کاربر:Hamzeahmadi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Hamzeahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
Hamzeahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۱۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مُجسمه‌سازی''' از موضوعات فقه هنر و یکی از مسائل مورد بحث نزد فقهای متقدم است که به جهت ابتلای آن در جوامع اسلامی معاصر، امروزه مورد توجه فقها قرار گرفته است. مجسمه‌سازی شاخه‌ای از هنرهای تجسمی است که به بازنمایی اشیاء واقعی یا خیالی با مواد جامد نظیر چوب، سنگ و فلز در سه بُعد می‌پردازد. در آثار فقهی فقهای شیعه بخش مستقلی با عنوان مجسمه‌سازی اختصاص داده نشده است و مباحث مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی صلواة و متاجر بحث شده است.
'''اُتانازی''' به‌معنای پایان دادن به زندگی فرد به درخواست یا بدون درخواست خودش و به دست دیگری، و با نیت رهایی از درد و رنج طاقت‌فرسا یا بیماری لاعلاج. این کار ممکن است با استفاده از ماده‌ای کشنده یا ترک مراقبت‌های ضروری انجام شود. اتانازی یا توسط بیمار اتفاق می‌افتد که از نظر فقیهان خودکشی محسوب می‌شود و یا از طرف پزشک یا شخص دیگری انجام می‌شود که به دو قسم فعال یا منفعل تقسیم می‌شود.
بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت، به حرمت ساخت مجسمه موجودات جاندار (ذی روح) نظیر انسان و حیوان، با توجه به دلیل اجماع و روایات فتوا داده‌اند. درباره حکم فقهی خرید و فروش و نگهداری مجسمه نیز اگرچه بیشتر فقها رأی به جواز داده‌اند؛ اما برخی این موارد را نیز محل اشکال دانسته‌اند.
 
فقها با توجه به روایات، اموری چون: «تشبه به خالق» و «تعظیم و پرستش» را به عنوان ملاک‌هایی برای حکم حرمت مجسمه‌سازی در نظر گرفته‌اند. برخی فقهای معاصر حرمت مجسمه‌سازی را منوط به وجود این ملاک‌ها دانسته‌اند؛ به‌طوری که اگر این ملاک‌ها تحقق یابد مجسمه‌سازی حرام است و در صورت فقدان این ملاک‌ها، حرام نیست.
در اتانازی فعال، پزشک یا شخص دیگری اقدام به قتل بیماری می‌کند که از بیماری رنج می‌برد و امیدی به درمان وی نیست. به نظر فقیهان معاصر، اتانازی فعال حرام است و با انجام آن حق قصاص یا دیه برای وارث متوفی ثابت می‌شود. اتانازی منفعل به‌معنای ترک درمان بیمار لاعلاج نیز حرام است، اما درباره لزوم قصاص یا پرداخت دیه، میان فقیهان اختلاف‌نظر است.
 
به‌گفته فقیهان، رضایت بیمار به فعل اتانازی حرمت آن را رفع نمی‌کند، اما درباره اینکه اگر بیمار اجازه اتانازی بدهد، قصاص یا دیه به‌دنبال دارد یا نه، اختلاف‌نظر وجود دارد.


==تبیین مسئله و جایگاه آن==
==تبیین مسئله و جایگاه آن==
مجسمه‌سازی از مسائلی است که فقها در آثار خود به بررسی حکم شرعی آن پرداخته‌اند. مجسمه‌سازی در ادبیات فقها-در مقابل نقاشی-طراحی و ساختن شکل یا صورت در سه بُعد است؛ به طوری که اگر بر آن نور بتابد سایه آن تشکیل می‌شود<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۵۴.</ref> و در اصطلاح هنری شاخه‌ای از هنرهای تجسمی است که به بازنمایی اشیاء واقعی یا خیالی با مواد جامد نظیر چوب، سنگ، فلز در سه بُعد می‌پردازد.<ref>کارتر، دانشنامه زیبایی‌شناسی: مجسمه‌سازی، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>
«اُتانازی» به‌معنای پایان دادن به زندگی فرد با نیت رهایی او از درد و رنج طاقت‌فرسا یا بیماری لاعلاج است. این عمل ممکن است به دست خود فرد یا به‌درخواست وی و به دست دیگری باشد. همچنین ممکن است دیگری از روی دلسوزی و ترحم اقدام به کشتن بیمار کند، یا مراقبت‌های لازم و ضروری را ترک کند تا فرد از دنیا برود.<ref>خسروی، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز...، ص۲۰.</ref> اتانازی با تلفظ‌های گوناگون ریشه‌ای یونانی دارد<ref>Biggs, Euthanasia: Death with dignity and the Law, 2001, p12</ref> و در زبان فارسی به «مرگ خوب»، «مرگ آسان»، «بهْ‌مرگی»، و «قتل از روی ترحم» ترجمه شده است.<ref>خسروی، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز...، ص۱۷.</ref>
 
===اقسام اتانازی===
اتانازی از منظر شیوه انجام آن به دو دسته تقسیم می‌شود:
*'''اتانازی مستقیم:''' با اقدام شخص دیگری غیر از خود بیمار -مانند پزشک- است<ref>صادقی، «بررسی فقهی و حقوقی اتانازی، ص۱۰۳.</ref> و این خود به دو نوع مستقیم فعال و منفعل تقسیم می‌شود که هر کدام یا با تقاضای صریح بیمار است، و یا به‌صورت غیرداوطلبانه و بدون تقاضای بیمار، به‌سبب عدم صلاحیت او در تصمیم‌گیری بر اثر عواملی چون بیهوشی و کما:<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref>
# '''اتانازی مستقیم فعال:''' شخصی مانند پزشک با آمپول یا داروی کشنده به زندگی پر درد و رنج بیمار پایان می‌دهد.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>
# '''اتانازی مستقیم منفعل:''' از ادامه معالجه و زنده نگه داشتن بیمار لاعلاجی که درد می‌کشد خودداری می‌شود.؛ یعنی صرف‌نظر کردن از درمان‌هایی که برای حفظ حیات بیمار لازم و ضروری است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>
*'''اتانازی غیرمستقیم:''' داروهایی در دسترس بیمار لاعلاج گذاشته می‌شود تا به دست خود به زندگی‌اش پایان بدهد<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref> و یا داروهایی به او تجویز می‌شود که پیامد آن مرگ است.<ref>پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.</ref>
 
بحث فقهی درباره اتانازی خارج از موضوع بیماران مرگ مغزی است؛ بدین ترتیب فقیه ممکن است جدا کردن دستگاه از بیمار مرگ مغزی یا بیماری که به کما رفته و امیدی به علاج وی نیست را جایز بداند، اما همان فقیه اتانازی منفعل، یعنی ترک درمان از روی ترحم را حرام بداند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹-۴۸۰؛ خویی تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۲۸۰؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref>
 
===تاریخچه و جایگاه===
گفته می‌شود واژه اتانازی برای اولین بار از سوی فرانسیس بیکن، فیلسوف انگلیسی قرن ۱۶ میلادی، در مقاله‌ای با عنوان «پیشرفت دانش» با مطرح کردن مرگ بدون رنج، وارد فرهنگ پزشکی شد.<ref>Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.</ref> در نیمه اول قرن بیستم، توماس مور، حقوق‌دان و فیلسوف انگلیسی، در کتاب «آرمانشهر»، انجام این فعل را در بیماران صعب‌العلاجی که رنج می‌برند، مشروط به اجازه قضات و کشیش‌ها، مشروع دانست.<ref>Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.</ref> از آن پس و به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم بحث‌ها و تألیفات در این زمینه اوج گرفت و امروزه یکی از مباحث مهم و چالش‌برانگیز در حوزه اخلاق و حقوق پزشکی است.<ref>افضلی و مرزبندی، «اتانازی در تاریخ پزشکی»، ص۶۷.</ref>
 
اگرچه درباره مباحث مرتبط با این موضوع در آثار فقهی گذشته، در ابواب فقهی قصاص و دیه و در ضمن مسائلی مانند «ممنوع بودن قتل نفس»<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۰.</ref> و «جایز نبودن کشتن کسی که خودش رضایت به آن داشته باشد»،<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵.</ref> و مسئله اجهاز{{یادداشت|تیر خلاص زدن به مجروح دشمن کافر که پیش از اتمام جنگ به دست مسلمانان اسیر شده است. (جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴.)}} که در باب جهاد از آن سخن رفته<ref>جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴.</ref> مورد توجه بوده، اما درباره احکام اتانازی بحثی صورت نگرفته و این مسئله از مسائل نوظهور در حیطه فقه پزشکی است که امروزه مورد توجه فقهای معاصر قرار گرفته و در پاسخ به استفتائات مختلف، به بررسی آن پرداخته شده است.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۹.</ref>
 
==حکم تکلیفی و دلایل آن==
===دیدگاه فقهای شیعه===
دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم تکلیفی اتانازی براساس تقسیم آن به فعال، منفعل و غیر مستقیم مختلف است. با این حال در همه موارد، بنابر نظر فقها، اذن و رضایت بیمار به انجام اتانازی، اثری در تغییر حکم تکلیفی، یعنی حکم حرمت ایجاد نمی‌کند:<ref>فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref>
 
*'''حکم اتانازی فعال:''' بیشتر فقیهان معاصر شیعه در حرمت اتانازی فعال (قتل ترحم‌آمیز با اقدام پزشک) اتفاق‌نظر دارند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲؛ فاضل لنکرانی، احکام ببیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مکارم شیرازی، احکام پزشکی، ص۱۱۶؛ خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰-۲۸۱، صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۴۰؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
*'''حکم اتانازی منفعل:''' بسیاری از فقها اتانازی منفعل (ترک و خودداری از معالجه بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج می‌کشد) حرام دانسته‌اند.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲.</ref> میرزاجواد تبریزی ادامه درمان در این شرایط را واجب ندانسته است.<ref>خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۱.</ref> برخی فقها در شرایط خاصی ترک و خودداری از معالجه را جایز دانسته‌اند؛ از جمله ناصر مکارم شیرازی در جواب به استفتائی درباره فردی که  ۱۲ سال است که به کما رفته و یا بیماری که پس از عمل جراحی مدت طولانی است که به هوش نیامده، گفته است: اگر بازگشت بیمار به حال طبیعی عادتاً امکان نداشته باشد، دست کشیدن از معالجه جایز است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=46873 «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.]</ref> سید علی خامنه‌ای و سید ابوالقاسم خویی، حفظ بیمار محتضری که امیدی به درمانش نیست را واجب ندانسته و لذا بنا به نظر او خودداری از مداوای این بیمار حرام نیست.<ref>[https://www.leader.ir/fa/book/64/احکام-پزشکی «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری.]؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.</ref> می‌توان گفت جواز ترک درمان از سوی پزشکان در جواب‌هایی که به این استفتائات داده شده، به سبب این باشد که در همه این موارد بیمار دارای حیات غیرمستقر بوده است و اگر بیمار دارای حیات مستقر باشد، ترک درمان جایز نیست.
*'''حکم اتانازی غیرمستقیم:''' بنابر نظر فقیهانی چون حسینعلی منتظری و محمد فاضل لنکرانی، تسریع در مرگ بیمار اگر به دست خود بیمار انجام شود، خودکشی محسوب شده و حرام است.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۳؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۳.</ref>
 
===ادله===
ادله‌ای که فقهای شیعه برای اثبات حکم حرمت اتانازی به آن استدلال کرده‌اند به تفصیل زیر است:
 
'''اتانازی مستقیم (فعال و منفعل)'''
 
فقیهان برای حرمت اتانازی فعال، به اطلاقات ادله حرمت قتل نفس از آیات و روایات و ادله وجوب انقاذ نفس محترم از هلاک تمسک کرده‌اند. این ادله در حرمت اتانازی منفعل هم آمده است:<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۹۲.</ref>
* آیات ۱۵۱ سوره انعام، ۳۳ سوره اسراء و ۹۳ سوره نساء، از قتل عامدانه و ناحق نهی کرده‌اند و این نهی دلالت بر حرمت می‌کند،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۸-۹.</ref> قتل از روی ترحم (اتانازی) نیز از مصادیق قتل عمد بوده، پس حرام است.<ref>مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۵۲؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
* در کتاب وسائل الشیعه بابی با عنوان «تحریم القتل ظلماً: باب حرمت قتل نفس از روی ظلم و به‌ناحق» آمده و ذیل آن ۲۰ روایت ذکر شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۹.</ref> فقها از این روایات بر حرمت قتل نفس استدلال کرده‌اند<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۹-۱۰.</ref> و اتانازی نیز از آنجا که  قتل نفس به‌ناحق دانسته شده، حرام معرفی شده است.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.</ref>
 
'''اتانازی غیرمستقیم'''
 
برای حرمت اتانازی غیرمستقیم، به ادله حرمت خودکشی در آیات و روایات و وجوب حفظ نفس تمسک شده است:<ref>مرتضوی، قتل ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷.</ref>
*از نظر فقیهان، آیه تهلکه<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> و آیه «و لا تقتلوا انفسکم إن الله کان بکم رحیماً»<ref>سوره نساء، آیه ۲۹.</ref> و همچنین برخی روایات<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref> بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۴۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۵۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷ و ۵۳.</ref> بر این اساس، اتانازی غیرمستقیم که بیمار صعب‌العلاج برای رهایی از درد و رنج شخصاً به آن اقدام می‌کند، خودکشی محسوب می‌شود و حرام است.<ref>قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
*ادله‌ای که بر حرمت خودکشی دلالت دارد، به‌نحو دلالت التزامی بر وجوب حفظ نفس نیز دلالت می‌کند.<ref>سلطانی و کراچیان ثانی، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه بنا به نظر برخی فقها، وجوب حفظ نفس از مستقلات عقلیه‌ای است که عقل به‌تنهایی می‌تواند به لزوم آن حکم کند و در پی آن، کشف از حکم خدای متعال را به دنبال داشته باشد.<ref>[https://www.irna.ir/news/83715766/فاضل-لنکرانی-حفظ-جان-از-اهم-واجبات-است فاضل لنکرانی، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.]</ref>
 
===دیدگاه فقهای اهل‌سنت===
دیدگاه فقهای اهل‌سنت نیز با توجه به اقسام مختلف اتانازی، متفاوت است:
 
*'''اتانازی فعال:''' همه علمای اهل‌سنت به حرمت قتل برای رهایی از درد و رنج بیماری، همچنین اتانازی فعال و ایجاد سبب تسریع مرگ بیمار، حکم کرده‌اند.<ref>عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۱۱۸.</ref> بنا به فتوای «لجنه فتوایی الازهر» در مصر، کشتن فردی که بیمار است، با هر نوع بیماری‌ای، جایز نیست و قتل از روی عدوان محسوب می‌شود. همچنین بر بیمار حرام است که خودش را بکشد و اذن بیمار کار حرام را حلال نمی‌کند؛ زیرا او بر نفس خود تملکی ندارد که به دیگران اجازه کشتن خودش را بدهد.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۸.</ref>


===جایگاه مسئله در فقه معاصر===
*'''اتانازی منفعل:''' اتانازی منفعل یا ترک معالجه و ادامه درمان به دلیل ناامیدی از بهبودی یا از طرف بیمار است و یا از طرف پزشک و درباره هر دو صورت، میان فقیهان اختلاف‌نظر وجود دارد؛<ref>عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۰.</ref> برخی فقیهان حنفی، شافعی، حنبلی و ظاهریه، درمان و مداوا را واجب می‌دانند،<ref>عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۱.</ref> برخی فقهای مالکی، مداوا را مطلقاً مباح خوانده‌اند،<ref>ابن‌عبدالبر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ج۲، ص۱۱۴۲.</ref> و برخی از فقهای حنفی، مالکی و شافعی مداوا و درمان را مستحب دانسته‌اند.<ref>عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۱.</ref> از نظر برخی فقهای حنبلی درمان واجب نیست و ترک آن از روی توکل اولی است.<ref>الحجاوی، الاقناع فی فقه الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۰؛ بهوتی، کشف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۷۶.</ref>
مجسمه‌سازی در فقه معاصر به عنوان یکی از مسائل مهم و مورد ابتلا در جوامع مسلمین، مورد توجه فقها قرار گرفته است.<ref>منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۴۲.</ref> برخی از اموری که امروزه با مجسمه‌سازی مرتبط است عبارتند از:
*مجسمه‌سازی به عنوان یک هنر از موضوعات فقه هنر است و علاوه بر این که ابزاری برای بیان حقایق و مسائل اجتماعی است، می‌تواند به عنوان یک ابزار مهم برای ترویج مفاهیم دینی و مقابله با تبلیغات ضد دینی دشمنان اسلام، ایفای نقش کند.<ref>فاضل لنکرانی، موضوعات و ملاکات در فقه هنر، ص۲۷.</ref>
*برای بزرگداشت شخصیت‌های ملی، مذهبی و فرهنگی جوامع اسلامی مورد استفاده واقع می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۲۳۹.</ref>
*یکی از مصادیق و موارد مجسمه‌سازی، ساخت ربات‌های کامپیوتری است که به عنوان یکی از تکنولوژی‌های پیچیده و مهم، مورد نیاز جوامع اسلامی است.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۶۸.</ref>
*عروسک‌سازی برای بازی کودکان یا استفاده‌های دیگر که امروزه شیوع آن در همه جوامع و به ویژه جوامع اسلامی بر کسی پوشیده نیست.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۶۸.</ref>
*ساخت مجسمه انسان و اعضای بدن او به جهت استفاده آن برای تعلیم دانشجویان پزشکی به جای تشریح بدن.<ref>فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ۱۴۳۴ق، ج۱، ص۱۰۹.</ref>


این امور و موارد شبیه آن امروزه از ضروریات زندگی انسان‌ها است و بر فقیه لازم است که با توجه به مقتضیات زمان و نیازها و ضرورت‌های جامعه اسلامی، در مقام استنباط حکم شرعی به این امور توجه داشته باشد.<ref>فاضل لنکرانی، موضوعات و ملاکات در فقه هنر، ص۲۷.</ref>
===ادله===
ادله‌ای که فقیهان اهل‌سنت برای حرمت اتانازی به آن استناد کرده‌اند به شرح زیر است:


==تاریخچه و زمینه شکل‌گیری==
'''قرآن'''
پیدایش مجسمه‌سازی به عنوان یک فن و هنر، تقریباً مقارن با تاریخ پیدایش بشر است.<ref>حسینی، «فقه و هنرهای تصویری و تجسمی»، ص۲۸.</ref> گفته می‌شود پیدایش مجسمه‌سازی و رواج آن علاوه بر ذوق‌های روحی و هنری، به انگیزه‌ها و اغراض دیگری نظیر ساختن بت و برای پرستش بوده است.<ref>علیدوست، «فقه هنر: در دو نگاه جامع و تعینات موردی»، ص۵۲.</ref> علامه مجلسی روایاتی را در باب بت‌پرستی بررسی کرده است که به رواج مجسمه‌سازی به انگیزه بت‌پرستی در امت‌های سابق، به‌ویژه جهان عرب پیش از ظهور اسلام، اشاره دارند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۵۰-۲۵۴.</ref> به گفته برخی مورخین: پیش از ظهور اسلام، دور تا دور دیوار کعبه به عدد روزهای سال مجسمه‌هایی برای پرستش نصب بوده است.<ref>دوانی، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، ۱۳۸۹ش، ص۲۹.</ref> در چنین فضایی و با ظهور اسلام روایاتی از پیامبر(ص) در ممنوعیت مجسمه‌سازی صادر شد و به دستور او (پس از فتح مکه) مجسمه‌ها و بت‌های اطراف کعبه منهدم گردید.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، مکتبة محمد علی صبیح، ج۴، ص۸۷۴.</ref> مجسمه‌سازی و نقاشی با عناوین «تصویر»، «صورت» و «تمثال» در منابع روایی شیعه و اهل سنت وارد شده است <ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۱۷۴-۱۷۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۵؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۳۶.</ref> و به عنوان یکی از افعال اختیاری انسان، مشمول حکم فقهی بوده و از مسائلی است که فقها درباره آن بحث کرده‌اند.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۱۸.</ref> به گفته علیرضا اعرافی، بحث از حرمت و حکم شرعی مجسمه‌سازی اولین بار از سوی شیخ مفید در کلمات فقها مطرح شد.<ref>عابدین‌زاده، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس آیت الله اعرافی، ۱۳۹۰ش، ص۲۴.</ref> در منابع فقهی شیعه باب مستقلی به مجسمه‌سازی اختصاص داده نشده است و احکام مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی طهارت (احکام دفن و آداب آن)، نماز (لباس و مکان نمازگزار و احکام مساجد)<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۳۸۳.</ref> و متاجر (کسب‌های حرام)<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ۲۱۸.</ref> بررسی شده است. شیخ انصاری در «کتاب المکاسب» بخشی را به بررسی حکم فقهی مجسمه‌سازی و احکام مربوط به کسب درآمد از طریق آن، ذیل عنوان کلی «اموری که اکتساب به واسطه آنها ذاتاً حرام است»، اختصاص داده است.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> به واسطه تدریس این کتاب و شروح و تعلیقاتی که بر آن زده شده است، بحث از حکم فقهی مجسمه‌سازی وارد کلمات فقهای معاصر شد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس مکاسب آیت الله خویی، ج۱، ص۳۵۳؛ خمینی، المکاسب المحرمة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۶۸؛ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمة، ج۲، ص۵۴۱.</ref>


==رویکردها و نظرات در فقه شیعه==
برخی از آیاتی که فقهای اهل‌سنت براساس آن به حرمت اتانازی فتوا داده‌اند عبارتند از:
دیدگاه فقها درباره احکام مربوط به مجسمه‌سازی در موضوعات زیر قابل بررسی است:
*آیاتی مانند آیه ۱۵۱ سوره انعام، آیه ۳۳ سوره اسراء و آیه ۹۳ سوره نساء که بر حرمت قتل نفس از روی عدوان و به ناحق دلالت می‌کنند.<ref>عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۳.</ref>
===مجسمه‌سازی===
*آیات ۱۹۵ سوره بقره و ۲۹ سوره نساء که بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.<ref>العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۵.</ref>
دیدگاه فقها درباره حکم فقهی مجسمه‌سازی با توجه به تفکیک مجسمه موجودات جاندار (ذی روح) نظیر انسان و حیوان از موجودات و اشیاء غیر جاندار به شرح زیر است:
====مجسمه موجودات جاندار====
فقها درباره ساخت مجسمه موجودات جاندار نظیر انسان و حیوان دو دسته‌اند:
*'''قائلین به حرمت:''' بنا به ادعای شیخ انصاری فقهای شیعه در حرمت ساخت مجسمه اشیاء و موجودات جاندار اتفاق نظر دارند<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۳.</ref> و بنا به گفته سید ابوالقاسم خویی در حرمت مجسمه‌سازی موجودات جاندار، میان فقهای شیعه و اهل سنت اختلافی نیست.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۵۳.</ref>
از میان فقهای معاصر فقیهانی چون سید ابوالقاسم خویی،<ref>خویی، توضیح المسائل، ۱۴۱۲ق، ص۲۶۲.</ref> سید علی سیستانی،<ref>سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، ص۴۲۳.</ref> سید روح الله خمینی،<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۹۶.</ref> محمد اسحاق فیاض،<ref>فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۱۳.</ref> سیدموسی شبیری زنجانی،<ref>شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ۱۳۸۴ش، ص۸۰.</ref> ناصر مکارم شیرازی،<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۵۸.</ref> و لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۴ق، ص۴۰۹.</ref> ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذی روح) مانند انسان و حیوان را حرام دانسته‌اند. برخی فقها مواردی را از حکم حرمت در ساختن مجسمه موجودات جاندار استثناء کرده‌اند که عبارتند از:
۱-مکارم شیرازی اموری را از حکم کلی حرمت مجسمه‌سازی موجودات جاندار استثناء کرده است که عبارتند از:
*نقوش برجسته‌ای که در گچ‌کاری، کنده‌کاری، قلم‌زنی و مانند آنها دیده می‌شود؛
*عروسک‌ها و آن چه جنبه بازیچه دارد؛
*مجسمه‌هایی که برای فریب دشمن ساخته می شود و در مناطقی گذاشته می‌شود و از نظر جنگی ضرورت دارد؛
*مجسمه‌هایی که از قطعات متعددی تشکیل یافته و در پزشکی برای آموزش مسائل مختلف به کار می‌رود و در بسیاری از موارد جانشین تشریح بدن انسان‌ها می‌گردد؛
*ربات‌های کامپیوتری که جنبه سرگرمی و تفریح ندارد؛ بلکه در نیازهای زندگی بشری از آنها استفاده می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۶۸.</ref>


۲-بنا به نظر سید روح الله خمینی اگر مجسمه به وسیله دستگاه ساخته شود حرام نیست؛ زیرا ادله حرمت مجسمه‌سازی فقط شامل مواردی می‌شود که شخص مباشرتاً و با دست خود به مجسمه‌سازی اقدام نماید.<ref>خمینی، المکاسب المحرمة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۷۷.</ref>
'''سنت نبوی'''


۳-بنا به نظر فقیهانی چون خویی، صافی گلپایگانی و جعفر سبحانی ساخت مجسمه غیر کامل یا نیم‌تنه انسان و سایر حیوانات جایز است.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۹؛ صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۰۷؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۱۲۴ق، ص۳۹۹.</ref> البته صافی گلپایگانی ساخت مجسمه‌ای که مشتمل بر اعضای رئیسه مانند سر و صورت و سینه باشد را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که ساختن مجسمه دست و پا یا سر و صورت تنها اشکال ندارد. <ref>صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۰۸.</ref> و جعفر سبحانی اگر مجسمه‌ساز از ابتدا نیت کرده باشد که مجسمه نیم‌تنه یا ناقص بسازد را بدون اشکال دانسته است.<ref>یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۹۹.</ref> به گفته سید ابوالقاسم خویی دلیل این حکم آن است که مرجع در تشخیصِ تحقق مجسمه انسان یا حیوان در خارج، صدق عرفی است و عرف فقط پیکره‌ای که تام الاعضاء باشد را مجسمه انسان یا حیوان تلقی می‌کند؛ بنابراین ادله حرمت مجسمه‌سازی فقط مجسمه‌ای را که عرفاً تام الاعضاء و جوارح باشد را شامل می‌شود.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۶۹.</ref>
برخی از روایاتی که بر مبنای آنها به حرمت اتانازی استدلال شده، عبارتند از:
*روایاتی از پیامبر(ص) که از کشتن نفس محترم به ناحق و همچنین از خودکشی نهی کرده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۷۲؛ مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۱۰۳؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۸.</ref>
* روایاتی که در آن از آرزوی مرگ کردن به خاطر بیماری یا رنج، نهی شده است.<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۶۴؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۹؛ عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۴.</ref>


*'''قائلین به جواز:''' برخی از فقها ساختن مجسمه به طور کلی، حتی مجسمه موجودات جاندار (ذی روح) (مشروط به آن که برای غیر پرستش باشد) را جایز دانسته‌اند. دیدگاه آنها به شرح زیر است:
'''سیره صحابه'''
*بنا به نظر شیخ جواد تبریزی ساختن مجسمه موجودات جاندار و غیر جاندار جایز است، اگر چه احتیاط مستحب در ترک آن است.<ref>تبریزی، توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۳۵۸.</ref>
*به گفته حسینعلی منتظری نهی از مجسمه‌سازی و نظایر آن در روایات به این علت بوده است که در آن زمان‌ها برای پرستش غیر خدا و شریک قرار دادن برای او ساخته می‌شده است؛ بنابراین چنان‌چه بدین منظور ساخته نشود و فقط جنبه هنری و فرهنگی داشته باشد، اشکال ندارد و در حقیقت از مواردی است که موضوع حکم به کلی تغییر یافته است.<ref>منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۲۵.</ref>
*سیدعلی خامنه‌ای نیز ساخت مجسمه موجودات جاندار را بدون اشکال دانسته و بر این نظر است که خرید و فروش و نگهداری و حتی ارائه آنها در نمایشگاه نیز اشکال ندارد.<ref>خامنه‌ای، رساله اجوبة الاستفتائات، ۱۳۸۸ش، ص۴۰۵.</ref>
*محمدابراهیم جناتی مجسمه‌سازی را از فنون و هنرهای ارزشمند دانسته و بر این نظر است: امروزه مجسمه‌سازی در جمهوری اسلامی ایران که هیچ‌گونه انگیزه ناپسند و شرک‌آلود در آن وجود ندارد به عنوان یک هنر گران‌قدر، عملی جایز به شمار می‌رود.<ref>جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸.</ref>
*بنا به فتوای یوسف صانعی مجسمه‌سازی فی‌نفسه مانعی ندارد و اگر برای اغراض عقلایی باشد، عملی جایز است.<ref>[http://saanei.org/index.php?view=01,02,48,157,0 «مجسمه سازی و هنرهای تجسمی»، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت الله العظمی صانعی.]</ref>
*بنا به دیدگاه محمدجواد مَغنیّه اگر مجسمه‌سازی برای اهداف نامشروعی نظیر تقرب جستن به خدا مانند بت‌ها، تشبه به خالق و رقابت با او در خلقتش و یا هر چیزی که موجب افتادن در شرک نباشد و صرفا به خاطر اغراض عقلایی مانند هنر و زیبایی، گرامی‌داشت و یا اشاره به شکوه و بزرگداشت تمدن‌ها و تاریخ آنها باشد، اشکالی ندارد.<ref>مغنیه، فلسفات اسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۹۲۱.</ref> او همچنین معتقد است که فتوای به حرمت مجسمه‌سازی هیچ مدرک و مستندی جز احتیاط و بیم از گرفتار شدن در دام شرک ندارد.<ref>مغنیه، فلسفات اسلامیه، ۱۹۹۳م، ص۹۲۱.</ref>


====مجسمه موجودات غیر جاندار====
گفته شده که برخی از صحابه در بعضی جنگ‌ها بر اثر صدمات و جراحات، شدیداً مجروح می‌شدند، اما تا آخرین لحظات عمرشان درد را تحمل می‌کردند و اساساً به فکر آنها خطور نمی‌کرد که برای رهایی از این درد و رنج خودکشی کنند یا به دیگران اذن بدهند که آنان را بکشند.<ref>زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۸۰.</ref>
بنا به گفته سید ابوالقاسم خویی در میان فقهای شیعه سوای موجودات جاندار، کسی به حرمت مجسمه‌سازی موجودات غیر جاندار قائل نشده است.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۵.</ref> البته فقیهانی مانند جعفر سبحانی معتقدند که اطلاق کلام ابو صلاح حلبی<ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۱.</ref> و ابن براج،<ref>ابن براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۴۴.</ref> ظهور در حرمت ساخت مجسمه موجودات غیر جاندار نیز دارد.<ref>یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر مکاسب المحرمة، ۱۴۲۴ق، ص۳۷۷.</ref>


==دلایل==
==حکم وضعی و دلایل آن==
فقها برای بیان حکم شرعی مجسمه‌سازی به روایات و دلیل اجماع استناد کرده‌اند.
===دیدگاه فقهای شیعه===
===روایات===
حکم وضعی در اتانازی، ضمان قصاص یا دیه‌ای است که ممکن است بر عهده انجام‌دهنده آن قرار گیرد. فقیهان در این باره اختلاف‌نظر دارند:
مهم‌ترین دلیلی که فقها برای بررسی حکم مجسمه‌سازی به آن استناد کرده‌اند، روایات است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۴۱.</ref> خویی روایاتی که درباره حرمت مجسمه‌سازی موجودات جاندار از شیعه و اهل سنت وارد شده را مستفیض دانسته است.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۹.</ref> سید محمدصادق روحانی این روایات را به چهار دسته کلی تقسیم کرده است:
====اتانازی غیرمستقیم====
*روایاتی که بر حرمت تصویر به طور مطلق؛ اعم از این که مجسمه باشد یا نقاشی و مربوط به موجودات جاندار باشد یا غیر جاندار، دلالت می‌کنند. مانند روایت محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که به طور مطلق از عمل تصویر (مجسمه‌سازی و نقاشی) نهی کرده است.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۱۸؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>
در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد. یکی از مسائلی که از گذشته در فقه شیعه مطرح بوده و اکنون می‌توان در این باره از آن استفاده کرد، آن است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش وگرنه تو را می‌کشم» آیا می‌تواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت می‌شود؟<ref>انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.</ref> دو دیدگاه در این مسئله وجود دارد:
*روایاتی که فقط بر نهی از مجسمه‌سازی دلالت دارند؛ اعم از این که مجسمه موجودات جاندار باشد یا غیر جاندار.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۱۸.</ref>
# '''سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون محقق حلی، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید عبدالاعلی سبزواری و سید روح‌الله خمینی، چون مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را اسقاط نموده است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۹۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۹.</ref>
*روایاتی که فقط ظهور در حرمت تصاویر موجودات جاندار دارند؛ چه مجسمه باشد و چه مجسمه نباشد. مانند روایت صدوق به نقل از امام صادق(ع) که پیامبر(ص) از مجسمه‌سازی و همچنین نقاشی کردن حیوان بر انگشتر نهی می‌کرده است.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۲۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۲۹۷.</ref>
# '''عدم سقوط حق قصاص و دیه:''' بنابر نظر فقیهانی همچون سید ابوالقاسم خویی، میرزا جواد تبریزی و جعفر سبحانی حتی با وجود رضایت و اذن مقتول از قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط نمی‌شود؛<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> زیرا بر خلاف آنچه در اموال جاری می‌شود، انسان بر اتلاف خودش تسلط ندارد تا اذن وی به اتلاف خودش موجب اسقاط ضمان باشد، پس عمومات ادله قصاص این مورد را نیز شامل می‌شود.<ref>خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.</ref> سید محمدصادق روحانی در نقد این دیدگاه گفته است که انسان‌ مالک جان خود، اعضا و اعمال خودش است و لذا با اذن و رضایت به اتلاف و قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط می‌شود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴.</ref>
*روایاتی که فقط دلالت بر حرمت مجسمه‌سازی موجودات جاندار دارند. مانند صحیحة محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که در آن فقط به ساخت تمثال یا مجسمه موجودات غیر جاندار مانند درخت، خورشید و ماه و موارد شبیه آن، اجازه داده شده است.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۲۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷،ص۲۹۶.</ref>
بنا به نظر سید روح الله خمینی دسته دیگری از روایات وجود دارد که به جهت تناسب حکم و موضوع بر ساختن بت یا مجسمه‌هایی که برای عبادت به کار می‌روند، دلالت دارند.<ref>خمینی، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹.</ref> مانند روایاتی که مجسمه‌سازی را از کارهای قبیحی دانسته که برای انجام‌دهنده آن شدیدترین عذاب‌ها در نظر گرفته است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref> بنا به نظر خمینی وعده‌های عذاب در این روایات به اندازه‌ای شدید است که با صرف مجسمه‌سازی یا نقاشی مناسبت ندارد و مجسمه‌سازی از نظر شدت قبح از گناهان کبیره‌ای نظیر کشتن انسان به ناحق و لواط و... بالاتر نیست، بنابراین به نظر می‌رسد، منظور از مجسمه‌سازی در این دسته روایات، مجسمه‌هایی است که به عنوان بت برای پرستش استفاده می‌شوند.<ref>خمینی، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹.</ref>
===اجماع===
فقهایی مانند محقق کرکی، محقق اردبیلی و سید علی طباطبایی (صاحب ریاض المسائل) برای حرمت ساختن مجسمه موجودات جاندار، ادعای اجماع کرده‌اند.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳؛ اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۵۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۵۸.</ref> به گفته منتظری اولین کسی که برای این مسئله ادعای اجماع کرده، محقق کرکی بوده و از میان فقهای متقدم کسی بر این مسئله ادعای اجماع نکرده است.<ref>منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۵۷.</ref>
البته اجماع مذکور از سوی فقیهانی چون: سید تقی طباطبایی قمی و منتظری مورد انتقاد واقع شده است. آنها این اجماع را مدرکی و یا محتمل المدرک دانسته و بر این نظرند که محتمل است مدرک فتوای فقها در مسئله حرمت مجسمه‌سازی، روایات زیادی باشد که از طریق شیعه و سنی وارد شده است و بنابراین اجماع به عنوان دلیل مستقلی برای این مسئله محسوب نمی‌شود.<ref>منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۶۹؛ طباطبایی قمی، عمده المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۶۷.</ref>


==ملاکات حکم حرمت مجسمه‌سازی==
====اتانازی منفعل====
برخی فقها با بررسی روایات، برای حرمت مجسمه‌سازی به مسئله ملاک و فلسفه حکم اشاره کرده‌اند. به عنوان نمونه: شیخ انصاری به برخی مواردی که حرمت مجسمه‌سازی به آنها مشروط شده، اشاره کرده است:
بررسی حکم وضعی اتانازی منفعل یا ترک معالجه و درمان بیماری که از بیماری‌اش رنج می‌برد به این امر بستگی دارد که کدام‌یک از عناوین «حرمت قتل نفس» یا «وجوب انقاذ نفس محترم» بر آن صدق می‌کند.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> بنابر گفته محمدرضا انصاری قمی، از نظر عرفی مسئله تحت‌عنوان «وجوب انقاذ نفس محترم» قرار می‌گیرد؛ زیرا عمل قتل از وی سر نزده، بلکه صرفاً بیمار را از مرگ نجات نداده است<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref> و بنابر نظر علامه حلی و صاحب جواهر، هر کس انسانی را در حال هلاکت ببیند و او را نجات ندهد -در حالی که توانایی نجات او را دارد- اگرچه شخص گناه مرتکب شده، ولی ضمان -قصاص یا دیه- بر عهده وی نیست.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۵، ص۵۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.</ref> بر این اساس اگر پزشک، بیماری را معالجه نکند و او در اثر ترک معالجه بمیرد، اگرچه پزشک مرتکب گناه شده، ولی ضامن نیست و وارث متوفی حق قصاص یا دیه ندارد.<ref>انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۴۱.</ref>
*مجسمه ساخته‌شده، اعجاب برانگیز باشد به گونه‌ای که نظر بیننده را جلب و تحسین او را برانگیزاند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۸۸.</ref> به گفته سید محمدصادق روحانی در هیچ‌یک از ادله شرعی و به‌ویژه روایات، چنین چیزی ثابت نشده است.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۳۰.</ref>
*مجسمه‌سازی برای همانندی با فعل خداوند و تشبه به او باشد؛ یعنی مجسمه‌ساز با ساختن مجسمه موجودات جاندار (که اصل آنها به دست خدا ساخته شده است) قصد داشته باشد که خودش را به خالق واقعی آن‌ها تشبیه کند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۸۵.</ref>
برخی فقها ساختن مجسمه به قصد پرستش و تعظیم آن و همچنین همانندی و تشبه به بت‌پرستان و مشرکان را نیز از ملاکات تحریم مجسمه‌سازی محسوب کرده‌اند. <ref>جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸؛ حسینی، «جواز مجسمه‌سازی و نقاشی»، ص۲۱۳.</ref>
بنا به دیدگاه محمدجواد فاضل لنکرانی مجسمه‌سازی یکی از موضوعات فقه هنر است و فقه هنر در ذیل فقه اجتماعی (نه فقه فردی) است و چون بخش عمده فقه اجتماعی غیر تعبدی است، پس ملاکات احکام آن بایستی استخراج و براساس آن نظردهی شود.<ref>فاضل لنکرانی، موضوعات و ملاکات در فقه هنر، ص۲۷.</ref> او همچنین معتقد است برخی از عناوین موجود در روایات به صورت استقلالی مد نظر شارع نبوده و ذیل عنوان دیگری به نام «عنوان مافوق» واقع شده است که این عنوان مافوق برای شارع موضوعیت دارد. به عنوان نمونه مجسمه‌سازی فی نفسه حرمتی ندارد و اگر ذیل عناوینی چون «لهو الحدیث» یا «اضلال عن سبیل الله» قرار گیرد، حرام خواهد بود.<ref>فاضل لنکرانی، موضوعات و ملاکات در فقه هنر، ص۲۸-۲۹.</ref>
بر این اساس می‌توان گفت آن دسته از فقیهانی که در حکم مجسمه‌سازی موجودات جاندار قائل به حرمت شده‌اند، صرفاً عناوینی که در لسان ادله وارد شده را موضوع حکم قرار داده و آن را غرض شارع دانسته‌اند و بیشتر فقهایی که به جواز مجسمه‌سازی قائلند، عناوین موجود در ادله را استقلالی ندانسته و عناوین کلی‌تری نظیر «اضلال عن سبیل الله» و ملاکاتی چون «بت‌پرستی»، «حکایت‌گری و تشبه به فعل خالق» یا «تشبه به مشرکان» را در نظر گرفته‌‌اند و در صورت فقدان این عناوین و ملاکات به جواز مجسمه‌سازی فتوا داده‌اند.


==سایر مسائل==
====اتانازی فعال====
در کنار بحث از حکم شرعی مجسمه‌سازی، فقها به بررسی حکم شرعی مسائلی نظیر «نگهداری و خرید و فروش مجسمه» و «از بین بردن مجسمه» نیز پرداخته‌اند:
اگر پزشک یا شخص دیگری بیمار لاعلاجی که از بیماری‌اش رنج می‌برد را بدون اذن او و از روی عمد، حتی اگر به قصد شفقت و ترحم بکشد، همه عناصر قتل عمد را دارد و مرتکب قتل عمد شده، و این مورد مشمول اطلاقات و عمومات ثبوت حق قصاص یا دیه برای ولی مقتول می‌شود.<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.</ref>
===نگهداری و خرید و فروش مجسمه===
اکثر فقها خرید و فروش و نگهداری مجسمه حتی مجسمه موجودات جاندار را جایز دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، توضیح المسائل، ۱۴۱۲ق، ص۳۵۶؛ توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۸۲؛ سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، ص۴۲۳؛ خمینی، توضیح المسائل، ۱۳۷۲ش، ص۲۷۵؛ وحید خراسانی، توضیح المسائل، ۱۴۲۱ق، ص۵۸۲؛ فاضل لنکرانی، توضیح المسائل، ۱۳۷۴ش، ص۳۹۵؛ شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ۱۳۸۴ش، ص۸۰.</ref> به گفته خویی ادله موجود فقط بر حرمت مجسمه‌سازی دلالت دارند و دلیلی بر حرمت نگهداری و خرید و فروش آن وجود ندارد.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهه، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۴۰.</ref> از میان فقهای معاصر فقیهانی چون: صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی، خرید و فروش و نگهداری مجسمه موجودات جاندار و کسب درآمد و دریافت اجرت بابت ساختن آنها را نیز حرام دانسته‌اند.<ref>صافی گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۹۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۵۹.</ref> شیخ انصاری نگهداری و خرید و فروش مجسمه جانداران را مکروه دانسته است.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref>
===از بین بردن مجسمه===
به گفته علیرضا اعرافی اگرچه از کلمات فقهای متقدم به حرمت نگهداری از مجسمه و وجوب محو آن تصریح نشده است؛ اما از ظاهر کلام برخی از آنها این احکام استفاده می‌شود.<ref>عابدین‌زاده، نقاشی و مجسمه‌سازی: تقریرات درس آیت الله علیرضا اعرافی، ۱۳۹۰ش، ص۵۵۲.</ref> ادله‌ای که برای وجوب محو مجسمه‌ و حرمت ابقاء آن می‌توان بدان استناد جست عبارتند از:
*همان‌طور که ایجاد مجسمه نزد شارع مبغوضیت دارد، وجود مجسمه و بقای آن نیز مبغوضیت دارد، بنابراین آنچه بر حرمت مجسمه‌سازی دلالت دارد بر وجوب محو آن نیز دلالت می‌کند.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>
*وجود روایاتی که در آنها به شکستن مجسمه‌ها امر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۱۳، ص۲۳۳.</ref>
شیخ انصاری در انتقاد به دلیل اول معتقد است با توجه به روایات فقط ایجاد مجسمه از نظر شارع ممنوع است، اما وجود و بقای آن در نزد شارع مبغوضیت ندارد تا نتیجه گرفته شود که محو و از بین بردن آن واجب باشد.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref> همچنین محمد فاضل لنکرانی بر این نظر است که هیچ ملازمه‌ای بین حرمت مجسمه‌سازی و وجوب محو مجسمه وجود ندارد؛ ضمن این‌که ما هیچ دلیل مستقلی برای وجوب محو و از بین بردن مجسمه در دست نداریم.<ref>فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، ۱۳۸۵ش، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> اما روایاتی که در آن به شکستن مجسمه امر شده است، بنا به نظر فقهایی مانند سید محمدصادق روحانی و فاضل لنکرانی، ناظر به مواردی است که از مجسمه‌ها به عنوان بت، برای تعظیم و پرستش استفاده شود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۴۰؛ فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۲.
</ref>


==سایر فرقه‌های اسلامی==
===دیدگاه فقیهان اهل‌سنت===
مطابق دیدگاه مذاهب چهارگانه اهل سنت؛ یعنی مالکی، شافعی، حنفی و حنبلی، ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذی روح) مانند انسان و حیوان حرام است.<ref>جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۰-۴۱.</ref> عبد الرحمن بن محمد جزیری (فقیه و عالم مصری) بر این نظر است که اگر مجسمه‌سازی برای اغراض درستی مثل تعلیم و تربیت باشد، از دایره حکم حرمت خارج می‌شود.<ref>جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۰.</ref> به گفته جزیری برخی از مذاهب اهل سنت مانند مالکیه ساخت و خرید و فروش عروسک‌های بازی برای کودکان دختر؛ بدین جهت که در بازی با این عروسک‌ها، فرزند‌پروری می‌آموزند، را جایز دانسته‌اند.<ref>جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۰.</ref>
گفته شده که اکثر فقیهان اهل‌سنت، کشتن بیمار از روی ترحم را از مصادیق قتل عمد دانسته‌اند که به‌موجب آن قصاص ثابت می‌شود.<ref>ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.</ref> البته برخی از فقها بر این نظرند که اذن بیمار ساقط‌کننده قصاص -و نه دیه- است؛ چرا که شبهه وجود دارد و شبهه ساقط‌کننده قصاص است.<ref>ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.</ref> به‌گفته برخی دیگر، اذن بیمار نه‌تنها قصاص را ساقط می‌کند، بلکه ساقط‌کننده دیه نیز هست؛ زیرا مریضِ مقتول با اذنش از خون خود گذشته است.<ref>ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.</ref>


==منابع مطالعاتی==
==منابع مطالعاتی==
مجسمه‌سازی در آثار و متون فقهی معاصر به دو صورت ارائه شده است:
برخی از منابع مطالعاتی درباره اتانازی، در فقه شیعه و اهل‌سنت عبارتند از:
 
*کتاب «قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه»، نوشته سید محسن مرتضوی: پس از مفهوم‌شناسی اصطلاح اتانازی، بیان اقسام و تاریخچه، به بررسی حکم فقهی آن در فقه شیعه و اهل‌سنت پرداخته شده است. کتاب در ۱۴۳ صفحه در انتشارات مؤسسه امام خمینی به چاپ رسیده است.
۱-در برخی آثار در ضمن دیگر مباحث فقهی مطرح شده است. برخی از این آثار عبارتند از:
*کتاب «بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز (اتانازی) در فقه اسلامی و حقوق موضوعه»، نوشته کاظم خسروی: ابتدا به بررسی مفهوم اتانازی و بیان تاریخچه‌ای از بحث درباره آن پرداخته شده، سپس مبانی حقوقی و فقهی اتانازی بررسی شده است. کتاب در ۱۱۶ صفحه در انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی به چاپ رسیده است.
*کتاب المکاسب: تألیف شیخ انصاری. او در ذیل بخشی با عنوان «اموری که اکتساب به واسطه آنها ذاتاً حرام است» به بررسی حکم فقهی مجسمه‌سازی پرداخته است.
*کتاب «القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی»، بر اساس پایان‌نامه، نوشتهٔ کلثوم العماری و سعیدة بن حمی است. کتاب پس از بررسی کلیاتی درباره تعریف اتانازی، اقسام و تاریخچه آن، به بررسی حکم فقهی مسئله از دیدگاه فقه اهل‌سنت و تطبیق آن با قوانین کشور الجزایر پرداخته است.
*'''مصباح الفقاهة:''' این اثر محصول درس خارج فقه سید ابوالقاسم خویی با محوریت کتاب المکاسب شیخ انصاری است که به دست محمدعلی توحیدی تبریزی تقریر شده است. خویی در این کتاب به تفصیل حکم فقهی مجسمه‌سازی را بررسی کرده است.
*'''المکاسب المحرمه:''' نوشته سید روح الله خمینی در موضوع کسب‌های حرام است که در دو جلد نگارش یافته است. او در این کتاب ذیل عنوان «اکتساب با اموری که ذاتاً حرام است» احکام مربوط به مجسمه‌سازی را بررسی کرده است.
*'''دراسات فی المکاسب المحرمة:''' نوشته حسینعلی منتظری و شرح مکاسب محرمه کتاب المکاسب شیخ انصاری است. منتظری در این کتاب مسئله حکم شرعی مجسمه‌سازی را مطرح کرده و به تفصیل به بررسی ادله این مسئله پرداخته است.
*'''فقه الصادق:''' اثر سید محمدصادق روحانی و شرحی مبسوط بر کتاب «تبصرة المتعلمین» علامه حلی است که در ۲۶ جلد نگارش یافته است. روحانی در بخش متاجر این کتاب به نحو مبسوط به بحث درباره حکم فقهی مجسمه‌سازی پرداخته است.
*'''المواهب فی تحریر مکاسب المحرمه:''' مجموعه دروس فقهی با موضوع مکاسب محرمه جعفر سبحانی است که به دست سیف الله یعقوبی اصفهانی تحریر و تدوین یافته است. سبحانی در این اثر به بررسی ادله حکم فقهی مجسمه‌سازی پرداخته است.
۲-تک‌نگاری‌ها: برخی از آثاری که به طور مستقل در موضوع مجسمه‌سازی به نگارش درآمده‌اند عبارتند از:
*'''مجسمه‌سازی و نقاشی:''' درس خارج فقه علیرضا اعرافی با موضوع مجسمه‌سازی و نقاشی است که به قلم علیرضا عابدین‌زاده تقریر یافته است.
*'''تصویر و مجسمه‌سازی در فقه شیعی:''' نوشته سیدعباس سیدکریمی. این کتاب در ۲۲۴ صفحه به زبان فارسی نگارش یافته است. نویسنده در این کتاب به بیان دیدگاه فقهای شیعه و ادله آنان در رابطه با حکم شرعی تصویر و مجسمه‌سازی پرداخته است.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۲: خط ۹۸:


==منابع==
==منابع==
*ابن براج، عبدالعزیز، المهذب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.
{{منابع|۲}}
*ابن هشام، الحمیری، السیرة النبویة، قاهره، مكتبة محمد علی صییح، بی‌تا.
*ابن‌عبدالبر، ابوعمر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ریاض، مکتبة الریاض الحدیثة، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
*احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۶ق.
*ابوزهره، محمد، الجریمة والعقوبة فی الفقه، قاهره، دار الفکر العربی، ۱۹۹۷م.
*الهامی، رضا، «بررسی حکم فقهی مجسمه‌سازی»، مقالات و بررسی‌ها، شماره ۷۲، زمستان ۱۳۸۱ش.
*افضلی، محمدعلی؛ مرزبندی، رحمت‌اله، «اتانازی در تاریخ پزشکی در غرب و جهان اسلام»، دین و سلامت، ش۱، شهریور ۱۳۹۳ش.
*بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دمشق، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
*انصاری، محمدرضا، «قتل از روی ترحم»، مجله فقه اهل‌بیت(ع)، ش۴۳، پاییز ۱۳۸۴ش.
*تبریزی، میرزا جواد، توضیح المسائل، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۸۲ش.
*[https://www.leader.ir/fa/book/64/احکام-پزشکی «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»]، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
*توحیدی تبریزی، محمدعلی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس آیت الله خویی، قم، انتشارات داوری، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
*جزیری، عبد الرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
*بهوتی، منصور بن یونس، کشف القناع عن متن الاقناع، بیروت، دار الكتب العلمية، بی‌تا.
*جناتی، محمد ابراهیم، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، علوم سیاسی، شماره ۲۱، ۱۳۸۲ش.
*پارساپور، علیرضا و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، ش۴، سال ۱۳۸۷ش.
*حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
*[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=46873 «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»]، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
*حسینی، احمد، «جواز مجسمه‌سازی و نقاشی»، مجله فقه، شماره ۴ و ۵، تابستان و پاییز ۱۳۷۴ش.
*تبریزی، میرزاجواد، تنقیح مبانی الاحکام (قصاص شرایع الاسلام)، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
*حسینی، احمد، «فقه و هنرهای تصویری و تجسمی»، مجله فقه، شماره ۴ و ۵، تابستان و پاییز ۱۳۷۴ش.
*جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، قم، دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
*حلبی، ابوصلاح، الکافی فی الفقه، اصفهان، مكتبة الإمام أمير المؤمنين عليه السلام، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
*الحجاوی، موسی بن احمد، الاقناع فی فقه الامام احمد بن حنبل، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
*خامنه‌ای، سید علی، رساله اجوبة الاستفتائات، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۸ش.
*حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، ۱۴۱۶ق.
*خمینی، روح الله، المکاسب المحرمه، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
*خسروی، کاظم، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز (اتانازی) در فقه اسلامی و حقوق موضوعه، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۹۷ش.
*خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، نجف، دار الکتب العلمیة، ۱۳۹۰ق.
*خویی، سید ابوالقاسم؛ تبریزی، میرزاجواد، احکام جامع مسایل پزشکی، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ اول، ۱۴۳۲ق.
*خمینی، روح الله، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ نهم، ۱۳۷۲ش.
*خویی، سید ابوالقاسم، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۲۲ق.
*خویی، سید ابوالقاسم، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۲ق.
*خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، قم، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، بی‌تا.
*دوانی، علی، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۹ش.
*خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ق.
*روحانی، محمدصادق، فقه الصادق، قم، مدرسه امام صادق (ع)، ۱۴۱۲ق.  
*روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق، قم، انتشارات الاجتهاد، بی‌تا.
*سیستانی، سیدعلی، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۵ق.
*زبار، فاطمه الزهراء؛ الاوی، جواد عبد، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، الجزایر، جامعة عبدالحسین ابن بادیس، ۲۰۱۳م.
*شبیری زنجانی، موسی، توضیح المسائل، قم، مؤسسه تحقیقاتی ولاء، ۱۳۸۴ش.
*سبحانی، جعفر، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا.
*شیخ انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، انتشارات باقری، ۱۴۱۵ق.
*سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، بی‌تا.
*شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*سلطانی، عباس‌علی؛ کراچیان ثانی، فاطمه، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، پژوهش‌های فقهی، ش۳، پاییز ۱۳۹۲ش.
*صافی گلپایگانی، لطف الله، توضیح المسائل، انتشارات مهر، ۱۴۱۴ق.
*شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۳ق.
*صافی گلپایگانی، لطف الله، هدایة العباد، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۶ق.
*صافی گلپایگانی، لطف‌الله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی، ۱۳۹۵ش.
*صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، ۱۳۸۵ش.
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
*طباطبایی قمی، سیدتقی، عمده المطالب فی التعلیق علی المکاسب، قم، انتشارات محلاتی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
*عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، حولیة کلیة الدراسات الاسلامیة و العربیة بنات بالزقازیق، شماره ۱۰، سال ۲۰۲۰م.
*طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
*علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲ق.
*عابدین‌زاده، احمد، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس خارج علیرضا اعرافی، قم، مؤسسه اشراق و عرفان، ۱۳۹۰ش.
*علوی گرگانی، سید محمدعلی، استفتائات پزشکی، قم، فقیه اهل‌بیت(ع)، ۱۳۹۶ش.
*علامه حلی، یوسف بن مطهر، مختلف الشیعه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
*العماری، کلثوم؛ بن حمی، سعیده، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، الجزایر، وزارة التعلیم العالی و البحث العلمی، ۲۰۱۲م.
*علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
*فاضل لنکرانی، محمدجواد، [https://www.irna.ir/news/83715766/فاضل-لنکرانی-حفظ-جان-از-اهم-واجبات-است «حفظ جان از اهم واجبات است»]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
*علیدوست، ابوالقاسم، «فقه هنر: در دو نگاه جامع و تعینات موردی»، قبسات، شماره ۷۸، زمستان ۱۳۹۴ش.
*فاضل لنکرانی، محمد، احکام ببیماران و پزشکان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
*فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه: المکاسب المحرمه، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.  
*قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.
*فاضل لنکرانی، محمد، توضیح المسائل، قم، انتشارات مهر، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش.
*محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
*فاضل لنکرانی، محمدجواد، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، فصلنامه الهیات هنر، شماره ۱۰، پاییز ۱۳۹۶ش.
*محقق اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، چاپ اول، بی‌تا.
*فیاض، محمد اسحاق، الاستفتائات الشرعیه، بی‌جا، الکلمة الطیبة، چاپ اول، ۱۴۳۴ق.
*مرتضوی، سید محسن، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، قم، مؤسسه امام خمینی، ۱۳۹۵ش.
*کارتر، کرتیس. ال، دانشنامه زیبایی‌شناسی: مجسمه‌سازی، تهران، انتشارات فرهنگستان هنر، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
*مسلم، بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
*[http://saanei.org/index.php?view=01,02,48,157,0 «مجسمه سازی و هنرهای تجسمی»]، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت الله العظمی صانعی، تاریخ بازدید: ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، احکام پزشکی، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۹ق.
*محقق اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۳ق.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.
*محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایة الاحکام، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۸۱ش.
*منتظری، حسینعلی، احکام پزشکی، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۱ش.
*محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
*نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
*مغنیه، محمدجواد، فلسفات اسلامیه، بیروت، چاپ ششم، ۱۹۹۳م.
{{چپ‌چین}}
*مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
*Biggs, Hazel, Euthanasia: Death with dignity and the Law, University of Kent cantrbury, Hart publishing, 2001.
*منتظری، حسینعلی، دراسات فی المکاسب المحرمة، قم، نشر تفکر، ۱۴۱۵ق.
*Vecchio, Ignazio and other, «Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat», Acta medica medterranea, N: 28, 2012.
*منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، تهران، نشر تفکر، ۱۳۷۳ش.
{{پایان چپ‌چین}}
*مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
*نجفی، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء تراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
*نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
*وحید خراسانی، حسین، توضیح المسائل، ۱۴۲۱قم، مدرسه باقر العلوم (ع)، ۱۴۲۱ق.
*یعقوبی اصفهانی، سیف الله، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۴۲۴ق.

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۲

اُتانازی به‌معنای پایان دادن به زندگی فرد به درخواست یا بدون درخواست خودش و به دست دیگری، و با نیت رهایی از درد و رنج طاقت‌فرسا یا بیماری لاعلاج. این کار ممکن است با استفاده از ماده‌ای کشنده یا ترک مراقبت‌های ضروری انجام شود. اتانازی یا توسط بیمار اتفاق می‌افتد که از نظر فقیهان خودکشی محسوب می‌شود و یا از طرف پزشک یا شخص دیگری انجام می‌شود که به دو قسم فعال یا منفعل تقسیم می‌شود.

در اتانازی فعال، پزشک یا شخص دیگری اقدام به قتل بیماری می‌کند که از بیماری رنج می‌برد و امیدی به درمان وی نیست. به نظر فقیهان معاصر، اتانازی فعال حرام است و با انجام آن حق قصاص یا دیه برای وارث متوفی ثابت می‌شود. اتانازی منفعل به‌معنای ترک درمان بیمار لاعلاج نیز حرام است، اما درباره لزوم قصاص یا پرداخت دیه، میان فقیهان اختلاف‌نظر است.

به‌گفته فقیهان، رضایت بیمار به فعل اتانازی حرمت آن را رفع نمی‌کند، اما درباره اینکه اگر بیمار اجازه اتانازی بدهد، قصاص یا دیه به‌دنبال دارد یا نه، اختلاف‌نظر وجود دارد.

تبیین مسئله و جایگاه آن

«اُتانازی» به‌معنای پایان دادن به زندگی فرد با نیت رهایی او از درد و رنج طاقت‌فرسا یا بیماری لاعلاج است. این عمل ممکن است به دست خود فرد یا به‌درخواست وی و به دست دیگری باشد. همچنین ممکن است دیگری از روی دلسوزی و ترحم اقدام به کشتن بیمار کند، یا مراقبت‌های لازم و ضروری را ترک کند تا فرد از دنیا برود.[۱] اتانازی با تلفظ‌های گوناگون ریشه‌ای یونانی دارد[۲] و در زبان فارسی به «مرگ خوب»، «مرگ آسان»، «بهْ‌مرگی»، و «قتل از روی ترحم» ترجمه شده است.[۳]

اقسام اتانازی

اتانازی از منظر شیوه انجام آن به دو دسته تقسیم می‌شود:

  • اتانازی مستقیم: با اقدام شخص دیگری غیر از خود بیمار -مانند پزشک- است[۴] و این خود به دو نوع مستقیم فعال و منفعل تقسیم می‌شود که هر کدام یا با تقاضای صریح بیمار است، و یا به‌صورت غیرداوطلبانه و بدون تقاضای بیمار، به‌سبب عدم صلاحیت او در تصمیم‌گیری بر اثر عواملی چون بیهوشی و کما:[۵]
  1. اتانازی مستقیم فعال: شخصی مانند پزشک با آمپول یا داروی کشنده به زندگی پر درد و رنج بیمار پایان می‌دهد.[۶]
  2. اتانازی مستقیم منفعل: از ادامه معالجه و زنده نگه داشتن بیمار لاعلاجی که درد می‌کشد خودداری می‌شود.؛ یعنی صرف‌نظر کردن از درمان‌هایی که برای حفظ حیات بیمار لازم و ضروری است.[۷]
  • اتانازی غیرمستقیم: داروهایی در دسترس بیمار لاعلاج گذاشته می‌شود تا به دست خود به زندگی‌اش پایان بدهد[۸] و یا داروهایی به او تجویز می‌شود که پیامد آن مرگ است.[۹]

بحث فقهی درباره اتانازی خارج از موضوع بیماران مرگ مغزی است؛ بدین ترتیب فقیه ممکن است جدا کردن دستگاه از بیمار مرگ مغزی یا بیماری که به کما رفته و امیدی به علاج وی نیست را جایز بداند، اما همان فقیه اتانازی منفعل، یعنی ترک درمان از روی ترحم را حرام بداند.[۱۰]

تاریخچه و جایگاه

گفته می‌شود واژه اتانازی برای اولین بار از سوی فرانسیس بیکن، فیلسوف انگلیسی قرن ۱۶ میلادی، در مقاله‌ای با عنوان «پیشرفت دانش» با مطرح کردن مرگ بدون رنج، وارد فرهنگ پزشکی شد.[۱۱] در نیمه اول قرن بیستم، توماس مور، حقوق‌دان و فیلسوف انگلیسی، در کتاب «آرمانشهر»، انجام این فعل را در بیماران صعب‌العلاجی که رنج می‌برند، مشروط به اجازه قضات و کشیش‌ها، مشروع دانست.[۱۲] از آن پس و به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم بحث‌ها و تألیفات در این زمینه اوج گرفت و امروزه یکی از مباحث مهم و چالش‌برانگیز در حوزه اخلاق و حقوق پزشکی است.[۱۳]

اگرچه درباره مباحث مرتبط با این موضوع در آثار فقهی گذشته، در ابواب فقهی قصاص و دیه و در ضمن مسائلی مانند «ممنوع بودن قتل نفس»[۱۴] و «جایز نبودن کشتن کسی که خودش رضایت به آن داشته باشد»،[۱۵] و مسئله اجهاز[یادداشت ۱] که در باب جهاد از آن سخن رفته[۱۶] مورد توجه بوده، اما درباره احکام اتانازی بحثی صورت نگرفته و این مسئله از مسائل نوظهور در حیطه فقه پزشکی است که امروزه مورد توجه فقهای معاصر قرار گرفته و در پاسخ به استفتائات مختلف، به بررسی آن پرداخته شده است.[۱۷]

حکم تکلیفی و دلایل آن

دیدگاه فقهای شیعه

دیدگاه فقهای شیعه درباره حکم تکلیفی اتانازی براساس تقسیم آن به فعال، منفعل و غیر مستقیم مختلف است. با این حال در همه موارد، بنابر نظر فقها، اذن و رضایت بیمار به انجام اتانازی، اثری در تغییر حکم تکلیفی، یعنی حکم حرمت ایجاد نمی‌کند:[۱۸]

  • حکم اتانازی فعال: بیشتر فقیهان معاصر شیعه در حرمت اتانازی فعال (قتل ترحم‌آمیز با اقدام پزشک) اتفاق‌نظر دارند.[۱۹]
  • حکم اتانازی منفعل: بسیاری از فقها اتانازی منفعل (ترک و خودداری از معالجه بیمار لاعلاجی که از بیماریش رنج می‌کشد) حرام دانسته‌اند.[۲۰] میرزاجواد تبریزی ادامه درمان در این شرایط را واجب ندانسته است.[۲۱] برخی فقها در شرایط خاصی ترک و خودداری از معالجه را جایز دانسته‌اند؛ از جمله ناصر مکارم شیرازی در جواب به استفتائی درباره فردی که ۱۲ سال است که به کما رفته و یا بیماری که پس از عمل جراحی مدت طولانی است که به هوش نیامده، گفته است: اگر بازگشت بیمار به حال طبیعی عادتاً امکان نداشته باشد، دست کشیدن از معالجه جایز است.[۲۲] سید علی خامنه‌ای و سید ابوالقاسم خویی، حفظ بیمار محتضری که امیدی به درمانش نیست را واجب ندانسته و لذا بنا به نظر او خودداری از مداوای این بیمار حرام نیست.[۲۳] می‌توان گفت جواز ترک درمان از سوی پزشکان در جواب‌هایی که به این استفتائات داده شده، به سبب این باشد که در همه این موارد بیمار دارای حیات غیرمستقر بوده است و اگر بیمار دارای حیات مستقر باشد، ترک درمان جایز نیست.
  • حکم اتانازی غیرمستقیم: بنابر نظر فقیهانی چون حسینعلی منتظری و محمد فاضل لنکرانی، تسریع در مرگ بیمار اگر به دست خود بیمار انجام شود، خودکشی محسوب شده و حرام است.[۲۴]

ادله

ادله‌ای که فقهای شیعه برای اثبات حکم حرمت اتانازی به آن استدلال کرده‌اند به تفصیل زیر است:

اتانازی مستقیم (فعال و منفعل)

فقیهان برای حرمت اتانازی فعال، به اطلاقات ادله حرمت قتل نفس از آیات و روایات و ادله وجوب انقاذ نفس محترم از هلاک تمسک کرده‌اند. این ادله در حرمت اتانازی منفعل هم آمده است:[۲۵]

  • آیات ۱۵۱ سوره انعام، ۳۳ سوره اسراء و ۹۳ سوره نساء، از قتل عامدانه و ناحق نهی کرده‌اند و این نهی دلالت بر حرمت می‌کند،[۲۶] قتل از روی ترحم (اتانازی) نیز از مصادیق قتل عمد بوده، پس حرام است.[۲۷]
  • در کتاب وسائل الشیعه بابی با عنوان «تحریم القتل ظلماً: باب حرمت قتل نفس از روی ظلم و به‌ناحق» آمده و ذیل آن ۲۰ روایت ذکر شده است.[۲۸] فقها از این روایات بر حرمت قتل نفس استدلال کرده‌اند[۲۹] و اتانازی نیز از آنجا که قتل نفس به‌ناحق دانسته شده، حرام معرفی شده است.[۳۰]

اتانازی غیرمستقیم

برای حرمت اتانازی غیرمستقیم، به ادله حرمت خودکشی در آیات و روایات و وجوب حفظ نفس تمسک شده است:[۳۱]

  • از نظر فقیهان، آیه تهلکه[۳۲] و آیه «و لا تقتلوا انفسکم إن الله کان بکم رحیماً»[۳۳] و همچنین برخی روایات[۳۴] بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.[۳۵] بر این اساس، اتانازی غیرمستقیم که بیمار صعب‌العلاج برای رهایی از درد و رنج شخصاً به آن اقدام می‌کند، خودکشی محسوب می‌شود و حرام است.[۳۶]
  • ادله‌ای که بر حرمت خودکشی دلالت دارد، به‌نحو دلالت التزامی بر وجوب حفظ نفس نیز دلالت می‌کند.[۳۷] ضمن آنکه بنا به نظر برخی فقها، وجوب حفظ نفس از مستقلات عقلیه‌ای است که عقل به‌تنهایی می‌تواند به لزوم آن حکم کند و در پی آن، کشف از حکم خدای متعال را به دنبال داشته باشد.[۳۸]

دیدگاه فقهای اهل‌سنت

دیدگاه فقهای اهل‌سنت نیز با توجه به اقسام مختلف اتانازی، متفاوت است:

  • اتانازی فعال: همه علمای اهل‌سنت به حرمت قتل برای رهایی از درد و رنج بیماری، همچنین اتانازی فعال و ایجاد سبب تسریع مرگ بیمار، حکم کرده‌اند.[۳۹] بنا به فتوای «لجنه فتوایی الازهر» در مصر، کشتن فردی که بیمار است، با هر نوع بیماری‌ای، جایز نیست و قتل از روی عدوان محسوب می‌شود. همچنین بر بیمار حرام است که خودش را بکشد و اذن بیمار کار حرام را حلال نمی‌کند؛ زیرا او بر نفس خود تملکی ندارد که به دیگران اجازه کشتن خودش را بدهد.[۴۰]
  • اتانازی منفعل: اتانازی منفعل یا ترک معالجه و ادامه درمان به دلیل ناامیدی از بهبودی یا از طرف بیمار است و یا از طرف پزشک و درباره هر دو صورت، میان فقیهان اختلاف‌نظر وجود دارد؛[۴۱] برخی فقیهان حنفی، شافعی، حنبلی و ظاهریه، درمان و مداوا را واجب می‌دانند،[۴۲] برخی فقهای مالکی، مداوا را مطلقاً مباح خوانده‌اند،[۴۳] و برخی از فقهای حنفی، مالکی و شافعی مداوا و درمان را مستحب دانسته‌اند.[۴۴] از نظر برخی فقهای حنبلی درمان واجب نیست و ترک آن از روی توکل اولی است.[۴۵]

ادله

ادله‌ای که فقیهان اهل‌سنت برای حرمت اتانازی به آن استناد کرده‌اند به شرح زیر است:

قرآن

برخی از آیاتی که فقهای اهل‌سنت براساس آن به حرمت اتانازی فتوا داده‌اند عبارتند از:

  • آیاتی مانند آیه ۱۵۱ سوره انعام، آیه ۳۳ سوره اسراء و آیه ۹۳ سوره نساء که بر حرمت قتل نفس از روی عدوان و به ناحق دلالت می‌کنند.[۴۶]
  • آیات ۱۹۵ سوره بقره و ۲۹ سوره نساء که بر حرمت خودکشی و انتحار دلالت می‌کنند.[۴۷]

سنت نبوی

برخی از روایاتی که بر مبنای آنها به حرمت اتانازی استدلال شده، عبارتند از:

  • روایاتی از پیامبر(ص) که از کشتن نفس محترم به ناحق و همچنین از خودکشی نهی کرده است.[۴۸]
  • روایاتی که در آن از آرزوی مرگ کردن به خاطر بیماری یا رنج، نهی شده است.[۴۹]

سیره صحابه

گفته شده که برخی از صحابه در بعضی جنگ‌ها بر اثر صدمات و جراحات، شدیداً مجروح می‌شدند، اما تا آخرین لحظات عمرشان درد را تحمل می‌کردند و اساساً به فکر آنها خطور نمی‌کرد که برای رهایی از این درد و رنج خودکشی کنند یا به دیگران اذن بدهند که آنان را بکشند.[۵۰]

حکم وضعی و دلایل آن

دیدگاه فقهای شیعه

حکم وضعی در اتانازی، ضمان قصاص یا دیه‌ای است که ممکن است بر عهده انجام‌دهنده آن قرار گیرد. فقیهان در این باره اختلاف‌نظر دارند:

اتانازی غیرمستقیم

در حکم وضعی اتانازی با توجه به اذن و رضایت بیمار از انجام آن یا عدم اذن و رضایت وی، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد. یکی از مسائلی که از گذشته در فقه شیعه مطرح بوده و اکنون می‌توان در این باره از آن استفاده کرد، آن است که اگر کسی به دیگری بگوید: «مرا بکش وگرنه تو را می‌کشم» آیا می‌تواند او را بکشد؟ و اگر کشت آیا قصاص یا دیه بر او ثابت می‌شود؟[۵۱] دو دیدگاه در این مسئله وجود دارد:

  1. سقوط حق قصاص و دیه: بنابر نظر فقیهانی همچون محقق حلی، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید عبدالاعلی سبزواری و سید روح‌الله خمینی، چون مقتول به قتل خودش اذن و رضایت داده، پس حق قصاص و دیه را اسقاط نموده است.[۵۲]
  2. عدم سقوط حق قصاص و دیه: بنابر نظر فقیهانی همچون سید ابوالقاسم خویی، میرزا جواد تبریزی و جعفر سبحانی حتی با وجود رضایت و اذن مقتول از قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط نمی‌شود؛[۵۳] زیرا بر خلاف آنچه در اموال جاری می‌شود، انسان بر اتلاف خودش تسلط ندارد تا اذن وی به اتلاف خودش موجب اسقاط ضمان باشد، پس عمومات ادله قصاص این مورد را نیز شامل می‌شود.[۵۴] سید محمدصادق روحانی در نقد این دیدگاه گفته است که انسان‌ مالک جان خود، اعضا و اعمال خودش است و لذا با اذن و رضایت به اتلاف و قتل خودش، حق قصاص و دیه ساقط می‌شود.[۵۵]

اتانازی منفعل

بررسی حکم وضعی اتانازی منفعل یا ترک معالجه و درمان بیماری که از بیماری‌اش رنج می‌برد به این امر بستگی دارد که کدام‌یک از عناوین «حرمت قتل نفس» یا «وجوب انقاذ نفس محترم» بر آن صدق می‌کند.[۵۶] بنابر گفته محمدرضا انصاری قمی، از نظر عرفی مسئله تحت‌عنوان «وجوب انقاذ نفس محترم» قرار می‌گیرد؛ زیرا عمل قتل از وی سر نزده، بلکه صرفاً بیمار را از مرگ نجات نداده است[۵۷] و بنابر نظر علامه حلی و صاحب جواهر، هر کس انسانی را در حال هلاکت ببیند و او را نجات ندهد -در حالی که توانایی نجات او را دارد- اگرچه شخص گناه مرتکب شده، ولی ضمان -قصاص یا دیه- بر عهده وی نیست.[۵۸] بر این اساس اگر پزشک، بیماری را معالجه نکند و او در اثر ترک معالجه بمیرد، اگرچه پزشک مرتکب گناه شده، ولی ضامن نیست و وارث متوفی حق قصاص یا دیه ندارد.[۵۹]

اتانازی فعال

اگر پزشک یا شخص دیگری بیمار لاعلاجی که از بیماری‌اش رنج می‌برد را بدون اذن او و از روی عمد، حتی اگر به قصد شفقت و ترحم بکشد، همه عناصر قتل عمد را دارد و مرتکب قتل عمد شده، و این مورد مشمول اطلاقات و عمومات ثبوت حق قصاص یا دیه برای ولی مقتول می‌شود.[۶۰]

دیدگاه فقیهان اهل‌سنت

گفته شده که اکثر فقیهان اهل‌سنت، کشتن بیمار از روی ترحم را از مصادیق قتل عمد دانسته‌اند که به‌موجب آن قصاص ثابت می‌شود.[۶۱] البته برخی از فقها بر این نظرند که اذن بیمار ساقط‌کننده قصاص -و نه دیه- است؛ چرا که شبهه وجود دارد و شبهه ساقط‌کننده قصاص است.[۶۲] به‌گفته برخی دیگر، اذن بیمار نه‌تنها قصاص را ساقط می‌کند، بلکه ساقط‌کننده دیه نیز هست؛ زیرا مریضِ مقتول با اذنش از خون خود گذشته است.[۶۳]

منابع مطالعاتی

برخی از منابع مطالعاتی درباره اتانازی، در فقه شیعه و اهل‌سنت عبارتند از:

  • کتاب «قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه»، نوشته سید محسن مرتضوی: پس از مفهوم‌شناسی اصطلاح اتانازی، بیان اقسام و تاریخچه، به بررسی حکم فقهی آن در فقه شیعه و اهل‌سنت پرداخته شده است. کتاب در ۱۴۳ صفحه در انتشارات مؤسسه امام خمینی به چاپ رسیده است.
  • کتاب «بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز (اتانازی) در فقه اسلامی و حقوق موضوعه»، نوشته کاظم خسروی: ابتدا به بررسی مفهوم اتانازی و بیان تاریخچه‌ای از بحث درباره آن پرداخته شده، سپس مبانی حقوقی و فقهی اتانازی بررسی شده است. کتاب در ۱۱۶ صفحه در انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی به چاپ رسیده است.
  • کتاب «القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی»، بر اساس پایان‌نامه، نوشتهٔ کلثوم العماری و سعیدة بن حمی است. کتاب پس از بررسی کلیاتی درباره تعریف اتانازی، اقسام و تاریخچه آن، به بررسی حکم فقهی مسئله از دیدگاه فقه اهل‌سنت و تطبیق آن با قوانین کشور الجزایر پرداخته است.

پانویس

  1. خسروی، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز...، ص۲۰.
  2. Biggs, Euthanasia: Death with dignity and the Law, 2001, p12
  3. خسروی، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز...، ص۱۷.
  4. صادقی، «بررسی فقهی و حقوقی اتانازی، ص۱۰۳.
  5. پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.
  6. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.
  7. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.
  8. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۳، ص۳۲۳.
  9. پارساپور و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، ص۳.
  10. برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹-۴۸۰؛ خویی تبریزی، احکام جامع مسائل پزشکی، ص۲۸۰؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.
  11. Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.
  12. Vecchio and other, Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat, P 185.
  13. افضلی و مرزبندی، «اتانازی در تاریخ پزشکی»، ص۶۷.
  14. محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۰.
  15. محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵.
  16. جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴.
  17. العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۹.
  18. فاضل لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.
  19. منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲؛ فاضل لنکرانی، احکام ببیماران و پزشکان، ص۱۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مکارم شیرازی، احکام پزشکی، ص۱۱۶؛ خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۰-۲۸۱، صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ص۴۰؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۵.
  20. صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۲.
  21. خویی، تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ص۲۸۱.
  22. «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
  23. «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری.؛ خویی، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، ص۱۹۸.
  24. منتظری، احکام پزشکی، ص۱۲۳؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۳.
  25. مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۹۲.
  26. نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۸-۹.
  27. مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۵۲؛ قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.
  28. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۹.
  29. نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۹-۱۰.
  30. مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۴۷۹.
  31. مرتضوی، قتل ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷.
  32. سوره بقره، آیه ۱۹۵.
  33. سوره نساء، آیه ۲۹.
  34. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.
  35. محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۴۲۸؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۵۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۴۷ و ۵۳.
  36. قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ج۳، ص۳۰۶.
  37. سلطانی و کراچیان ثانی، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، ص۹۶.
  38. فاضل لنکرانی، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  39. عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۶؛ مرتضوی، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، ص۱۱۸.
  40. العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۸.
  41. عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۰.
  42. عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۱.
  43. ابن‌عبدالبر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ج۲، ص۱۱۴۲.
  44. عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۴۱.
  45. الحجاوی، الاقناع فی فقه الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۰؛ بهوتی، کشف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۷۶.
  46. عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۳.
  47. العماری، بن حمی، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، ص۵۵.
  48. بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۷۲؛ مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۱۰۳؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۸.
  49. مسلم، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۶۴؛ زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۷۹؛ عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، ص۵۳۴.
  50. زبار، عبد الاوی، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، ص۸۰.
  51. انصاری، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۳.
  52. محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۵۴؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۸۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۹۹؛ خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۴۸۹.
  53. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.
  54. خویی، مبانی تکملة المنهاج، ج۴۲، ص۱۸؛ تبریزی، تنقیح مبانی الاحکام، ص۴۷-۴۸؛ سبحانی، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، ص۹۳.
  55. روحانی، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴.
  56. انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.
  57. انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.
  58. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۵، ص۵۵۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۱۵۳.
  59. انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۴۱.
  60. صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ص۱۰۰؛ انصاری قمی، «قتل از روی ترحم»، ص۱۳۸.
  61. ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.
  62. ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.
  63. ابوزهره، الجریمة و العقوبة فی الفقه، ص۳۸۹.
  1. تیر خلاص زدن به مجروح دشمن کافر که پیش از اتمام جنگ به دست مسلمانان اسیر شده است. (جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ج۱، ص۲۸۴.)

منابع

  • ابن‌عبدالبر، ابوعمر، الکافی فی فقه اهل المدینه، ریاض، مکتبة الریاض الحدیثة، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
  • ابوزهره، محمد، الجریمة والعقوبة فی الفقه، قاهره، دار الفکر العربی، ۱۹۹۷م.
  • افضلی، محمدعلی؛ مرزبندی، رحمت‌اله، «اتانازی در تاریخ پزشکی در غرب و جهان اسلام»، دین و سلامت، ش۱، شهریور ۱۳۹۳ش.
  • انصاری، محمدرضا، «قتل از روی ترحم»، مجله فقه اهل‌بیت(ع)، ش۴۳، پاییز ۱۳۸۴ش.
  • «احکام اتانازی (قتل از روی ترحم)»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
  • بهوتی، منصور بن یونس، کشف القناع عن متن الاقناع، بیروت، دار الكتب العلمية، بی‌تا.
  • پارساپور، علیرضا و دیگران، «اتانازی، تبیین و تحلیل اخلاقی»، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، ش۴، سال ۱۳۸۷ش.
  • «پایان دادن به زندگی بیمارانی که سال‌ها بیهوش هستند»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
  • تبریزی، میرزاجواد، تنقیح مبانی الاحکام (قصاص شرایع الاسلام)، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
  • جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، قم، دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • الحجاوی، موسی بن احمد، الاقناع فی فقه الامام احمد بن حنبل، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت، ۱۴۱۶ق.
  • خسروی، کاظم، بازاندیشی قتل ترحم‌آمیز (اتانازی) در فقه اسلامی و حقوق موضوعه، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۹۷ش.
  • خویی، سید ابوالقاسم؛ تبریزی، میرزاجواد، احکام جامع مسایل پزشکی، قم، دار الصدیقة الشهیدة، چاپ اول، ۱۴۳۲ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، فقه الاعذار الشرعیة و المسائل الطبیة، قم، دار الصدیقة الشهیدة، ۱۴۲۲ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، قم، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، بی‌تا.
  • خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ق.
  • روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق، قم، انتشارات الاجتهاد، بی‌تا.
  • زبار، فاطمه الزهراء؛ الاوی، جواد عبد، القتل الرحیم بین التحریم و الاباحة، الجزایر، جامعة عبدالحسین ابن بادیس، ۲۰۱۳م.
  • سبحانی، جعفر، احكام القصاص في الشريعة الاسلامية الغراء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا.
  • سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، بی‌تا.
  • سلطانی، عباس‌علی؛ کراچیان ثانی، فاطمه، «اثبات فقهی و حقوقی قاعده لزوم حفظ نفس»، پژوهش‌های فقهی، ش۳، پاییز ۱۳۹۲ش.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۳ق.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌الله، استفتائات پزشکی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی، ۱۳۹۵ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
  • عبدالحمید اسماعیل، «القتل الرحیم و موقف شریعة الاسلامیة منه: دراسة فقهیة مقارنة»، حولیة کلیة الدراسات الاسلامیة و العربیة بنات بالزقازیق، شماره ۱۰، سال ۲۰۲۰م.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲ق.
  • علوی گرگانی، سید محمدعلی، استفتائات پزشکی، قم، فقیه اهل‌بیت(ع)، ۱۳۹۶ش.
  • العماری، کلثوم؛ بن حمی، سعیده، القتل الرحیم: دراسة مقارنة بین الشریعة الاسلامیة و القانون الوضعی، الجزایر، وزارة التعلیم العالی و البحث العلمی، ۲۰۱۲م.
  • فاضل لنکرانی، محمدجواد، «حفظ جان از اهم واجبات است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ش.
  • فاضل لنکرانی، محمد، احکام ببیماران و پزشکان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
  • قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • محقق اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، چاپ اول، بی‌تا.
  • مرتضوی، سید محسن، قتل از روی ترحم (اتانازی) در آینه فقه، قم، مؤسسه امام خمینی، ۱۳۹۵ش.
  • مسلم، بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، احکام پزشکی، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۹ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.
  • منتظری، حسینعلی، احکام پزشکی، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۱ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  • Biggs, Hazel, Euthanasia: Death with dignity and the Law, University of Kent cantrbury, Hart publishing, 2001.
  • Vecchio, Ignazio and other, «Brief history of Euthanasia and the contribution of medical and surgical ethics to the cultural debat», Acta medica medterranea, N: 28, 2012.