فقه معاصر:پیش‌‌نویس تغییر جنسیت آری یا نه؟ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
حرمت [[تشبه به جنس مخالف]]، دلیل سوم نویسنده برای حرمت تغییر جنسیت است؛ با توجه به نتایج بدست آمده در مباحث قبلی که حاصل آن عدم امکان تحقق واقعی تغییر جنسیت، به نظر مؤلف حاصل این عمل در نهایت چیزی جز تشبه به جنس مخالف نیست که حکم  آن مشخص شده و حرام است. (ص۵۲)
حرمت [[تشبه به جنس مخالف]]، دلیل سوم نویسنده برای حرمت تغییر جنسیت است؛ با توجه به نتایج بدست آمده در مباحث قبلی که حاصل آن عدم امکان تحقق واقعی تغییر جنسیت، به نظر مؤلف حاصل این عمل در نهایت چیزی جز تشبه به جنس مخالف نیست که حکم  آن مشخص شده و حرام است. (ص۵۲)
==نشانه‌های جنسیت در افراد خنثی==
==نشانه‌های جنسیت در افراد خنثی==
کتاب تغییر جنسیت آری یا نه؟ در بخش سوم خود که حجم بالایی را به خود اختصاص داده به بحث از «نشانه‌های جنسیت در افراد خنثی و تشخیص خنثای مشکله از غیرمشکله» پرداخته است و به صورت مفصل دوازده علامت مطرح‌شده در روایات و کتب فقهی برای تشخیص جنسیت خنثی را تبیین می‌کند که عبارتند از: وجود البول، سبق البول، تأخر البول، حیض، احتلام، جماع، باردار شدن، بُدُوُّ الثدی (برآمدگی پستان زنانه)، انبات لحیه (ریش درآوردن)، تعداد دنده‌ها و قرعه.   
کتاب تغییر جنسیت آری یا نه؟ در بخش سوم خود که بیشتر حجم کتاب را به خود اختصاص داده، درباره «نشانه‌های جنسیت در افراد خنثی و تشخیص خنثای مشکله از غیرمشکله» است. نویسنده در این بخش دوازده علامت مطرح‌شده در روایات و کتب فقهی برای تشخیص جنسیت خنثی را تبیین می‌کند که عبارتند از: وجود البول، سبق البول، تأخر البول، حیض، احتلام، جماع، باردار شدن، بُدُوُّ الثدی (برآمدگی پستان زنانه)، انبات لحیه (ریش درآوردن)، تعداد دنده‌ها و قرعه.   


نویسنده درباره نشانه‌های چهارم تا نهم، نخست اشاره می‌کند که در بسیاری از منابع فقهی متقدم و متأخر به این علائم اشاره نشده است. او در بحثی تحت عنوان «نشانه‌های چهارم تا نهم در منابع فقهی و روایی» به بیان منابع و مآخد این موضوعات پرداخته است. (۸۲-۸۳)  
نویسنده درباره نشانه‌های چهارم تا نهم، نخست اشاره می‌کند که در بسیاری از منابع فقهی متقدم و متأخر به این علائم اشاره نشده است. او در بحثی تحت عنوان «نشانه‌های چهارم تا نهم در منابع فقهی و روایی» به بیان منابع و مآخد این موضوعات پرداخته است(۸۲-۸۳).


نویسنده ابتدا به کلام ابن عقیل اشاره می‌کند که برخی نظیر شیخ حر عاملی آن را روایت به حساب آورده‌اند(ص۸۵)، سپس روایتی از روضة الواعظین و روایتی از خصال را به عنوان پشتوانه این نشانه‌ها نقل می‌کند. به نظر مؤلف خبر ابن عقیل و روایت روضة الواعظین اگرچه دلالتی تام بر موضوع مورد نظر داشته و برخی از این علائم را مورد اشاره قرار داده‌اند؛ اما خبر واحد و بدون سند هستند (ص۸۵ و۸۷) و بنا بر این غیر قابل قبول. اما روایت خصال از جهت سند معتبر و از جهت دلالت نیز دلالتی تام بر حجیت سه علامت احتلام، حیض و برآمدگی پستان دارد(ص۸۸) البته به نظر نویسنده احتلام و حیض دو نشانه قطعی هستند و شاید به همین علت در کلام فقها ذکر نشده‌اند(ص۸۴).
نویسنده ابتدا به کلام ابن عقیل اشاره می‌کند که برخی نظیر شیخ حر عاملی آن را روایت به حساب آورده‌اند(ص۸۵)، سپس روایتی از روضة الواعظین و روایتی از خصال را به عنوان پشتوانه این نشانه‌ها نقل می‌کند. به نظر مؤلف خبر ابن عقیل و روایت روضة الواعظین اگرچه دلالتی تام بر موضوع مورد نظر داشته و برخی از این علائم را مورد اشاره قرار داده‌اند؛ اما خبر واحد و بدون سند هستند (ص۸۵ و۸۷) و بنا بر این غیر قابل قبول. اما روایت خصال از جهت سند معتبر و از جهت دلالت نیز دلالتی تام بر حجیت سه علامت احتلام، حیض و برآمدگی پستان دارد(ص۸۸) البته به نظر نویسنده احتلام و حیض دو نشانه قطعی هستند و شاید به همین علت در کلام فقها ذکر نشده‌اند(ص۸۴).
خط ۵۶: خط ۵۶:
نویسنده شمردن دنده‌های شخص خنثی را به عنوان علامت دهم مطرح کرده است که اگر اعتبارش ثابت شود برای تعیین جنسیت خنثی مشکله هم مفید خواهد بود. مؤلف در این زمینه به آراء برخی قدما و متأخرین از فقهاء در مورد حکم و منبع روایی آن اشاره کرده(ص۹۱)  و پس از به نقل روایات (ص۹۲) به بیان اختلاف این روایات در شماره دنده‌ها اشاره کرده است.
نویسنده شمردن دنده‌های شخص خنثی را به عنوان علامت دهم مطرح کرده است که اگر اعتبارش ثابت شود برای تعیین جنسیت خنثی مشکله هم مفید خواهد بود. مؤلف در این زمینه به آراء برخی قدما و متأخرین از فقهاء در مورد حکم و منبع روایی آن اشاره کرده(ص۹۱)  و پس از به نقل روایات (ص۹۲) به بیان اختلاف این روایات در شماره دنده‌ها اشاره کرده است.


دوزدوزانی به عنوان اشکال اول بر ناسازگاری این گونه روایات با علم تشریح تصریح می‌کند.(ص۱۰۱) و اختلاف در نقل‌های واقعه را غیر قابل حل ارزیابی می‌کند(ص۱۰۲) و می‌گوید روشن نیست چگونه سه روایت تعداد دنده‌های زن را بیشتر از مرد دانسته و یک روایت تعداد دنده‌های مرد را بیشتر دانسته؟(ص۱۰۴). اشکال چهارم او بر این نشانه نبود چنین علامتی در روایات سایر ائمه و حتی حضرت امیر(ع) است و آن را قرینه‌ای بر مجعول بودن این روایات می‌داند.(ص۱۰۵) از سوی دیگر وجود روایاتی را ذکر می‌کند که با تعلیل مطرح شده در [[روایت شریح]] دارای تناقض است.(ص۱۰۵)
دوزدوزانی به عنوان اشکال اول، بر ناسازگاری این گونه روایات با علم تشریح تصریح می‌کند.(ص۱۰۱) و اختلاف در نقل‌های واقعه را غیر قابل حل ارزیابی می‌کند(ص۱۰۲) و می‌گوید روشن نیست چگونه سه روایت تعداد دنده‌های زن را بیشتر از مرد دانسته و یک روایت تعداد دنده‌های مرد را بیشتر دانسته؟(ص۱۰۴). اشکال چهارم او بر این نشانه نبود چنین علامتی در روایات سایر ائمه و حتی حضرت امیر(ع) است و آن را قرینه‌ای بر مجعول بودن این روایات می‌داند.(ص۱۰۵) از سوی دیگر وجود روایاتی را ذکر می‌کند که با تعلیل مطرح شده در [[روایت شریح]] دارای تناقض است.(ص۱۰۵)


نویسنده با این‌که تصریح می‌کند که هفت روایت در بحث هست (ر.ک، ص۱۰۸) سه روایت دیگر بحث را نقل نکرده است و در نهایت با یک استفهام انکاری، التزام به این نشانه را با ابهامات جدی مواجه دانسته و بدون رد و یا قبول روایات، در این خصوص فتوایی نمی‌دهد.(ص۱۰۹)  
نویسنده با این‌که تصریح می‌کند که هفت روایت در بحث هست (ر.ک، ص۱۰۸) سه روایت دیگر بحث را نقل نکرده است و در نهایت با یک استفهام انکاری، التزام به این نشانه را با ابهامات جدی مواجه دانسته و بدون رد و یا قبول روایات، در این خصوص فتوایی نمی‌دهد.(ص۱۰۹)  


=== قرعه ===
=== قرعه ===
۵٬۱۷۴

ویرایش