کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
(۱۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
}}
}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه
| عنوان = مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت
| تصویر = ۱.jpg
| تصویر = مبانی فقهی عملیات استشهادی.jpg
| اندازه تصویر =  
| اندازه تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| توضیح_تصویر =  
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
| نویسنده = سیدمحسن مرتضوی
| نویسنده = امیر ملا محمدعلی
| تاریخ نگارش = ۱۳۸۷ش
| تاریخ نگارش = ۱۳۸۵ش
| موضوع = فقه پزشکی
| موضوع = فقه جهاد
| سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| سبک = گزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
خط ۲۵: خط ۲۵:
| طراح جلد =  
| طراح جلد =  
| تعداد جلد =  
| تعداد جلد =  
| تعداد صفحات = ۲۳۸
| تعداد صفحات = ۲۵۶
| قطع =  
| قطع =  
| مجموعه =  
| مجموعه =  
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =  
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =  
| ناشر = حوزه علمیه خراسان
| ناشر = زمزم هدایت
| محل نشر = مشهد
| محل نشر = قم
| تاریخ نشر = بهار ۱۴۰۰ شمسی
| تاریخ نشر = پاییز ۱۳۸۵ شمسی
| نوبت چاپ = دوم
| نوبت چاپ = اول
| شمارگان =  
| شمارگان =  
| شابک =  
| شابک =  
خط ۴۴: خط ۴۴:


* '''چکیده'''
* '''چکیده'''
'''پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه''' توسط سیدمحسن مرتضوی در سال ۱۳۸۷ شمسی تألیف و در سال ۱۴۰۰ شمسی توسط حوزه علمیه خراسان منتشر گردید. این کتاب شامل سه بخش، یازده فصل و یک خاتمه است.
'''مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت'''  


سیدمحسن مرتضوی در بخش اول با آیات و روایات تأکید می‌کند که فرزندآوری امری پسندیده است و در همه زمان‌ها مطلوب شمرده می‌شود. وی همچنین چهار اشکال درباره این موضوع مطرح کرده و به آن‌ها پاسخ می‌دهد، از جمله اینکه فرزندان زیاد در گذشته نشانه قدرت بودند، اما امروزه این دیدگاه تغییر کرده است. نگارنده تأکید دارد که با وجود مطلوبیت فرزندآوری، الزامی برای افزایش تعداد فرزندان وجود ندارد و در برخی موارد پیشگیری از بارداری مجاز است.
مولف در بخش دوم به چهار روش پیشگیری از بارداری، از جمله عزل یعنی بیرون ریختن منی، داروهای گیاهی و شیمیایی، استفاده از آی‌یودی و بستن لوله‌های باروری در زمردان و زنان اشاره می‌کند و حکم فقهی آن‌ها را بررسی می‌کند.
نویسنده در بخش سوم نیز به سقط جنین، انواع و علل آن می‌پردازد و آن را به‌طور مطلق حرام می‌داند، مگر در شرایط خاص مانند حفظ جان مادر. او تأکید می‌کند که سقط جنین پس از چهار ماهگی به‌طور مطلق جایز نیست و مجوزهای قبل از آن نیز قابل اعمال نمی‌باشد. در نهایت، نویسنده به احکام وضعی سقط جنین، شامل قصاص و دیه، اشاره کرده و نظر فقها را در این زمینه بررسی می‌کند.


==معرفی و گزارش ساختار==
==معرفی و گزارش ساختار==
کتاب پیشگیری از بارداری و سقط جنین در آیینه فقه، به زبان فارسی توسط سیدمحسن مرتضوی در سال ۱۳۸۷ شمسی تألیف شده و در سال ۱۴۰۰ شمسی توسط حوزه علمیه خراسان منتشر گردید. این کتاب شامل سه بخش، یازده فصل و یک خاتمه است. در بخش اول، نویسنده به موضوعاتی چون مطلوبیت تکثیر نسل (ص۱۹)، جواز محدود کردن فرزندآوری (ص۳۳) و سیاست‌های کنترل جمعیت در ایران (ص۳۶) می‌پردازد. بخش دوم شامل چهار فصل است که در آن به روش‌های پیشگیری از بارداری از جمله عزل یعنی بیرون ریختن منی (ص۵۷)، مصرف داروهای گیاهی و شیمیایی (ص۶۶)، استفاده از آی یو دی (ص۷۶) و عمل جراحی برای بستن لوله‌های مردان و درآوردن تخمک زنان (ص۸۴) اشاره شده است. در فصل اول بخش سوم، مفهوم‌شناسی سقط جنین (ص۱۱۳)، انواع سقط (ص۱۱۵) و علل سقط (ص۱۱۶) بررسی می‌شود. فصل دوم به احکام تکلیفی سقط (ص۱۳۱) و فصل سوم به احکام وضعی سقط مانند قصاص (ص۱۶۹)، دیه (ص۱۷۵) و کفاره (ص۱۸۷) اختصاص دارد. در خاتمه کتاب، زمان دمیده شدن روح به بدن (ص۱۹۲)، مجوزات شرعی معاینات پزشکی (ص۲۰۰-۲۱۵) و نحوه تجهیز و کفن و دفن جنین سقط شده مطرح می‌شود.
کتاب مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، توسط امیر ملامحمدعلی در سال ۱۳۸۵ شمسی نوشته شد و در همان سال بوسیله نشر زمزم در قم منتشر شد.
 
==مطلوبیت تکثیر نسل==
به گفته سیدمحسن مرتضوی [[مطلوبیت تکثیر نسل]](فرزند آوری) از موضوعاتی است که برخی آیات<ref>کهف، ۴۶؛ نحل، ۷۲ و نوح، ۱۰-۱۲.</ref> و روایات متعدد باب تشویق به فرزندآوری همچون «أَكْثِرُوا الْوَلَدَ أُكَاثِرْ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً؛ فرزندان زیادی داشته باشید تا در قیامت بوسیله زیادی شما بر امت‌های دیگر، افتخار کنم»<ref>کلینی، کافی، ج۶، ص۲، کتاب العقیقة، باب فضل الولد، ح۳.</ref> و احادیث نهی از [[عزل]](بیرون ریختن منی) بر آن دلالت می‌کند(ص۲۰-۲۳). وی در ادامه می‌گوید فرزندآوری و تکثیر نسل به طور مطلق و در همه زمانها مطلوب است؛ اما در مقابل، برخی مطلوبیت تولید نسل را مخصوص زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می‌دانند (ص۲۴-۲۵).
 
نگارنده چهار اشکال درباره مطلوبیت تولید نسل زیاد مطرح کرده و پاسخ آنها را نیز ذکر کرده است: در گذشته فرزندان زیاد نشانه قدرت بود، اما امروزه این دیدگاه کمرنگ شده که نویسنده با تاکید بر دائمی بودن اهمیت فرزندآوری از طاهر آیات و روایت پاسخ داده است (ص۲۵-۲۶)؛ برخی روایات مانند «قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْن؛ کمی اعضای خانواده، یکی از دو راحتی است‏»<ref>صدوق، خصال، ص۴۴۷، ح۹.</ref> کمی اعضای خانواده را توصیه کرده‌اند، اما توضیح داده شده که این توصیه‌ها به کاهش هزینه‌ها اشاره دارد و با تکثیر نسل در تضاد نیست (ص۲۸)؛ در بعضی دعاها<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۱۴۰، کتاب الایمان و الکفر، باب الکفاف، ح۳.</ref> برای دشمنان زیادی فرزندان خواسته شده که نویسنده این را برای افزایش وزر و وبال آنها می‌داند و تأکید دارد که کثرت مسلمانان موجب تقویت جامعه اسلامی است (ص۲۹-۳۰) و آیه ۲۸ سوره انفال که فرزندان را فتنه معرفی می‌کند، به معنای آزمون الهی است و تناقضی با مطلوبیت فرزندآوری ندارد (ص۳۱).
 
===محدود کردن فرزندآوری===
نگارنده پس از پاسخ به اشکالات مربوط به تکثیر نسل بیان می‌کند که با وجود اینکه افزایش تعداد فرزندان در شریعت امری پسندیده است، اما دلیلی وجود ندارد که زن و شوهر موظف باشند در هر شرایطی فرزندان خود را افزایش دهند و از فرزندآوری جلوگیری نکنند. اصل اولیه، مطلوبیت تکثیر نسل است، اما در برخی موارد پیشگیری از بارداری جایز است (ص۳۳).
 
==احکام تکلیفی راه‌های پیشگیری از بارداری==
===پیشگیری طبیعی===
عزل (بیرون ریختن منی در خارج رحم زن) یکی از روش‌های قدیمی و رایج پیشگیری از بارداری است. در مواردی مانند ازدواج موقت، کنیز و زنی که در عقد او شرط عزل شده باشد، فقها در جواز آن اتفاق نظر دارند.(ص۵۹) اما در مورد زن آزاد، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای مشهور از قرن سوم به بعد مانند کلینی، صدوق، طوسی، علامه حلی و شهید ثانی، عزل را با وجود کراهت جایز دانسته‌اند؛(ص۵۹-۶۰) در حالی که برخی از قدما همچون شیخ طوسی،<ref>طوسی، الخلاف، ج۴، ص۳۵۹.</ref> شیخ مفید<ref>مقنعة، مفید، ص۵۱۵.</ref> و ابن حمزه<ref>الوسيلة، ابن حمزه، ص۳۱۴.</ref> معتقدند اگر همسر راضی نباشد، عزل حرام است (ص۶۲)
 
بر اساس گفته نویسنده، کسانی که جواز عزل همراه با کراهت را قبول دارند، به چهار روایت (ص۶۱-۶۲) و اصل اباحه استناد کرده‌اند،(ص۶۲) در حالی که مخالفان با استناد به پنج روایت (ص۶۳-۶۴) و مخالفت عزل با اهداف شریعت از ازدواج، یعنی فرزندآوری، عزل بدون رضایت همسر را حرام می‌دانند (ص۶۵).
 
نویسنده با نقد دلایل حرمت عزل، جواز آن را همراه با کراهت ترجیح می‌دهد و بر این باور است که وقتی بیرون ریختن منی جایز باشد، استفاده از هر وسیله‌ای که مانع ورود منی به رحم شود نیز بدون اشکال خواهد بود (ص۶۵).
 
===پیشگیری با داروهای گیاهی و شیمیایی===
روش پیشگیری با استفاده از دارو به این صورت است که زن با مصرف داروهای گیاهی یا شیمیایی، نطفه‌ای که در رحم قرار گرفته را از بین می‌برد (ص۶۶). مرتضوی با بررسی نظرات و دلایل مختلف در مورد حکم شرعی این روش می‌نویسد: اگر مصرف داروها برای زن ضرر قابل توجهی نداشته و با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی منافات نداشته باشد، استفاده از داروهای گیاهی و شیمیایی جایز است. همچنین، رضایت شوهر زمانی لازم است که مصرف دارو با حق دائمی فرزندآوری او در تعارض باشد؛ به این معنا که اگر زن قصد دارد برای همیشه مانع باروری شود، اجازه شوهر ضروری است. اما اگر این اقدام موقتی باشد، نیازی به اجازه شوهر نیست (ص۷۲-۷۳).
 
برخی از مراجع تقلید و فقها از جمله [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[خویی]]، [[سیستانی]]، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی و صانعی معتقدند که اگر مصرف دارو برای زن ضرر قابل توجهی نداشته باشد، استفاده از آن حتی بدون رضایت شوهر جایز است (صفحات ۷۳-۷۴). اما برخی دیگر مانند خامنه‌ای و مکارم شیرازی علاوه بر عدم ضرر دارو برای زن، رضایت و اجازه شوهر را نیز ضروری می‌دانند (صفحه ۷۴).
 
===پیشگیری با آی یو دی===
پیشگیری با استفاده از آی یو دی به این صورت انجام می‌شود که با قرار دادن ابزاری در رحم زن، از بارداری جلوگیری می‌گردد. این روش به دو نوع هورمونی و مسی تقسیم می‌شود.(ص۷۶) مطابق گفته نویسنده، اگر استفاده از آی یو دی برای زن ضرر جدی نداشته باشد، با حقوق شرعی شوهر مانند رابطه زناشویی تعارض نداشته باشد و همراه با مقدمات حرامی نظیر لمس یا نگاه به بدن نامحرم نباشد، استفاده از آن جایز است. اما اگر این روش با اعمال حرامی مانند لمس بدن زن توسط پزشک مرد یا نگاه به اندام او همراه باشد، تنها در صورت ضرورت جایز خواهد بود (ص۷۷).
 
مرتضوی با استناد به روایت صحیحه رفاعه<ref>کلینی، کافی، ج۳، ص۱۰۸، کتاب الحیض، بَابُ الْمَرْأَةِ يَرْتَفِعُ طَمْثُهَا مِنْ عِلَّةٍ فَتُسْقَى الدَّوَاءَ لِيَعُودَ طَمْثُهَا، ح۱.</ref> و موثقه اسحاق بن عمار<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۱، کتاب الدیات، بَابُ نَوَادِرِ الدِّيَات‏، ح۵۳۹۴.</ref> بیان می‌کند که اگر آی یو دی نطفه‌ای را که در رحم مستقر شده از بین ببرد، استفاده از آن جایز نیست.(ص۷۸) اما اگر نطفه هنوز در رحم مستقر نشده باشد و آی یو دی مانع رشد آن شود، استفاده از آن بدون انجام مقدمات حرام، جایز است.(ص۸۰) نویسنده در صفحات ۸۰ تا ۸۳ به بررسی نظرات مراجع تقلید درباره استفاده از آی یو دی پرداخته است.
 
===عقیم کردن با عمل جراحی===
در فصل چهارم بخش دوم، اصلی‌ترین روش پیشگیری از بارداری، بستن لوله‌های زنان و مردان معرفی شده است. این روش در زنان با بستن لوله‌های رحم از ورود تخمک جلوگیری می‌کند و در مردان با بستن لوله‌های انتقال اسپرم، مانع ورود اسپرم به رحم می‌شود (ص۸۴). نویسنده بیان می‌کند که اگر بستن لوله‌ها به‌عنوان روشی موقتی و بدون مقدمات حرامی همچون لمس و نگاه نامحرم انجام شود، اشکالی ندارد (ص۸۴). اما متخصصان معتقدند این روش باعث عقیم شدن دائمی زن و شوهر می‌شود و بنابراین حرام است (ص۱۰۱).
 
مرتضوی برای اثبات حرمت بستن لوله‌ها به دلایل مختلفی از جمله حرمت عقیم‌سازی، ضرر زدن به بدن (ص۸۵)، [[تغییر در خلقت الهی]] (ص۹۲)، آیه ۱۹۵ سوره بقره («وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة»؛ خود را به هلاکت نیندازید) (ص۹۵) و روایات نهی از [[اخته کردن]] که به معنای از کار انداختن قوای جنسی است (ص۹۹) استناد کرده است. او بستن لوله‌های باروری را مصداق عقیم‌سازی دانسته و استفاده از آن را برای زنان و مردان حرام می‌داند (ص۱۰۱).
 
به گفته نویسنده، برخی از مراجع تقلید مانند امام خمینی، بهجت، مکارم شیرازی و وحید خراسانی معتقدند اگر بستن لوله‌ها موجب عقیم شدن دائمی شود، حرام است (ص۱۰۳-۱۰۵). اما مراجع دیگری مانند خامنه‌ای، سیستانی، تبریزی و صانعی در این موضوع تفصیل قائل شده‌اند (ص۱۰۶-۱۰۷).
 
در فصل پنجم بخش دوم، نویسنده [[برداشتن تخمدان]] و [[برداشتن رحم زنان]] را به دلیل حرمت عقیم‌سازی و حرمت جنایت بر بدن، حرام می‌داند؛ چرا که این اقدامات موجب عقیم شدن دائمی زنان می‌شود (ص۱۰۸).
 
==احکام تکلیفی سقط جنین==
مرتضوی در فصل اول بخش سوم به مفهوم‌شناسی [[سقط جنین]] می‌پردازد (ص۱۱۳) و انواع آن، شامل طبیعی، درمانی، ضربه‌ای و عمدی را توضیح می‌دهد (ص۱۱۵). نویسنده سپس به دلایل سقط جنین اشاره می‌کند که شامل عواملی مانند سن بالای مادر، مصرف الکل، استفاده از مواد مخدر، مشکلات ژنتیکی، بیماری‌های زمینه‌ای (ص۱۱۶)، تغییر سبک زندگی، بارداری در دوران عقد و روابط نامشروع (ص۱۱۸) می‌شود.
 
===دلایل حرمت سقط جنین===
نویسنده در فصل دوم بخش سوم به بررسی احکام تکلیفی سقط جنین پرداخته است. مرتضوی معتقد است بر اساس آیات آیه ۳۱ و ۳۳ سوره اسراء و آیه ۱۲ سوره ممتحنه سقط جنین به‌طور مطلق (چه پیش از دمیدن روح و چه پس از آن) حرام است (ص۱۳۱-۱۳۲) و اسلام برای تمامی مراحل تشکیل جنین، از نطفه تا زمان تولد، مجازات تعیین کرده است (ص۱۳۱)؛ اما فقها در شرایط خاص، پیش از دمیدن روح، اجازه سقط جنین را می‌دهند (ص۱۳۷).
 
وی همچنین با استناد به چهار دسته روایت، حرمت سقط جنین را اثبات می‌کند: روایاتی که به‌طور مطلق بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۳-۱۳۵). روایاتی که دیه را در جنایتی که منجر به سقط جنین شود، برای ضارب ثابت می‌کنند (ص۱۳۵). روایاتی که قصاص مادر را به دلیل جنین در رحم به تأخیر می‌اندازند که بر حرمت سقط جنین دلالت دارند (ص۱۳۵) و روایاتی که دیه سقط جنین در مراحل مختلف تشکیل آن را مشخص می‌کنند (ص۱۳۶).
 
===سقط جنین برای نجات مادر===
به گفته نگارنده سقط جنین پیش از چهار ماهگی برای حفظ جان مادر مجاز است. او با استناد به دلایل اضطرار (ص۱۳۸) و اصل [[تقدیم اهم بر مهم]] در تزاحم میان دو تکلیف، نجات جان مادر را مهم‌تر از حفظ جنین می‌داند (ص۱۳۹). همچنین بر اساس نظر اکثر فقها و مراجع تقلید از جمله امام خمینی، خامنه‌ای، سیستانی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی، سقط جنین پیش از چهار ماهگی جایز شمرده شده است (ص۱۳۹-۱۴۰).
 
===سقط جنین برای سلامتی مادر===
مرتضوی بیان می‌کند که در برخی موارد، حفظ جنین می‌تواند برای مادر موجب عسر و حرج یا مشقت شود و حتی به سلامت او آسیب برساند، مانند ایجاد بیماری برای او (ص۱۴۰). نویسنده با استناد به دلایلی نظیر قاعده «لا حرج» (ص۱۴۰)، قاعده «لا ضرر» (ص۱۴۵) و فتاوای برخی فقها و مراجع تقلید از جمله سیستانی و مکارم شیرازی، سقط جنین را در چنین شرایطی جایز می‌داند (ص۱۴۶).
 
===سقط جنینی که ناقص الخلقه است===
جنین در برخی موارد ممکن است به صورت ناقص یا معلول متولد شود که این موضوع می‌تواند زندگی والدین را دشوار کرده، آن‌ها را در معرض تمسخر دیگران قرار دهد و هزینه‌های زیادی بر خانواده تحمیل کند. نویسنده با استناد به آیه ۱۵۱ سوره انعام (ص۱۴۹) و نظرات برخی فقهای شیعه مانند خامنه‌ای و سیستانی، سقط جنین را در صورتی که آزمایش‌ها نشان دهد فرزند ناقص‌الخلقه یا معلول متولد خواهد شد، جایز نمی‌داند.(ص۱۴۸-۱۴۹) با این حال، در صورتی که نگه‌داشتن جنین باعث عسر و حرج شدید برای والدین در آینده شود، بر اساس قاعده «لا حرج» و فتوای برخی مراجع تقلید، سقط جنین تنها قبل از چهار ماهگی مجاز است (ص۱۵۲).
 
===سقط جنین به خاطر حفظ آبرو===
گاهی زن در نتیجه رابطه نامشروع باردار می‌شود و برای حفظ آبرو اقدام به سقط جنین می‌کند. مرتضوی اشاره می‌کند که اگر زن با رضایت خود وارد رابطه نامشروع شده و باردار شده باشد، بر اساس فتوای مراجع تقلید مانند خامنه‌ای و مکارم شیرازی، سقط جنین جایز نیست (ص۱۵۳-۱۵۴). اما در صورتی که بارداری ناشی از اکراه و اجبار باشد، بر اساس قاعده «لا حرج»، زن می‌تواند برای حفظ آبرو و حیثیت خود، جنین را پیش از چهار ماهگی سقط کند (ص۱۵۴-۱۵۵).
 
===سقط جنین به خاطر مشکلات مالی===
برخی والدین به دلیل مشکلات مالی، تعداد زیاد فرزندان یا نگرانی از آینده مالی فرزندشان اقدام به سقط جنین می‌کنند. اما بر اساس فتوای صریح مراجع تقلید مانند امام خمینی، خامنه‌ای و مکارم شیرازی، این دلایل مجوزی برای سقط جنین محسوب نمی‌شود (ص۱۵۶-۱۵۷).
 
===سقط جنین بعد از چهار ماهگی===
به گفته نویسنده، سقط جنین پس از چهار ماهگی که روح در بدن دمیده می‌شود، به‌طور مطلق جایز نیست و هیچ‌یک از مجوزهای قبل از چهار ماهگی مانند قاعده اضطرار، قاعده لا ضرر و قاعده لا حرج، نمی‌تواند جواز سقط جنین را فراهم کند (ص۱۵۸).


مرتضوی اشاره می‌کند که در مواردی که عدم سقط جنین منجر به مرگ مادر شود، بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و سه دیدگاه مطرح است. اکثریت فقها بر این باورند که حتی در چنین شرایطی، سقط جنین جایز نیست، حتی اگر به مرگ مادر منجر شود (ص۱۵۹). در مقابل، گروهی از مجتهدین معتقدند که در این شرایط، نجات جان مادر به‌طور مطلق جایز است (ص۱۶۰). نظر سوم این است که اگر نجات جان مادر و جنین به‌طور همزمان ممکن نباشد و راهی برای نجات جنین به تنهایی وجود نداشته باشد، طبق فتوای برخی مراجع تقلید مانند امام خمینی، خامنه‌ای و مکارم شیرازی می‌توان جان مادر را نجات داد، حتی اگر به مرگ جنین منجر شود (ص۱۶۰). نویسنده در صفحات ۱۶۶ تا ۱۶۸ قوانین مربوط به سقط جنین را توضیح داده است.
کتاب دارای دو بخش، هشت فصل و یک خاتمه است. مولف در فصل اول بخش اول به مفهوم‌شناسی جهاد، شهادت، عملیات استشهادی و انتحاری می‌پردازد.(ص۱۷) او در فصل دوم و سوم، ارزش شهید و شهادت طلبی و شهادت طلبان صدر اسلام و عصر حاضر را ذکر می‌کند.(ص۳۰) وی در فصل چهارم، دفاع و ادله فقهی وجوب آن را مطرح کرده (ص۷۰) و در فصل پنجم نیز ماهیت عملیات استشهادی و شرایط و آثار آن را بیان می‌کند. (ص۸۵) ملامحمدعلی در فصل اول بخش دوم کتاب، ادله فقهی عملیات استشهادی (ص۱۰۳) و در فصل دوم، دلایل جواز عملیات استشهادی (ص۱۳۵) و در فصل سوم نیز فتوای فقهای معاصر شیعه و اهل سنت را ذکر می کند (ص۱۷۰) او در خاتمه به شبهات درباره عملیات استشهادی می پردازد (ص۱۹۱).


==احکام وضعی سقط جنین==
==دلایل وجوب دفاع==
نویسنده در فصل سوم بخش سوم، به احکام وضعی سقط جنین شامل [[قصاص]] (ص۱۶۹[[دیه]] (ص۱۷۵) و کفاره (ص۱۸۷) پرداخته است.
مولف در فصل چهارم بخش اول، چهار دلیل (عقل، آیات، روایات و اجماع فقها) برای وجوب دفاع بیان می‌کند. او دفاع از جان، مال، ناموس، دین و وطن را امری عقلی و فطری می‌داند. (ص۷۳) دومین دلیلی که به آن استناد می‌کند آیه ۱۹۰ سوره بقره (ص۷۴آیه ۳۹ سوره حج (ص۷۵) است. ملامحمدعلی از روایات متعددی برای اثبات جهاد دفاعی مطرح می‌کند (ص۷۶-۷۷) وی، آخرین دلیل برای وجوب دفاع را اجماع فقهای مسلمان می‌داند (ص۷۷).


===قصاص قاتل جنین===
به گفته نویسنده، فقهای شیعه، بر این باورند که جهاد ابتدایی مخصوص زمان امام معصوم(ع) است؛ ولی جهاد دفاعی در هر زمانی که اسلام و مسلمین مورد هجوم واقع می‌شوند، قابل اجرا است.(ص۷۷) او برخی از نظرات فقهای شیعی همچون شیخ طوسی، علامه حلی، محقق حلی (ص۷۸)، شهید ثانی (ص۷۹صاحب جواهر (ص۸۰) و امام خمینی درباره وجوب دفاع را بیان می‌کند (ص۸۴)
مرتضوی توضیح می‌دهد که قصاص برای سقط جنین پیش از چهار ماهگی اعمال نمی‌شود. او بیان می‌کند که درباره قصاص قاتل جنین چهار ماهه اختلاف نظر وجود دارد. مشهور فقهای شیعه بر قصاص تأکید دارند (ص۱۶۹اما مراجع دیگری چون خویی، تبریزی، منتظری، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی با استناد به قاعده «لَا قَوَدَ لِمَنْ لَا يُقَادُ مِنْه؛ کسی که در ارتکاب قتل قصاص نمی‌شود، قاتل او نیز قصاص نمی‌شود»<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۲۹۴، کتاب الدیات، بَابُ الرَّجُلِ الصَّحِيحِ الْعَقْلِ يَقْتُلُ الْمَجْنُون‏، ح۱.</ref> و روایات متعدد که تنها به دیه اشاره دارند، قصاص را رد کرده‌اند (ص۱۷۰-۱۷۴). نویسنده نیز این دیدگاه را پذیرفته و معتقد است قاتل جنین قصاص نمی‌شود (ص۱۷۵).


===پرداخت دیه===
==شرایط عملیات استشهادی از نگاه فقهای شیعه و اهل سنت==
مولف بیان می‌کند که طبق نظر مشهور فقهای امامیه، جنین در مراحل مختلف رشد خود دیه مخصوصی دارد. قبل از چهار ماهگی، دیه از بیست دینار تا صد دینار متغیر است، اما پس از چهار ماهگی و دمیدن روح، دیه برابر با دیه یک انسان کامل است (ص۱۷۵).
نویسنده در فصل پنجم بخش اول درباره شرایط عملیات استشهادی از منظر فقهای شیعی و اهل سنت سخن گفته است. به گفته وی، فقهای شیعی، سه شرط برای این عملیات استشهادی ییان کرده‌اند: دفاع و حفظ اسلام و مسلمین، بر اینگونه عملیات‌های شهادت طلبانه متوقف باشد؛ با اذن و اجازه ولی فقیه، حاکم شرع، مجتهد جامع الشرایط و رهبری شرعی باشد و در این عملیات، افراد بی گناه و غیر مهاجم کشته نشوند (ص۹۲-۹۳).


مرتضوی اشاره می‌کند که اختلاف در روایات مربوط به دیه جنین، منجر به تفاوت نظرات شده است. مشهور فقهای شیعه به احادیثی همچون معتبره ظریف<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۳۴۲، کتاب الدیات، باب دیة الجنین، ح۱۲.</ref> استناد کرده‌اند که دیه مراحل مختلف جنین را مشخص می‌کند (ص۱۷۶). او نظر مشهور را پذیرفته و معتقد است در موارد حرام بودن سقط جنین، دیه باید پرداخت شود (ص۱۷۹). همچنین، در مواردی که سقط جنین با مجوز شرعی انجام می‌شود، او استدلال مخالفین دیه را رد کرده و پرداخت آن را ضروری می‌داند (ص۱۸۰-۱۸۲).
وی شرایط عملیات شهادت طلبانه از دیدگاه اهل سنت را اینگونه بیان می‌کند: برای اعتلای اسلام باشد؛ مجری عملیات باید قطع یا ظن غالب داشته باشد که این عملیات موجب کشته شدن، تضعیف یا شکست دشمن می‌شود؛ در مقابل کفاری که علیه اسلام، اعلان جنگ کرده‌اند و یا در حال جنگ هستند، انجام شود (ص۹۵)؛ با اذن حاکم شرع باشد (ص۹۷) و به صلاح و مصلحت اسلام و مسلمین باشد (ص۹۸).


به گفته نویسنده، دیه بر عهده کسی است که جنین را سقط کرده است. اگر مادر یا پدر باعث سقط شوند یا پزشک آن را انجام دهد، دیه باید توسط عامل سقط، پرداخت شود (ص۱۸۲). دیه به ورثه جنین که شامل پدر و مادر است تعلق می‌گیرد، اما اگر والدین خود عامل سقط باشند، دیه به طبقه بعدی ارث می‌رسد. همچنین، والدین می‌توانند دیه را ببخشند (ص۱۸۴). در صورتی که والدین درخواست سقط از پزشک داشته باشند، همچنان دیه به آنها پرداخت می‌شود (ص۱۸۴). مولف قوانین مجازات سقط جنین را در صفحات ۱۸۵-۱۸۷ بررسی کرده است.
==دلایل جواز عملیات استشهادی==
ملا محمدعلی در بخش دوم به مبانی فقهی عملیات استشهادی می‌پردازد. او دلایل جواز را در دو فصل بیان می‌کند.
===دلایل مستقل برای جواز عملیات استشهادی===
مولف در فصل اول بخش دوم، دلایل نقلی همجون آیات، روایات و سیره عملی اولیای الهی و دلیل عقلی جواز عملیات استشهادی را بیان می‌کند. وی به آیه ۲۰۷ سوره بقره (ص۱۱۱)، آیه ۶۰ سوره انفال (ص۱۰۳) و آیات ۴۱ (ص۱۱۶)، ۱۱۱ (ص۱۰۸) و ۱۲۰ سوره توبه (ص۱۱۴) استناد می‌کند و عملیات استشهادی را از بهترین مصادیق این آیات که درباره جهاد نازل شده‌اند، می‌داند و معتقد است در عملیات استشهادی، جلب رضایت الهی (ص۱۱۳)، ترساندن دشمن (ص۱۰۸) و جانبازی و حمایت از دین الهی (ص۱۱۵) وجود دارد و عملیات شهادت طلبانه، بارزترین نوع جهاد با جان حساب می‌شود (ص۱۱۶).


===کفاره===
نویسنده در ادامه ۱۳ روایت از شیعه و اهل سنت را ذکر می‌کند (ص۱۱۷-۱۲۵) و با بررسی سندی و محتوای آنها می‌گوید، اهدافی که در این روایات برای جهاد ذکر شده است در عملیات استشهادی نیز وجود دارد؛ لذا حکم به جواز عملیات شهادت طلبانه می‌دهد (ص۱۲۵-۱۲۶).
مرتضوی درباره کفاره سقط جنین سه نظر را مطرح می‌کند: قول اول؛ کفاره در همه موارد ثابت است، قول دوم؛ در هیچ موردی وجود ندارد، و نظر سوم که نظر مشهور است، کفاره تنها پس از چهار ماهگی (دمیدن روح) واجب است (ص۱۸۷). او توضیح می‌دهد که اگر سقط عمدی باشد، کفاره جمع (آزاد کردن بنده، شصت روز روزه و اطعام شصت مسکین) و اگر غیرعمدی باشد، کفاره ترتیبی (آزاد کردن بنده، شصت روز روزه یا اطعام شصت مسکین) لازم است (ص۱۸۷).


==موضوعات مختلف==
سومین دلیلی که مولف به آن استناد می‌کند، سیره عملی انبیا و اولیای الهی است. به باور او، انبیا و اولیای الهی همچون حضرت زکریا(ع)، یحیی(ع) (ص۱۲۶) و امام حسین(ع) (ص۱۲۸) با جانشان از دین و پیروان خویش دفاع کردند، در عملیات استشهادی نیز دفاع از دین و مسلمانان با جانفشانی، وجود دارد.
در پایان کتاب، نویسنده به موضوعات مختلفی همچون زمان دمیدن روح، نگاه و لمس بدن بیمار توسط پزشک نامحرم و کفن و دفن جنین پرداخته است (ص۱۹۲-۲۱۷)


===زمان دمیدن روح در بدن جنین===
به گفته ملا محمدعلی، از داستان آرایشگر دختر فرعون (ص۱۲۸-۱۲۹) و اصحاب اخدود (ص۱۳۰) که برای حفظ دین الهی، کشته شدند می‌توان جواز عملیات استشهادی را نیز ثابت کرد؛ زیرا افرادی که داوطلبانه به شهادت می‌رسند، برای بقا و حفظ دین و مسلمانان، عملیات انتحاری انجام می‌دهند (ص۱۳۲).
مرتضوی سه نظر فقها درباره زمان دمیدن روح را مطرح می‌کند: بعد از چهار ماهگی؛ بعد از پنج ماهگی و زمانی که حرکت جنین ثابت شود.(ص۱۹۵-۱۹۶) او نظر دوم یعنی بعد از پنج ماهگی را ترجیح می‌دهد، اما معتقد است با ابزارهای پزشکی جدید، حرکت جنین می‌تواند معیار دمیدن روح باشد (ص۲۰۰).


===نگاه و لمس بدن بیمار توسط پزشک نامحرم===
آخرین دلیلی که نگارنده برای جواز عملیات استشهادی بیان می‌کند، دلیل عقلی است. او معتقد است در جایی که بین حفظ جان و حفظ دین، تزاحم باشد، عقل به بقای دین و حفظ آن حکم می‌کند؛ در عملیات استشهادی نیز افراد بقای دین را بر جان خویش مقدم می‌دانند. (ص۱۳۳) برخی از فقهای شیعی نیز با توجه به این دلیل عقلی، عملیات استشهادی را جایز شمرده‌اند (ص۱۳۴).
نویسنده در موضوع نگاه به بدن نامحرم در معالجه (ص۲۰۱)، لمس بدن نامحرم در معالجه (ص۲۰۲) و نگاه به عورت دیگران در معالجه (ص۲۰۴)، به بررسی این موارد پرداخته و مفاهیمی چون حرج، مشقت (ص۲۰۵)، ضرر (ص۲۰۶)، اضطرار و ضرورت (ص۲۰۷) و حاجت و نیاز (ص۲۱۰) را توضیح می‌دهد. بر اساس نظر مرتضوی، در صورتی که عناوین حرج، ضرر (ص۲۰۶) و اضطرار (ص۲۰۹) برای والدین اثبات شود، نگاه و لمس بدن نامحرم و مشاهده عورت آنها در مقام درمان، جایز است (ص۲۰۱-۲۰۹). او درباره حاجت عرفی می‌گوید: آنچه در ادله به عنوان مجوز ذکر شده، ضرورت است و نه حاجت عرفی؛ بنابراین نیاز، مجوزی برای نگاه و لمس محسوب نمی‌شود (ص۲۱۳).


===کفن و دفن جنین===
===دلایلی که قابلیت استنباط جواز عملیات استشهادی را دارند===
نویسنده بیان می‌کند که بر اساس فتوای مشهور فقهای شیعه، غسل، کفن و دفن جنین پس از چهار ماهگی (زمان دمیدن روح در بدن) واجب است؛ اما اگر قبل از چهار ماهگی سقط شود، گرچه غسل و کفن واجب نیست، ولی باید در پارچه‌ای پیچیده شده و دفن گردد (ص۲۱۶). مرتضوی درباره نماز میت بر جنین می‌نویسد که طبق فتوای مشهور فقهای شیعه، خواندن آن واجب نیست (ص۲۱۷).
مولف در فصل دوم بخش دوم، دلایل و فتواهایی را ذکر می‌کند که قابلیت دارند از آنها حکم جواز عملیات استشهادی استنباط شود. همه دلایلی که در این فصل بیان می‌شود در حقیقت به دلیل عقلی و نقلی وجوب حفظ دین با جان و مال بر می‌گردد.


==نقد و بررسی کتاب==
به گفته نگارنده، فقهای شیعی از قرن سوم به بعد همچون شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول و ثانی، صاحب جواهر، دفاع از جان، مال، ناموس، وطن و دین را واجب شمرده‌اند (ص۱۳۶-۱۳۷) و عملیات استشهادی نیز، نوعی جهاد دفاعی است که جایز است. (ص۱۳۸) برخی از عالمان اهل سنت نیز عملیات استشهادی را جایز می‌دانند (ص۱۳۹).
در صفحه ۱۱۵ ذکر شده که سقط جنین سه قسم دارد، اما نویسنده چهار مورد را شرح داده است.


==پانویس==
از دیگر ادله ای که مولف ذکر می‌کند، وجوب استقامت در برابر دشمن است. به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت استقامت در برابر دشمن تا سرحد جان، واجب است. ملامحمدعلی، عملیات شهادت طلبانه را یکی از راه‌های استقامت و مقابله با دشمنان می‌داند (ص۱۴۵).
{{پانویس}}


==منابع==
حفظ اسرار نظامی تا سرحد جان از دیگر ادله ای است که نویسنده ادعا می‌کند می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را ثابت کرد. او می‌گوید، به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت  اگر اسیر در زیر شکنجه، اسرار نیروهای مسلمان را در اختیار دشمنان قرار دهد و موجب شکست مسلمانان می‌شود، خودکشی اسیر وی جایز است. (ص۱۴۵) با توجه به این مطلب، مسلمانان می‌توانند در شرایط خاص، عملیات استشهادی انجام دهند (ص۱۴۷).
{{منابع}}
* الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسين‏، چاپ اول، ۱۳۶۲ش‏.
* الخلاف، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، محقق: على خراسانى- سيد جواد شهرستانى- مهدى طه نجف- مجتبى عراقى، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
* الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية‏، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق‏.
* المقنعة، مفید، محمّد بن محمد بن نعمان، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد- رحمة الله عليه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* الوسيلة إلى نيل الفضيلة، طوسى، محمد بن على بن حمزه، محقق: محمد حسون، قم، انتشارات كتابخانه آية الله مرعشى نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.


{{پایان}}
چهارمین دلیلی که می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را اثبات کرد، حمله به قلب لشکر دشمن است. (ص۱۴۷) به گفته مولف، طبق بعضی روایات (ص۱۴۹) و فتوای برخی فقهای اهل سنت (ص۱۴۷-۱۵۰) اگر شخص، ظن قوی یا یقین دارد که اگر به قلب لشکر دشمن حمله کند کشته می‌شود، اگر برای رضای الهی باشد و موجب کشته شدن دشمنان شود، عمل او جایز است. (ص۱۴۹) ملامحمدعلی می‌نویسد در عملیات استشهادی نیز، شخص یقین دارد که با این عملیات، نیروهای دشمن نابود و خودش نیز کشته می‌شود. به گفته وی، فرق نمی‌کند عامل شهادت، نیروهای دشمن باشد یا خود شخص؛ زیرا در هر دو صورت، برای رضای خدا جنگیده و به دشمن هم ضربه و خسارت جانی و مالی وارد کرده است (ص۱۵۱).

نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۸

نویسنده: محمود صادقی
مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت
اطلاعات کتاب
نویسندهامیر ملا محمدعلی
تاریخ نگارش۱۳۸۵ش
موضوعفقه جهاد
سبکگزارشی- تحلیلی، فقه استدلالی
زبانفارسی
تعداد صفحات۲۵۶
اطلاعات نشر
ناشرزمزم هدایت
محل نشرقم
تاریخ نشرپاییز ۱۳۸۵ شمسی
نوبت چاپاول
  • چکیده

مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت


معرفی و گزارش ساختار

کتاب مبانی فقهی عملیات استشهادی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، توسط امیر ملامحمدعلی در سال ۱۳۸۵ شمسی نوشته شد و در همان سال بوسیله نشر زمزم در قم منتشر شد.

کتاب دارای دو بخش، هشت فصل و یک خاتمه است. مولف در فصل اول بخش اول به مفهوم‌شناسی جهاد، شهادت، عملیات استشهادی و انتحاری می‌پردازد.(ص۱۷) او در فصل دوم و سوم، ارزش شهید و شهادت طلبی و شهادت طلبان صدر اسلام و عصر حاضر را ذکر می‌کند.(ص۳۰) وی در فصل چهارم، دفاع و ادله فقهی وجوب آن را مطرح کرده (ص۷۰) و در فصل پنجم نیز ماهیت عملیات استشهادی و شرایط و آثار آن را بیان می‌کند. (ص۸۵) ملامحمدعلی در فصل اول بخش دوم کتاب، ادله فقهی عملیات استشهادی (ص۱۰۳) و در فصل دوم، دلایل جواز عملیات استشهادی (ص۱۳۵) و در فصل سوم نیز فتوای فقهای معاصر شیعه و اهل سنت را ذکر می کند (ص۱۷۰) او در خاتمه به شبهات درباره عملیات استشهادی می پردازد (ص۱۹۱).

دلایل وجوب دفاع

مولف در فصل چهارم بخش اول، چهار دلیل (عقل، آیات، روایات و اجماع فقها) برای وجوب دفاع بیان می‌کند. او دفاع از جان، مال، ناموس، دین و وطن را امری عقلی و فطری می‌داند. (ص۷۳) دومین دلیلی که به آن استناد می‌کند آیه ۱۹۰ سوره بقره (ص۷۴)، آیه ۳۹ سوره حج (ص۷۵) است. ملامحمدعلی از روایات متعددی برای اثبات جهاد دفاعی مطرح می‌کند (ص۷۶-۷۷) وی، آخرین دلیل برای وجوب دفاع را اجماع فقهای مسلمان می‌داند (ص۷۷).

به گفته نویسنده، فقهای شیعه، بر این باورند که جهاد ابتدایی مخصوص زمان امام معصوم(ع) است؛ ولی جهاد دفاعی در هر زمانی که اسلام و مسلمین مورد هجوم واقع می‌شوند، قابل اجرا است.(ص۷۷) او برخی از نظرات فقهای شیعی همچون شیخ طوسی، علامه حلی، محقق حلی (ص۷۸)، شهید ثانی (ص۷۹)، صاحب جواهر (ص۸۰) و امام خمینی درباره وجوب دفاع را بیان می‌کند (ص۸۴)

شرایط عملیات استشهادی از نگاه فقهای شیعه و اهل سنت

نویسنده در فصل پنجم بخش اول درباره شرایط عملیات استشهادی از منظر فقهای شیعی و اهل سنت سخن گفته است. به گفته وی، فقهای شیعی، سه شرط برای این عملیات استشهادی ییان کرده‌اند: دفاع و حفظ اسلام و مسلمین، بر اینگونه عملیات‌های شهادت طلبانه متوقف باشد؛ با اذن و اجازه ولی فقیه، حاکم شرع، مجتهد جامع الشرایط و رهبری شرعی باشد و در این عملیات، افراد بی گناه و غیر مهاجم کشته نشوند (ص۹۲-۹۳).

وی شرایط عملیات شهادت طلبانه از دیدگاه اهل سنت را اینگونه بیان می‌کند: برای اعتلای اسلام باشد؛ مجری عملیات باید قطع یا ظن غالب داشته باشد که این عملیات موجب کشته شدن، تضعیف یا شکست دشمن می‌شود؛ در مقابل کفاری که علیه اسلام، اعلان جنگ کرده‌اند و یا در حال جنگ هستند، انجام شود (ص۹۵)؛ با اذن حاکم شرع باشد (ص۹۷) و به صلاح و مصلحت اسلام و مسلمین باشد (ص۹۸).

دلایل جواز عملیات استشهادی

ملا محمدعلی در بخش دوم به مبانی فقهی عملیات استشهادی می‌پردازد. او دلایل جواز را در دو فصل بیان می‌کند.

دلایل مستقل برای جواز عملیات استشهادی

مولف در فصل اول بخش دوم، دلایل نقلی همجون آیات، روایات و سیره عملی اولیای الهی و دلیل عقلی جواز عملیات استشهادی را بیان می‌کند. وی به آیه ۲۰۷ سوره بقره (ص۱۱۱)، آیه ۶۰ سوره انفال (ص۱۰۳) و آیات ۴۱ (ص۱۱۶)، ۱۱۱ (ص۱۰۸) و ۱۲۰ سوره توبه (ص۱۱۴) استناد می‌کند و عملیات استشهادی را از بهترین مصادیق این آیات که درباره جهاد نازل شده‌اند، می‌داند و معتقد است در عملیات استشهادی، جلب رضایت الهی (ص۱۱۳)، ترساندن دشمن (ص۱۰۸) و جانبازی و حمایت از دین الهی (ص۱۱۵) وجود دارد و عملیات شهادت طلبانه، بارزترین نوع جهاد با جان حساب می‌شود (ص۱۱۶).

نویسنده در ادامه ۱۳ روایت از شیعه و اهل سنت را ذکر می‌کند (ص۱۱۷-۱۲۵) و با بررسی سندی و محتوای آنها می‌گوید، اهدافی که در این روایات برای جهاد ذکر شده است در عملیات استشهادی نیز وجود دارد؛ لذا حکم به جواز عملیات شهادت طلبانه می‌دهد (ص۱۲۵-۱۲۶).

سومین دلیلی که مولف به آن استناد می‌کند، سیره عملی انبیا و اولیای الهی است. به باور او، انبیا و اولیای الهی همچون حضرت زکریا(ع)، یحیی(ع) (ص۱۲۶) و امام حسین(ع) (ص۱۲۸) با جانشان از دین و پیروان خویش دفاع کردند، در عملیات استشهادی نیز دفاع از دین و مسلمانان با جانفشانی، وجود دارد.

به گفته ملا محمدعلی، از داستان آرایشگر دختر فرعون (ص۱۲۸-۱۲۹) و اصحاب اخدود (ص۱۳۰) که برای حفظ دین الهی، کشته شدند می‌توان جواز عملیات استشهادی را نیز ثابت کرد؛ زیرا افرادی که داوطلبانه به شهادت می‌رسند، برای بقا و حفظ دین و مسلمانان، عملیات انتحاری انجام می‌دهند (ص۱۳۲).

آخرین دلیلی که نگارنده برای جواز عملیات استشهادی بیان می‌کند، دلیل عقلی است. او معتقد است در جایی که بین حفظ جان و حفظ دین، تزاحم باشد، عقل به بقای دین و حفظ آن حکم می‌کند؛ در عملیات استشهادی نیز افراد بقای دین را بر جان خویش مقدم می‌دانند. (ص۱۳۳) برخی از فقهای شیعی نیز با توجه به این دلیل عقلی، عملیات استشهادی را جایز شمرده‌اند (ص۱۳۴).

دلایلی که قابلیت استنباط جواز عملیات استشهادی را دارند

مولف در فصل دوم بخش دوم، دلایل و فتواهایی را ذکر می‌کند که قابلیت دارند از آنها حکم جواز عملیات استشهادی استنباط شود. همه دلایلی که در این فصل بیان می‌شود در حقیقت به دلیل عقلی و نقلی وجوب حفظ دین با جان و مال بر می‌گردد.

به گفته نگارنده، فقهای شیعی از قرن سوم به بعد همچون شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول و ثانی، صاحب جواهر، دفاع از جان، مال، ناموس، وطن و دین را واجب شمرده‌اند (ص۱۳۶-۱۳۷) و عملیات استشهادی نیز، نوعی جهاد دفاعی است که جایز است. (ص۱۳۸) برخی از عالمان اهل سنت نیز عملیات استشهادی را جایز می‌دانند (ص۱۳۹).

از دیگر ادله ای که مولف ذکر می‌کند، وجوب استقامت در برابر دشمن است. به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت استقامت در برابر دشمن تا سرحد جان، واجب است. ملامحمدعلی، عملیات شهادت طلبانه را یکی از راه‌های استقامت و مقابله با دشمنان می‌داند (ص۱۴۵).

حفظ اسرار نظامی تا سرحد جان از دیگر ادله ای است که نویسنده ادعا می‌کند می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را ثابت کرد. او می‌گوید، به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت اگر اسیر در زیر شکنجه، اسرار نیروهای مسلمان را در اختیار دشمنان قرار دهد و موجب شکست مسلمانان می‌شود، خودکشی اسیر وی جایز است. (ص۱۴۵) با توجه به این مطلب، مسلمانان می‌توانند در شرایط خاص، عملیات استشهادی انجام دهند (ص۱۴۷).

چهارمین دلیلی که می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را اثبات کرد، حمله به قلب لشکر دشمن است. (ص۱۴۷) به گفته مولف، طبق بعضی روایات (ص۱۴۹) و فتوای برخی فقهای اهل سنت (ص۱۴۷-۱۵۰) اگر شخص، ظن قوی یا یقین دارد که اگر به قلب لشکر دشمن حمله کند کشته می‌شود، اگر برای رضای الهی باشد و موجب کشته شدن دشمنان شود، عمل او جایز است. (ص۱۴۹) ملامحمدعلی می‌نویسد در عملیات استشهادی نیز، شخص یقین دارد که با این عملیات، نیروهای دشمن نابود و خودش نیز کشته می‌شود. به گفته وی، فرق نمی‌کند عامل شهادت، نیروهای دشمن باشد یا خود شخص؛ زیرا در هر دو صورت، برای رضای خدا جنگیده و به دشمن هم ضربه و خسارت جانی و مالی وارد کرده است (ص۱۵۱).