فقه معاصر:پیشنویس بلوغ دختران: تفاوت میان نسخهها
Abbashaeri (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز added Category:پیشنویس مقالهها using HotCat |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نگارش}} | {{نگارش}} | ||
==تعریف مسئله== | ==تعریف مسئله== | ||
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونیهایی است که در اندام و جسم انسان پدید میآید؛ مهمترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد میشود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> علاوه بر این علامات، | بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.</ref> بلوغ همراه با دگرگونیهایی است که در اندام و جسم انسان پدید میآید؛ مهمترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد میشود.<ref>همان، ص۱۳۱.</ref> بر اساس روایات وارد آمده در موضوع بلوغ، تغییرات جنسی حاصل در این دوران، نشانه رسیدن فرد به سنّ تکلیف است.<ref>حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۱، ص۴۱ تا ۴۴ و ج۴، ص۴۱۰.</ref> علاوه بر این علامات، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شدهاند.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۶۵ تا ۱۷۴.</ref> آنچه بلوغ دختران از نظرگاه فقهی به یک مسئله بدل ساخته است، اختلاف ادلّه مرتبط با موضوع در تعیین معیار بلوغ است. در آیات قرآن و بسیاری روایات سخنی از سنّی مشخص برای بلوغ به میان نیامده است{{یادداشت| مهدی مهریزی در پژوهش خود درباره بلوغ دختران به یازده آیه اشاره میکند که با موضوع ارتباط دارند. هیچ یک از این آیات بر سنّ مشخصی تصریح نمیکنند.<ref>مهریزی، بلوغ دختران، ۱۵۶ تا ۱۶۴.</ref> همچنین حرّ عاملی در کتاب وسائلالشیعه روایاتی را ذکر میکند که درشان به هیچ سنّ مشخصی اشاره نشده و نشانههای طبیعی به عنوان معیار بلوغ مطرح شده است.<ref>عاملی، وسائلالشیعه، ج۱، ص۴۲.</ref>}} و آن مقدار از روایات که به سنین متفاوتی اشاره میکنند، علاوه بر عدم اتفاقشان بر یک سنّ، از جهت دلالت بر معیار بودن سنّ مورد مناقشه قرار گرفتهاند. | ||
==اهمیت موضوع در فقه معاصر== | ==اهمیت موضوع در فقه معاصر== | ||
هر چند در میان فقهای گذشته اختلاف چندانی در رابطه با سنّ بلوغ دختران گزارش نشده است، در دوران معاصر، نظرات تازهای در برابر نظر مشهور مطرح شد؛ یوسف صانعی به بلوغ دختران در سیزده سالگی فتوا داد و محمدهادی معرفت نیز معیار بلوغ دختران را قاعدگی دانست. پژوهشگران متعددی هم در رابطه با مسئله دست به پژوهش زدند و به نتیجه مشهور نرسیدند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.</ref> بروز چنین تردیدهایی در فضای علمی، به نظر برخی اندیشمندان، مسئله بلوغ دختران را به یکی از مهمترین مسائل پیشاروی فقه در دوران معاصر بدل ساخته است.<ref>آل راضی، محمّدهادی،«سنّالبلوغ فیالمرأة»، ص۳۹۳.</ref> | |||
==فقه شیعه== | ==فقه شیعه== | ||
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کردهاند؛ | فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کردهاند؛ | ||
خط ۸: | خط ۱۱: | ||
#بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref> | #بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.</ref> | ||
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانهای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانهای طبیعی در کنار سایر نشانههاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانهای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشفالغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانههای طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، | مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانهای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانهای طبیعی در کنار سایر نشانههاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانهای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشفالغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانههای طبیعی بر بلوغ شمرده است. <ref>مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۵۱.</ref> اگر ملاک بلوغ سنّ شرعی آن قرار داده شود، آنگاه بلوغ حقیقتی خواهد بود که از جانب شارع مشخص و حدود آن تعیین میشود، ولی اگر تغییرات جسمی و بلوغ جنسیِ فرد معیار بلوغ قلمداد شود، بلوغ در زمره موضوعات عرفی قرار میگیرد.<ref>نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۴۴.</ref> اختلافی که در موضوع بلوغ دختران در کمات فقهای گذشته و معاصران به چشم میخورد ناشی از تفاوت مبنای ایشان درباره معیار بلوغ است. هر چند که جوانب مختلف نظرات ایشان در ارتباط با موضوع با هم ناسازگار است. به عنوان مثال، بسیاری از فقها در مقام تعریف بلوغ، بر علائم طبیعی و کمال جنسی و عقلی فرد تأکید میکنند و از سنّی که در نصوص تعیین شده است سخنی به میان نمیآورند.<ref>کاشفالغطاء، کشف الغطاء، ص۴۸ ؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۴ ؛ سبزواری، مهذّب الأحکام، ج۲۱، ص۱۲۱. </ref> اما در مقام تطبیق و در مواردی از احکام که بلوغ موضوع حکم است، سنّ شرعی بلوغ است که در فتوای ایشان نقش اصلی را بازی میکند. [[احمد خوانساری]] بر این باور بود که فقها نمیتوانند به لوازم تعریفی که از بلوغ ارائه میکنند ملتزم بمانند؛ چرا که معیار در تعریف ایشان از بلوغ کمالی است که شخص در این دوره درک میکند و اگر فرض کنیم پسری به پانزده سال یا دختری به نه سال رسید و به چنان کمالی نرسیده بود، باید او را از تصرف در اموالش محجور بدانیم و از آثار شرعی بلوغ محروم بدانیم. اما فتوای فقها بر خلاف این است و اگرچه امکان بلوغ قبل از رسیدن به سنّ شرعی را پذیرفتند، ولی به نظر [[خوانساری]] بعید است که بعد از رسیدن فرد به سنّ شرعی به هر دلیلی بلوغ را نفی کنند. <ref>خوانساری، جامعالمدارک، ج۳، ص۳۶۲.</ref> با صرف نظر از این نکته، فقهای شیعه درباره بلوغ دختران و چگونگی مواجهه با ادلّه روایی و قرآنی آن، نظرات گوناگونی را ارائه کردهاند. | ||
در | [[محمدعلی گرامی]] ادعا میکند که قول به بلوغ پسر در پانزده سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفتهایی هم به چشم میخورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.<ref>گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.</ref>در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابنادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کردهاند.<ref>مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.</ref> شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازهای بوده که فقهای شیعه آن را بینیاز از بحث دیدند؛ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و [[خوانساری]] در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.<ref>بحرانی، الحدائقالناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامعالمدارک، ج۳، ص۳۶۵.</ref> شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائلالشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.<ref>وسائلالشیعه، ج۷، ص۱۶۷.</ref> | ||
در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمیخورد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.</ref> نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، [[محمدمحسن فیض کاشانی]] بود.<ref>فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴.</ref> به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع، نمیتوان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.<ref>همان.</ref> [[امام خمینی]] نیز در کتاب [[تحریر الوسیلة]] علائم طبیعی را ملاک بلوغ میدانند و در سنّ خصوصیتی نمیبینند.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۶۴۱.</ref> [[محمدهادی معرفت]]، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران میشمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت میشود.<ref>معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.</ref> [[یوسف صانعی]]، از مراجع تقلید معاصر، سنّ بلوغ دختران را سیزده سال میدانست.<ref>صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.</ref> همچنین [[محمد اسحق فیّاضّ]]، از مراجع تقلید ساکن عراق، با عدول از فتوای اول خود به بلوغ دختران در سیزده سالگی فتوا داد.<ref> https://fa.shafaqna.com/news/1152391 فتوای جدید حضرت آیت الله فیاض درباره سن تکلیف دختران.]</ref> | |||
===نظریهها=== | ===نظریهها=== | ||
اختلاف نظرات فقها در رابطه با بلوغ دختران بر محور دو مسئله عمده است. اول، آیا با احراز بلوغ، تمام تکالیف و آثار شرعی آن، اعم از عبادی، حقوقی و جزائی، در حق دختر بالغ ثابت میشود یا آنکه در ادلّه نسبت به تناسب احکام سنین مختلفی مشخص شده است؟ دوم، آیا بلوغ امری عرفی است که با بروز نشانههای جسمی و جنسی رخ میدهد، یا آنکه سنّ مشخصی دارد و وابسته به دستور قانونگذار شریعت اسلام است؟ | |||
غالب فقهای شیعه، همزمان با بروز نشانههای جسمی و یا رسیدن به سنّ خاص، آثار شرعی بلوغ را مترتّب دانستند؛ اما برخی مانند [[فیض کاشانی]] و [[محمدهادی معرفت]] بر این باور بودند که باید در موضوعات مختلف از عبادات و معاملات و حدود، سنین مختلفی را برای بلوغ در نظر گرفت.<ref>فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴ ؛ مهریزی، بلوغ دختران، ص۱۵۴.</ref> [[محمدحسن نجفی]] مدعی است که قول به این تفکیک مخالف اجماع فقها و حتی اتفاق تمامی مسلمانان است. به گفته وی، هر چند فقها در تعیین سنّ بلوغ اختلاف دارند، اما هیچ یک از ایشان تکالیف دختر بالغ را از هم تفکیک نکردند و در عمل و سیره مسلمانان نیز چنین امری گزارش نشده و به چشم نمیخورد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۴۱.</ref> در مقابل فیض کاشانی بر این باور است که در دلالت روایات مرتبط با موضوع اختلافی وجود دارد که با تفکیک آثار شرعی بلوغ میتوان این اختلاف را حل و روایات را بهتر تبیین کرد.<ref>فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴.</ref> | |||
در | در آن سو نیز، هر چند در دوران معاصر برخی از پژوهشگران و فقها بلوغ دختران را امری عرفی دانستند که وابسته به بروز نشانههای جسمی مانند حیض است.<ref>معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲ ؛ مهریزی، «بلوغ دختران»، ص۱۹۷.</ref> غالب فقها بر سنّ مطرح شده در نصوص شرعی به عنوان معیار نهایی بلوغ تأکید دارند. غالب فقهای شیعه این سنّ را در دختران نه سال میدانند؛ به جز [[یوسف صانعی]] و [[محمد اسحق فیاض]] که سیزده سالگی را سنّ بلوغ دختران میشمارند. <ref>صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.</ref> | ||
==منابع مطالعاتی بلوغ دختران== | ==منابع مطالعاتی بلوغ دختران== | ||
{{اصلی|منابع مطالعاتی بلوغ دختران}} | |||
{{ | درباره بلوغ دختران مقالات متعددی به رشته تحریر درآمده است. تعداد بسیاری از پژوهشگران دانشگاهی و حوزوی در این موضوع قلم زدهاند و به سهم قابل توجهی از این تلاشها در پایگاههای اینترنتی امکان دسترسی وجود دارد. کتاب [[بلوغ دختران]] یکی از مهمترین آثاری است که در این موضوع به کوشش [[مهدی مهریزی]] جمعآوری و توسط انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به چاپ رسید. این مجموعه دربردارنده هجده مقاله درباره سنّ بلوغ و بلوغ دختران است. تلاشهای نویسنده در موضوع [[بلوغ]] و بلوغ دختران، باعث شده تا بتواند دامنه وسیعی از نگاههای مرتبط و اثرگذار را کنار هم جمع کند. از عبدالعالی بن کرکی از فقهای قرن دهم تا فقها و فقهپژوهان، حقوقدانان و اساتید دانشگاهی معاصر همه سهمی در این مجموعه دارند. | ||
بلوغ | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
[[رده:پیشنویس مقالهها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۵
صفحه پودمان:Message box/ambox.css محتوایی ندارد.
توجه! این مقاله در حال نگارش است و ممکن است مطالب آن تغییر کند. پس از نهایی شدنِ مقاله، این برچسب برداشته میشود. |
تعریف مسئله
بلوغ شرط درستی بسیاری از احکام اسلام است. بسیاری از عبادات، معاملات و حقوق فرد از نگاه اسلام متوقف بر رسیدن وی به این دوره از رشد است.[۱] بلوغ همراه با دگرگونیهایی است که در اندام و جسم انسان پدید میآید؛ مهمترین این تغییرات شکل گرفتن اندام تناسلی در فرد و امکان تولید مثل است. پس از نعوظ و احتلام در پسران و قاعدگی در دختران، امکان تولید مثل ایجاد میشود.[۲] بر اساس روایات وارد آمده در موضوع بلوغ، تغییرات جنسی حاصل در این دوران، نشانه رسیدن فرد به سنّ تکلیف است.[۳] علاوه بر این علامات، سنین خاصی نیز به عنوان علامت بلوغ شمرده شدهاند.[۴] آنچه بلوغ دختران از نظرگاه فقهی به یک مسئله بدل ساخته است، اختلاف ادلّه مرتبط با موضوع در تعیین معیار بلوغ است. در آیات قرآن و بسیاری روایات سخنی از سنّی مشخص برای بلوغ به میان نیامده است[یادداشت ۱] و آن مقدار از روایات که به سنین متفاوتی اشاره میکنند، علاوه بر عدم اتفاقشان بر یک سنّ، از جهت دلالت بر معیار بودن سنّ مورد مناقشه قرار گرفتهاند.
اهمیت موضوع در فقه معاصر
هر چند در میان فقهای گذشته اختلاف چندانی در رابطه با سنّ بلوغ دختران گزارش نشده است، در دوران معاصر، نظرات تازهای در برابر نظر مشهور مطرح شد؛ یوسف صانعی به بلوغ دختران در سیزده سالگی فتوا داد و محمدهادی معرفت نیز معیار بلوغ دختران را قاعدگی دانست. پژوهشگران متعددی هم در رابطه با مسئله دست به پژوهش زدند و به نتیجه مشهور نرسیدند.[۷] بروز چنین تردیدهایی در فضای علمی، به نظر برخی اندیشمندان، مسئله بلوغ دختران را به یکی از مهمترین مسائل پیشاروی فقه در دوران معاصر بدل ساخته است.[۸]
فقه شیعه
فقهای شیعه از بلوغ با دو اصطلاح تعبیر کردهاند؛
- بلوغ جنسی: تعریف بلوغ به کمال طبیعی انسان و رسیدن به مرحلهای از سنّ که امکان تولید مثل برای فرد فراهم میشود، محور تعریف فقها از بلوغ است. این تعریف موافق با تصور عرف از موضوع و همچنین تعریف لغوی بلوغ است.
- بلوغ شرعی: ملاک بلوغ بر اساس این اصطلاح، سنّی است که در نصوص و ادلّه شرعی بیان شده است. بنابر این اصطلاح رسیدن پسران به پانزده سالگی و دختران به نه سالگی، دلیل بر بلوغ ایشان است.[۹]
مسئله اساسی در رابطه با سنین مطرح شده در ادله و فتاوای فقها این است که آیا سنّ نشانهای قراردادی از سوی شارع برای احراز بلوغ است یا نشانهای طبیعی در کنار سایر نشانههاست. غالب فقها بر این باورند که سنّ وارد شده در روایات، نشانهای تعبّدی است و برخی مانند محمدحسین کاشفالغطاء میان سنّ و سایر علائم مانند قاعدگی چنین تفکیک کرده است که سنّ را قراردادی از جانب شارع دانسته و دیگر علامات را نشانههای طبیعی بر بلوغ شمرده است. [۱۰] اگر ملاک بلوغ سنّ شرعی آن قرار داده شود، آنگاه بلوغ حقیقتی خواهد بود که از جانب شارع مشخص و حدود آن تعیین میشود، ولی اگر تغییرات جسمی و بلوغ جنسیِ فرد معیار بلوغ قلمداد شود، بلوغ در زمره موضوعات عرفی قرار میگیرد.[۱۱] اختلافی که در موضوع بلوغ دختران در کمات فقهای گذشته و معاصران به چشم میخورد ناشی از تفاوت مبنای ایشان درباره معیار بلوغ است. هر چند که جوانب مختلف نظرات ایشان در ارتباط با موضوع با هم ناسازگار است. به عنوان مثال، بسیاری از فقها در مقام تعریف بلوغ، بر علائم طبیعی و کمال جنسی و عقلی فرد تأکید میکنند و از سنّی که در نصوص تعیین شده است سخنی به میان نمیآورند.[۱۲] اما در مقام تطبیق و در مواردی از احکام که بلوغ موضوع حکم است، سنّ شرعی بلوغ است که در فتوای ایشان نقش اصلی را بازی میکند. احمد خوانساری بر این باور بود که فقها نمیتوانند به لوازم تعریفی که از بلوغ ارائه میکنند ملتزم بمانند؛ چرا که معیار در تعریف ایشان از بلوغ کمالی است که شخص در این دوره درک میکند و اگر فرض کنیم پسری به پانزده سال یا دختری به نه سال رسید و به چنان کمالی نرسیده بود، باید او را از تصرف در اموالش محجور بدانیم و از آثار شرعی بلوغ محروم بدانیم. اما فتوای فقها بر خلاف این است و اگرچه امکان بلوغ قبل از رسیدن به سنّ شرعی را پذیرفتند، ولی به نظر خوانساری بعید است که بعد از رسیدن فرد به سنّ شرعی به هر دلیلی بلوغ را نفی کنند. [۱۳] با صرف نظر از این نکته، فقهای شیعه درباره بلوغ دختران و چگونگی مواجهه با ادلّه روایی و قرآنی آن، نظرات گوناگونی را ارائه کردهاند.
محمدعلی گرامی ادعا میکند که قول به بلوغ پسر در پانزده سال و دختر در نه سال، اجماعی است و اگر در تاریخ فقه شیعه مخالفتهایی هم به چشم میخورد، آنقدر شاذّ و نادر است که فقها به آنها اعتنایی نکردند.[۱۴]در ارتباط با بلوغ دختران در نه سالگی، فقهای بسیاری مانند شیخ طوسی، ابنادریس حلّی، محقّق اردبیلی و صاحب جواهر ادعای اجماع کردهاند.[۱۵] شهرت قول به بلوغ دختران در نه سالگی به اندازهای بوده که فقهای شیعه آن را بینیاز از بحث دیدند؛ فقهایی مانند شیخ یوسف بحرانی و خوانساری در مقام استدلال بر بلوغ دختران در نه سال،آنقدر مسئله را واضح و تعداد روایات را فراوان و دلالتشان را واضح دیدند که نیازی به نقلشان ندیدند.[۱۶] شیخ حرّ عاملی در عنوان باب بیست و نهمِ کتاب الصوم از کتاب وسائلالشیعه به بلوغ دختران در نه سال تعبیر کرده است، در حالی که هیچ یک از روایات این باب بر بلوغ دختران در نه سال دلالت ندارند.[۱۷]
در برابر این نظر مشهور، در میان فقهای متقدم آنچنان اختلافی به چشم نمیخورد.[۱۸] نخستین فقیهی که با این دیدگاه مخالفت کرد، محمدمحسن فیض کاشانی بود.[۱۹] به نظر فیض کاشانی، با توجه به اختلافات موجود در روایات مرتبط با موضوع، نمیتوان بلوغ را در یک سنّ منحصر کرد؛ بلوغ دارای مراتبی است و نسبت به موضوعات مختلف سنین مختلفی دارد.[۲۰] امام خمینی نیز در کتاب تحریر الوسیلة علائم طبیعی را ملاک بلوغ میدانند و در سنّ خصوصیتی نمیبینند.[۲۱] محمدهادی معرفت، از فقها و مفسّران معاصر، نیز با انحصار بلوغ در یک سنّ مخالف است و ملاک اصلی بلوغ را در رشد و زنانگی دختران میشمارد که غالبا با احراز خون حیض ثابت میشود.[۲۲] یوسف صانعی، از مراجع تقلید معاصر، سنّ بلوغ دختران را سیزده سال میدانست.[۲۳] همچنین محمد اسحق فیّاضّ، از مراجع تقلید ساکن عراق، با عدول از فتوای اول خود به بلوغ دختران در سیزده سالگی فتوا داد.[۲۴]
نظریهها
اختلاف نظرات فقها در رابطه با بلوغ دختران بر محور دو مسئله عمده است. اول، آیا با احراز بلوغ، تمام تکالیف و آثار شرعی آن، اعم از عبادی، حقوقی و جزائی، در حق دختر بالغ ثابت میشود یا آنکه در ادلّه نسبت به تناسب احکام سنین مختلفی مشخص شده است؟ دوم، آیا بلوغ امری عرفی است که با بروز نشانههای جسمی و جنسی رخ میدهد، یا آنکه سنّ مشخصی دارد و وابسته به دستور قانونگذار شریعت اسلام است؟
غالب فقهای شیعه، همزمان با بروز نشانههای جسمی و یا رسیدن به سنّ خاص، آثار شرعی بلوغ را مترتّب دانستند؛ اما برخی مانند فیض کاشانی و محمدهادی معرفت بر این باور بودند که باید در موضوعات مختلف از عبادات و معاملات و حدود، سنین مختلفی را برای بلوغ در نظر گرفت.[۲۵] محمدحسن نجفی مدعی است که قول به این تفکیک مخالف اجماع فقها و حتی اتفاق تمامی مسلمانان است. به گفته وی، هر چند فقها در تعیین سنّ بلوغ اختلاف دارند، اما هیچ یک از ایشان تکالیف دختر بالغ را از هم تفکیک نکردند و در عمل و سیره مسلمانان نیز چنین امری گزارش نشده و به چشم نمیخورد.[۲۶] در مقابل فیض کاشانی بر این باور است که در دلالت روایات مرتبط با موضوع اختلافی وجود دارد که با تفکیک آثار شرعی بلوغ میتوان این اختلاف را حل و روایات را بهتر تبیین کرد.[۲۷]
در آن سو نیز، هر چند در دوران معاصر برخی از پژوهشگران و فقها بلوغ دختران را امری عرفی دانستند که وابسته به بروز نشانههای جسمی مانند حیض است.[۲۸] غالب فقها بر سنّ مطرح شده در نصوص شرعی به عنوان معیار نهایی بلوغ تأکید دارند. غالب فقهای شیعه این سنّ را در دختران نه سال میدانند؛ به جز یوسف صانعی و محمد اسحق فیاض که سیزده سالگی را سنّ بلوغ دختران میشمارند. [۲۹]
منابع مطالعاتی بلوغ دختران
درباره بلوغ دختران مقالات متعددی به رشته تحریر درآمده است. تعداد بسیاری از پژوهشگران دانشگاهی و حوزوی در این موضوع قلم زدهاند و به سهم قابل توجهی از این تلاشها در پایگاههای اینترنتی امکان دسترسی وجود دارد. کتاب بلوغ دختران یکی از مهمترین آثاری است که در این موضوع به کوشش مهدی مهریزی جمعآوری و توسط انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به چاپ رسید. این مجموعه دربردارنده هجده مقاله درباره سنّ بلوغ و بلوغ دختران است. تلاشهای نویسنده در موضوع بلوغ و بلوغ دختران، باعث شده تا بتواند دامنه وسیعی از نگاههای مرتبط و اثرگذار را کنار هم جمع کند. از عبدالعالی بن کرکی از فقهای قرن دهم تا فقها و فقهپژوهان، حقوقدانان و اساتید دانشگاهی معاصر همه سهمی در این مجموعه دارند.
پانویس
- ↑ مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۲۷.
- ↑ همان، ص۱۳۱.
- ↑ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۱، ص۴۱ تا ۴۴ و ج۴، ص۴۱۰.
- ↑ مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۶۵ تا ۱۷۴.
- ↑ مهریزی، بلوغ دختران، ۱۵۶ تا ۱۶۴.
- ↑ عاملی، وسائلالشیعه، ج۱، ص۴۲.
- ↑ مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.
- ↑ آل راضی، محمّدهادی،«سنّالبلوغ فیالمرأة»، ص۳۹۳.
- ↑ نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۳۹-۱۴۱.
- ↑ مهریزی، بلوغ دختران، ص ۱۵۱.
- ↑ نورمفیدی، «بلوغ دختران»، ۱۴۴.
- ↑ کاشفالغطاء، کشف الغطاء، ص۴۸ ؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۴ ؛ سبزواری، مهذّب الأحکام، ج۲۱، ص۱۲۱.
- ↑ خوانساری، جامعالمدارک، ج۳، ص۳۶۲.
- ↑ گرامی، «پژوهشی در بلوغ دختران»، ص ۳۶۷.
- ↑ مهریزی، «بلوغ دختران»، ص ۱۵۱.
- ↑ بحرانی، الحدائقالناضره، ج۱۳، ص۱۸۲ ؛ خوانساری، جامعالمدارک، ج۳، ص۳۶۵.
- ↑ وسائلالشیعه، ج۷، ص۱۶۷.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۳۸.
- ↑ فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴.
- ↑ همان.
- ↑ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۶۴۱.
- ↑ معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲.
- ↑ صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.
- ↑ https://fa.shafaqna.com/news/1152391 فتوای جدید حضرت آیت الله فیاض درباره سن تکلیف دختران.]
- ↑ فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴ ؛ مهریزی، بلوغ دختران، ص۱۵۴.
- ↑ نجفی، جواهرالکلام، ج۲۶، ص۴۱.
- ↑ فیض کاشانی، مفاتیحالشرائع، ج۱، ص۱۴.
- ↑ معرفت، «بلوغ دختران»، ص۱۷۲ ؛ مهریزی، «بلوغ دختران»، ص۱۹۷.
- ↑ صانعی، بلوغ دختران، ص۳۵.
- ↑ مهدی مهریزی در پژوهش خود درباره بلوغ دختران به یازده آیه اشاره میکند که با موضوع ارتباط دارند. هیچ یک از این آیات بر سنّ مشخصی تصریح نمیکنند.[۵] همچنین حرّ عاملی در کتاب وسائلالشیعه روایاتی را ذکر میکند که درشان به هیچ سنّ مشخصی اشاره نشده و نشانههای طبیعی به عنوان معیار بلوغ مطرح شده است.[۶]