کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
(۳۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
جلسه یکم 29/6/1402
[[همزادسازی انسان]]
کتاب الصلاة
 
فصل 21 في النية
== کتاب‌ها ==
مسأله 4
 
بحث در مساله 4 نیت الصلاة است. مرحوم سید فرموده:  
[[شبیه‌سازی اعضای بدن انسان]]
4 مسألة: لا يجب في ابتداء العمل حين النية تصور الصلاة تفصيلا‌بل يكفي الإجمال. نعم يجب نية المجموع من الأفعال جملة أو الأجزاء على وجه يرجع إليها و لا يجوز تفريق النية على الأجزاء على وجه لا يرجع إلى قصد الجملة كأن يقصد كلا منها على وجه الاستقلال من غير لحاظ الجزئية‌.
 
لازم نیست مکلف هنگام شروع نماز، تفصیلا یک نماز چهار رکعتی مشتمل بر رکوع و سجود و بقیه ارکان در ذهنش باشد و بعد بگوید قربة الی الله. سیره مومنان نیز بر این نبود که نماز را به نحو مفصل در ذهن احضار کنند. مضافاً که دلیلی نداریم که نماز باید قربة الی الله باشد کیف به اینکه اجزاء را به صورت تفصیلی نیت کند. دو چیز نیاز است، یکی قصد نماز ولو اجمالا، دیگری قصد القربة.
== کتاب‌ها ==
سید در ادامه فرموده بله، باید قصد همه افعال را داشته باشد یا اینکه نیت اجزاء داشته باشد به نحوی که به افعال جملگی برگردد و جایز نیست که مکلف اجزاء نماز را به صورت جداگانه نیت کند. نماز یک مرکب است و نیت آن به صورتی باید باشد که نیت آن نیز اجزاء متصل به هم باشد. لذا اگر نیت مستقل برای هر جزء لا بما هو جزء برای نماز داشته باشد، عرفا نماز محسوب نمی‌شود. مثلا مکلف می‌خواهد تکبیر بگوید ولی به نیت شعار دادن بگوید الله اکبر.
 
مساله 5
 
5 مسألة: لا ينافي نية الوجوب اشتمال الصلاة على الأجزاء المندوبة‌ و لا يجب ملاحظتها في ابتداء الصلاة و لا تجديد النية على وجه الندب حين الإتيان بها‌.
[[فقه روابط بین‌الملل]]
مکلف که در ابتدا نیت نماز واجب دارد، در حالیکه است که این نماز قنوت و استعاذه و دیگر مستحبات دارد و اینها واجب نیستند. سید فرموده این نیت واجب برای نماز،‌ منافاتی با وجود و همراه بودن اجزاء مندوبه ندارد. در واقع اگر این اجزاء مستحب یا مندوب اتیان نشود، به هر حال واجب اتیان شده است.
 
در ابتدای علم اصول بحث شده که آیا جزء مستحب برای عمل واجب داریم یا نه؟ مرحوم خوئی فرموده این تناقض است که هم واجب باشد هم جزء مستحب باشد. در مقابل بعضی گفتند مشکلی ندارد. همین مجموعه با همین مستحباتش، مصداق واجب باشد. مثلا خانه یک مرکب است و یکی از خصوصیات آن این است که حوض داشته باشد. اگر این خانه حوض نداشت، باز هم این مجموعه مصداق خانه است و اگر حوض داشت نیز مصداق خانه بود.
== کتاب‌ها ==
به نظر ما نیز عرفیت ندارد و بعید نیست که سید از کسانی باشد گفته جزء مستحب برای واجب معنا دارد.
# فقه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارات مجلس افروز، ۱۴۰۳ش.
حال اگر گفتیم جزء مستحب واجب معنا دارد، پس الان مکلف این نماز که مصداق واجب است و اجزاء مستحب دارد، اتیان می‌کند قربة الله و مشکلی ندارد. حال اگر کسی مثل مرحوم خوئی فرمود جزء مستحب برای واجب معنا ندارد، اوضح است که مکلف می‌گوید چهار رکعت نماز واجب اتیان می‌کند که ظرف مستحب نیز واقع می‌شود. اینکه مکلف می‌گوید نماز واجب می‌خوانم نه به این معناست که هر چه می‌خوانم واجب است بلکه ممکن است مستحب نیز داخل آن نیز هست.
# فقه روابط بین‌الملل: مروری بر نظرات فقهی ۶ فقیه شیعه در حوزه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارت مجلس افروز، ۱۳۹۸ش. [https://pic.ketab.ir/DataBase/bookpdf/98/98630112.pdf صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید]
سید در ادامه فرموده لازم نیست که مکلف در ابتدا نیت جداگانه داشته باشد که هم واجب هم مستحب را اتیان می‌کند. حتی اگر جزء مستحب را اتیان کرد، لازم نیست نیت آن را تجدید کند.  
# بررسی فقهی اصل در روابط خارجی دولت اسلامی، سیدجواد ورعی، قم، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش. [https://pic.ketab.ir/DataBase/bookpdf/90/90c10806.pdf صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید]
مرحوم نائینی تعلیقه زده که درست است که نه حین شروع نماز و نه حین انجام عمل مستحب، نیت مستحب لازم نیست ولی نباید برای مستحب اصلا نیت وجوب نیز داشته باشد که در این صورت کل نماز باطل می‌شود. ظاهر کلام ایشان این است که هم تشریع حرام و هم بطلان را در پی دارد. چون نماز 12 جزئی به نیت 13 جزء واجب اتیان شده و این تشریع است.
# صلح و منازعه در روابط خارجی دولت اسلامی، حسین ارجینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۷ش.
مرحوم حکیم این بحث را مطرح کرده که اگر نیت وجوب نیز داشته باشد، عملش صحیح است چون امر تشریعی، مبطل عمل می‌شود و عمل به قصد امر تشریعی، باطل است، ‌در جایی صادق است که همان امر تشریعی، محرک مکلف باشد اما اینجا امر تشریعی محرک نیست هرچند ادعای وجوب آن جزء را کرده، ولی اگر امر تشریعی نبود نیز آن عمل را در ضمن عمل واجب اتیان می‌کرد.
# فقه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارات مجلس افروز، ۱۴۰۳ش.
تفصیل این بحث سیأتی.
# فقه روابط بین‌الملل: مروری بر نظرات فقهی ۶ فقیه شیعه در حوزه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارت مجلس افروز، ۱۳۹۸ش. [https://pic.ketab.ir/DataBase/bookpdf/98/98630112.pdf صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید]
مسأله 6
# بررسی فقهی اصل در روابط خارجی دولت اسلامی، سیدجواد ورعی، قم، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش. [https://pic.ketab.ir/DataBase/bookpdf/90/90c10806.pdf صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید]
6 مسألة: الأحوط ترك التلفظ بالنية في الصلاة‌ خصوصا في صلاة الاحتياط للشكوك و إن كان الأقوى معه الصحة‌.
# صلح و منازعه در روابط خارجی دولت اسلامی، حسین ارجینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۷ش.{| class="wikitable"
احوط این است که نیت را تلفظ نکند بر خلاف نیت در احرام که مستحب، تلفظ آن است. خصوصا که نماز احتیاط می‌خواند. نماز احتیاطی که برای شکوک اتیان می‌شود باید بلافاصله بعد از سلام باشد و تکلمی میان آن دو نباشد البته اگر تکلم کند، اقوی صحت است.
|+
وجه اول کلام سید
!حسابهای FREE
سید فرموده اقامه احتیاط واجب است و از طرف دیگر، تکلم بعد از اقامه مبطل است پس احوط این است که تکلم نکند. ولی بعد فرموده اقوی صحت است چون دلیل مبطلیت تکلم شامل اینجا نمی‌شود. تکلم بعد از اقامه، مبطل است الا تکلمی که مربوط به نماز باشد و این تلفظ نیت مربوط به نماز است.
!تک مرحله
استاد
!دو مرحله
اما در کلام سید فرض بیان اقامه نشده که مرحوم خوئی بفرماید وجهش بطلان اقامه است. کسی که اقامه نگفته باشد نیز این احتیاط در موردش جاری است.  
!بدون چالش
وجه دوم کلام سید
|-
نیت یکی از افعال نماز است و این احتمال جزئیت سبب می‌شود بگوییم تکلم نکند و کلام آدمی در اثنا نماز مبطل نماز است نه مبطل اقامه. اما سید دیده که این مطلب که نیت جزء نماز باشد، دلیل محکمی ندارد بلکه نیت شرط است، گفته احتیاط مستحب این است که تکلم نکند. لذا گفته خصوصا نماز احتیاط که مشکلش این است که نباید تکلم کند.
|تارگت مرحله اول
استاد
|۸٪
مطلب ایشان در مورد نماز احتیاط صحیح است ولی اینکه فرموده لکن الاقوی الصحة، ظاهرش صحت حتی در مورد نماز احتیاط است که این مطلب صحیح نیست. چون در نماز احتیاط شبهه جزئیت وجود دارد و باید جهت جزئیت مراعات شود و یکی از جهات جزئیت عدم تکلم است.  
|۱۰٪
پس تا اینجا احتمال صحیحی برای کلام مرحوم سید پیدا نشد.
| -
اللهم که کسی بگوید این و ان کان الاقوی به صدر مساله بازمی‌گردد. شاید کسانی غیر از مرحوم خوئی که بر کلام سید تعلیقه نزدند، همین را متوجه شدند.  
|-
اینکه بعضی تعلیقه زدند اقوی، یعنی مجزی نیست نه اینکه بطلان واقعی باشد.
|تارگت مرحله دوم
| -
|۵٪
| -
|-
|ریل
|
|
|
|-
|درودان روزانه
|۴٪
|۵٪
|
|-
|درودان کل
|۸٪
|۱۵٪
|۵٪
|-
|ریسک شناور
| -
| -
| -
|-
|زمان چالش
|نامحدود
|نامحدود
|نامحدود
|-
|حداقل زمان
|-
|اهرم چالش
|۱۰۰
|۱۰۰
| -
|-
|اهرم ریل
|۵۰
|۵۰
|۵۰
|-
|ریفاند
|۱۰۰٪
|۱۰۰٪
|-
|تقسیم سود
|۸۰٪
|۸۰٪
|۵۰٪
|-
|هزینه
|
|
|
|}
 
 
{| class="wikitable"
!حسابهای FREE
!تک مرحله
!دو مرحله
!
!حسابهای RISK
!تک مرحله
!دو مرحله
!
|-
|تارگت مرحله اول
|۶٪
|۱۰٪
|
|تارگت مرحله اول
|۸٪
|۱۰٪
|
|-
|تارگت مرحله دوم
| -
|۵٪
|
|تارگت مرحله دوم
| -
|۵٪
|
|-
|ریل
|
|
|
|ریل
|
|
|
|-
|درودان روزانه
|۳٪
|۵٪
|
|درودان روزانه
|۴٪
|۶٪
|
|-
|درودان کل
|۶٪
|۱۲٪
|
|درودان کل
|۸٪
|۱۵٪
|
|-
|ریسک شناور
| -
| -
|
|ریسک شناور
|۲٪
|۲٪
|
|-
|زمان چالش
|نامحدود
|نامحدود
|
|زمان چالش
|نامحدود
|نامحدود
|
|-
|حداقل زمان
|
|حداقل زمان
|
|-
|اهرم چالش
|۱۰۰
|۱۰۰
|
|اهرم چالش
|۱۰۰
|۱۰۰
|
|-
|اهرم ریل
|۵۰
|۵۰
|
|اهرم ریل
|۵۰
|۵۰
|
|-
|ریفاند
|۱۰۰٪
|۱۰۰٪
|
|ریفاند
|۱۰۰٪
|۱۰۰٪
|
|-
|تقسیم سود
|۸۰٪
|۸۰٪
|
|تقسیم سود
|۸۰٪
|۸۰٪
|
|-
|برداشت
|هر هفته
|یکشنبه
|
|هزینه
|هر هفته
|یکشنبه
|
|}
 
 
 
 
 
 
 
بایسته های فقه اقتصاد
 
۱-فقه اقتصاد چیست و بایسته ها
 
۲- تفاوت فقه اقتصاد با اتقصاد اسلامی
 
۳-سرفصلها مسایل و فرارو
 
نظریه پردازی در زمینه موضوعات گوناگون اقتصاد اسلامی به گونه ای که در مجامع علمی داخلی و خارجی قابل طرح باشد؛
 
2. تشویق فاضلان حوزة علمیه، استادان دانشگاه و دانشجویان به پرداختن موضوعات اقتصاد اسلامی و نگارش مقاله در این باره. موضوعات گوناگون اقتصاد اسلامی لازم است بخش قابل توجهی از کرسی های درس و بحث فقیهان حوزه، رساله سطوح عالیه محققان حوزوی و پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری دانشجویان رشته های اقتصاد، حقوق و سایر رشته های مربوط و تحقیقات مراکز پژوهشی را تشکیل دهد. نتیجه این تحقیقات می تواند در فصلنامه منتشر شود.
 
3. توجه به موضوعات اقتصاد ایران با نگرش اسلامی. این کار می تواند به صورت نقد سیاست ها، راهبردها و قوانین اقتصادی اقتصاد ایران از دیدگاه اسلام، ارائة مدل های عملی جهت سیاستگذاری و تصویب قوانین و طرح در مجامع علمی و کلاس های درس اقتصاد ایران در دانشگاه ها باشد.
 
4. ارتباط با مجامع علمی بین المللی. همان طور که در آغاز گفته شد، دانشمندان برجسته ای در دنیای اسلام در زمینه اقتصاد اسلامی فعالیت دارند و مجلات متعددی نیز منتشر می شود. پی گیری راه های ارتباط با این نشریات و صاحبنظران و مبادله اندیشه از جمله بایسته های مورد توجه است.
 
5. فراهم آوردن زمینه برای نشر مجلات در سطوح متفاوتی برای موضوعات اقتصاد اسلامی. بسیاری از دانشجویان و محققان علاقه مند به اقتصاد اسلامی، مقالاتی می نویسند که چون فاقد معیارهای داوری مقالات علمی هستند، پذیرفته نمی شوند و در اغلب موارد ممکن است به دلسردی این افراد بینجامد. مجلات دیگری در همین موضوع می توانند این خلا را پر کنند و این افراد پس از درج چند مقاله در این مجلات، تجربه لازم را برای نگارش مقاله در مجلات علمی بیابند. فصلنامه کوشیده است با رعایت معیارهای علمی از برخورد حذفی با این گونه افراد خودداری کند و تا حد امکان، راهکارهای اصلاح مقاله و تقویت آن را به افراد بنمایاند.
 
6. مهم ترین چالش موجود در پیشرفت مقاصد مطرح شده، کمبود بالفعل کسانی است که در موضوعات اقتصاد اسلامی توانایی قلم زدن و نظریه پردازی داشته باشند؛ زیرا افرادی می توانند به تحلیل عمیق موضوعات اقتصاد اسلامی بپردازند که اقتصاد را خوب فهمیده، با مبانی، اصول و ارزش های اسلامی نیز آشنا باشند. هرچه قدرت افراد در این دو زمینه بیشتر باشد، توانایی آنان در نظریه پردازی در این موضوعات نیز افزون تر می شود.
 
از طرفی، افراد موجود هم به لحاظ اشتغالات متعددی که در زمینه تدریس و امور مدیریتی و اجرایی دارند، فرصت کمی برای اندیشیدن و نوشتن در این باره می یابند. ضمن این که این افراد برای ترفیعات علمی خود ناگزیر به نوشتن در مجلاتی هستند که دارای درجه علمی پژوهشی باشد و مقررات دست و پا گیر و برخی مشکلات دیگر سبب شده به رغم این که این فصلنامه یگانه مجله موجود در این زمینه است و به اعتراف استادان و صاحبنظران، توانایی های خود را نشان داده، هنوز به دریافت این امتیاز موفق نشده و امید است با مساعدت های لازم به زودی به این هدف نیز نائل شویم.
 
در پایان، همان گونه که روش فصلنامه این بوده است، دوباره مساعدت ارباب فکر و اصحاب قلم را طلبیده، و هر گونه همکاری اعم از ارائه مقاله، نقد و پیشنهاد را دربارة مجله خودشان، با جان و دل پذیراییم.
 
 
==کتاب==
کتاب فقه و عرف نوشته ابوالقاسم علیدوست است و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. اهمیت عرف و قواعد عرفی، در نظام های حقوقی بر کسی پوشیده نیست. نظام های حقوقی، همه در محیط عرف شکل گرفته و به مدد اندیشه ها و نظریه های فلسفی حقوقی رشد و توسعه یافته اند. هرچند وجود تطوراتی چون روی آوران به قوانین نوشته در برخی نظام های حقوقی از اهمیت عرف کاسته، اما هنوز هم باقی مانده آن گسترده و با اهمیت است. نظام های حقوقی فقهی اسلام نیز از این امر برکنار نمانده است.
 
نقش عرف، در نظام حقوقی اسلام چه در مقام استنباط احکام و چه در مقام تطبیق و اجرای قواعد، بسی والا و ارزنده است.
در این میان آن چه اهمیت دارد، کاویدن مرزهای دقیق و کاربردهای ظریف عرف و زدودن برخی برداشت های ناروا از کاربرد عرف است.پژوهش حاضر در کتاب فقه و عرف، کاری از گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی است که به منظور بررسی رابطه عرف با شریعت و نقش آن در استنباط احکام به نگارش درآمده است.
 
کتاب فقه و عرف به قلم ابوالقاسم علیدوست در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است:
بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد.
بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است.
بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد.  
کتاب فقه و عرف رابطه عرف را با شریعت و نقش آن را در استنباط احکام به دور از افراط و تفریط بیان می نماید. افزون بر این برخی از آشفتگی ها که در بیان سهم عرف در شریعت و فقه به وجود آمده، یادآوری کند؛ آسیب ها و شبهاتی که در موضوع مورد بحث وجود دارد، شناسایی نماید و به سئوالات مطرح در این زمینه پاسخ دهد، مسائلی که در مورد «فقه و عرف» وجود دارد و تا کنون مورد بحث جدّی قرار نگرفته است، مطمح نظر قرار دهد؛ برخی از نسبت ها که در زمینه مرجعیت، عرف و بنای عقلا به دانشمندان اصول فقه قرار داده شده، بررسی و صحّت یا عدم صحّت این نسبت ها را روشن و با فراغ از صحّت یا بطلان نسبت ها، مطلب را بررسی و فحص نماید. این کتاب در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است:
 
بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد.
 
بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است.
 
بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد.
كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است.
ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه‌هاي اسلامي
ناشر اصلي: قم
قطع: شوميز
تعداد صفحات: 484
نوبت و سال انتشار: چهارم 1388ش
چكيده:
كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است.
توضيحات:
كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است. و نظريه‌هاي گوناگون ساير مذاهب فقهي را مورد ارزيابي قرار مي‌دهد. نگارنده، نخست به رابطه فقه با عرف و انگيزه مطرح كردن عرف در فقه اشاره و سپس ديدگاه مذاهب مختلف فقهي مانند شيعه اماميه، مذهب مالكي، فقه حنبلي، حنفي و شافعي را در اين زمينه بررسي نموده است. آنگاه به بررسي معناي فقه و عرف در لغت و اصطلاح ديني آنها مي‌پردازد و نمودهاي مختلف عرف در عرصه اجتهاد را بررسي مي نمايد. پس از بيان كلياتي از تحليل مفاهيم و واژه‌هاي همسو، در بخش دوم كتاب كاركردهاي عرف در استنباط احكام شرع را بيان مي‌كند. در فصل نخست، نويسنده از كارايي استقلالي گفتگو مي كند و آن را غير قابل قبول مي داند. سپس به عنوان ابزار فقه درباره عرف سخن گفته و در اين فرض عرف را يكي از اموري دانسته است كه در استنباط حكم شرع كارايي دارد. در بخش سوم كتاب به بررسي برخي از شبهه‌ها و آسيب‌هاي موجود در مسير كاركرد عرف در فقه، اجتهاد و شريعت پرداخته شده است. و برخي از ديدگاههاي نادرست در اين زمينه تصحيح گرديده است. سعي نگارنده، بر اين است كه كليه فرضيه‌ها و نظريات مختلف در موضوع كتاب را گردآوري كند. سپس بعضي از آنها را نقل و برخي ديگر را نقد نمايد. وي با استفاده از ادله فقهي به اثبات نقش عرف در اجتهاد و صدور احكام شرعي پرداخته و رابطه عرف با اجماع و رابطه آن با بناي عقلاء را بررسي نموده است. وي عرف را به عنوان سندي مستقل در اجتهاد نپذيرفته است و ادله اثبات عرف به عنوان يك سند غير مستقل و ابزاري را از آيات، روايات و دليل عقلي استخراج نموده است. وي همچنين مواردي را كه امام معصوم(ع) افراد را به سيره و عرف اجتماعي ارجاع داده است؛ برشمرده است. و به موارد مراجعه به عرف در مفاهيم مفردات و موضوعات و هيأت‌هاي بكاررفته در دليل شرعي اشاره و پاي‌بندي شرع به قواعد حاكم بر محاورات و سيره اجتماعي مردم را منعكس نموده است. نگارنده، به بيان ديدگاه‌هاي مخالف كارايي عرف در شرع نيز اشاره كرده و ادله آنان مبني بر عدم كارايي عرف، نه به نحو استقلالي و نه به عنوان غير استقلالي(آلي) را مطرح و نقد نموده است. از نظر وي عرف از آن جهت كه عرف است سند كشف شريعت نيست. بنابراين بسياري از عرف‌ها نشأت گرفته از عقل حساب‌گر و مصلحت‌سنج است و بر شخص فقيه و مجتهد لازم است كه با گسست اين عرف‌ها از عرف نشأت گرفته از غير عقل، در استنباط فقهي خويش بهره گيرد. و به عنوان سند كاشف از شريعت به آنها بنگرد. زيرا اين قبيل از عرف‌ها تجسمي از درك عقل است و سنديت عقل مقبول همه فقهاي شيعه و سني است.
 
کتاب فقه و عرف نوشته ابوالقاسم علیدوست است و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. اهمیت عرف و قواعد عرفی، در نظام های حقوقی بر کسی پوشیده نیست. نظام های حقوقی، همه در محیط عرف شکل گرفته و به مدد اندیشه ها و نظریه های فلسفی حقوقی رشد و توسعه یافته اند. هرچند وجود تطوراتی چون روی آوران به قوانین نوشته در برخی نظام های حقوقی از اهمیت عرف کاسته، اما هنوز هم باقی مانده آن گسترده و با اهمیت است. نظام های حقوقی فقهی اسلام نیز از این امر برکنار نمانده است. نقش عرف، در نظام حقوقی اسلام چه در مقام استنباط احکام و چه در مقام تطبیق و اجرای قواعد، بسی والا و ارزنده است. در این میان آن چه اهمیت دارد، کاویدن مرزهای دقیق و کاربردهای ظریف عرف و زدودن برخی برداشت های ناروا از کاربرد عرف است.پژوهش حاضر در کتاب فقه و عرف، کاری از گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی است که به منظور بررسی رابطه عرف با شریعت و نقش آن در استنباط احکام به نگارش درآمده است. کتاب فقه و عرف به قلم ابوالقاسم علیدوست در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است: بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد. بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است. بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد.

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۵

همزادسازی انسان

کتاب‌ها

شبیه‌سازی اعضای بدن انسان

کتاب‌ها

فقه روابط بین‌الملل

کتاب‌ها

  1. فقه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارات مجلس افروز، ۱۴۰۳ش.
  2. فقه روابط بین‌الملل: مروری بر نظرات فقهی ۶ فقیه شیعه در حوزه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارت مجلس افروز، ۱۳۹۸ش. صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید
  3. بررسی فقهی اصل در روابط خارجی دولت اسلامی، سیدجواد ورعی، قم، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش. صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید
  4. صلح و منازعه در روابط خارجی دولت اسلامی، حسین ارجینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۷ش.
  5. فقه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارات مجلس افروز، ۱۴۰۳ش.
  6. فقه روابط بین‌الملل: مروری بر نظرات فقهی ۶ فقیه شیعه در حوزه روابط بین‌الملل، سیدمحمد ساداتی‌نژاد، اصفهان، انتشارت مجلس افروز، ۱۳۹۸ش. صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید
  7. بررسی فقهی اصل در روابط خارجی دولت اسلامی، سیدجواد ورعی، قم، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰ش. صفحات ابتدایی کتاب را از اینجا بببینید
  8. صلح و منازعه در روابط خارجی دولت اسلامی، حسین ارجینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۷ش.{| class="wikitable"

|+ !حسابهای FREE !تک مرحله !دو مرحله !بدون چالش |- |تارگت مرحله اول |۸٪ |۱۰٪ | - |- |تارگت مرحله دوم | - |۵٪ | - |- |ریل | | | |- |درودان روزانه |۴٪ |۵٪ | |- |درودان کل |۸٪ |۱۵٪ |۵٪ |- |ریسک شناور | - | - | - |- |زمان چالش |نامحدود |نامحدود |نامحدود |- |حداقل زمان |۱ |۱ |۱ |- |اهرم چالش |۱۰۰ |۱۰۰ | - |- |اهرم ریل |۵۰ |۵۰ |۵۰ |- |ریفاند |۱۰۰٪ |۱۰۰٪ |ـ |- |تقسیم سود |۸۰٪ |۸۰٪ |۵۰٪ |- |هزینه | | | |}


حسابهای FREE تک مرحله دو مرحله حسابهای RISK تک مرحله دو مرحله
تارگت مرحله اول ۶٪ ۱۰٪ تارگت مرحله اول ۸٪ ۱۰٪
تارگت مرحله دوم - ۵٪ تارگت مرحله دوم - ۵٪
ریل ریل
درودان روزانه ۳٪ ۵٪ درودان روزانه ۴٪ ۶٪
درودان کل ۶٪ ۱۲٪ درودان کل ۸٪ ۱۵٪
ریسک شناور - - ریسک شناور ۲٪ ۲٪
زمان چالش نامحدود نامحدود زمان چالش نامحدود نامحدود
حداقل زمان ۱ ۱ حداقل زمان ۱ ۱
اهرم چالش ۱۰۰ ۱۰۰ اهرم چالش ۱۰۰ ۱۰۰
اهرم ریل ۵۰ ۵۰ اهرم ریل ۵۰ ۵۰
ریفاند ۱۰۰٪ ۱۰۰٪ ریفاند ۱۰۰٪ ۱۰۰٪
تقسیم سود ۸۰٪ ۸۰٪ تقسیم سود ۸۰٪ ۸۰٪
برداشت هر هفته یکشنبه هزینه هر هفته یکشنبه




بایسته های فقه اقتصاد

۱-فقه اقتصاد چیست و بایسته ها

۲- تفاوت فقه اقتصاد با اتقصاد اسلامی

۳-سرفصلها مسایل و فرارو

نظریه پردازی در زمینه موضوعات گوناگون اقتصاد اسلامی به گونه ای که در مجامع علمی داخلی و خارجی قابل طرح باشد؛

2. تشویق فاضلان حوزة علمیه، استادان دانشگاه و دانشجویان به پرداختن موضوعات اقتصاد اسلامی و نگارش مقاله در این باره. موضوعات گوناگون اقتصاد اسلامی لازم است بخش قابل توجهی از کرسی های درس و بحث فقیهان حوزه، رساله سطوح عالیه محققان حوزوی و پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری دانشجویان رشته های اقتصاد، حقوق و سایر رشته های مربوط و تحقیقات مراکز پژوهشی را تشکیل دهد. نتیجه این تحقیقات می تواند در فصلنامه منتشر شود.

3. توجه به موضوعات اقتصاد ایران با نگرش اسلامی. این کار می تواند به صورت نقد سیاست ها، راهبردها و قوانین اقتصادی اقتصاد ایران از دیدگاه اسلام، ارائة مدل های عملی جهت سیاستگذاری و تصویب قوانین و طرح در مجامع علمی و کلاس های درس اقتصاد ایران در دانشگاه ها باشد.

4. ارتباط با مجامع علمی بین المللی. همان طور که در آغاز گفته شد، دانشمندان برجسته ای در دنیای اسلام در زمینه اقتصاد اسلامی فعالیت دارند و مجلات متعددی نیز منتشر می شود. پی گیری راه های ارتباط با این نشریات و صاحبنظران و مبادله اندیشه از جمله بایسته های مورد توجه است.

5. فراهم آوردن زمینه برای نشر مجلات در سطوح متفاوتی برای موضوعات اقتصاد اسلامی. بسیاری از دانشجویان و محققان علاقه مند به اقتصاد اسلامی، مقالاتی می نویسند که چون فاقد معیارهای داوری مقالات علمی هستند، پذیرفته نمی شوند و در اغلب موارد ممکن است به دلسردی این افراد بینجامد. مجلات دیگری در همین موضوع می توانند این خلا را پر کنند و این افراد پس از درج چند مقاله در این مجلات، تجربه لازم را برای نگارش مقاله در مجلات علمی بیابند. فصلنامه کوشیده است با رعایت معیارهای علمی از برخورد حذفی با این گونه افراد خودداری کند و تا حد امکان، راهکارهای اصلاح مقاله و تقویت آن را به افراد بنمایاند.

6. مهم ترین چالش موجود در پیشرفت مقاصد مطرح شده، کمبود بالفعل کسانی است که در موضوعات اقتصاد اسلامی توانایی قلم زدن و نظریه پردازی داشته باشند؛ زیرا افرادی می توانند به تحلیل عمیق موضوعات اقتصاد اسلامی بپردازند که اقتصاد را خوب فهمیده، با مبانی، اصول و ارزش های اسلامی نیز آشنا باشند. هرچه قدرت افراد در این دو زمینه بیشتر باشد، توانایی آنان در نظریه پردازی در این موضوعات نیز افزون تر می شود.

از طرفی، افراد موجود هم به لحاظ اشتغالات متعددی که در زمینه تدریس و امور مدیریتی و اجرایی دارند، فرصت کمی برای اندیشیدن و نوشتن در این باره می یابند. ضمن این که این افراد برای ترفیعات علمی خود ناگزیر به نوشتن در مجلاتی هستند که دارای درجه علمی پژوهشی باشد و مقررات دست و پا گیر و برخی مشکلات دیگر سبب شده به رغم این که این فصلنامه یگانه مجله موجود در این زمینه است و به اعتراف استادان و صاحبنظران، توانایی های خود را نشان داده، هنوز به دریافت این امتیاز موفق نشده و امید است با مساعدت های لازم به زودی به این هدف نیز نائل شویم.

در پایان، همان گونه که روش فصلنامه این بوده است، دوباره مساعدت ارباب فکر و اصحاب قلم را طلبیده، و هر گونه همکاری اعم از ارائه مقاله، نقد و پیشنهاد را دربارة مجله خودشان، با جان و دل پذیراییم.


کتاب

کتاب فقه و عرف نوشته ابوالقاسم علیدوست است و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. اهمیت عرف و قواعد عرفی، در نظام های حقوقی بر کسی پوشیده نیست. نظام های حقوقی، همه در محیط عرف شکل گرفته و به مدد اندیشه ها و نظریه های فلسفی حقوقی رشد و توسعه یافته اند. هرچند وجود تطوراتی چون روی آوران به قوانین نوشته در برخی نظام های حقوقی از اهمیت عرف کاسته، اما هنوز هم باقی مانده آن گسترده و با اهمیت است. نظام های حقوقی فقهی اسلام نیز از این امر برکنار نمانده است.

نقش عرف، در نظام حقوقی اسلام چه در مقام استنباط احکام و چه در مقام تطبیق و اجرای قواعد، بسی والا و ارزنده است. در این میان آن چه اهمیت دارد، کاویدن مرزهای دقیق و کاربردهای ظریف عرف و زدودن برخی برداشت های ناروا از کاربرد عرف است.پژوهش حاضر در کتاب فقه و عرف، کاری از گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی است که به منظور بررسی رابطه عرف با شریعت و نقش آن در استنباط احکام به نگارش درآمده است.

کتاب فقه و عرف به قلم ابوالقاسم علیدوست در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است: بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد. بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است. بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد. کتاب فقه و عرف رابطه عرف را با شریعت و نقش آن را در استنباط احکام به دور از افراط و تفریط بیان می نماید. افزون بر این برخی از آشفتگی ها که در بیان سهم عرف در شریعت و فقه به وجود آمده، یادآوری کند؛ آسیب ها و شبهاتی که در موضوع مورد بحث وجود دارد، شناسایی نماید و به سئوالات مطرح در این زمینه پاسخ دهد، مسائلی که در مورد «فقه و عرف» وجود دارد و تا کنون مورد بحث جدّی قرار نگرفته است، مطمح نظر قرار دهد؛ برخی از نسبت ها که در زمینه مرجعیت، عرف و بنای عقلا به دانشمندان اصول فقه قرار داده شده، بررسی و صحّت یا عدم صحّت این نسبت ها را روشن و با فراغ از صحّت یا بطلان نسبت ها، مطلب را بررسی و فحص نماید. این کتاب در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است:

بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد.

بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است.

بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد. كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است. ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه‌هاي اسلامي ناشر اصلي: قم قطع: شوميز تعداد صفحات: 484 نوبت و سال انتشار: چهارم 1388ش چكيده: كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است. توضيحات: كتاب حاضر كه به عنوان متن آموزشي و پژوهشي جهت دانشجويان و محققان عرصه فقه و حقوق نگاشته شده است؛ نقل و كاركرد عرف در سطوح مختلف استنباط و اجرا در قالب كاركرد استقلالي و ابزاري عرف را مورد بحث و بررسي قرار داده است. و نظريه‌هاي گوناگون ساير مذاهب فقهي را مورد ارزيابي قرار مي‌دهد. نگارنده، نخست به رابطه فقه با عرف و انگيزه مطرح كردن عرف در فقه اشاره و سپس ديدگاه مذاهب مختلف فقهي مانند شيعه اماميه، مذهب مالكي، فقه حنبلي، حنفي و شافعي را در اين زمينه بررسي نموده است. آنگاه به بررسي معناي فقه و عرف در لغت و اصطلاح ديني آنها مي‌پردازد و نمودهاي مختلف عرف در عرصه اجتهاد را بررسي مي نمايد. پس از بيان كلياتي از تحليل مفاهيم و واژه‌هاي همسو، در بخش دوم كتاب كاركردهاي عرف در استنباط احكام شرع را بيان مي‌كند. در فصل نخست، نويسنده از كارايي استقلالي گفتگو مي كند و آن را غير قابل قبول مي داند. سپس به عنوان ابزار فقه درباره عرف سخن گفته و در اين فرض عرف را يكي از اموري دانسته است كه در استنباط حكم شرع كارايي دارد. در بخش سوم كتاب به بررسي برخي از شبهه‌ها و آسيب‌هاي موجود در مسير كاركرد عرف در فقه، اجتهاد و شريعت پرداخته شده است. و برخي از ديدگاههاي نادرست در اين زمينه تصحيح گرديده است. سعي نگارنده، بر اين است كه كليه فرضيه‌ها و نظريات مختلف در موضوع كتاب را گردآوري كند. سپس بعضي از آنها را نقل و برخي ديگر را نقد نمايد. وي با استفاده از ادله فقهي به اثبات نقش عرف در اجتهاد و صدور احكام شرعي پرداخته و رابطه عرف با اجماع و رابطه آن با بناي عقلاء را بررسي نموده است. وي عرف را به عنوان سندي مستقل در اجتهاد نپذيرفته است و ادله اثبات عرف به عنوان يك سند غير مستقل و ابزاري را از آيات، روايات و دليل عقلي استخراج نموده است. وي همچنين مواردي را كه امام معصوم(ع) افراد را به سيره و عرف اجتماعي ارجاع داده است؛ برشمرده است. و به موارد مراجعه به عرف در مفاهيم مفردات و موضوعات و هيأت‌هاي بكاررفته در دليل شرعي اشاره و پاي‌بندي شرع به قواعد حاكم بر محاورات و سيره اجتماعي مردم را منعكس نموده است. نگارنده، به بيان ديدگاه‌هاي مخالف كارايي عرف در شرع نيز اشاره كرده و ادله آنان مبني بر عدم كارايي عرف، نه به نحو استقلالي و نه به عنوان غير استقلالي(آلي) را مطرح و نقد نموده است. از نظر وي عرف از آن جهت كه عرف است سند كشف شريعت نيست. بنابراين بسياري از عرف‌ها نشأت گرفته از عقل حساب‌گر و مصلحت‌سنج است و بر شخص فقيه و مجتهد لازم است كه با گسست اين عرف‌ها از عرف نشأت گرفته از غير عقل، در استنباط فقهي خويش بهره گيرد. و به عنوان سند كاشف از شريعت به آنها بنگرد. زيرا اين قبيل از عرف‌ها تجسمي از درك عقل است و سنديت عقل مقبول همه فقهاي شيعه و سني است.

کتاب فقه و عرف نوشته ابوالقاسم علیدوست است و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. اهمیت عرف و قواعد عرفی، در نظام های حقوقی بر کسی پوشیده نیست. نظام های حقوقی، همه در محیط عرف شکل گرفته و به مدد اندیشه ها و نظریه های فلسفی حقوقی رشد و توسعه یافته اند. هرچند وجود تطوراتی چون روی آوران به قوانین نوشته در برخی نظام های حقوقی از اهمیت عرف کاسته، اما هنوز هم باقی مانده آن گسترده و با اهمیت است. نظام های حقوقی فقهی اسلام نیز از این امر برکنار نمانده است. نقش عرف، در نظام حقوقی اسلام چه در مقام استنباط احکام و چه در مقام تطبیق و اجرای قواعد، بسی والا و ارزنده است. در این میان آن چه اهمیت دارد، کاویدن مرزهای دقیق و کاربردهای ظریف عرف و زدودن برخی برداشت های ناروا از کاربرد عرف است.پژوهش حاضر در کتاب فقه و عرف، کاری از گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی است که به منظور بررسی رابطه عرف با شریعت و نقش آن در استنباط احکام به نگارش درآمده است. کتاب فقه و عرف به قلم ابوالقاسم علیدوست در سه بخش با ساختاز زیر تدوین شده است: بخش نخست، به بیان کلیات، تحلیل مفاهیم تحقیق و واژه های همسو می پردازد. بخش دوم، از کارایی های عرف در استنباط احکام شرع دردو فصل بحث می نماید. در فصل نخست از کارایی استقلالی گفتگو نموده، آن را غیر قابل قبول می داند و در فصل دوم به بیان کارایی ابزاری و موارد آن پرداخته است. بخش سوم، به بحث از پرسش ها، پاسخ ها و آسیب های موجود در مسیر کاربرد عرف در فقه، اجتهاد و شریعت می پردازد.