کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
جز صفحه را خالی کرد
برچسب‌ها: خالی کردن واگردانی دستی
Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۸۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تکلم عیسی(ع) در گهواره''' سخن‌گفتن اعجازگونه [[عیسی(ع)]] در مقابل عالمان یهود برای رفع اتهام [[زنا]] از [[حضرت مریم(س)|مادرش]] و اعلام [[نبوت|مقام نبوتی]] است که [[خدا|خدای متعال]] برای او در نظر گرفته بود.<ref>صادقی تهرانی، «شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره».</ref> قرآن در سه آیه [[آیه ۴۶ سوره آل‌عمران|۴۶ آل‌عمران]]، [[آیه ۱۱۰ سوره مائده|۱۱۰ مائده]] و [[آیه ۲۹ سوره مریم|۲۹ مریم]] به سخن‌گفتن عیسی در مهد اشاره دارد.<ref>قرآن کریم.</ref>


به گفته پژوهشگران بنا بر نظر مشهور مراد از مهد  ایامی است که طفل بیشتر در آغوش مادر یا گهواره به سر می‌برد. در مقابل این رای برخی مفسران چون [[محمدهادی معرفت]] در [[التمهید فی علوم القرآن (کتاب)|کتاب التمهید]] معتقد به بازگشت مریم(س) چند سال بعد از ولادت عیسی به شهر است.  او می‌گوید منظور از مهد خردسالی عیسی است. به باور او وجه اعجاز در اصلِ تکلم نبوده است بلکه شیوه تکلم عیسی و آن عبارات، در آن سن مورد تعجب و خارق‌العاده دانسته شده است.<ref>منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاه‌های تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص210.</ref> معرفت معتقد است تکلم عیسی با آن وزانت و تعقل خاصی که در آن بود بر همگان ثابت کرد که تولد او معجزه‌وار و مادرش از تهمت زنا مبراست.<ref>منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاه‌های تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص212.</ref>همچنین [[سید احمدخان هندی]] مفسر قرآن و اندیشمند مسلمان معتقد است تکلم عیسی در زمان خردسالی او بوده است نه وقتی که نوزاد انسان سخن نمی‌گوید.<ref>کاظمی، «نقدی بر اندیشه های سید احمدخان هندی پیرامون اعجاز»، ص138.</ref>
بنا بر آیه ۳۰ تا ۳۴ [[سوره مریم]] عیسی در این سخنان خود را بنده خدا، صاحب کتاب، پیامبر الهی، و مایه برکت معرفی می‌کند. همچنن او بیان میکند فردی زورگو و تیره‌بخت نیست و از ناحیه الهی به [[نماز]]، [[زکات]] و محبت به مادرش توصیه شده است. بنا بر [[قرآن]] این سخنان او با سه سلامی که به خود می‌دهد تمام می‌شود. سلام بر من روزی که متولد شدم، روزی که مرگم فرا خواهد رسید و روزی که در جهان آخرت دوباره زنده خواهم شد.<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، 1373ش، ص307.</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
* [https://sadeghitehrani.com/?speech=thematic-tafsir-213 شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره]، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۶

تکلم عیسی(ع) در گهواره سخن‌گفتن اعجازگونه عیسی(ع) در مقابل عالمان یهود برای رفع اتهام زنا از مادرش و اعلام مقام نبوتی است که خدای متعال برای او در نظر گرفته بود.[۱] قرآن در سه آیه ۴۶ آل‌عمران، ۱۱۰ مائده و ۲۹ مریم به سخن‌گفتن عیسی در مهد اشاره دارد.[۲]

به گفته پژوهشگران بنا بر نظر مشهور مراد از مهد ایامی است که طفل بیشتر در آغوش مادر یا گهواره به سر می‌برد. در مقابل این رای برخی مفسران چون محمدهادی معرفت در کتاب التمهید معتقد به بازگشت مریم(س) چند سال بعد از ولادت عیسی به شهر است. او می‌گوید منظور از مهد خردسالی عیسی است. به باور او وجه اعجاز در اصلِ تکلم نبوده است بلکه شیوه تکلم عیسی و آن عبارات، در آن سن مورد تعجب و خارق‌العاده دانسته شده است.[۳] معرفت معتقد است تکلم عیسی با آن وزانت و تعقل خاصی که در آن بود بر همگان ثابت کرد که تولد او معجزه‌وار و مادرش از تهمت زنا مبراست.[۴]همچنین سید احمدخان هندی مفسر قرآن و اندیشمند مسلمان معتقد است تکلم عیسی در زمان خردسالی او بوده است نه وقتی که نوزاد انسان سخن نمی‌گوید.[۵]

بنا بر آیه ۳۰ تا ۳۴ سوره مریم عیسی در این سخنان خود را بنده خدا، صاحب کتاب، پیامبر الهی، و مایه برکت معرفی می‌کند. همچنن او بیان میکند فردی زورگو و تیره‌بخت نیست و از ناحیه الهی به نماز، زکات و محبت به مادرش توصیه شده است. بنا بر قرآن این سخنان او با سه سلامی که به خود می‌دهد تمام می‌شود. سلام بر من روزی که متولد شدم، روزی که مرگم فرا خواهد رسید و روزی که در جهان آخرت دوباره زنده خواهم شد.[۶]


پانویس

  1. صادقی تهرانی، «شرح سخنان عیسی مسیح در گهواره».
  2. قرآن کریم.
  3. منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاه‌های تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص210.
  4. منصوری، شورگشتی، «بررسی دیدگاه‌های تفسیری مفسران درباره آیات تکلم حضرت عیسی علیّه السلام در مهد»، ص212.
  5. کاظمی، «نقدی بر اندیشه های سید احمدخان هندی پیرامون اعجاز»، ص138.
  6. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، 1373ش، ص307.

منابع