دیدگاه که ماهیت مهمله و ماهیت لابشرط مقسمی مترادفاند،<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۰.</ref> صحیح نیست و ماهیت مهمله از ماهیت لابشرط مقسمی متفاوت است، یعنی ماهیت مهمله نه مقسم است و نه قسم<ref>امام خمینی، البیع، ج۴، ص۵۵۰.</ref> ایشان با بیان اقسام ماهیت لابشرط مقسمی<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۴.</ref> قائل است لابشرط قسمی، قسمی از لابشرط مقسمی است، که در خارج و ذهن، وجود ندارد؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۴.</ref> همچنانکه ماهیت لابشرط، نفس ماهیت است و ماهیت بشرط لا، ماهیت مقیده به قید است.<ref>امام خمینی، البیع، ج۴، ص۵۲.</ref> ماهیتی که لابشرط است میتواند با هزار شرط جمع شود؛ اما ماهیت بشرط لا با هیچ شرطی جمع نمیشود.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۲۷.</ref> ایشان همسو با عرفا و حکمای متأله، این اعتبارات سهگانه را به وجود سرایت داده و در مراتب هستی صادق دانسته است.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۲۷۷-۲۷۸؛ امام خمینی، دعاء السحر، ص۱۱۶؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ص۱۳-۱۴.</ref>
| |
| ==کلی طبیعی==
| |
| یکی از مباحث دشوار در بحث ماهیت، کلی طبیعی (لابشرط مقسمی) است که متکلمان و فیلسوفان بر سر آن اختلاف دارند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۶، ص۴۷؛ دینانی، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، ج۱، ص۲۱-۲۳.</ref> فیلسوفان به وجود کلی طبیعی قائلاند و ابنسینا در آثار خود این بحث را به طور گسترده مطرح کرده است.<ref>ابن سینا، الشفاء، الالهیات، ص۱۸۶-۲۱۲؛ ابن سینا، النجاة، ص۵۳۶-۵۳۷.</ref>
| |
|
| |
|
| از دیدگاه حکما کلی بر سه قسم است: منطقی، عقلی، طبیعی<ref>ابن سینا، الشفاء، الالهیات، ص۱۹۵-۲۰۳؛ علامه حلی، کشف المراد، ص۸۶-۸۷.</ref> که دو قسم اول در خارج موجود نیستند؛<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۸۷.</ref> اما درباره وجود کلی طبیعی در خارج، اختلاف است. گروهی از متکلمان منکر وجود کلی طبیعی در خارجاند<ref>قطبالدین رازی، شرح المطالع، ص۵۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۴، ص۲۱۳؛ ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ص۱۳۳.</ref> و مشهور حکما کلی طبیعی را در خارج در ضمن افراد، موجود میدانند. <ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ص۲۰۲ و ۲۰۷-۲۱۳؛ علامه حلی، کشف المراد، ص۸۷؛ کاتبی، الرسالة الشمسیه، ص۹؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref> ملاصدرا تبیین متفاوتی از کلی طبیعی دارد و بنابر اصالت وجود، ماهیت موجود در خارج را ظهور وجود میداند و کلی طبیعی را انتزاع ذهن از ماهیتی میداند که ظهور وجود است و به تبع وجود دارای خارجیت است؛ <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۱، ص۲۷۲ و ج۲، ص۲۶-۲۹ و ج۳، ص۳۲-۳۳ و ج۴، ص۲۱۳ و ج۷، ص۲۸۵.</ref> اما در اینکه کلی طبیعی لابشرط قسمی است یا لابشرط مقسمی، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۱۰، ص۵۷۷.</ref> برخی آن را لابشرط قسمی<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۸۷؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۵-۳۱۰.</ref> و بیشتر حکما آن را لابشرط مقسمی<ref>سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۴؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۹.</ref> میدانند.
| | همچنین نقل شده است که نخستین بار توتون و تنباکو به کشور ترکیه در سال ۱۶۰۵م، از طریق قسطنطنیه، به دمشق در سال ۱۶۰۶م، به حجاز، مکه و کشور مصر در اواخر سال ۱۶۰۱م، وارد گردید.<ref>عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۲۴-۲۵.</ref> بنا به برخی نقلها ورود دخانیات به کشور ایران از اوایل قرن ۱۱ هجری بوده است.<ref>فتحاللهپور، «دخانیات»، ص۳۸۹.</ref> پس از گسترش دخانیات در کشورهای اسلامی و شیوع استعمال آن در بین مسلمانان، فقها به بررسی حکم شرعی آن پرداختند.<ref>رحیمی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، ص۷۰.</ref> گروهی از فقها آن را جایز و گروه دیگری آن را حرام اعلام کردند.<ref>رحیمی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، ص۷۰.</ref> |
| ===دیدگاه امام خمینی درباره کلی طبیعی===
| |
| امامخمینی نیز کلی طبیعی را در خارج موجود میداند؛ البته نه به وجود منحاز و مستقل، بلکه معتقد است در ضمن افراد موجود است. <ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۱۱ و ج۲، ص۲۷؛ امام خمینی، البیع، ج۴، ص۶۰۱.</ref> ایشان کلی طبیعی را همان لابشرط مقسمی میداند نه لابشرط قسمی؛ <ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۹۲ و ص۱۹۶-۱۹۸؛ امام خمینی، البیع، ج۴، ص۶۰۲.</ref> به گونهای که آنچه از مجموعه سخنان ایشان برداشت میشود، آن است که از آنجاکه حقیقت و اصالت از آنِ وجود است و ماهیت هیچ سهمی از اصالت ندارد، وجود حقیقی را به هیچوجه نمیتوان به کلی طبیعی نسبت داد؛ زیرا کلی طبیعی همان ماهیت است و ماهیت حد وجود است و حد هم نیستی و فقدان است که از اصالت و تحقق برخوردار نیست؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۲۶۴ و ج۲، ص۲۲۵.</ref> بنابراین کلی طبیعی وجود مستقل و جدایی از افراد خود ندارد و وجود بالعرض دارد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۲، ص۲۷.</ref> ایشان درباره این موضوع که کلی طبیعی در خارج واحد است یا کثیر و اینکه به وصف وحدت موجود است یا وصف کثرت، بر این باور است که نسبت کلی طبیعی با افراد خود مانند اَب واحد به اَبناء نیست تا اینکه کلی طبیعی واحد بالعدد باشد و افراد عوارض آن باشند، بلکه نسبت کلی به افراد، نسبت آبا به اولاد است<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۲۰۹؛ امام خمینی، مناهج الوصول، ج۱، ص۶۱.</ref> که طبیعت با اختلاف افراد خود اختلاف پیدا میکند و انسانیت هر شخصی غیر از انسانیت شخص دیگر است؛ پس اگر فردی فعلی را انجام دهد، میتوان آن را به طبیعت نسبت داد؛ اما اسناد آن به همه افراد جایز نیست.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>
| |
|
| |
| امامخمینی این گفته «رجل همدانی» را که کلی طبیعی (طبیعت مهمله) با وجود یک فرد یافت میشود و با از میانرفتن همه افراد معدوم میشود، مردود میشمرد<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۹۱؛ امام خمینی، الاستصحاب، ص۸۶.</ref> و قائل است اگر مراد «رجل همدانی» این باشد که در خارج برای کلی طبیعی، وجودی غیر از وجود آن به وجود افراد است، لازمهاش این است که تمام افراد با وصف کثیر بودنشان، یکی باشند؛ در حالیکه چنین امری مخالف بداهت است و اگر مقصود او این است که برای کلی طبیعی در خارج غیر از وجود افرادش، وجود خاصی است که میان افراد خارجی مشترک است، این هم نادرست است؛ مگر آنکه کسی معتقد به وحدت وجود خارجی شود که مستلزم وحدت تمام افراد انسان است و این سخن نیز مخالف بداهت است. تنها راه برای اینکه گفته رجل همدانی معنا یابد، آن است که کسی به اصالت ماهیت و اصالت وجود با هم معتقد باشد که آن هم صحیح نیست.<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ج۴، ص۱۰۲.</ref> ایشان ادله و وجوه چندی بر مدعای رجل همدانی اقامه میکند و با ردّ آنها سخن او را باطل میداند<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۹۱-۹۸.</ref> و معتقد است کلی طبیعی وجود جداگانه و مستقلی ندارد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۳۹۵.</ref>
| |
| ==اجزا و احکام ماهیت==
| |
| ماهیت دارای اجزایی عقلی است که از آنها به جنس و فصل یاد میشود که قوام ماهیت به آنهاست. بنابر نظر مشهور اجزای عقلی (جنس و فصل) از اجزای خارجی (ماده و صورت) گرفته میشوند.<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ص۲۱۳-۲۱۵؛ ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، ص۱۹۲-۱۹۴؛ لاهیجی، شوارق الالهام، ج۲، ص۱۲۰-۱۲۳.</ref> حکما درباره ارتباط ماده با جنس و ارتباط فصل با صورت، قائلاند که اعتبار عقلی بشرط لا و لابشرط، هم درباره جزء مشترک (جنس و ماده) و هم درباره جزء مختص (فصل و صورت) جاری است؛ به این معنا که هرگاه جزء مختص به اعتبار بشرط لا تصور شود، صورت است و هرگاه لابشرط تعقل گردد، فصل است که جنس را متحصل میسازد و مفهوم نوع را کامل میکند.<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ص۲۱۳-۲۱۹؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۱۶-۱۸؛ سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۵-۳۵۰؛ آملی، درر الفوائد، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>
| |
| ===دیدگاه امام خمینی درباره اجزاء ماهیت===
| |
| امامخمینی نیز در ارتباط جنس با ماده بر این باور است که جنس و ماده در حقیقت یک چیزند؛ اما در اعتبار با هم فرق دارند<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۲، ص۴۸۹.</ref> و مبدأ جدایی این دو، فصل و صورت است؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۱۰۴.</ref> به عبارت دیگر فرق آنها به ابهام و تعین و لاتحصّل و تحصّل است؛ به این معنا که فصل و صورت، تحصل ماده و جنساند (همان). ایشان تفاوت میان جنس و فصل با ماده و صورت را از نتایج توجه به اعتبارات سهگانه ماهیت، در ارتباط با حقایق و واقعیات میداند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۶.</ref>
| |
|
| |
|
| حکما درباره هر یک از اجزای ماهیت به صورت مفصل بحث کردهاند<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ص۲۳۹-۲۴۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۲۹-۳۰؛ ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، ص۲۰۷؛ طباطبایی، ص۷۸-۸۱.</ref> امامخمینی نیز با اشاره به اجزای ماهیت بر این باور است که ماهیتی که لابشرط در نظر گرفته شده، همان جنس است که به واسطه فصل تحصل پیدا میکند.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۹۴.</ref> ایشان جنس را مشترک میان انواع (کمال مشترک ذاتی) و قابل حمل بر اشیای مختلف (همان) و امری مبهم میداند<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref> و از آن جهت که ابهام دارد در خارج تحقق، تعین و تحصلی ندارد، بلکه در غایت ابهام است<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۷۹-۲۸۴.</ref> و ابهام آن به گونهای است که در تصور ذهنی نیز در غایت ابهام میباشد و در تعین خود نیازمند به فصل است<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۵۸ و ص۲۸۳.</ref> جنس و فصل در خارج اتحاد دارند و تعدد و تغایر آنها در ذهن است و حمل این دو بر یکدیگر، دلیل بر اتحاد آنها در وجود است<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۱۰۵.</ref> ایشان ملاک جنسبودن یک مفهوم را به ابهام و لابشرطبودن آن میداند، به گونهای که هیولا در مرحله نخستین در دار هستی غیر متحصل و غیر متعین و در غایت ضعف است و ضعف آن به گونهای است که ممکن نیست خودش از حیث تعین، ظهور کند؛ بنابراین در غایت معنای جنسیت است و پس از آنکه حرکت کرد، نخستین ترقیِ او آن است که به صورت جسمیه متصور شود؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۸۶.</ref> ولی این فعلیت چنان نیست که بتواند متعین شود؛ پس نمیتواند تنها با صورت جسمیه و بدون متصورشدن به صورت دیگری جلوه کند. وقتی به صورت عنصری متصور شد و توقف نکرد، از عنصر به طرف معدن و نبات و حیوان متصور میشود و اگر در صورت حیوانی متوقف شد و به فصل متحصل و متعین شد، نوع تام خواهد بود و در این صورت از معنای جنسی بیرون میرود؛ ولی اگر به صورت حیوانی رسید و متحرک به صورت بعدی شد، در این حالت ماهیت جنسی است و نامتعین و لامتحصل است و میتواند متصور به فصل و صورت انسانی شود<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref> و این آخرین درجه وجود است که در عالم طبیعت ممکن است؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۸۸.</ref> زیرا بالاتر از صورت انسانی، چیزی نیست که صورت انسانی نسبت به آن جنس باشد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۹۰.</ref>
| | ===مناقشه اصولی و اخباری در حکم شرعی استعمال دخانیات=== |
| | گفته میشود اصولیان و [[اخباریان]] در اثر اختلاف مبانیشان در شبهات حکمیه تحریمیه، در حکم شرعی استعمال دخانیات نیز اختلاف نظر دارند، بهطوری که در برههای، حرمت استفاده از توتون و استعمال دخانیات نماد اخباریگری و جواز استعمال آن، نماد اندیشه اصولی به شمار میرفت.<ref>عدالتنژاد، «دخانیات: مباحث فقهی»، ص۳۹۱.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی همسو با حکما (ملاصدرا، الحاشیة علی الهیات، 195؛ همو، الشواهد الربوبیه، 136؛ طباطبایی، 82 ـ 85) به دو واژه فصل حقیقی و منطقی اشاره کرده (تقریرات، 1/215 ـ 216) و بر این باور است که فصل اخیر انسان همان صورت نوعیه انسانی است (همان، 3/102) و چون تعیّن و تحصّل با فصل اخیرِ ماهیت حاصل میشود، نه دیگر فصول آن، دیگر فصول، صرف نظر از فصل اخیر، مبهم و نامتحصلاند و مرتبه خاصی از کمال را ایجاب نمیکنند، بلکه تعین و تحصل هر مرتبهای خاص از کمال، به فصل اخیر آن بستگی دارد و از همین جهت است که با تحققیافتن فصل اخیر، وجود خاص ماهیت تحقق مییابد (همان، 3/564 ـ 565). این حدود و مفاهیم غیر متحصل هستند که به حرکت جوهری رو به تکامل دارند که بر انسان قابل حملاند و با او متحد میشوند و در حقیقت همه مراتب پیش از جوهر، امتداد، صورت عنصری، معدنی، نباتی و حیوانی قوه یکدیگرند و هر فعلیتی نسبت به فعلیت بعدی قوه است و هر فعلیت بعدی به حرکت جوهری عین قوه مرتبه لاحق است و به همین صورت تا اینکه به فعلیت نهایی که همان فصل اخیر است، میرسد (همان، 3/565)؛ بنابراین دیگر فصول حدودیاند که هیچیک از آن حدود، فعلاً در نفس انسان که صورت و فصل اخیر است، موجود نیستند (همان، 3/566 ـ 567)، بلکه همه این حدود قبلی، ناقصِ همین لاحقِ کاملاند و این نقصها امری عدمیاند، نه اینکه ناقص، هویت و حظّ وجودی و کمالی خود را از دست داده باشد و موجود کامل از نو حادث شده باشد؛ زیرا در این صورت دیگر آن قبلی، ناقص این کامل نیست، بلکه آن قبلی یک موجود و این لاحق و کامل، موجودی دیگر است که هیچ ارتباطی با هم ندارند؛ پس وقتی مرتبه سابق که ناقص مرتبه لاحق است، به جایی رسید که توقف کرد، این مرتبه فصل اخیر است که در عین بسیطبودن، جامعِ تمام کمالات قبلی است (همان، 1/227 و 3/563)؛ اما درک این وجود بسیط و احضار فصل اخیر در ذهن ممکن نیست، بنابراین با مفاهیمی که حاکی از آن فصل اخیر و منشأ انتزاع آنهاست، ممکن است که آن را درک کرد. پس این حدود و مفاهیم، عناوینیاند که از خود ذات انتزاع میشوند، تا آن عناوین در آن مرتبه، حاکی و معرّف ذات باشند و این عناوین و مفاهیمی که در تعریف میآیند، از باب ناچاری و زیادت حد بر محدود است، وگرنه این فقدان و نقصها در حقیقت فعلیه داخل نیستند (همان، 1/223 و 230). پس انسان با اینکه یک موجود بسیط به وجود جمعی است، در مقام حد و تعریف، موجودی تفصیلی است (همان، 3/566).
| | بنا به دیدگاه اصولیان، در شبهات حکمیه تحریمیه، یعنی در جایی که؛ اولاً مجتهد به اصل تکلیف در یک مسئلهای شک داشته باشد؛ ثانیاً منشأ شک، فقدان نص در آن مسئله، اجمال نص یا تعارض نصوص باشد و ثالثاً دوران امر بین حکم کلی حرمت و غیر وجوب باشد، اصل برائت جاری میشود.<ref>وحید بهبهانی، الرسائل الاصولیة، ۱۴۱۶ق، ص۳۴۹؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸-۲۰.</ref> اخباریان در این شرایط به توقف یا احتیاط قائل شدهاند.<ref>وحید بهبهانی، الرسائل الاصولیة، ۱۴۱۶ق، ص۳۴۹؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸-۲۰.</ref> |
| تغایر وجود با ماهیت: مسئله مغایرت وجود با ماهیت که از آن به زیادت وجود بر ماهیت نام برده میشود، از مسائل مهمی است که در فلسفه اسلامی مطرح شده است. فارابی ازجمله کسانی است که این مسئله را نخستین بار در فلسفه خود مطرح کرد (فارابی، 47 ـ 48). بعدها ابنسینا آن را تکمیل کرد و در همه جا تأکید بر این داشت که تمایز مزبور صرفاً در مقام تصور و مفهوم است (ابنسینا، الشفاء، الالهیات، 31 ـ 32؛ همو، الهیات دانشنامه علائی، 38 ـ 39؛ خواجهنصیر، 3/13)؛ اما شیخ اشراق گمان کرده است که وجود در خارج مغایر با ماهیت و زائد بر آن است؛ بنابراین در صدد اثبات زیادهنبودن وجود بر ماهیت در خارج برآمده و گمان کرده است لازمه قول به اصالت وجود قول به زیادت وجود بر ماهیت در خارج است؛ بنابراین از زیادهنبودن وجود بر ماهیت در خارج، اعتباریت وجود را نتیجه گرفته است (← 1/301 ـ 302 و 2/64 ـ 68). ملاصدرا وجود را اصیل و دارای تحقق عینی و ماهیت را اعتباری میداند؛ البته اعتباریبودن ماهیت، تفاسیر گوناگونی دارد. در مواردی ماهیت عین وجود و در مواردی حد و تعین وجود و در بعضی تعابیر همچون بالعرض و المجاز قلمداد شده است (الحکمة المتعالیه، 1/39، 48، 65 ـ 68 و 2/235 ـ 238؛ الشواهد الربوبیه، 6 ـ 8، 36 و 61).
| | |
| از نتایج مهمِ مسئله زیادت وجود بر ماهیت، ماهیتنداشتنِ وجود واجبتعالی و وحدت و بساطت اوست، به گونهای که برخی فیلسوفان از اصل تمایز بین وجود و ماهیت برای اثبات ماهیتنداشتنِ واجبتعالی استفاده کردهاند (خواجهنصیر، 3/18 ـ 25 و 57 ـ 58). همه حکما درباره ماهیتنداشتنِ حقتعالی همنظرند (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 6/48 ـ 57)؛ حتی شیخ اشراق که قائل به اصالت ماهیت است، براهینی برای اثبات این مطلب اقامه کرده است (1/392 ـ 395؛ ← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 1/103 ـ 105 و 51 ـ 57). امامخمینی نیز زیادت وجود بر ماهیت را تنها در تصور ذهن دانسته و در خارج، بر عینیت آن تأکید کرده است (تقریرات، 2/453). ایشان برای اعتباریبودن ماهیت، تعبیرهای مختلفی به کار گرفته است؛ اما مراد ایشان از اعتباریبودن ماهیت آن است که وجود حیث تقییدی ماهیت است؛ البته حیث تقییدی در آثار امامخمینی، تفسیرهای گوناگونی دارد که با توجه به آثار اصولی و فلسفی ایشان و به دلیل پذیرش کلی طبیعی در خارج به وجود افراد، بیانگر این مطلب است که ایشان قائل به حیث اندماجی و حدّی شده است (جواهر الاصول، 4/341؛ انوار الهدایه، 2/141)؛ اما در مباحث عرفانی که کلی طبیعی را معدوم میداند (مصباح الهدایه، 66)، معتقد به حیث سرابی و نفادی ماهیت است (دعاء السحر، 21؛ انوار الهدایه، 1/76؛ تقریرات، 1/235)؛ همچنین ایشان در مواردی ماهیت را بهکلی از خارج نفی میکند (مصباح الهدایه، 58 و 66؛ تقریرات، 2/220) و ماسویالله را وجودات رابط و عین فقر و نیازمند میداند؛ زیرا وجود رابط، ماهیت ندارد (تعلیقات فصوص، 287). | | از آنجا که گفته میشود هیچ نص یا روایتی درباره استعمال دخانیات وارد نشده است،<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۱.</ref> لذا در این که حکم کلی آن، حرمت است یا اباحه و یا کراهت، شک و تردید وجود دارد که اصولیان طبق مبنای خودشان به برائت قائل شده و آن را جایز دانستهاند<ref>برای نمونه نگاه کنید به جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴؛شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۹.</ref> و اخباریان به توقف در این مسئله روی آوردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶.</ref> |
| به اعتقاد امامخمینی واجبتعالی ماهیت ندارد و مقصود از ماهیت، همان ماهیت به معنای اخص است؛ به این معنا که خداوند ماهیت، به معنای حد وجودی ندارد؛ زیرا واجبتعالی در تمام اوصاف کمال نامتناهی است و حد ندارد؛ زیرا حد از اوصاف ممکنات است (آداب الصلاة، 312 ـ 313؛ تفسیر حمد، 97 ـ 98؛ تقریرات، 1/264). ایشان در تفسیر سوره توحید بر این باور است که «هو» همان مقام صمدیت است و اشاره به نفی ماهیت دارد (آداب الصلاة، 312؛ چهل حدیث، 653 ـ 656) و از اینرو گفته شده است که ماهیت حقتعالی عین وجود و انیت اوست؛ اما ماهیت در وجودات دیگر غیر از وجود است و حد وجود میباشد (تقریرات، 1/264)؛ بر این اساس ماهیات تنها صادق بر حدود و جهت نزولی و معلولیاند (همان، 2/210) و انتزاع ماهیت همیشه از حاق وجودِ معلول است (همان، 3/371)؛ اما در حقتعالی ماهیت متصور نیست؛ زیرا اگر این ماهیات و مفاهیم منتزع از آنها بر چیزی صادق باشند، لازم میآید نقص در آن مورد صدق کند؛ در حالیکه واجبتعالی از همه جهات تام و کامل است (همان، 2/210)؛ پس در مرتبه واجبتعالی، ماهیت وجود ندارد (همان، 3/371 ـ 372). | | |
| جعل ماهیت: یکی دیگر از مباحث مهم فلسفی بحث از جعل است. گروهی اتصاف ماهیت به وجود را متعلق جعل میدانند (← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 1/403 ـ 404؛ ← سبزواری، شرح المنظومه، 2/228) و گروهی متعلق جعل را وجود (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 1/263 و 2/288 ـ 289، همو، المشاعر، 52) و گروهی دیگر ماهیت را مجعول (شیخ اشراق، 2/186؛ میرداماد، 67 و 71 ـ 72) میدانند. حکمای اشراقی ماهیت را اثر جاعل و وجود و اتصاف ماهیت به وجود را امری عقلی میدانند (← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 1/399؛ تهانوی، 1/567). ملاصدرا مجعولبودن ماهیت را نپذیرفته و براهینی بر رد آن اقامه کرده است (الحکمة المتعالیه، 1/407؛ سبزواری، شرح المنظومه، 2/222).
| | ==حرمت استعمال دخانیات== |
| امامخمینی جعل را عبارت از ایجاد شیء میداند (تقریرات، 1/34)؛ اما در اینکه جعل به وجود تعلق دارد یا ماهیت در آثار فلسفی و عرفانی خود با دو نگاه سخن گفته است. ایشان طبق مبنای فلسفی، وجود را مجعول میداند و کمالات را به وجود نسبت میدهد و ماهیات را غیر مجعول و حدود عدمی میشمرد (همان، 2/213، 220 و 299؛ چهل حدیث، 643؛ انوار الهدایه، 74؛ الطلب و الاراده، 32)؛ اما بنابر مبنای عرفانی خود از آنجایی که وجود را واحد شخصی میداند، جعل به وجود را نفی و ماهیات را مجعول میشمرد (تعلیقات فصوص، 27، 204 ـ 205 و 288 ـ 289)؛ هرچند ایشان در مواردی سعی کرده است میان قول به اصالت وجود و مجعولیت ماهیت جمع کند (همان، 287 ـ 288) (← مقالههای وجود؛ اصالت وجود).
| | گروهی از فقهای مسلمان استعمال دخانیات را [[حرام]] اعلام کردهاند و برای اثبات حرمت آن به ادله زیر استناد کردهاند: |
| احکام و ویژگیهای ماهیت: امامخمینی مانند دیگر حکما و فلاسفه (ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، 1/65 و 415؛ همو، الحاشیة علی الهیات، 49؛ سبزواری، تعلیقات، 2/74) برای ماهیت احکام و ویژگیهایی بر میشمارد، ازجمله:
| | ===مضر بودن دخانیات برای بدن=== |
| 1. امکان ماهیت: امکان از لوازم ماهیت است و ماهیت در هر ظرفی حتی در مرحله موجودبودن، هنگامی که از وجود تجرید بشود، امکان لازمِ جداناشدنیِ آن است که از ذات او جدا نمیشود؛ زیرا ماهیت در مرتبه ذات که لااقتضا نسبت به وجود و عدم است، اگر امکان را از آن سلب کنیم، لازمهاش این است که یا ممتنع باشد یا واجب بالذات و در این صورت انقلاب در ذات لازم میآید که این امر محال است (تقریرات، 1/37).
| | فقهای مسلمان، استعمال دخانیات را با استناد به [[قاعده لاضرر]]، تنها در صورتی که ضرر مهم و قابل توجهی برای بدن داشته باشد، حرام دانستهاند.<ref>اصولی، بنی هاشمی خمینی، رساله توضیح المسائل (مراجع)، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۲، ص۹۲۲.</ref> برای نمونه بنا به فتوای [[سید علی حسینی سیستانی|سیدعلی سیستانی]]، استعمال مواد مخدر، سیگار و قلیان، در صورتی که دارای ضرر و زیان فوقالعاده و مهمی باشد، حرام است؛<ref>سیستانی، [https://www.sistani.org/persian/book/26576/5984/ «توضیح المسائل جامع»]، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.</ref> اما برخی از فقهای شیعه مثل [[شیخ حر عاملی|حر عاملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] بهطور مطلق فتوای به حرمت دادهاند.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ص۲۲۴؛ علیاننژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۶.</ref> |
| 2. موطن ماهیت: ماهیت اگر بخواهد بدون ضمیمه قیدی موجود باشد، تنها در مرتبه وجود عقلی (ذات و ذهن) موجود میشود؛ ولی در دیگر مراتب وجود (عالم طبیعت و برزخ) موجود نیست (همان، 3/389).
| | |
| 3. تعلقنگرفتن علم به ماهیات: تعلق علم به ماهیات از باب وجود ذهنی است وگرنه ماهیت من حیث هی هی وجودی ندارد و متعلق علم واقع نمیشود؛ زیرا ماهیات معدوماند و علم حقیقی به معدوم تعلق نمیگیرد (همان، 2/222).
| | بهگفته حر عاملی همه کسانی که به استعمال دخانیات عادت دارند و همچنین اطباء، از ضررهای ناشی از آن خبر دادهاند و برپایه روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۴۲.</ref> مضر بودن چیزی، علت حرمت آن چیز شمرده شده است.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴.</ref> مکارم شیرازی نیز گفته است پزشکان و اهل خبره اتفاق نظر دارند که استعمال دخانیات و سیگار ضررهای مهم و حیاتی برای بدن دارد<ref>علیاننژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۲۰.</ref> و لذا مطابق قاعده لاضرر مشمول حکم حرمت میشود.<ref>علیان نژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۱۳.</ref> |
| 4. منشأ اثر نبودن ماهیت: ماهیات امکانی دارای اثر و اقتضای بالذات نیستند؛ زیرا اقتضا و تأثیر و تأثر از حیثیات وجودی است؛ در حالیکه ماهیات خالی از هر کمال و سعادتیاند (الطلب و الاراده، 72).
| | |
| 5. بالعرضبودن وجود ماهیت: ماهیات به حسب ذات معدوماند و مادامی که بالعرض در دار هستی داخل نشدهاند، حظی از شیئیت اشیا ندارند (تقریرات، 1/54)؛ از اینرو ماهیات معدوم مطلق نیستند (همان، 1/379) و بالعرض موجودند؛ زیرا ماهیات از حدود وجود انتزاع میشوند (الطلب و الاراده، 32). مراد از بالعرضبودن آن است که ماهیات واسطه در عروض دارند و وجود اولاً و بالذات به وجود تعلق میگیرد و به واسطه وجود به ماهیت عارض میشود و در حقیقت مفهوم وجود، بالذات شامل ماهیت نیست، بلکه به واسطه وجودِ خاص است که حقیقتِ مفهومِ موجود بر وجود صادق میشود و بر ماهیت بالعرض و مجاز صادق است (تقریرات 2/9 و 3/67)؛ پس ماهیات ممکنه در وجود خود نیازمند به حیثیت تعلیلی و تقییدیاند؛ زیرا آنها موجود بالعرضاند (الطلب و الاراده، 70) (← مقالههای وجود؛ اصالت وجود).
| | گروهی از فقهای حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنابله، عبدالعزیز ابنباز، مفتی وهابی اهل عربستان، نیز به حرمت استعمال دخانیات فتوا دادهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۲؛ الموسوعة الفقهیة، [https://dorar.net/feqhia/3401/المطلب-الأول-حكم-شرب-التبغ-(الدخان) «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»]، سایت الدرر السنیة.</ref> قاعده لاضرر یکی از ادلهای است که این فقیهان برای اثبات حرمت استعمال دخانیات به آن استناد کردهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۳؛ الموسوعة الفقهیة، [https://dorar.net/feqhia/3401/المطلب-الأول-حكم-شرب-التبغ-(الدخان) «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»]، سایت الدرر السنیة.</ref> برپایه این قاعده، استعمال دخانیات، بنا به گزارش متخصصان، ضرر مهم و قابل توجه برای بدن دارد و هر آنچه برای بدن ضرر دارد، حرام است.<ref>الموسوعة الفقهیة، [https://dorar.net/feqhia/3401/المطلب-الأول-حكم-شرب-التبغ-(الدخان) «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»]، سایت الدرر السنیة.</ref> |
| 6. متصفنشدن ماهیت به خیر و شر: ماهیت من حیث هی، به خیر و شر متصف نمیشود؛ زیرا ماهیت از حیث خود، چیزی جز خود نیست و هیچ اقتضایی ندارد (دعاء السحر، 134)؛ البته ماهیات ظلمانی منشأ شرور و نقصاند (تقریرات، 1/117)؛ به این معنا که تمام رذیلتها و تعین و اعدام به لوازم ماهیت بر میگردد؛ زیرا متعلق جعل و فیض حق نیستند (چهل حدیث، 600) (← مقاله خیر و شر).
| | |
| | ===دخانیات از خبائث و استعمال آن افتادن در هلاکت است=== |
| | بنا به آیه «[[آیه ۱۵۷ سوره اعراف|يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ]]»،<ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref> خداوند ناپاکیها و امور خبیث را حرام کرده و دخانیات یکی از این امور است.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ طیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۵.</ref> همچنین گفتهاند که استعمال دخانیات به سبب آن که موجب عارض شدن بیماریهای زیادی میشود، نوعی افکندن خود در هلاکت است که خداوند بنا به [[آیه تهلکه]] از آن نهی کرده است.<ref>طیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۴.</ref> |
| | ===استعمال دخانیات مخالف احتیاط است=== |
| | [[اخباریان|اخباریهای شیعه]] و برخی فقیهان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] مانند محمد بن احمد علیش (درگذشت: ۱۲۹۹ق)، فقیه مالکی، به قاعده احتیاط برای حرمت استعمال دخانیات استناد کردهاند.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.</ref> مطابق این قاعده برخی امور بهطور واضح، حرام است و باید از آن اجتناب کرد، برخی دیگر بهطور واضح، [[واجب]] است که باید انجام داد و در برخی دیگر وجوب یا حرمت آن واضح نیست و نسبت به آن شبهه وجود دارد که برای نجات از افتادن در محرمات الهی، باید در آنها توقف کرد.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.</ref> استعمال دخانیات از اموری است که نسبت به آن شبهه وجود دارد و توقف نکردن در آن موجب افتادن در محرمات الهی و هلاکت میگردد.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.</ref> |
| | |
| | ===صرف هزینه برای دخانیات اسراف و تضییع مال است=== |
| | صرف هزینه برای استعمال دخانیات، [[اسراف]] و ضایع کردن مال است و بنا به [[أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ«مسرفان اهل آتشند»|آیه ۴۳ سوره غافر]] و برخی روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref> اسراف و ضایع کردن مال، حرام است.<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۵؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۶.</ref> |
| | |
| | ==جایز بودن استعمال دخانیات== |
| | برخی فقیهان به جواز استعمال دخانیات [[فتوا]] دادهاند و به ادله زیر استناد کردهاند: |
| | ===مناقشه در مضر بودن دخانیات برای همه بدنها=== |
| | از نظر برخی فقها مفهوم «ضرر» مفهوم مطلق و ثابتی نیست که حکم حرمت، ذاتی و غیر منفک از آن باشد؛ بلکه مفهومی غیر ثابت و نسبی است که به نسبت افراد و مزاجهای مختلف آنان، مقدار آن چیز که میگویند ضرر دارد و همچنین در زمانها و مکانهای مختلف، تغییر مییابد.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهة (تقریرات درس مکاسب آیتالله خویی)، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۷۷-۷۸.</ref> دخانیات یکی از همین امور است که برخی فقها گفتهاند ضرر آن غیر ثابت بوده و ممکن است تنها برای بعضی از بدنها ضرر داشته و برای بعضی دیگر ضرر نداشته باشد و لذا نمیتوان آن را تحت قاعده کلی درآورد و در همه موارد آن را حرام اعلام کرد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة، الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۶.</ref> |
| | |
| | ===توتون و تنباکو پاکیزه و حلال است=== |
| | هر آنچه در زمین است و از زمین میروید بنا به شهادت آیاتی همچون آیه [[آیه ۲۹ سوره بقره|«هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا]]؛ او خدایی است که همه چیز در زمین را برای شما خلق کرد.»<ref>سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> و آیه [[آیه ۱۶۸ سوره بقره|«كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا]]؛ از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است تناول کنید.»،<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref> حلال است؛ مگر آن که دلیل خاصی بر حرمت آن اقامه شود.<ref>شوکانی، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۰؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴.</ref> توتون و تنباکو نیز یکی از چیزهایی است که مانند سایر گیاهان از زمین میروید و هیچ نص شرعی یا دلیل خاصی بر حرام بودن استفاده از آن وارد نشده، پس حلال و پاکیزه است.<ref>شوکانی، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۱؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴.</ref> |
| | ===قاعده حلیت=== |
| | {{اصلی|قاعده حلیت}} |
| | برای حرمت استعمال دخانیات هیچ نصی وارد نشده است و همه فقهای متقدم و متأخر شیعه، بهنقل از [[سید نعمتالله جزایری]]، بر حلالبودن هر آنچه نصی بر حرمت آن وارد نشده، [[اجماع]] دارند.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴.</ref> محمد بن علی شوکانی (درگذشت: ۱۲۵۰ق)، عالم زیدی اهل یمن، و برخی فقهای اهل سنت برای اثبات جواز استعمال دخانیات به همین قاعده استناد کردهاند.<ref>شوکانی، رسالة ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۰-۵۱؛ کرمی حنبلی، تحقيق البرهان في شان الدخان الذي يشربه الناس الآن، ۱۴۲۱ق، ص۵۹.</ref> |
| | |
| | برخی فقیهان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] به [[مکروه|کراهت]] استعمال دخانیات فتوا داده و گفتهاند از آنجا که ادلهای که برای حرمت استعمال دخانیات ارائه شده، ناتوان از اثبات حرمت آنند و لذا در حکم آن شک وجود دارد و بهصرف شک نیز حرمت اثبات نمیشود، پس به کراهت استعمال دخانیت بسنده کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۷.</ref> |
| | |
| | ==سایر احکام استعمال دخانیات== |
| | برخی دیگر از احکام مربوط به استعمال دخانیات به شرح زیر است: |
| | *از نظر فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، استعمال دخانیات، چه خودش [[حرام]] باشد یا [[مباح]] و یا [[مکروه]]، در [[مسجد]] جایز نیست و حرام است.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref> همچنین گفتهاند کسی که سیگار کشیده است تا زمانی که دهنش بوی سیگار میدهد، جایز نیست به مسجد وارد شود.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref> |
| | *سیگار یا قلیان کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات و یا وسایل نقلیه عمومی در صورتی که ضرر قابل توجه برای دیگران داشته باشد، جایز نیست و در ملک شخص دیگری نیز، بدون رضایت وی جایز نمیباشد.<ref>سیستانی، [https://www.sistani.org/persian/book/26576/5984/ «توضیح المسائل جامع»]، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.</ref> |
| | *بنا به فتوای برخی فقها، [[احتیاط واجب]] آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۵۳-۵۵۴؛ سیستانی، [https://www.sistani.org/persian/book/26576/5670/ «توضیح المسائل جامع»]، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.</ref> همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۵۳-۵۵۴؛ سیستانی، [https://www.sistani.org/persian/book/26576/5670/ «توضیح المسائل جامع»]، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.</ref> |
| | |
| | ==فقه اهل سنت== |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
خط ۶۶: |
خط ۶۸: |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
| *آملی، محمدتقی، درر الفوائد، قم، اسماعیلیان، بیتا.
| | {{منابع|۲}} |
| *ابنسینا، حسینبنعبدالله، الهیات دانشنامه علائی، تصحیح محمد معین، همدان، دانشگاه بوعلی سینا، چاپ دوم، 1383ش. | | *[https://nabzgroup.com/mag/statistics-of-smoking-in-the-world «آمار مصرف دخانیات (سیگار) در جهان»]، نبض هوشمند سلامت، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفاء، الالهیات، تصحیح سعید زاید، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1404ق.
| | *[https://www.isna.ir/news/1403030906382/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D9%82%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%DA%AF%D8%A «آمار و ارقام استعمال دخانیات در ایران»]، سایت خبرگزاری ایسنا، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفاء، الطبیعیات، تصحیح سعید زاید، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1404ق. | | *[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/118081 «آییننامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی»]، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *ابن سینا، حسین بن عبدالله، النجاة من الغرق فی بحر الضلالات، تصحیح محمدتقی دانشپژوه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1379ش.
| | *[https://tpcrc.sbmu.ac.ir/اخبار/اپیدمی-مصرف-سیگار-را-جدی-بگیریم- «اپیدمی سیگار را جدی بگیریم»]، مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات، تاریخ درج مطلب: ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ق. |
| *امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، 1388ش.
| | *اصولی، احسان و محمدحسن بنی هاشمی خمینی، رساله توضیح المسائل (مراجع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، بیتا. |
| *امام خمینی، سید روحالله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1385ش. | | *الموسوعة الفقهیة، [https://dorar.net/feqhia/3401/المطلب-الأول-حكم-شرب-التبغ-(الدخان) «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»]، سایت الدرر السنیة، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1385ش. | | *بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، 1410ق. | | *توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة (تقریرات درس مکاسب آیتالله خویی)، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۷ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ یازدهم، 1388ش. | | *جزایری، سید نعمتالله، الانوار النعمانیة، بیروت، دار القارئ، ۱۴۲۹ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، 1385ش. | | *جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، وزارة الأوقاف و الشؤون الاسلامیة، ۱۴۱۴ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1385ش. | | *جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش. |
| *امام حمینی، سید روحالله، جواهر الاصول، تقریر محمدحسن مرتضوی لنگرودی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1423ق. | | *حر عاملی، محمد بن حسن، الفوائد الطوسیة، قم، انتشارات محلاتی، ۱۴۲۳ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، 1388ش. | | *رحیمی، مرتضی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، پژوهشنامه حلال، شماره ۱، اسفند ۱۳۹۷ش. |
| *امام خمینی، سید روحالله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، 1386ش. | | *[https://shf.mui.ac.ir/fa/روزشمار-هفته-ملی-بدون-دخانیات-سال-1403 «روزشمار هفته ملی بدون دخانیات سال ۱۴۰۳ش»]، سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، تاریخ درج مطلب: ۷ خرداد ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *امام خمینی، سید روحالله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، 1387ش. | | *[https://www.tobacco.ir/News/Item/430/روز-جهانی-بدون-دخانیات-با-شعار-%C2%C2«Ã%C2
Ã%C2Ã%C2§Ã%C2%81%C3%9 «روز جهانی بدون دخانیات با شعار محافظت از کودکان در برابر صنایع دخانی»]، سایت شرکت دخانیات ایران، تاریخ درج مطلب: ۷ خرداد ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *امام خمینی، سید روحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، 1379ش. | | *سیستانی، سیدعلی، [https://www.sistani.org/persian/book/26576/5984/ «توضیح المسائل جامع»]، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی، تاریخ بازدید: ۲۸ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *امام خمینی، سید روحالله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، 1386ش. | | *شوکانی، محمد، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، بیجا، بینا، ۱۳۴۸ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، 1386ش. | | *شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، مجمع الفكر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. |
| *امام خمینی، سید روحالله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1387ش. | | *طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۷ق. |
| *بهمنیاربنمرزبان، التحصیل، تصحیح مرتضی مطهری، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1375ش. | | *طیار، عبدالله بن محمد و دیگران، الفقه المیسر، ریاض، بینا، ۱۴۳۳ق. |
| *تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، 1996م. | | *عبد السلام الطویلة، عبدالوهاب، فقه الاشربة و حدها، قاهره، دار السلام، ۱۴۰۶ق. |
| *جرجانی، سیدشریف، کتاب التعریفات، تهران، ناصرخسرو، چاپ چهارم، 1370ش. | | *عدالتنژاد، سعید، «دخانیات: مباحث فقهی»، در دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۷، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۱ش. |
| *حلی، علامه، حسنبنیوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق و تعلیق حسن حسنزاده آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، 1413ق. | | *عقیق، احمد بن محمد، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، ریاض، دار المیمان، بیتا. |
| *خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، 1375ش. | | *علیاننژادی، ابوالقاسم، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، بیتا. |
| *دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش. | | *علیش، محمد بن احمد، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، بیروت، دار المعرفة، بیتا. |
| *دینانی ابراهیمی، غلامحسین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، طرح نو، چاپ اول، 1379ش.
| | *فتحاللهپور، پرویز، «دخانیات؛ گیاهشناسی، تاریخ و کاربرد»، در دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۷، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۱ش. |
| *سبزواری، ملاهادی، تعلیقات چاپشده در الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، تألیف ملاصدرا، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1981م. | | *[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97817 «قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات»]، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش. |
| *سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق حسن حسنزاده آملی، تهران، ناب، چاپ اول، 1369 ـ 1379ش.
| | *کرمی حنبلی، مرعی بن یوسف، تحقيق البرهان في شان الدخان الذي يشربه الناس الآن، بیروت، دار ابنحزم، ۱۴۲۱ق. |
| *شیخ اشراق، سهروردی، شهابالدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن و دیگران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، 1375ش. | | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح محمد آخوندی و علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق. |
| *صفدری، نیاک، مرتضی، موضوع حکمت متعالیه و وجود لابشرط مقسمی، مجله معرفت فلسفی، شماره 17، 1386ش.
| | *وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیة، قم، مؤسسة العلامة المجدد الوحید البهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. |
| *طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوازدهم، 1416ق.
| | {{پایان}} |
| *علیزاده، بیوک، چیستی ماهیت و احکام آن، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امامصادق(ع)، شماره 17، 1382ش.
| |
| *فارابی، ابونصر، فصوص الحکم، تحقیق محمدحسن آلیاسین، قم، بیدار، چاپ دوم، 1405ق. | |
| *فخر رازی، محمدبنعمر، المباحث المشرقیة فی علم الالهیات و الطبیعیات، قم، بیدار، چاپ دوم، 1411ق.
| |
| *قطبالدین رازی، محمدبنمحمد، شرح المطالع، قم، کتبی، چاپ سنگی، بیتا.
| |
| **قطبالدین رازی، محمدبنمحمد، المحاکمات بین شرحی الاشارات، چاپشده در هامش شرح الاشارات و التنبیهات، تألیف خواجهنصیرالدین طوسی قم، بلاغت، چاپ اول، 1375ش. | |
| *قطبالدین شیرازی، محمودبنمسعود، درة التاج، به اهتمام سیدمحمد مشکوة، تهران، حکمت، چاپ سوم، 1369ش.
| |
| *قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشهای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، 1378ش. *قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1375ش. | |
| *کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، یونان و روم، ترجمه سیدجلالالدین مجتبوی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، 1380ش.
| |
| *کاتبی، نجمالدین، حکمة العین و شرحه، تصحیح جعفر زاهدی، مشهد، دانشگاه فردوسی، چاپ اول، 1353ش.
| |
| *کاتبی، نجمالدین، الرسالة الشمسیه، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ دوم، 1384ش.
| |
| *کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، حکمت، چاپ اول، 1381ش.
| |
| *کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، 1379ش.
| |
| *لاهیجی، عبدالرزاق، شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام، تحقیق اکبر اسدعلیزاده قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ اول، 1425ق.
| |
| *مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ ششم، 1383ش. | |
| *ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحاشیة علی الهیات الشفاء، قم، بیدار، بیتا؛ همو، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1981م.
| |
| *ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، 1360ش. | |
| *ملاصدرا، محمدبنابراهیم، المشاعر، به اهتمام هانری کربن، تهران، طهوری، چاپ دوم، 1363ش.
| |
| *میرداماد، محمدباقر، القبسات، به اهتمام مهدی محقق و دیگران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1367ش. | |
استعمالِ دُخانیات، تنفس دود ناشی از سوزاندن توتون یا تنباکو است. نخستین بار توتون یا تنباکو از کشورهای غربی به کشورهای اسلامی وارد شد و با رواج استعمال آن در میان مسلمانان، فقیهان نیز به بررسی حکم شرعی آن پرداختند. گروهی از فقیهان به حرمت و گروهی دیگر به جواز آن فتوا دادند.
قاعده لاضرر مهمترین دلیلی است که قائلان به حرمت استعمال دخانیات به آن استناد کردهاند. آنان بر این نظرند که استعمال دخانیات برای سلامتی ضرر دارد و براساس قاعده لاضرر هر چه برای سلامتی ضرر داشته باشد حرام است. این دلیل مورد نقد قائلان به جواز استعمال دخانیات قرار گرفته و گفتهاند مفهوم ضرر، مفهوم ثابتی نیست و به مزاجهای مختلف افراد، شرایط زمانی و مکانی و مقدار آن، بستگی دارد. از نظر این فقیهان، استعمال دخانیات، تنها برای برخی افراد ضرر دارد و فقط نسبت به آنان حرام است، لذا نمیتوان حکم کلی صادر کرد و آن را برای همه حرام دانست.
فقهای مسلمان معتقدند که هیچ نصی در خصوص حکم شرعی استعمال دخانیات وارد نشده است، با این وجود گروهی از آنان احتیاط کرده و گروهی دیگر با تمسک به اصل برائت و قاعده حلیت، به جواز آن فتوا دادهاند.
استعمال دخانیات را از مسائل اجتماعی و چالشهای جدی در حوزه سلامت و بهداشت به شمار آوردهاند. براساس آییننامه «ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی»، مصوب جمهوری اسلامی ایران، بهمنظور حفظ حقوق افراد جامعه و تأمین سلامت آنها در برابر زیانهای ناشی از استعمال دخانیات، استعمال هر گونه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی مسقف، به هر نحو ممنوع اعلام شده است.
تبیین مسئله و جایگاه آن
استعمال دخانیات یا شُرب توتون، استنشاق دود ناشی از سوزاندن توتون یا تنباکو، به کمک وسایلی همچون سیگار، قلیان، چپق، پیپ یا امثال آن است.[۱] آنچه از توتون و تنباکو به صورت سیگار و غیر آن استعمال میشود را نیز دخانیات گویند.[۲]
از این اصطلاحات در ابواب فقهی صلاة و صوم، بحث شده است.[۳] همچنین فقهای مسلمان درباره حکم شرعی خرید و فروش آن بهطور مستقل بحث کردهاند.[۴]
جایگاه مسئله در فقه معاصر
تاریخچه و زمینه شکلگیری
گفته میشود توتون و تنباکو از کشورهای غربی به کشورهای اسلامی وارد شده است.[۵] آغاز ورود دخانیات از غرب به کشورهای اسلامی را از سالهای آخر قرن دهم هجری گزارش کردهاند.[۶]
همچنین نقل شده است که نخستین بار توتون و تنباکو به کشور ترکیه در سال ۱۶۰۵م، از طریق قسطنطنیه، به دمشق در سال ۱۶۰۶م، به حجاز، مکه و کشور مصر در اواخر سال ۱۶۰۱م، وارد گردید.[۷] بنا به برخی نقلها ورود دخانیات به کشور ایران از اوایل قرن ۱۱ هجری بوده است.[۸] پس از گسترش دخانیات در کشورهای اسلامی و شیوع استعمال آن در بین مسلمانان، فقها به بررسی حکم شرعی آن پرداختند.[۹] گروهی از فقها آن را جایز و گروه دیگری آن را حرام اعلام کردند.[۱۰]
مناقشه اصولی و اخباری در حکم شرعی استعمال دخانیات
گفته میشود اصولیان و اخباریان در اثر اختلاف مبانیشان در شبهات حکمیه تحریمیه، در حکم شرعی استعمال دخانیات نیز اختلاف نظر دارند، بهطوری که در برههای، حرمت استفاده از توتون و استعمال دخانیات نماد اخباریگری و جواز استعمال آن، نماد اندیشه اصولی به شمار میرفت.[۱۱]
بنا به دیدگاه اصولیان، در شبهات حکمیه تحریمیه، یعنی در جایی که؛ اولاً مجتهد به اصل تکلیف در یک مسئلهای شک داشته باشد؛ ثانیاً منشأ شک، فقدان نص در آن مسئله، اجمال نص یا تعارض نصوص باشد و ثالثاً دوران امر بین حکم کلی حرمت و غیر وجوب باشد، اصل برائت جاری میشود.[۱۲] اخباریان در این شرایط به توقف یا احتیاط قائل شدهاند.[۱۳]
از آنجا که گفته میشود هیچ نص یا روایتی درباره استعمال دخانیات وارد نشده است،[۱۴] لذا در این که حکم کلی آن، حرمت است یا اباحه و یا کراهت، شک و تردید وجود دارد که اصولیان طبق مبنای خودشان به برائت قائل شده و آن را جایز دانستهاند[۱۵] و اخباریان به توقف در این مسئله روی آوردهاند.[۱۶]
حرمت استعمال دخانیات
گروهی از فقهای مسلمان استعمال دخانیات را حرام اعلام کردهاند و برای اثبات حرمت آن به ادله زیر استناد کردهاند:
مضر بودن دخانیات برای بدن
فقهای مسلمان، استعمال دخانیات را با استناد به قاعده لاضرر، تنها در صورتی که ضرر مهم و قابل توجهی برای بدن داشته باشد، حرام دانستهاند.[۱۷] برای نمونه بنا به فتوای سیدعلی سیستانی، استعمال مواد مخدر، سیگار و قلیان، در صورتی که دارای ضرر و زیان فوقالعاده و مهمی باشد، حرام است؛[۱۸] اما برخی از فقهای شیعه مثل حر عاملی و ناصر مکارم شیرازی بهطور مطلق فتوای به حرمت دادهاند.[۱۹]
بهگفته حر عاملی همه کسانی که به استعمال دخانیات عادت دارند و همچنین اطباء، از ضررهای ناشی از آن خبر دادهاند و برپایه روایتی از امام صادق(ع)[۲۰] مضر بودن چیزی، علت حرمت آن چیز شمرده شده است.[۲۱] مکارم شیرازی نیز گفته است پزشکان و اهل خبره اتفاق نظر دارند که استعمال دخانیات و سیگار ضررهای مهم و حیاتی برای بدن دارد[۲۲] و لذا مطابق قاعده لاضرر مشمول حکم حرمت میشود.[۲۳]
گروهی از فقهای حنفیه، مالکیه، شافعیه، حنابله، عبدالعزیز ابنباز، مفتی وهابی اهل عربستان، نیز به حرمت استعمال دخانیات فتوا دادهاند.[۲۴] قاعده لاضرر یکی از ادلهای است که این فقیهان برای اثبات حرمت استعمال دخانیات به آن استناد کردهاند.[۲۵] برپایه این قاعده، استعمال دخانیات، بنا به گزارش متخصصان، ضرر مهم و قابل توجه برای بدن دارد و هر آنچه برای بدن ضرر دارد، حرام است.[۲۶]
دخانیات از خبائث و استعمال آن افتادن در هلاکت است
بنا به آیه «يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ»،[۲۷] خداوند ناپاکیها و امور خبیث را حرام کرده و دخانیات یکی از این امور است.[۲۸] همچنین گفتهاند که استعمال دخانیات به سبب آن که موجب عارض شدن بیماریهای زیادی میشود، نوعی افکندن خود در هلاکت است که خداوند بنا به آیه تهلکه از آن نهی کرده است.[۲۹]
استعمال دخانیات مخالف احتیاط است
اخباریهای شیعه و برخی فقیهان اهل سنت مانند محمد بن احمد علیش (درگذشت: ۱۲۹۹ق)، فقیه مالکی، به قاعده احتیاط برای حرمت استعمال دخانیات استناد کردهاند.[۳۰] مطابق این قاعده برخی امور بهطور واضح، حرام است و باید از آن اجتناب کرد، برخی دیگر بهطور واضح، واجب است که باید انجام داد و در برخی دیگر وجوب یا حرمت آن واضح نیست و نسبت به آن شبهه وجود دارد که برای نجات از افتادن در محرمات الهی، باید در آنها توقف کرد.[۳۱] استعمال دخانیات از اموری است که نسبت به آن شبهه وجود دارد و توقف نکردن در آن موجب افتادن در محرمات الهی و هلاکت میگردد.[۳۲]
صرف هزینه برای دخانیات اسراف و تضییع مال است
صرف هزینه برای استعمال دخانیات، اسراف و ضایع کردن مال است و بنا به آیه ۴۳ سوره غافر و برخی روایات،[۳۳] اسراف و ضایع کردن مال، حرام است.[۳۴]
جایز بودن استعمال دخانیات
برخی فقیهان به جواز استعمال دخانیات فتوا دادهاند و به ادله زیر استناد کردهاند:
مناقشه در مضر بودن دخانیات برای همه بدنها
از نظر برخی فقها مفهوم «ضرر» مفهوم مطلق و ثابتی نیست که حکم حرمت، ذاتی و غیر منفک از آن باشد؛ بلکه مفهومی غیر ثابت و نسبی است که به نسبت افراد و مزاجهای مختلف آنان، مقدار آن چیز که میگویند ضرر دارد و همچنین در زمانها و مکانهای مختلف، تغییر مییابد.[۳۵] دخانیات یکی از همین امور است که برخی فقها گفتهاند ضرر آن غیر ثابت بوده و ممکن است تنها برای بعضی از بدنها ضرر داشته و برای بعضی دیگر ضرر نداشته باشد و لذا نمیتوان آن را تحت قاعده کلی درآورد و در همه موارد آن را حرام اعلام کرد.[۳۶]
توتون و تنباکو پاکیزه و حلال است
هر آنچه در زمین است و از زمین میروید بنا به شهادت آیاتی همچون آیه «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا؛ او خدایی است که همه چیز در زمین را برای شما خلق کرد.»[۳۷] و آیه «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا؛ از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است تناول کنید.»،[۳۸] حلال است؛ مگر آن که دلیل خاصی بر حرمت آن اقامه شود.[۳۹] توتون و تنباکو نیز یکی از چیزهایی است که مانند سایر گیاهان از زمین میروید و هیچ نص شرعی یا دلیل خاصی بر حرام بودن استفاده از آن وارد نشده، پس حلال و پاکیزه است.[۴۰]
قاعده حلیت
برای حرمت استعمال دخانیات هیچ نصی وارد نشده است و همه فقهای متقدم و متأخر شیعه، بهنقل از سید نعمتالله جزایری، بر حلالبودن هر آنچه نصی بر حرمت آن وارد نشده، اجماع دارند.[۴۱] محمد بن علی شوکانی (درگذشت: ۱۲۵۰ق)، عالم زیدی اهل یمن، و برخی فقهای اهل سنت برای اثبات جواز استعمال دخانیات به همین قاعده استناد کردهاند.[۴۲]
برخی فقیهان اهل سنت به کراهت استعمال دخانیات فتوا داده و گفتهاند از آنجا که ادلهای که برای حرمت استعمال دخانیات ارائه شده، ناتوان از اثبات حرمت آنند و لذا در حکم آن شک وجود دارد و بهصرف شک نیز حرمت اثبات نمیشود، پس به کراهت استعمال دخانیت بسنده کردهاند.[۴۳]
سایر احکام استعمال دخانیات
برخی دیگر از احکام مربوط به استعمال دخانیات به شرح زیر است:
- از نظر فقهای اهل سنت، استعمال دخانیات، چه خودش حرام باشد یا مباح و یا مکروه، در مسجد جایز نیست و حرام است.[۴۴] همچنین گفتهاند کسی که سیگار کشیده است تا زمانی که دهنش بوی سیگار میدهد، جایز نیست به مسجد وارد شود.[۴۵]
- سیگار یا قلیان کشیدن در اماکن عمومی و اجتماعات و یا وسایل نقلیه عمومی در صورتی که ضرر قابل توجه برای دیگران داشته باشد، جایز نیست و در ملک شخص دیگری نیز، بدون رضایت وی جایز نمیباشد.[۴۶]
- بنا به فتوای برخی فقها، احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند.[۴۷] همچنین، از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید.[۴۸]
فقه اهل سنت
پانویس
- ↑ الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عقیق، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۱۹.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۸۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۸۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ الطیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عقیق، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۱۹؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، فوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ عبد السلام الطویلة، فقه الاشربة و حدها، ۱۴۰۶ق، ص۴۳۶.
- ↑ عبد السلام الطویلة، فقه الاشربة و حدها، ۱۴۰۶ق، ص۴۳۶.
- ↑ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۲۴-۲۵.
- ↑ فتحاللهپور، «دخانیات»، ص۳۸۹.
- ↑ رحیمی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، ص۷۰.
- ↑ رحیمی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، ص۷۰.
- ↑ عدالتنژاد، «دخانیات: مباحث فقهی»، ص۳۹۱.
- ↑ وحید بهبهانی، الرسائل الاصولیة، ۱۴۱۶ق، ص۳۴۹؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸-۲۰.
- ↑ وحید بهبهانی، الرسائل الاصولیة، ۱۴۱۶ق، ص۳۴۹؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸-۲۰.
- ↑ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۸؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴؛شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶.
- ↑ اصولی، بنی هاشمی خمینی، رساله توضیح المسائل (مراجع)، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۲، ص۹۲۲.
- ↑ سیستانی، «توضیح المسائل جامع»، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ص۲۲۴؛ علیاننژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۴۲.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴.
- ↑ علیاننژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۲۰.
- ↑ علیان نژادی، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، مدرسة الامام علی ابن ابی الطالب، ص۱۳.
- ↑ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۲؛ الموسوعة الفقهیة، «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»، سایت الدرر السنیة.
- ↑ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۳؛ الموسوعة الفقهیة، «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»، سایت الدرر السنیة.
- ↑ الموسوعة الفقهیة، «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»، سایت الدرر السنیة.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۴؛ طیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۵.
- ↑ طیار و دیگران، الفقه المیسر، ۱۴۳۳ق، ج۱۳، ص۴۴؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۴.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۶؛ علیش، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۵؛ عتیق، الاحکام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، دار المیمان، ص۵۶.
- ↑ توحیدی، مصباح الفقاهة (تقریرات درس مکاسب آیتالله خویی)، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۷۷-۷۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة، الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۶۸.
- ↑ شوکانی، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۰؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴.
- ↑ شوکانی، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۱؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۴۴.
- ↑ شوکانی، رسالة ارشاد السائل الی دلائل المسائل، ۱۳۴۸ق، ص۵۰-۵۱؛ کرمی حنبلی، تحقيق البرهان في شان الدخان الذي يشربه الناس الآن، ۱۴۲۱ق، ص۵۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به موسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۰۸.
- ↑ سیستانی، «توضیح المسائل جامع»، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۵۳-۵۵۴؛ سیستانی، «توضیح المسائل جامع»، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۵۳-۵۵۴؛ سیستانی، «توضیح المسائل جامع»، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
منابع
- «آمار مصرف دخانیات (سیگار) در جهان»، نبض هوشمند سلامت، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ش.
- «آمار و ارقام استعمال دخانیات در ایران»، سایت خبرگزاری ایسنا، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ش.
- «آییننامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی»، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۳ش.
- «اپیدمی سیگار را جدی بگیریم»، مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات، تاریخ درج مطلب: ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ق.
- اصولی، احسان و محمدحسن بنی هاشمی خمینی، رساله توضیح المسائل (مراجع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، بیتا.
- الموسوعة الفقهیة، «حكمُ شرب التبغِ (الدخان)»، سایت الدرر السنیة، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۳ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهة (تقریرات درس مکاسب آیتالله خویی)، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۷ق.
- جزایری، سید نعمتالله، الانوار النعمانیة، بیروت، دار القارئ، ۱۴۲۹ق.
- جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، وزارة الأوقاف و الشؤون الاسلامیة، ۱۴۱۴ق.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۷ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، الفوائد الطوسیة، قم، انتشارات محلاتی، ۱۴۲۳ق.
- رحیمی، مرتضی، «بررسی آیات فقهی در حلیت یا حرمت استعمال دخانیات در نگاه فریقین»، پژوهشنامه حلال، شماره ۱، اسفند ۱۳۹۷ش.
- «روزشمار هفته ملی بدون دخانیات سال ۱۴۰۳ش»، سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، تاریخ درج مطلب: ۷ خرداد ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش.
- «روز جهانی بدون دخانیات با شعار محافظت از کودکان در برابر صنایع دخانی»، سایت شرکت دخانیات ایران، تاریخ درج مطلب: ۷ خرداد ۱۴۰۳ش، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش.
- سیستانی، سیدعلی، «توضیح المسائل جامع»، سایت دفتر رسمی مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی، تاریخ بازدید: ۲۸ مهر ۱۴۰۳ش.
- شوکانی، محمد، ارشاد السائل الی دلائل المسائل، بیجا، بینا، ۱۳۴۸ق.
- شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، مجمع الفكر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طیار، عبدالله بن محمد و دیگران، الفقه المیسر، ریاض، بینا، ۱۴۳۳ق.
- عبد السلام الطویلة، عبدالوهاب، فقه الاشربة و حدها، قاهره، دار السلام، ۱۴۰۶ق.
- عدالتنژاد، سعید، «دخانیات: مباحث فقهی»، در دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۷، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۱ش.
- عقیق، احمد بن محمد، الاحكام الفقهیة المتعلقة بالتدخین، ریاض، دار المیمان، بیتا.
- علیاننژادی، ابوالقاسم، سیگار پدیده مرگبار عصر ما، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، بیتا.
- علیش، محمد بن احمد، فتح العلی المالک فی الفتوى على مذهب الإمام مالک، بیروت، دار المعرفة، بیتا.
- فتحاللهپور، پرویز، «دخانیات؛ گیاهشناسی، تاریخ و کاربرد»، در دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۷، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۱ش.
- «قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات»، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش.
- کرمی حنبلی، مرعی بن یوسف، تحقيق البرهان في شان الدخان الذي يشربه الناس الآن، بیروت، دار ابنحزم، ۱۴۲۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح محمد آخوندی و علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیة، قم، مؤسسة العلامة المجدد الوحید البهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.