فقه معاصر:پیش‌نویس فقه حقوق و اعتبارات مالی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه فقه معاصر
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نویسنده
|نویسنده = مرتضی وفایی
|نویسنده۲ =
|نویسنده۳ =
|گردآوری =
|ویراستار۱ =
|ویراستار۲ =
|ویراستار۳ =
}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان = فقه حقوق و اعتبارات مالی
| تصویر = فقه حقوق و اعتبارات مالی.jpg
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| نام‌های دیگر =
| نویسنده = [[سید محمدرضا مدرسی یزدی|سید محمدرضا مدرسی طباطبایی یزدی]]
| تاریخ نگارش =
| موضوع = فقه اقتصاد
| سبک = گزارشی
| زبان =عربی و فارسی
| ویراستار =
| به تصحیح =
| به کوشش =
| گرداوری =
| تصویرگر =
| طراح جلد = امید زاده‌هادی
| تعداد جلد = ۱
| تعداد صفحات = ۱۹۶
| قطع = وزیری
| مجموعه =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها =
| ناشر = مرکز مدیریت حوزه های علمیه
| محل نشر = قم
| تاریخ نشر = ۱۴۰۰ش
| نوبت چاپ = ۱
| شمارگان = ۵۰۰
| شابک =
| نوع رسانه =
| وبسایت ناشر =
| نام کتاب =
| مترجم =
| مشخصات نشر =
|نسخه الکترونیکی=
}}
===چکیده===
===چکیده===
'''فقه حقوق و اعتبارات مالی''' با عنوان فرعی «الملکیه المعنویه؛ الشرکات المساهمه؛ماهیت پول و احکام آن» اثر سید محمدرضا مدرسی یزدی است.
کتاب '''فقه حقوق و اعتبارات مالی''' با عنوان فرعی «الملکیة المعنویة؛ الشرکات المساهمه؛ ماهیت پول و احکام آن»، به زبان عربی و فارسی، اثر [[سید محمدرضا مدرسی یزدی]]، از مدرسان حوزه علمیه قم و از فقیهان [[شورای نگهبان]] در ایران.
جدیدترین تلاش در واکاوی مسائل اساسی حقوق اقتصادی از نگاه فقه امامیه است که توسط آیه الله سید محمد رضا مدرسی یزدی، از مدرسان حوزه علمیه قم و فقهای شورای نگهبان در سه باب: «مالکیت معنوی، شرکت¬های سهامی عام، و ماهیت پول و احکام آن» به نگارش درآمده و توسط مؤسسه انتشارات حوزه-های علمیه در سال ۱۴۰۰ش به چاپ رسیده است.  
 
==زندگی¬نامه سید محمدرضا مدرسی یزدی ==
این کتاب به سه موضوع [[مالکیت معنوی]]، [[شرکت‌های سهامی عام]]، و ماهیت پول و احکام آن می‌پردازد که دو موضوع اول به زبان عربی و موضوع سوم به زبان فارسی است. کتاب در سال ۱۴۰۰ش در مؤسسه انتشارات حوزه‌های علمیه به چاپ رسیده است.
او در سال ۱۳۳۴ش در شهر یزد متولد شد، در سال۱۳۵۱ش به قم آمد و دروس سطوح عالی را در قم ادامه داد. افزون بر دروس حوزوی، به فراگیری دروس هیئت و نجوم، فلسفه و کلام، اقتصاد و تفسیر و حدیث نیز پرداخت. مهمترین اساتید وی: حسین وحید خراسانی و میرزا جواد تبریزی، مرتضی حائری یزدی، میرزا کاظم تبریزی، محمدتقی بهجت، میرزا هاشم آملی بودند. او از سال ۱۳۷۲ش به تدریس درس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و افزون بر دروس رسمی حوزوی، دروس اخلاق، اقتصاد، فلسفه اسلامی را نیز در مراکز حوزوی و دانشگاهی تدریس کرده است. همچنین او عضو مجلس خبرگان رهبری، از فقهای شورای نگهبان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. وی دارای آثار متعددی است از جمله: مقدمه‌ای بر شناخت امامان در پرتو روایات، فلسفه اخلاق، تشیع در تسنن و زکات و خمس در اسلام.
 
سید محمدرضا مدرسی در بخش مالکیت معنوی، با بررسی همه دلایل عقلی و نقلی، بر آن می‌شود که هیچکدام از دلایل برای اقامه دلیل شرعی بر حق «مالکیت معنوی» کافی نیست و در نهایت بر آن می‌شود که برای دستیابی به طریق شرعی برای تضمین حق مالکیت معنوی باید از شروط ضمن عقد بهره برد. نویسنده در بخش دوم با برشمردن پنج ویژگی برای شرکت‌های سهامی، و سپس با ذکر مصادیقی از «شخص حقوقی» در فقه، برای اثبات فقهی امکان مالک شدن «عنوان فرضی»، به دلایلی از جمله سیره عقلا استناد کرده است.
 
مدرسی در بخش آخر، به ماهیت پول و احکام آن پرداخته و از جمله شیوه ضمان نقود یا پول اعتباری را مورد بررسی قرار داده است. وی همچنین در این بخش، تعلق زکات به پول اعتباری محض را زیر سؤال برده و آن را تنها مخصوص سکه طلا و نقره دانسته است.
 
==زندگینامه نویسنده ==
سید محمدرضا مدرسی یزدی در سال ۱۳۳۴ش در شهر یزد متولد شد و تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۵۱ش در قم آغاز کرد. مهمترین اساتید وی [[حسین وحید خراسانی]] و [[میرزا جواد تبریزی]]، [[مرتضی حائری یزدی]]، میرزا کاظم تبریزی، [[محمدتقی بهجت]] و [[میرزا هاشم آملی]] بودند. مدرسی یزدی از سال ۱۳۷۲ش به تدریس درس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و افزون بر دروس رسمی حوزوی، دروس اخلاق، اقتصاد، فلسفه اسلامی را نیز در مراکز حوزوی و دانشگاهی تدریس کرده است. او همچنین عضو مجلس خبرگان رهبری، از فقیهان [[شورای نگهبان]] و عضو [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. پاره‌ای از آثار تألیفی مدرسی عبارتند از: مقدمه‌ای بر شناخت امامان در پرتو روایات، فلسفه اخلاق، تشیع در تسنن، و زکات و خمس در اسلام.
 
==معرفی و ساختار کتاب==
==معرفی و ساختار کتاب==
کتاب « فقه حقوق و اعتبارات مالی » جدیدترین تلاشی است که در سطح بالا برخی مسائل نوپدید اساسی حقوق اقتصادی از نگاه فقه امامیه را مورد بحث وکنکاش قرار داده است.
کتاب «فقه حقوق و اعتبارات مالی» به زبان عربی و فارسی، سه موضوع فقهی نوپدید را از منظر حقوق اقتصادی و با نگاهی فقهی بررسی کرده است: [[مالکیت معنوی]] و [[شرکت‌های سهامی عام]] به زبان عربی، و ماهیت پول و احکام آن به زبان فارسی.


این مجموعه در سه باب تدوین شده است که باب اول و دوم آن به زبان عربی نگارش شده که باب اول در باره مالکیت معنوی و باب دوم در باره شرکت¬های سهامی عام است؛ و این دو بخش در اصل توسط آیه الله سید محمد رضا مدرسی به جهت طرح در جلسات فقهی در محضر مقام معطم رهبری آیه الله خامنه¬ای نگارش یافته است.
دو بخش اول کتاب، متنی است که با هدف طرح در جلسات فقهی درس خارج فقه [[سید علی خامنه‌ای]]، مرجع تقلید شیعه و رهبر جمهوری اسلامی ایران، از سوی مدرسی یزدی نگارش یافته و بخش سوم، بخشی از تقریرات دروس خارج فقه مدرسی است که به قلم عبدالله امیرخانی نوشته شده است.
وبخش سوم که به زبان فارسی نگارش یافته، قسمتی از تقریرات دروس سید محمد رضا مدرسی یزدی است که توسط عبد الله امیر خانی تنظیم شده است.   
   
==باب اول: مالکیت معنوی==
==باب اول: مالکیت معنوی==
نویسنده کتاب فقه و حقوق و اعتبارات مالی در مقدمه این باب اشاره دارد به اینکه ظهور اصطلاح «مالکیت معنوی» به دو قرن اخیر بازمی¬گردد، اما معتقد است که زمینه¬های آن ریشه¬ در تاریخ حیات انسان دارد، چه این¬که بسیاری مخترعین و کاشفان پدیده¬های علمی سعی داشتند راز اکتشافات خودرا نزد خود نگهدارند. سپس نویسنده متذکر شده که بحث پیرامون مالکیت معنوی در دو سطح یا دو دامنه (مستوی) قابل بررسی است. اول آن¬که، آیا با ادله شرعی می¬توان این گزاره را اثبات کرد. و دوم آن¬که، در حالت عدم اثبات آن با ادله شرعی، آیا می¬توان یک مستمسکی برای آن جستجو نمود که بتوان طریقی شرعی برای رسیدن به آثار مالکیت معنوی یافت؟  
نویسنده کتاب، در مقدمه باب اول بر آن است که ظهور اصطلاح «مالکیت معنوی» به دو قرن اخیر بازمی‌گردد، گرچه زمینه‌های آن ریشه در تاریخ حیات انسان دارد؛ چه اینکه بسیاری مخترعان و کاشفان پدیده‌های علمی سعی داشتند راز اکتشافات خود را نزد خود نگهدارند. به بیان نویسنده، بحث پیرامون مالکیت معنوی در دو دامنه قابل بررسی است؛ اول آنکه آیا با ادله شرعی می‌توان این گزاره را اثبات کرد، و دوم آنکه در حالت عدم اثبات آن با ادله شرعی، آیا می‌توان مستمسکی برای آن جستجو نمود که بتوان طریقی شرعی برای رسیدن به آثار مالکیت معنوی یافت؟  


محمد رضا مدرسی در بخش اول این باب، با طرح همه دلایل اعم از دلیل عقلی نظری و عملی، به دلایل نقلی از کتاب و سنت پرداخته، از جمله با اشاره به آیات:« للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» و « یا ایها الذین آمنوا لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل ...» و نیز بیان چند روایت، از جمله روایات دال بر «حرمت مال مسلمان» یا استدلال به قاعده «لا ضرر» و موارد دیگر، پس از کنکاش تمام ادله، هیچ یک¬ را کافی و ثابت کننده شرعی برای مقصود ما - که همان اقامه دلیل شرعی بر «مالکیت معنوی» است- نمی¬داند، ودست آخر متوسل به حکم حاکم شرع شده که وی می¬تواند برمبنای مصالح مسلمین به مسئله حق مالکیت معنوی ورود نماید، همانگونه که امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله به این مورد اشاره کرده است.  
محمدرضا مدرسی در بخش اول باب مالکیت معنوی، با طرح همه دلایل، اعم از دلیل عقلی نظری و عملی، به دلایل نقلی از کتاب و سنت پرداخته، از جمله با اشاره به آیات «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبوا وَلِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبنَ» و «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَأكُلوا أَموالَكُم بَينَكُم بِالباطِلِ» و نیز چند روایت، از جمله روایات دال بر «حرمت مال مسلمان» یا استدلال به [[قاعده لا ضرر]]، پس از کنکاش تمام ادله، هیچ‌یک را کافی و ثابت‌کننده شرعی برای اقامه دلیل شرعی بر «مالکیت معنوی» نمی‌داند، و دست‌آخر به حکم حاکم شرع متوسل شده و بر آن است که وی می‌تواند بر مبنای مصالح مسلمین به مسئله حق مالکیت معنوی ورود نماید؛ همانگونه که [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] در [[تحریر الوسیلة (کتاب)|کتاب تحریر الوسیله]] به این مورد اشاره کرده است.  


در بخش دوم، نویسنده کتاب «فقه و حقوق و اعتبارات مالی» به چگونگی دستیابی بر یک طریق شرعی برای رسیدن به آثار مالکیت معنوی پرداخته و آن را در قرار دادن شروطی در ضمن عقد جستجو نموده است.
در بخش دوم، نویسنده کتاب در راستای دستیابی به طریقی شرعی برای تضمین حق مالکیت معنوی، راه‌حل را در شروط ضمن عقد یافته است؛ شروطی از جمله:
این شروط عبارتند از:  
# عدم انجام برخی تصرفات مشتری در فعل
# شرط عدم انجام برخی تصرفات مشتری در فعل.
# جبران خسارت احتمالی برخی منافع فروشنده در فعل
# شرط جبران خسارت احتمالی برخی منافع فروشنده در فعل.
# تعهد مشتری به جبران خسارت فروشنده از نتیجه فعل
# شرط تعهد مشتری به جبران خسارت فروشنده از نتیجه فعل.
# باقی ماندن مالکیت برخی منافع یا قابلیت‌های کالا نزد فروشنده.
# شرط باقی ماندن مالکیت برخی منافع یا قابلیتهای کالا نزد فروشنده.


==باب دوم: بررسی فقهی شرکت¬های سهامی ==
==باب دوم: شرکت‌های سهامی ==
از ابتدای حیات بشری انسان به این نتیجه رسید که مشارکت در بعضی از اموال یا کارهای مهم مانند زراعت، صناعت و یاصید و... منافع مادی و غیر مادی بیشتری نسبت به کارهای فردی دارد. شرع اسلام نیز با تأیید و قانونمند نمودن انواع مشارکت¬ها چون: مزارعه، مساقات، مضاربه و...، بر این نیاز بشری صحه گذاشته است. با پیشرفت روز افزون بشر، نیاز به مشارکت بیشتر نمایان شد، به ویژه در کارهای بزرگ که نیاز به سرمایه¬های زیاد و زمان طولانی بود، که این امر موجب شد که قوانین مشارکت¬های محدود وشخصی برای تأمین خواسته¬های مذکور تغییر یافته وشرکت¬های سهامی به وجود آید.  
نویسنده در ابتدا با اشاره به تاریخ حیات بشر، تصریح کرده است که انسان‌ها از ابتدا به این نتیجه رسیدند که مشارکت در بعضی از اموال یا کارهای مهم مانند زراعت، صناعت یا صید، منافع مادی و غیرمادی بیشتری نسبت به کارهای فردی دارد و شرع اسلام نیز با تأیید و قانونمند نمودن انواع مشارکت‌ها همچون [[مزارعه]]، [[مساقات]] و [[مضاربه]]، بر این نیاز بشری صحه گذاشته است. وی همچنین تصریح کرده است که با پیشرفت روزافزون بشر، نیاز به مشارکت بیشتر نمایان شد و به‌ویژه کارهای بزرگ که نیاز به سرمایه‌های زیاد و زمان طولانی دارد، موجب شد قوانین مشارکت‌های محدود و شخصی برای تأمین خواسته‌های مذکور تغییر یابد و شرکت‌های سهامی به وجود آید.  


محمد رضا مدرسی پس از بیان این مقدمه، برای به دست دادن تعریف جامعی از شرکت¬های سهامی، به پنج ویژگی آن¬ها پرداخته است:  
سید محمدرضا مدرسی با بیان این مقدمه، برای دستیابی به تعریف جامعی از شرکت‌های سهامی، به پنج ویژگی اشاره کرده است:
# در این نوع شرکت یک شخصیت معنوی اعتباری مستقل از سهامداران وجود دارد.  
# در این نوع شرکت، شخصیت معنوی اعتباریِ مستقل از سهامداران وجود دارد.  
# استقلال شخصیت حقوقی شرکت امکان ادامه کار آن، صرف نظر از دیدگاه¬های مختلف سهامداران را می دهد.
# استقلال شخصیت حقوقی شرکت، امکان ادامه کار آن را فراهم می‌کند؛ صرف‌نظر از دیدگاه‌های مختلف سهامداران.
# دیون شرکت سهامی بر عهده خود شرکت است و نه تک تک سهامداران آن.  
# دیون شرکت سهامی بر عهده خود شرکت است، نه تک‌تک سهامداران آن.  
# علی¬رغم استقلال شرکت از سهامداران، اما سهامداران می توانند سهام خود را مبادله یا تبدیل به پول نقد نمایند.  
# علی‌رغم استقلال شرکت از سهامداران، اما سهامداران می‌توانند سهام خود را مبادله یا تبدیل به پول نقد کنند.
# با ویژگی فوق این شرکت¬ها به سرمایه داران امکان می¬دهند تا از فرصت سرمایه گذاری سودآور بهره¬مند شوند، بدون آن¬که دیگر اموالشان به خطر افتد.
# این شرکت‌ها به سرمایه‌داران امکان می‌دهند تا از فرصت سرمایه‌گذاری سودآور بهره‌مند شوند؛ بی‌آنکه دیگر اموال‌شان به خطر بیفتد.


در ادامه مؤلف در جستجوی عناوین مصادیقی از «شخص حقوقی» در شرع، به التزام فقها به برخی مصادیق اشخاص حقوقی پرداخته و مواردی چون: عنوان امام- عنوان ذوی القربی- عنوان فقیر- عنوان وقف - و برخی مکان¬ها مانند: کعبه یا مسجدالحرام را نام برده است.  
نویسنده در ادامه مصادیقی از «شخص حقوقی» را در فقه دنبال می‌کند و در این راستا، به اتکای فقیهان به پاره‌ای از مصادیق اشخاص حقوقی می‌پردازد؛ از جمله عنوان امام، ذوی‌القربی، فقیر، وقف، و نیز برخی مکان‌ها مانند کعبه یا مسجدالحرام.


سپس نویسنده در اثبات مالک‌شدن یا مالک‌بودن یک «عنوان فرضی» به این دلایل شرعی استناد جسته است:
پس از آن، مدرسی برای اثبات فقهی امکان مالک شدن یا مالک‌بودن یک «عنوان فرضی»، به پاره‌ای از دلایل شرعی اتکا کرده است؛ از جمله:  
* سیره عقلا
* سیره عقلا
* آیه «لا تاکلوا اموالکم بینک بالباطل...»
* آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَأكُلوا أَموالَكُم بَينَكُم بِالباطِلِ»
* آیه « یا ایها الذین آمنوا افوا بالعقود» و « احل الله البیع و حرم الربا».  
* آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا أَوفوا بِالعُقودِ» و «وَأَحَلَّ اللَّهُ البَيعَ وَحَرَّمَ الرِّبا».
 
==باب سوم: ماهیت پول و احکام آن==
==باب سوم: ماهیت پول و احکام آن==
در تعریف ماهیت «پول»، این چهار ویژگی باید لحاظ شود: 1. وسیله مبادله است. 2. وسیله ذخیره سازی است. 3. وسیله ابراء ذمه (ازعهده خارج شدن) است. 4. ابزاری برای سنجش قیمت و ارزش اشیاء است.
نویسنده بر آن است که چهار ویژگی باید در تعریف ماهیت پول لحاظ شود:
 
# پول وسیله مبادله است
در ادامه نویسنده پس از تقسیم انواع پول به:
# پول وسیله ذخیره‌سازی است
الف. پول اعتباری محض که هیچ ارزش ذاتی ندارد مانند پول¬های کاغذی امروزی.
# پول وسیله ابراء ذمه (از عهده خارج شدن) است
ب. پولی که هم ارزش اعتباری و هم ارزش ذاتی دارد، مانند دینار (پول طلا) و درهم (پول نقره).  به بررسی احکام آن، در چهار فصل پرداخته است.  
# پول ابزاری برای سنجش قیمت و ارزش اشیا است.


فصل اول: کیفیت ضمان نقود یا پول. که در آن به ضمان مثل در نوسانات عادی قیمت پرداخته و سپس مقتضای سیره عقلا و نیز حکم شرع در تفاوت فاحش قیمت آمده است، آنگاه روایات مربوط به ضمان نقدین در فرض سقوط اعتبار آنها در دو دسته جای داده و از نظر سندی و دلالی مورد بررس قرار داده است و نهایتا در جمع بین روایات به این نتیجه می رسد که: ضمان باب قرض با سایر ضمانات متفاوت است یعنی اگر بدهی بابت قرض باشد، پرداخت همان درهم¬های اولی کفایت می¬کند واگر بدهی غیر از قرض بوده در صورتی که آن پول هنوز رایج باشد، همان پول کافی است و اگر رواج نداشته باشد باید ارزش آن به پول جدید پرداخت شود.  
نویسنده در ادامه، پول را از حیث ارزش به دو گونه تقسیم کرده، و سپس در چهار فصل به بررسی احکام آنها پرداخته است:
* پول اعتباری محض که هیچ ارزش ذاتی ندارد؛ مانند پول‌های کاغذی امروزی.
* پولی که هم ارزش اعتباری و هم ارزش ذاتی دارد؛ مانند دینار (سکه طلا) و درهم (سکه نقره).


فصل دوم: کیفیت ضمان نقود فاقد ارزش ذاتی. در این فصل پس از پرداختن به سیر تاریخی پیدایش پول اعتباری محض، دو دلیل برای تعلق زکات به پول اعتباری محض را بررسی کرده و آن دو دلیل آن را رد کرده است.  
===فصل اول: شیوه ضمان نقود یا پول===
مدرسی در این فصل، به ضمان مثل در نوسانات عادی قیمت پرداخته و سپس به بررسی مقتضای سیره عقلا و نیز حکم شرع در تفاوت فاحش قیمت پرداخته است.  


دلیل اول این است: چون طلا و نقره مسکوک است، زکات دارند وچون پشتوانه پول اعتباری هم طلا و نقره است، پس زکات در آن هم واجب است.  
نویسنده آنگاه روایات مربوط به ضمان نقدین در فرض سقوط اعتبار آنها را در دو دسته جای داده و به بررسی آنها از منظر سند و دلالت پرداخته است و در نهایت، برای ایجاد سازگاری میان این دو دسته، چنین می‌نویسد: ضمان باب قرض با سایر ضمانات متفاوت است؛ یعنی اگر بدهی بابت قرض باشد، پرداخت همان درهم‌های قرض‌داده‌شده کفایت می‌کند، و اگر بدهی غیر از قرض بوده، در صورتی که آن پول هنوز رایج باشد، همان پول کافی است، و اگر رواج نداشته باشد، باید ارزش آن به پول جدید پرداخت شود.


دلیل دوم این که: زکات در مطلق پول واجب است چه درهم و دینار باشد و چه پول اعتباری محض. که نویسنده هردو دلیل را رد کرده است. دلیل اول: چون امروزه رابطه ای بین طلا نقره و پول اعتباری محض وجود ندارد و پشتوانه آن نیست بلکه پول اعتباری بنفسه ارزشمند است و انچه به عنوان پشتوانه پول مطرح است فقط حیثیت تعلیلیه ارزش آن است که نظر صاحب عروه نیز همین است.  
===فصل دوم: شیوه ضمان نقود فاقد ارزش ذاتی===
مدرسی در این فصل، پس از پرداختن به سیر تاریخی پیدایش پول اعتباری محض، دو دلیل برای تعلق زکات به این نوع پول را بررسی کرده و سپس به رد آن پرداخته است.
# چون طلا و نقره مسکوک است، زکات دارند، و چون پشتوانه پول اعتباری هم طلا و نقره است، پس زکات در آن هم واجب است. نویسنده در نقد و رد این دلیل بر آن است که امروزه رابطه‌ای بین طلاق و نقره و پول اعتباری محض وجود ندارد و یکی پشتوانه دیگری نیست، بلکه پول اعتباری به‌خودی‌خود ارزشمند است و آنچه به‌عنوان پشتوانه پول مطرح می‌شود، تنها حیثیت تعلیلیه ارزش آن است، و صاحب عروه نیز چنین نظری دارد.
# زکات در مطلق پول واجب است؛ چه درهم و دینار باشد و چه پول اعتباری محض. نویسنده در نقد و رد این دلیل گفته است که تمرکز روایات مربوط به زکات بر طلا و نقره مسکوک است؛ زیرا درهم و دینار خواصی دارند که در مطلق پول وجود ندارد؛ چون مقدار طلاق و نقره در جامعه محدود است و دولت نمی‌تواند به‌راحتی کمبود پول را با ضرب سکه‌های طلا و نقره جدید جبران کند.


دلیل دوم هم صحیح نیست زیرا تمرکز روایات مربوط به زکات بر روی طلا ونقره مسکوک به سکه معامله است زیرا درهم و دینار خواصی دارند که در مطلق پول وجود ندارد چون مقدار طلا ونقره در جامعه محدود است و دولت نمی¬تواند به راحتی کمبود پول را با ضرب سکه¬های جدید جبران کند.
نویسنده پس از آن، به شیوه ضمان پول اعتباری محض پرداخته و بر آن شده است که ضمان این نوع پول مثلی است؛ چرا که قاعده عقلا بر این است که ضمان همه اشیا به مثل است، مگر آنکه مثل آن کمیاب باشد که در این صورت تبدیل به قیمت می‌شود. وی سپس درباره ضمان در نوسانات قیمت پول اشاره کرده و در نوسانات فاحش قیمت پول، قائل به ضمان شده است.


آنگاه به کیفیت ضمان پول اعتباری محض پرداخته است و مدعی شده که ضمان پول مثلی است، چون قاعده عقلا بر این است که ضمان همه اشیاء به مثل است؛ مگر مثل آن کمیاب باشد که به قیمت می¬شود. سپس در مورد ضمان در نوسانات قیمت پول اشاره نموده و در نوسانات فاحش قیمت پول قائل به ضمان شده است.
===فصل سوم: جریان احکام بیع طلا و نقره در بیع پول اعتباری===
به باور نویسنده، احکامی که در فقه برای بیع نقدین (درهم و دینار) وجود دارد، مانند: لزوم تقابض در مجلس، و ربوی بودن بیع دینار به دینار مع‌الزیاده، در بیع پول اعتباری محض جاری نیست؛ چرا که این شرایط مختص بیع سکه طلا و نقره است. بنابراین در بیع پول اعتباری ردوبدل در مجلس شرط نیست، و نیز بیع با زیادت منجر به ربای معاوضی نمی‌شود؛ مثل خرید و فروش پول خارجی یا پول نو با قیمت گران‌تر از ارزش اسمی آن.  


فصل سوم: جریان احکام بیع نقدین دربیع پول. احکامی که در فقه برای خصوص بیع نقدین درهم و دینار و جود دارد، مانند: لزوم تقابض در مجلس، و ربوی بودن بیع دینار به دینار مع الزیاده و... در بیع پول اعتباری محض جاری نیست؛ چراکه این شرایط مختص بیع طلا ونقره مسکوک است، بنابراین در بیع پول اعتباری نه تقابض در مجلس شرط است ونه بیع با زیادت منجر به ربای معاوضی می¬شود، مثل خرید وفروش پول خارجی یا پول نو باقیمت گرانتر از ارزش اسمی آن.  
===فصل چهارم: صحت بیع پول به ذمه با زیادت===
مدرسی بر آن است که می‌توان ۱۰۰ هزار تومان را به ۱۲۰ هزار تومان در عهده زید و به‌صورت نسیه با تعیین زمان مشخص (مثلاً دو ماهه) فروخت، یا به‌صورت نقد و بدون شرط زمان آینده و قبول کردن زید بر اینکه این معامله به گردن او باشد. اینچنین بیعی از نظر مدرسی ربای معاوضی نیست، چون ربا فقط در مواد مکیل (پیمانه‌ای) و موزون (وزنی) است.


فصل چهارم: صحت بیع پول به ذمه با زیادت به صورت نسیه یا نقد. بدین معنا که مثلا صد هزار تومان را به صد وبیست هزار تومان درعهده زید به صورت نسیه دو ماهه فروخت؛ یا به صورت نقد و بدون شرط زمان آینده و قبول کردن زید بر اینکه این معامله به گردن او باشد. اینچنین بیعی ربای معاوضی نیست؛ چون ربا فقط در مواد مکیل (پیمانه¬ای) و موزون ( وزنی) است، لذا مؤلف به نظر سید خویی مبنی بر ربا بودن این نوع بیع نیز اشاره نموده و استدلال ایشان را رد کرده است، البته معتقد است در صورتی که مانند امام خمینی قائل به اشکال داشتن حیل ( ترفندهای) فرار از ربا باشد، این نوع معامله نیز ربوی و اشکال دارد.
نویسنده به منظر سید خویی، مبنی بر ربا بودن این نوع بیع نیز اشاره نموده و استدلال او را رد کرده است؛ البته معتقد است در صورتی که مانند امام خمینی قائل به اشکال داشتن حیل (ترفندهای) فرار از ربا باشد، این نوع معامله نیز ربوی و دارای اشکال است.


[[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]
[[رده:پیش‌نویس مقاله‌ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۰

نویسنده: مرتضی وفایی
فقه حقوق و اعتبارات مالی.jpg
اطلاعات کتاب
نویسندهسید محمدرضا مدرسی طباطبایی یزدی
موضوعفقه اقتصاد
سبکگزارشی
زبانعربی و فارسی
تعداد جلد۱
تعداد صفحات۱۹۶
قطعوزیری
طراح جلدامید زاده‌هادی
اطلاعات نشر
ناشرمرکز مدیریت حوزه های علمیه
محل نشرقم
تاریخ نشر۱۴۰۰ش
نوبت چاپ۱
شمارگان۵۰۰

چکیده

کتاب فقه حقوق و اعتبارات مالی با عنوان فرعی «الملکیة المعنویة؛ الشرکات المساهمه؛ ماهیت پول و احکام آن»، به زبان عربی و فارسی، اثر سید محمدرضا مدرسی یزدی، از مدرسان حوزه علمیه قم و از فقیهان شورای نگهبان در ایران.

این کتاب به سه موضوع مالکیت معنوی، شرکت‌های سهامی عام، و ماهیت پول و احکام آن می‌پردازد که دو موضوع اول به زبان عربی و موضوع سوم به زبان فارسی است. کتاب در سال ۱۴۰۰ش در مؤسسه انتشارات حوزه‌های علمیه به چاپ رسیده است.

سید محمدرضا مدرسی در بخش مالکیت معنوی، با بررسی همه دلایل عقلی و نقلی، بر آن می‌شود که هیچکدام از دلایل برای اقامه دلیل شرعی بر حق «مالکیت معنوی» کافی نیست و در نهایت بر آن می‌شود که برای دستیابی به طریق شرعی برای تضمین حق مالکیت معنوی باید از شروط ضمن عقد بهره برد. نویسنده در بخش دوم با برشمردن پنج ویژگی برای شرکت‌های سهامی، و سپس با ذکر مصادیقی از «شخص حقوقی» در فقه، برای اثبات فقهی امکان مالک شدن «عنوان فرضی»، به دلایلی از جمله سیره عقلا استناد کرده است.

مدرسی در بخش آخر، به ماهیت پول و احکام آن پرداخته و از جمله شیوه ضمان نقود یا پول اعتباری را مورد بررسی قرار داده است. وی همچنین در این بخش، تعلق زکات به پول اعتباری محض را زیر سؤال برده و آن را تنها مخصوص سکه طلا و نقره دانسته است.

زندگینامه نویسنده

سید محمدرضا مدرسی یزدی در سال ۱۳۳۴ش در شهر یزد متولد شد و تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۵۱ش در قم آغاز کرد. مهمترین اساتید وی حسین وحید خراسانی و میرزا جواد تبریزی، مرتضی حائری یزدی، میرزا کاظم تبریزی، محمدتقی بهجت و میرزا هاشم آملی بودند. مدرسی یزدی از سال ۱۳۷۲ش به تدریس درس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و افزون بر دروس رسمی حوزوی، دروس اخلاق، اقتصاد، فلسفه اسلامی را نیز در مراکز حوزوی و دانشگاهی تدریس کرده است. او همچنین عضو مجلس خبرگان رهبری، از فقیهان شورای نگهبان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. پاره‌ای از آثار تألیفی مدرسی عبارتند از: مقدمه‌ای بر شناخت امامان در پرتو روایات، فلسفه اخلاق، تشیع در تسنن، و زکات و خمس در اسلام.

معرفی و ساختار کتاب

کتاب «فقه حقوق و اعتبارات مالی» به زبان عربی و فارسی، سه موضوع فقهی نوپدید را از منظر حقوق اقتصادی و با نگاهی فقهی بررسی کرده است: مالکیت معنوی و شرکت‌های سهامی عام به زبان عربی، و ماهیت پول و احکام آن به زبان فارسی.

دو بخش اول کتاب، متنی است که با هدف طرح در جلسات فقهی درس خارج فقه سید علی خامنه‌ای، مرجع تقلید شیعه و رهبر جمهوری اسلامی ایران، از سوی مدرسی یزدی نگارش یافته و بخش سوم، بخشی از تقریرات دروس خارج فقه مدرسی است که به قلم عبدالله امیرخانی نوشته شده است.

باب اول: مالکیت معنوی

نویسنده کتاب، در مقدمه باب اول بر آن است که ظهور اصطلاح «مالکیت معنوی» به دو قرن اخیر بازمی‌گردد، گرچه زمینه‌های آن ریشه در تاریخ حیات انسان دارد؛ چه اینکه بسیاری مخترعان و کاشفان پدیده‌های علمی سعی داشتند راز اکتشافات خود را نزد خود نگهدارند. به بیان نویسنده، بحث پیرامون مالکیت معنوی در دو دامنه قابل بررسی است؛ اول آنکه آیا با ادله شرعی می‌توان این گزاره را اثبات کرد، و دوم آنکه در حالت عدم اثبات آن با ادله شرعی، آیا می‌توان مستمسکی برای آن جستجو نمود که بتوان طریقی شرعی برای رسیدن به آثار مالکیت معنوی یافت؟

محمدرضا مدرسی در بخش اول باب مالکیت معنوی، با طرح همه دلایل، اعم از دلیل عقلی نظری و عملی، به دلایل نقلی از کتاب و سنت پرداخته، از جمله با اشاره به آیات «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبوا وَلِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبنَ» و «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَأكُلوا أَموالَكُم بَينَكُم بِالباطِلِ» و نیز چند روایت، از جمله روایات دال بر «حرمت مال مسلمان» یا استدلال به قاعده لا ضرر، پس از کنکاش تمام ادله، هیچ‌یک را کافی و ثابت‌کننده شرعی برای اقامه دلیل شرعی بر «مالکیت معنوی» نمی‌داند، و دست‌آخر به حکم حاکم شرع متوسل شده و بر آن است که وی می‌تواند بر مبنای مصالح مسلمین به مسئله حق مالکیت معنوی ورود نماید؛ همانگونه که امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله به این مورد اشاره کرده است.

در بخش دوم، نویسنده کتاب در راستای دستیابی به طریقی شرعی برای تضمین حق مالکیت معنوی، راه‌حل را در شروط ضمن عقد یافته است؛ شروطی از جمله:

  1. عدم انجام برخی تصرفات مشتری در فعل
  2. جبران خسارت احتمالی برخی منافع فروشنده در فعل
  3. تعهد مشتری به جبران خسارت فروشنده از نتیجه فعل
  4. باقی ماندن مالکیت برخی منافع یا قابلیت‌های کالا نزد فروشنده.

باب دوم: شرکت‌های سهامی

نویسنده در ابتدا با اشاره به تاریخ حیات بشر، تصریح کرده است که انسان‌ها از ابتدا به این نتیجه رسیدند که مشارکت در بعضی از اموال یا کارهای مهم مانند زراعت، صناعت یا صید، منافع مادی و غیرمادی بیشتری نسبت به کارهای فردی دارد و شرع اسلام نیز با تأیید و قانونمند نمودن انواع مشارکت‌ها همچون مزارعه، مساقات و مضاربه، بر این نیاز بشری صحه گذاشته است. وی همچنین تصریح کرده است که با پیشرفت روزافزون بشر، نیاز به مشارکت بیشتر نمایان شد و به‌ویژه کارهای بزرگ که نیاز به سرمایه‌های زیاد و زمان طولانی دارد، موجب شد قوانین مشارکت‌های محدود و شخصی برای تأمین خواسته‌های مذکور تغییر یابد و شرکت‌های سهامی به وجود آید.

سید محمدرضا مدرسی با بیان این مقدمه، برای دستیابی به تعریف جامعی از شرکت‌های سهامی، به پنج ویژگی اشاره کرده است:

  1. در این نوع شرکت، شخصیت معنوی اعتباریِ مستقل از سهامداران وجود دارد.
  2. استقلال شخصیت حقوقی شرکت، امکان ادامه کار آن را فراهم می‌کند؛ صرف‌نظر از دیدگاه‌های مختلف سهامداران.
  3. دیون شرکت سهامی بر عهده خود شرکت است، نه تک‌تک سهامداران آن.
  4. علی‌رغم استقلال شرکت از سهامداران، اما سهامداران می‌توانند سهام خود را مبادله یا تبدیل به پول نقد کنند.
  5. این شرکت‌ها به سرمایه‌داران امکان می‌دهند تا از فرصت سرمایه‌گذاری سودآور بهره‌مند شوند؛ بی‌آنکه دیگر اموال‌شان به خطر بیفتد.

نویسنده در ادامه مصادیقی از «شخص حقوقی» را در فقه دنبال می‌کند و در این راستا، به اتکای فقیهان به پاره‌ای از مصادیق اشخاص حقوقی می‌پردازد؛ از جمله عنوان امام، ذوی‌القربی، فقیر، وقف، و نیز برخی مکان‌ها مانند کعبه یا مسجدالحرام.

پس از آن، مدرسی برای اثبات فقهی امکان مالک شدن یا مالک‌بودن یک «عنوان فرضی»، به پاره‌ای از دلایل شرعی اتکا کرده است؛ از جمله:

  • سیره عقلا
  • آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَأكُلوا أَموالَكُم بَينَكُم بِالباطِلِ»
  • آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا أَوفوا بِالعُقودِ» و «وَأَحَلَّ اللَّهُ البَيعَ وَحَرَّمَ الرِّبا».

باب سوم: ماهیت پول و احکام آن

نویسنده بر آن است که چهار ویژگی باید در تعریف ماهیت پول لحاظ شود:

  1. پول وسیله مبادله است
  2. پول وسیله ذخیره‌سازی است
  3. پول وسیله ابراء ذمه (از عهده خارج شدن) است
  4. پول ابزاری برای سنجش قیمت و ارزش اشیا است.

نویسنده در ادامه، پول را از حیث ارزش به دو گونه تقسیم کرده، و سپس در چهار فصل به بررسی احکام آنها پرداخته است:

  • پول اعتباری محض که هیچ ارزش ذاتی ندارد؛ مانند پول‌های کاغذی امروزی.
  • پولی که هم ارزش اعتباری و هم ارزش ذاتی دارد؛ مانند دینار (سکه طلا) و درهم (سکه نقره).

فصل اول: شیوه ضمان نقود یا پول

مدرسی در این فصل، به ضمان مثل در نوسانات عادی قیمت پرداخته و سپس به بررسی مقتضای سیره عقلا و نیز حکم شرع در تفاوت فاحش قیمت پرداخته است.

نویسنده آنگاه روایات مربوط به ضمان نقدین در فرض سقوط اعتبار آنها را در دو دسته جای داده و به بررسی آنها از منظر سند و دلالت پرداخته است و در نهایت، برای ایجاد سازگاری میان این دو دسته، چنین می‌نویسد: ضمان باب قرض با سایر ضمانات متفاوت است؛ یعنی اگر بدهی بابت قرض باشد، پرداخت همان درهم‌های قرض‌داده‌شده کفایت می‌کند، و اگر بدهی غیر از قرض بوده، در صورتی که آن پول هنوز رایج باشد، همان پول کافی است، و اگر رواج نداشته باشد، باید ارزش آن به پول جدید پرداخت شود.

فصل دوم: شیوه ضمان نقود فاقد ارزش ذاتی

مدرسی در این فصل، پس از پرداختن به سیر تاریخی پیدایش پول اعتباری محض، دو دلیل برای تعلق زکات به این نوع پول را بررسی کرده و سپس به رد آن پرداخته است.

  1. چون طلا و نقره مسکوک است، زکات دارند، و چون پشتوانه پول اعتباری هم طلا و نقره است، پس زکات در آن هم واجب است. نویسنده در نقد و رد این دلیل بر آن است که امروزه رابطه‌ای بین طلاق و نقره و پول اعتباری محض وجود ندارد و یکی پشتوانه دیگری نیست، بلکه پول اعتباری به‌خودی‌خود ارزشمند است و آنچه به‌عنوان پشتوانه پول مطرح می‌شود، تنها حیثیت تعلیلیه ارزش آن است، و صاحب عروه نیز چنین نظری دارد.
  2. زکات در مطلق پول واجب است؛ چه درهم و دینار باشد و چه پول اعتباری محض. نویسنده در نقد و رد این دلیل گفته است که تمرکز روایات مربوط به زکات بر طلا و نقره مسکوک است؛ زیرا درهم و دینار خواصی دارند که در مطلق پول وجود ندارد؛ چون مقدار طلاق و نقره در جامعه محدود است و دولت نمی‌تواند به‌راحتی کمبود پول را با ضرب سکه‌های طلا و نقره جدید جبران کند.

نویسنده پس از آن، به شیوه ضمان پول اعتباری محض پرداخته و بر آن شده است که ضمان این نوع پول مثلی است؛ چرا که قاعده عقلا بر این است که ضمان همه اشیا به مثل است، مگر آنکه مثل آن کمیاب باشد که در این صورت تبدیل به قیمت می‌شود. وی سپس درباره ضمان در نوسانات قیمت پول اشاره کرده و در نوسانات فاحش قیمت پول، قائل به ضمان شده است.

فصل سوم: جریان احکام بیع طلا و نقره در بیع پول اعتباری

به باور نویسنده، احکامی که در فقه برای بیع نقدین (درهم و دینار) وجود دارد، مانند: لزوم تقابض در مجلس، و ربوی بودن بیع دینار به دینار مع‌الزیاده، در بیع پول اعتباری محض جاری نیست؛ چرا که این شرایط مختص بیع سکه طلا و نقره است. بنابراین در بیع پول اعتباری ردوبدل در مجلس شرط نیست، و نیز بیع با زیادت منجر به ربای معاوضی نمی‌شود؛ مثل خرید و فروش پول خارجی یا پول نو با قیمت گران‌تر از ارزش اسمی آن.

فصل چهارم: صحت بیع پول به ذمه با زیادت

مدرسی بر آن است که می‌توان ۱۰۰ هزار تومان را به ۱۲۰ هزار تومان در عهده زید و به‌صورت نسیه با تعیین زمان مشخص (مثلاً دو ماهه) فروخت، یا به‌صورت نقد و بدون شرط زمان آینده و قبول کردن زید بر اینکه این معامله به گردن او باشد. اینچنین بیعی از نظر مدرسی ربای معاوضی نیست، چون ربا فقط در مواد مکیل (پیمانه‌ای) و موزون (وزنی) است.

نویسنده به منظر سید خویی، مبنی بر ربا بودن این نوع بیع نیز اشاره نموده و استدلال او را رد کرده است؛ البته معتقد است در صورتی که مانند امام خمینی قائل به اشکال داشتن حیل (ترفندهای) فرار از ربا باشد، این نوع معامله نیز ربوی و دارای اشکال است.